📌کدام هدف امام خمینی از انقلاب اسلامی محقق نشد؟
✍️زینب نجیب
انقلاب اسلامی، همچون انقلابهای دیگر در اقصی نقاط جهان مانند فرانسه، آمریکا، شوروی، چین و ... بنابر اهداف و آرمانهایی شکل گرفت. این اهداف در ابعاد گوناگون تعریف میشود که در برخی با دیگر انقلابها مشترک است و در مواردی اختلاف دارد. این اهداف در باب استقلال، آزادی، عدالت، مبارزه با فساد و تبعیض و فقر و جهل، ایجاد امنیت و رفاه، ارتقا علم و اخلاق، پیشرفت و تحول و غیره است.
[1]. شاید این سؤال مطرح شود که انقلابهای دیگر نیز با چنین شعارهایی پا به عرصه جوامع نهادند. این اهداف انقلاب اسلامی چه فرقی با اهداف دیگر انقلابها دارد؟ در مقابل میتوان پاسخ داد که آری! اغلب این اهداف در انقلابهای دیگر نیز دیده میشود چراکه این هدفها با فطرت مردم هماهنگ است و دل انسانها را متوجه خود میکند. اما اهداف انقلاب اسلامی فقط محدود به اینها نیست، استکبارستیزی از بلندترین آرمانهای این انقلاب بوده و هست و رهبران و یاران این انقلاب، استکبارستیزی را عامل تداوم خود میدانند و آن را همچون نفس گرمی مدام در کالبد انقلاب میدمند. این باور از همان شعار توحیدی اسلام یعنی؛ لاالاه الا الله نشأت گرفتهاست و یک مسلمان، ابتدا به نفی طاغوت میپردازد سپس به وحدانیت پروردگار شهادت میدهد. از سویی دیگر بهعنوانمثال، جامعهی عادلانه در نگاه امامین انقلاب از اهداف میانی است و آنچه در رأس قرار دارد حاکمیت اسلام و اجرای حدود الهی است. رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «قطعاً عدل هدف است، منتها این هدف میانی است؛ هدف نهائی عبارت است از رستگاری انسان».(10 آذر 1389، بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی) اما باید توجه داشت؛ اولویت حاکمیت اسلام بدان معنا نیست که آن، هدفی در کنار دیگر اهداف است و باید ابتدا احکام اجرا شود؛ سپس به فکر تحقق دیگر شعارها افتاد. بلکه تمامی شعائر و وعدههای انقلاب خمینی از دل همان اسلام میجوشد و تعریف حقیقی خود را فریاد میزند مانند مفهوم «آزادی» که در جامعه اسلامی تعریفی جدای از تعریف آزادی در غرب دارد و حتی تعریف آزادی در غرب در مختصات اسلام چیزی جز اسارت نیست و یا معنای «پیشرفت» در غرب فقط به توسعه محدود میشود درصورتی که در اسلام الگوی پیشرفت، همه ابعاد انسان را در نظر گرفتهاست و سیر صعودی انسان را تنها در مادیات نمیخواهد. بدینترتیب میتوان گفت گاهی علاوه بر وجود برخی آرمانها در انقلاب اسلامی و عدم همان آرمان در غرب، با نوعی اشتراک لفظی در برخی دیگر مواجهایم. به هر سو، استخراج شعائر انقلاب از دل اسلام بازمیگردد به نگاهِ حاکمیتی به دین و اعتقاد به جامعیت و اداء حق جامعیت آن. رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «در درجهی اوّل حاکمیت اسلام است؛ اصلاً انقلاب برای این به وجود آمد؛ برای اینکه اسلام حکومت کند؛ حاکمیت داشته باشد بامعنای خاص خودش». (۶ خرداد ۱۳۹۵، بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری)
[2]. دشمنان از همان ابتدا شمشیر را از رو بسته و اسلام را ناتوان برای تحقق این اهداف دانستند. کمی بعد روش دشمنی خود را تغییر داده و با تئوریزه کردن این عقیده، بیان آن را بر عهدهی زبان اهل فکر گذاشتند و بنابراین با دوگانهسازیهای پوشالی، اسلام را دین سکولار معرفی کردند. اما باید دانست «عدالت اقتصادی» در کنار «توسعه ثروت»، «عدالت» در کنار «نفی ظلم»، «علم و دانش در پیشرفت اقتصادی» در کنار «معنویت انسان»، «هویت ملی» در کنار «پذیرش تنوع آرا» و «تخصص در کنار تعهد» همیشه در دین اسلام بوده است. بدین ترتیب امام راحل از آغاز با شعار دین جلو آمد چراکه دین اسلام را سکولار نمیدانست و آن را در تمامی عرصهها زنده میپنداشت. به عبارتی چنین دینی عزت را هم در دنیا و هم در آخرت برای انسان میخواهد و همانطور که برای رسیدن به سعادت ابدی نقشه راه دارد برای رسیدن به امنیت، رفاه، عدالت، رفع فقر، تبعیض، پیشرفت، تحول، ارتقا علم، سیاست و اقتصاد نیز ارائهکنندهی بهترین راهها است. حتی اینگونه نبود که امام در ترسیم نظام، جمهوری را از غرب و شرق به عاریت بَرَد و به اسلام ضمیمه کند. بلکه از نظر ایشان خودِ جمهوری نیز از دل اسلام میجوشد...
🔗ادامه متن در صفحه نویسنده
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجله افکار بانوان حوزوی
🔰۱۹بهمن ماه۱۴۰۱، نخستین گعده یادداشتخوانی بانوان اعضای تحریریه مجتهده امین در خبرگزاری حوزه برگزار
2⃣گعده سوژهآفرین
✍️نجمه صالحی، مدیر تحریریه مجتهده امین
گعده در اصل قعده و واژهای عربی است به معنای نشستن، دوره گرفتن و دور هم نشستن. سالها قبل در نجف به دليل کمشمار بودن تعداد طلاب، دروس خارج حوزه که عالیترين سطح تحصيلات حوزوی است، در قالب گعدههای استاد با شاگردانش برگزار میشده و تا چند ساعت هم ادامه داشته است. البته گاهی در اين گعدهها حرفهای خودمانیتری هم مطرح میشده است. امروزه نیز گپ و گفتها و گعدههایی برگزار میشود. در این گعدهها و سمینارها و همایشهای بزرگ، افزون بر دورهمی و آشنایی و ایجاد رابطههای جدید، سوژه آفرینی نیز میشود.
به همین منظور جمع بانوان تحریریه مجتهده بانو امین(ره) نیز تصمیم گرفتند برای نخستین بار دورهمی یا همان به اصطلاح گعده یادداشتخوانی را ترتیب دهند تا علاوه بر دیدار دوستان، در همافزایی و رشد قلم به یکدیگر کمک کنند.البته بماند که تعدادی اعلام حضور کردند و در روز قرار نیامدند، عذر بعضیهایشان قبول شد چون نائبالزیاره ما در مشهد الرضا علیهالسلام بودند.
گعده یادداشتخوانی در دفتر خبرگزاری حوزه با حضور بانوان یادداشتنویس حوزوی از رشتههای مختلف آغاز شد و چند یادداشت خوانده و به نقد و تحلیل گذاشته شد.
برای دقایقی از محضر جناب آقای صدرایی عارف، سردبیر خبرگزاری حوزه و آقای علیزاده یادداشتنویس برتر جشنواره ابوذر، بهره بردیم، آقای صدرایی نکاتی اشاره و از ما دعوت کردند برای گعدههای بعدی هم آنجا برویم. ایشان به گعدههای دوران نوجوانیشان اشاره کردند؛ به دوران نوجوانی و انشانویسیهایمان پرت شدم، حیف در نوجوانی ما این گعدهها نبود یا اگر بود ما خبر نداشتیم ولی به نظرم میشود این دورهمیها را داشته باشیم و الگوی مناسب بسازیم.
بعد از رفتن آقایان، گپو گفت بانوان خودمانیتر شد ولی انگار هنوز از دورهمی سیر نشده بودیم و با توجه به اینکه زمان گعده در خبرگزاری حوزه، به پایان رسیده بود، ادامه دورهمی را به کافه کتاب پیوند زدیم، البته نماز جماعت را در مسجد خواندیم تا دورهمیمان متبرک با یاد خدا هم باشد، همان مسجد معروف شهر، بازار فروش مواد خوراکی، چادر نماز، تجمع صندلیهای پلاستیکی و چوبی در داخل مسجد و تجمع زبالههای بازیافتی در گوشه حیاط مسجد! بعد از کمی تحلیل در مورد این تصاویر و شکار سوژهها با دوربین عکاسی، به سمت کافه رفتیم و از شعرخوانی دوست عزیزمان بهره بردیم.
دوست دیگرمان تصاویری از هنرهای ظریف خانمانه و خانهداریاش نشان داد و چند دستور آشپزی هم برای دوست دیگر ارائه دادیم و از تجربههای زندگیمان گفتیم و در مورد برنامههای آینده صحبت کردیم.
در کافه نکتهای نظرم را جلب کرد، انگار کافه بیشتر دنیای دو نفرههاست! گاهی هم به ظاهر دو نفر هستند و روبهروی یکدیگر اما در واقع در فضای مجازی گوشی و غار تنهاییشان غرقند و غافل از هم!
به نظرم این انزوا کمکم آنها را از اجتماع دور میکند؛ از دنیای خواربار فروش و مردم عادی و... جدا میشوند! در جایی که باید برای همدیگر خاطره بسازند، کم کم ازحافظه تاریخی اجتماع کمرنگ و حذف میشوند و جامعه نیز آنها را فراموش میکند، میتوان از زاویه دیگر هم نگریست در واقع گاهی این گعدههای دو نفره خودشان را از مسئولیتهای اجتماعی نظیر ازدواج و... دور و سلب خواهند کرد.
به راستی چرا کافهها و قهوهخانهها آسیب شناسی نشدهاند؟ چرا اغلب خبرگزاریها از کف جامعه دورند؟ اهمیت بیش از حد به اخبار و مسائل سیاسی ما را از توجه به فرهنگ دور کرده و گویی به تدریج فرهنگ از دست مذهبیها خارج شده است! باید افق دید را گسترش داد، سوژههای زیادی را میتوان یافت، یکی از نتایج گعدههای دوستانه و علمی، سوژه آفرینی است؛ از آن غافل نشویم!
#گعده
#ماه_رجب
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجله افکار بانوان حوزوی
🔰۱۹بهمن ماه۱۴۰۱، نخستین گعده یادداشتخوانی بانوان اعضای تحریریه مجتهده امین در خبرگزاری حوزه برگزار
3⃣بهیاد نسوان و مخدرات کاتب بلاد بعید
✍️طیبه فرید، عضو تحریریه مجتهده امین
خبر برگزاری گعدهی نسوان اهل قلم حوزوی که قرار بود در مورخ چهارشنبه نوزدهم، از ماه بهمن سنه ۱۴٠۱ برگزار شود را رئیس نسوان تحریریه، بانو صدرالمتالهین زاده میگذارد در عالم مجاز و این کمترین با شوق بیسابقهای قرائت میکنیم، یک لحظه در حافظهمان خطور میکند و نیشمان به لبخند کمرنگی باز میشود که این بار رییس کاتبان و مجریان امر حکما ذرهپروری نموده و جلسه را برخط اجرا میکنند تا نسوان و مخدّرات اهل قلم در بلاد قریب و بعید نیز به لطف صنعت عالم مجاز از این گعده بینصیب نمانند و احتمالا فرصتی برای قرائت مرقومههای رنگ و وارنگ خویش پیدا کنند.
اما دیری نمیپاید که لبخندمان روی لب خشک میشود و هیجانات لبریزمان سرکوب. گعدهی ادبی در بلدهی طیبهی قم شکل میگیرد و خبری از بهرهوری بهینه از صنعت عالم مجاز نیست و اهالی بلاد دور هم مصداق عبارت معروف « ما هیچ ما نگاه....»
با حسرت عریضهای مینویسیم و شکواییه ای سر می دهیم که آخر چرا؟! با کاتبات سایر بلاد به ازین باشید! و عریضه را می فرستیم به حضور بانو صدرالمتالهین زاده، باشد که رویت نموده و حیلتی بیندیشند.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجله افکار بانوان حوزوی
🔰۱۹بهمن ماه۱۴۰۱، نخستین گعده یادداشتخوانی بانوان اعضای تحریریه مجتهده امین در خبرگزاری حوزه برگزار
4⃣ دور ماندگان از دیار کریمه اهل بیت
علیهم السلام
✍️زینب سیدمیرزایی، عضو تحریریه مجتهده امین
چونان کبوتری هستم که از سپهر دلگشای قم دور ماندهام و اینجا برای نفس کشیدن فضا کم است. زمانی که در قم قرارگاه قلم را تاسیس کردم بسیار دست تنها بودم و اندک یارانی همراهی میکردند که البته هرکدام از آن بزرگواران خود یک ملت بودند، که در صدر آنان ستارههای تابناکی چون استاد ارجمندم حجه الاسلام و المسلمین محدثی و دوست عالم و حکیم و ادیبم سرکار خانم دکتر ناهید طیبی میدرخشیدند. اما قرارگاه قلم ما مثل مرکز ادبی حوزه استاد؛ عمری بسیار کوتاه داشت.
اکنون این رویشها و همتها بسیار دلشادم میکند و توفیق سجده شکر نصیبم میسازد. خوشحال و دلشادم از جمعهای ادیبانه شما و آرزومندم که حوزههای علمیه بهای بیشتری به قلم و نگارش به ویژه نگارش ادبی و هنری بدهند و فرمان ولی امر مسلمین روحی له الفداه در بیانیه گام دوم، در خصوص رسالت عزیز و عظیم نویسندگی بر زمین نماند.
حالِ آن رزمنده مجروحی را دارم که در بحبوحه عملیات فتح المبین از خط مقدم دور مانده است.
#ماه_رجب
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجله افکار بانوان حوزوی
🔰۱۹بهمن ماه۱۴۰۱، نخستین گعده یادداشتخوانی بانوان اعضای تحریریه مجتهده امین در خبرگزاری حوزه برگزار
☕️🖊
5⃣کافی بود کافهتان را برخط کنید همین
✍️مرضیه رمضان قاسم، عضو تحریریه مجتهده امین
کرونا با همهی بزن بهادریها و زهرهچشمهایی که از اهل قلم و قم و... گرفت، تنها خوبی که داشت این بود که مرزها را برداشت؛ دیگر اصفهانی، قمی و مشهدی و... معنا نداشت، همه از راه دور و نزدیک زحمتها را بر دوش انگشت نازنین اشاره میگذاشتیم و او با احساس مسئولیت فراوان دستی بر سر لینک دعوت میکشید آنگاه در کسری از ثانیه شکوفهی دانش بختمان را سپید مینمود.
دیروز چند تن از یاران تحریریهی مجتهده امین که ساکن شهر قم هستند در کافهی اهل قلم، قلم رنجه فرمودند ما از راه دور شاهد عکسهای ارسالی بودیم و آه حسرت میکشیدیم و اگر راه کمی نزدیکتر بود آه یک نفر از بلاد غیر قمی کافی بود تا کافه به آتش کشیده شود.
دیروز قهراً روزهی قلم گرفته و امساک کردم و هماکنون در حال افطار هستم.
🔗لینک تصاویر😭
https://b2n.ir/t90538
مرضیه رمضانقاسم از اصفهان
#جهاد_روایت
#کافهی_ناکافی
#پویش_نوشتن
#نشست_بانوان_طلبه
#تحریریه_مجتهده_امین
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجله افکار بانوان حوزوی
🔰۱۹بهمن ماه۱۴۰۱، نخستین گعده یادداشتخوانی بانوان اعضای تحریریه مجتهده امین در خبرگزاری حوزه برگزار
6⃣مسیر دلم بر مدار حرم
✍️زهرا سعادت، عضو تحریریه مجتهده امین
با مرور خاطره شیرینتر از عسل طلیبدهشدن در شب میلاد دردانه سلطان طوس، کبوتر دلم بیقرارتر از قبل در قفسش بال میزد! زخمهای وجودم دردمندیام را فزونتر نموده و حال درونم ویرانتر از قبل بود و راهی به جایی نداشت!...
به شیوه عبد شدن یونس نبی(علیه السلام) در دل نهنگ، به اندازه وسعت سجادهام حاجی خانه خدا شده و به زبان قاموس اهل معرفت، از آشوب درون طوفان زدهام با ربّ صبوری که نزدیکتر از رگ گردنم حسش میکردم سخن گفتم.
تلاش کرده بودم تا در میانه مشغلههای ناتمام اطرافم فرصتی ناب برای چشیدن حلاوت زیارت بانوجانم بیابم و دیداری با دوستانِ جان (تحریریه مجتهده امین) روحم را تازه کند؛ اما ...
اما غافل بودم که رزق معنوی هر کس از ماورای ذهنش مقدّر شده و باید همهات را به مأمن شفابخش ثقلین بسپاری!
سرانجام زنگ رخصت نقّاره بشارتی به ارمغان آورد و با عنایت شاه خراسان به منی که حالا مدتهاست با کمال افتخار08 شان شدهام با پای جان و تنم راهی پاتوق دیدارهایمان درست روبروی گنبد طلا و پنجره فولاد شدم!
انگار بانو جانم از شدت آلام روح و جانم تصمیم برآن گرفتند که به شفاخانه متخصص ترین حکیم ایران ارجاعم بدهند و سرِّ مستتر آنکه تلاشم برای راهی شدن به محضرشان جواب نمیداد همین بود که همه ی خودم را برای درمان به آستان ملک پاسبان شمس الشموس ارزانی نمایم تا پیچ و مهره های زنگ زده و فرسوده احساسم را به دستان شفابخش "طبیبی که نوبت ندارد" ترمیم نموده و در آستانه عید مبعث، روح معنویاتم را به روز رسانی نموده و به دلم افتاده که بوی سوز جگر فراق کشیده و دلتنگ ارباب جانم به محضرشان رسیده و برات کربلایی شدنم را از دستان رئوفشان خواهم گرفت تا خاطره دل انگیز زیارت در روزهای میلاد حضرات بین الحرمین به رنگ و بوی معرفتی رضوی تکرار شود!
هر چه که هست نسخه چهارشنبه امام رضاییام را بر چشم دل و جان نهاده و این "رزق لایحتسب "را با وجود نالایقیام به فال نیک گرفته و بازهم زمزمه میکنم: "آقا...قرار شاه و گدا هست یادتان؟! مشهد...حرم...ورودی باب الجوادتان"با چشمانی که دریای اشک شادی حضور در بارگاه سلطانی امام رئوف(ع) است، دست ادب بر سینه نهاده و به نیابت از همه دلتنگیهای حریم رضوی(ع) همچون آهویی رمیده به آغوش مسیحاییاش پناه میبرم تا التماسهای گره خورده به پنجره فولاد به معجزه سرانگشتان کرامتش، همچون بغضی پیش پای رأفتش باز شوند و توسلهای رها در باران دلتنگیها کنج ایوان مقصوره جام تهی مرا لبریز از شراب معنویت با معرفت کنند!!
🍃دعاگوی دوستان تحریریه مجتهد بانو امین(ره) در کنار مضجع شریف امام رئوف(ع)🍃
#ماه_رجب
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
7⃣دورهمی اهل قلم
✍️مخدره چمنخواه
گعده یا همان دورهمی دوستانه به نشستی میگویند که عدهای در محل خاصی دور هم جمع می شوند و در مورد موضوع واحدی با هم گفتگو میکنند و نظرات همدیگر را خواستار میشوند. البته کلمه گعده بیشتر بین طلاب حوزههای علمیه مرسوم بوده و هست.
برای اولین بار دوستان اهل قلم در شهر مذهبی و در کنار بانوی بزرگوار حضرت فاطمه معصومه(سلاماللهعلیها) در محلی مذهبی دور هم جمع شدند. هدف از این جلسه آشنایی حضوری بانوان اهل قلم با مدیر و دیگر اعضاي تحریریه و همچنین آشنایی با نوع نوشتن این عزیزان بود. ولی چه اشکالی وجود داشت عدهاي که ثبت نام کرده بودند که در این دورهمی شرکت کنند به عهد خود وفا نکردند و در این جلسه حاضر نشدند و جلسه با همان تعداد کم تبلیغ نشد.
انشاءالله در دورهمیهای بعدی دوستان بیشتری در اینگونه جمعهای دوستانه شرکت کنند و در مسئله یادداشت نویسی از نظرات همدیگر استفاده کنند. واقعا این جور نشستها و دورهمیها برای جمع مذهبیها کم دیده شده است و باید بیشتر به این مسئله توجه شود. بانوان اهل قلم در مکانی مانند مسجد، بسیج، خانهی یکی از دوستان، پارک و حتی کافه میتوانند جمع دوستانهای برگزار کنند.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
8⃣گعده، دغدغه، هدیه
✍️خانم مرزبان، عضو تحریریه مجتهده امین
سه هفته قبل از این دورهمی روح نواز، با دبیر محترم تحریریه مجتهده امین، درد و دلی دراز دامنه داشتیم از؛ ای کاشها و فرصت های از دست رفته و اینکه امروز در برابر عکسالعمل زنان و دختران فریب خورده دیارمان، که خودشان علیه خودشان برانگیخته شدهاند وظیفه من چیست؟!! هر دو تفاهم داشتیم که سکوت و انفعال برایمان دلچسب نیست و نمیخواهیم روزی برچسب توّابین بخوریم. موضوع اینقدر پیچیده و سنگین بود تلاش میکردیم در گفتگویمان خود را از بیچارهگی در آوریم تا چاره ای جستیم، که ما میتوانیم در گام اول به کمک آن دسته زنانی برویم که آتش به اختیار در این شب های سرد زمستانی دست پر مهرشان را به نیت محبت و رفاقت و همدلی به سوی کشف حجابیها دراز می کنند، تا شاید آنها یک گام به عقب برگردند و از این خودزنی پر درد فاصله بگیرند و لحظهای به اندیشه بنشینند. آنگاه خوشحال شدیم و دلمان گرم شد به یادداشت نویسان مبارک قلم.
آن روز به رسم جلسههای اداری مصوب کردیم، که هدیهای معنوی را در دورهمی چهارشنبه به بانوان خوش ذوق یاداشت نویس تقدیم کنیم. هدیهای که به واسطه نیتاش قلم را متبرک میکند، چون هر حرکتی در این مسیر گره میخورد به عطوفت انقلابی زینب و زهرای اطهر.
اصولاً سرم شلوغ است و مدام فریاد دلم بلند که ای دوستدارن من مرا به آرایشگری واگذارید تا سرم را از شلوغی درآورد، این سرشلوغی بسیاری از مهم ها را در خود هضم می کند و یادم را پنچر نگه میدارد. همیشه یک حیف شد یادم رفتی دارم. اما در مورد این جلسه یادم بیخیال نشد و برای حاضر شدن، ته دلم یک شوقی بود. آنگونه که قبل از همه خود را به دفتر خبرگزاری رساندم و دیدم خیلی زود آمدهام. راستش این زود آمدن و انتظار یکساعته مرا در خود فرو برد که خودت میدانی که شوقت از بهر چیست؟ با دلم به گفتگو نشستیم و از پشت همه دالّها، مدلولی شیرین یافتم؛ اینکه برای شعر، برای هنر، برای دیدن کسانی که خلوت شان آراسته با عطوفت و مهر است به شدت دلتنگم، باورم این است که بزرگترین هنر امروز روشن نگه داشتن شمّ هنری است و تولیدات هنری گام بعدی است. روال زندگی امروزی آنقدر تکرارش بیرحمانه است که جایی برای بروز خلاقیت و هنر باقی نمی گذارد. دیدن این بانوان و شنیدن کلامشان حتما شیرین و دلچسب است.
بالاخره وارد جلسه شدم، کلام جلسه غرق در بیمهری های دنیا بود و جادوگری قانون و مقررات که میخواهد منجی طمع انسان مدرن باشد. با بیان خانم دبیر تحریریه لبخند نشان، به دوستان معرفی شدم و دوستان نیز معرفی شدند. مورد استقبال گرم و لبخندهای مهربان خود را یافتم. عطر مهربانی پیچیده بود و لذت ماجرا این شد که از پشت گوشی و زُل زدن به کلمات، تکنولوژی را به کنار هل دادیم و چهره به چهره یکدیگر را دیدیم و صداها گوشمان را نوازش کرد. جالب تر این بود که در جلسه طنز نویس رستم قلم خیالمان را سوار بر کلماتی کرد تا شوم گرد بینوا را با لبخند به نظاره بنشینیم، می گفت دیپلم دارد سطح ۲ حوزه و دانشگاه مورد انتخابش نبوده در دلم گفتم احسنت اگر مسیر دانشگاه را طی کرده بودی می بایست قلمت را فدا میکردی، امروز جذابیت قلمت این است که از جریان مدرک گرای بی عمق تحصیل کردن دور مانده و خلاقیتات زنده مانده است رستم باشی و حماسه آفرین. شعر مهتا عاشقانه بود و از معشوق طنازی نقش آفرین سخن می گفت که قدرت حضورش پروازها ایجاد کرد و روشنایی خیالش آزردگی و تاریکی خیال او را از بین برده است. البته اگر این شعر به حقیقت هم گرهی داشته باشد و حضرت همسر را وصف کند تبریک عظیم و مبارک باد دارد امیدوارم همه زنان سرزمینام از نعمت تفاهم و عاشقانه زیستن تطمیع باشند. الحمدلله کلام تک تک دوستان حاضر حکیمانه بود و تلنگری در ذهن می آفرید و همینطور حضور مشفقانه سردبیر محترم خبرگزاری حوزه که حضورمان را با خوش آمدگویی و هدیه دادن بسیار گرامی داشت که از وی کمال تشکر را دارم.
این بود چهارشنبهای که هم گعده بود و هم اولین قرار و من پیشنهاد بازنویسی ادبی گزارش های گروه تجلی کوثر را به دوستان هدیه کردم.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
9⃣گزارش اولین گعدهی یادداشتخوانی بانوانحوزوی
✍️مهتا صانعی، عضو تحریریه مجتهده امین
جلسهی بانوان تحریریه مجتهده امین در دفتر خبرگزاری حوزه با حضور جناب آقای صداریی در روز چهارشنبه نوزدهم بهمن ماه ۱۴۰۱ تشکیل شد.
جلسه رأس ساعت ۱۵:۳۰ با حضور خانمها نجمه صالحی، زهرا کبیریپور، سمیه رستمی و مهتا صانعی آغاز شد.
بعد از گپ و گفت کوتاهی به پیشنهاد خانم صالحی دوستان به خواندن یادداشتهای خود پرداختند.
خانم کبیریپور یادداشت «بلاگرهای رنگی» و خانم رستمی یادداشت طنز «شومگرد ابن زهر مار» را خواندند. در موضوع یادداشت خانم کبیری پور، خانم صانعی دربارهی فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی و اینکه چه راهکارهایی برای ارائهی بهتر شدن وضع موجود وجود دارد، صحبتهایی داشتند که مورد تأیید دوستان قرار گرفت و خانم کبیریپور و صالحی نیز نکاتی را در این موضوع بیان کردند.
با ورود خانم مرزبان از پژوهشگران و اساتید جامعهالزهرا و خانم داداشی از مجموعهی عصر زنان جلسه رنگ و بوی دیگری به خود گرفت.
یادداشت دوم را خانم رستمی خواندند که در اثنای آن مدیریت خبرگزاری حوزه جناب صدرایی حضور یافتند و یادداشت خانم رستمی با عنوان «شومگرد ابن زهرمار» مورد استقبال جناب صدرایی قرار گرفت.
در ادامه خانم رستمی دربارهی واژهی «شومگرد» و حاشیههای یادداشت خود و مطالعاتی که در این زمینه انجام داده بودند، اطلاعات مفیدی را در اختیار دوستان حاضر در جلسه قرار دادند.
از توفیقات جلسه حضور جناب آقای علیزاده برگزیدهی رتبهی اول بخش یادداشت نویسی از جشنوارهی ابوذر بودند.
در ادامهی این گعدهی صمیمی جناب صدرایی با سلام و احوالپرسی و اندکی صحبت از دوستان تقاضا کردند که به معرفی خودشان بپردازند.
خانم صالحی به عنوان دبیر تحریریهی مجتهده امین و کانال افکار بانوان حوزوی، رزومهی مختصری از فعالیتهای خود ارائه نمود و دربارهی اهداف بانوان نویسندهی حاضر در جمع و اهداف مجله توضیحاتی ارائه نمودند.
خانم کبیریپور نیز به معرفی خودشان پرداخته و اشارهی کوتاهی به رزومهی خود کردند.
خانم صانعی علاوه بر معرفی خودشان وقت را غنیمت شمرده و به معرفی کانال شاعران حوزوی و دغدغههای مطرح شده و همت جناب اسفندیار در این رابطه توضیحاتی ارائه نمودند.
خانم مرزبان علاوه بر معرفی خودشان به دنبال بانوان نویسنده در رابطه با موضوعات اخیر بودند. بانوانی که بتوانند با قلمی ساده و روان دربارهی مسائل روز صحبت کنند و بنویسند.
در ادامهی جلسه به دلیل ضیقِ وقتِ جناب صدرایی فرصتی برای معرفی خانمها رستمی و داداشی نماند.
جناب صدرایی با تشکر فراوان از خانمهای حاضر در جلسه و همچنین تشکر از جناب اسفندیار و وعدهی دیدارهای آینده با جمع حاضر خداحافظی کردند.
در ادامه خانمها مرزبان و خانم داداشی از عصر زنان صحبتهایی پیرامون مسائل مربوط به زنان داشتند.
خانم داداشی از عصر زنان به دنبال نویسندگانی بودند که بتوانند تخصصیتر اما مفهومیتر با مخاطب ارتباط برقرار کنند و صحبتهایی در این زمینه انجام شد.
جلسه رأس ساعت ۱۷:۳۰ با شعرخوانی خانم صانعی به پایان رسید.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔰پرونده نخستین گعده یادداشتخوانی بانوان تحریریه مجتهده امین(ره)
🌀گزارش اولین گعده یادداشت خوانی بانوان حوزوی، مهتا صانعی
🌀گعده سوژه آفرین، نجمه صالحی
🌀ماجرای گعده و خبرگزاری، زهرا کبیری پور
🌀گعده، دغدغه، هدیه، خانم مرزبان
🌀دورماندگان از دیار کریمه اهل بیت علیهم السلام، زینب سید میرزایی
🌀مسیر دلم بر مدار حرم، زهرا سعادت
🌀بهیاد نسوان و مخدرات کاتب بلاد بعید، طیبه فرید
🌀کافی بود کافهتان را برخط کنید همین، مرضیه رمضان قاسم
🌀دورهمی اهل قلم، مخدره چمن خواه
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI