🙏🏻🌷 به پیشگاه مولا علی (ع)
در #روز_۲۴_ذیحجه، حضرت على (ع) انگشتر خود را در حال رکوع به سائل اعطا کرد و #آیه_۵۵_سوره_مائده (آیه ولایت) نازل شد.
#دست_خدا
..............
#نبأ یعنی تو... قلبم یک #خبر می خواهد از دستت ۱
جهان یعنی تو، چشمم یک سفر می خواهد از دستت
بکِش دست مرا تا آسمان آبی ات ای دوست
که این در خود شکسته، بال و پر می خواهد از دستت
بکَن دشت مرا... تا نخل ها در من به بار آیند
قنوتم را ببین که چشمِ تر می خواهد از دستت
از آن روزی که فهمیدم تو مصداق #یداللهی
هزاران بار دستم بیشتر می خواهد از دستت
#رکوعت اینچنین بود و سجودت آنچنان مولا
گدا حق دارد #انگشتر اگر می خواهد از دستت
بیا آن لحظه های آخر کارم که محتاجم!
دعای خیر، تنها محتضر می خواهد از دستت
شب از نیمه گذشته ست و زمین در #انتظار صبح
به خورشیدت بگو دنیا #سحر می خواهد از دستت
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.........................................
۱. با توجه به روایات فراوان، «نبأ عظیم» هر چند چهار مصداق دارد ولی همه این ها به مصداق مهم یعنی امیرالمؤمنین (ع) برمی گردند.
۲. آیه ۱۰ سوره فتح بیعت با پیامبر (ص) را بیعت با خداوند توصیف کرده و دست خدا را بالاتر از همه دستها معرفی میکند. منظور از بیعت در این آیه را بیعت رضوان در جریان صلح حُدَیبیه دانستهاند. گفته شده اولین نفری که با پیامبر بیعت کرد، امام علی (ع) بود.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
👌🏻💖 به نام خدای علی
برای #اسدالله_الغالب_علی_بن_ابی_طالب_ع
خوشا
.................
خوشا به حال کسی که ضریح را دیده ست
خوشا به حال کسی که ضریح را چیده ست!
خوشا به حال کسی که علی علی گفته
خوشا به حال کسی که به سینه کوبیده ست
مگر نه اینکه غدیرِ خم از علی شد مست
مگر نه اینکه علی ساقیِ شب عید است
دلم پس از تو چه شد!؟ ابرِ دائم الخمری
که بر سراب بیابان، بهار باریده ست
علی که بوده!؟ همان ماهِ عالم افروزی
که تا همیشه به شب های کوچه تابیده ست
علی که بوده!؟ همان آفتابِ شبگردی
که جز همان شبِ ویژه، شبی نخوابیده ست!
#علی همان که به وقت #رکوع در مسجد
فقط نه #انگشتر، جرم خلق بخشیده ست
بگو به هر که علی را ندیده؛ در معراج -
به جای حضرت حق، مصطفی که را دیده ست!؟
برادری که به وقت طواف، منکِر اوست -
چرا به دور علی صبح و شام گردیده ست!؟
علی، فرشته و انسان، نه و... خدا هم نه
علی نه واقعیت بوده و نه یک ایده ست!
بترس از اینکه بخواهی در او عمیق شوی
علی همان اندازه که ساده، پیچیده ست!
خدا خداست! همان «لَم یَلِد و لَم یولَد»
درون کعبه، علی را بگو که زاییده ست!؟
همان زنی که دلش لب به جامِ باقی زد
همانکه میکده شد، داد تا به ساقی دست
دهان به حیرت اگر وا کند، تعجب نیست
ندیده کعبه هنوز اینچنین و... ترسیده ست!
چه چیز بهتر از اینکه بهانه ی خلقت
دلیلِ خلقت خود را دوباره بوسیده ست
علی بزرگ نشد! او بزرگ بود بزرگ
خلیفه ای که خلافش، حصیر پوسیده ست -
چقدر خرده گرفتند بر سر و وضعش
که او چرا کم خورده ست و ساده پوشیده ست
خبر دهید جهان و جهانیان را که
علی ترازوی عدل است و با ستمدیده ست
سیاستش، دل نهج البلاغه را برده
بساط ظلم و ستم را چنین که برچیده ست!؟
خوشا به حال خدا که علی ست بنده او
خوشا به حال علی که خداپسندیده ست
جهان اگر چه صدایش زده به لیله ی قدر
هنوز قدر علی را کسی نفهمیده ست!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#نزول_آیه_ولایت
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 نثار #شاهزاده_علی_اکبر (ع)
باغ علی اکبر
............
#کربلا لب به لب از داغ علی اکبر بود
#کربلا، واحه ای از باغ علی اکبر بود
سر فرو برد به دامان نجابت، خورشید
که جهان در پی اشراق علی اکبر بود
آنچه او را به #محمد، همه جا کرد شبیه
طینت و منطق و اخلاق علی اکبر بود
او #محمد شد و #فریاد_غدیری سر داد
و اذان، هیئت ابلاغ علی اکبر بود
اینکه گفتند بمان پای امامت تا جان
کار هر کس نه که میثاق علی اکبر بود
#مجتبی، #قاسم خود را #علی_اکبر می خواند
او نشان داد که مصداق علی اکبر بود
آب آبِ #علی_اصغر، همه را ریخت به هم
اولین کشته ی قنداقه، #علی_اکبر بود
بادِ شمشیر #علی، شمر و سنان را انداخت
هویِ #یا_فاطمه، شلاق علی اکبر بود
تا که #انگشتر خود را بدهد بر دشمن
#کربلا در پی #انفاق_علی_اکبر بود
تا که سیراب شود بیشتر از او قدری
#حضرت_میکده، مشتاق علی اکبر بود
شده شش گوشه اگر قبر #حسین_بن_علی
علت اصلی اش، الحاق علی اکبر بود
با تبر، کَند #علی را و زمینش زد باز
ریشه ی کرب و بلا، ساق علی اکبر بود
اینکه در دشت پراکنده شده، قرآن است
بر سر نی، سر و اوراق علی اکبر بود
هرکه با هرچه که می شد به تنش می کوبید
مَرکبِ حرمله، دبّاغ علی اکبر بود
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 #چهل_بیت در رثای #اربعین
#چهل بیت
..................
من به فکر #اربعینم، گور حرف این و آن
زنده بادا عشق، ماییم و #حسین_آبادمان
مرزها را پشت سربگذار با من پر بکش
باز کن آغوش خود را بر جهانی بیکران
گفت: شاعر این سیاهی چیست!؟ گفتم: نور محض
سرمه ی غم را خدا بیرون کشید از سرمه دان
ساعتم رأس #حسین است و قدم ها عقربه
می روم تا لحظه ی ارباب، تا بعد از زمان
این منم من، با تمام ضعف هایم آمدم
ای که گفتی با خدا: «هَل مِن مُعین!؟»، یا مُستعان!
آفتاب آمد به استقبال من هنگام خواب
یک نفر ابری شد و شد بر سر من سایبان
#موکبت جان می دمد بر سینه ی پژمرده ام
سفره ات رنگین تر است از یک جهان رنگین کمان
آنقدر چای عراقی ها پر و پیمانه بود
بغض های تلخ من حل شد درون استکان
عده ای با چوبدستی، با عصا می آمدند
یاد کردم از لب و دندان و چوب خیزران...
#کربلا نزدیک تر می شد به من از هر جهت
بوی #عباس و #حسین آمد، دلم شد آستان
در بیابان ها به دنبال تو هستم یا خودم!؟
#خودشناسی، اولین گام است در این داستان!
خویش را پیدا نکردم مثل او اما... سلام
پاسخم را کاش می داد آن امام مهربان
در همین #مشایّه خواهد خواند چندین سال بعد
«لشکر صاحب زمان» را #صادق_آهنگران
حس و حال #اربعین را قبل از این هم داشتم
با شهیدانِ شلمچه در مسیرِ #راهیان ۱
در مسیرِ سبز تو روییدم از نو بارها
زردیِ گنبد به چشمم خورد و مُردم ناگهان
مستی انگورِ #مولا از سرم انگار رفت
یک نفر گویا به دستم داد جام شوکران
لب زدم! غم بود، غربت بود، هجران بود آه
سرکشیدم هر سه را... دیگر نبود از من نشان
روح، بالا آمد و بر جسم خسته خیره شد
گرم من بود و نمی رفت از کنارم توامان
خادمی آمد به بالینم صدا زد آب... آب
ریخت از سرداب حضرت بر سرم آبی روان
چشم وا کردم ولی روی زمین بودم هنوز
نیزه ها را دیدم... اما شکل یاس و ارغوان
ساعتی نگذشت #ساقی روبرویم ایستاد
رخصتم داد و به من بخشید جان، آن نیمه جان
راهی صحنت شدم از #باب_قبله با #عطش
#آتشی در #کعبه ام افتاد و رازم شد عیان
موج ها را پس زدم تا غرق دریایت شوم
ساحلِ امنم تویی، من قایقی بی بادبان
«#اُدخلوها» را که دیدم ذکر من شد #اَلعَجل
از #فرج بالاتر آیا هست!؟ پس... او را بخوان
#قتلگاهت از #عقیق_سرخ و #انگشتر پُر است
گوشه ای اما کمین کرده ست مرد #ساربان!
بر ضریحت گوشِ جان دادم دلم از هوش رفت
می رسید از زیر پاهایم، صدای استخوان
با ضریحت کارها دارم نخواهم رفت زود
روضه آوردم برایت، روضه ی #داغ_جوان
با ضریحت کارها دارم نخواهم رفت زود
روضه آوردم برایت، روضه ی #تیر_و_کمان
کاش زیر دست و پای زائرانت گم شوم
چون #سهساله، بی صدا و بی هوا و بی زبان
قبل از این #ناکام بودم، حال هستم در بهشت
حک شود بر برگه ی ترحیم من، #خُلدآشیان
کوچه های #کربلا را گشتم و حیران شدم
هر طرف رفتم تو بودی، از تو دیدم یادمان
هر که از بازار چیزی می خرید و من به اشک
از #امام_صادقِ خود خواستم #صدق_بیان ۲
هر قدم با شوق تعجیل فرج پیش آمدم
روز و شب قلبم تو را می زد صدا، #صاحبْ_زمان!
یک طرف برق فرات و یک طرف رعد عطش
بر لبم بارید ذکر #اَلامان و #اَلامان
#گنبد_سبز تو را دیدم لب #نهر_فرات
#کربلا بودم دلم پر زد به سمت #جمکران
خیل عشاقت به #تاجِ_بیمحلِّ_نی خوشند
آرزوی #کربلا دارند از #شاهِ_جهان
پلک بر هم زد دلم، شد خیمه گاهی سبز و من
پر کشیدم در زمان، #آتش گرفتم از #خزان
در #شریعه، اشکِ چشمِ مشکِ سقا خشک شد
با غروب #کربلا، خون می چکید از آسمان
آه در چشمان آهویی مرا تا ماه برد
آن زمان که دختری جا مانده بود از #کاروان
حالِ #مولا را در آن شب، درک خواهی کرد اگر...
#دخترت را گم کنی در #ازدحام_زائران
#محمد_عابدی
قم المقدسه
..........................................
۱. اردوی راهیان نور
۲. سوق الصادق که منزل امام صادق نیز در آن است
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏🏻🌷 پیشکش به #عمرانبنعبدالمطلب حضرت #ابوطالب_علیهالسلام
#پدربزرگ
..............
غرّش #شیرخدا را در نگاه #آهویش دید
#گردبادی آمد و دور سر آن #برکه گردید
مست از آن #خم شد که #مولا، در دلش #تکبیر می گفت
نوری از #چادر گذر کرد و به دشت مرده تابید
آینه در آینه با #فاطمه غرق خدا شد
#ماهدامادی که رویش را غزل می کرد خورشید
شد جهانی روشن از برق نگاه #مکه آن شب
نور او بر سایه #عبدالمطلّب تا که تابید
او که #ساقی بود و زائرهای مکه، تشنه ی او
با #ابوطالب به دنیا داد #ساقی را وُ... بارید!
این دو مثل #حمزه و #جعفر، شفیع عالمینند
#مصطفی هستند و در تقویم شمسی چون #شب_عید
سفره ی عقد #ابوطالب، #علی را مژده می داد
از دهان #فاطمه آن شب فقط گل می تراوید
#کعبه شد آماده ی مهماننوازی از مرادش
دور #مولا هفت باری با #لکَ_لبیک چرخید
تا تبر زد بر بت خود، شد گریبانچاکِ #حیدر
#فاطمه با #سدره آمد #کعبه می لرزید چون #بید
جز #طوافش، #اعتکافش را نوشتند آسمان ها
#کعبه از #انگور چشمش، خوشه خوشه #معرفت چید
دست در دست #ابوطالب، #محمد یا #علی گفت
روز میلاد #علی، شد خود #غدیری سبز و جاوید
آن #علی که در ازل، #کوروش خودش را ساخت با او
آن #علی که منبرش برپاتر است از #تختجمشید
آن #علی که در دل #شعبابیطالب، #نبی شد
در #هزارویکشبِ پر قصه از توهین و تهدید
آن #علی که در #مَبیت از جان گذشت و زنده تر شد
خلق را #بیدار کرد! آن شب که در آن خانه #خوابید
از #ابوطالب نفس می گیرم از #حیدر، شهادت
#زندگیبخشند هردو، در جهانِ مرگ و تبعید
یک #ابوطالب برای اُمّتی بس باشد آری
باید اما از #ابوجهلِ_درون، بسیار ترسید
ای #ابوسفیانیان، شرک است مثل موریانه
دینتان را از #علیبنابیطالب بپرسید! -
این #ابیطالب که می آید پس از نام #علی را
کنیه ای تنها نبینید، این همان نور است و امّید
یک #علی کافیست تا شأن و مقامش را بدانیم
#کافر است آنکه در #اسلامش کند یک لحظه تردید
عده ای بیمایه گفتند او #مسلمان بوده یا نه!؟
غافل از اینکه دمادم دم زد او از #دین_توحید
#کعبهداری و کلید قفل ها #انگشتر توست
عده ای #شیخ_ریایی در پیات، دنبال تقلید -
عده ای #بیریشه که قبر تو را ویرانه کردند
تا که از ارباب خود گیرند بلکه مُهر تایید
#حج، #فروع_دین و #حب_مرتضی از #واجبات است
#کعبه ی ما در #نجف هست و نمی خواهد روادید
خوش به حال هرکه بِن سلمان نبود و مثل #سلمان
با #ولی ماند و #علی را آنچنان که بود فهمید
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🙏🏻🌷 پیشکش به #عمرانبنعبدالمطلب حضرت #ابوطالب_علیهالسلام
#پدربزرگ
..............
غرّش #شیرخدا را در نگاه #آهویش دید
#گردبادی آمد و دور سر آن #برکه گردید
مست از آن #خم شد که #مولا، در دلش #تکبیر می گفت
نوری از #چادر گذر کرد و به دشت مرده تابید
آینه در آینه با #فاطمه غرق خدا شد
#ماهدامادی که رویش را غزل می کرد خورشید
شد جهانی روشن از برق نگاه #مکه آن شب
نور او بر سایه #عبدالمطلّب تا که تابید
او که #ساقی بود و زائرهای مکه، تشنه ی او
با #ابوطالب به دنیا داد #ساقی را وُ... بارید!
این دو مثل #حمزه و #جعفر، شفیع عالمینند
#مصطفی هستند و در تقویم شمسی چون #شب_عید
سفره ی عقد #ابوطالب، #علی را مژده می داد
از دهان #فاطمه آن شب فقط گل می تراوید
#کعبه شد آماده ی مهماننوازی از مرادش
دور #مولا هفت باری با #لکَ_لبیک چرخید
تا تبر زد بر بت خود، شد گریبانچاکِ #حیدر
#فاطمه با #سدره آمد #کعبه می لرزید چون #بید
جز #طوافش، #اعتکافش را نوشتند آسمان ها
#کعبه از #انگور چشمش، خوشه خوشه #معرفت چید
دست در دست #ابوطالب، #محمد یا #علی گفت
روز میلاد #علی، شد خود #غدیری سبز و جاوید
آن #علی که در ازل، #کوروش خودش را ساخت با او
آن #علی که منبرش برپاتر است از #تختجمشید
آن #علی که در دل #شعبابیطالب، #نبی شد
در #هزارویکشبِ پر قصه از توهین و تهدید
آن #علی که در #مَبیت از جان گذشت و زنده تر شد
خلق را #بیدار کرد! آن شب که در آن خانه #خوابید
از #ابوطالب نفس می گیرم از #حیدر، شهادت
#زندگیبخشند هردو، در جهانِ مرگ و تبعید
یک #ابوطالب برای اُمّتی بس باشد آری
باید اما از #ابوجهلِ_درون، بسیار ترسید
ای #ابوسفیانیان، شرک است مثل موریانه
دینتان را از #علیبنابیطالب بپرسید! -
این #ابیطالب که می آید پس از نام #علی را
کنیه ای تنها نبینید، این همان نور است و امّید
یک #علی کافیست تا شأن و مقامش را بدانیم
#کافر است آنکه در #اسلامش کند یک لحظه تردید
عده ای بیمایه گفتند او #مسلمان بوده یا نه!؟
غافل از اینکه دمادم دم زد او از #دین_توحید
#کعبهداری و کلید قفل ها #انگشتر توست
عده ای #شیخ_ریایی در پیات، دنبال تقلید -
عده ای #بیریشه که قبر تو را ویرانه کردند
تا که از ارباب خود گیرند بلکه مُهر تایید
#حج، #فروع_دین و #حب_مرتضی از #واجبات است
#کعبه ی ما در #نجف هست و نمی خواهد روادید
خوش به حال هرکه بِن سلمان نبود و مثل #سلمان
با #ولی ماند و #علی را آنچنان که بود فهمید
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15