ادبیات، مجید ابراهیمیان
گلستانی که یوسفی درآورد ✍️ نوشتن کتاب گلستان هم آنچنان که سعدی میگوید: «اول اردیبهشت ماه جلالی /
سخنی که در جهان پراکنده شد
🗣 کتابی که سعدی در سال 656ق تألیف کرد بهزودی در جهان اسلام و سراسر قلمرو زبان فارسی پرآوازه شد. این وسعت را زمانی میتوان دریافت که بخوانیم ابنبطوطه (50 سال پس از سعدی) اشعار سعدی در ساحل شرقی چین، یعنی جایی حوالی جنوب کره، بر لبان مطربان شاهزاده شنیده است.
📖 شگفتیِ گلستان بیشتر از این بابت است که اگرچه یکی از اصلیترین زیباییهای کتاب دومِ سعدی زیباییهای ظاهری و سجع و آهنگ کلام اوست و غالباً در ترجمه محفوظ نمیماند، بارها و بارها به زبانهای گوناگون ترجمه شد و میشود. این نشان میدهد زیبایی گلستان منحصر به آرایههای ظاهری نیست و درون آن محتوایی دارد که در زبانهای مختلف مشتاق دارد و در تمام آن زبانها دارای معنیست.
📚 در یک بررسی ساده متوجه میشویم تعداد ترجمههای گلستان به زبانهای غیرفارسی از تعداد پژوهشهای فارسیزبانان از سعدی بیشتر است. در کتاب «شعر فارسی در انگلستان و امریکا» آمده است: در نشریهای که شرح اعلامیه استقلال امریکا و انتخاب جرج واشنگتن در آن چاپ شده بود (1789م)، دو داستان درباره سعدی و حافظ آمده است؛ همچنین بیش از 500 شاعر و ادیب امریکایی معترفاند که از سعدی و حافظ الهام گرفتهاند.
#سعدی #ادبیات #تاریخ #کتاب #گلستان #درسگفتار
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
تأثیر شعر
🔻 روزی خوانندهای نزد شیخ ابوسعید این بیت از عِماره مروزی را میخواند:
اندر غزل خویش نهان خواهم گشتن
تا بر دو لبت بوسه زنم چونش بخوانی
〽️ چنان در ابوسعید مؤثر افتاد که همان دم با جماعت صوفیان برخاست و به زیارت خاک عمارۀ مروزی رفت.
📚 اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابوسعید، نوشتۀ محمدبنمنور
#ادبیات #ابوسعید #شعر
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
بیتِ آتشبس
🗣 گفته شده در واقعۀ قتل عامِ دهلی که قریب بیست هزار نفر کشته شده بودند، نظامالملک، ادیبالسلطنۀ هند، تنها با خواندن همین یک بیت، نادر شاه را از ادامه قتل عامِ مردم بازداشت:
👈 دگر نمانده کسی تا به تیغ ناز کشی
مگر که زنده کنی مرده را و بازکشی
الله اعلم
📚 آسمان و ریسمان، خلیل محمدزاده
#ادبیات #شعر #هند
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
چهارمقاله؛ ادبیات ارزشمندی که ارزش تاریخی ندارد
👤 آقای نظامی عروضی سمرقندی در قرن ششم قمری کتاب مجمعالنوادر را نوشت و به شاه زمان و زمینش تقدیم کرد. بعدها این کتاب به خاطر آنکه از چهار فنّ شاعری و دبیری و نجوم و طب حرف زده بود به چهارمقاله معروف شد.
📌 نیتِ پنهانِ نویسنده اثباتِ خودش است. نویسنده میخواهد به پادشاه بگوید تو برای سلطنت حتماً به این چهار فن نیاز داری و من استادِ این فنونم. من را بگیر و حالش را ببر.
🔺 گذشته از اینها، هر قدر عروضی سمرقندی در آن چهار فنّ از خودش استادی نشان داده، در مسائل تاریخی تا میتوانسته مطالب دور از عقل و واقعیت گفته. اگر این کتاب ارزشمند را خواندید، از دانشها و حکایات جذابش لذت ببرید و به مطالب تاریخیاش گیر ندهید؛ خسته میشوید.
🙏 باید از زحمات علامه قزوینی نیز سپاسگزار بود که این کتاب را بادقت تصحیح کرده و اثری دیگر از آثار بزرگ ادب پارسی را تقدیم ادبدوستان جهان کرده است.
#ادبیات #کتاب #تاریخ #چهارمقاله #عروضی_سمرقندی
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
ماکیاول شرق شمایید؟
🔺 سعدی چنان در غرب شهره است که به او لقب ماکیاول شرق دادهاند. درست است که این لقب شاید نوعی نشناختنِ سعدی باشد، اما مهم این است که این شاعر ایرانی را با یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ غرب مقایسه کردهاند. البته مصلحتسنجی و مردمداری سعدی نیز در این زمینه بیاثر نیست. به این موارد هنرِ چگونه گفتنِ سعدی را نیز بیفزایید تا این فحش معنیدارتر شود!
🔺 مثلاً یکی از فحشهایی که به سعدی میدهند این است که چرا در بوستان گفتهای بنیآدم اعضای یک پیکرند و در دیباچۀ گلستان گبر و ترسا را دشمن خدا دانستهای؟ خبر ندارند که سعدی پیش از شاعری و نکتهدانی، یک خطیب و دانشمند اسلامیست و از منظر قرآن، دین تنها اسلام است و گروندگان به ادیان دیگر، بر اساس تعالیم انبیای پیشین، هنگام ظهور پیامبر آخرالزمان باید به او ایمان بیاورند. سخن در این باره فراوان است و در فصلی جداگانه باید از فحشهای ناقدان سعدی سخن گفت.
#سعدی #ادبیات #تاریخ #کتاب #گلستان #درسگفتار
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
ادبیات، مجید ابراهیمیان
چهارمقاله؛ ادبیات ارزشمندی که ارزش تاریخی ندارد 👤 آقای نظامی عروضی سمرقندی در قرن ششم قمری کتاب مجم
ور رفتن شعر با شناخت
📍 گفتیم که کتاب چهارمقالۀ نظامی عروضی از نگاه تئوری کتاب قوی و تأثیرگذاریست. او دربارۀ شاعری معتقد است این فن در مجموع با قوای شناختیِ آدمیزاد سر و کار دارد. مثلاً مفهوم کوچکی را در نظر او بسیار بزرگ کند یا معنی و مثال بزرگی را برایش خوار و خفیف کند؛ زشتیهای ذهنِ مخاطب را زیبا جلوه دهد و زیباییهای مغز او را زشت کند؛ به کاری که اصلاً در مخیلهاش راهی ندارد تشویقش کند یا او را از کاری که برای انجامش مصممشده منصرف کند. و از این قبیل. همان اول هم حکایتی برای اثبات این نظریه شعر و شاعری میآورد که کوتاه و مؤثر است.
🔻 به احمدبنعبداللهِ خجستانی گفتند تو که تا دیروز به مردم خر کرایه میدادی و شغل معمولی و زندگی سادهای داشتی، چه شد که سرزمین خراسان به دست تو افتاد و اینهمه برو بیا و خدم و حشم پیدا کردی؟
🔴 گفت من سرگرم زندگی روزمره بودم که دیوان حنظلۀ بادغیسی به دستم افتاد. بازش کردم و این دو بیت آمد:
✅ مهتری گر به کام شیر در است / شو خطر کن ز کام شیر بجوی
✅ یا بزرگی و عزّ و نعمت و جاه / یا چو مردانْت مرگ رویاروی
🔺 دیدم نوشته اگر برای به دست آوردن بزرگی باید در دهان شیر بروی و با خطرات بزرگ روبرو شوی، برو! دو حالت بیشتر ندارد: یا به بزرگی و عزت و نعمت و مقام میرسی یا مثلِ یک مرد کشته میشوی. رها کن این زندگی احمقانۀ روزمره را!
🔺 آنچنان این دو بیت مرا تحت تأثیر قرار داد که خرهایم را فروختم و اسب خریدم و رفتم نزد برادر یعقوب لیث. بر اثر رشادتها و بزنبزنهای پردامنهام رفتهرفته تمامِ خراسانِ بزرگ را به چنگ آوردم.
🔺 البته ناگفته نماند که این آقای خجستانی همهجور حمله و غارت و مکر و حیله را هم ظاهراً به کار بسته تا به این مقام دنیایی نایل شده، ولی همهاش را انداخته گردنِ آن دو بیت. این هم یکی دیگر از تأثیرات کلام قوی در آدمهای مستعد.
#ادبیات #شعر #کتاب #تاریخ #چهارمقاله #عروضی_سمرقندی #حنظله_بادغیسی
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
نگرانی شدید نسبت به زبان فارسی
🔴 مطلب ششمی که من اینجا یادداشت کردهام، مسئلۀ زبان فارسیست؛ من خیلی نگران زبان فارسیام؛ خیلی نگرانم. سالها پیش ما در این زمینه کار کردیم، اقدام کردیم، جمع کردیم کسانی را دُور هم بنشینند. من میبینم کار درستی در این زمینه انجام نمیگیرد و تهاجم به زبان زیاد است.
🟥 همینطور دارند اصطلاحات خارجی [به کار میبرند]. ننگش میکند کسی که فلان تعبیر فرنگی را به کار نبرد و به جایش یک تعبیر فارسی یا عربی به کار ببرد؛ ننگشان میکند. این خیلی چیز بدیست؛ این جزء اجزاء فرهنگ عمومیست که باید با این مبارزه کرد.
گسترۀ زبان فارسی و دشمنان آن
🔸 دوستان! زبان فارسی یک روزی از قسطنطنیۀ آن روز، از استانبولِ آن روز، زبان علمی بوده تا شبه قارۀ هند؛ اینکه عرض میکنم از روی اطلاع است. در آستانه، مرکز حکومت عثمانی، زبان رسمی در یک برهۀ طولانیای از زمان، زبان فارسی بوده. در شبه قارۀ هند برجستهترین شخصیتها با زبان فارسی حرف میزدند
👈 و انگلیسها اولی که آمدند شبه قارۀ هند، یکی از کارهایی که کردند این بود که زبان فارسی را متوقف کنند؛ جلو زبان فارسی را با انواع حیَل و مکرهایی که مخصوص انگلیسهاست گرفتند.
❤️ البته هنوز هم زبان فارسی آنجا رواج دارد و عاشق دارد؛ کسانی هستند در هند - که بنده رفتهام دیدهام، بعضیهایشان اینجا آمدند آنها را دیدیم - عاشق زبان فارسیاند.
فراموشی زبان فارسی در کانون زبان فارسی
🚫 اما ما در کانون زبان فارسی، داریم زبان فارسی را فراموش میکنیم؛ برای تحکیم آن، برای تعمیق آن، برای گسترش آن، برای جلوگیری از دخیلهای خارجی هیچ اقدامی نمیکنیم. یواشیواش [در] تعبیرات ما یک حرفهایی میزنند - هر روزی هم که میگذرد یک چیز جدیدی میآید - ما هم نشنفتهایم. گاهی میآیند یک کلمهای میگویند، بنده میگویم معنای آن را نمیفهمم، میگویم معنای آن چیست؟ معنا [که] میکنند، تازه ما اطلاع پیدا میکنیم که این کلمه آمده؛ [این] یواشیواش کشانده شده به طبقات و تودۀ مردم؛ این خطرناک است.
‼️ اسم فارسی را با خط لاتین مینویسند! خب چرا؟ چه کسی میخواهد از این استفاده کند؟ آن کسی که زبانش فارسیست یا آن کسی که زبانش خارجیست؟ اسم فارسی با حروف لاتین! یا اسمهای فرنگی روی محصولات تولیدشدۀ داخل ایران که برای من عکسهایش را و تصویرهایش را فرستادند! خب چه داعی داریم ما این کار را بکنیم؟ بله، یکوقت شما یک محصول صادراتی دارید، آنجا در کنار زبان فارسی - فارسی هم باید باشد البته؛ هرگز نبایستی از روی محصولات ما زبان فارسی برداشته بشود - البته زبان خارجی هم به آن کشورهایی که خواهد رفت، اگر زبان دیگری دارند، نوشته بشود، اما محصولی در داخل تولید میشود، در داخل مصرف میشود، چه لزومی دارد؟
❗️ روی کیف بچههای دبستانی چه لزومی دارد که یک تعبیر فرنگی نوشته بشود؟ روی اسباب بازیها همینجور؛ من واقعاً حیرت میکنم. این جزء چیزهاییست که شما خیلی دربارهاش مسئولیت دارید. البته من مثالهایی در ذهن دارم برای این استعمال زبان فارسی که نمیخواهم دیگر حالا آنها را عرض کنم؛ نام شرکت، نام محصول، نام مغازه! و از این قبیل همینطور مکرر تعبیرات فرنگی و بهخصوص انگلیسی.
🔺 من از این احساس خطر میکنم و لازم است که حضرات و شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به این مسئله بهجد دنبال کنند و دولت به طور جدی مواجه بشود با این مسئله. حالا معنای مواجهه این نیست که فوراً فردا مثلاً با یک شیوۀ تندی یا شیوۀ خشنی برخورد کنند، [مواجه بشوید] اما حکمتآمیز؛ ببینید چکار میتوانید بکنید که جلو این را بگیرید.
◀️ (بیانات رهبری در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1392/09/19)
#ادبیات #زبان_فارسی #هویت #تاریخ
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
ادبیات، مجید ابراهیمیان
ماکیاول شرق شمایید؟ 🔺 سعدی چنان در غرب شهره است که به او لقب ماکیاول شرق دادهاند. درست است که این
شاهزاده سعدی، شاهزاده ماکیاولی
🔺 آقای دکتر زرینکوب هم از شباهت سعدی و ماکیاولی سخن میگوید و معتقد است سیاستمدار در نظر هر دوی اینان باید فرصتجوی و حیلهگر باشد.
⭕️ با این تفاوت که در نظر ماکیاولی این فرصتجویی و حیلهگری حدّ توقفی ندارد و به قول معروف همیشه «هدف وسیله را توجیه میکند»؛ اما سعدی آن را تا جایی روا میداند که نظم و امنیت مُلک حفظ شود. اگر سیاستورزیِ ماکیاولی به ظلم منتهی شود و خودخواهی حاکم را تشدید کند، از نظر سعدی روا نیست.
📚 از کتاب با کاروان حله، ص ۲۵۹
#سعدی #ادبیات #شعر #سیاست
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
سهم زبان از منابع تاریخ ایران باستان
قسمت اول: سنت شفاهی، سنت غالب ایران باستان
🔺 بر خلاف شرق و غربِ جهان که در آن کتابت رواج داشته است، از مکتوباتِ حدودِ ایرانی اسناد درخوری به ما نرسیده است. چینیان از مخترعان کاغذ و مصریان از مخترعان خط بودند، ولی ایران از آوردههای آنان مکتبی برای نوشتن نساخت. به نظر میرسد سنت نگارش و مدونسازی تاریخ و دین و ادب در سـاکنان فـلات ایـران رواجی نداشته. درباره زمانِ آغازِ نوشتنِ ایرانیان نیز مستندی به ما نرسیده.
🔸 پیش از هخامنشیان در دربار ایران آنچه مرسوم بود زبان محلی ایلامی بود. حاکمان هخامنشی زبان و خط آرامی را به جای آن نشاندند و نویسندگان بابلی را برای نوشتن به کار گرفتند. نویسندگان دورههای بعدی بیشتر از طبقۀ روحانیان بودهاند که نوشتن نیز در این طبقه به ارث میرسیده. مسئله اینجاست که کار این نویسندگان نیز نه ثبت تاریخ، که ثبت اسناد حکومتی بوده. به این نویسندگان «دبیر» میگفتند که توجه به معنای این واژه نشان میدهد کارِ آنان نه نویسندگی، که نوعی ثبت و بایگانی بوده؛ چرا که این واژۀ مرکبِ پارسیسومری از دیپی (کتیبه و بایگانی) و وَرا (نگهدارنده) متشکل شده و در مجموع معنای بایگانیدار میدهد.
🔹 آنچه روشن است نبودِ سنتِ کتابت در میان ایرانیان باستان است. از نمونههای روشن این فقدانِ کتابت اوستاست. هیچ سند معتبری در دست نیست که این متنِ دینی در چه زمانی موجود شده. کتابت اوستا نیز مربوط به زمانیست که هجمههای دیگر ادیان بر پیروان زرتشت بیشتر شد و آنان را مجبور به داشتنِ کتاب کرد. سنتِ شفاهی همچنان در میانِ زرتشتیان پایدار است و آنان ملزماند همه یا قسمتی از کتابِ دینی خود را از بر داشته باشند و مدام آن اوراد را زمزمه کنند. حتی این بیان که اوستا پیش از حملۀ اسکندر بر پوستی به خط زر نوشته شده بوده و در یورش سردارِ مقدونی از میان رفته، خالی از نمایشِ نفرت از اسکندر و پاسخ به نقدهای مسیحیان بر دیندارانِ زرتشتی نیست.
🔺 سنتِ شفاهی در ایرانِ باستان سنتِ غالب بوده و ورود اسلام به ایران نیز این سنت را متوقف نکرد. از نمونههای بهرهگیری از روایات شفاهی کتاب شاهنامه است که علاوه بر بهرهگیری از خداینامهها، حکایاتِ شفاهی نیز از منابع آن است. البته نباید از خاطر برد که در دورههای اشکانی و ساسانی آثار مدونی موجود بوده که یا در ادوارِ بعدی از میان رفتند یا پس از ترجمه به عربی نابود شدند و گروهی دیگر هنوز برجایند که کتیبههای سنگی و گلی از آن جملهاند.
#زبان #تاریخ #اوستا #دبیر #ایران
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
سهم زبان از منابع تاریخ ایران باستان 2
قسمت دوم: نظری بر منابع ورود آریاییها به ایران
الف) منابع باستانشناسی
⏳ ایران باستان دقیقاً چه زمانیست؟ معمولاً از ابتدای دولت ماد تا پایان ساسانی و ورود اسلام به ایران را ایران باستان میگویند. دلیل این مبدأ، حکومت آریاییها بر فلاتیست که آن را امروزه فلات ایران مینامند. پیش از این زمان نیز حکومتهایی بر مناطق مذکور حکمرانی کردهاند. منابعی که به ورود آریاییها به ایران میپردازد شامل منابع باستانشناسی و منابع مکتوب است.
🔺 منابع باستانشناسی را در مجموع میتوان اینگونه ارزیابی کرد:
1. دادههای باستانشناسی برای نوشتن یک تاریخ جامع و مانع کفایت نمیکند و به عبارتی با کمبود مواجهاند.
2. تعیین تاریخ برای این دادهها معمولاً با دشواری مواجه است و اتفاق نظری دربارۀ آن وجود ندارد.
3. در زمینۀ تحلیل دادهها فرضیههای گوناگونی شکل میگیرد که از رسیدن به نتیجهای متقن و قابل تکیه جلوگیری میکند.
4. باستانشناسان ارتباط مؤثری با کارشناسان سایر دانشهای مرتبط نظیر تاریخ، زبانشناسی، هنرشناسان، جامعهشناسی، مردمشناسی و دیگر حیطهها ندارند و این نبودِ ارتباط تحلیل دادهها را از جامعیت علمی دور میکند.
5. به تاراج رفتن بخش قابل توجهی از منابع باستانشناسی از طریق حفاری های غیرقانونی بزرگترین آسیب را به شناخت درستِ گذشتۀ تاریخی ایران زده است.
🔺🔻بنابراین منابع باستانشناسی با تمامِ ارزش و اعتباری که برای شناخت این برهه دارند، فاقد جامعیت مقبولی برای نگارشِ تاریخ و شناخت فرهنگ ایران پیش از تاریخاند.
#تاریخ #زبان #ایران
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
سهم زبان از منابع تاریخ ایران باستان 3
قسمت دوم: نظری بر منابع ورود آریاییها به ایران
ب) منابع مکتوب >>>> منابع ایرانی
✍️📜 منابع مکتوبِ تاریخ ایران باستان به دو گروه منابع ایرانی و غیرایرانی بخش میشود. منابع ایرانی عمدتاً کتابهای دینی هند و ایران باستان است. مهمترین پیونددهندۀ آریاییها و هندیها عامل زبان است. زبانشناسان طیّ پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدهاند که کتاب دینی هند باستان (ریگ ودا) با کتاب دینی آریاییها (اوستا و بهویژه سرودهای گاتها) شباهتهای فراوان زبانی دارند. از این شباهت به یگانگیِ مبدأ حرکت قبایل ایرانی و هندی رسیدهاند.
📝 اطلاعات درونیِ اوستا و ریگ ودا بسیار ارزشمند و راهگشاست، ولی از آنها بیشتر میتوان برای گمانهزنیهای کلی بهره گرفت، نه منبعی موثق برای نگارش و بازشناسی تاریخ ایران باستان. نقدهای اصلیِ وارد بر این منابع مکتوب را میتوان به این صورت فهرست کرد:
1️⃣ آنچه از کتاب اوستا راجع به بازشناسی عقاید هندیان و ایرانیان باستان میتوان یافت بسیار معدود و کمشمار است.
2️⃣ میان اوستای شفاهی زرتشت و اوستای مکتوب فاصلۀ صدهاسالهایست که تاریخ دقیقی هم نمیتوان برایش تعیین کرد. این فاصله و نبودِ دقتهای گاهشمارانه و تقویمی باعث شده عنصرِ زمان از متنِ اوستا حذف شود و متن ارزشِ تاریخیِ خود را از دست بدهد.
3️⃣ فاصلۀ زمانی خلق و ثبتِ متنِ اوستا (حدود هزار سال) موجبِ درهمآمیزیِ اوستای اولیه با نگاه و تفکرِ روحانیهای زرتشتی شده. همچنین قسمتهایی از اوستا به ما نرسیده. پژوهشگر مجبور است یک بازۀ هزارساله را در نظر بگیرد و با کمکِ پازند (تفسیر اوستا) و زند (ترجمه پهلوی اوستا) و همچنین کتیبههای باقیمانده و نوشتههای مورخان غیرایرانی تکههای این سفال را ذرهذره به هم بچسباند. روشن است این مطابقه چه اندازه ممکن است دستخوشِ غرضها و پردازشهای ذهنی شود.
4️⃣ در ریگ ودا منبعهای اطلاعاتی فراوانی میتوان یافت، ولی آرایههای ادبی و اسطورهها و خیالانگیزیِ غالبِ این کتاب تشخیص اصالتِ متن را دشوار کرده. برهمنان نیز متون دینی تفسیری دارند و پژوهشگر ناچار است مدام میانِ این منابع در رفتوآمد باشد.
❇️ با این توضیحات، منابع دینی باستانی اگرچه بسیار ارزشمند و مهماند، برای یافتن یک تصویر درست از تاریخ نمیتوان آنها را به عنوان یک سند تاریخی پذیرفت.
#تاریخ #زبان #ایران #دین
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid
سهم زبان از منابع تاریخ ایران باستان ۴
قسمت دوم: نظری بر منابع ورود آریاییها به ایران
ب) منابع مکتوب >>>> منابع غیرایرانی
🔻 دستۀ دوم از منابع مکتوب منابع غیرایرانیست. مهمترینِ این منابع شامل منابع بابلی، الواح گلی مصری، الواح آسیای صغیر، کتیبههای میخی آشوریست. عمدۀ مطالبی که از این منابع به دست میآید از این قبیل است:
۱. گزارش حدود سالهای حضور آریاییها در فلات ایران که حدود 3700 سال پیش بوده.
۲. نام حاکمان محلی ایرانی و در آسیای صغیر در حدود 3400 سال پیش، همچنین نام ایزدان ایرانیودایی نظیر میترا، وارونا، ایندرا، ناسانیا در همان ناحیه.
۳. گزارش سکونت ایرانیان در کتیبههای آشوری از طریق ثبت اسامی مکانها و نامهای ایرانی در حدود 2700 سال پیش.
📍 مشاهده میشود در این منابع نیز اطلاعات جامع و قانعکنندهای از آغاز تاریخ ایران باستان به دست نمیآید. در این میان سهم زبان از منابع تاریخ ایران باستان قابل توجه است و منابع مکتوب ایرانی و غیرایرانی بخشِ عمدۀ منابع تاریخ را به خود اختصاص میدهند.
🔺 با این توضیحات اکنون باید کتابهای مهمی که با موضوع تاریخ آن دوره نگارش شدهاند پرداخت تا مشخص شود این کتابها چه اندازه سهم زبان را در منابع خود رعایت کردهاند.
#تاریخ #زبان #ایران
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
@adabmajid