─┅═༅🍃🌺🍃༅═┅─
🎗(10)🎗#اجازه برخواستن
☄يکي از آداب اجتماعي مسلمانان در برخورد با يکديگر، رعايت حرمت مي باشد. نشست و برخواست و هم صحبت شدن با ديگران هرکدام داراي آدابي است که در جاي خود بايد مراعات شود. روزي امام مجتبي سلام الله عليه در جايي نشسته بودند که قصد رفتن داشتند اما کسي آمد، حضرت موقع برخواستند، از آن فرد به جهت رعايت حرمت او، اجازه گرفتند
─┅𖣔💬2⃣1⃣💬𖣔┅─
─┅═༅🍃🌸🍃༅═┅─
🌀چنان چه ابي ابي شيبه در اين زمينه نقل مي کند:
☄أن رجلا جلس إلى الحسن فقال له جلست إلينا على حين قيام منا افتأذن.
✍مردي نزد حسن [بن علي عليهما السلام] نشست. ايشان به آن مرد فرمود: هنگامي نشستي که ما در حال برخواستن بوديم، آيا اجازه مي دهي؟
📖إبن أبي شيبة الكوفي، ابوبكر عبد الله بن محمد (متوفاى235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج5، ص241، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ .
─┅𖣔💬2⃣2⃣💬𖣔┅─
─┅═༅🍃🌺🍃༅═┅─
🎗(11)🎗برخورد با مرد #شامي
☄برخورد با مرد شامي از جمله ويژگي ها و خصوصيات مشهور امام حسن مجتبي سلام الله عليه مي باشد
─┅𖣔💬2⃣3⃣💬𖣔┅─
─┅═༅🍃🌸🍃༅═┅─
🌀چنان چه کتب مختلف تاريخي و حديثي آورده اند:.
☄فرد شامي ديد که ايشان [امام حسن عليه السلام] سواره است، شروع به لعنت کرد ايشان نمود و امام حسن عليه السلام به او پاسخي نمي داد. هنگامي که او سخنش تمام شد، امام حسن عليه السلام نزد او آمد و به او سلام کرد و خنديد و فرمود: اي پيرمرد، گمان مي کنم که غريبي و چه بسا مساله بر تو اشتباه شده است، اگر از ما رضايت بخواهى رضايت مي دهيم، اگر چيزى بخواهى به تو عطا خواهيم نمود، اگر از ما راهنمائى بخواهى تو را هدايت مي نمائيم، اگر حاجتى داشته باشى روا مي كنيم، اگر گرسنه باشى تو را غذا مي دهيم، اگر برهنه باشى لباس به تو مي پوشانيم، اگر محتاج باشى تو را بىنياز خواهيم كرد، اگر رانده شده باشى تو را پناه مي دهيم، چنانچه احتياجى داشته باشى به داد تو مي رسيم، اگر اثاث مسافرت خود را بيارى و مهمان ما باشى تا موقعى كه بخواهى بروى براى تو بهتر است. زيرا ما مهمانخانهاى داريم، مقامى وسيع داريم، ثروت فراوانى داريم. موقعى كه آن مرد شامى اين سخنان را از امام حسن عليه السّلام شنيد، گريان شد و گفت: شهادت ميدهم كه تو در روى زمين خليفه خدائى، خدا بهتر مي داند كه مقام رسالت را كجا قرار دهد، تو و پدرت نزد من دشمن ترين خلق خدا بوديد، ولى اكنون تو نزد من محبوترین خلق خدایی
─┅𖣔💬2⃣4⃣💬𖣔┅─
─┅═༅🍃🌺🍃༅═┅─
🌀کرامت انساني امام حسن مجتبي سلام الله عليه در برخورد با اين فرد شامي به خوبي ديده مي شود و مصداق آيه شريفه مي باشد که خداوند متعال فرموده است:
☄ولَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ.
✍نيكى و بدى يكسان نيست. [بدى را] با بهترين شيوه دفع كن؛ [با اين برخورد متين و نيك] ناگاه كسى كه ميان تو و او دشمنى است [چنان شود] كه گويى دوستى نزديك و صميمى است.
📖📖سوره فصلت، آيه34.
🌀سيره و روش و منش اجتماعي امام حسن مجتبي عليه السلام راهنماي همه انسان هاي آزاده فارغ از هر گونه عقيده و منهجي مي باشد که اقتدا به آن امام مظلوم، راهگشاي بسياري از مشکلات امروزي بشري مي باشد.
─┅𖣔💬2⃣5⃣💬𖣔┅─
عجب جملات قشنگی
1.گاهی باید فرو ریخته شوی برای ” بنای جدید”
.🌷🌺🌷
2.بعضی ها آنقدر فقیر هستند که تنها چیزی که دارند پول است
🌷🌺🌷
.
3.همیشه خودت باش… دیگران به اندازه کافی هستند…
🌷🌺🌷
4.روی بالشی که از مرگ پرنده ها پر است نمی توان خواب پرواز دید…
🌷🌺🌷
5.انسانهای خوب همانند گلهای قالیند، نه انتظار باران را دارند و نه دلهره ی چیده شدن، دائمی اند!
🌷🌺🌷
.
6.بعضی آدما نقش صفر رو بازی میکنن تو زندگی، اگه ضرب بشن تو زندگیت همه چیزت رو از بین میبرن!
🌷🌺🌷
.
.7.ﭘﻮﻝ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺪ ﻣﺎﺳﺖ…
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﭘﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ…
🌷🌺🌷
.
8.طلا باش تا اگه روزگار آبت کرد...روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود…
سنگ نباش...تا اگر زمانه خردت کرد، تیپا خورده هر بی سر و پایی بشوی!
🌷🌺🌷
.
9.ای کاش یاد بگیریم واسه خالی کردن خودمون....کسی رو لبریز نکنیم...
🌷🌺🌷
10.داشتن مغز دلیل بر انسان بودن نیست، پسته و بادام هم مغز دارند…
برای انسان بودن باید شعور داشت...
.
.
■●■ شادابی و نشاط افرادِ سحرخیز !!
حقیقت یا تلقین ؟
♻️ علت #افسردگی افرادی که #خواب_صبح و یا روز دارند چیست
بارها تجربه کردیم زمانیکه شب زودتر به خواب میرویم و صبح زود براحتی از خواب برمیخیزیم ناخودآگاه از #نشاط بیشتری برخورداریم و از لحاظ #ذهنی #کارایی و بهرهوری بالاتری خواهیم داشت.
و شاید دلیل افسردگی و کسالت در روزهایی که پس از طلوع آفتاب هنوز در خواب ناز بسر میبریم را ندانیم
و این در حالیست که حتی از نظر زمان، ساعات مساوی یا حتی اندکی بیشتر خوابیدهایم ...
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید بدانیم منشاء شادی، نشاط و #انبساط_خاطر از کجاست..
شادی از #انبساط_روح نشأت می گیرد و جنس روح از بخارات لطیف، گرم و سبک است ..
خواب صبح و روز باعث #سوختن بخارات لطیف خون شده و این بخار دودی باعث کدر شدن رنگ چهره و از بین رفتن حالت بشاشیت پوست میشود..
روح گرم و بسیار سبک است درحالیکه دخانِ سوخته، ناشی از خواب صبح #سنگین و #سرد و این دو در #تضاد با جنس روح
و این سنگینی #اجازه انبساط روح و شادی و نشاط را نخواهد داد..
اکنون بهتر متوجه خواهیم شد که چرا #سحرخیزی موجب نشاط و خواب روز باعث افسردگی است
📌 و البته این مسئله تنها یک #تلقین نبوده بلکه #حقیقت است..
#حاصل زندگی من و #ایوب، نیایش ۵ ساله و محمد پارسا ۳ساله هستند. اما حرفهای آنها برای اینکه مانع رفتن #پدرشان بشوند برایم جالب بود.
محمد پارسا با همان لهجه بچگانهاش و بسیار عصبانی میگفت مامان جان، اجازه نده #شوهرت برود. گناه داره #شهید میشود.#ایوب هم بلند بلند میخندید.
🍃⚘🍃
وقتی که#ایوب رفت سوریه، نیایش در خواب جیغ زنان بیدار شد و شروع به گریه کرد. با من دعوا میکرد که چرا اجازه دادی #بابا به #جنگ برود. اگر #بابایم #شهید بشود تقصیر توست.
🍃⚘🍃
آن شب دلم خیلی #شکست. بعد از #شهادت #پدر #بیتابیهایشان بیشتر شد. میگویند همه #بابا دارند و #ما #نداریم. گاهی اوقات #آرام کردنشان برایم بسیار #سخت است، چون با هیچ چیزی نمیتوان #آرامشان کرد.
🍃⚘🍃
مدام از #خاطرات #پدرشان برای هم تعریف میکنند و میگویند #یادش بخیر #بابایی. چند وقت پیش دخترم به محمد پارسا میگفت: داداشی دلت برای #بابایی نمیسوزه؟
من خیلی دلم میسوزه که #تیر به #سرش زدن.💔
🍃⚘🍃
برای من عجیبه که اینها انقدر میفهمند و متوجه میشوند. راستش را بخواهید انقدر زود انتظار این حرفها را نداشتم. خیلی ناراحتند که من #اجازه ندادم #پیکر #پدرشان را ببینند.
🍃⚘🍃
#حاصل زندگی من و #ایوب، نیایش ۵ ساله و محمد پارسا ۳ساله هستند. اما حرفهای آنها برای اینکه مانع رفتن #پدرشان بشوند برایم جالب بود.
محمد پارسا با همان لهجه بچگانهاش و بسیار عصبانی میگفت مامان جان، اجازه نده #شوهرت برود. گناه داره #شهید میشود.#ایوب هم بلند بلند میخندید.
🍃⚘🍃
وقتی که#ایوب رفت سوریه، نیایش در خواب جیغ زنان بیدار شد و شروع به گریه کرد. با من دعوا میکرد که چرا اجازه دادی #بابا به #جنگ برود. اگر #بابایم #شهید بشود تقصیر توست.
🍃⚘🍃
آن شب دلم خیلی #شکست. بعد از #شهادت #پدر #بیتابیهایشان بیشتر شد. میگویند همه #بابا دارند و #ما #نداریم. گاهی اوقات #آرام کردنشان برایم بسیار #سخت است، چون با هیچ چیزی نمیتوان #آرامشان کرد.
🍃⚘🍃
مدام از #خاطرات #پدرشان برای هم تعریف میکنند و میگویند #یادش بخیر #بابایی. چند وقت پیش دخترم به محمد پارسا میگفت: داداشی دلت برای #بابایی نمیسوزه؟
من خیلی دلم میسوزه که #تیر به #سرش زدن.💔
🍃⚘🍃
برای من عجیبه که اینها انقدر میفهمند و متوجه میشوند. راستش را بخواهید انقدر زود انتظار این حرفها را نداشتم. خیلی ناراحتند که من #اجازه ندادم #پیکر #پدرشان را ببینند.
🍃⚘🍃
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️دیدگاه اسلام در مورد رعایت حریم خصوصى افراد چیست؟
🔹بى شک وجود #انسان داراى دو بُعد است، بُعد فردى و بُعد اجتماعى، و به همین دلیل داراى دو نوع زندگى است: #زندگی_خصوصى و #عمومى که هر کدام براى خود ویژگیهایی دارد و آداب و مقرراتى. انسان ناچار است در #محیط_اجتماع قیود زیادى را از نظر لباس، طرز حرکت و رفت و آمد تحمل کند، ولى پیداست ادامه این وضع در تمام مدت شبانه روز خسته کننده و درد سر آفرین است. او میخواهد مدتى از شبانه روز آزاد باشد، قید و بندها را دور کند به استراحت پردازد، با خانواده و فرزندان خود به گفتگوهاى خصوصى بنشیند، و تا آنجا که ممکن است از این آزادى بهره گیرد، و به همین دلیل، به خانه خصوصى خود پناه مىبرد، با بستن درها به روى دیگران، زندگى خویش را موقتاً از جامعه جدا میسازد، و همراه آن از انبوه قیودى که ناچار بود در محیط اجتماع بر خود تحمیل کند، آزاد میشود.
🔹حال باید در این محیط آزاد، با این فلسفه روشن، امنیت کافى وجود داشته باشد. اگر بنا باشد هرکس سرزده وارد این محیط گردد و به حریم امن آن تجاوز کند، دیگر آن آزادى، استراحت و آرامش وجود نخواهد داشت، و مبدل به محیط کوچه و بازار میشود. به همین دلیل، همیشه در میان انسانها مقررات ویژه اى در این زمینه بوده است، و در تمام قوانین دنیا وارد شدن به خانه اشخاص بدون #اجازه آنها ممنوع است و مجازات دارد، و حتى در جایی که ضرورتى از نظر حفظ امنیت و جهات دیگر ایجاب کند که بدون اجازه وارد شوند، مقامات محدود و معینى حق دادن چنین اجازه اى را دارند. در #اسلام، نیز در این زمینه دستور بسیار مؤکد داده شده، و #آداب و ریزه کارى هايى در این زمینه وجود دارد که کمتر نظیر آن دیده میشود.
🔹در حدیثى میخوانيم: «ابو سعید» از یاران پیامبر (ص) اجازه ورود به منزل گرفت، در حالى که رو به روى در خانه پیامبر (ص) ایستاده بود؛ #پیامبر (ص) فرمود: بهنگام اجازه گرفتن رو به روى در نایست!. در روایت دیگرى میخوانيم: خود آنحضرت هنگامى که به در خانه کسى مى آمد، رو به روى در نمى ایستاد، بلکه در طرف راست یا چپ قرار میگرفت و میفرمود: «السَّلامُ عَلَیْکُم» و به این وسیله اجازه ورود میگرفت؛ زیرا آنروز هنوز معمول نشده بود که در برابر در خانه پرده بیاویزند. [۱] حتى در #روایات_اسلامى میخوانيم: انسان به هنگامى که میخواهد وارد خانه مادر، یا پدر و یا حتى وارد خانه فرزند خود شود، اجازه بگیرد. در روایتى آمده است: مردى از پیامبر (ص) پرسید: آیا به هنگامى که میخواهم وارد خانه مادرم شوم باید اجازه بگیرم؟ فرمود: آرى. عرض کرد: مادرم غیر از من خدمتگزارى ندارد، باز هم باید اجازه بگیرم؟! فرمود: «أَ تُحِبُّ أَنْ تَراها عُرْیانَةً؛ آیا دوست دارى مادرت را برهنه ببینى؟!»، عرض کرد: نه. فرمود: «فَاسْتَأْذِنْ عَلَیْها؛ اکنون که چنین است از او اجازه بگیر!). [۲]
🔹در روایت دیگرى میخوانيم: #پیامبر (ص) هنگامى که میخواست وارد خانه دخترش فاطمه (س) شود، نخست بر در خانه آمد دست به روى در گذاشت و در را کمى عقب زد، سپس فرمود: «السَّلامُ عَلَیْکُم»، فاطمه (س) پاسخ سلام پدر را داد، بعد پیامبر (ص) فرمود: اجازه دارم وارد شوم؟ عرض کرد: وارد شو اى رسول خدا!. پیامبر (ص) فرمود: کسى که همراه من است نیز اجازه دارد وارد شود؟. فاطمه (س) عرض کرد: مقنعه بر سر من نیست؛ و هنگامى که خود را به حجاب اسلامى محجب ساخت، پیامبر (ص) مجدداً سلام کرد و فاطمه (س) جواب داد، و مجدداً اجازه ورود براى خودش گرفت، و بعد از پاسخ موافق فاطمه (س) اجازه ورود براى همراهش «جابر بن عبداللّه» گرفت. [۳]
🔹این حدیث به خوبى نشان میدهد: تا چه اندازه #پیامبر (ص) که یک الگو و سرمشق براى عموم مسلمانان بود، این نکات را دقیقاً رعایت میفرمود. حتى در بعضى از روایات میخوانيم: باید سه بار #اجازه گرفت: اجازه اول را بشنوند؛ به هنگام اجازه دوم خود را آماده سازند؛ به هنگام اجازه سوم اگر خواستند اجازه دهند و اگر نخواستند اجازه ندهند!. [۴] حتى بعضى لازم دانسته اند: در میان این سه اجازه، فاصله اى باشد؛ چرا که گاه لباس مناسبى بر تن صاحبخانه نیست، و گاه در حالى است که نمى خواهد کسى او را در آن حال ببیند، گاه وضع اطاق به هم ریخته است و گاه اسرارى است که نمیخواهد دیگرى بر اسرار درون خانه اش واقف شود، باید به او فرصتى داد تا خود را جمع و جور کند؛ و اگر اجازه نداد، بدون کمترین احساس ناراحتى باید صرف نظر کرد.
پی نوشتها؛
[۱] تفسير «فخر رازى»، ج۲۳، ص۱۹۸، ذيل آيه مورد بحث
[۱] تفسير «نور الثقلين»، ج۳، ص۵۸۶
[۳] همان، ص۵۸۷
[۴] «وسائل الشيعه»، ج۱۴، ص۱۶۱، ابواب مقدمات النكاح، باب ۱۲۳
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ۲۹، ج۱۴، ص۴۵۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا مى توان بدون اجازه، وارد ملک دیگرى شد؟
🔹پاسخ این سؤال در «آیات ۲۷ تا ۲۹ #سوره_نور» بیان شده است. در این آیات بخشى از #آداب_معاشرت و دستورهاى اجتماعى اسلام که ارتباط نزدیکى با مسائل مربوط به حفظ #عفت_عمومى دارد بیان شده است؛ و آن طرز ورود به #خانههای_مردم و چگونگى #اجازه_ورود گرفتن است. نخست مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید! در خانه هايى که غیر از خانه شما است داخل نشوید، تا این که #اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه #سلام کنید؛ و به این ترتیب تصمیم ورود خود را قبلاً به #اطلاع آنها برسانید و #موافقت آنها را جلب نمائید.
🔹«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِه». این براى شما بهتر است، شاید متذکر شوید؛ «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون». جالب این که: در اینجا جمله «تَسْتَأْنِسُوا» به کار رفته است نه «تَسْتَأْذِنُوا» زیرا جمله دوم، فقط #اجازه_گرفتن را بیان مى کند، در حالى که جمله اول که از ماده «انس» گرفته شده، اجازه اى توأم با #محبت، لطف، #آشنایى و صداقت را مى رساند، و نشان مى دهد: حتى اجازه گرفتن باید کاملاً #مؤدبانه، دوستانه و خالى از هر گونه خشونت باشد.
🔹بنابراین، هر گاه این جمله را بشکافیم، بسیارى از #آداب مربوط به این بحث در آن خلاصه شده است، مفهومش این است: فریاد نکشید، در را محکم نکوبید با #عبارات_زننده و خشک اجازه نگیرید، و به هنگامى که اجازه داده شد، بدون #سلام وارد نشوید، سلامى که نشانه صلح و صفا و #پیامآورمحبت و دوستى است. قابل توجه این که: این حکم را که #جنبه_انسانى و عاطفى آن روشن است با دو جمله «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُم» و «لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون» همراه مى کند، که خود دلیلى بر آن است که اینگونه احکام، ریشه در اعماق #عواطف، #عقل و #شعور انسانى دارد،
🔹که اگر انسان کمى در آن بیندیشد، متذکر خواهد شد که خیر و #صلاح او در آن است. در آیه بعد، با جمله دیگرى این دستور، تکمیل مى شود: اگر در آن خانه کسى را نیافتید وارد آن نشوید تا به شما #اجازه داده شود؛ «فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِیها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتّى یُؤْذَنَ لَکُم». ممکن است منظور از این تعبیر، آن باشد که: گاه در آن خانه کسانى هستند، ولى کسى که به شما اذن دهد، و #صاحب_اختیار و صاحب البیت باشد، حضور ندارد، در این صورت شما حق ورود نخواهید داشت.
🔹و یا این که: اصلاً کسى در خانه نیست، اما ممکن است #صاحبخانه در منزل همسایگان و یا نزدیک آن محل باشد، و به هنگامى که صداى در زدن و یا صداى شما را بشنود بیاید و اذن ورود دهد، در این موقع حق ورود دارید، به هر حال آنچه مطرح است این است که: بدون #اذن داخل نشوید. آن گاه اضافه مى کند: و اگر به شما گفته شود: #بازگردید، این سخن را پذیرا شوید و بازگردید، که براى شما بهتر و پاکیزه تر است؛ «وَ إِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکى لَکُم».
🔹اشاره به این که: هرگز #جواب_رد، شما را ناراحت نکند، چه بسا صاحبخانه در حالتى است که از دیدن شما در آن حالت ناراحت مى شود، و یا وضع او و خانه اش آماده پذیرش مهمان نیست!. و از آنجا که به هنگام شنیدن #جواب_منفى، گاهى حس کنجکاوى بعضى تحریک مى شود، و به این فکر این مى افتند از درز در، یا از طریق گوش فرا دادن و #استراق_سمع، مطالبى از اسرار درون خانه را کشف کنند، در ذیل همین آیه مى فرماید: خدا به آنچه انجام مى دهید آگاه است؛ «وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیم».
🔹و از آنجا که هر حکم، استثنايى دارد که رفع ضرورت ها و مشکلات از طریق آن استثناء به صورت معقول انجام مى شود، در آخرین آیه مورد بحث، مى فرماید: گناهى بر شما نیست که وارد خانه هاى غیر مسکونى بشوید که در آنجا متاعى متعلق به شما وجود دارد؛ «لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ مَسْکُونَة فِیها مَتاعٌ لَکُم». و در پایان اضافه مى نماید: و خدا آنچه را آشکار مى کنید و پنهان مى دارید مى داند؛ «وَ اللهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَکْتُمُون».
🔹شاید اشاره به این است که گاه، بعضى از افراد از این استثناء #سوء_استفاده کرده و به بهانه این حکم، وارد خانه هاى غیر مسکونى مى شوند، تا کشف اسرارى کنند، و یا در خانه هاى مسکونى به این بهانه که نمى دانستیم مسکونى است، وارد شوند، اما خدا از همه این امور آگاه است و سوء استفاده کنندگان را به خوبى مى شناسد.
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ بیست و نهم، ج ۱۴، ص ۴۵۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
🗨️ صحبتهای پزشکیان در گفتگوی دیشب با مردم تمام شد.
آنچه خیلی زیرکانه مطرح شد، #اجازه گرفتن از #رهبری برای سفر به #نیویورک بود.ایشون طوری صحبت کرد که انگار تمام تصمیمات رو رهبری داره به ایشون دیکته میکنه و پزشکیان بدون اجازه ایشون آب نمیخوره!
این همون #نکته ایه که #سالهاست #اصلاح_طلبها تلاش میکنن به جامعه القا بشه که همه کاره رهبری هست و بقیه هیچ کاره هستن و آقای پزشکیان با #زبان_عوامانه، #پوپولیستی و البته #زیرکانه در حال جا انداختن این موضوع هست.
این اتفاق از معرفی وزرا و گرفتن رای اعتماد با همین زرنگی از برخی #نمایندگان_کم_خرد شروع شد و ظاهرا هنوز ادامه داره.
آنچه مسلمه پزشکیان #هیچ_برنامه ای برای #اداره_امور نداره که اگر داشت باید تا الان ارائه میداد بنابراین در آینده نزدیک:
#اولا اطرافیان او اعم از #لیبرال، #سرمایه_دار، #مفسدین_اقتصادی و #آقازاده_های_بیشمار که به هیچ #اصول #شرعی، #انقلابی، #اخلاقی و #قانونی #پایبند نیستند، مملکت را به نفع خود #دوشیده و #چپاول خواهند کرد و وضعت فلاکت باری بر جامعه تحمیل خواهند نمود(#مسبوق به #سابقه در دوران #هاشمی_و_خاتمی_و_روحانی)
#ثانیا پس از تحمیل #فلاکت بر جامعه و بردن جامعه به سمت نارضایتیهای عمومی، #درگیری_و_آشوب، پای خود را عقب کشیده و با ظاهر پوپولیستی و مردم دوست، #نهایتا_مسئولیت همه #کاستی ها رو بر عهده رهبری میندازن(مسبوق به سابقه در دوران هاشمی و فتنه بنزینی روحانی).....رئیس جمهور که کاره ای نیست، بیچاره آب خوردن رو هم از رهبری اجازه میگرفت