🔖 «اوکنیو آنها و بانویعمارت ما!»
📌[نقد و مقایسهای تطبیقی میان دو سریال سیما]
🖌 علی ابراهیم پور – 1397.10.18
(قسمت اول)
👸 در طول هفته، شبها از چند دقیقه مانده به 8شب، دو سریال پشتسرهم مهمان خانههای بینندگان شبکه سوم سیما بود (و هست). اولی سریالی کرهای به نام «اوکنیو» و دومی سریالی ایرانی به نام «بانوی عمارت». این همزمانی در پخش، ناخودآگاه ذهن بیننده را به مقایسهی میان این دو سریال، بر میانگیزاند؛ مقایسهای که به لحاظ فرهنگی، نکات قابل توجهی دارد.
👸 #اوک_نیو و #بانوی_عمارت، هر دو سریالی در #ژانر تاریخیاند. طبق تعریف اصطلاحی، فیلم #تاریخی به سریال یا سینمایی گفته میشود که یا موضوع تاریخی مبتنی بر حقیقت را روایت میکند و یا اینکه داستانی دارد با پیشینهی تاریخی اما مبتنی بر تخیل و ذهنیات. براین اساس موضوع میتواند حول محور یک شخص حقیقی یا یک منطقهی خاص و یا یک واقعه ثبت شدهی تاریخی شکل بگیرد. اما دستمایهی تاریخی این دو اثر یکسان نیست.
👸 اوکنیو اساساً #افسانه است؛ اما بانویعمارت کبادهی روایتگری از تاریخ معاصر را میکشد. این تفاوت، ارزیابی متفاوتی از این دو اثر را نتیجه داده و توقع مخاطب را نسبت به آنها تغییر میدهد. کرهایها با هنر سریالسازی، میکوشند برای خود تاریخ بسازند و ابایی هم ندارند که از ابتدا بر «ساختگیبودن» این تاریخ تصریح کنند؛ لذا «از اول حساب را تصفیه میکنند و میگویند «افسانه» است». این تاریخ، هرچند برساختهی ذهن نویسنده و کارگردان است، اما تأثیر غیرقابلانکاری در هویتسازی و فرهنگسازی برای خود آنها و دیگران دارد. «یک تاریخ برای گذشتهی خودشان درست میکنند، که وقتی یک جوان کُرهای به این فداکاریها و به این شجاعتها و به این کارهای عجیب غریبِ سینمایی نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویّت میکند، احساس افتخار میکند».[1] علاوه بر مصرف داخلی، کاربرد خارجی نیز دارد و در ذهن مخاطبان غیرکرهای، تصویری –هرچند کاملاً ساختگی- از هویت غنی و پرسابقه از #فرهنگ ملت کره، مینگارد: بروکراسی قوی، مبارزه، عدالتطلبی، اقتصاد پویا و... .
👸 اما بانوی عمارت به هیچ عنوان خود را افسانه ندانسته و نمیداند؛ بلکه کاملاً مدعی بیان برخی از رویدادهای تاریخی زمان قاجار است. حق نیز این است که فرهنگ اصیل و واقعی ایرانی، برای حکمتآموزی و فرهنگسازی، نیازی به خلق افسانههای موهوم ندارد. اما متاسفانه بانویعمارت هرچند مدعی است برخی رویدادهای تاریخی در زمان قاجار را در خود بازسازی کرده است، اما شدیداً از این جهت عقیم است و سریال فقط از تاریخ، عنوان تاریخیبودن را یدک میکشد. این ضعف را میتوان –و باید- در تم پوسیده و صنعت فرهنگی سریال جستوجو کرد.
👸 اوکنیو و بانوی عمارت، علاوه بر آنکه در #تاریخی بودن مشترکاند، محوریت هر دو، یک #شخص حقیقی است و اشتراک سوم اینکه هر دو این شخصیتها، #زن هستند. اوکنیو دختری است که از کودکی با #سختی بزرگ میشود؛ در زندان کارگری میکند؛ برای موفقیت و رسیدن به اهدافش، از جان و دل تلاش و مبارزه میکند؛ میکوشد؛ برنامهریزی میکند؛ گاهی شکست میخورد و تبعید میشود ولی از پای نمینشیند. در کنار تمام مشکلات شخصی، دلسوزیهای انسانی و دغدغههای اجتماعی فراوانی با درونمایهی عدالت و انصاف و مروت دارد و در کنار تمام اینها، عاشق هم میشود.
(ادامه)
[1] بیانات مقاممعظمرهبری در دیدار عوامل فیلم سینمایی شیار143، 26/3/1393
📇 انتشار در:
پیج اینستا سوره سینما: www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O
سایت خبری سوره سینما: www.sourehcinema.ir/?p=113411
خبرگزاری رسا: www.rasanews.ir/fa/news/593110
1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول]
2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم]
🌐 @aliebrahimpour_ir
🔖 «اوکنیو آنها و بانویعمارت ما!»
📌[نقد و مقایسهای تطبیقی میان دو سریال سیما]
🖌 علی ابراهیم پور – 1397.10.18
(قسمت دوم)
(...ادامه)
👸اما بانویعمارت، تم اصلی نخنما و تکراری #ازدواج و عشقوعاشقی را بازتولید میکند. هنوز چندروزی از اتمام سریال «بازی نقابها» در شبکهدو نگذشته بود که بانویعمارت در شبکه سه متولد شد! بازی نقابها هم داستان دو جوان است که هرکدام عاشق فردی دیگر هستند و چالش داستانی آنجا شکل میگیرد که باید عشقشان را فراموش و زیر یک سقف زندگی کنند. بانویعمارت نیز دقیقاً همان تم را دارد؛ اما به مراتب شدیدتر و غلیظتر. فخرالزمان دختر شخص شناخته شدهای است که پدر خود را از دست داده، و پسرِ دوستِ پدرش خواستگار اوست که فخرالزمان مایل به این ازدواج نیست. از طرفی برادر وی اصرار به این ازدواج دارد، اما دل این دختر پیش خواستگار دیگری گیر است که شاهزاده قجری نیز هست که قبلاً ازدواج نموده و صاحب فرزند نیز شده است. هرچند برادرش مخالف است، ولی این ازدواج رخ میدهد و اینجاست که روابط چندگانه عشق و عاشقی و شکوشبهههای روابط میان افراد شکل میگیرد. فیلم تا پایان سریال، هر رابطه و شک را به عنوان یک گره ایجاد میکند و با حل آن، فراز و فرودهای فیلم ساخته میشود. اوک نیو، فراز و فرودهای داستانی را در کنشوواکنشهای عدالتطلبانه و مبارزه تعریف میکند و بانوی عمارت، در روابط خالهزنکی. و این میشود فرق اوکنیوی آنها و بانوی عمارت ما!
👸 واقعیت آن است که سریالهای کرهای، از طراحی صحنه، کارگردانی و پرداختهای بسیار نازلی برخوردارند؛ گاهی روابط و کنشهای متقابل بینفردی و دیالوگهای افراد به شدت #سطحی و حتی گاهی #احمقانه بهذهن میرسند و عموماً نمایشی سیاه و سفید از عناصر خیر و شر را به صورت دو بعدی به تصویر میکشد؛ اما با این حال، حتی همین کنشهای متقابل احمقانه، چون در بافت و ساختاری پر چالش و افتوخیر قرار میگیرند، مخاطب را با خود همراه میکنند.
👸 «در دفاع از فرهنگ، هویت و جامعهی ایرانی-اسلامی، باید #هنر میداندار باشد و در میان هنر نیز، جایگاه فیلم و سریال بسیار برجسته است.» #سریال تراز #صداوسیما، هم در جذب مخاطب قوی است و هم با تمی مناسب، محتوای مطلوب را ارائه میدهد. سخن در نفی و بیتوجهی به روابط عشق و عاشقی در سریال نیست؛ کلام در رد مرجعیت و محوریت این تم است که ذاتاً عاری از محتواست. در سریال تراز، باید از #سبک_زندگی ایرانی اسلامی، انگیزههای ایمانی ملت و مظاهر آن، از #ایستادگی، #مبارزه و #مقاومت و روحیهی خستگیناپذیر ملت سخن گفته شود. «پرداخت درست و هنرمندانهی این موضوعات بسی جذّاب و پُرمخاطب است، هم در داخل کشور و هم در دیگر کشورها و ملّتها».[2] این امری شدنی است و « #در_چشم_باد » نمونهای از آن است. چنانکه بانوی عمارت ما در رقابت با اوکنیوی آنها، کممایه است، اساساً اوکنیو خود را قابل رقابت با بیژن ایرانی (نقش اصلی سریال در چشم باد) ما نمیبیند! اگر بخواهیم؛ میشود. باید بخواهیم، تا بشود! //پایان//
[2] بیانات مقاممعظمرهبری در دیدار جمعی از تهیهکنندگان سیما، 24/8/1397
📇 انتشار در:
پیج اینستا سوره سینما: www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O
سایت خبری سوره سینما: www.sourehcinema.ir/?p=113411
خبرگزاری رسا: www.rasanews.ir/fa/news/593110
1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول]
2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم]
🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 #گزارش #یادداشت / #نقد 🌷
[ #گزارش_یادداشت #گزارش_نقد_فیلم ]
🏷عنوان: «اوکنیو آنها و بانویعمارت ما!»
🔑 نقد و مقایسهای تطبیقی میان دو #سریال #صداوسیما
🖌علی ابراهیمپور
📇تعداد واژگان: 951
🗓تاریخ نگارش: 97.10.18
🗒تاریخ انتشار: 97.10.23
🔻مطالعه متن کامل:
1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول]
2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم]
🔻مطالعه در خبرگزاری #رسا :
📱 http://www.rasanews.ir/002UII
💻 http://www.rasanews.ir/fa/news/593110
🔻مطالعه در #سوره_سینما :
📮 http://www.sourehcinema.ir/?p=113411
📲 https://www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O/
🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 #گزارش #یادداشت / #نقد 🌷
[ #گزارش_یادداشت #گزارش_نقد_فیلم ]
🏷عنوان: «اوکنیو آنها و بانویعمارت ما!»
🔑 نقد و مقایسهای تطبیقی میان دو #سریال #صداوسیما
🖌علی ابراهیمپور
📇تعداد واژگان: 951
🗓تاریخ نگارش: 97.10.18
🗒تاریخ انتشار: 97.10.23
🔻مطالعه متن کامل:
1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول]
2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم]
🔻مطالعه در خبرگزاری #رسا :
📱 http://www.rasanews.ir/002UII
💻 http://www.rasanews.ir/fa/news/593110
🔻مطالعه در #سوره_سینما :
📮 http://www.sourehcinema.ir/?p=113411
📲 https://www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O/
🌐 @aliebrahimpour_ir
متن جلسه استیضاح مهاجرانی سال 78.doc
1.23M
#دانلود #ورد
متن جلسه #استیضاح عطاءالله #مهاجرانی
وزیر ارشاد دولت خاتمی - سال78
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌نقدی بر یادداشت «سیاستزدگی در مسئله حجاب»
🔖ضرورت تفکیک مسئله «حجاب اجباری» از «حجاب قانونی»
🖌 علیابراهیمپور - 98.2.15
🍀 دوست صاحبقلمام -جناب آقای بانیانی- در یادداشت اخیر خود در متنی -که بیش از هر چیز، رنگ و بوی یادداشتهای دلسوزانه جناب حجتالاسلام زائری را میدهد و احتمالا از عوارض مطالعه «گاف فرهنگی» باشد- به مسئله «سیاستزدگی در مسئله #حجاب» پرداختهاند. [https://t.me/shathyat/372]
🍀 دربارهی یادداشت ایشان،ملاحظاتی به ذهنم میرسد:
1.تا تقریر درستی از مسئله صورت نگیرد، نمیتوان حکم مناسبی دربارهی آن داد. به نظر بنده ایشان تقریر کاملی از اصل مسئله ندارند: #اولا بنده با جنبه نمادین پیداکردن چادر موافقم؛ اما موافق نیستم که اصل حجاب به عنوان نماد هواداری نظام تثبیت شده است. این مغالطه در بند اول فرمایش ایشان سبب سستی استدلالشان شده است. #ثانیا آیا حاکمیت به حجاب، رنگ سیاسی پاشیده است که توصیه میشود رنگ سیاسی نپاشیم؟ پوشش، قانونی از قوانین کشوری است، چنانکه ممنوعیت رشوه و ردشدن از چراغ قرمز، قانون است. چه کسی آن را سیاسی کرده است؟ حاکمیت؟! #ثالثا منظور ایشان از مراکز تصمیمساز کجاست؟ قوه مقننه و شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا جای دیگر؟ و منظور ایشان از حل مشکل چیست؟ تغییر قانون حد پوشش یا حذف آن؟
🍀 2.مهمتر از همه این نکات، من خطای اساسی را در خط اول این یادداشت میدانم: « #حجاب_اجباری». کل یادداشت ایشان حول این مفهوم میچرخد و ازاینرو آن را به قهقرا برده است. مفهوم حجاب اجباری، اساسا مفهومی نادرست و استفاده از آن، بازی در زمین رقیب است. مفهوم درست مسئله « #حجاب_قانونی» است نه « #حجاب_اجباری». به نظر بنده، همین نقطه شروع، منشاء اختلاف اساسی و حلناپذیری مسئله شده است. این دو مفهوم را بایستی به کمک اصل همنشینی معنا کرد.
🍀 حجاب اجباری در مقابل حجاب اختیاری است. اما حجاب قانونی در مقابل حجاب غیرقانونی. به حکم فطرت، آدمی میل به #اختیار دارد و از هرگونه #اجبار بیزار است؛ بنابراین با استفاده از اصطلاح حجاب اجباری، پیشاپیش مخالف فطرت و وجدان بودن مسئله را پذیرفتهایم! در حالی که پوشش، یکی از عناصر فرهنگی اجتماعی هر جامعه است و هر جامعه دارای فرهنگ، به حکم آنکه #فرهنگ دارد، چارچوبهایی برای پوشش افراد معین میکند که بهصورت نانوشته در جامعه جریان پیدا میکند. همچنین هرجامعهای برای پاسداری و حراست از فرهنگ خویش، اصول مهم فرهنگی خود را به صورت قانون در میآورد تا بتواند از بینظمیهای احتمالی و اختلال در نظام اجتماعی جلوگیری کند. بنابراین اصل «پوشش و حجاب قانونی» اصلی وجدانی است؛ هرچند هر فرهنگ پویا، دربارهی حدود آن بستر گفتوگو را فراهم میکند. چنانکه بسیاری از کشورها حد و مرزهای مشخصی برای پوشش شهروندان معین کرده و میکنند. (مثلا قانون میکنند که کسی نباید حجاب داشته باشد!)
🍀 به نظر میرسد این مواجه با مسائل فرهنگی، در نهایت به نوعی وادادگی فرهنگی میانجامد که رقیب شما برای تحمیل فرهنگ خود، با استفاده از ابزارهای رسانهای دست روی هر مسئله فرهنگی گذاشت، تحت قالب زیبا و فریبندهی گفتوگو، از موضع خود عقب نشینی کنیم.
🍀 اما، بله! دو نکته مهم در مسئله حجاب قانونی در جامعه امروز ما وجود دارد: اولا قانونهای برآمده از فرهنگ، باید #فرهنگ_پشتیبان خود را حفظ کنند؛ مگرنه از درون تهی میشوند. جامعهای که یک روز پوشش موی سر خانم را مساوق حیای زن تعریف میکرد، امروز بهراحتی بین حیا و پوشش مو، تفکیک قائل میشود. بنابراین فرهنگ پشتیبان تغییر کرده. لذا مطالعه این فرهنگ جدید برای پاسداری از فرهنگ اصیل، ضروری است. (همچنین مطالعه این فرهنگ، به معنای تایید آن نیست. چراکه فرهنگ را قابل مهندسی میدانیم. چنانکه رقیب شما بدون آنکه اعلام کند، فرهنگ شما را به سمت مورد علاقه خویش هدایت میکند، شما نیز بایستی طبق مصلحت مطابق با واقع، بکوشی فرهنگ را به سمتی که میخواهی مهندسی کنی.)
🍀 ثانیا مخالفت با قانون پوشش، در ایران جنبهای نمادین پیدا کرده است. در واقع مخالفت با این قانون، مخالفت با حجاب نیست؛ واکنش خلاقانهای است بدین معنا که «من میاندیشم و من تصمیم میگیرم». بنابراین نباید سادهاندیشانه تصور کنیم هر کسی که از مخالفت با این قانون دم میزند، رهیافتی سیاسی دارد! باید مطالعه کنیم و ببینیم آیا بستر مناسبی برای ابراز وجود و ابراز استقلال عمل به نسل جدید خود دادهایم؟ یا ببینیم آیا کاری کردهایم که باعث شود نسل جوان همچون فرزندی که از پدر خود دلخور است، بهانهای پیدا میکند تا لج کند؟ این مطالعات فرهنگی برای حل مسئله حجاب قانونی، ضرورتی اجتنابناپذیر دارد؛ در حالی که تقریر مسئله بهعنوان مسئلهای سیاسی، خود پاشیدن رنگ سیاسی به مسئله است.
🌐 @aliebrahimpour_ir
بسماللهالرحمنالرحیم
🌺نوشتن باید جزئی از زیست ما باشد. روزگاری بود که #نویسندگی به مثابه #ابراز بود؛ کسی مینوشت که میدانست. برای همین هم معمولا علما موقعی دست به قلم میشدند و توصیه به نوشتن میکردند که به حدی از پختگی علمی میرسیدند. امروز نویسندگی بهمثابه #تفکر است. قلم ابزاری برای فکر است. پس #می_نویسم_پس_هستم .
🌺مشغولیتهای زندگی و ایجاد نقطه (بلکه نقاط) عطف در آن، باعث شد مدتی این مثنوی تعطیل شود. گمشدهای که هرچه زودتر باید احیا شود. #یک راهکار آن، تمامکردن هرچه سریعتر پروندههای عقب افتاده است که به امیدخدا انشاءالله این ماه مبارک رمضان را به آن اختصاص داده ام. راهکار #دوم، احیای هرچه سریعتر اینجا و پیج اینستاگرام است.
🌺دربارهی #اینستاگرام، من هنوز با چالش نظری مواجهم. در واقع کانال تلگرامی را جایی برای آرشیو مطالب اینستاگرام تاسیس کردم؛ اما به مرور خودش اصالی شد و شد هووی اینستا. این نمودی از چالش نظری است. اینستا نوعی #رسانه است که هرچه بیشتر خود را در اعماق زندگی شخصی ما فرو میکند و میخواهد هرچه بیشتر اطلاعات ریز شخصی ما را ببلعد. و من چرا باید با او همراهی کنم؟ از هر مکانی عکس بگیرم؛ از هر خوراکی؛ از هر لحظه لذتبخشی؛ از هر خبری؟! خب این چالش هنوز با من همراه است. گاهی عامدا عکسی میگیرم یا متنی مینویسم، ولی منتشر نمیکنم. مثلا تقریبا خبری از نقدهای سینمایی من در پیج اینستا نیست! در هر صورت ذهنم با این چالش همراه است. شاید بعدا بیشتر در این باره گفتم و نوشتم.
🌺 در طول یکسال اخیر، بیشتر یادداشتهای من در همکاری با خبرگزاری #رسا بودهاند؛ چنانکه مشهود است. سعی میکنم وقایع و نوشتههای #سال97 را در اینجا و #اینستا جمعبندی کنم. همینطور لازم است که یادداشتهای قدیمی که در اینستا نیامدهاند را هم قرار بدهم.
🌺 الیه توکلت و الیه انیب
🌐 @aliebrahimpour_ir
جلسه #تجلیل_از_طلاب_ممتاز_سطوح_عالی
22 اسفند 97
حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام:
@hemamkazem