«موذی های همه کاره»
✍فاطمه شکیبرخ
محمدقلی مجد، محقق ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکاست. تحصیلاتش را در دانشگاههای سن اندریو (۱۹۷۰) و منچستر (۱۹۷۵) و کرنل (۱۹۷۸) با درجه دکترا به پایان برد و سپس در دانشگاههای مختلف آمریکا، از جمله دانشگاه پنسیلوانیا، تدریس کرد. کتاب های وی به علت افشای نقش موذیانه انگلیس در ایران زمان پهلوی، در بایکوت لابی انگلیس قرار دارد، پرفسور در کتاب رضاخان و بریتانیا که بر اساس اسناد وزرات خارجه آمریکا نوشته شده، به دخالت مستقیم انتخاب رضاشاه و وزرای او و حتی استعفا و تاج گذاری محمد رضا پرداخته که بسیار شنیدنی می باشد! ایشان آورده است که انگلیسی ها علی منصور، وزیر رضاخان را برکنار کردند و فروغی را که روابط بسیار صمیمی با شاه داشت ریس وزرا نمودند تا به واسطه او رضاخان را برکنار کنند (دوست رضا پهلوی را بر سر کار آوردند تا برکناری او توسط رفیقش صدایی به پا نکند) از این رو، سفیر مختار انگلیس به نقل از فروغی در رادیو (خبری که هیچ وقت از جانب فروغی تایید نشد) نقل کرد که ایرانی ها باید از شر رضاخان خلاص شوند (تا اوضاع کشور سامان یابد). انگلیسی ها برای تایید ادعای نوکر خویش به سراغ شاهدان کشتار قیام گوهر شاد رفتند (تا این زمان اصلا انگلیسی ها به این قیام اهمیت نمی دادند و آمار کشته شدگان را مخفی می کردند) و در این زمینه، صحبت های شاهدان کشتار قیام را برای خلع سلطنت رضا خان مطرح می کردند!
انگلیس ها با خلع رضا میرپنج میخواستند موقعيت خود را در ايران حفظ كنند و مطمئن باشند كه سابقه نكبتبار بيست سال گذشته، غارتها و وحشىگرىها، پاك مىشود و يا تا آنجا كه ممكن است پنهان مىماند.
اما رفتار دوگانه و خائنانه ی انگلیسی ها به همین جا ختم نشد؛ آنها مصمم بودند كه با نجات رژيم پهلوى شريك قديمشان را از انتقامجويى و مجازات به دست مردم ايران نجات بدهند و به همین منظور، رضاخان را پس از اطمينان از اينكه حسابهاى بانكىاش در لندن صحيح و سالم و قابل استفاده است، مخفيانه به بندرعباس بردند و در آنجا با امنيت و خيال راحت از بابت ثروت هنگفتى كه از مردم ايران دزديده بود، بر يك كشتى انگليسى سوار كردند.
جالب آنکه، سعى داشتند خود را يك ناظر بىگناه، در این کودتاه جلوه دهند؛ چنانچه سر ريدر بولارد، وزيرمختار انگليس، در صحبتهايش با وزير مختار آمريكا، بركنارى رضا شاه و نشستن پسرش بجاى او را به ميل و اراده خودِ رضا شاه دانسته بود. این ادعا در حالی بود که مستندات نشان مىدهند كه نه مردم ايران و نه فروغى دستى در اين كار نداشتند. اصلاً چطور مىتوانستند دستى داشته باشند؟ ايران در اشغال كامل نظامى بود و دولت ديگر اقتدارى نداشت. با فرار اكثر مسئولان دولتى و انحلال نيروهاى مسلح، ژاندارمرى، و حتى پليس، دولت فروغى فقط بر روى كاغذ اعتبار داشت. انگليسىها بودند كه درباره تغييرات در سطوح بالا تصميم مىگرفتند.
منبع: مجد، محمدقلی، رضاشاه و بریتانیا، 475_478.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
💢 #نکته_نگاشت| سکوت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در وقایع شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
✍ایرانپور
🔺 خبر تهاجم سربازان معاويه به شهر انبار¹ به گوش امیرالمؤمنین علی علیهالسلام رسیده بود. امام، مسلح به سلاح خطبه خوانی شده و اندوه فراوان حضرتش در هتک حرمت از زنان مسلمان و ذمی در یک ردیف قرار گرفته، نکته شگفتی آور در این عبارت یکسان قرار دادن زن کتابی و اهل ذمه و زن مسلمان است. شکایت امام علیهالسلام چنین است:
«از این پس، مسلمانی از غم چنین حادثهای بمیرد، جای ملامت نیست، بلکه به نظر من سزاوار است.»²
این سخنان غیور مردی است که اگر به زنی غیر مسلمان در سرزمینی اسلامی جسارت شود، جامعه مسلمین را لایق مرگ میداند.
❓آیا این شیر مرد با غیرت، همان حیدری است که در خانه شاهد جسارت به یگانه دختر رسول الله صلیاللهعليهوآله شده و دم بر نیاورده است؟
🔰 آری این همان، اول مسلمان به رسالت و نبوت خاتم النبیین است. همان مبارز بی نظیر صحنههای نبرد اسلام و کفر است که اکنون بنا به وصیت پیامبر صلواتاللهعلیه به دستور صبر و سکوت عمل میکند³ و مصلحت اسلام و جامعه مسلمانان را بر غیرت و غضب خود در هتک حرمت به بانوی خانهاش مقدم میدارد.
علی علیهالسلام مرد مجاهدی است که تسلیم امر خدا و رسول است. او پیروز نبرد با پهلوانان و یلان کفر است که یکی را پس از دیگری از سر راه بر میداشت، روزی پشت پهلوانی همچون عمر بن عبدود⁴ را به خاک مالید و روزی دیگر فرق سر مرحَب یهودی⁵ را همراه با کلاه خودش شکافت و حالا مأمور به صبر است و این حق است که تا همیشه بر مدار علی میگردد⁶ خواه قیام کند یا قعود.
_______________________
۱. سال ۳۸ هجری.
۲. نهجالبلاغه، خطبه۲۷.
۳. عَلَیْکَ بِالصَّبْرِ عَلَی مَا یَنْزِلُ بِکَ وَبِهَا [یعنی بفاطمه] حَتَّی تَقْدَمُوا عَلَیَّ.»؛ «تو را به بردباری در برابر آنچه از این گروه به تو و فاطمه زهرا سلامالله علیها خواهد رسید سفارش میکنم.» رنج های حضرت زهرا سلام الله علیها، ص144.
۴. شیخ مفید،۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۲.
۵. «فَضَرَبَ مَرْحَبًا فَفَلَقَ رَأْسَهُ فَقَتَلَهُ، وَکانَ الْفَتْحُ》
ناگهان شمشیر برنده و کوبنده قهرمان اسلام بر فرق مرحب فرود آمد و سپر و کلاه خود و سنگ و سر را تا دندان دو نیم ساخت و مرحب کشته شد و سپاه اسلام پیروز شد. المستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۱.
۶. «عَلِی مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِی، یدورُ مَعَهُ حَیثُما دارَ؛» «على با حق است و حق با على، حق بر مدار او مىگردد.» پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، کفایتالاثر، ص20.
#فاطمیه
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔖فتوای زندهی یک بسیجی
🖋آمنه عسکری منفرد
🇮🇷آیا میدانید فتوایِ «منعِ استعمالِ اجناس خارجی» اولین بار چه زمانی در کشور ایران مطرح شد و پایهگذار مبارزات ضد استعماری آن چه کسی بوده است؟ کسی که رهبر انقلاب امثال ایشان را به خاطر داشتن روحیه استعمارستیزی،« بسیجی» معرفی کردند و در سال ۶۷، با حاضرشدن بر سرِ مزارشان در شهر فارس، اینطور فرمودند: «ای کاش یک جو غیرتِ این مردِ بزرگ، در میان برخی از سران کشورهای اسلامی بود، تا اینگونه تن بهذلت ندهند. فتوای مرحوم سید عبدالحسین لاری دربارهی اجناس خارجی، با اینکه دهها سال پیش صادرشده، اما هنوز زنده است و برای امروزِ ما راهگشاست و باید فرارویِ استقلالِ اقتصادی ما قرار گیرد.»
🇮🇷مرحوم سید عبدالحسین لاری از شاگردانِ برجستهی میرزای شیرازی و شیخ مرتضی انصاری بودند، که در سال ۱۲۷۰ شمسی از نجف به لار آمدند و به خاطر داشتن ویژگیهای «ظلم ستیزی، تدبیر، عقلانیت و مدیریت، که با تقوای سیاسی و مجاهدتِ فراوانِ» ایشان همراه بوده، موجبشد از طرف میرزای شیرازی در اوضاع حساس ایران، بهخصوص بعد از «واقعهی رِژی –تحریم تنباکو» به جنوب اعزام شوند.
نامهای که میرزا در سال ۱۳۱۰ قمری، یک سال بعد از واقعهی رژی خطاب به سید نوشته و در اول کتاب «معارف السلمانی» چاپ شده است، آمده که «حضور شما در ایران موجب شده که امور دین تشدید شود، معارف دین گسترش پیدا کند، توجه مردم به دین بیشتر شود و مشکلات دینی و اجتماعی مردم حل و فصل شود و من از پیش هم این حسن اعتماد را به شما داشتم.»
🇮🇷مرحوم لاری که خود را «سرباز امام زمان» میدانستند، در نظریهی خود معتقد بودند که؛ «ولی فقیه مطیع بیچون و چرای امام عصر است، چیزی را به دین اضافه نمیکند و میکوشد پیام امام زمان را بفهمد و این پیام را به مردم منتقل کند» و در همین راستا، چندین سال به حکومتداری در شهرهای اطراف منطقه فارس پرداختند. ایشان فتوای معروفی نیز در مورد حکومت فاسد قاجاری دارد که میگوید: «واجب است تبدیل سلطنت امویهی قاجاریه، به حکومت حقهی اسلامیه.»
🇮🇷ایشان رهبر و پرچمدار مشروطیت در جنوب کشور بود و از نهضت مشروطه دفاع کرده و میگفتند: «مشروطیت باید تابع اسلام باشد، نه آن مشروطهای که روشنفکران به آن اعتقاد داشتند، بلکه مشروطهی مشروعه.» مرحوم لاری معتقد بود که، نمیتوان گفت چون امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) در غیبت کبری هستند، پس احکام دینی هم باید تعطیل شود. به همین جهت بود که ایشان فقط به ارشاد و تدریس اکتفا نمیکرد و در مسائل اجتماعی هم وارد میشد. حکومت او نمونهی کوچکی از یک حکومت اسلامی بر پایهی نظریهی ولایتفقیه بود. ایشان در طول زندگی خود برای «دوری از استعمال اجناس خارجی» به ویژه کالاهای روس و انگلیس بسیار حساس بودند؛ چرا که این دولتها جدیترین دشمنان ایران در زمان ایشان بودند و علاوه بر این، معتقد بودند در کشورهایی که هدف استعمارگران هستند، نباید پول از کشور اسلامی به کشور بیگانه رفته و باعث تقویت دشمنان و استعمارگران و وابستگی اقتصادی و به تبع آن، وابستگی سیاسی مسلمانان به دشمنانشان شود. ایشان همچنین بر لزومِ «خودکفاییِ مسلمانان» بسیار تأکید داشتند.
🇮🇷آری، این همان روحیهی بسیجی است، که از دشمن نمیترسد و به او فرصت نمیدهد و در هر کارزارِ سیاسی و نظامی و علمی، با همهی توان وارد شده خطر را میپذیرد، با دشمن سینه به سینه روبرو میشود و جلوی تسلطِ بیگانه را هم میگیرد. روزى که مسئلهی آزادیخواهى و مبارزه با استبداد، در کمتر نقطهاى از کشور مطرح بود، در منطقه جنوب کشور، به برکت روحانیتِ این مجتهد بزرگ و آگاه، مسئله مبارزه با استبداد براى مردم مطرح شد. امثال این عالم بزرگوار، که منشأ حرکاتِ تأثیرگذار و بزرگی در تاریخِ «پیشاانقلاب و پساانقلاب» شدهاند، در تاریخ پر افتخار کشور عزیز ما ایران فراوان به چشممیخورد و وظیفه ماست که برای تبیین و شناخت این عناصر انقلابی که الگویِ خوبی برایِ نسل جوانِ انقلابی ما هستند، کوشا باشیم.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🗓 شنبه آرام
✍ نسا خلیلی
▫️دیروز روزی بود که یکی از مفاخر بزرگ ایران اسلامی ترور شد. نتانیاهو بعد از ترور شهید فخریزاده در روز جمعه ۷ آذرماه ۱۳۹۹ توییت کرد: «به شنبه آرام رسیدیم.»
▪️این «دانشمند برجسته و ممتاز» و «عنصر کمنظیر» در آخرین دستاورد خود به تولید کیت تشخیص کرونا و تدارک فاز اول آزمایش واکسن کرونا رسیده بود و میرفت که بار دیگر نقشهٔ دشمن را برهم زد؛ دشمنی که میخواست ملت ایران را با فشار بیماری به زانو درآورد.
▪️پس از بارها تحریم و تهدید خارجی برای متوقفکردن پیشرفت، به حذف فیزیکی او همچون ستارگان درخشان دیگر این سرزمین مانند صیاد شیرازی، مطهری، بهشتی، مفتح، احمدی روشن، قاسم سلیمانی و... روی آوردند.
▪️همانطور که شهید فخریزاده گفت: «گرگ از گرگی خود دست برنمیدارد». دشمن نیز، هرگز از دشمنی خود برای متوقفکردن پیشرفت ایران اسلامی دست برنمیدارد و همواره بر طبل تهدید، تحریم و ترور خود میکوبد.
▪️حال این گرگ در فضای مجازی زیادی آرام نیست! چرا اینجا هیچ خبری از تهدید، تحریم و... نیست؟ جز اینکه منافع او با همین یله و رها بودن فضای مجازی تامین میشود و نه تنها شنبههایش آرام است بلکه سالنامهاش هم آرام است.
#شهید_فخری_زاده
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔖خود را فریفتهایم
🖋آمنه عسکری منفرد
توییت معنادار نتانیاهو در روز شنبه بعد از ترور دانشمند بزرگ «شهید محسن فخریزاده»، در تاریخ ۷ آذر ۱۳۹۹ را شنیدهاید: «شنبهی آرام اسرائیل شروع شد.»
به راستی معنای این پیام مهم نتانیاهو چه بود؟ برای پاسخ به این پرسش مهم توجه کنیم:
▪️سالهاست توهم دانایی و دانشافزایی حاصل از زیست درفضای مجازی، سرانهی مطالعه را به طور چشمگیری کاهش داده و ما بیتفاوت شدیم،
▪️سالهاست علیرغم توصیههای رهبر انقلاب به کنترل فضای مجازی، به یله و رهابودن آن نه تنها عادت، بلکه افتخار میکنیم،
▪️سالهاست توجه به خوراک جسم را به خوراک روح ترجیح دادیم و روح و جان فرزندان دلبند خود را بیپناه و تنها در فضای مجازیِ مسمومِ بیگانه رها کردیم، به تصور اینکه به آنها قدرت انتخاب دادیم،
▪️سالهاست پرسه زدن در صفحات مجازی بیگانه مثل اینستاگرام و واتساپ را نشانهی روشنفکری و پیشرفت دانسته و گاه معیشت خود و دیگران را به آن وابسته میدانیم و...
آری! سالهاست ما خود را فریب دادیم و نهتنها به خواب آرام نتانیاهو و اسرائیل کمک کردیم، بلکه خودمان نیز به خواب عمیق غفلت فرورفتیم.
ما حتی فکر نکردیم مبارزه با استکبار و اعلام انزجار از او، چه ارتباطی با زیست مجازی در فضای بیگانه دارد ؟ حتی باور نکردیم وقتی که شعار «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» میدهیم، در صحنهی عمل باید کالاهای اسرائیلی را هم تحریم کنیم، پس گاه توجیه میکنیم تا دامان خود را مبرا کنیم. نکند روزی فرا رسد که با لگد دشمن بیدار شویم که آن روز قطعا دیر خواهد بود.
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«مادر تمام عالم»
✍طاهره میر احمدی
کودک باشی و در مکان کوچکی به نام شعبابیطالب به همراه تعداد زیادے از ایمانآورندگانِ پدرت، محاصره همهجانبه و تحریم اقتصادی کفار شوے، تا سهم غذاے روزانه چند نفرتان یک دانه خرما شود.
مادر را در این اثناء از دست بدهی و با همان سن کم، همدم و همراه پدرے شوے که رهبر آن گروه و پیامبر خداست.
صبور و مقاوم باشی و همان جا مدال افتخار لقب "اُمابیها" را از دست پدر بگیرے و بشوے مادرپدرت و مادر تمام عالم.
چه قصهے آشناییست این ماجرا در این روزها، اسم شعبابیطالب به غزه تبدیل شده.
غزه همان باریکه کوچک با انبوهی از جمعیت فلسطین، که در محاصره همهجانبه و تحریم اقتصادے رژیم کودککش اسرائیل است.
کودک و بزرگ، مرد و زن با صبر و مقاومت کار مادرے کردند و همانند مادر تمام عالم، دین پدر را یارے کردند.
مردم مظلوم غزه، چه رهروان خوبی در صبر و مقاومت، برای مادر شدند.
قرآنی که تا چند وقت پیش اسیر دست افراد جاهل به آتش کشیده و بیاحترامی میشد، هماکنون مردم دنیا به واسطهے روحیهے مقاوم و صبور مردم غزه، دربهدر به دنبال آن براے مطالعه میگردند و بعد از آن مسلمان میشوند...
#فاطمیه
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«هنر و هنرمند»
✍زهرا نجاتی
قصه ناتمام و نه چندان پیچیده هنرمندها، هنوز هم ادامه دارد.
قشری که تقریبا بدون هرگونه نظارت برفعالیتهایش، زندگی میکند، اوج میگیرد، شهرت پیدا میکند، ثروت می اندوزد و نهایت هم دست خودش است که لگدپراکنی کند یا مثل خانم معصومی، قدردان باشد و به قدر کفاف خودش از همه اینها هم بهرهمند شود. او نمونه بارز زنی بود که توانست در فضای مسموم هنری خودش را حفظ کند.
هرچند اگربخواهیم نگاهی فراتر و تمدنی به این موضوع داشته باشیم، باید اعتراف تلخی داشته باشیم مبنی بر اینکه فضای هنری جامعه ما به قدری از ارزشهای اسلام و انقلاب فاصله گرفته که در اغلب موارد حتی اگر نیروهای مذهبی و متدین، وارد شوند، به جهت خصوصیتهای ماهیتی ظهور این تمدن و تکنولوژی از جایگاه غرب و مقایسه شانه به شانهاش با غرب، بازهم به صورت طبیعی از جایی به بعد از ارزشها فاصله خواهد گرفت و به جز عده کمی، در جامعه هنری باشکل و شمایل و پرستیژ خاصش مضمحل خواهد شد.
اینجاست که باید ارزش گروه هنری عماریار و افرادی مانند مرحوم نادرطالب زاده، پروانه معصومی، حسن جوهرچی، علی سلیمانی و در میان زندهها علیرام نورایی و امیرمحمد زند، دانسته شود.
از طرفی در برآوردهایمان، درتعیین شاخصها و ملاکهای رشد اجتماعی و هنری، باید این را لحاظ کنیم که به لحاظ تمدنی نیازمند هنر متعهدی هستیم که از پایه و اساس مطابق با سیاست صهیونیستی سینما نباشد، دلیل تاکید رهبری معظم از دهههای پیش مبنی بر حضور نیروهای متدین و ارزشی در فضای هنرهای تجسمی، نیز همین موضوع است.
اگرچه پروانه معصومی و امثال او، قطعا حجتهایی برای همه ما در موضوع حرکت خلاف موج، خواهند بود اما همه ما به خصوص قشر مذهبی جامعه، باید تلاش کنیم تا در ابعاد هنری به شکلی گسترده بدون اینکه مطابق فرمایشات امروز رهبری، دچار ویترین و فضاسازیهای منفی و همچنین موانع شیطانی نشویم؛ اما بتوانیم به نحو احسن با هنرمتعهد در جذب جامعه و جوانها، به ارزشهای دینی و انقلاب قدم برداریم تا به زودی بتوانیم تمدنی صد درصد اسلامی، رقم بزنیم.
#امام_زمان
#هنرمتعهد
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجله افکار بانوان حوزوی
«عملهها فریاد نمیزنند» ١ ✍زهرا سبحانی #بخش_اول ایلی خوابش نمیبرد. چند وقتی میشد که از بستن پل
«قراردادهای خونین»٣
✍زهرا سبحانی
#بخش_اول
حساب شبهایی که او را مخفی کرده بودند داشت از دستش در میرفت. روزنامهها میگفتند که فقط نُه شب از این شبها، در آرژانتین مخفیاش کرده بودند و خدا میداند چقدر طول کشیده بود تا او را به اینجا بیاورند آن هم قاچاقی.
هفده سالی میشد که همه او را به اسم «نیکولاس کلیمن» میشناختند. شبهای اول به این فکر میکرد که چطور شناساییاش کردند؟!
این اواخر هم به این فکر میکرد که آخر عاقبتش چه میشود؟ و از حسابی که سر او برای پنهان کردن خیلی چیزها باز کرده بودند، بیخبر بود.
غائلهی قاچاقش در جهان تمام نشده بود که او را آوردند و نشاندند جلوی کلی آدم با ملیت ساختگی و جعلی.
دور و برشان هم پر بود از خبرنگارانی که مدام از این گوشه به آن گوشه میرفتند تا زاویههای مختلف جلسه را برای غایبان به تصویر بکشند.
فلش دوربینها، چشمهای آبی رنگاش را میآزرد. از پشت عینک، هم میشد جاخوردنش را از دیدن این همه دوربین و آدم، حس کرد. بیشتر از او، خود خبرنگارها متعجب بودند؛ هرجور حسابش را میکردند، آدم روبهرویشان با آن قدِ بلند و کلهی تاس و بینی باریک برگشته، هیچ رقمه به آدولف آیشمن، فرماندهی نازی فاشیستها شبیه نبود. عدهای هم درگوشی گفتند که قیافه و حتی حرفزدنش به یک کارمند سادهی بانک شبیهتر است تا یک فرماندهی عالیرتبهی SS؛ ولی جارچیها بلد بودند خیلی چیزهای عجیب و غریب را واقعی و معمولی جلوه دهند.
مخصوصا برای این روزها که حسابی دستشان خالی بود. آخر، تمام ترفندها و جارزدنهایشان هم نتوانسته بود جوابگوی ذهن پرسشگر جهان و حتی جوانهای یهودی باشد. از یک جایی به بعد، دیگر استدلالهایشان در حدی نبود که طبل هولوکاست را به فرسنگها دورتر یعنی فلسطینِ مسلمانِ بیربط با نازیها را مرتبط کند.
دوستان و همکاران اسحاق شامیر بودند که مثل منجی به دادشان رسیدند و آدولف را از آن سر دنیا یعنی آرژانتین، ربودند و قاچاقی برایشان به ارمغان آوردند. آن زمان، اسحاق شامیر از مأموران موساد بود.
با همهی اینها یک جای کار میلنگید و حساب کتابشان با آدولف جور در نمیآمد. شاید هم طبق قول و قرارهای پنهانی پیش میرفتند ولی ظاهرش هرچه بود، خوشایند نبود. نه خوشایند آدولف و نه خوشایند جارچیها و نه حتی خوشایند مخفیکارها...
آدولف نه فقط قیافهاش به نازیها نمیخورد بلکه حتی محاکمهاش هم شبیه هیچ یک از نازیها نبود.
با خودش فکر میکرد که آخر عاقبت تنها نازی که بیرون از دادگاه نورنبرگ محاکمه میشود؛ چه میشود؟ آن هم در دادگاه اسرائیلی که از قاضی گرفته تا دربان آن، برای سرپوش ملیت جدیدیشان، خون یهودیها را مطالبه میکردند. خواندن ته ماجرا، هوش زیادی نمیخواست، علیالخصوص اینکه خواهان پرونده، اسرائیل بود که در زمان هولوکاست مدعایش، اثری از آن بر روی نقشهی جهان نبود.
آدولف یک لحظه احساس کرد در بدمخمصهای گیر افتاده و آرزو کرد که با همقطارانش در همان نورنبرگ آلمان محاکمه میشد؛ خبر داشت که آنها قبل از محاکمه یا خودکشی کرده بودند یا از قبل مرده بودند و
چند نفری که بدون سرکاری محاکمه شده بودند، آنقدری مهلت داشتند که خاطرات مستند و بیسند در معیت هیتلر را بنویسند و بعد اعدام شوند. در نظر او خوبی آن دادگاه به این بود که داوران آنجا، سران متفقین بودند نه کسانی که به جرم آدمربایی و قاچاق او تحت پیگرد قانون بینالملل بودند؛ اما صدای درونش او را از این دلخوشی بیرون آورد: «بیخیال شو! اینا فرقی باهم ندارند همشون سر و ته یه کرباسن.. »
فلش دوربینها او را از افکار آشفتهای که به سرش چنگ میزدند، جدا کرد، سعی کرد حواسش را جمع سوالهای احساساتی دادستان یهودی کند که بدون مدرک و سند فقط در حال القای یک نمایشنامه بود...
سرجمع همهی جوابهایی که از دهان آدولف خارج شد، تأکید بر بیگناهیاش بود و گاهی هم «مأمور و معذور بودن» را به میان میکشید.
آدولف، هربار، با حرفهای دادستان، گذشته را ورق میزد. صدای اتوبوس و قطارهایی که برای جابه جایی یهودیان آلمان و لهستان فراهم کرده بود در سرش پیچید، گفت: «من میخواستم یهودیها زیر پای خود زمین محکم داشته باشند...»
اگر وراجی دادستان نبود، شاید تا فراخوان جذب یهودیان اروپا برای اتحاد با نازیها توسط آبراهم اشترن و اسحاق شامیر ماجرا را پیش میبرد و حتی از همکاریشان با نازیها در شرق اروپا پرده برمیداشت.
از بخت خوب یا بد او بود که «آبراهم» رهبر گروه «اشترن»، دنیا را از وجود خود راحت کرده بود؛ در عوض، اسحاق شامیر، جانشین او از کلهگندههای اسرائیل بود که میشد با استناد به این حقیقت، خودش را تبرئه کند؛ اما ترجیح داد که برای گوشهایی که نمیخواهند بشنوند، زحمت گفتن را به خود ندهد و اجازه داد دادستان همچنان با همان پرحرفی بتازد.
🍃ادامه دارد
#غزه
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI