eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
69 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات ارتباط با ادمین @TadabboratQurani_401
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر در ابتدای آیه فوق بنگریم خطاب صالح نبی به قوم ثمود است که همه عمرشان صرف آبادی دنیا و لذت های آن کرده بودند. (وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ) دقت کنیم مراد از آباد کردن دنیا به معنای زرق و برق دادن به آن نیست، بلکه استفاده از نعمت های آن در حدّ رفع نیاز و مدت بقاء هر فرد در آن است. در حدیث قدسی آمده است: «آدم را برای کیفر به این دنیا فرستاده ام.» یعنی مراد از "وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا" این است که آدم بدون این که عمری صرف کند چه از نظر زمان و چه از نظر تلاش، من گندم در بهشت بر او حاضر کرده بودم ولی چون عصیان و نافرمانی مرا کرد او را در دنیا وارد کردم که این گندم را در قبال گرفتن عمرش و نیز تلاش اش به او بدهم....... در حدیث است که در دنیا به اندازه حاجت و نیازت کار کن و آن را بساز. اگر مراد از "وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا" را آباد کردن دنیا به شرط رها کردن آبادی آخرت بگیریم باید انبیاء و ائمه بیشترین آبادانی را در دنیا کرده باشند و ما امروز به جای طاق سلاطین ساسانی، طاق نبی مکرم اسلام و کاخ نبوت او را در مدینه باید داشتیم. در حالی که نبی مکرم اسلام (ص) می فرمایند: پیامبران از خود خانه و کاخ و مُلک به جای نمی گذارند و میراث انبیاء دانش آنان است. اگر مراد از "وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا" را عمر در نظر نگیریم و عمران در نظر گیریم وقتی حق تعالی می فرماید: "وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ" در این آیه هم باید به معنای عمران بگیریم در حالی که چنین نیست. از سوی دیگر اگر "وَاسْتَعْمَرَكُمْ" را به معنای صرفاً آباد کردن دنیا در نظر بگیریم وقتی با پیری انسان شکسته می شود نمی تواند دنیا را آباد کند، پس باید انسان با رفتن جوانی سریع بمیرد چون قدرت آباد کردن دنیا را دیگر ندارد. در حالی که بعد از چهل سالگی انسان از کشش هوای نفس می افتد پس شتاب عمران دنیای او در عمرش کاسته و شتاب عمران آخرت اش افزون تر باید شود، برای همین قرآن رسیدن به سن چهل سالگی را اشدّ رشد معرفی می کند و در حدیث است گناهان انسان بعد از چهل سالگی به سختی آمرزیده می شوند، چون اکثر گناهان طبق فرمایش حضرت علی علیه السَّلام از حبّ دنیاست و بعد از چهل سالگی باید حبّ دنیا سیر نزولی به خود گیرد. حق تعالی در وصف نبی مکرم اسلام (ص) می‌فرماید: "لَعَمرک"، یعنی قسم به آباد کردنی که تو دین و دنیای مردم را با مجاهدت خویش در راه من آباد کردی و هیچ کس به اندازه تو چنین کاری نکرد‌. وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فِي كِتابٍ (۱۱_فاطر) یعنی هیچ آباد کنندۀ دنیا و آخرت، آن را آباد نمی کند و از آباد کردن دنیا در برابر ویران کردن آخرت خود کم نمی کند مگر آن در کتابی در لوح محفوظ است. آیه تصریح می کند تلاش انسان در راستای آباد کردن آخرت خود با اطاعت از فرامین الهی، و آباد کردن دنیا با ویران کردن آخرت اش در نقص و کم کردن عُمر او در دنیا ارتباط مستقیم دارد. وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّـهِ (۱۹۶_بقره) حج عُمره در ماه های خارج از حج بر همه مسلمانان واجب است چون با حج عُمره است که شهر مکه آباد می شود و پیرامون حرم الهی پر از نفوس می گردد. ✍ابراهیم ادهم در صحرا بود غریبه ای بر او عبور کرد و آدرس آبادی پرسید. ادهم قبرستان آبادی نشان داد. رهگذر پرسید: من سراغ آبادی گرفتم نه ویرانه؟! ابراهیم ادهم گفت: مردم خانه های خود آباد می کنند و خانه ابدی خود را ویرانه می سازند، من آدرس اشتباه به تو ندادم، در نظر من قبرستان بهترین آبادی است که هر آبادی نشین باید درصدد آباد کردن آن برآید. در حدیث قدسی آمده است: «هر صبح و شب فرشته ای در آسمان بلند ندا دهد ای اهل زمین! بسازید برای ویران شدن و بزابید برای کشته شدن.......» 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
خدایا! ای که از وجود هر ذرّه ای در جهان آگاهی و هیچ ذرّه ای از زمین بر نمی خیزد و بر زمین نمی نشیند مگر به إذن تو، این کمترین ذرّه خلقت را توفیقی فرما تا زمام نفس خویش بر تو بسپارم که تو زمام هدایت مرا به دست گیری. معبودا! بر من بیاموز هر کاری که بی إذن تو انجام گیرد، کاری است بیهوده و بی سرانجام.... ای یگانه! ای که شریکی بر خود در خلقت و قدرت خود نمی گیری، مرا از شرک درون و برون رها فرما تا به معنای لَا إلَه إلاَّ اللّٰه برسم که سعادت هر دو دنیا در کسب معرفت ذکر لَا إلَه إلاَّ اللّٰه است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۳۰ ✍در کلام وحی مؤمنان به انفاق آشکار و پنهان مختار شده اند. یکی از مواردی که انفاق به صورت پنهانی جایز و لازم است پرداخت بدهی یک فرد است. تصور کنید همسایه شما به سوپر مارکت محل تان بدهکار است و هر روز برای طلب بدهی اش به درب منزل او مراجعه می کند. شما می توانید همان لحظه که این صحنه را دیدید به صاحب سوپر مارکت بگویید: «بروید! من بدهی ایشان را حساب می کنم....» این کار چند آسیب بر همسایه شما دارد: نخست آن که، انفاق و کمک شما به او را ممکن است دیگران هم بفهمند و او سرشکسته تر شود. دوم این که، طلبکارش دیگر به او نسیه ندهد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
پس بهتر است در این مواقع، بدهی یک بدهکار را محرمانه به خود بدهکار دهیم تا پرداخت کند. این امر را می توان به امور دیگر هم در انفاق تسرّی داد. مثال، اگر مادر فقیر خود همراه خانواده به سفر می بریم، به جای پرداخت همه هزینه های او نزد همسر و فرزند، بخشی از هزینه سفر را به خودش بدهیم تا با سربلندی هزینه خویش کند. یا اگر صاحب اولادی شده ایم و برادری داریم که یا از فقر یا از خساست با خرید کادو مشکل دارد، وسیله ای که در منزل خود نیاز داریم بدون اطلاع احدی از اهل منزل، خریده و به برادر خود بدهیم تا منزل ما بیاید. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶 ✍در تهذیب الأحکام آمده است: یکی از یاران امام صادق علیه السَّلام می گوید به‌ حضرت عرض کردم: جماعتی از شاگردان ابوالخطاب، آن قدر نماز مغرب را به تأخیر می اندازند که ستاره های کوچک و بزرگ عیان می شوند. ابوعبدالله علیه السَّلام فرمودند: من از کسانی که عمداً نماز مغرب را تا به این حدّ به تأخیر بیندازند، بیزارم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۶۶۶ 📆۱۴۰۲/۰۷/۰۸ وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (۲۰۴_اعراف) و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرادهید و خاموش بمانید باشد که بر شما بخشایش آورند. از امام صادق علیه السَّلام آمده است: بر تو واجب است در نماز و غیر نماز در برابر شنیدن قرآن سکوت و استماع کنی. از زهری نقل است هنگامی که پیامبر (ص) تلاوت قرآن می کردند جوانی قرائت او را بلند تکرار می کرد که این آیه نازل شد. علت این که انسان امر شده است نماز را آرام بخواند، برای آن است که در قیام که حمد و سوره خوانده می شود کسی اگر صدای او را بشنود باید دست از کار بکشد و سکوت کرده و گوش فرادهد. برای همین هم در نماز جماعت فقط در قیام است که اقتداء کنندگان باید تلاوت نکنند و سکوت نمایند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
اقتداء به راه رفتن پشت کسی در سکوت و تبعیت را گویند. أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَی اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ (۹۰_انعام) یعنی در مسیر هدایت الهی به خواسته خدا در برابر خود تسلیم و ساکت پیروی می کنند. مشرکان نیز ساکت تسلیم سنت های جاهلی اجداد خود شده و بت ها را طبق سنت جاهلی اجدادشان مقتدای خود می کنند. إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی‌ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلی‌ آثارِهِمْ مُقْتَدوُن (۲۳_زخرف) ما پدران خود را بر كيشی يافتيم، و ما بر آثار ايشان اقتداء می‌كنيم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶 در اصول کافی از عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السَّلام آمده است: به حضرت عرض کردم آیا عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟! فرمودند: بلی! ولی منظور از عورت، مقصود تو همان پایین تنه انسان نیست؛ بلکه راز مؤمن همان عورت اوست که هرکس آن را فاش سازد عورت او را دیده و به دیگران هم نشان اش داده است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🌹مریم در مجلس عروسی دختر ثروتمندی نشسته است که چند نفر می گویند: (معاذالله) خداوند هم هوای اغنیاء دارد. مریم باید در آن زمان خدا را به چه صفتی یاد کند تا شریک معصیت آن جمع نشود؟ ⭐️او باید حق تعالی را از هرگونه صفت ناروایی که به او نسبت می دهند تسبیح گوید. سُبْحانَهُ وَ تَعالی‌ عَمَّا يَصِفُونَ (۱۰۰_انعام) خداوند منزه است و از آنچه وصف می‌كنند برتر است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۳۱۴ ✍در یکی از شهرهای کشور، مردی به نام ابراهیم بود که تقریبا هیچ صفتی از شیطان در او بر زمین بجا نمانده بود و تمام صفات شیطان را به ارث برده بود. مردی به غایت تندخو و بد دهن و خبیث بود که او را به این خاطر ابرهه نام نهاده بودند. مجازات الهی بر او بسیار شنیدنی و عجیب و جزء نوادر روزگار است. از خباثت او یکی آن بود که حتی میوه های زیر درختی را اجازه نمی داد کسی ببرد و می گفت: بگذارید در پای درخت بماند و بپوسد و کود شود. روزی یکی از کارگران او در زمان دوشیدن شیر قدری از آن خورده بود و پرویز کارگری دیگر برای خوش رقصی نزد ابرهه خبر به گوش او رسانده بود. شیطان چنان خشم را در وجود ابرهه می پیچد که نصف شب پرویز را از خانه بیرون می کشد تا به عنوان شاهد جرم نزد چوپان برد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
چون به درب خانه او می رسند و دق الباب می کنند، چوپان از ترس درب را باز نمی کند. ابرهه به بالای دیوار می رود تا درون منزل بپَرد. در زمان پریدن از قضای الهی روی چاه فاضلاب می پَرد و چاه که اطراف اش فرسوده شده بود، ریزش می کند و ابرهه را در کام خود می کشد. پرویز که بیرون درب ایستاده بود متوجه صدایی از درون خانه در بیرون منزل می شود ولی نمی داند چاه ریزش کرده است. پس به درون خانه که برای نجات ارباب می پرد او هم نزد ارباب خود به دیار باقی می شتابد. در منزل روستایی که حیاط خانه ها بزرگ است چوپان اصلا متوجه امر نمی شود و به گمان این که کسی اشتباه درب را زده بود و رفته، می رود در منزل استراحت می کند تا چند روز هیچ کس در سرای ابرهه از او خبر نداشت. بعد از سه روز اهل منزل چوپان متوجه گرفتگی فاضلاب می شوند وقتی رجوع می کنند متوجه می شوند دیواره چاه نشست کرده است. کلاهی را در کناره چاه می بینند و از آن پی می برند که ابرهه در چاه افتاده است. از ترس مجازات و عقوبت موضوع را از هر کس کتمان می کنند. نزد عالمی می روند تا تکلیف شرعی جنازه را بداند. عالم أمنیّه را برای کمک به چوپان همراهی می کند تا مرگ ابرهه را به خانواده اش اطلاع دهند. عالم فتوا می دهد که اگر می توانید و احتمالی نیست که کس دیگری را چاه در صورت تخلیه جسد به کام خود کشد جسد را بیرون آورید و غسل و کفن و در قبرستان دفن کنید ولی اگر احتمال می دهید نجات او باعث مرگ کس دیگری شود چاه فاضلاب را با خاک پُر کنید و مزار او همان جا باشد. با وجود پیشنهاد دستمزد زیاد از سوی وراث ابرهه هیچ کس این خطر را برای تخلیه جسد نمی پذیرد و چاه فاضلاب را پُر می کنند و مزاری برای ابرهه و پرویز می شود، و چنین در همه جا آبروی او می رود و عذاب خوار کننده حق تعالی را می چشد. ابرهه را مجلس ختمی گرفتند و هیچ کس حتی از وراث الی الابد بر سر مزار او حاضر نشدند.... به درستی که حق تعالی را ابزارهای مجازات و رسوایی زیادی بر خلق است که شاید در نوع این ابرهه منحصر به فرد باشد و هر کس ظلم کند باید از مکر خدا بر خود در زمان عصیان و ستم بر بندگان اش بترسد. ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶 ✍به عنایت حق تعالی از روز شنبه ۱۴۰۲/۰۷/۱۵ مدت یک ماه تدبر نسبتاً طولانی شگفتی های آفرینش به همراه ویس در کانال در چند پست و چندین نوبت قرار خواهیم داد. از این که این پست طولانی را حوصله فرموده و مطالعه خواهید کرد صمیمانه سپاسگزاریم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲۴۴ 📆۱۴۰۲/۰۷/۱۱ 🌟خَوَن: خیانت از ریشه خَوَن و به معنای آن است که انسان در انجام عهدی که بسته است سستی و قصور کند. مثال، تاجری با کشاورزی عهد می بندد که او گندم‌ بکارد و گندم او را به فلان مبلغ در زمان حَصَد (درو) و برداشت از او بخرد. اگر تاجر در زمان برداشت محصول، از کشاورز آن را نخرد یا بدون علت و شرط ذکر شده به قیمت پایین تر خریداری کند او را خائن خوانند. در کلام خدا خیانت انسان بر سه قسم ذکر شده است: ۱) خیانت انسان بر خدای خود وَ إِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ فَقَدْ خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ (۷۱_انفال) یعنی کسی که با خدای خود پیمان بسته دروغ نگوید و پیمان نشکند. نکته مهم آن که اگر کسی به خدا خیانت کند و پیمان با او را بشکند بی تردید پیمان و عهد با او اعتباری ندارد چون عهد خود با انسان را هم بی تردید خواهد شکست، پس باید از چنین کسی هر اندازه هم در حق ما خوبی کند دوری کرده و در هراس از او باشیم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲) خیانت انسان با انسان دیگر ذلِكَ لِيَعْلَمَ أَنِّي لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَيْبِ (۵۲_یوسف) آیه خطاب یوسف نبی به پادشاه مصر است که در نبود او به همسرش خیانت نکرده و از عهدی که با پادشاه بسته بود که به عنوان یک غلام چشم طمع در همسر او نداشته باشد، تخطی نکرده است. ۳) خیانت انسان بر نفس خود وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتانُونَ أَنْفُسَهُمْ (۱۰۷_نساء) کسی که با خود عهد بسته که مراقب وجود خود باشد، اما با خوردن شراب به خود خیانت می کند. ۴) خیانت چشم يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ (۱۹_غافر) مثال، کسی که دوست کسی است؛ وقتی که ثروت او را می بیند ولی در قلب اش حسادت کرده و یا ناراحت است و در ظاهر به او تبریک می گوید و خود را خوشحال نشان می دهد دچار خیانت چشم است. راننده ای که خوش اخلاق است و ظاهراً خود را مسلمان و مؤمن نشان می دهد ولی در قلب اش به همسر کسی که راننده اوست نیت بد دارد دچار خیانت چشم است. یا دختر خاله و پسر خاله ای که در زمان مجردی عاشق هم بودند ولی به هم نرسیدند وقتی همدیگر را نزد همسران خود ملاقات می‌کنند در حالی که این محبت در قلب شان پنهان است و جز خدا کسی آن را نمی داند چشم دختر خاله با دیدن پسر خاله به شوهرش خیانت می کند، یعنی عهد وفاداری که با شوهرش بسته به او خائن می شود. پس تا زمانی که مهر پسر خاله از دل بیرون نکرده باشد او را نباید ملاقات کند. این موضوع برعکس در حق پسر خاله هم صدق می کند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
در کارگه خلقت امری به خطا نرود ما تَری‌ فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَری‌ مِنْ فُطُورٍ از لطف حقی چون او اذنی به جفا نرود إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَٰكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ما را نبود عقلی فهمی شود اسرارش وَ لا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً از حدس و گمان و ظن راهی به خدا نرود وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶 ✍در تهذیب الأحکام از یاران نبی مکرم اسلام (ص) آمده است: مردی به محضر جدم رسول خدا (ص) آمد و گفت: یا رسول الله! مرا از ریشه اسلام، و شاخه اسلام و قله بلند اسلام، باخبرم سازید؟! رسول خدا (ص) فرمودند: ریشه اسلام نماز است، و شاخه اسلام زکات است، و قلّۀ بلند اسلام جهاد در راه خداست. آن مرد گفت: یا رسول الله! از درهای خیر و نیکی باخبرم سازید؟! رسول خدا (ص) فرمودند: روزه سپر آتش است. صدقه و احسان خطا را می پوشاند و از همه برتر و بالاتر شب زنده داری در دل شب است که انسان از خواب ناز برخیزد و با خدای خود راز و نیاز کند. حق تعالی می فرماید: تَتَجافی‌ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (۱۶_سجده) از بستر خواب پهلو جدا می کنند و با بیم و امید خدای خود را می خوانند و از روزی خود بر دیگران انفاق می کنند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
💐 فرا رسیدن میلاد مسعود و پربرکت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امام صادق(علیه السَّلام) مبارک باد 💐 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🌹شگفتی های آفرینش و قیامت🌹 📆۱۴۰۲/۰۷/۱۵ امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السَّلام می فرمایند: «هر قرآن دانی، اگر شمه ای از دانش نجوم بداند بر ایمان و یقین او افزوده می شود.» ✍به مدد الهی در سلسله مباحث شگفتی های آفرینش در سه بخش متوالی، به اوضاع و اوصاف روز قیامت خواهیم پرداخت. إِنَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِلْمُؤْمِنِينَ (۳_جاثیه) طبق کلام حق تعالی در آسمان ها و زمین نشانه هایی برای اهل ایمان است. حق تعالی اوصاف روز قیامت را واقعه ای وحشتناک و ناشناخته معرفی می نماید. فَتَوَلَّ عَنْهُمْ ۘ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَىٰ شَيْءٍ نُكُرٍ (۶_قمر) بنابراين از آن ها روی گردان و روزی را به يادآور كه دعوت كننده الهی مردم را به امر وحشتناكی دعوت می‌كند. آنچه در تدبر آیات قیامت بحث خواهد شد یک ترجمه ساده، برگرفته از معنای کلمات کلام وحی است که به مدد الهی امروزه با پیشرفت علم نجوم اعجاز آیات وحی بیشتر شکافته شده و معانی دقیق آن ها در این تدبر مورد بحث و کنکاش علمی و شرح قرار خواهد گرفت. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹فرق کوکب و نجم چیست؟🌹 ۲۴۵ 🌟کوکب: برای دریافت معنای کوکب به آیه 35 نور باید برویم: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ (۳۵_نور) خدا نور (وجود بخش) آسمان ها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشه‌ای که از تلألؤ آن گویی ستاره‌ای است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که (با آنکه) شرقی و غربی نیست (شرق و غرب جهان بدان فروزان است) و بی‌آنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود (جهانی را) روشنی بخشد. در این آیه حق تعالی کوکب را ستاره ای درخشان از نور خودش معرفی می کند که بدون این که از جایی به آن آتش و سوختی رسد از وجود خودش نور دارد و سوخت آن از خود اوست. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
دُرّ به چیزی می گویند که از درون نور دارد و بدون نیاز به نور دیگری برای دیده شدن اش، نور درون آن باعث دیده شدن آن از هر سو می شود. برخی ستارگان در آسمان هستند که از خود نور دارند که به علت هم جوشی هیدروژن با هلیم موجود در مرکز آن تولید نور و حرارت می کنند که بی تردید مراد از کوکب این نوع ستارگان هستند که خورشید یکی از آن ستارگان در منظومه شمسی، و نزدیک ترین ستاره به زمین است. "كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ" از دَوَر به معنای گردیدن است. مروارید را دُرّ گویند چون می چرخد و هر طرف اش نور دارد. خورشید ستاره ای است که به همه اطراف خود نور می دهد و در اصل همه طرف آن در نور است، برعکس سیاره (ستاره زمین که در ادامه ذکر خواهد شد) زمین که یک طرف آن در نور و طرف دیگر آن همیشه در ظلمت است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۴۶ 🌟نَجم: نجم نوع دوم از ستارگان است که ما به اشتباه آن را سیاره می نامیم. این ستارگان که به علت نداشتن نور و سوخت و ساز درونی همیشه خاموش هستند (سیاره) و با نور خورشید، نور می گیرند و دیده می شوند. این ستارگان بی نور (نجم) در سراسر کهکشان ها گسترده اند و در اطراف ستارگان درخشان (کوکب) که یکی از آن ها خورشید است در یک مدار بیضی در حال گردش هستند. این ستارگان (نجم) را به علت چرخش در یک مدار بیضی به دور خورشید (کوکب)، اصطلاحاً در زمان های اخیر سیاره می نامند، در حالی که آنان هم طبق قرآن ستاره هستند ولی نجم ذکر گردیده اند. لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (۴۰_ یس) نه (در گردش منظم عالم) خورشید را شاید که به ماه فرا رسد و نه شب بر روز سبقت گیرد و هر یک بر مدار معیّنی (در این دریای بی‌پایان) شناورند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
افتادن سایه زمین بر روی ماه که همان سجده او طبق قرآن است، باعث پدیده خسوف یا ماه گرفتگی می گردد؛ پس تماشای خسوف همان تماشای سجده زمین است، و کسوف قرار گرفتن ماه بین خورشید و زمین است و در زمان کسوف سجده ماه بر زمین می افتد، برای همین انسان با دیدن سجده ماه و زمین باید نماز آیات بخواند و سجده برود و برخی اعمال، چون اعمال زناشویی و خندیدن در این زمان کراهت شدید دارد. بهتر است بدانیم طول سایه زمین ۴۰ هزار کیلومتر است، یعنی سجده زمین ۴۰ هزار کیلومتر طول دارد. برای اثبات این امر که کوکب همان ستارگان خورشیدی و نجم ستارگان دیگر است به آیه نور بر می گردیم: يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ نزديك است كه روغن اش هرچند بدان آتشى نرسيده باشد روشنى بخشد. حق تعالی کوکب را چنین معرفی می کند که چراغی است که با سوختن روغن خودش روشن است و خود روغن آن می سوزد و نیازی به آتش زدن برای سوزاندن روغن آن نیست. دقیقاً اتفاقی که در خورشید با سوختن گازهای درونی آن و انفجارات خورشیدی صورت می گیرد. پس ضِیاء، همان نُورٌ عَلی نُور است؛ یعنی نوری که بر نور دیگر قرار می گیرد. خورشید نوری دارد که در درون خود را روشن کرده و نور دیگری دارد که از آن نور درون او بر زمین می تابد، یعنی دو نور است که نُورٌ عَلی نُور گفته شده است، برعکس ماه که فقط یک نور است و نوری برای روشن کردن زمین از خود ندارد. هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا (۵_یونس) یعنی نور خورشید علاوه بر روشن کردن خودش، برای روشن کردن زمین است، ولی نور ماه فقط برای روشن کردن خودش کفایت می کند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۶۶۷ 🌟مراد از مَوَاقِعِ النُّجُومِ، در آیه "فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ" چیست؟ حق تعالی بزرگ ترین سوگند خود در قرآن را مَوَاقِعِ النُّجُومِ ذکر فرموده است. (وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ) قرآن برای ستارگان واژه موقعیت را به کار می برد و محل را ذکر نفرموده است، یعنی ستارگان در آسمان در محل ثابتی قرار ندارند بلکه در مکان های مختلف و در موقعیت های مختلف در حال چرخش هستند. چنانچه به کرات شنیده ایم از کنار زمین گاهی ستارگانی عبور می کنند. امام صادق علیه السَّلام فرمودند: ابليس (پدر شيطان ها) در آسمان های هفتگانه، رفت و آمد می كرد، هنگامی كه عيسی (ع) متولد شد، از پرواز به سه آسمان ممنوع گرديد، ولی در چهار آسمان، رفت و آمد می كرد و هنگامی كه پيامبر اسلام (ص) متولد شد، از پرواز به سوی همه آسمان های هفتگانه ممنوع شد و شيطانهایی كه به سوی آسمان می رفتند با تيرهای شهاب آسمانی رانده می شدند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
هنگامی كه افراد قبيله قريش، اوضاع آسمان را پريشان و دگرگون ديدند، گمان كردند كه قيامت برپا شده، به یکديگر می گفتند: اين پديده ها نشانه برپا شدن قيامت است كه يهوديان و مسيحيان از آن سخن مي گويند. يكی از كاهنان زبردست آن عصر به نام عمرو بن امير گفت: «به ستارگان آسمان كه نشانه های مسير راه زمستان و تابستان ما بودند بنگريد، اگر آن ها از جای خود پرتاب شوند، بدانيد كه نابودی همه ما و همه چيز فرا رسيده است، ولی اگر آن ها در جای خود قرار دارند و ستارگان ديگری پرتاب می گردند، اين نشانه بروز حادثه جديدی است كه من چگونگی آن را نمی دانم.» شیاطین طبق قرآن با شهاب ثاقب از ورود به آسمان برای استراق سمع از فرشتگان در مورد امور زمین مورد حمله قرار می گیرند، زمانی که آسمان شهاب باران است نوعی حمله به شیاطین است که قصد شنیدن اخباری از آسمان را دارند. عرض کردیم تمام ستارگان طبق یک صور فلکی در آسمان در حال گردش هستند. وقتی برخی صور فلکی در کنار هم قرار می گرفتند در روی زمین اتفاقی می افتاد که به آن طالع بینی از ستارگان گفته می شود و در اسلام اکیداً حرام است. حال سؤال اینجاست علت چرخش نجوم بر اطراف کواکب چیست؟ وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ (۱۵_رعد) هر که در آسمانها و زمین است با همه آثار وجودیش به رغبت و اشتیاق و به اکراه و الزام، شب و روز به سجده (و طاعت) خدا مشغول است. «مَنْ» براى موجود عاقل بكار مى‌رود و «مَا» براى غيرعاقل، امّا در آيات ديگر مشابه آيه فوق، با «مَا» آمده است، مثل آيه‌ «وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ»، لذا مى‌توان‌ نتيجه گرفت كه مراد از اين آيه نيز سجدۀ همه موجودات است. حق تعالی در قرآن می فرماید: "وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ"، که اکثر مفسرین به علت همنشینی نجم در کنار درخت در این آیه، نجم را بوته و گیاهان کوچک تفسیر کرده اند که کاملاً مدد الهی اثبات می شود که نادرست است و به نوعی برداشتی از یکدیگر ذکر کرده اند. معدودی از مفسرین آن را نجم گرفته اند که آن هم دلیلی برای اثبات آن، از قرآن ذکر نکرده اند. حال به اینجا که رسیدیم مدد الهی می توانیم نتیجه بگیریم مراد از نجم در آیه مورد نظر ستاره است. چنانچه ذکر شد هرچه در آسمان و زمین است خدا را سجده می کنند و حق تعالی با سایه شان از آنان سجده می گیرد؛ پس انجم یا همان ستارگان بی نور و خاموش، با چرخش بر اطراف کواکب درخشان بر آنان سایه می اندازند و با این سنت الهی آنان هم سجده خود به جای می آورند که اگر چرخش آن ها به دور ستاره های درخشان نبود آنان أَدْبَارَ السُّجُود نداشتند که در ذیل در ادامه ذکر می گردد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی