فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📡 #گزارش_شبکه_خبر
صدا و سیما از مراسم سالگرد شهید نوریان
یادی از فرمانده گردان تخریب حاج عبدالله نوریان
مراسم یادواره شهید عبدالله نوریان در امام زاده علی اکبر چیذر برگزار شد.
@alvaresinchannel
#یک_عکس_حوری_پسند
اخرین عکس قبل از عروج
مداح اهل بیت(ع)
#تخریبچی_شهید
#محمد_رضا_خدیور
#شهادت #عملیات_خیبر
#جزیره_مجنون 13 اسفند 62
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#یک_روح_در_دو_جسم
#شهید_علیرضا_کلم_فروش
#شهید_محمد_نصوح_رستگار
#عملیات_خیبر
#جزیره_مجنون
13اسفند62
✍️✍️✍️ راوی: #برادر_ابوالفضل_بیات
#شهید_علیرضا_کلم فروش جوان خوش سیمایی که مدام در حال نماز بود .
یه مقدار که رابطمون خودمونی شد از شهیدی یاد می کرد که خیلی بهش وابسته بود و اساسا علت تحول شهید کلم فروش هم همین شهید بود که من با نشونه هایی که داد فهمیدم همون #شهید_حقی بود که پادگان امام حسین ع باهاش آشنا شدم .
در واقع #شهید_حقی، #شهید_کلم_فروش و #شهید_رستگار سه تا بچه محل بودن که وقتی #شهید_حقی به جبهه میاد و به شهادت می رسه #شهید_کلم_فروش و #رستگار هم تحت تأثیر شخصیتش پاشون به جبهه باز می شه و در #عملیات_خیبر هر دو به شهادت می رسند
#شهید_کلم_فروش و #رستگار با یه خمپاره و در یک ساعت به شهادت برسیدند و قبرشون هم کنار هم قرار گرفته به همین دلیل #شهید کلم فروش تو گردان به #شهید حقی معروف بود سه رفیقی که یکیشون معلم دو نفر دیگه بود.
جالب اینه که #شهید_حاج_عبد الله_نوریان فرمانده گردان تخریب لشگر10سیدالشهداء(ع)از عمق رابطه عاطفی این دو نفر با خبر بود به همین دلیل اجازه نداد که این دو نفر با هم به عملیات اعزام بشن شهید کلم فروش رفت و شهید رستگار موند.
بعد از رفتن #شهید_کلم_فروش ، #شهید_رستگار دیگه آروم و قرار نداشت خوراکش شده بود گریه و التماس به #حاج_عبدالله که بذاره بره عملیات .
حاجی هم سرسختی می کرد که شما دو نفر نباید یه جا باشین اما #شهید_رستگار دست بردار نبود آنقدر گریه کرد و التماس کرد تا حاج عبد الله راضی شد و رفت و با کلم فروش به شهادت رسید.
یادشان گرامیباد
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#عکس_یادگاری_پاسدارهای_تخریبچی
با لباس فرم سپاه
قبل از #عملیات_خیبر
وحید بهاری
علی زاکانی
شهید محمود بهرامی
شهید حسن عبدالقادر
شهید سید محمد زینال حسینی
شهید هادی مهین بابایی
و..............
@alvaresinchannel
✅ #روزهای_عاشورایی_عملیات_خیبر
#جزیره_باید_حفظ_شود
#مقاومت_72_ساعته_در_جزیره_مجنون
🔷منبع : کتاب تنبیه متجاوز جلد 3 صفحه 91
بعد از ظهر 14 اسفند 1362 مسئولان #بیت_امام به قرارگاه اطلاع دادند که #فرمانده_سپاه به تهران باز گردد، همچنین گفته شد امام فرموده اند: «جزایر حتماً باید نگه داشته شوند، هر طور که شده.»
این دستور، تحولی اساسی در سرنوشت عملیات ایجاد کرده و سپاه این بار هر آنچه را که در اختیار داشت، از فرماندهان گرفته تا باقیمانده سازمان یگان ها را وارد صحنه کرد. از لحاظ روحیه و استقامت نیز توان سپاه دو چندان شد و همه، حفظ هدفی را که امام تعیین کرده بود، به بهای خون و جان خود در دستور کار قرار دادند.
فرمانده سپاه در این باره گفت: «از جزیره بیرون نمی رویم حتی اگر سازمان سپاه از بین برود.»
برادر شمخانی، قائم مقام فرمانده کل سپاه نیز به فرماندهان لشکرهای 27 حضرت رسول (ص) و عاشورا گفت: «بروید جزایر را حفظ کنید، این دستور امام است و من خودم می آیم آرپی جی می زنم. به هر حال احتمال پاتک به جزایر زیاد است.»
علاوه بر این، برادران محمد باقری، غلامعلی رشید و حسن دانایی به جزیره رفتند، مرخصی بسیجی ها لغو شد و به طور کلی، تمام فرماندهان سپاه به جز آقای محسن رضایی و در برخی مواقع آقای شمخانی، به داخل جزیره رفتند تا با هم فکری یکدیگر راه های حفظ جزایر را مشخص کنند.
مطابق پیش بینی #امام و فرماندهان، پس از چند روز، در #16_اسفند _1362 عراق با اجرای آتش سنگین، بمباران وسیع هوایی و استفاده از هلیکوپتر، تانک و نیروهای پیاده پاتک سنگینی را علیه جزایر جنوبی آغاز کرد. #بیت_امام که مرتب اوضاع جبهه را پیگیری می کرد، با آگاهی از #شروع_پاتک_عراق به جزایر، با قرارگاه تماس گرفته و حجت الاسلام حاج احمد آقا خمینی از فرمانده سپاه وضعیت را جویا شد. آقای رضایی در پاسخ گفت: «از لحاظ مهمات خیلی در مضیقه هستیم. الحمدالله وضع خوب است، ولی عراق با تمام قوا حمله می کند.»
حمله عراق در آن روز بدون نتیجه پایان یافت. اما دشمن در صبح روز #17_اسفند _1362 یکبار دیگر حمله خود را آغاز کرد. این بار، حمله دشمن با استفاده از ابراز و تسلیحات، شدیدتر و وسیع تر بود. در مقابل، وضع جبهه خودی بسیار حاد و مهمترین مسئله، کمبود نیروی و مهمات بود. در حالی که به شدت به مهمات نیاز بود، سرهنگ موسوی قویدل یکی از فرماندهان ارتش اعلام کرد: «در کل، 1300 عدد گلوله 130 میلی متری در اختیار داریم.»
همچنین، آقای غلامعلی رشید از داخل جزیره پیام داد که اگر نیروهای حاج همت (لشکر حضرت رسول (ص)) نرسند، احتمال سقوط خط این لشکر زیاد است. عراقی ها نیز از جنگ روانی استفاده کرده و به نیروهای ایرانی اعلام کردند، اگر جزایر را خالی نکنند، آنجا را به موشک بسته و به شدت بمباران می کنند. در این روز، دفتر امام به طور مستمر در تماس با قرارگاه، تحولات جنگ را پیگیری می کرد.
روز #18_اسفند _1362 عراق بار دیگر حمله خود را با شدت هر چه تمام تر آغاز کرد و سپاه و بسیج با آنچه در دست داشتند، پایداری و استقامت کرده و مانع از پیشروی دشمن شدند. شرایط و مقدورات بسیار سخت و محدود بود. ضمن آن که دشمن از سلاح های شیمیایی نیز استفاده کرد.
برادر غلامعلی رشید از جزیره به قرارگاه آمد و درباره منطقه گفت: «وضع خط خراب است، در #محور_تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام دشمن رخنه کرده و هر شب دارد پیش می آید. (عراق) دائماً نیرو می آورد و شدت عمل به خرج می دهد. نیروهای (ما) در خط خسته شده اند. آتش (دشمن) به شدت زیاد است.جاده، آب، غذا و نیرو کم است. پلیت و الوار برای ساختن سنگر، نیست و لودر و بلدوزر برای احداث خاکریز وجود ندارد. نیروها در خط ، آرپی جی و کلاشینکف دارند و از ادوات استفاده می کنند. از شدت حمله دشمن، بچه ها دیگر قادر نیستند فکر کنند. این جزیره طلسم شده و ما هر کاری می کنیم با مشکل مواجه می شویم.»
در این حال، آقای انصاری از بیت امام در تماس با قرارگاه وضعیت را جویا شد. شهید حجت الاسلام محلاتی، نماینده امام در سپاه به وی گفت: «#به_امام_بگویید، #شب_جمعه_است، #دعا_بفرمایند.»
روز 19 اسفند 1362، عراق باز هم حملات خود را از سر گرفت. اما این بار هم رزمندگان اسلام با گوشت و پوست و دادن خون خود، ماشین جنگی ارتش بعثی را متوقف کردند. شهادت فرماندهانی چون حاج همت، یاغچیان، حمیدباکری و اکبر زجاجی، بهایی بود که برای حفظ جزایر پرداخته شد. در این 3 روز، اوج حماسه و استقامت و شهادت طلبی سپاهیان و بسیجیان به نمایش گذاشته شد. #جزیره_سمبل_پایداری_و_استقامت_شده_بود."
🍃🌹🍃🌲🌹🍃🌲🌹🍃🌲🌹🌲🌹
🌲🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
تخریبجی شهید #علیرضا_طحانی
ولادت: 1345 شهادت: 14اسفند 1364والفجر8
#شهر_فاو
سی و هفتمین سالگرد شهادتت گرامیباد
@alvaresinchannel
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🌹
🔻 #یادو_خاطره_فرماندهان_مهندسی_رزمی #لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام
را گرامی میداریم
✔️🔹 سردار شهید #حاج_عبدالله_نوریان
شهادت 4 اسفند 1364 #والفجر_8
✔️🔸 سردار شهید #حاج_مصطفی_زواره_ای
شهادت14 اسفند 1365 #کربلای_5
@alvaresinchannel
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂
✅#جشن_ولادت_ولی_عصر_علیه_السلام
در سی و چهارمین سالگرد عروج
🌹#تخریبچی_شهید_رضا_استاد
در جوار مزار #شهید قطعه 40 ردیف8 شماره 10
چهارشنبه 17 اسفند #روز_نیمه_شعبان ساعت 16
گلزار شهدای بهشت زهراء(س)- میدان قطعه 40
🔷#هیات_الوارثین(رزمندگان تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع)
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️رهبر انقلاب: مسئولین مسمومیت دانشآموزان را با جدیت دنبال کنند
امام خامنهای در حاشیه مراسم روز درختکاری:
🔹مسئولین باید موضوع مسمومیت دانشآموزان را با جدیت دنبال کنند؛ این یک جنایت بزرگ و غیر قابل اغماض است.
🔹اگر مسمومیت دانشآموزان اثبات شود، باید عوامل این جنایت به اشد مجازات برسند. در مورد این افراد هیچ عفوی نخواهد بود.
@alvaresinchannel
#شب_نیمه_شعبان سال 67 بود.
یکی دوساعت به غروب آفتاب بود که سرو کله هواپیماهای دشمن بعثی پیدا شد و #مقر_تخریب_لشگر_10 رو در حاشیه #شهر_بیاره عراق بمبارون کردند.
سی ، چهل نفری اونجا بودند و همه مصدوم شدند .
#شهید_رضا_استاد کنار چادر تدارکات در حال بستن بند پوتینش بود که راکت شیمیایی دشمن کنارش به زمین میخوره و پرت میشه توی چادر تدارکات.
ما با یه تعداد از بچه های رفته بودیم مقر توی خط رو جمع کنیم و قرار بود بچه هایی که در مقر عقب بودند سورو سات رو فراهم کنند برای #جشن_نیمه_شعبان.
نیم ساعت به مغرب بود که رسیدیم.
همه جا به هم ریخته بود.
هیچکس توی مقر نبود.
همه ی بچه ها خودشون رو به بلندی های اطراف رسونده بودند تا از صدمات #گاز_شیمیایی در امان باشند.
فقط یه رزمنده با لباس پلنگی در حالیکه صورتش غرق خون بود و به پشت روی وسایل چادر تدارکات افتاده بود جلب توجه میکرد.
وقتی بهش رسیدیم هنوز صورتش گرم بود.
شهید رضا رو لای پتو پیچیدیم و به #معراج_شهدا فرستادیم.
بچه هایی که بالاتپه ها رفته بودند با دیدن ما پایین اومدند.
فرماندهان مصلحت ندیدند بچه ها دیگه توی مقر بمونند.
آب ریزش از چشم ها و سرفه ها شروع شده بود.
چند تا مینی بوس اومد و یه تعداد از بچه ها نماز مغرب نخونده رفتند به سمت پاوه.
ما هم موندیم.
وقت نماز بود.
رفتم برای تجدید وضو سمت دستشویی ها.
آفتابه ها پر آب بود و با عجله یکی از آفتابه ها رو برداشتم و رفتم دستشویی..
غافل از اینکه آب داخل آفتابه ها در تماس با گازهای شیمیایی آلوده شده.
بیشتر توضیح ندهم.
نماز رو که خوندیم سوزش چشم و خارش پوست شروع شد و چند دقیقه بعد هم سرفه های پی در پی و حالت تهوع.
شب نیمه شعبان بود و همه چی به هم ریخت.
جمع ما پراکنده شد.
جشن نیمه شعبان ما توی مینی بوس بود که داشتیم عقب میرفتیم.
خیلی ها از شدت درد ناله میکردند. اصلا یادشون رفته بود امشب چه شبی است.
از شب نیمه شعبان تا به صبح روز نیمه شعبان به ما خیلی سخت گذشت.
ما رو با اتوبوس هایی که صندلی هاش رو برداشته بودند عقب فرستادند و نزدیک ظهر بود که رسیدیم بیمارستان امیرکبیر اراک.
به سربازان رزمنده امام زمان علیه السلام در روز نیمه شعبان سال 67 خیلی سخت گذشت.
۳۴ سال از اون روز میگذره
یاد همه ی اون سختی ها و تلخی ها بخیر.
♦️جامانده از شهدا : جعفرطهماسبی
🍃🍃🍃
@alvaresinchannel
💐#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
🔸 #شب_نیمه_شعبان_سال_65
اردیبهشت ماه #حسینیه_الوارثین
#بچه_های_تخریب_لشگر_10
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍂
خیلی شاد بودند
چون سرباز امام زمان(ع) بودند
داشتند آماده میشدند برای شهادت..
چند روز بعد از میون همین بچه ها 6 نفر به معراج رفتند
باید هم شاد باشند
به قول امام عزیز
#شهدا_در_قهقه_ی_مشتانه_شان_عند_ربهم_یرزقونند
🎄🔸 @alvaresinchannel
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀
چی میبینید؟؟؟؟
بله..
سفره شام در حسینیه الوارثین #تخریب_لشگر_10..
شهدا کنار سفره..
غذای سفره امام زمان(ع) لوبیا پلو ویا قیمه لاپلو...
یک ظرف که دوتا قاشق داخلش قرار داره و ظرف ماست دو نفره...
سور وسات سفره همینه وبس..
سفره امام زمان باید به همین سادگی باشه..
این سفره ای بود که شهدا کنارش مینشستن...
#شب_میلاد_امام_زمان(ع)
حسینیه الوارثین اردیبهشت سال 65
افراد داخل عکس
🔸از سمت راست
شهید چهاردلی
سلیمان آقایی
صفری
سید ریحانی
شهید اربابیان
شهید صدیق
اسماعیل گوهری
قاسم مقیسه
حمید لطیفی
علیرضا شکاری
سیدنادر حسینی
🔸پشت سر
جعفرطهماسبی
علیرضا تقی پور
شهید مقدم
شهید صادقیان
🍂🍂 @alvaresinchannel
#شهید_شب_نیمه_شعبان_سال_67
#تخریبجی_شهید
#رضا_استاد
#شهر_بیاره_عراق
شهادت با #بمب_شیمیایی
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍃🍂
✅#جشن_ولادت_ولی_عصر_علیه_السلام
در سی و چهارمین سالگرد عروج
🌹#تخریبچی_شهید_رضا_استاد
در جوار مزار #شهید قطعه 40 ردیف8 شماره 10
چهارشنبه 17 اسفند #روز_نیمه_شعبان ساعت 16
گلزار شهدای بهشت زهراء(س)- میدان قطعه 40
🔷#هیات_الوارثین(رزمندگان تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع)
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#فدائیان_مهدی
✅ شهدایی که فدایی مهدی(ع) شدند.
✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: #جعفر_طهماسبی
#روز_13_فروردین سال 67 بود که با تعدادی از بچه ها رفتیم برای جمع کردن چادر بچه هایی که روز قبل شهید شده بودند.
روز سیزده بدر و از طرفی هم #شب_نیمه_شعبان بود گفتیم روحیه بچه ها عوض بشه . به مهدی صور اسرافیل اشاره کردم که چیزی بخون و اون هم روی ما رو زمین نگذاشت و شروع کرد سرود خوندن .
گفت برادر ها من هرچی میگم شما بگید. گرفت ، گرفت ..
مهدی خوند...فلق دوباره رنگ خون گرفت و همه بچه ها یک صدا میگفتند گرفت، گرفت و میزدند زیر خنده. و بعد هم چون شب نیمه شعبان بود با هم سرود" ای ولی عصر" رو خوندیم .
به مقر توی خط که رسیدیم همه چیز به ریخته و روی زمین خوابیده بود با کمک بچه ها چادرها رو روی پایه هاش بلند کردیم . چادرها که سر پا شد با منظره ای مواجه شدیم که اشک ها رو سرازیر کرد. دیدیم جانماز ها کنار هم در یک ردیف پهن شده و این حکایت میکرد که #دوستان_شهید_ما_برای_نماز_جماعت_ظهر_و_عصر مهیا شده بودند و وقت نماز مقر بمباران شده بود.
چادرها و وسایل شهدا رو جمع کردیم و به طرف شهر بیاره برگشتیم نزدیک غروب بود که به نزدیک مقرمون در بیاره رسیدیم.. دیدم ماشینها چراغ میزنند که جلو تر نرید . #دشمن_شیمیایی_زده. باز به دلمون بد اومد که اینبار هم مقر ما رو زده. تا جلوی مقر رسیدیم .
حاج احمد ماشین رو نگه داشت.
من زودتر از همه پایین پریدم و سر بالایی جلو مقر رو بدو بالا رفتم.
دیدم چادر تدارکات روی درخت آویزونه و یکی هم به پشت روی زمین افتاده.
دلم ریخت و بچه ها رو صدا زدم . دیدم کسی جواب نمیده.. وارد ساختمون شدم همه جا تاریک بود و صدایی از کسی نمیومد .. کف اطاق تعداد زیادی پتو افتاده بود . پتوها رو وارسی کردم. اطاق خالی بود. از ساختمون بیرون اومدم و بچه های دیگه هم رسیدند و همه جا رو وارسی کردیم. یکی از بچه ها صدا زد بچه ها رفتند بالای ارتفاع و کسی اینجا نیست. خاطرمون جمع شد که تلفات زیاد نیست. رفتیم سر وقت چادر تدارکات ... #شهید_رضا_استاد به پشت افتاده بود و صورتش خونی بود. اون رو داخل پتو پیچیدیم و به #معراج_شهدا بردند.
قرارمون بود که شب #نیمه_شعبان برای ولادت #امام_زمان (ع) جشن بگیریم که هواپیماهای دشمن برنامه ما رو به هم زدند. اون روز نزدیک 50 نفر از بچه ها ی تخریب لشگر 10 سیدالشهداء(ع) مصدوم شیمیایی شدند. یه تعداد که حالشون خراب بود و حالت تهوع داشتن با مینی بوس به بهداری فرستادیم و ما هم که حالمون زیاد بد نبود موندیم . نماز مغرب و عشا رو که خوندیم وضعمون به هم ریخت و سرفه های شدید و خارش پوست شروع شد ... حالت تهوع و درد چشم هم اضافه شد و مجبور شدیم که به بهداری مراجعه کنیم و ما رو فرستادند پاوه و بعد هم کرمانشاه و در نهایت در بیمارستان امیرکبیر اراک بستری شدیم .
✅ در #بمباران_دو_تا_مقر_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهدا_علیه_السلام در 12 ماه شعبان و شب نیمه شعبان 14 تا شهید دادیم و بیش از پنجاه نفر هم مصدوم شیمیایی شدند. و گردان ما در تهران پخش بین دو تا بیمارستان شد. عده ای در بیمارستان لقمان... تعدادی هم در بیمارستان بقیه الله..
☘️☘️
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel