eitaa logo
المحکمات
1.1هزار دنبال‌کننده
118 عکس
15 ویدیو
0 فایل
🌐المحکمات 🔰بازتاب اندیشه های استاد حجت الاسلام و المسلمین سید فرید موالی زاده 📜استاد درس خارج حوزه علمیه قم 📚نکات تفسیری براساس تفسیر المیزان 📙تبیین منظومه فقه الخمینی 📕بایسته های روش تحصیل در‌حوزه 📞 ارتباط با ادمین: @adminalmohkamat
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف ؟ (۲) ✍به قلم 2⃣ قسمت دوم 💠 در قسمت گذشته گفته شد ، سه دیدگاه در خصوص نسبت میان فقه و فلسفه (حکمت) وجود دارد : ا - دیدگاه تباین ب - دیدگاه تداخل ج - دیدگاه امتداد حکمت حال ، در این قسمت به شرح دیدگاه اول می پردازیم . 📗دیدگاه نخست (دیدگاه تباین)   🔹بر اساس این دیدگاه ، حوزه فلسفه و حکمت با حوزه فقه و احکام شرعی ، تباین تام دارند . دیدگاه تباین را می توان به دو گونه تقریر و شرح داد : 1⃣تقریر اول : تباین بر پایه ملکات نفسانی 🔸همواره در نگاه بسیاری از دانشمندان از زمان های گذشته ، میان علم فقه و علم فلسفه ، تقابلی شبه تضاد حاکم است . تقابلی که ناشی از رویارویی عقل با نقل و یا تعبد با تعقل می باشد . 🔹تعبد به معنای روحیه اطاعت پذیری بی چون و چرا ، و تعقل به معنای روحیه پذیرش با برهان ، دو ملکه از ملکات نفسانی انسان می باشند که در تضاد با همدیگرند . 📎لذا در نگاه این گروه از علما ، با توجه به شکل گیری فقه بر پایه تعبد محض، و پدیداری فلسفه بر تعقل محض ، فقه و فلسفه مثار آن کثرتی خواهند بود که همچون جنس الاجناس ها ، تباین به تمام ذات خواهند داشت بلکه بالاتر از آن ، سبب آسیب دیگری خواهند شد . روحیه لمّی و علت جوی فیلسوف اگر چه برای نیل به یقین برهانی ، قابل ستایش است اما در فقه ، خط قرمز فقیه می باشد . تعبد در فقه به معنای حرمت تلاش برای فهم مناطات احکام است در حالی که ابزار کار فیلسوف ، برهان لم است که از علت به معلول می رسد . 🔺این نگرش در میان هر دو گروه از فلاسفه و فقهاء ، طرفدارانی فراوان در طول تاریخ اسلام دارد ، و همانگونه که فلاسفه از پژوهش فقهی دوری می کنند ، فقهاء هم ، از گرایش به فلسفه و قواعد آن نهی کرده اند. این نگرش ناشی از عداوت فقها با فلسفه یا فلاسفه با فقه نیست بلکه ریشه در باور ایشان به ناسازگاری دو ملکه تعقل محض و تعبد محض در انسان دارد که در هر یک از دانش فقه و فلسفه نمود یافته است .     💢با توجه به این دیدگاه ، نمی توان فیلسوف بود و هم زمان به کار فقهی پرداخت ، و یا فقیه بود و هم زمان از گرایش فلسفی بهره داشت . فیلسوف با عقل و برهان ، سر و کار دارد که پای آن در فقه و استنباط احکام شرعی ، چوبین بُود ، و فقیه هم پیرو تعبد بی چون و چرا در احکام و تسامحات عرفی در موضوعات است که امری بیگانه با فضای فلسفه و سبب لنگ شدن پای فیلسوف خواهد شد . در نتیجه ، فقیه توانمند کسی است که بویی از فلسفه نشنیده باشد ، و فیلسوف نمونه هم باید خود را از انس با مقوله تعبد و تسامحات عرفی برهاند. 💠به یاد دارم در چند سال پیش از این در یکی از نشست های تربیتی ، یکی از اساتید حاضر در جلسه ، اصرار داشت که باید عموم جوانان را از مباحث فلسفی دور نگه داشت تا روحیه تعبد آن ها به احکام شرعی تضعیف نگردد و در امر تقلید از مجتهد دچار سستی نشوند . 🔸برخی از فقهاء با استناد به آیه شریفه «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ » (۲) بر این باورند که احکام شرعی و فقهی با زبان عرفی و همه فهم ابلاغ شده است که فیلسوف از فهم آن زبان ناتوان است و فلسفه سبب اعوجاج و کج فهمی در برداشت از متون دینی و شرعی می گردد . (۳) 📌بر این اساس، مصالحه ای نانوشته میان فقها و فلاسفه از گذشته دور تا عصر حاضر شکل گرفته که بر پایه آن هر کس در حوزه علمی و پژوهشی خود بدون تعرض به دیگری پیش رود و پژوهش کند .   🔹بنابراین در طول تاریخ علمی جهان تشیع ، شاهد دو گرایش و دو جریان علمی در میان دانشمندان اسلامی هستیم . یکی جریان علمی حکمت که دانش مادر آن فلسفه است ، و دیگری جریان علمی منقول که سردسته آن علم فقه می باشد . دانشمندانی همانند شیخ طوسی و شیخ مفید و سید مرتضی متخصص علوم فقه ، اصول ، تفسیر و کلام بوده اند ، و در برابر آنها ، فرهیختگانی همچون فارابی و بوعلی سینا و سهروردی که در حکمت نظری و عملی غرق بوده اند و علاوه بر فلسفه ، علوم ریاضی و طبیعی و اخلاق در زمینه های فردی و تدبیر منزل و سیاست مدن را هم فرا می گرفتند . 🖇البته اگر چه بزرگانی در طول تاریخ علمی جهان تشیع همچون علامه حلی و محقق و فاضل نراقی در هر دو فضای علمی تحقیق و پژوهش داشته اند ولی بر تباین فقه و فلسفه و عدم تاثیرگذاری بر هم اصرار داشته اند ، و خود هم تلاش می کردند مرز هر یک را نگه دارند . 🖊ان شااله ، ادامه بحث و شرح تقریر دوم دیدگاه تباین در بخش های آینده خواهد آمد ... پانویس : (۱) تضاد و تضایف در عنوان به معنای اعتباری آن است (۲) سوره ابراهیم ، ۴ (۳) مدارک العروه، اشتهاردی ، ج ۱ ، ص ۱۲۵ @almohkamat
🖊سلام علیکم بی زحمت از استاد سوال بفرمایید با توجه به اینکه دروس سطح رو خوب نخوندم والان به مقطع خارج رسیدم چکار کنم که هم بتونم گذشته رو جبران کنم و هم از مباحث خارج استفاده ببرم با تشکر از استاد محترم 🔰پاسخ : سلام علیکم برای جبران اقدام به تکرار فراگیری مواد درسی گذشته نکنید بلکه از روش (تعقیب مساله) ضعفهای علمی را جبران کنید . 📌این روش در پست های بعدی توضیح آن ارائه خواهد شد. @almohkamat
ادراکات اعتباری.mp3
2.12M
🎙 💠اگر می خواهید در وادی فقه و اصول وارد شوید حتما باید با مقولات ادراکات اعتباری آشنا شوید 📌ویژگی کتاب الشخص الاعتباری ... 🔰 تبیین میکنند. @almohkamat
❇️لیست تدریس ها استاد سید فرید موالی زاده ❇️سال تحصیلی 1402_1403 💢دروس موسسات فقهی: 1️⃣فقه العقود مبحث احکام الملک 2️⃣ مناهج الوصول الی علم الاصول جلد دوم باب ضد 3⃣ سیری در فلسفه علامه طباطبایی 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🖇 همچنین دروس: 📌انسان شناسی حکمی بر اساس رساله الانسان 📌و تمهیدالکفایه هم به مرور در کانال بارگزاری خواهد شد. @mavalyzade_ir
🖊حجاب و آزادی 5⃣نوشتار پنجم از سلسله بحث های «مساله حجاب» ✍به قلم: 🔹حجاب در اسلام نه تنها آزادی های فردی را سلب نمی کند بلکه به حفظ آزادی اجتماعی زن و به فعلیت رساندن آن کمک می کند . حجاب سبب می شود بانوان آزادانه و بدون ترس از آزارها ی مردان ، از حقوق اجتماعی خود در عرصه های علمی ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی بهره ببرند . 🖊آزادی اجتماعی و امنیت روانی : 🔸یکی از شرایط اصلی برخورداری افراد از آزادی اجتماعی ، حفظ امنیت روانی ایشان است . در آیه حجاب تعبیر « فَلاَ يُؤْذَيْنَ » آمده که نشان می دهد حفظ امنیت روانی زنان در اجتماع از علل اصلی تصویب قانون حجاب در اسلام است تا زنان آزادانه بتوانند از حقوق خود بهره مند گردند که رفتن به مسجد جهت عبادت ، از نمونه آنهاست . 📌زن در محیط های بی حجاب دو راه بیشتر ندارد : یا آنکه به جهت ترس از حضور در اجتماع ، عطای بهره مندی از حقوق اجتماعی را به لقایش ببخشد و اسیر کنج خانه شود ، یا آنکه دل نازک خود را به دریای اجتماع نا امن و بی رحم مردان زند و برای استفاده از حقوق اجتماعی خود ، آسیب های روانی و بدنی را به جان بخرد و در آخر مجبور به راه اندازی جنبش ( me too )1 شود که آنهم دسیسه ای است از سوی مردان برای جلوگیری از گرایش زنان به حجاب و پوشش . ⁉️پوشش ، حق یا تکلیف ؟ ❓پرسش : انتخاب نوع لباس و پوشش از حقوق طبیعی و اولیه هر انسانی است که اسلام با قانون حجاب ، سبب سلب این حق از زنان شده است ؟ ✅پاسخ : بر اساس آیه «يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً» (اعراف/26) ، خداوند متعال ، لباس را بر انسان فرو فرستاد تا هم اندام خاص خود را با آن بپوشانند ( يُوارِي سَوْآتِكُمْ ) ، و هم مایه زینت و زیبایی ایشان گردد ( وَ رِيشاً ) . 🖇با توجه به دو فایده ذکر شده در آیه شریفه ، انسان نسبت به لباس و پوش ش خود ، هم حق دارد و هم تکلیف . نسبت به اصل پوشش بر اساس موازین شرعی ، تکلیف دارد تا مرتکب گناه برهنگی نگردد ، و حق دارد لباسی انتخاب کند که مایه زیبایی و جمال او شود ؛ زیرا در کتاب اصول کافی آمده است : «انّ الله یُحِبّ الجَمَال و التَجَمُّل » . ( البته «تجمّل» با «تبرّج» تفاوت دارد و بانوان نباید گرفتار خودنمایی با حجاب گرد ن د که پدیده حجاب استایل ها در کشورهای اسلامی ، زمینه را برای بی حجابی فراهم می کند . در آینده به این موضوع خواهیم پرداخت) 📌بنابراین ، آزادی در انتخاب لباس و پوشش هیچ منافاتی با تصویب قوانینی در رابطه با حدود و نوع لباس نخواهد داشت ؛ زیرا موضوع پوشش و لباس با آنکه مربوط به احوالات فردی است اما از شئون حکمرانی هر جامعه ای بشمار می رود . 📚1 . me too جنبشی است در فضای مجازی برای نشان دادن شیوع گسترده تجاوز و آزار جنسی زنان به ویژه در محیط کار و محکوم کردن آن @almohkamat
هدایت شده از فقه الخمینی
تفاوت انسان شناسی با اومانیسم.mp3
6.31M
📌 تفاوت محوریت انسان در "اومانیسم" و "اسلام" در چیست؟ 💠 پاسخ را بشنوید! 🎙 استاد سید فرید موالی زاده @fegh_alkhomeini
☘اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یابِنْتَ رَسوُل ِ اللّه ِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یابِنْتَ فاطِمَهَ وَ خَدیجَهَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یابِنْتَ اَمیر ِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یابِنْتَ الْحَسَن ِ وَ الْحُسَیْن ِ اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللّه ِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللّه ِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یا عَمَّهَ وَلِیِّ اللّه ِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یابِنْتَ موُسَی بْن ِ جَعْفَر، وَ رَحْمَهُ اللّه ِ وَ بَرَکاتُهُ. 🍀اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ، عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّه ِ، وَ حَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ، وَ أَوَرَدْنا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ، وَ سَقانا بِکَأْس ِ جَدِّ کُمْ مِنْ یَد ِ عَلِی ِّ بْن ِ اَبی طالِب، صَلَواتُ اللّه عَلَیْکُمْ، أَسْئَلُ اللّه أَنْ یُر ِیَنا فیکُمُ السُّروُرَ وَ الْفَرَجَ، وَ أَنْ یَجْمَعَنا وَ إِیّاکُمْ فی زُمْرَه ِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد، صَلَّی اللّهُ عَلَیْه ِ وَ آلِه ِ، وَ أَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْر ِ فَتَکُمْ، إِنَّهُ وَلِیِّ قَدیرٌ. 🌱یا سَیِّدی، اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَ الدّارَ الْآخِرَهِ. یا فاطِمَهُ ا ِشْفَعی لی فِی الْجَنَّه ِ، فَا ِنَّ لَکَ عِنْدَاللّْه ِ شَأْناً مِنَ الشَّأْن ِ  🌹سالروز ورود سلام الله علیها به قم مبارک باد. @almohkamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️چگونه ضعف علمی در گذشته را جبران کنیم ؟ ✍به قلم استاد موالی زاده: 🖊مقدمه: اگر در نظرمان کتابی از کتب درسی گذشته یا ماده ای از مواد درسی را با آنکه در جلسه درسی آن شرکت کرده ایم ، به خوبی فرا نگرفته ایم ، تصمیم به تکرار آن کتاب نگیریم و وضعیت کنونی تحصیلی خود را تغییر ندهیم ؛ زیرا این روش به طولانی شدن دوره تحصیل منجر می شود که نتیجه آن افسردگی علمی است . 📌ما نیازمند «احیاء» و «ترمیم» و «نوسازی» معلومات گذشته هستیم . لذا باید به جای «مراجعه ترتیبی» به کتاب ها ، به «مراجعه هدفمند» روی آوریم . مراجعه هدفمند نیز با روش «تعقیب مساله» میسر خواهد بود که روشی آموزشی ـ پژوهشی است . 🖊روش «تعقیب مساله» : هر مساله علمی در هر دانشی که در وضعیت کنونی تحصیل به فراگیری آن مشغول هستیم ، دارای یک منظومه محتوایی است که فهم عمیق آن به کشف آن منظومه وابسته است . 💠نگاه منظومه ای به یک مساله شامل ابعاد زیر است : 1⃣تحریر محل نزاع جهت بیان هندسه مساله 2⃣مبادی تصوری،تصدیقی و پیش نیازها 3⃣مبانی کلی برای جهت استدلالی مساله ⁉️پرسش : برای دست یابی به ابعاد سه گانه بالا ، چه باید کرد ؟ به چه منابعی مراجعه کنیم ؟ ✅پاسخ : نخست باید به کتاب های گذشته خود مراجعه کنیم و سه گانه های مورد نیاز مساله را از آن کتاب ها استخراج کنیم .در این فرآیند مجبور می شویم ابهامات علمی خود را رفع کنیم . قطعا در برخی موارد برای فهم مطلب مراجعه شده ، نیاز به مراجعه دیگری در آن کتاب درسی یا کتاب درسی دیگر پیدا می کنیم . و این سلسله مراجعه ها تا فهم کامل همه ابعاد ادامه دارد . 🔰پس از تکرار این روش و تمرکز بر آن در یک بازه زمانی ، به درجه بالایی از توانایی و تسلط علمی دست می یابیم که به توفیق الهی و عنایت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ سبب جهش در کسب مدارج بالای علمی خواهد شد . ⚠️البته اگر روش «تعقیب مساله» در کارگاه علمی با نظارت استاد صورت پذیرد ، بی شک از راندمان بالاتری برخوردار خواهد شد .   @almohkamat
✍️ غرر آیات در تفسیر المیزان (1️⃣) 🔰 به قلم : مقدمه 🔷 علامه طباطبائی در تفسیر المیزان برخی از آیات قرآن را با عنوان «غرر الآیات» به معنای آیات درخشان و راهگشا توصیف می کند که نشان از جایگاه ویژه و برتر آن آیات شریفه نسبت به دیگر آیات دارد . البته این برتری به جهت فصاحت و بلاغت و شیوایی در سخن نبوده بلکه درخشندگی این آیات به سبب بیان مسائل توحید و چگونگی ارتباط ذات پروردگار با جهان خلقت می باشد . آیات مذکور را باید در بالادست همه ی آموزه ها و اندیشه های دین اسلام جای داد و بر اساس آنها به تفصیل و بسط تعالیم دینی پرداخت . 🔸آیت اله جوادی آملی در توضیح جایگاه غرر آیات در نگاه علامه طباطبائی می فرماید : « درخشش چشمگير آنها(غرر آیات) راهگشاى بسيارى از آيات ديگر قرآن بود بلكه پايه محكمى براى حلّ بسيارى از احاديث خواهد بود ... » 📌ایشان پس از اشاره به مبنای علامه طباطبائی مبنی بر بازگشت همه معارف دینی اعم از عقائد ، اخلاق و احکام شرعی به توحید ، اینچنین آیاتی را بیانگر ضرورت ارتباط میان جهان بینی با ایدئولوژی دانسته اند . 💠غرر آیات تنها به بحث از وجود ذات پروردگار و اصل توحید و ضرورت باور و اعتقاد توحیدی نمی پردازند بلکه قواعد کلی ضرورت و چگونگی توحیدی شدن زندگی فردی و اجتماعی انسان را بیان می کنند . 🖇بدین ترتیب ، در سایه غرر آیات و به واسطه آشنا شدن با این آیات کلیدی ، می توان مبانی امتداد توحید در متن زندگی بشری را طراحی کرد تا زمینه ارائه فرآیند امتداد عملیاتی توحید فراهم گردد . 🔺بدون توجه و ملاحظه غرر آیات و همچنین غرر احادیث اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نه تنها نمی توان به انسان شناسی قرآنی و ژرفای اندیشه امامت و ولایت انسان کامل و حقیقت بعثت پیامبر و همچنین معاد ، قیامت و برزخ و شئون آن پی برد بلکه در حوزه علوم انسانی اسلامی و تولید علم دینی و ارائه مکتب اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی اسلامی نیز توفیقی حاصل نخواهد شد . 🔶 در این سلسله مباحث تلاش شده به برخی از غرر آیات مذکور در تفسیر المیزان اشاره شود تا در ماه بهار قرآن ، در کنار تلاوت روزانه بتوان زمینه مطالعه عمیق تر نسبت به قرآن فراهم گردد . ⬅️ در نوشتار بعدی ان شااله در محضر آیه «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» حجر/21 به عنوان یکی از غرر الآیات خواهیم بود و به بیان نکات آن آیه شریفه خواهیم پرداخت . 👈ادامه دارد ... @almohkamat
📚 ماهیت اعتباری فقه : ضد فلسفه یا ... ؟ ✍️ به قلم : 3️⃣گفتار سوم از مقاله فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف ؟ 💠 گفته شد ، سه دیدگاه در خصوص نسبت میان فقه و فلسفه (حکمت) وجود دارد : ا - دیدگاه تباین ب - دیدگاه تداخل ج - دیدگاه امتداد حکمت 📌 و اما شرح تقریر دوم دیدگاه اول : 2️⃣تقریر دوم : تباین بر پایه جنس ادراکات انسان 🔹برخی از فقهای معاصر ، تباین و دوگانگی و لزوم جداسازی میان فقه و ‌فلسفه را به سبب تفاوت جنس مسائل هر یک می دانند . مسائل فلسفی از جنس ادراکات حقیقی ، و جنس مسائل فقهی از ادراکات اعتباری (قراردادی) است ، از این رو ، برای جلوگیری از اشتباه فاحش خلط حقیقت و اعتبار ، باید مرز فقه را از فلسفه و حکمت جدا کرد تا تداخل و درهم آمیختگی رخ ندهد . 💢در نقد این دیدگاه باید گفت ، پافشاری بر جداسازی میان اعتباریات و حقایق با وجود درستی آن ، به معنای گسست کامل فقه و فلسفه از همدیگر نمی باشد . سزاوار بود قائلین به این دیدگاه ، مسیر اساتید خود را ناقص رها نمی کردند . بر اساس گفته شهید مطهری ، شرح و بسط تفکیک ادراکات اعتباری از حقیقی برای اولین بار توسط امام خمینی و علامه طباطبایی به گونه ای منحصر بفرد صورت پذیرفته که در شرق و غرب سابقه نداشته است. با این وجود ، این دو بزرگوار ، فقه را در امتداد فلسفه می دانند و بر این مطلب اصرار دارند . 🔸در لزوم تفکیک میان ادراکات حقیقی از اعتباری باید گفت : ادراکات اعتباری تابع نیازهای بشر بر اساس دو اصل زیستی «اصل کوشش برای حیات» و «اصل انطباق با محیط » است اما ادراکات حقیقی تابع تکوین و واقعیت جهان هستی می باشد . ادراکات حقیقی در قیاس با واقعیت خود به عنوان محکی ، قابلیت اتصاف به صدق و کذب دارند اما ادراکات اعتباری ، ثبوتی ندارند تا در قیاس با آن قابلیت صدق و کذب داشته باشند بلکه تنها با غرض خود سنجیده می شوند که در این صورت اعتبار و قرارداد بدون غرض ، لغو خواهد بود . 🖇بنابراین ، تنها محذور در ادراکات اعتباری لغویت است برخلاف ادراکات حقیقی که محذور در آنها استحاله های عقلی مانند دور و تسلسل ، اجتماع ضدین و مثلین و نقیضین ، تقدم الشئ علی نفسه ، معلول بلا علت ، انقلاب در ذات و ... هستند . در ادراکات حقیقی تنها یقین برهانی (بالمعنی الاخص) ناشی از جریان برهان بر پایه علیت ملاک است اما در ادراکات اعتباری ، قانون علیت جاری نمی شود و از همین جاست که برهان و یقین برهانی نیز منتفی خواهد شد . در ادراکات اعتباری ، قضاوت با عقل عرفی است اما در ادراکات حقیقی ، عقل فلسفی حکم می کند . 🔹بنابراین ارتباط ادراکات حقیقی با ادراکات اعتباری ، تولیدی نیست اما این به معنای گسست کامل نیست بلکه ادراکات حقیقی و اعتباری - بر اساس تعبیر شهید مطهری - ارتباطی منطقی با هم دارند که در آینده بیان خواهد شد ... 📌ان شا اله ، ادامه بحث و شرح دیدگاه دوم در بخش آینده خواهد داد .... @almohkamat