eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
707 دنبال‌کننده
895 عکس
156 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️چرا افراد خوب و متدین‌ بعضاً تاثیر کمتری بر اطرافیان خود دارند بالاخص در مساله‌ی حجاب؟ ✍مرضیه‌‌رمضان‌قاسم نگاه ما به مقوله‌ی تربیت نباید نگاه تونلی و محدود به یک عامل باشد بلکه باید دامنه‌ی دیدمان توسعه یابد تا بتوانیم به همه‌ی عواملی که در شکل‌گیری شخصیت انسان تاثیر بسزایی دارد توجه کنیم. یکی از عوامل تربیت، خانواده است‌ که‌ در دوره‌های رشد فرزند دچار نوساناتی خواهد شد. ۱) خانواده در دوران کودکی اولین جایگاه را برای فرزند دارد چرا که رفتار کودک بر اساس تقلید از والدین است اما همین خانواده که یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین کانون‌های تربیت است در سن نوجوانی در مقابل گروه دوستان و همسالان رنگ می‌بازد. ۲) دوستان در دوران نوجوانی دوستان و همسالان مهمترین و مؤثرترین عامل در شکل‌گیری شخصیت انسان می‌شوند بگونه‌ای که از دوستان و همسالان خود بیش از والدین حرف‌شنوی پیدا می‌کند؛ داستان حضرت نوح و پسرش نمونه‌ی بارز اثر همنشینی با دوستان ناباب است. دوستان آنچنان در هدايت و ضلالت آدمی تاثیرگذارند که هم می‌توانند عامل تسریع در رشد انسان شوند و هم می‌توانند فرد را آنچنان نااهل کنند که از خانواده‌ی پیغمبر حذف شود. آدمی در هر سن و سالی که باشد از دوستانش تاثیر می‌پذیرد تاثیر دوستان تا حدی‌ست که می‌تواند خانواده را از جایگاه اول به جایگاه دوم تنزل دهد و خود در جایگاه مهمترین مرجع و الگوی رفتاری قرار گیرد. دوست انسان تاثیر فراوان بر شخصیت او در هر سن و سالی که باشد دارد به گونه‌ای که قرآن در ترسیم یکی از صحنه‌های قیامت می‌فرماید: يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا ﴿۲۸فرقان﴾ یکی از مهمترین عوامل انحراف آدمی دوستان او هستند پس اینگونه نیست که همیشه انحرافات اعتقادی ریشه در مباحث فکری داشته باشد بلکه گاهی نیز ریشه‌‌‌ی محیطی دارد. بنابراین می‌بایست در انتخاب محیطی که در آن تعامل داریم دقت وافر داشته‌باشیم. آری مصاحبت با افراد صالح و طالح، اثر فراوان بر شخصیت انسان دارد و خواه این مصاحب با انسان‌ها در فضای حقیقی باشد و خواه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ باشد؛ متاسفانه برخی از جوانان و نوجوانان کشورمان انس فراوان با شبکه‌های معاندی دارند که در ظاهر دم از آزادی انسان می‌زنند اما هدفی جز نابودی خانواده‌ها ندارند زیرا آنها به خوبی دریافته‌اند زن، تمام جامعه است؛ سلامت روحش سلامت جامعه، طهارت درونش طهارت جامعه و قدرت باطنش قدرت جامعه است. این دوستان به ظاهر چون از قدرت زنان عفیف مطلع‌اند برای پیشبرد اهداف خود زن را در جسم‌‌اش خلاصه‌ می‌کنند و به او طوری تفهیم می‌کنند که زن خود را منحصر به جسم و هویت خود را در تن خلاصه بداند. ۳)غذا غذایی که می‌خوریم بر روح و جسم ما تاثیرگذارگذار است و اثر مستقیم بر مبانی فکری و اعتقادی ما تاثیر دارد و این تاثیر می‌تواند به گونه‌ای باشد که حتی گوش آدمی را در برابر کلام حجت خدا کَر می‌کند بنابراین گاهی انحرافات اعتقادی افراد و عدم حق‌پذیری آنها ریشه در لقمه‌ی حرامی دارد که خورده‌اند. ۴) اختیار انسان خداوند انسان را مختار آفریده است به همین جهت او با اختیار خود انتخاب می‌کند عبد محض الهی باشد یا بنده‌ی نفس خویش گردد و به امیالی که خلاف فرامین الهی است تن در دهد یا در مسیر رسیدن به کعبه‌ی مقصود قرار گیرد. ♻️نتیجه اینکه گاهی انسان خانواده‌ و دوستان خوبی‌دارد، غذای حلال نیز می‌خورد ولی با این وجود در دام شیطان و تحت اسارت نفس قرار می‌گردد و از مسیر حق منحرف می‌گردد زیرا مطابق دستور شیطان و نفس عمل کردن در نگاه سطحی سادگی، جذابیت و لذت نقد و آنی به همراه دارد اما مطابق خواست خدا عمل کردن شاید نقد نباشد و حتی آسایش ما را سلب کند اما آرامش دنیا و آخرت را برای‌مان به ارمغان می‌آورد. همه‌ی ما در سرای آخرت بر سر سفره‌ای خواهیم بود که وسایل این سفره را از دنیا به همراه خود می‌بریم که عبارتند از: اعتقادات، اخلاق، اعمال‌‌اند. همه‌‌ی ما وظیفه‌ داریم در حق یکدیگر دعا کنیم زیرا با دعا نمودن در حق یکدیگر است که در رشد و پیشرفت مادی و معنوی‌مان تسهیل حاصل می‌گردد به عنوان مثال حقیر که اخلاق نیکو ندارم با تلاش خود و دعای شما از اخلاق حسنه برخوردار شوم دیگری که رفتار صحیحی ندارد توفیق رفتار صحیح نصیبش می‌شود و آن دیگری که اعتقادات نادرست و یا خرافی دارد اعتقاداتش را تصحیح و تعمیق بخشد و از خرافات هجرت می‌کند. البته ناگفته نماند علت برخی سستی‌ها‌ی افراد در دینداری نظیر عدم رعایت حجاب، کاهلی در نماز و ... ریشه در تنبلی و راحت‌طلبی‌ افراد دارد و گاه نیز علت آن ارزشمند تلقی شدن ضد ارزش‌هاست زیرا برخی افراد خودنمایی، هتک حرمت و هنجارشکنی را ارزش می‌دانند. @AFKAREHOWZAVI
. ✔️قسم به‌ ... ✍زهرا نجاتی و قسم به روزجمعه، وقتی صدای تو درآن بپیچد. قسم به عشق وقتی تو آن را معنا می‌کنی! قسم به انتظار وقتی به شیرینی وصال تو ختم شود! قسم به لحظه‌های رکوع و سجودت؛ قسم به خال زیبای هاشمیت؛ قسم به عدالت آن گاه که توسط تو، جاری می‌شود؛ و قسم به زیبایی وقتی توسط تو، مقدس می‌شود؛ مولای ما! «ما همه تو را دوست می‌داریم» شاید هنوز نیاموخته‌ایم اولویتمان باشی! شاید هنوز یادنگرفته‌ایم محبتمان را بااطاعت پیوند بزنیم! شاید هنوز نتوانسته‌ایم «فقدطال الصدی»، و شدت تشنگیمان را برایت به نمایش بگذاریم! اما به تمام مقدسات قسم! به خال لبت ای دوست، عجیب گرفتار شدیم... به تمام مقدسات قسم؛ با ذره ذره وحودمان حسرت دیدارت را داریم.. بعضی از ما، زورشان، هنوز خیلی به خودشان نرسیده اما عمق وجودشان را گشته‌اند و تصمیم‌ گرفته‌اند اقل آنچه برایت می‌کنند، تولید نسلی باشد که محض رضایت تو، پا براین دنیا میگذارند! مولای ما؛ به تمام مقدسات قسمت می‌دهیم؛ زندگی این عاشقانت و این نسلی که برای رضایت تو پا به زمین می‌گذارند، را ازفتن آخرالزمان حفظ بفرما و به شیرینی لحظه‌ی وصال «ترانا و نراک»، برسان. @AFKAREHOWZAVI
. ✔️حجاب خوشایند من ✍فاطمه شکیب رخ معمولا عادت ندارم به حرف‌های آهسته دیگران گوش دهم اما ناخواسته می‌شنیدم که تعریف می‌کرد چرا چادر را دوست ندارد، چرا به برتری‌اش در جایگاه حجاب اعتقاد ندارد، دلایلش از منظر امثال من منطقی نبود و برآمده از تمایلات شخصی‌اش بود که پوشش راحت را انتخاب می‌کرد! اما در لابه لای حرف‌هایش متوجه وجود خاطره‌ای ناخوشایند از حجاب، در بیان او شدم که بدون تردید اگر ریشه و تمام این دل‌زدگی نباشد، نقش مهمی در این دل‌سردی داشته است و آن چادر چرک و چروک مادرش بود که با تلخی بسیاری از آن صحبت می‌کرد. ذهنم درگیر شد و خودم را به جای آن دختر معترض قرار دادم، به راستی که اگر کسی لذت حجاب را نچشیده باشد، تحمل آن چقدر طاقت‌فرسا می شود! زیرا که چادر پوشیدن عشق می‌خواهد، عشقی که در اثر تلاش یک مربی عاشق ایجاد شده باشد، خواه این مربی‌ مادر و خواه یک معلم باشد! مربی که ارزش زیادی برای اعتقادات خود قائل بشود. می‌خواهم بگویم ما بانوان محجبه و مدافع حجاب برتر، نقش بسیاری در خوشایندی پوشش چادر، در ذهن آن نوجوان و جوان مورد تهاجم افکار غرب داریم! چادر و لباس تمیز و اتوکشیده و مرتب ما، کفش واکس خورده و عاری از خاک و لبخند همیشگی ما، به همراه اظهار لذت از انتخاب چادر و تشویق نوجوان و جوان چادری، می‌تواند یک قاب خوشایند، در ذهن مخاطب ما از بانوان محجبه شکل بدهد، حتی اگر مورد انتخاب آن جوان معترض نباشد! شاید به بیان دیگر، بتوان گفت که پوشش بسیار تمیز و عاری از هر بوی زننده، گزینه‌ای مناسب، برای بسترسازی در جذب یک نوجوان مانده بر سر دوراهی به سوی حجاب باشد. راستی محرم نزدیک است و حضور پاکیزه‌ی ما در مجالس اهل بیت سلام‌الله علیها، فرصت خوبی برای تبلیغ بی‌کلام حجاب خواهد بود. @AFKAREHOWZAVI
. تنفس مصنوعی علم در غرب بدون خانواده ✍معصومه فاطمی امروز خبری منتشر شد که تیم آمریکا در المپیاد ریاضی اول شدند ولی افراد تیم آمریکا، نام هاي چینی داشتند. ناسا، ماکروسافت و... هم چنین شرایطی دارد و مهاجرین در آن بسیار جذب می شوند... آمریکا و اروپا سال هاست با جذب نخبگان سایر کشورها که عموما مسلمان و مهاجر هستند برای تقویت و تثبیت جایگاه علمی خود می کوشند. در حالی که اولویت هر کشوری باید جذب نخبگان وطنی باشد. اما چرا نیست؟ رهبر انقلاب تعبیری دارند که خانواده در جامعه ای اگر دچار آسیب های جدی و فروپاشی بشود حتما پیشرفت جامعه به پسرفت تبدیل می شود. زیرا خانواده به عنوان سلول اجتماعی محل انس و آرامش و پیشرفت است. در غرب هر روز شاخصه های خانواده گرایی بیش از پیش دچار آسیب می شود و جامعه به خاطر طلاق، عدم ازدواج، تولدهای خارج از خانواده، انسان های افسرده و تنها ، خودکشی، گروه های رنگین کمانی و... فروپاشی را از حد گذرانده است. اگر کمی به آمار نخبگان مسلمان و مهاجر آمریکا، فرانسه، آلمان، انگلیس و.... نگاه کنیم متوجه می شویم که غرب با تنفس مصنوعی علم را در مرزهایش نگه داشته است. @AFKAREHOWZAVI
. یکی از روشهای تربیتی تقلید و الگو گیری از شخصیت های محوری است. ✍فاطمه وجگانی الگو را دیگران نمی توانند نشان بدهند بلکه الگو را هر کسی خودش باید پیدا کند. تقلید از رفتار شخصیت ها می تواند مثبت و یا منفی باشد. نهادینه کردن هر عملی به واسطه ی تقلید نادرست تبعاتی به جای می گذارد. یک تقلید منفی حدود صد سال قبل، که هزار و اندی کشته، جنایت، تبعید و عادی سازی عادت نامرسوم غلط را جهت گیری کرد. سفری که رضا قزاق چکمه پوش به ترکیه داشت. به دستور آتاتورک، زنان بی حجاب برایش آوردند و ذهن خرابش را مسموم کردند. به نظر او برای تمدن سازی جدید زنها باید لخت و عور شوند و پیشنهاد کشف حجاب در ایران را به پا کردند. این قضیه مهمتر از تجدد و... بود. خشاب های گرم رضا خانی با واسطه ی خشاب های گرم جنگ نرم استعمارگری به هدف می نشست و مرتب تیر از چله ی کمان رها می‌شد. با گیر دادن به آیت الله بهلول، تبعید میرزا حسین قمی و سنگ جلو پا اندازی آیت ا.. کاشانی و... و ترس و رعب انداختن در دل مردم با حجاب زنان مبارزه را آغاز کرد، به طوریکه زنان تا چند سال از منزل بیرون نمی آمدند. شعار حجاب ممنوع و کشیدن چادر از سر زنان عده‌ای مردم مؤمن را به حرکت واداشت و با تحصن در مسجد گوهر شاد اعتراض خود را به حکومت رضا خانی اعلام داشتند. در جوار حرم رضا شاه، نه به رضا خان گفتند و دست بر دعا برداشتند. عده ای مشرف به مسجد گوهر شاد از بالاخانه هایشان دید می زدند که مردم را به رگبار و خاک و خون کشیدند. جنازه ی زائرین زنده و نیمه جان و در خون غلتیده را بر 56 کامیون بار زده و به مزار علم دشت بردند. جوی خون در مسجد راه افتاد و با ظرف کاسه ای خونها را جمع می کردند. بوی خون، صدای ناله ها که من زنده ام کجا میبریدم!! چادرهای تکه تکه شده، دیوارهای قرمز از خون، درهای کنده شده برای تابوت شهدا... چقدر فاجعه سنگین است ولی چرا به زودی محوش می کنند!!! دست استعمار و آدم کشی، قتل و خون و پاکسازی واقعه ها.... خیلی ادعای شخصیت الگو دارند و خواستند رد پایی از بی شخصیتی که هیچ خوی حیوانیشان به جای نماند. خواستند از یاد برود، ولی نفهمیدند که نه از یاد و نه از دل نمی‌رود... پنجه های آهنین استعمار که در دستکش مخملی جا گرفته است، سلاحی که خشابهایش بی صداست، دست نشانده هایی که از جنس مردم ولی در لباس مزدور تن نمایی می کنند و....را که به ظاهر لباس حقیقت و به باطن دروغ را عرضه می کند همه الگوهای دروغین اند. الگویی با تاج و تخت پهلوی و تزریق کلاه شاپو به... گاهی مصیح را علم میکند با موهای فرفری و تزریق عریانی و نیمه برهنگی.. گاهی با جنگ شناختی و شلیک گلوله های داغ شک و تردید و ناامنی و گاهی با ابزار ناامیدی و القای شما نمی توانید و بزرگ نمایی خود، پیش می‌رود و این یک تقلید منفی است. @AFKAREHOWZAVI
. «هیچ چیز و همه چیز، همه چیز و هیچ چیز» ✍طیبه فرید پیرمرد ناباورانه پسر را نگاه کرد! _تو کجا بودی؟همونجوری وایسادی طنابو بندازن گردنش! هنوز گَرد و خاک راه طولانی تبعید را از سر و صورتش پاک نکرده بود که یکی از دهانش در رفته بود که،وقتی شما نبودید شیخ فضل الله را در ملاء عام دار زدند!این که چطور طناب به آن کلفتی را انداخته بودند دور گردن از مو باریکترش و چارپایه را از زیر پایش کشیده بودند،آن هم جلو آن همه چشم و کسی هم دم نزده بود. اینکه ایستاده بودند و جان کندن شیخ را دیده بودند!نقل عمامه پرانی بالای چوبه دار و فضاحت و هرزگی پسر شیخ پایین چوبه دار،که روی پسر نوح را سفید کرده بود!آخرکدام آدم عاقلی صاف می ایستد پایین چوبه داری که پدرش را آویزان آن کرده اند،عین خیالش هم نیاید که هیچ بزند و برقصد!تف به این وجدان سیاه!آدم باید شیر ناصبی خورده باشد!که دیگر از آدمیت در آمده باشد و ازین دست رفتارها بکند! پیرمرد دوباره گفت: _اونوقت تو چکار کردی؟ چرا نرفتی طنابو از گردنش باز کنی بندازی گردن خودت!چرا مانعشون نشدی؟! وپسر مانده بود از آن روز چه بگوید! از جنس ناجور آدم هایی که افسار تاریخ و مملکت افتاده بود دستشان! حسش حس هارون بود،وقتی موسی از کوه برگشته بود و ارتجاع بنی اسرائیل را دیده بود! هنوز از دار زدن شیخ یک سال نگذشته بود که دار و دسته ی «حیدر عمو اوغلی» با تحریک «تقی زاده» به بهانه ارتجاع ریخته بودند توی خانه آیت الله و پیرمرد را جلو چشم اهل و عیال بسته، بودنش به گلوله.نه یکی نه دو تا بلکه سه تا!می خواستند محکم کاری کنند! یک جوری زده بودند که کسی فکر حرف زدن علیه سکولارها را نکند.آخوند را چه به این حرف ها؟با شش کلاس سواد می خواهند از قانون حرف بزنند!مشروعه مرتجع! وقتی تقی زاده ها از خانه اش بیرون زده بودند،پیرمرد توی خونش وسط خانه،غرق شده بود. کسی نمی داند درد جان کندن بالای دار سخت تر است یا کشته شدن با گلوله!اما کاش همه آدم ها بفهمند این کتاب های فرهنگ لغت همه شان اشتباه چاپی دارند!عجیب نیست؟اینکه همگی با هم یک صفحه را اشتباه چاپ کنند.آخر همه شان نوشتند: «سکولاریسم تفکریست که دین و اعتقاد در آن آزاد است و اعمال مخالف با شریعت هم در آن آزاد است،نه باورهای مذهبی را پشتیبانی می‌کند و نه با آن‌ها مخالفت می‌کند. یک دولت سکولار با تمامی شهروندان فارغ از دینداری یا بی‌دینی‌شان، یکسان رفتار می‌کند.» بنده خدا شیخ را سر همین اشتباه چاپی بر دار کردند؟با همین اشتباه چاپی تن آقای بهبهانی را سوراخ سوراخ کردند؟ هنوز هم دارند اشتباه چاپ می کنند و اشتباه می کُشند. باید توی فرهنگ لغت ها و واژه نامه ها سکولاریسم را مترادف با استبداد بنویسند. اینجوری آدم حساب کار دستش می آید که گول ظاهر اتو کشیده و دکمه های خوشکل لباسشان را نخورد! شاید شش کلاس سواد شیخ فضل الله تومنی صنار با دیپلماسی التماسی تقی زاده توفیر داشته باشد! سکولارها بلدند چطور چو بیندازند که هیچ چیز همه چیز و همه چیز هیچ چیز بنظر بیاید. نقل شش کلاسی که می گویند نقل پدرسوختگی سکولارهاست که امثال علامه شیخ فضل الله و آیت الله سید عبدالله بهبهانی دنبالش نبودند. @AFKAREHOWZAVI
. «طبیعت گمشده» ✍زهرا نجاتی توی حیاط خانه مستاجری‌مان، رختها را پهن می‌کنم. دمپایی به پا ندارم و به جای اینکه چندشم شود، از تماس خاک لطیف بعد از یک روز پرکار، لذت می‌برم. و باز به این فکر می‌کنم که کاش آدم‌ها از خیر آپارتمان‌های کوچک در شهرهای بزرگ بگذرند و دل ببندند به هوای تمیز شهرهای کم امکانات. دل ببندند به خانه‌هایی که قیمت‌های چند میلیاردی ندارند اما حیاط دارند و درکنارشان از شلوغی و اتوبوس و بوی گازوییل و کلاس‌های پی درپی برای فرزندان، خبری نیست‌؛ در عوض فرزندان خانواده، مکان دارند برای شیطنت! دست و پاهایشان، دمادم با خاک و آب و درخت، آشنا می‌شود. تفریحشان به جای سینما و پارک‌های سرپوشیده، آسمان بلند پرستاره‌ شب است و دویدن میان درخت و تاکمر توی آب، بازی کردن. دارم فکر می‌کنم کاش کمتر از تماس خودمان با خاک، شانه خالی کنیم. کاش کمتر دل ببندیم به زرورقهایی که کارشان دور کردن ما از اصلمان است. کاش گاهی سرمان را بالا بگیریم و از تماشای انبوه ستاره‌ها، کیفور شویم. کاش کمی به زندگی‌هایمان، به مدل فکری‌مان، به لذت‌هایمان، به خانه‌هایمان و به چهره‌هایمان رنگ و روی طبیعت ببخشیم! کاش کمی ذهنمان را بازتر کنیم. شاید لازم باشد نگاهی دوباره به زندگیمان، به شهرمان، به تفریحمان بیندازیم... @AFKAREHOWZAVI
. «دلهای دریایی» ✍زهرا نجاتی فیلم دیدارامروز خانواده‌های بهزیستی با رییس جمهور را دیدید؟؟ فارغ از اینکه چه‌خوب است به جای یک رییس جمهور خسته و فشل یک بیش فعال مجاهد انقلابی، رییس جمهورمان باشد، لبخندشیرین کودکان معلول بهزیستی درجمع خانواده‌هایشان چقدر دیدنی بود. یادخانواده‌ای افتادم که از نزدیک می‌شناسمشان. عاشق بچه و ازقضا فرزندی از بهزیستی آورده بودند و دریا دریا عشق و تربیت را به پایش می‌ریختندـ چقدرتفاوت است بین کسانی که خودشان هم فرزند دارند و می‌توانند داشته باشند اما از کودکان معلول بهزیستی، کسی را به فرزندی قبول می‌کنند که معلول است که برایش خانه بفروشند و خرج دوا و درمانش کنند، با کسی که از ترس اینکه فرزندش در آینده ثروتمند نباشد یا کمی سختی بکشد، سعادت پدر و مادری را ازخودش دریغ می‌کند! چقدرتفاوت است بین کسی که دلش پیش یتیم‌هاست، نه فقط یتیم که معلولینی که شاید دست یا پا یا لبخندزیبا، نداشته باشند یا به عکس قلب و کلیه و بدنی معیوب داشته باشند اما دلی دارند و ذهنی. قلبی و عقلی و ارزششان در انسانیت کمتر ازسالم‌ها نیست، اگر بیشتر نباشد! با کسی که همه هم و غمش زیبایی و ثروت است! چقدرشاکر است کسی که کودکی معلول به سرپرستی گرفته و سالانه میلیونها تومان هزینه سلامتی او را می‌دهد نسبت به کسی که چهارستون بدن خودش و فرزندش سالم است اما به خاطر پول روی پول نگذاشتنش، سرخدا و خلق خدا غر می‌زند! چقدر دنیای بعضی آدم‌‌ها بزرگ است برخلاف بعضی دیگر که تمام هم و غمشان خودشان است و پول و خانه! چقدرتفاوت است میان کسی که به عشق خدا و اهل بیت و ترس از قیامت یتیم‌نوازی می‌کند با کسی که فرزندخودش را میکشد!!! چقدرـ.. دیدار امروز، خیلی فکری‌ام کرده که بهزیستی بروم و فرزند یا فرزندانی را اگرمالی هم ندارم، زیرچترمحبتم بگیرم!!! و عجب سعادتی می‌خواهد اندیشیدن و عجب دل بزرگی و عجب روح بلندی! خداکندکه پیدایشان کنم! خوشا به حال آنها که نه در شعار که درعمل، دل دریایی‌اند. @AFKAREHOWZAVI
. درک اولویت‌ها ✍فاطمه شکیب رخ رهبر فرزانه انقلاب، استحاله فرهنگیِ احتمالی را معلول غفلت از تبلیغ در حوزه علمیه دانستند؛ این مسئله نشان از آن دارد که تنها نهاد روحانیت می‌تواند سدّ محکم بر سر راه کُفر و ضدفرهنگ‌ها قرار بگیرد! و بدون تردید در این کارکرد، حوزه علمیه جایگزینی نخواهد داشت و هیچ نهاد و یا جریانی نمی‌تواند این نقش را به جای حوزه ایفا نماید! پس می‌توان دریافت که هر کم کاری و یا نتایج ناخوشایندی آتی که در اثر غفلت در این امر دیده شود، بدون تردید تکلیف وا نهاده‌ای است که طلاب در آن اهمال و کوتاهی کرده‌اند! شاید وقت آن باشد که طلاب محترم با درک اولویت دین و مسائل جامعه در دوران حاضر، از جدیت در اجرای کرسی علمی گذاشتن و یا انتشار کتب و مقالات پژوهشی خویش بکاهند و خیزش نوینی را به سوی امر تبلیغ برگزیند! به نظر می رسد جامعه ای که در نتیجه استحاله فرهنگی تغییر مسیر دهد، میزبان علوم و پیشرفت مکتوب و منشور طلاب و اندیشمندان حوزوی نیز نخواهد بود و چاره آن است که مسئله تبلیغ، پیش از علم اندوزی هر طلبه، تبدیل به بایدی لاجرم در اذهان طلاب گردد. @AFKAREHOWZAVI
. 📣چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان از سوی معاونت پژوهش جامعه‌الزهرا سلام‌الله‌علیها برگزار می‌شود. 📚شرایط آثار: 🔸آثار منتشر شده بانوان اعم از تألیف، ترجمه و تصحیح در عرصه علوم انسانی_ اسلامی 🔸 مقالات علمی پژوهشی منتشر شده بانوان در عرصه علوم انسانی_اسلامی 🔸رساله های (دفاع شده) سطح 4 و دکتری بانوان در عرصه انسانی- اسلامی. 🗞موضوعات آثار: تفسیر و علوم قرآن، علوم حدیث، منطق، فلسفه و کلام و ... 🔆محور ویژه: آثار منتشر شده (بانوان و آقایان) با موضوع زن و خانواده 📙آثاری که در سال‌های 1400 و 1401 تألیف و منتشر شده‌اند، پذیرفته می‌شوند. 📆مهلت ارسال آثار به دبیرخانه همایش: 15 آذر 1402 📪روش ارسال آثار: 1. تکمیل فرم ثبت نام از طریق سایت یا مراجعه حضوری. 2. ارسال یک نسخه از اثر به دبیرخانه.( ارائه نسخه زبان اصلی اثر یا فایل PDF، برای کتاب های ترجمه شده الزامی است.) 💎مراکز همکار: مرکز مدیریت حوزه های علمیه مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران جامعه المصطفی العالمیه پژوهشگاه حوزه و دانشگاه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی دانشگاه قم دانشگاه فرهنگیان پژوهشکده زن و خانواده جهاد دانشگاهی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) دانشگاه تفرش دانشگاه اصفهان دانشگاه کردستان دانشکده هدی ☎️راه‌های ارتباط با دبیرخانه: تلفن۳۲۱۱۲۱۸۶_۰۲۵ یا ۳۲۱۱۲۱۸۹_۰۲۵ آیدی ایتا @Ketabsal003 سایت www.ketabebanovan.ir 🌐کانال معاونت پژوهش 🆔https://eitaa.com/jz2602
. «اعتراف سخت» ✍زهرا نجاتی اعتراف می‌کنم از نقش زن‌ها، آن‌قدرها خبرنداشتم نه تا شبی که در مختار دیدم که زن‌های کوفی، چطور با وعده طلا و ترس از بی‌آقابالا سرشدن، شوهران‌شان را از گرد مسلم برگرداندند. نه تا قبل از اینکه نقش آن پیرزن جاسوس را بفهمم! و یا حتی قبل از اینکه عاشقی رباب، وعاشقانگی‌های اباعبدلله را برایش بخوانم و بشنوم! و نه قبل اینکه بدانم این زینب بود که حسین فاطمه را از نعش جناب اکبر، بلند کرد، نه تا وقتی فهمیدم میان همسران ابی‌عبدلله، تنها رباب توفیق همراهی داشته. نه تا وقتی دانستم حسین فاطمه، میان آشوب دلهاب دیگران، نشسته و باحوصله و کسی چه می‌داند شاید بااشک، ذره‌ذره خارها را جمع کرده؛ تا درپای دخترکانش کمتر فروروند. اعتراف می‌کنم «از من درونم می‌ترسم.» از یک خودی که ممکن است وقت وقتش، کسی باشد که امروز نمی‌شناسمش. از زن ترسوی خودمحوری که وقت وقتش ثابت کند شوهر و بچه و خودش و زندگیش ازجهاد در راه خدا، و شاید ازخدا و امامش، نزدش محبوبتر است... از همان‌ها که خدا وعده‌ی عذاب‌شان داده. کسانی مثل آن زنان کوفی که هجده هزارمرد تنومند عرب را ازگرد نایب امام زمانشان، به خانه برگرداندند... زنها مهمند، خیلی زیاد..خیلی... السلام علیک یا اول شهید کربلا.. السلام علیک یا مسلم بن عقیل. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«برد پیت و اذان مغرب» ✍ فاطمه میری‌طایفه‌فرد اذان به آجرهای خانه بها می‌دهد، به غذای سر گاز مزه می‌دهد، نور خانه را زیاد می‌کند بی‌آن‌که به منبع نوری وصل باشد. اصلاً اذان خودش منبع نور است، مثل یک جسم منیر، مثل خورشید. صدای اذان می‌آید و من دنبال شبکه‌ای که اذان مؤذن‌زاده را داشته باشد. کنترل تاب می‌خورد توی دستم تا می‌رسم به شبکه ورزش. یک صفحه سفید و کلی درصد و دو پرچم که مال ایران نبود. کلی گذشت تا صفحه اصلی بیاید. حالا آن گوشه صفحه نوشته‌شده: اذان مغرب به‌ افق تهران. تازه مجری شروع می‌کند به تذکر اذان. بعد با هیجان به تعریف بازی شروع نشده می‌پردازد. بازیکن‌ها خودشان را برای تنیس گرم می‌کنند. همان موقع آقای برد پیت روی صفحه ظاهر می‌شود و چیپس خوردنش توجه مجری را به خود جلب می‌کند و شروع می‌کند به واکنش. برد پیت چیپس می‌خورد و هنوز گوشه تصویر نوشته است اذان مغرب به افق تهران... برایم سؤال شد این بازی که نمی‌دانم کجا با کجاست؟ و هنوز شروع نشده و تلویزیون مجبور است حاشیه زمین را نشان می‌هد چه اهمیتی دارد؟ مدیر محترم شبکه محترم ورزش! یک سؤال را جواب بدهید: اذان کلاً چند دقیقه است؟ @AFKAREHOWZAVI
. افزون بر راویان وقایع رویداد عاشورا نظیر امام سجاد علیه السلام و امام باقر علیه السلام و بانوان خاندان اهل‌بیت علیهم‌السلام و دیگر بانوان، افرادی از سپاه دشمن نیز راوی رویداد عاشورا بودند اما اغلب شفاهی بود و گاه همه رویدادها احصاء نشد. اولین مقتلی که به عنوان اثر مکتوب در مورد رویداد عاشورا نگاشته شد مقتل ابومخنف(متوفای ۱۵۷ق) بود که سند اصلی باقی نماند و در کتب تاریخی متقدم نکاتی ذکر شده که اشاره به این اثر دارد. نکته مهم این است که به گفته‌ی اساتید، محتوای کتاب منتسب به ابو مخنف با نام مقتل الحسین که اکنون در دسترس عموم است، قابل اعتماد نیست، اما استاد یوسفی غروی، گزارش‌های قابل اعتماد ابو مخنف را بر اساس منابع معتبر، به زبان عربی، بازسازی و احیا کرده‌اند و این اثر با نام "وقعه الطف" منتشر شده و در سالیان اخیر جزو منابع اصلی واقعه عاشورا بوده است. "وقعه الطف" کهن‌ترین گزارش مکتوب از واقعه کربلا است و استاد، با این کتاب به گزارشی تاریخی از واقعه عاشورا، بدون افزوده‌های متاخر دست یافته است. در این کتاب، همه نقل‌های بازمانده از کتاب ابو مخنف گردآوری شده و می‌توانیم بگوییم اکنون ساختار اصلی کتاب مقتل الحسین را در اختیار داریم. کتاب "وقعه الطف" استاد یوسفی غروی توسط محمد صادق روحانی ترجمه شده است. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. گام نهادن در طریق عشقنجمه صالحی این روزها حال ‌و هوای دل، غرق در دریای دلتنگی است، اندیشیدن به حال و هوای زیارت و نفس کشیدن در فضای بین‌الحرمین وجود را مالامال از شادی و شعف می‌کند‌ و آسمان دل را ابری و رخ را بارانی. حال و هوای پیاده روی اربعین، جادهٔ عشق که گویی به جای گام نهادن روی زمین، چند متری از آن بالاتر بودیم و سر‌مست از رایحهٔ جان‌فزای حرم آن هم شبانه در کنج ضریح. همیشه با آمدن محرم، بغض، گریبان دل را تنگ در آغوش می‌کشد و هق‌هق ناله‌ها تا دامان ستاره‌ها پر می‌کشد. با آمدن محرم، صدای مویهٔ عرشیان به گوش می‌رسد، صدای ندبه‌های دسته جمعی‌... دل‌های زلال عاشقان مکتب سیدالشهدا علیه السلام چون آب ریخته از مَشک تیر خوردهٔ قمر منیر بنی هاشم علیه السلام بی‌تاب آل الله علیهم السلام هستند. روزهایی که شانه به شانهٔ دلدادگان حسینی در طریق عشق هم‌قدم می‌‌شویم و چای را همچو داروی شفابخش به جان تزریق می‌کنیم و علاج پیکر ناخوش را نفس کشیدن در این طریق می‌دانیم و از بُن‌جان از گام نهادن در این طریق خرسند هستیم. 🥀من و این روضه‌ها الحمدلله...🥀 @AFKAREHOWZAVI
✍فاطمه میری طایفه‌فرد واقعه گوهرشاد گذشت و نکته قابل توجه و عبرت پذیر این واقعه قطعا حضور مردم است و واکنش آنان به دین و معنویت، زیرا زندگی برخاسته از باید و نباید دینی، هرگز به بیراهه و گمراهی حل ناشدنی نمی‌رسد. 👇 https://rasanews.ir/0035yh @AFKAREHOWZAVI
. مساله این است ✍زهرا نجاتی هرسال به این شب‌ها که می‌رسم، حسرت آرزوهایی چنگ به دلم می اندازد که هیچ وقت محقق نمی‌شوند! ولی‌ نمی‌دانم چرا هربار باز تکرار می‌شوند، حسرت این‌که امسال دیگر دستهای اصغر، رباب را زخم نکند.. یا این بار دیگر باران بباردــ یا مثلا رقیه و سکینه کمی بزرگتر باشند این‌قدری که سفربی بازگشت پدر را تحمل کنند! یا این‌که مردم کوفه امسال بر طبل نکوبند و صدای حسین فاطمه(س)، امسال دیگر قلب‌هایشان را بلرزاند و همان‌طور که دل حر لرزید. مثلا هزار نفر از بیست هزار نفر چکمه‌هایشان را روی گردن بیندازند و به خیمه گاه بروند!!! اما خب چه فایده قصه تکراری است شک ندارم که بازهم مثل تمام این هزار و چهارصدسال، حسین فاطمه(س) بازهم به مسلخ خواهد رفت، رقیه یتیم خواهد شد، رباب حسرت گریه‌های اصغر را با خود به گور خواهدبرد و یک‌سال باز، در آفتاب خواهد ماند و زیرسایه نخواهد رفت... اما این‌ها آن‌قدرها هم مهم نیست، آنچه مهم‌ است، این است که این تکرارها، این اشک‌ها، این «مکن ای صبح طلوع‌»های هرساله، منجر به این خواهد شد که امام زمان ما، به خاطر لقمه و نطفه حرام، میان جماعت به ظاهر مسلمان، مثل جدش، غریب و مظلوم، نماند. چه چیز منجر به واقعی‌تر شدن اسلام و ولایت ما خواهد شد؟!! @AFKAREHOWZAVI
. هیئت کانون تبیین ✍زينب نجیب در رهنمودهای رهبر انقلاب، جهاد تبیین از اهم عرصه جهاد برشمرده شده است و ضمن باارزش شمردن دیگر عرصه‌ها توجه بیشتر و ویژه‌ای به آن مبذول داشته و همه اقشار جامعه مخصوصا جوانان را به این جهاد دعوت می‌کنند. ایشان تأکید دارند که از همه‌ی عرصه‌های جهاد مهم‌تر، عرصه «تبیین و روشنگری» است. اگر روشنگری باشد، همه‌ی این عرصه‌های گوناگون دیگر در وقت خود و جای خود وضعشان روشن خواهد شد. آیت‌الله خامنه‌ای در توصیف امر روشنگری می‌فرمایند: «هرکدام از شما به‌عنوان یک وظیفه، مثل یک چراغی، مثل یک نوری پیرامون خودتان را روشن کنید... افکار درست را، افکار صحیح را منتشر کنید، پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهام‌آفرینی‌ها را در این فضا با استفاده‌ی از این امکان منتشر کنید و می‌توانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید.»5/7/1400، (بیانات در پایان مراسم عزاداری اربعین حسینی) ایشان با نگاهی مکتبی به هیئت‌ها به‌عنوان عناصر تأثیرگذار در پیروزی انقلاب و پس‌ از آن، در هشت سال دفاع مقدس، آن را کانون تبیین معرفی می‌کنند. حال سؤال این است؛ چه زمینه‌ها و چه ویژگی‌هایی در بستر هیئت‌ها وجود دارد که رهبری آن را کانون و مرکز مهم‌ترین و باارزش‌ترین جهادها معرفی می‌کند؟ ۱. اولیت دلیل مردمی بودن است، این خود مردم هستند که هیئت را بر محور عشق به ائمه علیهم‌السلام تشکیل داده و اداره می‌کنند نه دستگاه دولتی و حکومتی. همین خصلت مردمی بودن یعنی؛ مراسم و تشکیلات را خود برپا می‌کنند، خود اداره و مدیریت می‌کنند و خود، آن را پاس می‌دارند. بدین‌ترتیب هیئت، نمایشی یا تزئینی نیست بلکه از دل‌ها و قلب‌ها می‌جوشد. از این رو مؤثر است و تداوم دارد. ۲. نقش روحانیت و مداح بسیار مؤثر است. مردم گردانندگان اصلی آن‌اند، اما روحانی، تبیین‌گر و گسترش‌دهنده‌ی معرفت است و مداح نیز با هنرنمایی خود، آن محتوای ناب و معارف الهی را به دل ‌و جان مردم منتقل می‌کند. درواقع هیئت‌های مذهبی در طول تاریخ به‌‌خصوص در طول تاریخ تشیع در ایران، عامل اصلی گسترش فرهنگ اسلامی در بین مردم و نهادینه کردن آن بوده‌‌اند. رهبر معظم انقلاب راجع به این موضوع می‌فرمایند: «ما مسلمان‌ها و به‌خصوص ما شیعیان، امتیازی داریم که دیگر ملیت‌ها و ادیان این امتیاز را به‌قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینی که به شکل روبه‌رو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکیل می‌شود که این را درجاهای دیگر دنیا و در ادیان دیگر کمتر می‌شود پیدا کرد. هست؛ نه به این قوّت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذاری و محتواهای راقی.» 4/4/1387(در دیدار با مداحان) ایشان معتقدند، فضای هیئت به‌گونه‌ای است که منطق و عاطفه را باهم در خود جمع کرده است؛ و راز موفقیت آن‌هم این است که در کنار شعور، شور را نیز در خود دارد. سوال دیگری نیز در رابطه با اهمیت هیئت مطرح می‌شود بدین‌ترتیب که با توجه به وسعت و قوت فضای مجازی، چرا رهبر انقلاب هیئت را که اغلب در مکان‌هایی همچون مسجد و حسینیه تشکیل می‌شود و محدود هستند؛ کانون جهاد می‌دانند به عبارتی رهبر انقلاب چطور با علم به تأثیر فضای مجازی، هیئت‌ها را به شکلی موظف و مسئول در این حیطه معرفی می‌کند و انتظار دارد در هر دو وجه «تبیین مکتب» یعنی تبیین مسائل اصولی و سبک زندگی و در وجه دوم «حرکت و پویایی» فعالیت مثبت و جهادی داشته باشند. به این سؤال شاید بتوان به این صورت پاسخ داد: ۱. همان‌طور که هیئت خود دارای ویژگی‌ها و خصوصیاتی است که می‌تواند کانون جهاد قرارگیرد؛ قطعاً مسجد و حسینیه نیز به‌عنوان مکان برای چنین جهادی از شرایطی برخوردار است که تأثیرگذار بر روح و افکار انسان‌هاست. یکی از این خصوصیات می‌تواند منزلت این اماکن مقدس باشد که حضور در آنها روح را جلا می دهد چرا که آنجا مرکز اتصال زمین به آسمان است. ۲. افرادی که برای بزرگداشت و احیای یک واقعه و یا یک شخص به این مکان‌ها می‌روند سابقه اعتقادی دارند و همین، زمینه‌ی جذب بهتر و بیشتری را برای آن‌ها فراهم می‌کند. ۳. وجود یک مکان خاص که افراد صورت به‌صورت و نفس به نفس با یکدیگر تعامل دارند و در مدار جذب معارف قرار می‌گیرند و اسباب بروز احساسات، برایشان مهیاست بی‌شک در انتقال مفاهیم مؤثرتر است. بنابراین هیئت‌ها هم از جهت گردانندگان آن و هم از جهت مکانی که حضور دارند دارای ظرفیت‌های بسزایی هستند که می‌توانند کانون تبیین و تبیین‌گری قرار گیرند. @AFKAREHOWZAVI
. عصر حماسه ✍فاطمه ابن‌علی 🏴این پرچم را ۱۵سال پیش از سوریه خریدم. آن موقع دمشق پررونق و شاد بود؛ عصرها بازار شام و میدان صلاح‌الدین پر می‌شد از جوان‌های سوری که سرگرم گعده‌های دوستانه‌شان بودند. آن موقع هنوز بغض دشمنان اهل‌بیت(ع) سوریه را به تلی از ویرانی تبدیل نکرده بود. اما حالا بعد از همه فراز و نشیب‌ها، وقتی این پرچم را به دیوار می‌زنم، با افتخار به خودم می‌گویم: دیدی ایران نگذاشت تاریخ تکرار و دوباره به ساحت اهلبیت(ع) تعرض بشه!؟ اسم و رسم و عکس و بچه‌های مدافعان حرم در ذهنم می‌آید و ناخودآگاه صورتم خیس می‌شود و می‌گویم خدا رو شکر که در عصر شیربچه‌های خمینی زندگی میکنم. بزرگ‌مردانی که از ملیت‌های مختلف زیر سایه جمهوری اسلامی جمع شدن و حماسه آخرالزمانی‌ها رو سرودند. بله، ما در عصر حماسه زندگی می‌کنیم؛ عصر عزت؛ عصر پایداری؛ عصر لبیک یاحسین و لبیک یازینب... @AFKAREHOWZAVI
. میدان‌داری زنان ✍سعیده رحیمی، عضو تحریریه مجتهده امین میدان‌داری زنان در سوگواری عاشورایی، امری است برآمده از فطرت زنانه. فرقی نمی‌کند در کجای مجلس باشند، در حاشیه، در متن، حتی اگر اصلا بطور فیزیکی در لحظه‌ی روضه‌خوانی حضور نداشته باشند. باز هم اوج حزن را دریافت می‌کنند. مثل مادر حاج محمود کریمی که اصلاً او را بیرون از مجلس یا از فاصله‌ای دور در این حالت دیده و دلش نه تنها به حزن پسر گره خورده است، بلکه سوز و گداز او را نیز به راحتی به اوج استیصال اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در روز عاشورا گره می‌زند. مادر حاج محمود دریافت می‌کند؛ از همان حاشیه از همان بیرون متن. 🏴 اینکه می‌گوییم زنان عاملیت تام در صحنه‌ی سوگ عاشورایی دارند، یعنی از ظرفیتی سخن می‌گوییم که می‌تواند دل را بلرزاند نه تنها دل‌های عاشق و عاشورایی مردان مومن را ، بلکه دل‌های سنگ و سیمانی جبهه‌ی کفر را. اشک‌های کثیف معاویه را هم زنی سرازیر کرد به محبت علی (علیه آلاف التحیة و الثناء). 🏴 اصلا در خود روز واقعه ی محرم ۶۱ هجری، زنان کجا بودند؟ در متن یا در حاشیه؟بله در میانه‌ی میدان، حسین( علیه‌السلام) و اصحابش جنگیدند و زنان در حرم و خیام مانده بودند. اما چه کسی می تواند بگوید که زینب (سلام الله علیها) در این صحنه عاملیت تام نداشت؟ زنان عاشورا در تمام روضه‌های ما، نقشی را خلق می‌کنند و حرکتی میدان دارانه در نوع خود دارند، نه در مقایسه با مردان. معمولاً شمشیر بدست نمی‌گیرند، اما تصویر بدیع خلق می‌کنند؛ از همسر زهیر که او را به صحنه فرستاد تا مادر وهب تا بانو سکینه و رباب و ....و زینب (سلام الله علیها). 🏴می‌خواهم بگویم عاملیت زنان در صحنه‌ی سوگ و رهبری عواطف انسانی لا مکان است و شاید لا زمان. حتی در حاشیه مجالس روضه بودنشان خللی به اصل این "بنیان‌مرصوص" نمی‌زند، چون از طبیعت و فطرت رحامتی وجود زن برخاسته است. به همین دلیل در طول تاریخ سوگواری عاشورایی، هدایت و انتقال این حزن مقدس و عشق اولا کار زن‌ها بوده است و همه غم و مهر حسین را از مادر گرفتیم. پس میان‌داری پنهان او همیشه بوده است. هرچند توجه بیشتر به این ظرفیت الهی و تاثیر آن در ساختمان جامعه‌ی دینی، می تواند به حرکت جامعه در "سفینه‌النجاة‌حسینی" تسریع بخشد. 🏴اما توجه کنیم در این جا از نقش اجتماعی در مفهوم جامعه شناسی مدرن سخن نمی‌گوییم که افراد تنها در مناسبات اجتماعی تعریف می‌شوند و ایفای نقش می‌کنند. بلکه از یک ظهور انفسی حرف می‌زنیم و سرشت این کوتاه سخن معرفت شناسانه است. هرچند با این بینش معرفتی می‌توان به طرحی بدیع در عاملیت زنان اشاره کرد که گاه روایت‌ها و نگاه‌ها آن‌را ندیده‌اند و گاه کوچک انگاشته شده است. @AFKAREHOWZAVI
. دختر خورشید ✍️نجمه صالحی نور چشم آشناترین آشنا بود، همو که همچو معنی لقبش موجب حفظ و نگه‌داری می‌شود*، حفظ خوبی‌ها، نگهداری رابطه‌ها، او "رقیه" است و واسطه‌ی اجابت دعا! هنوز طنین صدای دعوت پدر، در کوچه پس کوچه‌های تاریک تاریخ بشری به گوش می‌رسد. هنوز داستان مظلومیت پدر، صفحات تاریخ را سرخ‌ نگاه داشته و داستان رشادت‌های عاشورا و عاشوراییان، حماسی‌ترین شاهنامه جهان را سروده است. هنوز دستان کوچک رقیه بوی نوازش‌های پدر را می‌دهد. هنوز چشمان معصوم و نگاه خسته‌ی رقیه، نور امید را به قلب عمه می‌تاباند و از دیدار روی او، دل عمه آرام می‌گیرد. هنوز دل همراهان کاروان، به وجود رقیه گرم‌ است و همه، چشم امید به بازگشت وطن دارند اما نه بی رقیه! چه زود پر کشیدن را آموخت! چه زود رخت سفر پوشید! چه زود از قفس دنیا رها شد! چه زود داغدار پدر شد! چه زود از جهانِ جان جدا شد! چه زود در آغوش پدر آرمید! چه زود...! ♡اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ♡ *رقیه: آنچه برای حصول امری یا به جهت حفظ و نگه‌داری خود به کار می‌برند از قبیل افسون، دعا، تعویذ، و مانند آن/فرهنگ عمید @AFKAREHOWZAVI
. «چو دزدی با چراغ آمد» ✍طیبه فرید، عضو تحریریه مجتهده امین به گواه تاریخ از عصر قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی چیزی قریب به هفده جنبش و نهضت مردمی اتفاق افتاده که به جز یک مورد قیام کلنل محمد تقی خان پسیان هر شانزده مورد دیگر با محوریت و مسئولیت روحانیت به وقوع پیوست*. همه این نهضت‌ها جنبه ملی و استقلالی داشته و در راستای دفاع از تمامیت ارضی بوده‌اند. ازقیام مردم تهران وقتل گریبایدوف و نهضت تحریم تنباکو و بعد مشروطه و بعدتر قیام میرزا کوچک خان تا نهضت جنوب و نهضت قم و قیام پانزده خرداد! همه این نهضت‌ها رنگ و بوی مبارزه با استعمار و استقلال ارضی را دارد. دراین میان رابطه معنا داری میان تلاش برای خودکفایی و آزادی کشور از یوغ استعمار و نقش آفرینی موثر روحانیت دیده می‌شود که این رابطه می‌تواند گواهی باشد بر این که در دهه‌های آتی نوک پیکان حملات دشمنان این آب و خاک برای از بین بردن استقلال، به سمت روحانیت اصیل شیعه و ایجاد افتراق میان ایشان و توده‌ها باشد. چرا که دشمن بارها تاثیر حرکت علمای شیعه و همراهی مردم در موفقیت نهضت‌ها و جنبش‌ها را تجربه کرده بنابراین طبیعی است که برای تضعیف این رابطه دو سویه عمیق، برنامه داشته باشد.نقشه ای که مستر همفر جاسوس انگلیسی در کتاب خاطرات خود به وضوح به آن اشاره کرده است. گاهی مبارزه دشمن در عرصه تولید روایت است و گاهی تولید و خلق شخصیت در مقابل شخصیت‌های تراز به عبارتی دشمن تلاش می کند چیزی شبیه کارکرد جنگ روایت ها را به عرصه عینی و دنیای چهره‌ها بکشاند در مقابل مشایخ شهید مشروطه، تقی زاده و کسروی را تولید می‌کند تا،«گزیده تر برد کالا».یکی در راه مقاومت وسط شهر بر دار می‌شود و یکی که عامل ناآرامی هاست به سفارت انگلیس پناهنده می شود. القصه اینکه، تاریخ مدام در حال تکرار است و اگر نقش جریان شناسی غربگرا در دل تاریخ معاصر به درستی دیده نشود، اگر نقش راهبردی روحانیت اصیل شیعه و همراهی مردم در رسیدن به موفقیت جنبش ها و نهضت ها نادیده گرفته شود، اگر تقی زاده‌ها موذیانه سررشته هدایت امور را در دست بگیرند، بنابراین اگر ملت هوشمندانه ورود نکند تاریخ اشتباه و خلط ما را در مواجهه با رویداد تولید عالم در مقابل عالمان اصیل شیعه دستمایه ی تجربه آیندگان قرار خواهد داد. ولله عاقبة الامور *تاریخ تحولات سیاسی ایران، دکتر موسی نجفی، دکتر موسی حقانی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر سوم الحرام ۱۴۴۵ @AFKAREHOWZAVI
«نقش یهود در تحریف واقعه‌ی کربلا» ✍مخدره چمن‌خواه مطالعه تاریخ یهود چه در عصر حضرت موسی(علیه‌السلام) و چه بعد از آن، تا زمان حضرت عیسی(علیه‌السلام) نشان می‌دهد که با وجود جریان موحد و خدا پرست در بین یهود، «جریانِ قوی» نیز وجود داشته است. این جریان، گاهی در قالب جبهه نفاق و گاهی به صورت آشکار، کاملا در مقابل جریان حق بوده‌اند. اشاراتی که در قرآن به قتل پیامبران(علیهم‌السلام) توسط گروهی از آن‌ها و مخالفت‌هایی که با حضرت موسی(علیه‌السلام) و جانشینان ایشان و کارشکنی‌های آن‌ها در موقعیت‌های مختلف، نشان از وجود چنین «جریانِ قوی» در بین قوم یهود است. روشن است که این «جریان» از پیش‌بینی‌های تورات و دیگر کتب مقدس درمورد پیامبر اسلام(صلی‌الله ‌علیه‌و‌آله) نیز مطلع بوده‌اند. بنابراین در ادامه کارشکنی‌های خود در مقابل جبهه حق، سعی در طراحی نقشه‌هایی متعدد برای مقابله با حرکت پیامبر اسلام نیز داشته‌اند. وجود برخی شواهد در تاریخ اسلام، چنین تهدیدی از طرف یهود را نشان می‌دهد. بنی‌اسرائیل از زمان حضرت عیسی (علیه‌السلام) تا زمان بعثت نبی گرامی اسلام(صلی‌الله ‌علیه‌وآله) ۶۰۰ سال فرصت داشتند تا خود را برای استقبال از پیامبر آخرالزمان آماده کنند؛ اما این حسد_چرا که تاسیس حکومت جهانی در آخرالزمان توسط بنی‌اسماعیل تشکیل می‌شود_باعث شد تمام قوای‌شان را برای جلوگیری از تولد پیامبر آخرالزمان و شکل‌گیری اسلام و موفقیت اوصیای پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه‌وآله) به‌کار ‌گیرند. در بررسی نقش یهود در تاریخ اسلام ۳ نظریه وجود دارد. نظر اول قائل بر این است که یهود هیچ‌گونه دخل و تصرفی در تاریخ نداشته است و عنایتی به منابع قرآنی و روایی ندارند، دسته دوم بر اساس آیات قرآن و روایات، برای یهود نقشی قائل هستند؛ اما یهود را به عنوان دشمن اصلی اسلام نمی‌شناسند، بلکه او را یکی از گروه‌های مقابل پیامبر(صلی‌الله ‌علیه‌واله) ترسیم می‌کنند به‌طوری که جمع زیادی از محققان، در این گروه قرار می‌گیرند. دسته سوم با استفاده از منابع مستدل و ادله محکم، یهود را سر منشأ حوادث فتنه و ریشه خیانت می‌دانند، با توجه به این که از واقعه غدیر خم تا غصب خلافت تنها ۷۲ روز فاصله بود، چرا جامعه سکوت کرده‌است؟ آیا می توان قبول کرد در این ۷۲ روز یک انقلاب فرهنگی رخ داده است؟ آیا تنها دو نفر در این ماجرا توانسته‌اند خط فکری جامعه را این‌گونه متحول سازند؟ چگونه ممکن است پس از رحلت پیامبر(ص) جامعه‌ای ۱۸۰ درجه تغییر کند و دگرگون شود؟! به خانه حضرت زهرا(سلام الله‌علیها) حمله کنند و آن‌ را به آتش بکشند و یا حضرت علی(علیه‌السلام) را به اجبار برای بیعت به مسجد ببرند. و دیگر وقایعی که بعد از رحلت پیامبر(صلی‌الله ‌علیه‌وآله) رخ داده است. تحلیل این واقعه نشان می‌دهد که «جریان‌سازی» این حوادث، از قبل طراحی شده است. ادامه دارد.... 🌱 @AFKAREHOWZAV