#شهید دفاع مقدس کورش باباپور
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۴۲/۷/۱۰# در شهر یاسوج استان چهار محال و بختیاری متولدشد.
پدرش الیاس به شکرانه تولد ایشان قوچ گله را قربانی و به اهالی روستا ولیمه داد و شکر گزاری خود را با #اقامه دو رکعت نماز به درگاه #خداوند ادا کرد.
🍃🌷🍃
دوران ابتدایی و راهنمایی را پشت سر گذاشت. این دوران مصادف با اوج گیری انقلاب اسلامی و راهپیمایی های مردمی علیه نظام ستم شاهی بود.
همراه برادر و سایر دوستانس وارد عرصه #مبارزاتی شد و #اعلامیه های #حضرت امام را بین مردم #پخش می کرد.
🍃🌷🍃
در دوره دبیرستان شاهد فتنه های منافقین و توزیع اقلام فرهنگی آنان بود.
با دوستان صمیمی و معلمان انقلابی خود ،نسبت به #شناسایی ،#گردآوری کتاب ها ،#اعلامیه ها و #دست نوشته های منافقین و #خارج کردن آنها از #کتابخانه ها #همکاری می کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در زمان #جنگ #چندین بار به عنوان #بسیجی رهسپار #جبهه شد و نهایتاً گمشده خود را در نهادی که برخاسته از انقلاب و مبلغ اندیشه های امام بود، یعنی #سپاه پاسداران پیدا کرد.
🍃🌷🍃
و پس از دوره 15# روزه آموزش #پاسداری به #جبهه رفت و در #عملیاتهای متعددی از جمله : #طریق القدس ،#فتح المبین و #والفجر 8 شرکت کرد.
🍃🌷🍃
ایشان #چندین بار هم مورد #اصابت ترکش قرار گرفت و #زخمی شد.ولی مجددا پس از #بهبودی به #جبهه برمی گشت.
🍃🌷🍃
در سال 1363#به اصرار خانواده و عمل به سیره نبوی با دختری نجیب و عفیف ازدواج کرد که دو فرزند پسر به یادگار دارد.
🍃🌷🍃
در دوران دفاع مقدس ضمن نشان دادن #رشادت های #کم نظیر و #بی بدیل از خود #مسئولیت های مختلفی را از جمله #فرماندهی دسته ،#گروهان و #گردان را ایشان عهده دار شد.
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید کورش باباپور هم در تاریخ 65/12/27# در #جاده اهواز ،در #خط مقدم ، به آرزویش که#شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
یاسوج، استان چهار محال و بختیاری.
🍃🌷🍃
#شهید دفاع مقدس کورش باباپور
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۴۲/۷/۱۰# در شهر یاسوج استان چهار محال و بختیاری متولدشد.
پدرش الیاس به شکرانه تولد ایشان قوچ گله را قربانی و به اهالی روستا ولیمه داد و شکر گزاری خود را با #اقامه دو رکعت نماز به درگاه #خداوند ادا کرد.
🍃🌷🍃
دوران ابتدایی و راهنمایی را پشت سر گذاشت. این دوران مصادف با اوج گیری انقلاب اسلامی و راهپیمایی های مردمی علیه نظام ستم شاهی بود.
همراه برادر و سایر دوستانس وارد عرصه #مبارزاتی شد و #اعلامیه های #حضرت امام را بین مردم #پخش می کرد.
🍃🌷🍃
در دوره دبیرستان شاهد فتنه های منافقین و توزیع اقلام فرهنگی آنان بود.
با دوستان صمیمی و معلمان انقلابی خود ،نسبت به #شناسایی ،#گردآوری کتاب ها ،#اعلامیه ها و #دست نوشته های منافقین و #خارج کردن آنها از #کتابخانه ها #همکاری می کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در زمان #جنگ #چندین بار به عنوان #بسیجی رهسپار #جبهه شد و نهایتاً گمشده خود را در نهادی که برخاسته از انقلاب و مبلغ اندیشه های امام بود، یعنی #سپاه پاسداران پیدا کرد.
🍃🌷🍃
و پس از دوره 15# روزه آموزش #پاسداری به #جبهه رفت و در #عملیاتهای متعددی از جمله : #طریق القدس ،#فتح المبین و #والفجر 8 شرکت کرد.
🍃🌷🍃
ایشان #چندین بار هم مورد #اصابت ترکش قرار گرفت و #زخمی شد.ولی مجددا پس از #بهبودی به #جبهه برمی گشت.
🍃🌷🍃
در سال 1363#به اصرار خانواده و عمل به سیره نبوی با دختری نجیب و عفیف ازدواج کرد که دو فرزند پسر به یادگار دارد.
🍃🌷🍃
در دوران دفاع مقدس ضمن نشان دادن #رشادت های #کم نظیر و #بی بدیل از خود #مسئولیت های مختلفی را از جمله #فرماندهی دسته ،#گروهان و #گردان را ایشان عهده دار شد.
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید کورش باباپور هم در تاریخ 65/12/27# در #جاده اهواز ،در #خط مقدم ، به آرزویش که#شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
یاسوج، استان چهار محال و بختیاری.
🍃🌷🍃
سرانجام #شهید مرتضی بصیری پور هم در #نخستین #ساعات دوشنبه 20#فروردین ماه 97# ،توسط #چندین #موشک #جنگنده های رژیم صهیونیستی به #فرودگاه نظامی تیفور در استان #حمص سوریه به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
روستای اسلام آباد، استان خراسان جنوبی.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید مرتضی بصیری پور💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
سرانجام #شهید مرتضی بصیری پور هم در #نخستین #ساعات دوشنبه 20#فروردین ماه 97# ،توسط #چندین #موشک #جنگنده های رژیم صهیونیستی به #فرودگاه نظامی تیفور در استان #حمص سوریه به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
روستای اسلام آباد، استان خراسان جنوبی.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید مرتضی بصیری پور💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
#پسرم #کامبیز در #عملیات زبید عراق #شهید شد، اما چند سالی به ما گفته بودند که پسرتون #اسیر شده.
😭😭
🍃🌷🍃
#همرزمهای #کامبیز گفتند بعد از اینکه #اسیر شدیم چند نفری از همان جمع #حالشان بد میشود که #کامبیز هم #جزء آنها بوده است. زمانی که آنها را سوار آمبولانس کردند دیگر از آنها هیچکس #اطلاعی نداشت.
😭😭
🍃🌷🍃
#چندین #سال خبری از #کامبیز نبود تا اینکه #خبر #شهادتش رو به ما گفتند. #مزار یادبودی هم در گلزار #شهدای بهشت علی🌷 داره.😭
🍃🌷🍃
به #کامبیز گفتم: مادر خوش آمدی، قدمت بر روی چشم، راحتم کردی، #افتخار میکنم، #تاج سر #فرزندانم هستی، #شکر خدا؛ #امانت خدا را تحویل #خدا دادم.
🤍😭
🍃🌷🍃
#پسرم ساکن شهر دزفول در استان خوزستان و از #نیروهای ژاندارمری بود.😭
🍃🌷🍃
#تنها #آرزویم این است #کامبیز فردا روز قیامت #شفاعتم کند و من را به عنوان #مادر #شهید #قبول کنند.😭
🍃🌷🍃
#شهید دفاع مقدس قربان مکوندی
🍃🌷🍃
در تاریخ یکم خرداد ماه سال 1340 در روستای جارود شهرستان هفتگل واقع در شمال استان خوزستان در خانواده ای مذهبی متولد شد.
#چهارمین فرزند خانواده شان بود که با تولد خود شادی را برای پدر و مادر به ارمغان آورد.
#شهید ۲۱# ساله بود و #مجرد.
🍃🌷🍃
#۱۹ ساله بود که#جنگ تحمیلی شروع شد، ایشان ودیگر جوانان روستایشان عازم #جبهه شدند.
🍃🌷🍃
مدتی در #جبهه بود و #چندین بار هم #زخمی شد، ولی تا بهبودی کامل پیدانکرده بود دوباره به #جبهه برمی گشت.
🍃🌷🍃
سرانجام #شهید قربان مکوندی ،در روز #پنجم مرداد ماه سال 1361# در #عملیات رمضان بر اثر #اصابت ترکش به جمجمه اش به آرزویش که همانا#شهادت در راه#خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
آن روزصبح زود حرکت نمودیم و با #مشقت فراوان شب به اندیمشک رسیدیم . باد تندی در مسیر می وزید و نشستن در پشت تویوتا در آن شرایط بسیار #سخت بود و همه #بچه هایم #حال #بدی داشتند.
🍃🌷🍃
بعلت اینکه #همسرم در #اهواز #منتظرمان بود #شبانه به راهمان ادامه دادیم و پس از طی #مسافت یکهزار کیلومتری طی 24 ساعت ، صبح به #اهواز و به #قرارگاه #شهید بهشتی رسیدیم و #همسرم ساعت 5 بعدازظهر به دیدنمان آمد و در یکی از #خانه های #قرارگاه #مستقر شدیم.
🍃🌷🍃
ما #چهارمین #خانواده از 30#خانواده ایی بودیم که برای #سکونت به #قرارگاه آمده بودند.
🍃🌷🍃
وقتی #هواپیماهای #جنگی دشمن بر فراز #قرارگاه دیده می شدند نمی توانستم در موقع اعلام خطر #بچه ها را به #پناهگاه برسانم و به ناچار در #خانه می ماندیم و منتظر #رفع خطر می شدیم.
🍃🌷🍃
هرگاه #همسرم از #جبهه می آمد #چندین نفر از #فرماندهان و #رزمندگان #همراهش بودند و برخی از آنان از #امکانات #کم برای #پخت غذا در #منزلمان #متعجب می شدند.
🍃🌷🍃
آن روزصبح زود حرکت نمودیم و با #مشقت فراوان شب به اندیمشک رسیدیم . باد تندی در مسیر می وزید و نشستن در پشت تویوتا در آن شرایط بسیار #سخت بود و همه #بچه هایم #حال #بدی داشتند.
🍃🌷🍃
بعلت اینکه #همسرم در #اهواز #منتظرمان بود #شبانه به راهمان ادامه دادیم و پس از طی #مسافت یکهزار کیلومتری طی 24 ساعت ، صبح به #اهواز و به #قرارگاه #شهید بهشتی رسیدیم و #همسرم ساعت 5 بعدازظهر به دیدنمان آمد و در یکی از #خانه های #قرارگاه #مستقر شدیم.
🍃🌷🍃
ما #چهارمین #خانواده از 30#خانواده ایی بودیم که برای #سکونت به #قرارگاه آمده بودند.
🍃🌷🍃
وقتی #هواپیماهای #جنگی دشمن بر فراز #قرارگاه دیده می شدند نمی توانستم در موقع اعلام خطر #بچه ها را به #پناهگاه برسانم و به ناچار در #خانه می ماندیم و منتظر #رفع خطر می شدیم.
🍃🌷🍃
هرگاه #همسرم از #جبهه می آمد #چندین نفر از #فرماندهان و #رزمندگان #همراهش بودند و برخی از آنان از #امکانات #کم برای #پخت غذا در #منزلمان #متعجب می شدند.
🍃🌷🍃
آن روزصبح زود حرکت نمودیم و با #مشقت فراوان شب به اندیمشک رسیدیم . باد تندی در مسیر می وزید و نشستن در پشت تویوتا در آن شرایط بسیار #سخت بود و همه #بچه هایم #حال #بدی داشتند.
🍃🌷🍃
بعلت اینکه #همسرم در #اهواز #منتظرمان بود #شبانه به راهمان ادامه دادیم و پس از طی #مسافت یکهزار کیلومتری طی 24 ساعت ، صبح به #اهواز و به #قرارگاه #شهید بهشتی رسیدیم و #همسرم ساعت 5 بعدازظهر به دیدنمان آمد و در یکی از #خانه های #قرارگاه #مستقر شدیم.
🍃🌷🍃
ما #چهارمین #خانواده از 30#خانواده ایی بودیم که برای #سکونت به #قرارگاه آمده بودند.
🍃🌷🍃
وقتی #هواپیماهای #جنگی دشمن بر فراز #قرارگاه دیده می شدند نمی توانستم در موقع اعلام خطر #بچه ها را به #پناهگاه برسانم و به ناچار در #خانه می ماندیم و منتظر #رفع خطر می شدیم.
🍃🌷🍃
هرگاه #همسرم از #جبهه می آمد #چندین نفر از #فرماندهان و #رزمندگان #همراهش بودند و برخی از آنان از #امکانات #کم برای #پخت غذا در #منزلمان #متعجب می شدند.
🍃🌷🍃