eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
241 دنبال‌کننده
747 عکس
40 ویدیو
75 فایل
☑️ کسی که حرفای این کانال را جدی بگیره، خره. 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 درد مفهوم‌زدگی! ☘ معدنچی‌ها گرمازده می‌شوند؛ اسکیموها سرمازده؛ ملوانان دریازده؛ و ما طلبه‌ها ، و ! ☘ علم‌زدگی یعنی فکر می‌کنیم برای هرکاری -حتی یک گعده باشد یا شام‌خوردن؛ فیلم‌دیدن باشد یا یک چایی‌خوردن هم- باید و داشته باشیم؛ مگرنه نه آب خوش از گلوی خودمان پایین می‌رود و نه می‌گذاریم از گلوی دیگری پایین برود! فکر می‌کنیم برای هرکاری حتماوحتما باید قبلش یک داشته باشیم تا آن کار داشته باشد! 🍀 مفهوم‌زدگی دو اشکال مهم دارد: 🌾 اول، عیب آن است! آدم مفهوم‌زده فکر می‌کند از هر کار باید نظریه یا مفهومی روشن از کار داشته باشد؛ درحالی که همیشه نظریه و مفهوم دقیق و روشن و معنای واقعی، از کار و مواجهه عینی با مسئله به دست می‌آید. یعنی مفهوم‌زده از طرفی هدفش علم و نظریه است، اما چون به دلیل همین مفهوم‌زدگی‌اش از تجربه‌عینی فاصله می‌گیرد، هیچگاه به هدفش نمی‌رسد و همیشه مثل چرخ‌عصاری دور خودش خواهد چرخید. علاوه‌براین، او حتی مانع تجربه‌های عینی آدم‌های دیگر می‌شود و آن‌ها را به جهالت متهم می‌کند و اجازه نمی‌دهد آن‌ها در یک به نظریه و مفهوم عینی دست پیدا کنند. 🌾 دوم، آسیبی است که آدم مفهوم‌زده به خودش وارد می‌کند. او هیچ‌گاه نمی‌تواند لذت واقعی را از پدیده‌ها و موقعیت‌ها بچشد و بی‌واسطه آن‌ها را لمس کند. مفهوم‌زدگی همچون دردی ، همیشه واسطه‌ای است بین او و تجربه‌ها. ازطرف‌دیگر، او همیشه در ذهن خویش زندانی است. او تنها هنگامی آرامش می‌یابد که بتواند یک نظم مفهومی از مسئله در ذهنش بسازد و همین‌که چنین چیزی در ذهنش ساخت، خیالش راحت می‌شود. آن هنگام که دیگران در حال ارتباط عمیق و لذت از طبیعت و واقعیت هستند، او به نقاشی‌های ذهنی‌اش دلخوش است. ☘ عمق فاجعه اینجاست که نمی‌شود با حرف‌زدن و گفت‌وگو، آدم مفهوم‌زده را سر عقل آورد؛ چون او برای هر عیب و مشکلی که درونش دارد -حتی همین علم‌زدگی‌اش- یک چارچوب‌مفهومی قشنگ از قبل طراحی کرده! هرچه بگویی، او برایت ثابت می‌کند که نه‌تنها او مشکلی ندارد؛ بلکه خودت در اشکال غوطه‌وری و خبر نداری! مفهوم‌زدگی، چیزی از جنس سوفسطایی مطلق است! به قول ، سوفسطی یا منکر واقعیت، قابل گفت‌وگو نیست و تنها دلیل عملی می‌طلبد! تنها چیزی که شاید مفهوم‌زده را سر عقل بیاورد، این است که از خود واقعیت و عینیت، سیلی بخورد! ☘ خدا همه‌ی ما را -خصوصا ما طلبه‌ها را- از این بلای خانمان‌سوز نجات بدهد که امیدی جز به رحم او نیست: وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ 🌹 شاید حرف هم همین بود، آنجا که گفت: "کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ کار ما شاید این است  که در افسون گل سرخ باشیم اردو بزنیم..." 🌐 @aliebrahimpour_ir [۱۳۹۸.۰۱.۲۹]
عقل یشمی خال‌خال پشمی
#برش #ازکتاب 📘 #کتاب: #ساختار_انقلاب_های_علمی، #کوهن، نشر نو، مقدمه، ص۲۶. @aliebrahimpour_ir
📌 نظریه‌ها تا دیگران را راضی نکنند، نیستند؟! ✨ در سطح مباحث فلسفی، چطور موضع گیری کنیم؟ در مقدمه کتابش (مقدمه، ص۲۶) خیلی جالب تعیین می‌کند و به آسیب مهمی در مباحث علمی اشاره می کند. ✨ می گوید من نظر را می گویم و اصلا به قائل آن اشاره نمی کنم. به دو دلیل: اولا، نمی‌خواهم دعوا را شخصی کنم، اصل محتوا مراد من است؛ ثانیا، اگر اسم بیاورم، بلافاصله شخص می گوید تو نظر من را خوب نخواندی، خوب نفهمیدی و... . هرچند این حرفشان معمولا فقط یک ادعاست، اما اصلا من در کتابم، بنا بر کردن ندارم! من می خواهم حرف خودم را بزنم. ✨ به گمان من، یکی از مشکلات ما در -تاکیدم در است- این است که خود را ملزم می دانیم حتما و حتما حرف خود را حرف دیگران مطرح کنیم و خودمان را کنیم. در واقع نظریه، به جای اینکه از آن تغذیه کند، از و و غیر، تغذیه می کند. به جای اینکه محقق در هنگام نظریه پردازی به و جمع آوری کامل و و نگاه جامع بپردازد، به جست و جوی نظریات رقیب و تلاش برای رد آنها می پردازد. ✨ البته سخت است. هدف من اما تذکر به این مواجهه است که محقق می تواند -و بلکه، باید- خود را از این حصارها و اغلال رها کند و مستقیم و تک و تنها بدون اینکه تیم کِشی کند، حرف خودش را بزند. بعدا دیگرانی هستند که مقایسه و نقد کنند. @aliebrahimpour_ir
📌 نسبت و به نظرم این جملات مختصر استاد قائمی‌نیا را باید آب‌طلا نوشت. راحت و هرجایی گیر نمی‌آید. یک‌عمر/عمر‌ها به خاطر نفهمیدنش هدر رفته و می‌رود و خواهد رفت. ✴️ سوال: یکی از پرسش‌های مهم درباره‌ی آن است که باید از مبانی آغاز کرد یا از نظریه‌ها؟ نظر شما [استاد قائمی‌‌نیا] چیست؟ 💠 پاسخ: راه تولید علم از مبانی به سمت نظریه‌ها نیست. هیچ اندیشمندی ابتدا مبانی را تحلیل نکرده است تا بعد به نظریه برسد؛ البته مبانی در نظر اندیشمند اثرگذار است، این به آن دلیل است که مبانی در مقام نظریه‌پردازی به شکل ناخودآگاهی حضور دارد. چه‌بسا شخصی مبانی‌اش را شسته‌ورُفته می‌کند؛ اما در نظریه‌پردازی از آن‌ها عدول می‌کند. اصولا در مقام عینی و ملموس در رویارویی عینی با نظریه، خیلی از مبانی تعدیل می‌شوند. 📒 کتاب جستارهای در فلسفه‌های مضاف، مصاحبه با استاد علیرضا ، ص۴۹-۵۰. @aliebrahimpour_ir