eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
68 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات ارتباط با ادمین @TadabboratQurani_401
مشاهده در ایتا
دانلود
پیرمردی در حجره خود در بازار نشسته بود که عارفی از کنار حجره او گذر کرد. پیرمرد سریع به بیرون حجره رفت و او را گفت: ای عارف! شرف حضور در حجره ما بر من ببخش و مرا نصیحتی کن. عارف اجابت نمود و در حجره داخل شد. پیرزنی برای گرفتن شَکر به حجره او آمد و سکه کم ارزشی داشت که اندازه سکه خود از پیرمرد شَکر خواست. پیرمرد گفت: مرا ببخش سنگ معادل سکه تو ندارم تا شَکر بر تو وزن کنم. پیرزن ناامید و شرمنده رفت. پیرمرد عارف را شربتی مهیا کرده تا برای موعظه او بر منبر رود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
عارف گفت: ای پیرمرد! امروز دیدم در گذر این همه عمر، از این همه مرگ و نیستی و رها کردن ثروت دنیا بر وراث، تو هیچ پند و عبرتی نگرفته ای. پس اگر من هم تو را پندی دهم، بی گمان آن را هم نخواهی گرفت. تو را سنگی معادل سنگ آن پیرزن نبود که شَکر بر او وزن کنی و مرا کلامی هم وزن این همه غفلت تو نیست که تو را کمترین پندی وزن کنم و بفروشم. تو اگر دنبال آن بودی که مدیون او نشوی، به جای دست خالی ردّ کردن او شَکر بیشتر می دادی و از خویشتن می بخشیدی..... تو را با رفتن عمرت نشد پندی از آن گیری مرا گویی که پندی ده که پند من به جان گیری گمانم سُخره کردی تو مرا امروز ای خواجه تو را جیفه بباید داد که آن را تو به خوان گیری ✍ حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۶۶۲ 📆۱۴۰۲/۰۵/۱۷ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَىٰ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ (۱۰۷_ توبه) (گروهی دیگر از آنها) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان)، و (تقوّیت) کفر، و تفرقه‌افکنی میان مؤمنان، و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود؛ آنها سوگند یاد می‌کنند که: «جز نیکی (و خدمت)، نظری نداشته‌ایم!» امّا خداوند گواهی می‌دهد که آنها دروغگو هستند! در امالی شیخ طوسی از حضرت علی علیه السَّلام آمده است: همانا در کوفه مساجدی پرخیر و برکت، و مساجدی نفرین شده است. از مساجد پر برکت مسجد غَنّی است، آن را مردی با ایمان بنا ساخته است و آن در بهترین مکان دنیا قرار داشته و زمین آن پاک است؛ و از مساجد نفرین شده مسجد اشعث بن قیس و مسجد سماک است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
با توجه به آیه و حدیث فوق کسی که بنای یک مسجد یا مکان عبادت را می سازد نیت او در ساخت آن بی تردید حتی بعد از مرگ او در آن مسجد اثر و روح اش باقی است که حق تعالی درباره سازندگان و معماران یا تعمیر کنندگان مساجد می فرماید: إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (۱۸_توبه) منحصراً تعمیر مساجد خدا به دست کسانی است که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و نماز به پا دارند و زکات مال خود بدهند و از غیر خدا نترسند، پس امید است که از هدایت‌یافتگان راه خدا باشند. یعنی کسی که مسجد می سازد باید ایمان به خدا و روز معاد داشته و اهل عمل به قرآن و اهل نماز و زکات بوده و از هیچ کس جز خدا نترسد و از هدایت شدگان باشد. پس اگر در مسجدی می رویم که حس عبادت در آن به ما دست نمی دهد و هیچ صلّ و صلواتی در آن مسجد صورت نمی گیرد نخست مربوط به نیت سازنده و همچنین میزان ایمان و عمل او بستگی دارد که اگر چنین شد یعنی ایمان و عمل صالح کسی که تصمیم به ساخت مسجدی برای رضای خدا دارد زیاد بود، حق تعالی قطعه زمینی از زمین های پاک که در آن معصیت او نشده است بر آن تخصیص می دهد. حضرت در ادامه حدیث در شمردن مساجد نفرین شده کوفه به مسجدی در حمراء اشاره می کند که بر قبر یکی از فراعنه ساخته شده و از آن بی خبر بودند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
📜🪶 امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السَّلام فرمودند: قلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ، أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ چيز اندكى كه بر آن مداومت كنى، بهتر است از بسيارى كه از آن خسته گردى. 📚 نهج البلاغه 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
خدایا! به عزت و جلال ات ما را دور دار از هر دور داشتنی که در آن نزدیکی ما به توست، و ما را نزدیک کن در هر نزدیک شدنی که نزدیکی به تو در آن است، هرچند نفس ما به سبب ماهیت اش از آن دو گریزان باشد. نازنینا! بر ما عنایتی فرما بگریزیم از خویش و ذکر کنیم حال خویش که تا ذکر حال خویش نکرده باشیم و بر حال خود اشکی نریخته باشیم ذکری از تو ما را سودی نخواهد بخشید. معبودا! مرا به ذکر خود، قبل از ذکر خودت از رحمت ات توفیق فرما. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۲۵ ✍گفتیم هدایت فقط از جانب خداوند است. در زندگی روزمره، همه ما در بین خواطر اربعه (ربانی، مَلکی، نفسانی و شیطانی) گرفتاریم و در تفکیک آن از هم برای انتخاب خاطر مَلکی عاجزیم. بدانیم همیشه در زندگی گویی پشت چراغ قرمزی ایستاده ایم که سر چهار راه و چهار عدد است، و فقط یکی از آن ها همیشه سبز است و هم زمان دو چراغ سبز نمی شود. پس کسانی که مورد هدایت الهی قرار گرفته اند در اصل همان چراغ است که با خواطر مَلکی سبزشان می شود تا انجام اش دهند؛ و تا کسی در هدایت الهی قرار نگرفته است هرگز این چراغ صراط مستقیم برای عبور او با خواطر مَلکی سبز نخواهد شد و از چراغ قرمز شیطان عبور و جریمه خواهد شد. مثال؛ کسی که مادر پیری دارد هرگز دو چراغ سپردن به سرای سالمندان و نگهداری در منزل با تکریم بر او سبز نخواهد شد. شک و رَیب که از شیطان است، همان روشن شدن چراغ قرمزی کنار چراغ سبز بر انسان است که انسان گمراه چراغ قرمز شیطان را چراغ سبزی از خدا برای انجام کاری می بیند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲۲۹ 📆۱۴۰۲/۰۵/۲۱ 🌟رَعیٰ: به در نظر گرفتن انصاف و اعتدال در یک حق مشترک، رَعیٰ گویند. وَ الَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعى‏ (۴_اعلی) آنكه (گياه) چراگاه را رويانيد.  چراگاه را برای آن "الْمَرْعى‏" ذکر کرده چون حق مشترکی برای همگان است که باید انسان حقوق دیگران را هم در آن رعایت کند. زمانی حضرت موسی علیه السَّلام به دختران شعیب نبی کنار چاه مدین رسید دید آن ها به کناری ایستاده اند. آن ها در پاسخ به موسی گفتند: قالَتا لا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَيْخٌ كَبِيرٌ (۲۳_قصص)یعنی ما آب نمی دهیم تا دیگران حق ما را از این آب چاه که مشترک است ببینند و اجازه دهند ما از حق خود استفاده کنیم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
رَعیت را از آن جهت گفته اند که حق مشترکی بر ارباب دارد که باید ارباب حق او را از زحمات اش در کشت و زرع رعایت و به طور کامل بپردازد و استعمار و استثمارشان نکند. حدیث "کُلکم رٰاعٍ و کُلکم مسئول عَن رَعیه" بیانگر آن است همه به نوعی هم رعیت، و هم ارباب هستند و باید حق رعیت هم رعایت کنند. مثال یک معلم در برابر مدیر مدرسه رعیت است، و در برابر شاگرد یک ارباب و شاگردان از رعایای او هستند. خداوند در حق علمای مسیح می فرماید: آنان رهبانیت را از خود بدعت گذاشته اند. فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها (۲۷_ حدید) پس آن (رهبانیت) را (نیز) چنان که شایسته‌اش بود، رعایت نکردند که بدعت نهادند. مثال خداوند که بر آنان سهم ازدواج گذاشته بود رعایت نکردند. یعنی در دین من که به امانت در اختیار آنان گذاشته شده بود حق مرا نادیده گرفتند و رعایت نکردند. پس وقتی در حق اوصاف مومنان می فرماید: وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (۸_مؤمنون) و هم‌آنان که برای حفظ امانت‌ها و پیمان‌هایشان تلاش می‌کنند. بدین معنا نیست که وقتی امانتی از کسی می گیرند و عهدی که با خلق می بندند آن را مراعات کنند بلکه باید امانات مردم کامل برگشت دهند. (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ) و عهد مردم با مردم باید کامل اداء شود، و به چیزی که کامل اداء شود کلمه رَعیٰ اطلاق نمی گردد، یعنی انسان امر به مراعات نیاز نیست بشود، چون محلی برای رَعیٰ نیست و مراد از مراعات در امانت، عهد امانت خدا و عهد خدا با مردم است که همان امانت الهی است که می فرماید: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْض (۷۲_ احزاب) ما آن امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم. و مراد از عهد همان عهد الهی است. (أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ) ای فرزندان آدم، مگر به شما سفارش نکردم که بردگی شیطان را نکنید؛ یعنی ای انسان امانت من به تو که جسم تو و مال تو و دین توست حق مرا در آن رعایت کن. مثال آن جسم تنها از آنِ تو نیست، من هم حقی و سهمی در آن دارم پس با خوردن شراب و آسیب به آن حق مرا از جسم خود نادیده نگیر. چنانچه در روایات آمده است: که اگر کسی شراب را به خاطر آن که به جسم خودش آسیب می زند ملاحظه کند که جسم خود امانت اوست و به قصد مراعات امانت الهی، شراب را تَرک کند خود نزد خداوند اجری عظیم دارد. ای بشر آن مالی که داری برای من است که من حق استفاده از آن را به تو داده‌ام پس مراعات حق مرا بنما. (مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ) پس ای انسان، آنچه در دست توست همه از من است و تو شریک موقت من برای آزمون هستی، مرا هرگز شریک بر خودت در دارایی و هر چیزی که داری قرار مده. اگر نیازمندی قرضی دادی و نتوانست آن را برگرداند او را به خاطر حقی که من در مال تو دارم آزار و اذیت مکن و مترسان. دین و علم و حمکت که به تو داده ام و امانت است حق مرا در آن ببین و با پرداخت آن به کسانی که طالب آن هستند حق مرا مراعات کن و به رایگان و با تواضع به آنان حق مرا و حق امانت مرا رعایت کن و از آنچه از علم و حکمت بر تو داده ام بر آنان نیز ببخش. بر عهد خود با من هم رعایت را فراموش مکن. تو با من عهد بسته ای در دنیا در برابر استفاده از نعمات من، حق مرا رعایت کرده و گناه و نافرمانی مرا نکنی، اگر عهدت را شیطان فراموش ات کرد بدان من با تو عهد دیگری بسته ام، پس با توبه کردن حق مرا برگردان. تو با من عهد بسته ای حق والدین و ارحام ات را در دنیا مراعات کنی، پس اگر والدین و ارحام تو در برابر خوبی هایت بدی کردند حق مرا در این عهد رعایت کن و بدی آنان را از حساب خوبی های من در حق خودت کم نما و از این کم کردن بدان من چیزی از تو کم نخواهم کرد و بر تو خواهم افزود. با آنان در برابر رفتار ناشایست شان تندی مکن و قطع ارحام منما که اگر چنین کنی حق رَعیٰ عهد خویش با من بجای نیاورده‌ای. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
تو با من عهد بسته ای در دنیا هیچ چیز را شریک من قرار ندهی و بدانی هرچه داری از من است که اگر تو را خلق نمی کردم و اگر بعد از خلق، تو را از دنیا می بردم نمی توانستی تلاش کنی و چیزی بیاندوزی. پس در مالی که به امانت در اختیار تو گذاشته ام عهد بسته ای حق نیازمندان را از سهم من بدهی و حق مرا رعایت کنی و من حق زیادی بر تو نگذاشته ام و بخشش اندکی از آن را از تو خواسته ام که در حق من مراعات کنی. در بحث رَعیٰ حق تعالی می فرماید: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ (۱۰۴_ بقره) ای مسلمانان، (در خطاب به پیامبر) نگویید «راعنا» (زیرا این واژه در زبان عبری، معنای ناپسندی دارد و استفاده‌ی یهودیان از آن در مقابل پیامبر اسلام برای ناسزاگویی بوده است)، و بگویید «انظرنا» (یعنی به ما توجّه کن)، و (به این توصیه) گوش فرا دهید و (بدانید که) کافران، عذاب دردناکی خواهند داشت. یعنی ای کسانی که ایمان آوردید در برابر کافران در برابر حق تان نگویید ما را مراعات کنید و سهم ما را بدهید، بلکه بدانید آنان از شما هیچ سهمی در دنیا ندارند در چشم آنان نگاه کرده و بگویید ما را نگاه کن و گوش کن و حق ما را ببین و پس بده و برای گرفتن حق خود با آنان جنگ کنید. چنانکه رعایت برای دختران شعیب نبی آمده است که برای گرفتن حق مشترک شان با آنان جنگ نکردند و در گوشه ای ایستادند. شما حق ندارید در گوشه ای ایستاده و منتظر رعایت حق تان از سوی کافران شوید. اگر دختران شعیب نبی در گوشه ای ایستاده و منتظر رعایت حق شان از سوی دیگران شوند به خاطر جنس شان بود که زن بودند و خداوند اجازه مشاجره و تکلم با نامحرمان را به آنان نداده بود چنانچه که موسی نبی که مرد بود و خودش به اخذ حق دختران شعیب بی درنگ بدون اجازه از آنان اقدام کرد. امام على عليه السّلام در فرمان خود به مالك اشتر نوشت: حقّ خدا و مردم را از خودت و خويشان و نزديكان ات و هر رعيتى كه مورد توجه و علاقه توست بستان؛ زيرا اگر چنين نكنى ستم كرده اى!... تمام علت عدم رعایت عهد ما در امانت الهی و عهد عالم الست مان با او در دو چیز نهفته است که منشاء تمام گناهان بزرگ است: «شرک و کفر»؛ شرک و کفری که همگی از وجود آن در خود بی خبریم. در حدیثی از قول خداوند از نبی مکرم اسلام (ص) آمده است: مرا به خاطر نعمت های ام دوست بدارید، و نعمت ها درک نمی شود مگر با معرفت و شکر نمی شود مگر با درک شان. و هدف اصلی شیطان از نزدیکی و حمله از چهار سو به انسان فقط ناشکر کردن اوست. (ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ) و یا شرک است، چون انسان در شرک غیر خدا را بر نعمات او شریک می کند، مانند کسی که قلب اش بیمار بوده و پزشک می رود و بهبود می یابد گمان می کند سلامتی او فقط در دستان معجزه گر پزشک است؛ یا کسی را خداوند خانه ای می رساند گمان می کند خودش زحمت کشیده و خریده است و نفس خود شریک خدا قرار می دهد، پس چنین کسی هرگز خود را در مقام بدهکاری به خدای خود نمی بیند که او را شکر کند. وقتی شکر نکرد، یعنی حقی از خدا بر خود نمی بیند که رعایت اش کند. بحث استغفار و و طلب بخشش پیش نمی آید که انسان از صاحب نعمت که حق او رعایت نکرده اعتذار کند. برای همین طبق حدیث امام صادق علیه السَّلام، کلّ دین در شکر و استغفار است. و انسانی که شرک و کفر نداشته بلکه شکر و استغفار کند، قطعاً به کمالات می رسد که باعث رعایت حق خدا می شود و در چنین رعایتی صبر و عمل صالح و تقوی و همه چیز زاده می گردد. شکر نعمت باعث احساس بدهکاری به خداوند می شود؛ و عدم شرک باعث می شود انسان در زمان انجام عهد و رعایت آن دچار منت یا سستی یا انتظار پاداش در اجرای عهد نگردد، چون هرچه دارد را از خدا می بیند و چنین کسی در بخشش چیزی که مالک آن خود را نمی داند منتی بر کسی نمی گذارد و انتظار تشکر ندارد و بعد از انجام آن از خدا منتظر نیست مشکلات اش حل شود و یا اگر مشکلی داشت از خدای خود شاکی نمی شود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رَعی در قرآن فایل اول صوتی 🔉🔊 حسین جعفری ✅(سخنرانی فارسی) لینک کانال👇🔊 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رَعی در قرآن ادامه فایل دوم صوتی 🔉🔊 ✅(سخنرانی فارسی) لینک کانال👇🔊 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۲۶ ✍گاهی شیطان بر انسان خواطری در خواب و بیداری وارد می کند که انسان حس می کند مقرب خداوند شده است. (مثال خواب های او را واقعی می کند) چنین انسانی باید اندیشه کند اگر خواب های او واقعی و لطف خداوند در حق اوست پس باید او هم در راه خدا متناسب آن فضل قدم های مجاهدانه ای برداشته باشد؛ در حالی که اگر دقت کند می بیند چنین قدم هایی بر نداشته است، پس باید یقین کند تمام آن ها از شیطان بوده است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
در چاه بلاء رفتن با إذن تو درمان است أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ (۱۵_ یوسف) در اوج سماء رفتن بی إذن تو عصیان است  فَاجْعَلْ لِي صَرْحاً (۳۸_ طه) ما را چه شود رمزی با نور خود آموزی يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ (۳۵_ نور) تا یاد دهی ما را هر چیز به فرمان است وَ لِلَّـهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ  (۷_ فتح) ✍ حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶📜 نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: هرکس از تکبر به دور باشد سرچمشه های حکمت در قلب او می جوشد. برای فروتنی تا می توانید با فقراء نشست و برخاست کنید تا در نزد خداوند عزیز باشید. 📕نهج‌ الفصاحه🍃 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۶۶۳ 📆۱۴۰۲/۰۵/۲۴ وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ (۴_تکویر) و آنگاه كه شتران ده ماه آبستن به حال خود رها شوند. در آیه فوق، مراد از ع‍ِشار را شتر آبستن ده ماهه و عُطِّلَتْ را رها کردن آن در روز قیامت گرفته اند. این ترجمه در چند جای محل ایراد است. نخست آن که در قیامت در صور اول همه جنبندگان خواهند مُرد، و یکی از معانی عُطِّلَتْ، رها کردن است. "وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ" به معنی چاه رها شده است. عُطَّل به معنی رها شده و سرگردان است. اگر مراد از عِشار شتر ده ماه آبستن باشد که در نزد عرب نفیس گرفته شده است باز جای بحث است، چون هیچ چیز از طلا و نقره نفیس تر نزد بشر نیست که حق تعالی گنج بر آن اطلاق نموده است. (وَالَّذينَ يَكنِزونَ الذَّهَبَ وَالفِضَّةَ) پس عِشار معنای دیگری دارد. عِشار از ع‍َشر به معنای کثرت جمعیت است. "يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ" معنی آیه آن که در روز قیامت عده کثیری از جمعیت در گروه های مختلف جمع شده اند و در صحرای قیامت سرگردان و بلاتکلیف در انتظار حسابرسی از خود به سر می برند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
عُطِّلَتْ به معنای بلاتکلیف است؛ چنانچه در "وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ" یعنی چاهی که به علت مرگ صاحبان شان بلاتکلیف و در انتظار یافتن صاحبی جدید است. معنای دیگر بر این آیه آن است، زمانی که عِشار یا شتران ده ماهه باردار که نیاز به مراقبت دارند و درد زایمان بر آنان است در صحرای محشر بی صاحب و بلاتکلیف رها شده اند. چون شتر حیوانی است که بدون کمک انسان توانِ به دنیا آوردن فرزندش را ندارد. در اوصاف قیامت است که باردار از ترس، فرزندش سقط خواهد کرد. (وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا) خداوند در قرآن می فرماید: أَلا لَهُ الحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الحاسِبينَ (خداوند سریع حساب می کند)، پس چرا روز قیامت را هزار سال طولانی کرده و مردم را سریع حسابرسی نمی کند تا بهشت و جهنم شان مشخص شود؟ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (۴۷_حج) و کافران (به سخریه) از تو تقاضای تعجیل در عذاب می‌کنند و هرگز خدا در وعده خود (به عذاب آنان) خلف نخواهد کرد، و همانا یک روز نزد خدا (و از نظر حلم او) چون هزار سال به حساب شماست. البته این امر برای همه بنی آدم نیست، بسیاری از مردم و مؤمنان در روایت است سریع حساب و کتاب شده و وارد بهشت می شوند، ولی در بحث ورود به جهنم حق تعالی چنین به سرعت عمل نمی کند. إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيم (۳۶_مائده) آنان که کافر شدند اگر دو برابر آنچه در زمین است فدا آرند تا به آن خود را از عذاب قیامت رهانند هرگز از آنها قبول نشود و آنان را عذاب دردناک خواهد بود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
📜🪶 امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السَّلام فرمودند: رحِمَ اللهُ امْرَأً سَمِعَ حُکْماً فَوَعَي، وَدُعِيَ إِلَي رَشَاد فَدَنَا، وَأَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ فَنَجَا خداوند رحمت کند کسى را که چون سخن حکیمانه بشنود، خوب فرا گیرد؛ و چون هدایت شود بپذیرد و دست به دامن هدایت کننده زند و نجات یابد. 📚 نهج البلاغه 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
یَا مَن وَحْدَهُ لَاشَریک لَه أحَداً فِی مُلکِهِ وَ قُدرتِهِ وَ بقائِهِ، از رحمت خویش شیطان را از ما دور بدار و ما را شیطانی بر سر راه کسی برای گمراهی اش با کلام و رفتارمان قرار مفرما. چه بسا آدمی فرار می کند از کسی که خود اوست، و چه سخت است فرار کنی از کسی که ندانی تو خود هم او هستی و باید از خویش هم فرار کنی، ولی کجا فرار کنی از خویش نمی‌دانی؟!!! 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۰۸ ✍در محله با ماشین از منزل خارج می شوم. از هر ده خودرو یکی بوق می زند و دستی به نشان سلام تکان می دهد. روز بعد که پیاده از منزل بیرون می روم حتی یک ماشین هم بوق نمی زند. برایم عجیب است؛ با خود فکر می کنم علت اش چیست؟!!! وقتی در خودرو هستم کسانی که بوق می زنند خیال شان راحت است که به خودروی آنها نیازی ندارم پس راحت و بدون دغدغه نگاه می کنند، ولی زمانی که پیاده هستم می دانند به خودرویی برای رفتن نیاز دارم برای همین سلامی نمی دهند که مبادا گرفتار حاجتی از من شوند.... ما انسان ها سلام ها و احوالپرسی هایمان هم برای نفس مان هست. من نگفتم آنان بد هستند و من خوب؛ چون من هم یکی مثل آن‌ ها هستم و اگر جایش برسد همان کاری را می کنم که آن ها می کنند....... 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۶۶۴ 📆۱۴۰۲/۰۵/۲۸ قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (۳۹_حجر) گفت: «پروردگارا، چون مرا گمراه کردی، حتماً (گناهان را) در زمین برایشان زیبا جلوه می‌دهم و قطعاً همگان را گمراه خواهم کرد. ابلیس ادعا می کند خداوند او را گمراه ساخته و اگر خدا انسان را خلق و مورد امتحان ابلیس قرار نداده بود، ابلیس گمراه و رانده شده از درگاه قدسی حق تعالی نمی گشت. این شگرد عظیم ابلیس را در فرافکنی خود بهتر است بدانیم، کسانی که در قرآن در اوصاف حالشان آمده است که خداوند می توانست ما را هدایت کند و چون هدایت مان نکرد ما مشرک شدیم. سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا (۱۴۸_انعام) پس خداوند باعث مشرک شدن ما شده است که به این امر چنانچه عرض شد "الحاد" گفته می شود. یعنی کافر قدرت هدایت خدا را انکار می کند؛ ولی مُلحد قدرت هدایت خدا را انکار نمی کند، ولی اراده خود را که از سوی خدا برای هدایت شدن اش به او عطاء شده بود و هدایت نشدن خود را به خدا نسبت می دهد؛ کاری که شیطان در این امر نمود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
یا کسانی که صفت روزی رسانی خدا را قبول دارند کافر نیستند، ولی وقتی به گرسنه ای طعام نمی دهند با استناد به این که خداوند قدرت روزی رسانی دارد و اگر می خواست آنان را روزی می داد دچار الحاد می شوند. کسی که قدرت خدا را در نابود کردن ظالم باور دارد ولی به علت نقص در فهم عدل الهی بر این باور است که خداوند ظالمان را در ظلم شان رها کرده و به این طریق (معاذالله) با ظالمان همدست و آنان را یاری می کند، دچار الحاد است. دقت کنیم تمام کسانی که گناهان مسبب جزای خود را انکار و مصیبت خود را به خطای دیگران در حق خود نسبت می دهند پیرو شیطان در حق خود بوده و با کمی دقت متوجه می شویم پای در جای پای شیطان در فرافکنی عصیان خود دارند. کسی که فرزندش معتاد است و این به علت مال حرامی است که او در زندگی اش جمع کرده است پس عصیان خود را انکار می کند و سبب اعتیاد فرزندش را رفیق بد او می داند و نه خطای خودش، و رفیق اش را متهم و دنبال مجازات اوست، جای در پای شیطان نهاده است. چرا که اگر شیطانِ سبب مذلت و خواری خویش را که تکبر او بود فهم کرده و توبه می کرد علت رانده شدن خود را به خدا نسبت نمی داد. این افراد کسانی هستند که چون شیطان در زمان بروز اتفاق و حادثه ای که ناشی از گناهان آنان است بجای باور آن سعی در نپذیرفتن و اصلاح خطای خود دارند و آن را فرافکنی کرده و به دیگران منتسب می کنند. حق تعالی می‌فرماید: وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ (۲۹_تكویر) و (البتّه) شما نخواهید خواست؛ مگر این‌که خداوند که مالک و صاحب‌اختیار جهانیان است، بخواهد. پس کسی که به یشاء الهی ایمان دارد ولی یشاء خود را نمی بیند و تمام اتفاقات ناگوار در زندگی خود را به یشاء الهی یا یشاء فرد دیگری برای تبرئه نفس خود از خطا و گناهانی که کرده است منسوب می کند دچار نوعی الحاد و پیرو شیطان است. درست است که حق تعالی فرموده من هرکس را بخواهم هدایت می کنم، این آیه متشابه است و خداوند هرکس را که خودش هم بخواهد هدایت می کند و هدایت اجباری در حق کسی انجام نمی دهد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
📜🪶 امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السَّلام فرمودند: 🔮وَ مَا يَغْدِرُ مَنْ عَلِمَ کَيْفَ الْمَرْجِعُ 🟠 آن كس كه از بازگشت خود به قيامت آگاه باشد خيانت و نيرنگ ندارد. 📚 نهج البلاغه 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲۳۰ 🌟عَدن: به تراکم مجاورت یک شئ نفیس گویند. معدن از عَدن است، چون اگر در طبیعت تکه سنگی حاوی طلا پیدا شود ما را دلالت به یک معدن می کند که بی تردید آن سنگ طلا فقط یک مورد نبوده و در آن مجاورت به حالت متراکم و انبوه از آن سنگ وجود دارد. حق تعالی می فرماید: وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ (۷۲_ توبه) یعنی در بهشت خانه هایی پاک و افراد پاک و طیب به حالت واحد و تنها زندگی نمی کنند، بلکه به صورت متراکم در مجاورت هم ساکن هستند‌. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی