eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
736 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
209 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
«عمله‌ها فریاد نمی‌زنند» ١ ✍زهرا سبحانی در آن ساعت شب، هیچ کدام از این اعترافات در دادگاه وجدانش، برای تسکین او کارساز نبود. شکایت خانواده‌های قربانیان از او در دادگاه بلژیک، تمام آسایش‌اش را گرفته بود. او به اندازه‌ی فرمانده‌ی آن خونریزی‌ها، مجرم بود. امیدی به رئیس‌جمهور هم نداشت. همان اول کاری آب پاکی را ریخته بود روی دست‌ش. از او هم انتظاری نداشت: «هیچی نباشه او پسر همان پِیر ملعونه» می‌دانست «امین» مثل پدرش حساب دودوتای سیاست را از بَر بود؛ آنقدری که پای پدر و حزبش را به هیچ وجه، وسط نکشد. بدش هم نمی‌آمد پایان بازی را با قربانی یک شخص اعلام کند و چه کسی بهتر از «ایلی بخت برگشته» که تمام کاسه کوزه‌ها، سرش شکسته شود؟ اسرائیل هم موشی بود که لباس گربه تنش کرده بود نه وفا سرش می‌شد و نه خوش خدمتی؛ فقط به منافعش فکر می‌کرد. ایلی نمی‌توانست تمرکز کند. خودش مانده بود و یک دادگاه جهانی که روز به روز به تاریخ محاکمه‌اش نزدیک‌تر می‌شد. احساس مهره‌ی سوخته به همش ریخته بود. تصمیمش را گرفته بود باید نتیجه‌ی بازی را به سود خود پایان می‌داد. او در خیلی از جلسات موساد شرکت کرده بود جیک و پوک خیلی‌ها هم دست‌ش بود. می‌دانست کشتن بشیر فقط بهانه‌‌ای بیش نبود که خبرنگاران را ساکت کنند و الا با عقل حتی هیتلر جور در نمی‌آمد که جور یک قاتل یا نهایت یک گروه تروریستی را هزاران زن و کودک بکشد. اجازه‌ی ورود به اردوگاه صبرا و شتیلا را خود شارون از بگین گرفته بود. آدم این همه اطلاعات داشته باشد و خودش بشود مهره سوخته!؟ دیگر جوان نبود که سودای تصاحب قدرت در سرش باشد. چیزی برای باختن نداشت. کشتن سه هزار آدم از جمعیت پنج هزاری شتیلا دیگر طمعی برایش باقی نگذاشته بود. خیلی وقت بود که چهل و شش سالگی‌اش را رد کرده بود. بعد از خوش خدمتی به اسرائیل در سال 1982 در اردوگاه صبرا و شتیلا، هم طعم نمایندگی مجلس را چشیده بود و هم وزارت. بیست سال گذشت تا بفهمد طعمش مزه‌ی خون می‌دهد. خون کودکان و زنان آواره و بیگناه! با صدای زنگ تلفن از جا پرید. به تلفن خیره شد. روی پیغام‌گیر افتاد. اما کسی پشت خط نبود. بوق اشغال فضا را پر کرد. این اواخر زیاد از این تلفن‌ها داشت. درست بعد از اینکه به خبرنگاران گفته بود که اسناد زیادی از آن ماجرا دارد. آن جنایت‌ها با هماهنگی خود اسرائیل و همراهی شارون بوده... صدای زنگ تلفن دوباره بلند شد. به ساعت نگاهی انداخت. اولین بار بود که این وقت شب، صدای تلفن آن هم برای دومین بار در این خانه می‌پیچید. ناخودگاه پرت شد به همان سال 1982. صدای افسر در ذهنش تداعی شد: «فرمانده 50 تا زن و کودک داریم با اونا چه کنیم؟» به ساعت نگاهی انداخته بود. درست همین ساعت بود. از بی‌موقعی سوال افسر حرص‌اش گرفته بود: «این آخرین بار باشه که اینها رو از من می‌پرسی خودت بهتر می‌دونی که چه باید بکنی!»... نفس‌هایش به تندی تپش قلبش نمی‌رسید. سیگار را با دستش فشرد و به سمتی پرت کرد. تلفن از زنگ خوردن نمی‌ایستاد، روی پیغام‌گیر هم نمی‌رفت به سمت تلفن هجوم برد و «الو» را بی معطلی گفت؛ اما فقط سکوت بود که از آن طرف خط شنیده می‌شد. گوشی تلفن را به دیوار کوبید و دست در موهای جوگندمی‌اش کرد. نفس‌اش را محکم بیرون داد. گیلاس مشروبش را از روی میز برداشت و روی کاناپه‌ی چرمی دراز کشید؛ با همان فریادهای زن که در گوشش می‌پیچید. مشروبش را تا ته سر کشید... قرار گذاشته بودند که اردوگاه را از تروریست‌های آزادی‌خواه جنبش فلسطین پاک کنند. با دیدن کودکان و زنان همان اول، حساب کار دستش آمد. فهمید که هیچ مرد مبارزی اینجا نیست. نقشه‌ی شارون و پِیر با هماهنگی‌ بالایی‌ها، زیادی توخالی بود. آمریکا فقط تضمین می‌خواست که اسمش لو نرود. تضمین‌اش را که گرفت رضایت‌اش را اعلام کرد؛ مثل آب خوردن. همه راضی بودند؛ خودش چرا باید ناراضی باشد؟! چه فرصتی بهتر از این برای اثبات لیاقت! احساسات فالانژیستی‌اش که گل کرد، صدای جیغ و فریاد کودکان و زنان بلند شد. اسرائیلی‌ها خیالشان را تخت کرده بودند که مانع ورود خبرنگاران می‌شوند و در کمال آرامش کارشان را بکنند... میان صداهای درهم و برهم چشم بست. صبح 24 ژانویه با فریادهای آشنای زن بیدار شد. از اینکه خوابش برده بود، تعجب کرد. برای جلسه باید آماده می‌شد، گره‌ی کرواتش بدقلقی می‌کرد ولی از پسش برآمد. با نشستن روی صندلی عقب اتومبیل، تصویر زن جلوی چشم‌هایش نشست. با موهای آشفته و روسری که عقب رفته بود. خودش را در چشم‌های روشن زن می‌دید که موذیانه می‌خندد. با حرکت اتومبیل، سعی کرد تصویر زن را از ذهنش پاک کند؛ اما التماس‌های زن رهایش نمی‌کرد: «به بچه‌هایم کاری نداشته باشید.» 🍃ادامه دارد @AFKAREHOWZAVI
«عمله‌ها فریاد نمی‌زنند» ١ ✍زهرا سبحانی صدای گلوله‌هایی که شارون با کلت کمری‌اش کودکان را نشانه گرفته بود، گوش‌هایش را پر کرد. سرباز چاقو بدست، زن را در آغوش گرفت. زن فریاد کشید و با تقلاهایش خود را از او رهانید. ایلی تحمل شنیدن خنده‌های خودش را در آن لحظات نداشت. بقیه هم می‌خندیدند. محکم پلکهایش را فشار داد تا ادامه‌اش را نبیند. شکم دریده‌ی زن، ذهنش را درگیر کرد و جنینی که در میان دست‌های خونی افسر زیر دستش، بالا برده شده بود. افسر سکندری خورد اما جنین از دست‌هایش رها نشد. تلوتلو با قهقهه جلو آمد و سر جنین را با چاقو جدا کرد. آن را به سمت جسدهای خواهر و برادرش پرت کرد. سرباز دیگر عربده کشید: «صلیب یادت رفت دلاور!» برگشت و صلیب را بر روی سینه‌ی جنین هشت ماهه با چاقو کشید. صدای کف و هورا بلند شد... این بار دیگر پلک نزد. چیزی در درونش فرو ریخت. درد نبود، به پشیمانی هم شبیه نبود، هرچه بود برای رهایی از آن، چنگ‌هایش را در چرمی صندلی ماشین، بیشتر فرو برد. دوست داشت از این خودش فرار کند اما راهی نبود. یک لحظه تصمیم گرفت فریاد بزند تا از تمام تصویرهای ذهنش خالی شود.  شیشه‌ی ماشین را بر خلاف قوانین امنیتی کشید پایین. هر طور بود باید خودش را خلاص می‌کرد و به افشای اسناد فکر کرد. «عمله‌ ها فریاد نمی‌زنند» در ذهنش زنگ خورد. منصرف شد و رویش را به سمت راننده‌ی اتومبیل برگرداند. صدای مهیبی، او را از جا کند، آتشی که با آن کودکان اردوگاه را می‌سوزاندند روبه روی چشمانش شعله کشید، نفس‌هایش پر شد از بوی گوشت سوخته، داغی که به سرعت نور زیر پوستش می‌دوید و جسم‌ش را تکه تکه می‌کرد. ساعتی بعد روزنامه ها نوشتند: «ایلی حبیقه، سیاستمدار لبنانی که فرماندهی جنایت‌های اردوگاه صبرا و شتیلا را بر عهده داشت در یک بمبگذاری، در شرق بیروت ترور شد.» پایان *پِیر جمیل موسس حزب فالانژیستهای لبنان که بعدها به الکتائب معروف شد. و پدر دو رئیس جمهور لبنان، بشیر و امین جمیل *مناخم بگین، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«موذی های همه کاره» ✍فاطمه شکیب‌رخ محمدقلی مجد، محقق ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکاست. تحصیلاتش را در دانشگاههای سن اندریو (۱۹۷۰) و منچستر (۱۹۷۵) و کرنل (۱۹۷۸) با درجه دکترا به پایان برد و سپس در دانشگاههای مختلف آمریکا، از جمله دانشگاه پنسیلوانیا، تدریس کرد. کتاب های وی به علت افشای نقش موذیانه انگلیس در ایران زمان پهلوی، در بایکوت لابی انگلیس قرار دارد، پرفسور در کتاب رضاخان و بریتانیا که بر اساس اسناد وزرات خارجه آمریکا نوشته شده، به دخالت مستقیم انتخاب رضاشاه و وزرای او و حتی استعفا و تاج گذاری محمد رضا پرداخته که بسیار شنیدنی می باشد! ایشان آورده است که انگلیسی ها علی منصور، وزیر رضاخان را برکنار کردند و فروغی را که روابط بسیار صمیمی با شاه داشت ریس وزرا نمودند تا به واسطه او رضاخان را برکنار کنند (دوست رضا پهلوی را بر سر کار آوردند تا برکناری او توسط رفیقش صدایی به پا نکند) از این رو، سفیر مختار انگلیس به نقل از فروغی در رادیو (خبری که هیچ وقت از جانب فروغی تایید نشد) نقل کرد که ایرانی ها باید از شر رضاخان خلاص شوند (تا اوضاع کشور سامان یابد). انگلیسی ها برای تایید ادعای نوکر خویش به سراغ شاهدان کشتار قیام گوهر شاد رفتند (تا این زمان اصلا انگلیسی ها به این قیام اهمیت نمی دادند و آمار کشته شدگان را مخفی می کردند) و در این زمینه، صحبت های شاهدان کشتار قیام را برای خلع سلطنت رضا خان مطرح می کردند! انگلیس ها با خلع رضا میرپنج می‌خواستند موقعيت خود را در ايران حفظ كنند و مطمئن باشند كه سابقه نكبت‌بار بيست سال گذشته، غارت‌ها و وحشى‌گرى‌ها، پاك مى‌شود و يا تا آنجا كه ممكن است پنهان مى‌ماند. اما رفتار دوگانه و خائنانه ی انگلیسی ها به همین جا ختم نشد؛ آنها ‌مصمم بودند كه با نجات رژيم پهلوى شريك قديم‌شان را از انتقامجويى و مجازات به دست مردم ايران نجات بدهند و به همین منظور، رضاخان را پس از اطمينان از اينكه حساب‌هاى بانكى‌اش در لندن صحيح و سالم و قابل استفاده است، مخفيانه به بندرعباس بردند و در آنجا با امنيت و خيال راحت از بابت ثروت هنگفتى كه از مردم ايران دزديده بود، بر يك كشتى انگليسى سوار كردند. جالب آنکه، سعى داشتند خود را يك ناظر بى‌گناه، در این کودتاه جلوه دهند؛ چنانچه سر ريدر بولارد، وزيرمختار انگليس، در صحبت‌هايش با وزير مختار آمريكا، بركنارى رضا شاه و نشستن پسرش بجاى او را به ميل و اراده خودِ رضا شاه دانسته بود. این ادعا در حالی بود که مستندات نشان مى‌دهند كه نه مردم ايران و نه فروغى دستى در اين كار نداشتند. اصلاً چطور مى‌توانستند دستى داشته باشند؟ ايران در اشغال كامل نظامى بود و دولت ديگر اقتدارى نداشت. با فرار اكثر مسئولان دولتى و انحلال نيروهاى مسلح، ژاندارمرى، و حتى پليس، دولت فروغى فقط بر روى كاغذ اعتبار داشت. انگليسى‌ها بودند كه درباره تغييرات در سطوح بالا تصميم مى‌گرفتند. منبع: مجد، محمدقلی، رضاشاه و بریتانیا، 475_478. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 | سکوت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در وقایع شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ✍ایرانپور 🔺 خبر تهاجم سربازان معاويه به شهر انبار¹ به گوش امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام رسیده بود. امام، مسلح به سلاح خطبه خوانی شده و اندوه فراوان حضرتش در هتک حرمت از زنان مسلمان و‌ ذمی در یک ردیف قرار گرفته، نکته شگفتی آور در این عبارت یکسان قرار دادن زن کتابی و اهل ذمه و زن مسلمان است. شکایت امام علیه‌السلام چنین است: «از این پس، مسلمانی از غم چنین حادثه‌ای بمیرد، جای ملامت نیست، بلکه به نظر من سزاوار است.»² این سخنان غیور مردی است که اگر به زنی غیر مسلمان در سرزمینی اسلامی جسارت شود، جامعه مسلمین را لایق مرگ می‌داند. ❓آیا این شیر مرد با غیرت، همان حیدری است که در خانه شاهد جسارت به یگانه دختر رسول الله صلی‌الله‌عليه‌وآله شده و دم بر نیاورده است؟ 🔰 آری این همان، اول مسلمان به رسالت و نبوت خاتم النبیین است. همان مبارز بی نظیر صحنه‌های نبرد اسلام و کفر است که اکنون بنا به وصیت پیامبر صلوات‌الله‌علیه به دستور صبر و سکوت عمل می‌کند³ و مصلحت اسلام و جامعه مسلمانان را بر غیرت و غضب خود در هتک حرمت به بانوی خانه‌اش مقدم می‌دارد. علی علیه‌السلام مرد مجاهدی است که تسلیم امر خدا و رسول است. او پیروز نبرد با پهلوانان و یلان کفر است که یکی را پس از دیگری از سر راه بر می‌داشت، روزی پشت پهلوانی همچون عمر بن عبدود⁴ را به خاک مالید و روزی دیگر فرق سر مرحَب یهودی⁵ را همراه با کلاه خودش شکافت و حالا مأمور به صبر است و این حق است که تا همیشه بر مدار علی می‌گردد⁶ خواه قیام کند یا قعود. _______________________ ۱. سال ۳۸ هجری‌‌. ۲. نهج‌البلاغه، خطبه۲۷. ۳. عَلَیْکَ بِالصَّبْرِ عَلَی مَا یَنْزِلُ بِکَ وَبِهَا [یعنی بفاطمه] حَتَّی تَقْدَمُوا عَلَیَّ.»؛ «تو را به بردباری در برابر آنچه از این گروه به تو و فاطمه زهرا سلام‌الله علیها خواهد رسید سفارش می‌کنم.» رنج های حضرت زهرا سلام الله علیها، ص144. ۴. شیخ مفید،۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۲. ۵. «فَضَرَبَ مَرْحَبًا فَفَلَقَ رَأْسَهُ فَقَتَلَهُ، وَکانَ الْفَتْحُ》 ناگهان شمشیر برنده و کوبنده قهرمان اسلام بر فرق مرحب فرود آمد و سپر و کلاه خود و سنگ و سر را تا دندان دو نیم ساخت و مرحب کشته شد و سپاه اسلام پیروز شد. المستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۱. ۶. «عَلِی مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِی، یدورُ مَعَهُ حَیثُما دارَ؛» «على با حق است و حق با على، حق بر مدار او مى‌گردد.» پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، کفایت‌الاثر، ص20. @AFKAREHOWZAVI
  🔖فتوای زنده‌ی یک بسیجی 🖋آمنه عسکری منفرد 🇮🇷آیا می‌دانید فتوایِ «منعِ استعمالِ اجناس خارجی» اولین بار چه زمانی در کشور ایران مطرح شد و پایه‌گذار مبارزات ضد استعماری آن چه کسی بوده است؟ کسی که رهبر انقلاب امثال ایشان را به خاطر داشتن روحیه استعمارستیزی،« بسیجی» معرفی کردند و در سال ۶۷، با حاضرشدن بر سرِ مزارشان در شهر فارس، این‌طور فرمودند: «ای کاش یک جو غیرتِ این مردِ بزرگ، در میان برخی از سران کشورهای اسلامی بود، تا این‌گونه تن به‌ذلت ندهند. فتوای مرحوم سید عبدالحسین لاری درباره‌ی اجناس خارجی، با این‌که ده‌ها سال پیش صادرشده، اما هنوز زنده است و برای امروزِ ما راهگشاست و باید فرارویِ استقلالِ اقتصادی ما قرار گیرد.» 🇮🇷مرحوم سید عبدالحسین لاری از شاگردانِ برجسته‌ی میرزای شیرازی و شیخ مرتضی انصاری بودند، که در سال ۱۲۷۰ شمسی از نجف به لار آمدند و به خاطر داشتن ویژگی‌های «ظلم ستیزی، تدبیر، عقلانیت و مدیریت، که با تقوای سیاسی و مجاهدتِ فراوانِ» ایشان همراه بوده، موجب‌شد از طرف میرزای شیرازی در اوضاع حساس ایران، به‌خصوص بعد از «واقعه‌ی رِژی –تحریم تنباکو» به جنوب اعزام شوند. نامه­‌ای که میرزا در سال ۱۳۱۰ قمری، یک سال بعد از واقعه‌ی رژی خطاب به سید نوشته و در اول کتاب «معارف السلمانی» چاپ شده است، آمده که «حضور شما در ایران موجب شده که امور دین تشدید شود، معارف دین گسترش پیدا کند، توجه مردم به دین بیشتر شود و مشکلات دینی و اجتماعی مردم حل و فصل شود و من از پیش هم این حسن اعتماد را به شما داشتم.» 🇮🇷مرحوم لاری که خود را «سرباز امام زمان» می‌دانستند، در نظریه‌ی خود معتقد بودند که؛ «ولی فقیه مطیع بی‌چون و چرای امام عصر است، چیزی را به دین اضافه نمی‌کند و می‌کوشد پیام امام زمان را بفهمد و این پیام را به مردم منتقل کند» و در همین راستا، چندین سال به حکومت‌داری در شهرهای اطراف منطقه فارس پرداختند. ایشان فتوای معروفی نیز در مورد حکومت فاسد قاجاری دارد که می‌گوید: «واجب است  تبدیل سلطنت امویه‌ی قاجاریه، به حکومت حقه‌ی اسلامیه.» 🇮🇷ایشان رهبر و پرچمدار مشروطیت در جنوب کشور بود و از نهضت مشروطه دفاع کرده و می‌گفتند: «مشروطیت باید تابع اسلام باشد، نه آن مشروطه‌ای که روشنفکران به آن اعتقاد داشتند، بلکه مشروطه‌ی مشروعه.» مرحوم لاری معتقد بود که، نمی‌توان گفت چون امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) در غیبت کبری هستند، پس احکام دینی هم باید تعطیل شود. به همین جهت بود که ایشان فقط به ارشاد و تدریس اکتفا نمی‌کرد و در مسائل اجتماعی هم وارد می‌شد. حکومت او نمونه‌‌ی کوچکی از یک حکومت اسلامی بر پایه‌ی نظریه‌ی ولایت‌فقیه بود. ایشان در طول زندگی خود برای «دوری از استعمال اجناس خارجی» به ویژه کالاهای روس و انگلیس بسیار حساس بودند؛ چرا که این دولت‌ها جدی‌ترین دشمنان ایران در زمان ایشان بودند و علاوه بر این، معتقد بودند در کشورهایی که هدف استعمارگران هستند، نباید پول از کشور اسلامی به کشور بیگانه رفته و باعث تقویت دشمنان و استعمارگران و وابستگی اقتصادی و به تبع آن، وابستگی سیاسی مسلمانان به دشمنانشان شود. ایشان همچنین بر لزومِ «خودکفاییِ مسلمانان» بسیار تأکید داشتند.   🇮🇷آری، این همان روحیه‌ی بسیجی است، که از دشمن نمی‌ترسد و به او فرصت نمی‌دهد و در هر کارزارِ سیاسی و نظامی و علمی، با همه‌ی توان وارد شده خطر را می‌پذیرد، با دشمن سینه به سینه روبرو می‌شود و جلوی تسلطِ بیگانه را هم می‌گیرد. روزى که مسئله‏‌ی آزادی‌خواهى و مبارزه‏ با استبداد، در کمتر نقطه‏اى از کشور مطرح بود، در منطقه جنوب کشور، به برکت روحانیتِ این مجتهد بزرگ و آگاه، مسئله‏ مبارزه با استبداد براى مردم مطرح شد. امثال این عالم بزرگوار، که منشأ حرکاتِ تأثیرگذار و بزرگی در تاریخِ «پیشاانقلاب و پسا‌انقلاب» شده‌اند، در تاریخ پر افتخار کشور عزیز ما ایران فراوان به چشم‌می‌خورد و وظیفه ماست که برای تبیین و شناخت این عناصر انقلابی که الگویِ خوبی برایِ نسل جوانِ انقلابی ما هستند، کوشا باشیم. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 شنبه آرام ✍ نسا خلیلی ▫️دیروز روزی بود که یکی از مفاخر بزرگ ایران اسلامی ترور شد. نتانیاهو بعد از ترور شهید فخری‌زاده در روز جمعه ۷ آذرماه ۱۳۹۹ توییت کرد: «به شنبه آرام رسیدیم.» ▪️این «دانشمند برجسته و ممتاز» و «عنصر کم‌نظیر» در آخرین دستاورد خود به تولید کیت تشخیص کرونا و تدارک فاز اول آزمایش واکسن کرونا رسیده بود و می‌رفت که بار دیگر نقشهٔ دشمن را برهم زد؛ دشمنی که می‌خواست ملت ایران را با فشار بیماری به زانو درآورد. ▪️پس از بارها تحریم و تهدید خارجی برای متوقف‌کردن پیشرفت، به حذف فیزیکی او همچون ستارگان درخشان دیگر این سرزمین مانند صیاد شیرازی، مطهری، بهشتی، مفتح، احمدی روشن، قاسم سلیمانی و... روی آوردند. ▪️همانطور که شهید فخری‌زاده گفت: «گرگ از گرگی خود دست برنمی‌دارد». دشمن نیز، هرگز از دشمنی خود برای متوقف‌کردن پیشرفت ایران اسلامی دست برنمی‌دارد و همواره بر طبل تهدید، تحریم و ترور خود می‌کوبد. ▪️حال این گرگ در فضای مجازی زیادی آرام نیست! چرا اینجا هیچ خبری از تهدید، تحریم و... نیست؟ جز اینکه منافع او با همین یله و رها بودن فضای مجازی تامین می‌شود و نه تنها شنبه‌هایش آرام است بلکه سالنامه‌اش هم آرام است. @AFKAREHOWZAVI
🔖خود را فریفته‌ایم 🖋آمنه عسکری منفرد توییت معنادار نتانیاهو در روز شنبه بعد از ترور دانشمند بزرگ «شهید محسن فخری‌زاده»، در تاریخ ۷ آذر ۱۳۹۹ را شنیده‌اید: «شنبه‌ی آرام اسرائیل شروع شد.» به راستی معنای این پیام مهم نتانیاهو چه بود؟ برای پاسخ به این پرسش مهم توجه کنیم: ▪️سالهاست توهم دانایی و دانش‌افزایی حاصل از زیست درفضای مجازی، سرانه‌ی مطالعه را به طور چشم‌گیری کاهش داده و ما بی‌تفاوت شدیم، ▪️سالهاست علی‌رغم توصیه‌های رهبر انقلاب به کنترل فضای مجازی، به یله و رها‌بودن آن نه تنها عادت، بلکه افتخار می‌کنیم، ▪️سالهاست توجه به خوراک جسم را به خوراک روح ترجیح دادیم و روح و جان فرزندان دلبند خود را بی‌پناه و تنها در فضای مجازیِ مسمومِ بیگانه رها کردیم، به تصور اینکه به آنها قدرت انتخاب دادیم، ▪️سالهاست پرسه زدن در صفحات مجازی بیگانه مثل اینستاگرام و واتساپ را نشانه‌ی روشنفکری و پیشرفت دانسته و گاه معیشت خود و دیگران را به آن وابسته می‌دانیم و... آری‌! سالهاست ما خود را فریب دادیم و نه‌تنها به خواب آرام نتانیاهو و اسرائیل کمک کردیم، بلکه خودمان نیز به خواب عمیق غفلت فرورفتیم. ما حتی فکر‌ نکردیم مبارزه با استکبار و اعلام انزجار از او، چه ارتباطی با زیست مجازی در فضای بیگانه دارد ؟ حتی باور نکردیم وقتی که شعار «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» می‌دهیم، در صحنه‌ی عمل باید کالاهای اسرائیلی را هم تحریم کنیم، پس گاه توجیه می‌کنیم تا دامان خود را مبرا کنیم. نکند روزی فرا رسد که با لگد دشمن بیدار شویم که آن روز قطعا دیر خواهد بود. @AFKAREHOWZAVI
«مادر تمام عالم» ✍طاهره میر احمدی کودک باشی و در مکان کوچکی به نام شعب‌ابی‌طالب به همراه تعداد زیادے از ایمان‌آورندگانِ پدرت، محاصره همه‌جانبه و تحریم اقتصادی کفار شوے، تا سهم غذاے روزانه چند نفرتان یک دانه خرما شود. مادر را در این اثناء از دست بدهی و با همان سن کم، همدم و همراه پدرے شوے که رهبر آن گروه و پیامبر خداست. صبور و مقاوم باشی و همان جا مدال افتخار لقب "اُم‌ابیها" را از دست پدر بگیرے و بشوے مادرپدرت و مادر تمام عالم. چه قصه‌ے آشنایی‌ست این ماجرا در این روزها، اسم شعب‌ابی‌طالب به غزه تبدیل شده. غزه همان باریکه کوچک با انبوهی از جمعیت‌ فلسطین، که در محاصره همه‌جانبه و تحریم اقتصادے رژیم کودک‌کش اسرائیل است. کودک و بزرگ، مرد و زن با صبر و مقاومت کار مادرے کردند و همانند مادر تمام عالم، دین پدر را یارے کردند. مردم مظلوم غزه، چه رهروان خوبی در صبر و مقاومت، برای مادر شدند. قرآنی که تا چند وقت پیش اسیر دست افراد جاهل به آتش کشیده و بی‌احترامی می‌شد، هم‌اکنون مردم دنیا به واسطه‌ے روحیه‌ے مقاوم و صبور مردم غزه، دربه‌در به دنبال آن براے مطالعه می‌گردند و بعد از آن مسلمان می‌شوند... @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا