🔖آخر داستان تو
✍️طیبه فرید
تیر آخری که نشست در تنت، پژواک افتادن آخرین پوکه در حافظهی حساس زمان پیچید! فرشتهها جلوی جوخه اعدام! نه !نه!جلوی معراج شهدا سجده کرده بودند. واذ قلنا للملائکة اسجدوا لآدم الا ابلیس ابی واستکبر و کان من الکافرین. مگر ابلیس!
تو که بالا رفتی پیچ امین الدوله تو را در آغوش گرفته بود و پر از گل شده بود! گلهایش ریخت روی سر و صورت فرشتهها. بوی گلاب قمصر کاشان همه جا را پر کرده بود. بوی پیچ امین الدوله. مردم همگی در خواب بودند الا اندکی.
بگویم تراژدی سحر بیست و هفت دی یا بگویم به خدای کعبه رستگار شدی؟ من مینویسم غم تو میخوانی فوز.
هنوز گلواژههای آیات روی لبت خشک نشده! در عکس هم پیداست! از چشمهایت داشت الاسلام یعلوا ولایعلی علیه میبارید!
کارشناس خارجی در هیبت ابلیسی که استکبار ورزیده بود پیش آمد! آمد که مطمئن شود تو کشته شدی، عکس را گرفت کنار صورتت! لبخندی وقیح صورتش را پر کرد...
🔗متن کامل در صفحه نویسنده
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجله افکار بانوان حوزوی
سرد است هوا بیا وضویی بکنیم در عشق دوباره جست و جویی بکنیم گرمای دل هموطن خود باشیم در مصرف گاز صرف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿فرصت شکفتن
✍️مرضیه رمضان قاسم
مادر بزرگ خدابیامرزم از بس مهربان بودند، بین ما نوهها دعوا و مشاجره بود؛ چون همه میخواستیم مادر بزرگ را برای همیشه منزل خودمان نگه داریم.
وقتی مادر بزرگ میآمدند منزل ما خدا دنیا را به من میداد، میدویدم کفش و چادرش را قایم میکردم و میگفتم:
«اومدنتون با خودتون بود اما دیگه
رفتنتون با خودتون نیست.»
مادر بزرگ خندهی کشداری میکردند و میگفتند:«نه اومدنم با خودم بوده، نه رفتنم.»
مادر بزرگ درست میگفتند، ما آدمها بدون هیچ اختیاری به دنیا آمدیم، نه آمدن ما در این دنیا با خودمان بوده و نه رفتنمان دست خودمان است.
اما اگر این مدت زمانی که در دنیا مهمان هستیم، را قدر بدانیم و با ابزار عقل، تفکر و قدرتی که داریم از اختیار تکوینی و تشریعی که به ما اعطا شده خوب خوب بهره ببریم، آن وقت است که قیمتی میشویم مثل مادربزرگ، آخر مادربزرگ تاسی کرده بودند به رسول گلها "خاتمالانبیا"، گل سرسبد عالم خلقت.
آری ما هم میتوانیم سوگلی بشویم، آن هم نه فقط سوگلی فامیلها، بلکه بالاتر، سوگلی در دنیا و آخرت، آن وقت است که غنچهی وجودیمان تبدیل شده به گُل، آن هم گُل همیشه بهار...
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
👆 سلفی مرزبانان کشور در سرمای ۲۵ درجه زیر صفر
⛔بعضی کارها تعطیلی نداره حتی اگه خیلی سرد باشه
خدا حافظ و نگهدارتون باشه سربازان وطن🌷
#مصرف_گاز
#ایران
انجمن_تاریخ_جامعه_الزهرا
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
✉️برای آنی
✍️زهرا سبحانی ،عضو تحریریه مجتهده امین
این روزها من هم باید مثل مردم سرزمینم از زن میگفتم، از بانویی که نمیشناسی، میگفتم، از حس مادری که تجربه نکردی و از مادرم که دیگر...
دوست ندارم بگویم"نیست" چون با تو در این مورد هم عقیدهام که مادرها ابدی هستند و حتی اگر جسمشان نیست خاطرههایشان آنقدری زندهاند که تنهاییمان را پر کنند. با این حال ترجیح دادم برای تو بنویسم، برای تویی که "مادر" نقطهی عطف نوشتنت بود...
در این یک هفتهای که تو را شناختم، بارها برایت دست به قلم شدم، آنقدر نوشتم و دور ریختم و با اگرهایم کلنجار رفتم که خروجیاش، فقط روانه شدن کاغذپارهها به سطل بازیافت بود. آخرسر هم به خودم گفتم:«حالا یک نفر حرفی زده چرا باید برایم مهم باشد که چه میگوید؟!» ولی راستش را بخواهی دلم نیامد که ندانسته بروی، بروی به جایی که من آنرا آغاز حیات میدانم و تو آخر حیات؛بهویژه اینکه معتقد باشی نویسنده کارش "حقیقت گفتن" باشد.
شباهت من و تو کم نیست؛ هردو در سن 34سالگی اولین داستانهایمان دیده شد، هر دو طعم تلخ بیمادری را، بعد از تحمل درد و رنج یک دورهی طولانی در بیمارستانها، چشیدهایم؛ هر دو دغدغهی زنها را حداقل بارها در بیان تکرار کردهایم و هر دو هم از اسرائیل بدمان میآید، اگرچه تو آن را استعمارگر میدانی و من آن را غاصب.
با همهی اینها، اصلا مثل هم فکر نمیکنیم چرا که من پایبند اصولام و تو اصلا از اصول نمیدانی؛ همان اصولی که من آنها را "حصار امن" دوران زندگیام میدانم و تو ندانسته آن را "محدودیت مطلق" میخوانی؛ همانی که چهارده سالگیام را در اوج حساسِ احساسات، امنیت بخشید و تو بدون آن، به فکر سقط جنینی بودی که خواسته و ناخواسته، سر راهت سبز شده بود!
خاصیت حصار امنام فقط این نیست؛ مثلا در زمانی که خسته از مدرسه به خانه باز میگشتی، پدرت را دیدی که داشت مادرت را میکشت! حال آنکه بازگشت من از مدرسه مواجه بود با مادری که عشقش را در پختن غذای محبوب بابا، به نمایش میگذاشت.
شاید بگویی قیاس من و تو از اساس درست نیست! به هر حال پنج دهه اختلاف سنی چیز کمی نیست، قبول! اما با همهی اینها، اگر بخواهم تو را حتی با بیبیجانم که دقیق همسن و سال توست مقایسه کنم بازهم به تجربههای تلخ تو نمیرسد.
آن زمان اگر چه ایران دستخوش بی منطقی و غربزدگی پهلویها بود؛ اما با این حال مادربزرگم عروس چهارده سالهی خانهی مردی شده بود که برایش جان فدا میکرد. بیبی جان تا خود مرگ از خوبیهای مردش میگفت، مردی که در آستانهی چلچلیاش او را به خاک، سپرده بود.
نمیخواهم به دروغ ادعا کنم که اصلا لحظهی تلخی بینشان نبوده، نه! ولی برای کسی مثل تو که معتقد است باید عاقلانه نوشت نه احساسی، منطقیست که انبوه شیرینی را به پای کم تلخی، قربانی کنیم؟
این نمونهها را گفتم که یادآوری کنم این همه حس خوب، اتفاقی نیست بلکه مدیون همان "محدودیت مطلق" بیان توست، یعنی همان حجاب و عفافِ اصول من!
بیا صادق باشیم اگر حریمها در دنیایت حفظ میشد، نوجوانیات حرام میشد؟ ذهنت بستر تلخیهای وحشتناک گذشته می شد؟ با این همه، هنوز نتوانستم بفهمم چرا هنگام دریافت جایزهی نوبل ادبی 2022، از من، یعنی زن مسلمان ایرانی گفتی؟!
انتظار داشتم بهجای من از تلخی دختران هموطنت بگویی که حسرت شناخت پدر و مادر در چشمهایشان موج میزند، بهجای من، از کور شدن چشمان آن زن در شنبههای فرانسوی، بگویی! از خونهای فرانسهای که دامن دختران و زنان ما را با ویروسی به نام ایدز آلوده کرد، خودت را مبرا کنی! از منش حکومتت که با شعار آزادی، خانواده را پوچ کرد؛ گِله کنی!
ولی فقط از من گفتی و به بهانهی حمایت از من، دنیایام را زیر سوال بردی!
دنیایی که براساس فطرت زن، زن را ریحانهی زندگی میداند نه خدمتکار! اگرچه باورش برایت سخت باشد ولی از حقیقت احترامی که به اندازهی انسان به من میگذارد، کم نمیکند. مرا تمدنساز مینامد و از دنیای غربی، که زن را در انحصار میلههای جنسیت به بردگی کشانده است، شکایت دارد.
اینها را برایت نوشتم تا بدانی آزادی دنیایت را مردابی بیش نمیدانم که حقیقت انسان را میبلعد و فقط تباهی را پس میدهد. فقط بیا و قبل از رفتن، با بانویی آشنا شو که با گذشت چهارده قرن، هنوز مادری میکند، حتی برای تو، فقط بیا...
🌱پینوشت:
آنی ارنو برندهی جایزهی نوبل ادبی2022 که در هنگام دریافت جایزه، حجاب زنان ایران را محدودیت مطلق خواند!
https://eitaa.com/javal60/1317
#زنان
#ایران_قوی
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
سلام و نور
خیر مقدم به همراهان جدید کانال☘☘
مجله افکار بانوان حوزوی با کمک بانواننویسنده از سراسر ایران، نه تنها به موضوعات خانومانه بلکه به دغدغهی انسان امروز میاندیشد.
محتوای کانال، حاصل نگارش تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است که بیش از پنجاه بانوی نویسنده دارد.
با ما همراه باشید تا از دنیای زنانگی به دنیا و جهان پیرامونی بنگریم.
✍️نجمه صالحی، مدیر تحریریه مجتهده امین
@salehi6
پسر نارنج و ترنج
✍️طیبه فرید
نمیدانم از زمانی که گلولههای سربی داغ، باغِ تنت را پر از گلهای سرخ شمعدانی کرد تا زمانی که نیره سادات خودش را انداخته بود روی خاکت در قبرستان مسگرها چقدر طول کشید اما دیدمت که در مویرگهای تن دنیا حرکت داشتی! حرکت جوهری قرمز پررنگ.
آن روز صبح، ستون یخزدهای که در جوخهی اعدام تو را به آن بسته بودند ، از خجالت آب شد و طنابی که تو را احاطه کرده بود، از غم جان سپرد.
از جای قطرههای خونت داشت پیچ امین میرویید، بعدها عطرش هر غروب، عالمگیر میشد.
عین دختر نارنج و ترنج! که از قطرات خونش درخت ترنج سبز شده بود! دختر نارنج و ترنج افسانه بود اما تو، واقعیت داشتی! وقتی اولین جرقههای تبدیل و تبدّل را در دل مسیح ما روشن کردی. تو هنوز هم در مویرگهای دنیا جریان داری.
عطر تو، بوی تو و چشمهایت در عالم حرکت دارد، حرکت جوهری پررنگ!
تو نامیرایی! یادت هست گفتی:
«به خدا من چنان میمیرم که داستان آمنّا برب الغلام» زنده شود» و از هر قطرهی خونم یک پیچ امین بروید.
این غروبها را میدیدی که عطر گلهای پیچ امینت عالمگیر شده و من با هفت دهه فاصله، از تو می نویسم!
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجاهدت خودباوری!
✍️زهرا سعادت، عضو تحریریه مجتهده امین
با ظهور انقلاب اسلامی، تغییر نگاه به جامعه زنان در قالبِ بنیادی نوساخته، پایه گذاری شد و بر این اساس، زنان توانستند توفیقات بارزی در عرصههای علمی و تبلیغی داشته باشند.
زنانی که نیمی از جامعه را برگرفته و بار مشکلات اجتماعی را بیش از کمیت خود به دوش گرفتهاند در سایه خودباوری که با شناسایی اصولی از توانمندی.ها و استعدادهای درونی و دانستن نارساییهای خود کسب نموده اند، حضوری متناسب با خلقت خود را به نمایش میگذارند!
با اینکه در طول تاریخ اجحافهایی در حق زنان صورت گرفته و هنوز هم شخصیت والای زن بر حسب شایستهمداری در جامعه تحقق نیافته و با وجود تلاشهای سیاستمداران غربزده در مظلوم نگهداشتن و قربانی نمودن اندیشه.های کارآمد، جامعه زنان ما در پرتو خودباوری از رشد علمی چشمگیری برخوردارند که علاوه بر ساختن شخصیت آنان، امنیت بیشتری را برایشان به ارمغان آورده است!
بر خلاف تصور دنیای استکبار، فرهنگقرآنی ما زن را معیار و شاخص قدرت در کانون خانواده دانسته و با چنین رویکردی، زنان باید متولّی مسائل حقوق خود در خانواده و اجتماع بوده و برای تصحیح نگاه غلطی که نسبت به زنان و مسائل مرتبط با جنسیت او وجود دارد، به دور از خودباوری کاذب در جهت مرد ستیزی و ناهنجارگرایی که باآموزهای دینی منافات دارند، کار فرهنگی را در اولویت فعالیتهای خود قرار داده و نیازمندیهای خود را در عرصههای مختلف تامین نماید!
توجه ویژه به ارتقای جهاد علمی زنان از نگاه بصیر مقام معظم رهبری هم دور نمانده و محروم نمودن زنان از تحصیل و تعلیم و تربیت را به مثابه ظلم و اهانتی که عدهای به نام اسلام و سنت در حق زن روا داشته معرفی نمودهاند!
آنچه مسلّم است، گفتمان غالب دنیای امروز، گفتمان زنان است و دنیای متوهّم، در زمینه مسائل حقوقی برپایه قواعد فقهی به شبههافکنی پرداخته و چنین به نظر میرسد که خودباوری زنان بر اساس سه محور ایمان و تقوا و اعتقاد راسخ، افکار عمومی جامعهای که وارث چندین هزارسال انحراف دیدگاه تاریخی در مورد زنان است تصحیح و باز اندیشی نموده و الگویی که تدیّن همراه با تمدّن نوین اسلامی باشد ترسیم مینماید!
انقلاب اسلامی در جهت مهندسی جامعه نوین اسلامی باید زنان را با شیوههای علمی به خودباوری رسانده و امکانات لازم برای ترسیم الگویی در خور نظم نوین جهانی در اختیار آنان قرار دهد تا به دور از التقاط گرایی، قدرت نظر و دیدگاه زنان را ارتقا بخشیده و به تخصص کافی برای گشودن گرههای قانونی و مغفول مانده خود، نائل گردیده و گام بلندی در افتخار آفرینی جهانی زنان مسلمان بردارند.
#الگوی_تمدن_نوین_اسلامی
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
در طلب باران
✍️مرضیه رمضان قاسم
آسمان را مینگرم آلودگی
زمین را مینگرم لودگی
خودم را مینگرم شرمندگی
کجایی ای امام آزادگی؟!
بیا آگاه و آزادمان کن!
بیا و اسارت نفس را از ما بگیر و
اطاعتپذیری از خودت را ارزانیمان کن!
زیرا برخی از ما غرق شدن در باتلاق منیّت و اسارت نفس را آزادی پنداشتیم.
ما در اسارت نفسیم بیا و امارت عقل را ارزانیمان کن!
پژمردهایم بیا و ببار بر کویرمان
بالاخره بیخبر در میزنی و از راه میرسی!
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
نخ تسبیحی که نیست!
✍️زهرا نجاتی، عضو تحریریه مجتهده امین
گاهی فکر میکنیم چرا کارهای خوب ما جواب نمیدهد! چرا سیرهای تربیتی، کلاسهای بسیج و غیر بسیج، جواب نمیدهد!چرا هرکس سالها روی کسانی کار میکند اما جواب مطلوب تربیتی نمیگیرد؟
سعدی اعتقاد دارد در این مواقع، گِل متربی خراب است. بزرگان عرفان، اعتقاد دارند نفس مربی گرم نیست! اما بزرگان و دانشمندان امروزه هم این دو را قبول دارند، هم یک نکتهی مهم را گوشزد میکنند: ما نخ تسبیح و سوراخ دعا را گم کردهایم.
در واقع اگر کسی اهل مطالعهی کتاب و موضوعات اخلاقی هم باشد، چنان در کتابهای بحثهای گسستهای مواجه میشود که نمیتواند در پایان زنجیر ادراکاتش، ذرهای جا برای ارتباط این موضوعات باهم پیدا کند!
میدانید چرا؟ چون نخ تسبیح توحید بوده که حذف شده است! جنگ میان خدا و شیطان نه در توحید ذاتی و صفاتی! بلکه توحید ربوبی!
دعوای ابتدای خلقت تا به حال میان خدا و شیطان!
جنگی که باعث میشود فرعون، در هلوت به خداوند سجده کند اما مردم را به ربوبیت خودش دعوت کند! و مردم را به استخفاف بگیرد.
جنگ میان نه فقط بدی و خوبی! جنگ میان اینکه خدا ارباب است یا شیطان! گیریم گاهی اسم شیطان انسان شده باشد. مثلا درفرهنگ غرب، مفهوم شیطان، به اسم انسان نشسته باشد وسط تمام مفاهیم. و همهی مفاهیم از جمله عدالت، آزادی، حق، حق برابری، حول آن تعریف شود. و نظام بشود نظام لبیرالی.
نظام انسان محور و آن وقت با گفتگوی تمدنها، با بازنمایی مفاهیم براساس تمدن غربی که پایه گرفته از انسان محوری است و نه خدا محوری، میان اعمال و افکار و اعتقادات حتی خانوادههای مذهبی ما هم، تضاد، اختلاف و تعارض پیش بیاید...
و این میشود مفهوم جنگ نظام لبیرالی با نظام توحیدی. این میشود دلیل جواب ندادن های هزاران کلاس اعتقادی و اخلاقی. این میشود دلیل تعارضهای رفتاری متدینین! و بخشی از دلیل نارضایتیهای اخیر جامعه...
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
تصور نادرست
✍زینب نجیب
امروز با دخترم درس دهم هدیههای کلاس چهارم را مطالعه میکردیم. برایم بسیار عجیب بود که چطور بعد از گذشت نزدیک به نیمقرن از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان آموزش ما از بعثت و رسالت پیامبر اکرم (ص) آنقدر سطحی است؟
آیا برای کودک ما این ابهام ایجاد نمیشود که اگر پیامبر اکرم (ص) برای مبارزه با بتپرستی، مبعوث شده، پس دیگر در دنیای امروز نیازی به ایشان نیست؟
استاد پناهیان در دوره تاریخ تحلیلی اسلام گفتند:
"متأسفانه فرزندان و جوانان در کشور ما فکر میکنند پیغمبر آمده بود که از اولِ خداشناسی شروع بکند و آموزش بدهد! درحالیکه اینطور نبود. متأسفانه تاریخ پیامبر اکرم(ص) را طوری به جوانان یاد دادند که اکثر افراد چنین برداشتی پیدا کردهاند. لااقل حدود نیمی از مردم کشور ما به واسطۀ آموزشهایی که در مدرسه، تلویزیون، فیلمها و... دیدهاید، تصور میکنند پیغمبر آمد که از اول اثبات وجود خدا و خداشناسی شروع کند. این آموزش غلط است. چون اولین حرفی که در آموزش دین به شما میزنند اثبات وجود خداست. شما هم فکر میکنی که پیغمبر از همینجا شروع کرده است درحالیکه اصلاً پیغمبر بحثی در اینباره نداشت چون پیغمبر بین خداپرستها مبعوث شد.
ما هیئتیها هم بیشتر به تاریخ ائمه معصومین(ع) میپردازیم نه تاریخ پیغمبر(ص)؛ چون میگوییم پیغمبر با مشرکین مشکل داشت و ما الان در این شرایط نیستیم. درحالیکه پیامبر(ص) هم با مذهبیها و خداپرستها مشکل داشت."
بله در حقیقت روایت ما از رسالت پیامبر(ص) حداقلی است و این مسیر دشمنان آخرین رسول خدا(ص) حتی قبل از بهدنیا آمدنشان است.
@AFKAREHOWZAVI