eitaa logo
المرسلات
10هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
520 ویدیو
38 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
💠بیانات رهبر انقلاب در موضوع فقه هنر و تولید علوم انسانی 💢 مژده‌ى بزرگى داده شد که حوزه‌ علمیّه وارد مقوله‌ى مربوط به هنر از منظر شناخت فقهى شده است. روشن است که از حوزه‌ى علمیّه انتظار نیست که سینماگر یا شاعر یا نقّاش یا مجسّمه‌ساز یا معمار تربیت بکند، امّا انتظار هست که مبانى اسلامى را در باب موضوع هنر بیان بکند؛ اوّل کشف کند و تحقیق کند و عمق‌یابى کند، بعد هم آن را تبیین کند براى مردم و براى جامعه. 💢 به‌معناى حقیقى کلمه همچنان‌که ما در فقه معاملات، کار میکنیم، در فقه عبادات کار میکنیم، اخیراً مثلاً در فقه ارتباطات یا در فقه اقتصاد یا مثلاً فرض کنید که در فقه مسائل گوناگون اجتماعى کار میکنیم- در فقه هنر هم واقعاً کار کنیم؛ یعنى حقیقتاً ملّاى ما بتواند در زمینه‌ى هنر، هم در زمینه‌ى اصل موضوع هنر به‌معناى کلّى قضیّه، هم شاخه‌هاى متنوّع و متعدّد هنر، نظر صریح و روشن بدهد. هیچ مانعى هم ندارد که اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ کمااینکه در همه‌ى ابواب فقهى هم اختلاف نظر بین فقها وجود دارد؛ یکى یک چیزى میگوید، یکى یک چیز دیگرى میگوید؛ امّا برآیند همه‌ى این اختلافها پیشرفت است. فقه امروز با فقه زمان شیخ طوسى یکسان نیست؛ بااینکه این‌همه اختلاف در نظرات وجود داشته امّا این فقه پیشرفت کرده؛ فنّى‌تر، عمیق‌تر، دقیق‌تر، جزئى‌نگرتر در مسائل وارد شده؛ در این زمینه هم همین‌جور خواهد شد. 💢 مسئله‌ى هنر، خیلى مسئله‌ى مهمّى است. هنر جزو زندگى انسان است؛ در ذات خود، هنر یکى از لوازم وجود انسان است مثل خیلى از چیزهاى دیگر. همه‌ شعبه‌هاى هنر همین‌جور است؛ آدمهایش مختلفند والّا این وجه مشترک در همه‌ى هنرها وجود دارد که زاییده‌ى ذوق و تخیّل است؛ تخیّل قوى و ذوق وافى، هنر را به‌وجود مى‌آورد. البتّه مهارتها، تجربه‌ها، کارشناسى‌ها، همه‌ اینها در کنارش وجود دارد، [امّا] مایه‌ اصلى عبارت است از ذوق؛ 💢 لذا شما همین‌طور که ملاحظه می کنید در بین فقهاى ما در حوزه‌هاى علمیّه بااینکه بحث هنر به‌معناى هنر هیچ مطرح نبوده، هنرمندان بزرگى در خود حوزه حضور پیدا کرده‌اند؛مثلاً سیّدمحمّدسعید حَبّوبى شاعر حرفه‌اى است و یک شاعر برجسته‌ى عرب است. فرض بفرمایید سیّدمحمّد هندى یا سیّدرضا هندى که آن قصائد گوناگون مفصّل را گفته، یک شاعر حرفه‌اى نجف است؛ اینها مال زمان قدیم هم نیستند. یا سیّد رضى؛ من سالها پیش یک‌وقتى از یک عرب باذوقى خواستم مقایسه کند بین شعر سیّدرضى و شعر یک نفر دیگر گفت اصلاً قابل مقایسه نیست. او شعرشناس بود؛ بنده شعر عربى را نمیتوانم مثل یک عرب بشناسم و بفهمم که وزن شعر و به‌اصطلاح اندازه و قواره‌ى شعر چقدر است؛ این را یک عربِ شاعر میتواند بفهمد. میگفت اصلاً قابل مقایسه نیست؛ یعنى شعر سیّد رضى در ردیف اوّل اشعار عرب قرار دارد. واقعاً حرفه‌اى وارد شدند. و زیاد داریم؛ خود سیّد مرتضى شاعر است، محقّق حلّى شاعر است، پدر علّامه شاعر است؛ این علماى بزرگ ما همه شاعرند، منتها در مقوله‌ى شعر وارد شدند؛ فرض کنید در مقوله‌ى معمارى وارد نشدند یا در مقوله‌ى موسیقى وارد نشدند و از این قبیل. 💢 بنابراین این نشان‌دهنده‌ى این است که وقتى این مایه‌ طبیعى، یعنى آن ذوق و تخیّل در جایى به‌وجود آمد، این بُروز خواهد کرد ولو فضا فضاى پروراننده‌ این هم نباشد؛ مثل حوزه‌هاى علمیّه که اصلاً فضاى این‌جورى‌اى نبوده است. 💢 بنابراین هنر یک امر انسانى است؛ نمیتوانیم ما بنشینیم بحث کنیم که آیا هنر از احکام خمسه کدام حکم را دارد؛ یک طبیعت انسانى است، یک حقیقت انسانى است، یک حقیقت بشرى است؛ جلوه‌هاى مختلفى دارد مثل بقیّه‌ کارهایى که افراد بشر میکنند؛ آن جلوه‌هاى مختلف را باید رفت سراغش و دنبال احکام خمسه براى آنها باید گشت والّا اصل هنر یک پدیده‌ انسانى است، یک امر مبارک است، یک امر ضرورى است، یک امر حقیقى است. 💢 فقه متکفّل همه‌ امور زندگى بشر است؛ ادّعاى فقه این است. فقه متکفّل تبیین شرعى و اسلامى همه‌ امورى است که مورد ابتلاء انسان است در زندگى فردى و اجتماعى‌اش. خب، هنر یکى از همین امور است؛ بایست فقه به این بپردازد. بله، ما دیر به این فکر افتادیم، دیر شروع کردیم؛ این کارها خیلى قبلها باید انجام میگرفت. و حالا بحمدالله شماها شروع کرده‌اید و این کار را حتماً متوقّف نکنید و دنبال کنید. 💢 امّا اینکه حالا آیا افراد حوزه وارد مقوله‌هاى هنرى بشوند یا نه -مثلاً فرض کنید سینما یا تئاتر یا بقیّه‌ى [رشته‌ها]- این البتّه یک حرف دیگر است. بدیهى است که یک نفر طلبه‌اى که وارد حوزه‌ علمیّه میشود، براى یک مقصودى وارد میشود که آن مقصود معنایش سینماگرى نیست، همچنان‌که معنایش تجارت نیست؛ همچنان‌که معنایش معمارى نیست؛ بدیهى است و این لزومى ندارد، امّا منعى هم وجود ندارد که حالا یک نفرى اگرچنانچه ذوقش اقتضا کرد، برود وارد یک مقوله‌اى بشود به شرطى که از کار اصلى خودش باقى نماند. 💢 بله، یک فقیه برجسته اگر بخواهد در زمینه‌ى مسائل هنرى اظهار نظر بکند، بایستى با مقوله‌ هنر آشنایى داشته باشد؛ اگر با این مقوله آشنایى [نداشته باشد] و نشناسد هنر را و نداند که هنر چیست و خصوصِ این مقوله‌ هنرى چه حدّومرزهایى دارد، چه تعریفى دارد، بعید است که بتواند درست حکم را از آب دربیاورد؛ چون یکى از شرایط استنباط درست حکم، شناخت موضوع است؛ موضوع را باید خوب شناخت. اگر موضوع را نشناسیم، حکم بدرستى به دست نمى‌آید. بنابراین به نظر من جا براى این کار خیلى زیاد است؛ هم راجع به خود هنر و فلسفه‌ فقه هنر بعد هم فقه هنر با ورود در مسائل فقهى هنر، حدّومرزهاى هنر را مشخّص کردن و نظر اسلام را گفتن. 💢 اگر درباره‌ اصل هنر بخواهیم نظر اسلام را بدانیم، به نظر میرسد که اسلام هنر را نه‌فقط قبول کرده بلکه تشویق کرده. 💢 قرآن یک اثر هنرى است؛ شما ملاحظه میکنید؛ در آیات کریمه قرآن جاهاى زیادى وجود دارد که تقدّم و تأخّر در جمله‌بندى وجود دارد به‌خاطر اینکه سجع آیه حفظ بشود. موارد متعدّدى در قرآن هست؛ با اینکه قرآن نه تقیّد به سجع به‌معناى مصطلح دارد، نه تقیّد به قافیه، [چون‌] شعر نیست و تقیّد به این چیزها ندارد امّا درعین‌حال زیبایى کلام یک جاهایى اقتضا کرده که یک جمله‌ معترضه‌اى وسط بیاورند براى اینکه سجع آخر آیه که با بقیّه آیات منطبق است برابر در بیاید و آن زیبایى را بدهد. یا وزن و موسیقى کلام؛ در آیات کریمه قرآن، موسیقى کلمات یک چیز مغفولٌ‌عنه واقع شده و به آن توجّه نمیشود. بعضى‌ها دنبال وزن رفته‌اند که آیات موزون قرآن را پیدا کنند و پیدا کرده‌اند، زیاد هم هست آیاتى که خودش یک وزن عروضى است امّا موسیقى کلمات قرآن، آنجایى هم که حتّى وزن ندارد، یک چیز عجیب است؛ بسیار گوش‌نواز است. کسى که با قرآن انس داشته باشد و آشنا باشد، میبیند. خب، قرآن یک اثر هنرى است. پیغمبر اکرم از شعرایى که به حق [بودند]، ترویج کردند؛ قرآن از شاعرى که «اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحت» باشد ترویج کرده؛ عرض کنم که ائمّه ما بسیاریشان شعر میگفتند. 💢 در مورد خواندن؛ یک روایتى در همین باب روایات غنا -که ما هم مفصّل بحث کردیم در باب مسئله غنا- هست که یک نفر قرآن را با صداى خوشى [میخواند]؛ به پیغمبر گفتند این صداى خوشى دارد، قرآن را خوب میخوانَد. فرمود بخواند؛ وقتى شروع کرد خواندن، پیغمبر فرمود -آن‌طور که در ذهنم است- این‌جورى قرآن را بخوانید؛ یعنى با صداى خوش. خب، این هنر است؛ هنر یعنى همین؛ این هنر موسیقى است و در انواع و اقسام، ترویج شده. 💢 یا مثلاً فرض کنید که در همین عبارت‌پردازى‌هایى که علماى ما دارند. شما ببینید اوایل کتابها چه سجعهاى زیبایى [دارند]؛ در این اجازات مختلفى که علما به هم داده‌اند -اجازه‌ى اجتهاد، اجازه‌ى روایت- ببینید چه عبارات زیبایى، چه سجعهاى زیبایى را علما آورده‌اند؛ اینها همین فقهایند. در عبارات کتابهایشان هم همین‌جور است؛ حالا آنچه فارسى نوشتند -بخصوص در این اواخر- خیلى برجسته نیست امّا مثلاً کتابهاى مرحوم مجلسى از لحاظ فارسى هم نثرهاى زیبایى است؛ خب، اینها همه‌اش هنر است. 👈بنابراین اینکه ما بیاییم فکر کنیم که نظر اسلام با هنر آیا مساعد است یا مساعد نیست، به نظر من یک بحث واضحى است؛ این روشن است که اسلام مثل همه پدیده‌هاى زندگى انسان، نسبت به هنر نظر مساعد دارد. 💢 امروز هم جوامع بشرى با هنر آمیخته است؛ در متن زندگى بشر است؛ این‌جور نیست که هنر یک چیز زائد یا تشریفاتى‌اى باشد. مثلاً معمارى؛ معمارى یک هنر است؛ خب، معمارى با زندگى انسان آمیخته است. انسان در یک ساختمانى که زندگى میکند، سبک معمارى آن ساختمان در روح انسان، در فکر انسان، در ممشاى انسان، در سبک زندگى انسان اثر میگذارد. اینها همه‌اش چیزهاى واضح و روشنى است. 💢 بله، نسبت به شُعب گوناگون -در مورد غنا، در مورد مجسّمه‌سازى- باید حدّومرز مشخّص کرد. 💢 بعضى از این فتاواى معروف هم که در بین فقها معروف است، وقتى انسان عمق‌یابى میکند -مثل همان قضیّه منزوحات بئر که تا یک زمانى یک‌جورى میگفتند، بعد بکلّى عوض شد- واقعاً همان‌جور است؛ یعنى روى احتیاط [بوده‌]. همین مسئله مجسّمه‌سازى یا همین مسئله غنا ازاین‌قبیل است. خب، مهم‌ترین روایات هم ذیل همین آیه‌ شریفه است: لَهوَ الحَدیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبیلِ اللهِ بِغَیرِ عِلم: خب فقط «لَهو» نیست، «یُضِلَّ» هم هست. روایت دارد در چهارچوب آیه حرف میزند با ما؛ آیه میگوید: وَ مِنَ النّاسِ مَن یَشتَرى لَهوَ الحَدیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبیلِ اللهِ بِغَیرِ عِلم؛ پس شرط حرمت اینها است. روایت هم که تفسیر میکند، همین آیه را تفسیر میکند؛ چیز دیگرى را که تفسیر نمیکند؛ همین را بیان میکند. 💢 بنابراین خیلى حرفهاى تازه و نو میشود در زمینه‌هاى گوناگون رشته‌هاى هنرى و شعبه‌هاى هنرى بیان کرد. 💢 مثلاً فرض کنید در باب نمایش؛ این قضیه‌ تلبّس مرد به لباس زن، تلبّس زن به لباس مرد که یکى از این شبهه‌هایى است که در ذهنها هست، واقعاً انسان [وقتى‌] در بحث فقهى وارد میشود و عمق‌یابى میکند، اصلاً معناى آنچه وجود دارد این نیست که این‌جورى معنا بشود که نتیجه‌اش این باشد که [اگر] مثلاً زنى لباس مرد، یا مردى لباس زن بپوشد، در نمایش اشکالى داشته باشد. بنابراین به نظر من خیلى کار در این زمینه میشود کرد؛ کار هم کار فضلا است. 💢 البتّه نکته مهمّ همین مسئله انضباط فقهى است. یعنى ما تحت‌تأثیر جوّ قرار نگیریم که حالا چون یک جوّى فرض کنید در یک بخشى از جامعه وجود دارد که فشار روى ما بیاورد که «آقا شما چرا فلان‌چیز را حرام میدانید، چرا فلان‌چیز را ممنوع میکنید»، ما تحت‌تأثیر آن جو بیاییم فکر کنیم؛ نه، این غلط است؛ واقعاً این رفتار کاملاً غیر صالحانه است؛ نخیر، کاملاً انضباط فقهى رعایت بشود و همان‌جور که ما بقیّه احکام فقهى را از کتاب و سنّت استفاده میکنیم، به کتاب و سنّت مراجعه بکنیم و همان‌جور عمل بکنیم. اَمارات را در جاى خود، اصول را در جاى خود، همه اینهایى که در اختیار فقهاى شیعه قرار گرفته از این ذخایر عظیم فکرى و این به اصطلاح روش استنباط و این اسلوب استنباط که جا افتاده است و تقویّت شده است و پخته شده است، از همه‌ى جوانبش باید استفاده کنیم و در زمینه هنر ان‌شاءالله به یک نتایجى برسیم. 📚 بیانات ۹۴/۱۰/۲۱ @fater290
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉🔉 ♨️ ارکان استنباط در تولید علوم انسانی: ۱- دستگاه کارآمد و ۲- موضوع شناسی + شرح بیانات رهبر انقلاب در موضوع فقه هنر در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۱ 🔰استاد علی فرحانی 📌 جلسه ۹۹/۳/۱۹، موسسه مفتاح @fater290
♨️عرفان، خانقاهی نیست/ از دیدگاه امام خمینی (ره) ما به دنبال تربیت نیستیم، میخواهیم تربیت کنیم./ عرفان فقط جلوه ای از اسلام است. @fater290 👇👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊🔊 ♨️عرفان، خانقاهی نیست/ از دیدگاه امام خمینی (ره) ما به دنبال تربیت نیستیم، میخواهیم تربیت کنیم./ عرفان فقط جلوه ای از اسلام است. 🔰استاد علی فرحانی @fater290
🔉🔉 💢انسان، در قوس نزول، عقلِ ربّ النوع ندارد. 🔰استاد علی فرحانی ⚡️استاد در این صوت بیان می دارند که از دیدگاه علامه طباطبایی، انسان تنها موجودی است که در قوس نزول، عقلِ ربّ النوع ندارد. و به همین دلیل است که انسان می تواند در قوس نزول از مرحله عقل عبور کند و به عالم اسماء و صفات و بالاتر از آن برسد. ⚡️ایشان در توضیح این مسئله، عباراتی از مرحله اتحاد عاقل به معقول از کتاب نهایه و تعلیقه آیت الله مصباح به این بخش از عبارت را شرح می دهند. ⚡️انشالله بشنوید و استفاده ببرید. ◀️لینک دانلود صوت👇👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/falsafe-erfan/ensan-rabbo-noae-nadarad.mp3 @fater290
📚تعلیقه علی نهایه الحکمه 🔰آیت الله مصباح یزدی حفظه الله لینک دانلود http://alfeker.mediafire.com/file/qej8pxiaa7dmwku @fater290
🌀عرفان و معرفت در جبهه ها 🔺من هر وقت که چهره اینهایی که دارند رو به جبهه‌ها می‌روند ملاحظه می‌کنم واقعاً از خودم خجالت می‌کشم که اینها به چه مقامی رسیده‌اند، به چه پایه‌ای از ، چه پایه‌ای از رسیده‌اند که این طور با هیجان، این طور رو به ‌ها می‌روند. 📚صحیفه امام ج۲۰ ص۱۴۹ @fater290
امروز دوشنبه ۲۶خرداد در موسسه مفتاح برگزار شد. جلسه فقه فرهنگ: شرح ادامه بیانات انقلاب در موضوع فقه هنر جلسه تعادل و تراجیح: الامر الرابع انشالله صوت جلسات را به زودی در کانال خواهم گذاشت. @fater290
کانال فاطر را علاوه بر در و هم دنبال کنید. 💠ایتا https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b 💠اینستاگرام https://www.instagram.com/fater__290 💠تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEEZEeRm6cajV6FFSA
♨️هجرت از خود به سمت خدا 🔰امام خمینی (ره) 🔅هجرت یک معنای بزرگی است. و از همه هجرتها [مهمتر] هجرت از و راه افتادن از این  نفس و هجرت از خود به خداست. 🔅هجرت رسول اکرم، از مکه به مدینه برای این بود که به بشر را، این هجرت از خود به خدا را نشان بدهد. تعلیمات انبیا برای همین هجرت است که ما از ظلمات، از تاریکیها، از خودخواهیها، از نفسانیتها، هجرت کنیم به سوی خدا و پشت کنیم به خودمان و به آمال شیطانی خودمان؛ و رو کنیم به خدای تبارک و تعالی. 🔅وَ مَن یَخرُج مِن بَیتِهِ مُهَاجِراً إلَی اللّهِ و رَسوُلِهِ ثُمَّ یُدرِکهُ المَوتُ فَقَد وَقَعَ اَجرُهُ عَلَی اللهِ. محتمل است که همین هجرت از خانه، طبیعت باشد؛ از جهت نفس باشد. ممکن است «بیت» همین انسان باشد. یعنی همین طبیعت که بیت نفس است و نفس در او محبوس است. ممکن است [معنای‌] آیه شریفه این باشد که کسی که از این بیت نفس خارج شد، «مهاجراً إلی الله و رسوله» رو آورد به خدا و رسول، و از آن چیزهایی که وادار می‌کند انسان را [برای‌] توجه به دنیا، توجه به آمال دنیایی، و بازمی‌دارد انسان را از رسیدن به خدا، از رسیدن به حقیقت این تعلقاتی که انسان دارد به دنیا، که هر انسانی تعلق‌ به دنیا دارد، و نفس متعلق به دنیاست، توجه به خود و آمال خودش دارد و اگر چنانچه کسی از این بیت، از این بیت ظلمانی، از این بیتی که ما را بازمی‌دارد از وصول به کمالات انسانی. 🔅کسی خارج بشود از این بیت و رو بیاورد به خدا، هجرت کند به سوی خدای تبارک و تعالی و رسول خدا، که آن هم هجرت به خداست، برسد تا آنجایی که «ادرکه الموت» حالا یا «ادرکه الموت»، یعنی آن موت اختیاری که از برای اولیای خدا هست که از همه آمال خودشان دست برمی‌دارند و فانی می‌شوند در حق تعالی، یا اینکه در این مهاجرتی که [می‌کند] ادراک موت بشود همان موت معهود، این وقع اجره علی الله- این دیگر هیچ- بنا بر آن احتمال اول، دیگر اجری جز اینکه خدا به او بدهد اجر دیگری را نمی‌خواهد. اصلًا برای او دیگر آمال و آرزویی نیست. فقط خدا را می‌خواهد. 📚صحیفه امام، ج۱۲ ص۵۹ @fater290
▪️شهادت امام صادق (ع) تسلیت باد. @fater290👇
▪️رمز تعارض های موجود در سیره اهل بیت علیهم السلام چیست؟ 🔰 شهید آیت الله مطهری 🔺ما در سيرت پيشوايان دين به اموري برمي‌خوريم که به‌حسب ظاهر با يکديگر تناقض و تعارض دارند، همچنان‌که در اخبار و آثاري که از پيشوايان دين رسيده احيانا همين تعارض و تناقض ديده مي‌شود. 🔺در آن قسمت از اخبار و روايات متعارض که مربوط به فقه و احکام است، علما در مقام حل و علاج آن تعارضها برآمده‌اند که در محل خود مذکور است. در سيرت و روش پيشوايان دين هم همين تعارض و تناقض در بادي امر ديده مي‌شود، بايد ديد راه‌حل آن چيست؟ 🔺اگر در اخبار متعارض که در فقه و احکام نقل شده، تعارضها حل نگردد و هر کسي يک خبر و حديثي را مستمسک خود قرار دهد و عمل کند مستلزم هرج و مرج خواهد بود. سيرت و روش پيشوايان دين هم که با يکديگر به ظاهر اختلاف دارد همين‌طور است، اگر حل نگردد و رمز مطلب معلوم نشود مستلزم هرج و مرج اخلاقي و اجتماعي خواهد بود. 🔺ممکن است هر کسي به هواي نفس خود يک راهي را پيش بگيرد و بعد آن را با عملي که در يک مورد معين و يک زمان معين از يکي از ائمه نقل شده توجيه و تفسير کند، باز يک نفر ديگر به هواي خود و مطابق ميل و سليقه خود راهي ديگر ضد آن راه را پيش بگيرد و او هم به يک عملي از يکي از ائمه که در مورد معين و زمان معين نقل شده استناد کند و بالاخره هر کسي مطابق ميل و سليقه و هواي نفس خود راهي پيش بگيرد و براي خود مستندي هم پيدا کند. 🔺مثلا ممکن است يک نفر طبعا و سليقتا و تربيتا سختگير باشد و زندگي با قناعت و کم‌خرجي را بپسندد، همين‌که از او بپرسند چرا اينقدر بر خودت و خانواده‌ات سخت مي‌گيري بگويد رسول خدا و علي مرتضي همين‌طور بودند، آنها هرگز جامه خوب نپوشيدند و غذاي لذيذ نخوردند و مرکوب عالي سوار نشدند و مسکن مجلل ننشستند، آنها نان جو مي‌خوردند و کرباس مي‌پوشيدند و بر شتر يا الاغ سوار مي‌شدند و در خانه گلي سکني مي‌گزيدند. 🔺و باز يک نفر ديگر طبعا و عادتا خوشگذران و اهل تجمل باشد، و اگر از او سؤال شود که چرا به کم نمي‌سازي و قناعت نمي‌کني و زهد نمي‌ورزي، بگويد چون امام حسن مجتبي و يا امام جعفر صادق اين‌طور بودند، آنها از غذاي لذيذ پرهيز نداشتند، جامه خوب مي‌پوشيدند، مرکوب عالي سوار مي‌شدند، مساکن مجلل هم احيانا داشتند. 🔺همچنين ممکن است يک نفر يا افرادي طبعا و مزاجا سر پرشوري داشته باشند و طبعشان سکون و آرامش را نپسندد و براي توجيه عمل خود به سيرت پيغمبر اکرم (ص) در صدر اسلام يا به نهضت حسيني (ع) استدلال کنند، و يک نفر يا افراد ديگر که برعکس مزاجآ عافيت‌طلب و گوشه‌گير و منزوي‌اند و در نفس خود شهامت و جرأتي نمي‌بينند، موضوع تقيه و راه و روش امام صادق (ع) يا ائمه ديگر را مورد استناد خود قرار دهند. آن‌کس که مثلا طبعا معاشرتي و اجتماعي است به عمل و سيرت يک امام و آن‌کس که طبعا اهل عزلت و تنهايي است به سيرت يک امام ديگر متوسل شود. 🔺بديهي است در اين‌صورت نه تنها سيرت و روش پاک و معني‌دار رسول اکرم و ائمه اطهار مورد استفاده قرار نمي‌گيرد، بلکه وسيله‌اي خواهد بود براي اينکه هر کسي راه توجيهي براي عمل خود پيدا کند و به دعوت و سخن کسي گوش ندهد و جامعه دچار هرج و مرج گردد. 🔺واقعا هم چنين تعارض و تناقض ظاهري در سيرت ائمه اطهار ديده مي‌شود؛ مي‌بينيم مثلا حضرت امام حسن (ع) با معاويه صلح مي‌کند و اما امام حسين (ع) قيام مي‌کند و تسليم نمي‌شود تا شهيد مي‌گردد؛ مي‌بينيم که رسول خدا و علي مرتضي در زمان خودشان زاهدانه زندگي مي‌کردند و احتراز داشتند از تنعم و تجمل، ولي ساير ائمه اين‌طور نبودند. پس بايد اين تعارضها را حل کرد و رمز آنها را دريافت. 🔺گفتم بايد اين تعارض را حل کرد و رمز آن را دريافت. بلي بايد رمز آن را دريافت. واقعا رمز و سرّي دارد. اين تعارض با ساير تعارضها فرق دارد، تعارضي نيست که روات و ناقلان احاديث به‌وجود آورده باشند و وظيفه ما آن‌گونه حل و رفع باشد که معمولا در تعارض نقلها مي‌شود، بلکه تعارضي است که خود اسلام به‌وجود آورده، يعني روح زنده و سيال تعليمات اسلامي آن را ايجاب مي‌کند. بنابراين اين تعارضها در واقع درس و تعليم است نه تعارض و تناقض، درس بسيار بزرگ و پرمعني و آموزنده. 📚 ادامه این مطلب و رمزگشایی از تعارض های سیره اهل بیت را از کتاب بیست گفتار، فصل امام صادق ص 124 مطالعه کنید. @fater290
شهادت امام صادق (علیه الصلاة و السلام) را تسلیت عرض می کنم. (ع) را می توان جهان اسلام دانست. آن حضرت از این زاویه برای امروز ما بسیار درس آموز است. چندی پیش در جمع صمیمانه دوستان نکاتی در این باب طرح کردم. صوت جلسه به مناسبت شهادت حضرت تقدیم می گردد. https://eitaa.com/amin_asadpour
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆👆 صوت بیانات استاد امین اسدپور با موضوع "امام صادق (ع) الگوی مدیریت تمدن" به مناسبت شهادت امام صادق (ع). @fater290
📚ثمرات الحیات 🔰آیت الله شیخ علی پهلوانی 💠این کتاب، مجموعه دستنوشته های آیت الله پهلوانی، از جلسات خصوصی علامه طباطبایی است. تاکنون ۲جلد از این کتاب چاپ شده است. 💠غالب محتوای این کتاب، شرح اشعار و عباراتی از عرفاست که در جلسات خصوصی از علامه پرسیده شده و ایشان بیاناتی را افاضه کرده اند. 💠آیت الله پهلوانی در کتاب هایی همچون راز دل، جمال آفتاب و رسائل عرفانی، مطالبی ارزشمند از علامه را بیان کرده اند. این کتاب از آن جهت که همه مطالب آن از علامه است، جایگاه ویژه ای در شناخت نگاه عرفانی علامه دارد. 🔰محسن ابراهیمی @fater290
♨️ما يشاهده الإنسان يوم القيامة موجود حاضر الآن ✅و لعمري لو لم يكن في كتاب الله تعالى إلا قوله: «لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» لكان فيه كفاية إذ الغفلة لا تكون إلا عن معلوم حاضر، و كشف الغطاء لا يستقيم إلا عن مغطى موجود فلو لم يكن ما يشاهده الإنسان يوم القيامة موجودا حاضرا من قبل لما كان يصح أن يقال للإنسان إن هذه أمور كانت مغفولة لك، مستورة عنك فهي اليوم مكشوف عنها الغطاء، مزالة منها الغفلة. 📚علامه طباطبایی، المیزان ج۱ ص۹۳ @fater290
🌀فقه در راس دروس حوزه است 🔰امام خمینی(ره) ✅در قدیم حوزه‌ها محصور شده بود ... البته روحانیت خوب عمل کرد و اسلام را که  جعفری است با مجاهدت‌های زیاد زنده نگاه داشت، ولی بالاخره محصور شده بودند در همان جهت فقهی، ولی همان را خوب عمل کردند. اشکال به ما این بود که به غیر از مسائل فقه هیچ کاری نمی‌کردیم. ... فقه را نباید فراموش کرد. فقه به همان صورتی که بوده است باید باشد. باید تقویت شود. باید حوزه‌ها وقت وافرشان را صرف فقه و اصول و فلسفه و مباحثه کنند. زیرا فقه در دروس است، ولی مسائل دیگر هم مهم است که باید به آنها عمل شود. 📚صحیفه امام ج۱۸ ص۷۱ @fater290
🔊🔊 ♨️مسائل نفس و معاد، فلسفی نیستند. 🔰استاد علی فرحانی ❄️جزئیات و مسائل نفس شناسی و معاد، با برهان خالص فلسفی قابل اثبات نیستند و باید با استفاده از ادله نقلی آنها را تبیین کرد، و به همین دلیل است که علامه این مباحث را در کتب فلسفی خود بیان نکرده است. بله، کلیات و مبادی این مباحث را فلسفه باید اثبات کند. علامه مباحث نفس و معاد را در برخی آثار خود همچون رسائل انسان بیان کرده است. 📌بیانات استاد را در لینک زیر بشنوید 👇👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/falsafe-erfan/ensanshenasi-v-nafs-falsafi-nistand.mp3 @fater290
با سلام به بزرگوارانی که به تازگی عضو کانال شده اند، پیشنهاد میکنم که این صوت را بشنوند. در این صوت مقداری در مورد محتوای کانال توضیحاتی عرض کرده ام. 🔰ادمین @fater290
30.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠غفلت و غرور 🔰آیت الله سعادت پرور (پهلوانی) (ره) ⚡️آیت الله پهلوانی در این ویدئو، بیانات ارزشمندی در شرح آیه و روایات زیر بیان می دارند. 🔺حدیث "سکر الغفلة والغرور ابعد افاقة من سکر الخمور" 🔺و حدیث "الشَّرُّ كامِنٌ في طَبيعَةِ كُلِّ أحَدٍ، فإن غَلَبَهُ صاحِبُهُ بَطَنَ، و إن لم يَغلِبْهُ ظَهَرَ" 🔺و آیه "وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ" @amin_enqelab @fater290
♨️عارف ۱۹ساله 🔰رهبر معظم انقلاب ۸۲/۲/۲۲ ✅فراموش نمیکنم خاطره جوان نوزده یا بیست ساله‌ای که بعد از شهادتش  او را دیدم. او نوه یکی از علمای معروف و مراجع تقلید زمان خود بود و آن مرجع تقلید و عالِم معروف، اهل و و شمرده میشد. وقتی وصیت‌نامه جوان را خواندم، این‌طور فهمیدم که این جوانِ نوزده، بیست ساله دانشجو، در رسیدن به آن حالت ، و عروج معنوی و روحی - چیزی که هر سالک و و هر جویای حقیقتی، آرزوی آن را دارد - اگر از پدربزرگ مجتهد و عارف خود که شاید شصت، هفتاد سال هم در آن راه زحمت کشیده بود، جلوتر نباشد، عقبتر نیست. البته این حالت، همیشه و برای همه پیش نمی‌آید. شرایطی که در آن، انسان به معنای حقیقىِ کلمه مجاهدت میکند و در عروج انسانی را که مزاحم حرکت او به سمت بالاست، زیر پا لگد میکند و از شهوات و غرایز و حیوانیّت خود صرف‌نظر میکند، ناگهان چنین عروجی را برای یک جوان پیش می آورد. @fater290
⚡️بحثی فقهی پیرامون استهلال 🔰استاد علی فرحانی 🔺استاد در این جلسه که در ضمن جلسات تدریس کتاب تعادل و تراجیح امام خمینی (ره) در ۹۹/۳/۱۲ در موسسه مفتاح برگزار شد، به بررسی اجمالی ادله و اقوال فقها در بحث استدلال می پردازند. 📌لینک دانلود صوت👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/bahsi-feghi-dar-roayate-helal.mp3 @fater290
💠قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحت‌طلبی و عافیت نیست. 🔰رهبر معظم انقلاب ۷۰/۱۱/۳۰ ✅شما جوانان عزیز که در آغاز زندگی و تلاش خود هستید، باید سعی کنید تا زمینه را برای آن‌چنان دورانی آماده کنید؛ دورانی که در آن، ظلم و ستم به هیچ شکلی وجود ندارد؛ دورانی که در آن، اندیشه و عقول بشر، از همیشه فعالتر و خلاقتر و آفریننده‌تر است؛ دورانی که ملتها با یکدیگر نمیجنگند؛ دستهای جنگ‌افروز عالم - همانهایی که جنگهای منطقه‌یی و جهانی را در گذشته به راه انداختند و میاندازند - دیگر نمیتوانند جنگی به راه بیندازند؛ در مقیاس عالم، صلح و امنیتِ کامل هست؛ باید برای آن دوران تلاش کرد. قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحت‌طلبی و عافیت نیست. در روایات، «واللَّه لتمحّصنّ» و «واللَّه لتغربلنّ» است؛ بشدت امتحان میشوید؛ فشار داده میشوید. امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست. قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان میشوند؛ در کوره‌های آزمایش وارد میشوند و سربلند بیرون می آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفىِ مهدی موعود(ارواحنافداه) روزبه‌روز نزدیکتر میشود؛ این، آن امید بزرگ است؛ @fater290
♨️اهمیت ابتلائات و مراقبه دایمی در سیر معنوی 🔰علامه طباطبایی 🔹تلميذ: درباره این بیت جناب حافظ شیرازی سؤال شد: 🔺از مشکلات طریقت، عنان متاب ای دل! 🔺که مرد راه، نیندیشد از نشیب و فراز ✅استاد: می خواهد بگوید از مشکلات و ناملایمات و امتحاناتی که در راه رسیدن به مقصود پیش می آید، صورت بر مگردان و همه مشکلات را با آغوش باز پذیرا باش؛ زیرا مرد طريق مقصود، نباید از پستی و بلندی ابتلائات عالم طبع باک داشته باشد. عمل به وظایف طریقت که پیاده نمودن است، با امتحان و ابتلائات ملازم می باشد و نتیجه، از آن کسی است که از امتحانات سرپیچی نداشته باشد؛ 📚ثمرات الحیات ج۲ص۱۹۷ @fater290