#رضا چراغي،#عباس كريمي ، #اكبر زجاجي و #سه نفر #بسيجي كه سخت #درگير بودند. دشمن تصور مي كرد كه نيروي زيادي روي ارتفاع هست.
🍃🌷🍃
#عصر كه دوباره به ارتفاع رفتم، ديدم #عباس كريمي و #دو نفر از #بسيجيان، #پيكر غرقه به خون #شهید رضا چراغي را با برانكارد حمل مي كنند.😭😭😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#فرمانده #شهید رضا چراغی هم درتاریخ ۱۳۶۲/۱/۲۵# به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷
#مزار#شهید :
تهران، بهشت #حضرت زهرا سلام الله علیها🌷،
قطعه ۲۴
در جوار #همرزمان و#فرماندهان #شهیدش.
🍃🌷🍃
می گه #اکبر علاقه شدیدی به خوردن #قهوه داشت و کلا جزء #عادتاش بود که #مرتب می خورد. #چند روزی گیر #عملیات پاکسازی بودیم و گه گداری هم تکفیری ها باهامون #درگیر می شدن و تو این مدت #علی اکبر #بدون #قهوه مونده بود.
🍃🌷🍃
در #حین #پاکسازی به #خونه ای رسیدیم که همه #وسایل #سرو چای و #قهوه آماده بود و #صاحب خونه #وقت نکرده بود #جمع کنه با خوشحالی صدا زدم #اکبر بدو بیا اینجا ببین #خدا برات #جور کرده، هوا هم خیلی #سرد بود.
وقتی اومد داخل اتاق، داشتم یه پتو در می آوردم بندازم رو خودم که #شهید با یه حالت خاصی گفت: آقا رضا، #پتوهای مردم رو #دست #نزن شاید #راضی #نباشن، #قهوه شونم #بزار ان شاء الله #خودشون #بر می گردن و #کنار هم #نوش جون می کنن. من که از شدت #سرما داشتم به خودم می لرزیدم #مات و #مبهوت #نگاهش می کردم فقط.
🍃🌷🍃
روایتی از
#همرزم #شهید مدافع حرم علی اکبر شیرعلی
عراق در بمباران شهرها، از بمب جدیدی استفاده میکرد که ناتو به صدام داده بود. #بمبی حدوداً ۸۰۰ کیلویی با مکانیزم انفجاری متفاوت و قدرت تخریب بالا
این بمبها به منازل مردم میخورد و گاهأ عمل نمیکرد اما، یکی از #همرزمان، #اکبر وعظ، برای #خنثی کردن یکی از همینها رفته بود که #شهید شد.
😭😭
🍃🌷🍃
به روایت از مادر #شهید:
#علیرضا و #عباس #امانتهایی بودند که #خداوند به ما داده بود و تا زمانی که #مقدر بود برای ما نگه داشت و پس از آن امانتهای خود را در فاصله #سه سال از ما گرفت.
😭😭
🍃🌷🍃
#امانت #اولی #سوخت و #امانت #دومی #بدنش در زیر #بمب ۷۵۰ پوندی #تکه تکه شد.
😭😭
🍃🌷🍃
میگفتم اگر #پیکر #عباس را ندیدم، #پیکر #علی را خواهم دید و او را به سینه میگیرم تا قلبم آرام شود. ولی افسوس که آن قد رسا و اندام زیبا، یک بقچه بیشتر نبود.»😭😭
🍃🌷🍃