eitaa logo
اشعار محمد جواد شیرازی
919 دنبال‌کننده
35 عکس
9 ویدیو
0 فایل
این کانال توسط ادمین اداره می شود. مشاهده بانک جامع اشعار در وبلاگ: http://Sabuo.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
به نبی و خدیجه‌ی اطهر به " فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ" از نماز شب است بالاتر نیت دست‌بوسی مادر طب و مرهم نبود و هرگز نیست برکتی هم نبود و هرگز نیست در دو عالم نبود و هرگز نیست از دعاهای خیر او بهتر چهره اش نور کهکشان دارد در دلش مهر بی کران دارد با همین قامت کمان دارد زیر پایش بهشت سرتاسر دشمنان رسول می لرزند داده حق بر رسول خود فرزند صد هزاران پسر نمی ارزند بر رسول خدا به این دختر هست زهرا سراسر قرآن بین احزاب و فاطر و لقمان آل عمران و مریم و فرقان قدر، انسان، تبارک و کوثر فاطمه خود تعالی خود شد عزت لایزالی خود شد در همان خردسالی خود شد مادر مهربان پیغمبر مادر کربلا و عاشورا حجت الله بر حجج، زهرا در میان تمام اهل کسا فاطمه می شود فقط محور فاطمه کیست؟ صاحب افلاک جلوه ی رب العالمین در خاک طبق نص روایت لولاک نیست از فاطمه کسی برتر روز مادر دعا دو چندان کن یاد، از رفتگان فراوان کن یاد، از مادر شهیدان کن یادی از مادر علی اصغر @abdorroghaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسم به جلوه ی ایمان و عصمت زهرا بیا که شاد شود قلب حضرت زهرا   گناهکاری ما را ببخش آقا جان به حرمت نظر لطف و رحمت زهرا @abdorroghaye
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم حرارتی است قدیمی که در دلم دارم اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم دلِ شکسته ی خود را که دستِ کم دارم میان نامه ی من خالی است از خوبی گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم مرا به حُرمتِ موسی الرضاست می بخشید خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم به امرِ حضرت سلطان، حسین می گویم به لطف فاطمه ارباب محترم دارم حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد دلم خوش است میان دلم حرم دارم  برات کرب و بلایم به دست عباس است دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم @abdorroghaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می نویسم به اذن ثارالله از زنی با وقار همچون ماه راوی صادق بنی هاشم از علوم خفی حق آگاه مهد علم و مفسر قرآن کوه عصمت، مقرب درگاه چون حسین و حسن سخاوتمند مثل زینب صبور آل الله مثل زینب بلا چشیدن را ام کلثوم بوده خاطرخواه با صلابت مبارزه می کرد با سلاح دعا و اشک و آه خطبه مانند مرتضی می خواند خطبه هایی پر از غم جانکاه مدح او را بس است چون بوده دختر فاطمه، سخن کوتاه دختر دوم ولی خدا ام کلثومِ حضرت زهرا آن قدر داغ و دردسر دیده قد کمان و نحیف گردیده بعد داغ غم رسول الله یاس را در دل شرر دیده وسط کوچه ی بنی هاشم یک نفر به چهل نفر دیده خاک غم روی چادرش مانده چون شکاف سر پدر دیده جگرش سوخت در کنار حسن طشت لبریز از جگر دیده چادر خواهر بزرگش را وسط خیمه شعله ور دیده لب گودال بر زمین خورده غارت جسم محتضر دیده کوفه و شام پر بلا رفته بر سر نیزه ها قمر دیده نیزه ها را ببر از این جا شمر دور کن چشم بی‌حیا را شمر با دلی پر شراره و گریان لقمه ها را گرفت از طفلان خطبه اش شام و کوفه را لرزاند دشمنش شد از این بیان حیران داغ بازار شام را حس کرد وسط چشم های بی ایمان با دو چشم خودش تماشا کرد خیزران خورد بر لب و دندان رفت ویرانه ای که شامش بود سرد و روزش جهنمی سوزان گریه می کرد پا به پای رباب تا دهد بر دلش سر و سامان چه فراقی کشید این خواهر اربعین بود آخر هجران درد، این است قدر این بانو مانده حتی میان ما پنهان ما بدهکار ام کلثومیم عبد دربار ام کلثومیم eitaa.com/abdorroghaye
ای مهبط وحی، ای نسیم رحمت ای صاحب جامعه، ولیّ نعمت ای هادی و‌ علت موحد شدنم مهرت شده آمیخته با جان و تنم شد طاعت هر بنده به حبّت موکول با بندگی ات، بندگی ام شد مقبول آموخته ای به ما علی گفتن را در راه ولی فقط پذیرفتن را خوب است که دلتنگ حریمت شده ام دیوانه ی سیدالکریمت شده ام یادم که نرفته سرپناهم دادی یک عمر نجات از گناهم دادی فخر است مرا همین گدایت بودن هر لحظه گدای سامرایت بودن ذهنم شده از غریبی ات درمانده دل را غم تنها شدنت سوزانده یک فاجعه بر پلک ترت آتش زد تخریب حرم بر جگرت آتش زد با حمله سوی قبر اباعبدالله کردند خراب، حال و روزت را آه از ظلم و ستم بریدی و خسته شدی در پشت فرس دویدی و خسته شدی بر تکه ی ناخنت قسم دق کردم با یاد غمت شبانه هق هق کردم از آن همه بی مهری و آزار نگو از حمله سوی خانه ات، ای یار نگو شد درب حرم بدون اذنت تا باز بردند تو را شبانه در بین نماز از ظلمت قلب های تاریک ای وای رفتی به سوی خان صَعالیک ای وای با صد غم انباشته در دل رفتی رنجیده به بزم متوکل رفتی تا جام شراب را مقابل دیدی بر غربت عمه جانتان باریدی گیرم که شراب بود و ماتم بوده اصلا تو بگو که خیزران هم بوده؟! سهل است گریز روضه را خواندن، نه صد مرد اسیری برود، یک زن نه زن باشی و در رخت اسیری سخت است با معجر پاره رو بگیری سخت است زن باشی و بی پناه و تنها بشوی زن باشی و در زیر کتک تا بشوی هر غم که ندیده ای تو زینب دیده حتی گلوی بریده را بوسیده https://eitaa.com/abdorroghaye
از خدا خواسته ام ایمن و راحت باشی فارغ از درد و بلایا و مصیبت باشی در شبی که همه با چشم امید آمده اند آرزو می کنم ای یار، سلامت باشی بی پناهی نشود ثانیه ای سهم دلم تا که بر روی سرم سایه ی رحمت باشی آرزو می کنم از بندگی ات دل نکنم تا نفس هست مرا پیر طریقت باشی از خدا خواسته ام کاش که از مرحمتت ضامن سینه زنان روز قیامت باشی تا به کی روی همه دیدن و رخسار تو نه؟! تا به کی این همه مخفی ز جماعت باشی از سر شب به امیدی به خودم می گویم می روم هیئت و ای کاش که هیئت باشی دو سه ساعت ته گودال حسین آه کشید سالها گریه کن آن دو سه ساعت باشی پلک زخمی و دو چشمان پر اشکت گویاست روز و شب سوخته از غارت جدت باشی eitaa.com/abdorroghaye
دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله ماه علی است این ماه، از برکتش به مهدی ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر أین بقیة الله، أین بقیة الله آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده از سینه می کشم آه، أین بقیة الله هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را مانده است تشنه لب شاه... أین بقیة الله @abdorroghaye
اگر خورشید بالا رفت هر صبح و نمایان شد گرفت از گنبد شاه نجف اذن طلوعش را eitaa.com/abdorroghaye
بندی از ترکیب بند سوگند بر بیت الحرام و بر شکافش کفر است هر راهی که باشد بر خلافش سینه برایش چاک داده حق تعالی تا که بگوید هست کعبه در طوافش این حرف آغازینِ شأنِ قنبر اوست آن قله که عمری است نامیدند " قافش" زهدِ علی را هیچ مخلوقی نفهمید حتی عبای وصله دار و پشم بافش شیران خون ریز عرب در بین میدان انکار می کردند خود را در مصافش رو کرد در هر معرکه، دستِ دغل را انداخت از رونق علی، لات و هبل را eitaa.com/abdorroghaye