✍️ غرر آیات در تفسیر المیزان (1️⃣)
🔰 به قلم #استاد_موالی_زاده:
مقدمه
🔷 علامه طباطبائی در تفسیر المیزان برخی از آیات قرآن را با عنوان «غرر الآیات» به معنای آیات درخشان و راهگشا توصیف می کند که نشان از جایگاه ویژه و برتر آن آیات شریفه نسبت به دیگر آیات دارد . البته این برتری به جهت فصاحت و بلاغت و شیوایی در سخن نبوده بلکه درخشندگی این آیات به سبب بیان مسائل توحید و چگونگی ارتباط ذات پروردگار با جهان خلقت می باشد . آیات مذکور را باید در بالادست همه ی آموزه ها و اندیشه های دین اسلام جای داد و بر اساس آنها به تفصیل و بسط تعالیم دینی پرداخت .
🔸آیت اله جوادی آملی در توضیح جایگاه غرر آیات در نگاه علامه طباطبائی می فرماید : « درخشش چشمگير آنها(غرر آیات) راهگشاى بسيارى از آيات ديگر قرآن بود بلكه پايه محكمى براى حلّ بسيارى از احاديث خواهد بود ... »
📌ایشان پس از اشاره به مبنای علامه طباطبائی مبنی بر بازگشت همه معارف دینی اعم از عقائد ، اخلاق و احکام شرعی به توحید ، اینچنین آیاتی را بیانگر ضرورت ارتباط میان جهان بینی با ایدئولوژی دانسته اند .
💠غرر آیات تنها به بحث از وجود ذات پروردگار و اصل توحید و ضرورت باور و اعتقاد توحیدی نمی پردازند بلکه قواعد کلی ضرورت و چگونگی توحیدی شدن زندگی فردی و اجتماعی انسان را بیان می کنند .
🖇بدین ترتیب ، در سایه غرر آیات و به واسطه آشنا شدن با این آیات کلیدی ، می توان مبانی امتداد توحید در متن زندگی بشری را طراحی کرد تا زمینه ارائه فرآیند امتداد عملیاتی توحید فراهم گردد .
🔺بدون توجه و ملاحظه غرر آیات و همچنین غرر احادیث اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نه تنها نمی توان به انسان شناسی قرآنی و ژرفای اندیشه امامت و ولایت انسان کامل و حقیقت بعثت پیامبر و همچنین معاد ، قیامت و برزخ و شئون آن پی برد بلکه در حوزه علوم انسانی اسلامی و تولید علم دینی و ارائه مکتب اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی اسلامی نیز توفیقی حاصل نخواهد شد .
🔶 در این سلسله مباحث تلاش شده به برخی از غرر آیات مذکور در تفسیر المیزان اشاره شود تا در ماه بهار قرآن ، در کنار تلاوت روزانه بتوان زمینه مطالعه عمیق تر نسبت به قرآن فراهم گردد .
⬅️ در نوشتار بعدی ان شااله در محضر آیه «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» حجر/21 به عنوان یکی از غرر الآیات خواهیم بود و به بیان نکات آن آیه شریفه خواهیم پرداخت .
👈ادامه دارد ...
#علامه_طباطبائی
#تفسیر_المیزان
#امتداد_توحید
#غرر_آیات
@almohkamat
📚 ماهیت اعتباری فقه : ضد فلسفه یا ... ؟
✍️ به قلم #استاد_موالی_زاده:
3️⃣گفتار سوم از مقاله فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف ؟
💠 گفته شد ، سه دیدگاه در خصوص نسبت میان فقه و فلسفه (حکمت) وجود دارد :
ا - دیدگاه تباین
ب - دیدگاه تداخل
ج - دیدگاه امتداد حکمت
📌 و اما شرح تقریر دوم دیدگاه اول :
2️⃣تقریر دوم : تباین بر پایه جنس ادراکات انسان
🔹برخی از فقهای معاصر ، تباین و دوگانگی و لزوم جداسازی میان فقه و فلسفه را به سبب تفاوت جنس مسائل هر یک می دانند .
مسائل فلسفی از جنس ادراکات حقیقی ، و جنس مسائل فقهی از ادراکات اعتباری (قراردادی) است ، از این رو ، برای جلوگیری از اشتباه فاحش خلط حقیقت و اعتبار ، باید مرز فقه را از فلسفه و حکمت جدا کرد تا تداخل و درهم آمیختگی رخ ندهد .
💢در نقد این دیدگاه باید گفت ،
پافشاری بر جداسازی میان اعتباریات و حقایق با وجود درستی آن ، به معنای گسست کامل فقه و فلسفه از همدیگر نمی باشد . سزاوار بود قائلین به این دیدگاه ، مسیر اساتید خود را ناقص رها نمی کردند .
بر اساس گفته شهید مطهری ، شرح و بسط تفکیک ادراکات اعتباری از حقیقی برای اولین بار توسط امام خمینی و علامه طباطبایی به گونه ای منحصر بفرد صورت پذیرفته که در شرق و غرب سابقه نداشته است. با این وجود ، این دو بزرگوار ، فقه را در امتداد فلسفه می دانند و بر این مطلب اصرار دارند .
🔸در لزوم تفکیک میان ادراکات حقیقی از اعتباری باید گفت :
ادراکات اعتباری تابع نیازهای بشر بر اساس دو اصل زیستی «اصل کوشش برای حیات» و «اصل انطباق با محیط » است اما ادراکات حقیقی تابع تکوین و واقعیت جهان هستی می باشد .
ادراکات حقیقی در قیاس با واقعیت خود به عنوان محکی ، قابلیت اتصاف به صدق و کذب دارند اما ادراکات اعتباری ، ثبوتی ندارند تا در قیاس با آن قابلیت صدق و کذب داشته باشند بلکه تنها با غرض خود سنجیده می شوند که در این صورت اعتبار و قرارداد بدون غرض ، لغو خواهد بود .
🖇بنابراین ، تنها محذور در ادراکات اعتباری لغویت است برخلاف ادراکات حقیقی که محذور در آنها استحاله های عقلی مانند دور و تسلسل ، اجتماع ضدین و مثلین و نقیضین ، تقدم الشئ علی نفسه ، معلول بلا علت ، انقلاب در ذات و ... هستند .
در ادراکات حقیقی تنها یقین برهانی (بالمعنی الاخص) ناشی از جریان برهان بر پایه علیت ملاک است اما در ادراکات اعتباری ، قانون علیت جاری نمی شود و از همین جاست که برهان و یقین برهانی نیز منتفی خواهد شد .
در ادراکات اعتباری ، قضاوت با عقل عرفی است اما در ادراکات حقیقی ، عقل فلسفی حکم می کند .
🔹بنابراین ارتباط ادراکات حقیقی با ادراکات اعتباری ، تولیدی نیست اما این به معنای گسست کامل نیست بلکه ادراکات حقیقی و اعتباری - بر اساس تعبیر شهید مطهری - ارتباطی منطقی با هم دارند که در آینده بیان خواهد شد ...
📌ان شا اله ، ادامه بحث و شرح دیدگاه دوم در بخش آینده خواهد داد ....
#امتداد_حکمت
#تولید_علم
#علوم_انسانی_اسلامی
#فقه_منظومه_ای
#فقه_و_فلسفه_تضاد_یا_تضایف
@almohkamat
🖊تبویب فقه بر پایه نقشه فطرت در نگاه امام خمینی
💠دستورات دین ، بر طبق نقشه فطرت بنا شده، و احكام الهى به دو مقصد منقسم شود :
1⃣مقصد اصلی و استقلالی : توجه دادن به كمال مطلق، كه حق و شئون ذاتيّه و صفاتيّه و افعاليّه او است ... بسيارى از فروع احكام از قبيل صلاة و حج، به اين مقصد مربوط است .
2⃣مقصد فرعی و تبعی: تنفر دادن از طبيعت ... و عمده ابواب ارتياض و سلوك، و كثيرى از فروع شرعيات از قبيل صوم و صدقات واجبه و مستحبه، و تقوا و ترك معاصى به آن رجوع كند.
📚(برگرفته از کتاب شرح حديث جنود عقل و جهل ص 79 )
#فقه
#فطرت
#امام_خمینی
@almohkamat
🗂#فهرست
📝#مجموعه_آثار_نوشتاری با موضوع سلسله بحث های مسأله حجاب
🖊 استاد حجت الاسلام سید فرید موالی زاده
💢رفع حجاب با حجاب
https://eitaa.com/almohkamat/198
💢حجاب ، ارمغان بهشتی آدم و حوا
https://eitaa.com/almohkamat/206
💢حجاب ، آیینه جلال و جمال الهی
https://eitaa.com/almohkamat/209
💢حجاب متصوفانه و حجاب متمدنانه
https://eitaa.com/almohkamat/216
💢حجاب و آزادی
https://eitaa.com/almohkamat/231
💢حجاب و عشق
https://eitaa.com/almohkamat/297
#حجاب
#استاد_موالی_زاده
@almohkamat
💠راز های بیت المقدس
🖊از صلیبیون تا صهیون
🖊تقابل توحید و کفر در بیت المقدس
✍️به قلم #استاد_موالی_زاده
#فلسطین
#قدس
#طوفان_الاقصی
@almohkamat
المحکمات
💠راز های بیت المقدس 🖊از صلیبیون تا صهیون 🖊تقابل توحید و کفر در بیت المقدس ✍️به قلم #استاد_موالی
💠راز های بیت المقدس
🖊از صلیبیون تا صهیون
✍️به قلم #استاد_موالی_زاده
با مطالعه تاریخ می یابیم تلاش برای اشغال سرزمین بیت المقدس با روش های جنایتکارانه و ضد انسانی اختصاص به یهود صهیونیسم در 70 سال گذشته ندارد بلکه نخست از صلیبیون مسیحی آغاز شد . آنها در قرن 11 و 12 م از سرتاسر اروپا برای به چنگ آوردن قدس به فلسطین گسیل داده شدند و در طی دویست سال جنگ با مسلمانان ، از هیچ جنایتی در حقّ ایشان دریغ نورزیدند .کشتار مسلمانان بیت المقدس در سال 1099 م که در طی یک هفته بیش از شصت هزار نفر را از دم تیغ گذارندند . و در سال 1191 م کشتار شهر عکا در فلسطین را راه انداختند .
💢اگر چه صلیبیون از مسلمانان شکست خوردند و قدس دوباره به آغوش اسلام بازگشت اما خیال تصرف قدس از ذهن اروپاییان هیچگاه پاک نشد . یکی از فرماندهان ارتش متّفقين، پس از شكست عثمانى و ورود به بيتالمقدّس گفت : «امروز جنگهاى صليبى به پايان رسيد» .
🖊تقابل توحید و کفر در بیت المقدس :
⁉️پرسش ـ چه رازی در سرزمین بیت المقدس نهفته است که طاغوت یک بار در لباس صلیبیسم مسیحی و بار دیگر در لباس صهیونیسم یهودی ، از دوره ظهور اسلام در فلسطین تا به امروز در پی اشغال قدس می باشد ؟ «قدس» چه ویژگی دارد که جبهه طاغوت با راه انداختن حمام خون و کشتار وحشیانه کودکان و زنان و مسلمانان بی دفاع در صدد تخلیه این منطقه از مسلمانان و موحدان و تهجیر ایشان است ؟
🔰 پاسخ ـ نخست این گفته امام خمینی را با نگاهی ژرف بخوانیم :
«مسئله قدس يك مسئله شخصى نيست، ... بلكه حادثهاى است براى موحدين جهان و مؤمنان اعصار گذشته و حال و آينده، از روزى كه مسجد الاقصى پىريزى شد تا آن گاه كه اين سياره در نظام هستى در گردش است» .(صحیفه نور/ج16/ص190)
📌بی شک امام خمینی به سبب جنبه اقتصادی یا سیاسی یا موقعیت جغرافیایی و یا اجتماعی و باستانی سرزمین قدس ، آن را برای موحدان جهان تا روز قیامت ارزشمند نمی داند بلکه آنچه برای موحدان و مومنان ارزش دارد ، بُعد توحیدی این سرزمین است .
🔹در نگاه امام خمینی ، «قدس» تنها مساله ای سیاسی یا امنیتی یا اخلاقی و انسانی نیست بلکه نماد مواجهه کفر و طاغوت با توحید می باشد که جبهه شیطان در پی توحید زدایی و تبدیل آن به مرکز کفر و الحاد می باشد . نمونه آن استقبال رژیم صهیونیستی از استقرار بهاییت و بیت العدل در آنجاست . لذا اگر ساکنان اصلی آن منطقه ناصبی بودند ، قطعا به جای آوارگی ، مورد استقبال آن رژیم منحوس قرار می گرفتند .
🔶به نظر می آید این نگاه امام (ره) باطنی هم دارد که برگرفته از آیه معراج می باشد : «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا »
📌با این نگاه بلند حضرت امام به قضیه فلسطین دیگر جایی برای طرح شبهات و ایرادات ملی گرایانه و یا حتی مذهبی باقی نمی ماند .
#فلسطین
#قدس
#طوفان_الاقصی
@almohkamat
المحکمات
✍️ غرر آیات در تفسیر المیزان (1️⃣) 🔰 به قلم #استاد_موالی_زاده: مقدمه 🔷 علامه طباطبائی در تفسیر ال
📙رابطه مُلک و ملکوت در قرآن (تطابق عوالم)
✍️به قلم استاد موالی زاده
2️⃣بخش دوم از مقاله (غرر آیات در تفسیر المیزان)
💠تفسیر آیه «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» الحجر/21
🔷علامه طباطبائی این آیه شریفه را یکی از نمونه های «غرر الآیات» معرفی می کند که در برگیرنده حقائقی بس شگرف می باشد . آیه مذکور شاخص ترین آیه در مجموعه «آیات القدر» است که البته ، علامه همه آنها را از غرر آیات دانسته است . آیاتی همچون :
➖«إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» القمر/49،
➖«وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً»الفرقان/2 ،
➖«قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً»الطلاق/3 ،
➖«الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى» الأعلى/3
که بیانگر توحید ربوبی و نظام حاکم بر همه پدیده های جهان می باشد .
🔷علامه طباطبائی ، آیه «نزول خزائن» را یک قانون کلی هستی شناسی می داند که در آن چگونگی خلقت اشیاء توسط پروردگار ، ارتباط مُلک اشیاء با ملکوت آنها و ویژگی های جهان ملک و جهان ملکوت روشن گشته است .
🔸بر اساس این آیه ، همه پدیده ها و حوادث جهان مادی ، نازل شده جهان بالا هستند . تعبیر قرآن به نزول در خصوص آهن ، پوشاک ، پر پرندگان و چارپایان با این آیه توضیح داده می شود :
➖«و أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ» حدید/25
➖«يا بَني آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشا» اعراف /26
➖«و أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ» زمر/6
🔷همچنین این آیه یک قانون کلی انسان شناسی نیز می باشد که بر پایه آن می توان جایگاه انسان در عالم الست و قوس نزول و صعود او ، مرگ و حشر و نشر او را توضیح داد . می توان مقامات انسان کامل مانند نزول وحی ، تنزیل ملائکه ، ولایت تکوینی ، هدایت تکوینی ، معراج ، عصمت ، معجزه و رویت ملکوت را شرح داد .
⬅️ از این رو ، علامه طباطبائی در جای جای تفسیر خود جهت تبیین آیات دیگر و حل بسیاری از مسائل معرفتی ، از این آیه بهره های فراوان برده است .
🔷بر اساس این آیه هر شئ و پدیده ای در جهان مادی ، خزانه اصلی و حقیقت و باطن آن در جهان غیب و ملکوت می باشد که خداوند متعال به اندازه استعدادش ، در جهان مادی نازلش کرده است .
🔸و اما در چگونگی این نزول ، با توجه به آنکه ضمیر در عبارت «ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ» به « خزائن» برمی گردد ، باید گفت خزائن خود نازل می شوند نه آنکه شئ از خزائن جدا می شود و نازل می گردد .
🔸از این رو ، نزول به نحو تجلی است نه تجافی . یعنی نزول از جهان ملکوت به جهان ملک نیست ، تا سبب گسست میان مبداء و مقصد گردد ، چیزی جدا و یا کم و حتی خارج نمی شود بلکه شئ نازل شده با منبع و مخزن خود رابطه ای حقیقی از سنخ حقیقت و رقیقت میان جهان مُلک با ملکوت دارد . ملکوت باطن مُلک ظاهری است . مُلک رتبه پایین تری از ملکوت می باشد . بدین ترتیب ، اصل اشیاء در بالا و عالم غیب است و آنچه در پایین و عالم شهادت وجود دارد ، سایه و فیض و صورتی بیش نیست .
👈«صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی»
🔷در آیه «نزول خزائن» از اینکه ویژگی «قدر معلوم» و محدودیت به تعینات برای هر شئ پس از نزول گفته شده ، روشن می گردد که اشیاء در رتبه خزائن که در جهان ملکوت هستند ، غیر محدود و مطلق و دارای «وجود سعی» می باشند .
🔸از این رو ، کثرت در ملکوت عددی نیست بلکه تعدد درجات وجودی می باشد ؛ زیرا عدد نشان از محدودیت دارد و هر عددی محدود به یک واحد بالاتر از خود است .
🔹همچنین از تعبیر «عندنا» برای خزائن بر اساس آیه «ما عند الله باق » ، برمی آید که وجود ملکوتی اشیاء ، زوال ناپذیر و ثابت و بدون تغییر و حرکت می باشد .
👈ادامه دارد ...
#علامه_طباطبائی
#تفسیر_المیزان
#امتداد_توحید
#غرر_آیات
@almohkamat
المحکمات
📚 ماهیت اعتباری فقه : ضد فلسفه یا ... ؟ ✍️ به قلم #استاد_موالی_زاده: 3️⃣گفتار سوم از مقاله فقه و ف
📙جمع مکسّر فقه و فلسفه ...
✍️ نوشتاری از #استاد_موالی_زاده
4️⃣گفتار چهار از مقاله فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف ؟
💠 گفته شد ، ۳ دیدگاه در خصوص نسبت میان فقه و فلسفه(حکمت) وجود دارد :
ا - دیدگاه تباین
ب - دیدگاه تداخل
ج - دیدگاه امتداد حکمت
⬅️و اما شرح دیدگاه دوم (دیدگاه تداخل)
🔹بهره گیری از قواعد فلسفی در فقه پس از افول تفکر اخباری گری در حوزه علمیه رواج پیدا کرد .
علمای شیعه راه مقابله با اخباری گری و جمود گرایی را در گسترش و تعمیق فقه و اصول فقه و تقویت عنصر اجتهاد در جهان تشیع یافتند . بزرگان شیعه برای نیل به این هدف ، به تقویت بُعد معقول در حوزه فقه ، پرداختند .
از این رو ، به فلسفه صدرایی و سینوی روی آوردند . البته این دغدغه نخست در اصول فقه پدید آمد و پس از آن به حوزه فقه هم کشانده شد .
🔸یکی از عوامل پیشرفت و گسترش علم اصول در دوره پسا اخباری گری ، بهره گیری از مباحث فلسفی است که نخستین بار در زمان وحید بهبهانی و شاگردان ایشان مانند میرزای قمی ، صاحب فصول و صاحب هدایه المسترشدین رخ داد ، شیخ انصاری این مسیر را در به کارگیری قواعد فلسفی در میان مباحث اصول عملیه و استصحاب ادامه داد ، و در دوره آخوند خراسانی و شاگردان ایشان به اوج خود رسید .
🔹فلسفه آنچنان در اصول فقه رسوخ کرد که به تعبیر شهید صدر ، از مصادر و منابع اصلی آن بشمار رفت همانگونه که در دوره خواجه نصیر الدین طوسی ، فلسفه در کلام اشراب شد و ماهیت کلام را از جدل به برهان تغییر داد .
🔺شیخ انصاری ـ به اذعان شهید مطهری ـ برای نخستین بار قضایای حقیقی و خارجی را در فضای اصول و فقه وارد کرد .
از ویژگی معقول ثانی فلسفی در توضیح ماهیت حکم وضعی و همچنین در تبیین تفاوت شرط و جزء در مرکبات شرعی استفاده کرد .
در مکاسب بیع ، بارها از قاعده علیت با نگاه فلسفی محض ، بهره برد . برای گریز از استحاله های فلسفی در مسائل فقهی ، به دنبال راه چاره می گشت . و اینگونه آموخته های فلسفی خود در نزد ملا هادی سبزواری را به نمایش گذاشت .
🔸آخوند خراسانی نیز از پیشگامان رواج فلسفه در فقه و اصول می باشد .
کتاب کفایه ایشان ، از ابتدا تا انتها ، مالامال از مسائل فلسفی است . مسائلی همچون اصالت وجود یا ماهیت ، تشکیک در وجود ، وجود ربطی و مستقل ، تشخص به وجود ، وجود ذهنی ، علت و معلول ، قاعده الواحد ، حرکت جوهری توسطی و قطعی ، زمان ، احکام ماهیت ، مقولات عشر ، معقول ثانی فلسفی ، نسبت کلی و فرد ، دور و تسلسل ، احکام عدم ، عرض ذاتی ، مباحث انسان شناسی در زمینه اراده و اختیار ، در این کتاب به چشم می خورد به گونه ای که ناآشنای به فلسفه از مباحث اصولی این کتاب طَرفی نمی بندد و بهره ای نمی برد .
🔰فضای بهره گیری از فلسفه در فقه و اصول تاکنون نیز ادامه دارد تا جایی که در کتب فقهی آیت اله خوئی ، با اندک جستجویی می توان به راحتی مسائل فلسفی را مورد استناد ایشان را یافت .
⬅️رسوخ فلسفه در فقه ، اگر چه توانست دیوار بلند میان فقه و فلسفه را تا حدودی ویران سازد اما اشتباه فاحش خلط میان ادراکات حقیقی و اعتباری را گسترش داد که در خارج کردن قطار فقه و اصول از مسیر عقلایی خود ، نقش بسزایی داشت .
ادامه دارد ...
#امتداد_حکمت
#تولید_علم
#علوم_انسانی_اسلامی
#فقه_منظومه_ای
@almohkamat
🖊مقام معظم رهبری می فرماید :
🔹« امام بزرگوار ما آنگونه كه من از بزرگان خودمان شنيدهام، از جوانى در اين حرم مطهّر حضرت معصومه عبادت ميكرد.
🔶مرحوم آميرزا جواد آقاى تهرانى در مشهد، سالها قبل از انقلاب براى ما نقل ميكرد؛ ميگفت من رفتم قم به عنوان طلبه؛ حرم كه مشّرف ميشدم، هر روز يك چهرهى نورانى، يك مرد محترم، يك جوان نورانى، يك سيد نورانى را ميديدم كه غرق در عبادت است. ميگفت از نورانيت و عبادت او دل من مجذوب شد؛ پرسيدم ايشان كىاند؟ گفتند ايشان حاج آقا روحاللَّه خمينى هستند.
📌اين مربوط به زمانى است كه امام بزرگوار ما ، هنوز سى سال از عمرشان نگذشته بود. آرى؛ همان عبادتها و همان توجّهات و همان ارتباط و اتّصال با معدن نورانيت غيب الهى و اولياى الهى، همين نتايج را هم دارد. »
📚بيانات در جمع اساتيد، فضلا و طلاب حوزه علميه قم در مدرسه فيضیه در 14/07/1379
🏴 #وفات_حضرت_معصومه سلام الله علیها تسلیت باد.
@almohkamat
📙"کن فیکون" در عالم امر و ملکوت
✍️ به قلم #استاد_موالی_زاده
3️⃣بخش سوم از مقاله (غرر آیات در تفسیر المیزان)
💠«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
🔷علامه طباطبائی این آیه شریفه را یکی دیگر از نمونه های «غرر الآیات» معرفی می کند که در برگیرنده حقائقی بس شگرف می باشد که نقش بنیادین در شکل گیری نگاه توحیدی به جهان هستی دارد .
🔹در این آیه شریفه سخن از «ملکوت» و ویژگی های آن به میان آمده است . شناخت عالم ملکوت و ویژگی های آن علاوه بر حیث هستی شناسی ، شرط اصلی انسان شناسی و معرفت النفس می باشد .
🔹علامه در تفسیر آیه «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي» إسراء/ 85 ، روح انسان را از سنخ عالم امر و ملکوت دانسته که با جهان مادی ارتباط دارد .
🔹همچنین با توجه به آیه «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ»سجدة/ 24 ، هدایت گری امام ، از سنخ هدایت تکوینی به عالم امر و ملکوت می باشد .
🔶در نگاه معرفتی قرآن ، جهان هستی همانند سکه ای است که یک روی آن عالم امر و ملکوت ، و روی دیگر آن عالم خلق و مُلک می باشد . «اَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ »اعراف/54 . عالم امر ، وجود اشیاء است از جهت استناد مستقیم به ذات پروردگار ، و عالم خلق وجود اشیاء با توجه به وساطت اسباب می باشد (المیزان / ج 13 / ص 197)
🔰اگر بخواهیم تصوری از عالم امر و ملکوت داشته باشیم باید جهانی را در نظر بگیریم که زمان و مکان ندارد . تغییر و حرکت و تبدل و دگرگونی در آن یافت نمی شود . بر خلاف عالم خلق که اشیاء در آن محدود به زمان و مکان هستند و بر اساس قوانین حرکت و زمان ، تغییر می کنند . «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ» از آنجا که زمان هست ، حدوث و پیدایش در عمود زمان و تدریج در خلقت معنا می یابد . و چون مکان هست ، بخش پذیری و گسست و به هم پیوستن نیز شکل می گیرد .
🔶ویژگی های عالم امر و ملکوت را می توان از آیه شریفه «وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ»: قمر/50، بدست آورد . تعبیر «کلمح بالبصر» به معنای یک چشم بر هم زدن ، نشان می دهد که «امرنا» و «أمره» که همان کلمه «کُن» می باشد و با تعبیر «ملکوت» شناخته می شود ، موجودی دفعی الوجود و بدون تدریج که عاری از زمان و مکان هست که نیازی به استعداد پیشین ندارد.
🔷اما خطاب «کن فیکون» در این آیه و در هر جای دیگر از قرآن ، از سنخ خطاب تکوینی است نه خطاب تشریعی و لفظی . خطاب تکوینی همان ایجاد اشیاء در عالم امر می باشد بدون آنکه نیازمند وساطت معدات و استعدادهای مادی و گذر از زمان و مکان گردد .
👈 ادامه دارد ...
#علامه_طباطبائی
#تفسیر_المیزان
#امتداد_توحید
#غرر_آیات
@almohkamat