🍃باز یه خبر رسید از روضه، بی بی یه گل رو چید از #روضه، باز یه #رفیق پرید از روضه😥
🍃نمیشود از تو گفت. از تویی که اندک زمانیاست از پروازت میگذرد و ما همه در بهت که چه شد؟ به راستی تو پر کشیدی؟!
🍃اما تقدیر همین است که درست زمانی که ما درگیرِ هیچ و پوچِ دنیا بودیم، تو پرستو شدی در آغوشِ آسمان. #شب_جمعه بود و همه جا پر از عِطر حسین و تو چه خوش درخشیدی که ارباب میزبانت شده.
🍃پایِ حرم یه یاس پرپر
پیشِ نگاهِ بنت الحیدر
رفت و رسید به ارباب آخر
این گل هم به قربونِ #حسین💔
🍃ما داغ از نبود رفیق و بچه ها، مبهوت از نبود #پدر، تو که اربا اربا به آغوش حسین بال گشودی؛ به رسم مادرت زهرا، کودکانت را به آغوش بکش.
🍃در شبِ سالروزِ رحلت حضرت #روحالله(رحمته اللهعلیه) تو نیز به ملکوت پیوستی و این مهر تاییدی است که "سرنوشت فرزندان #خمینی، چیزی جز شهادت نیست"
🍃کمین دشمن بهانه بود! تو آماده بودی که دیشب از خاک #تدمر به آغوش زهرا_سلاماللهعلیها_ بروی. و در کنارِ مادرت این شب جمعه را راهیِ #کربلا باشی.
🍃حالا در آغوشِ فرمانده ات استراحت کن. شبیه همان عکس معروف که در آن جلسه، مثل #عمار در آغوش ح.ا.ج ق.ا.س.م گرفته ای. شما عادت دارید استراحت را به بعد از شهادت موکول کنید؛ درست مثل فرماندهتان. نوشِ جان، شیرینیِ شهدِ شهادت حاج حسن🕊
🍃خونِ گلوش هنوز هم گرمه!
ما دلمون به چی سرگرمه؟!
✨#اللهم_انا_لانعلم_منه_الا_خیرا
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🥀به مناسبت #شهادت
#شهید_حاج_حسن_عبدالله_زاده
📅تاریخ شهادت : ۱٣ خرداد ۱۴۰۰
📅تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۴۰۰
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
#شهادتت_مبارک #مدافع_حرم
🍃از #جانبازان حماسه نبل و الزهرا بود همان حماسه عظیم که سردار دلها در وصفش گفت: «شما کاری همچون فتح خیبر انجام دادهاید». پایش مجروح شده بود اما فرمانده بود و تا آخرین دقایق با دو بی سیم نیروهایش را هدایت و همراهی می کرد. با پای مجروح برگشت اما دلش را در #سوریه جا گذاشت.
🍃جامانده بود از دوستان شهیدش و غم جاماندن بر دلش سنگینی می کرد .در مراسم تشییع حبیب روحی، پیکر #شهید را خودش در قبر گذاشت. شاید گله کرد از شهید که بدون او به مهمانی رفت شاید هم خواست سفارشش را پیش #ارباب و خواهرش بکند که مدتی بعد بازهم راهی سوریه شد.
🍃در آخرین #شب_جمعه عمرش، با نوای #دعای_کمیل هم رزمش چنان خو گرفت که تا پایان دعا گریست و زار زد. حال منقلبش همه را حیران کرده بود. شب جمعه برای او، شب آرزوها بود و روز #جمعه روز پرواز او به سوی دوستان شهیدش بود.
🍃از اخرین دیدار خانواده اش با پیکرش، یک لبخند به یادگار مانده و صبری که #حضرت_زینب به همسر و دختران شهید هدیه کرد...
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_جهانگیر_جعفری_نیا
📅تاریخ تولد : ٣ شهریور ۱٣۵٧
📅تاریخ شهادت : ۱۴ خرداد ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب
🥀مزار شهید : انزلی
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃هنوز هم روحمان از خواب راحت #شب_جمعه آزرده است. صبح با شنیدن خبر، خواب را نفرین کردیم و خودمان را ملامت که تمام عمرش برای راحتی ما، خواب با چشمانش غریبه بود و وقتی از خستگی برای همیشه خوابید، نتوانستیم به قدر یک تشکر چشم هایمان را باز نگه داریم و یک دل سیر او را ببینیم😓
🍃اما آنان که در هوای مهرش #نفس کشیده بودند و جانشان به جانش وابسته، تاب دوری اش را نداشتند. عده ای در کنارش جان دادند و کمی آنطرف تر، یار با وفایش به حرمت عشق به دنبال فرمانده و دوستانش، راهی شد🌺
🍃شاید نامش را کمتر کسی شنیده باشد شاید هم داغ او بر دل داغدار خیلی ها مثل مردم ِمحله سنگینی کند. آخر مصطفی، همه کاره محله بود. از باربری صلواتی با ماشینش تا انجام تمام کارهای فنی محله. بعد از شهادتش فهمیدند اوسای همه فن حریف محله، #مدافع_حرم بوده است..
🍃در آخرین وداعش در فرودگاه، مادرش چون پروانه دورش می گشت و آخرین نگاههای پر محبت #مصطفی را از بر میکرد آخر می دانست مصطفی دلبسته دنیا نیست و شهید می شود. بیقرار بود و دلتنگ پسرش. امید داشت پسرش را در لباس دامادی ببیند. اما وقتی خبر شهادتش در روز جمعه که مصادف با عزاداری مادر برای #فرمانده پسرش بود را شنید فهمید پسرش عاقبت بخیر شد و لباس #شهادت بیشتر به تنش می آید❣
🍃از بدن ارباً اربا و سوخته فرزندش هنوز هم خبری نیست و حسرت به آغوش کشیدنش را به دل دارد. اما یک قبر خالی با نام یادبود شهید مصطفی محمد میرزایی مونس #دلتنگی و درد و دل های او با پسرش است ...
🍃امینِ حاج قاسم، از فرمانده یاد گرفته ای که گمنام باشی و #سرباز برای خدمت به مردم، خوشا به سعادتت که هم نامت و هم پیکرت گم شد در هیاهوی دنیا...🌷
🍃اما برای #مرهم دل مادرت که غریبی ات دلش را می سوزاند می گویم یار باوفای سردار،امروز تولدِ توست و همه ما که مدیونیم به خون پاکت، می گوییم #تولدت_مبارک آقا مصطفی...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
💐به مناسبت سالروز #تولد
#مصطفی_محمد_میرزایی
📅تاریخ تولد : ۱ مرداد ۱۳۶۰
📅تاریخ شهادت : ۱۳ دی ۱۳۹۸
📅تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : شبستان حرم حضرت عبدالعظیم
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 #استوری
اومدم تنهای تنها،من همون تنها ترینم
اومدم تو این غریبی،زیر سایتون بشینم🥺
#شب_جمعه
#کربلا
@ammarabdi_ir
🍃چندبار دیگر تقویم را چک میکنم، درست بود! انگار ذهنم درست میگفت او فرزند #جمعه بود! سندش جمعه پنجم اسفند بود. مصادف با شب #مبعث رسول اکرم خانواده احمدی جوان، صاحب طفلی شدند. پدر خانواده بنا بر حدیث #پیامبر و اینکه عید مبعث بود نامش را محمد گذاشت. و از اینجا روزگارِ #محمد_احمدی_جوان آغاز میشود.
🍃سالها با عجله جلو میروند و #محمد را با خود میبرند. بزرگ میشود، مرد میشود و خودش را وقف کار #خیر میکند. از تکریم خانواده #شهدا تا شبهای #تاسوعایی که برنامه مفصلی داشتند. محمد همه جوره ایستاده بود، بیهیچ گله و شکایتی، فقط برای #خدا ! و خدا چه زیبا آنها که از مالها و جانها و #خانوادهشان میگذرند را مژده داده...
🍃محمد هم در این محفل راه داشت. زمانی پروندهاش تکمیل شد که هوای #سوریه در سرش افتاد. نمیشد کنترلش کرد. مدام از شرایط آنجا میگفت، #رضایت_مادر را میخواست! مادر که راضی شد از پی آن برآمد که حلالیت بگیرد. همه میدانستند که قرار نیست هر رفتی برگشتی داشته باشد ولی #دل که این قاعده و قانونها سرش نمیشد...
🍃حلال کردند و فهمیدند بار دیگر او را به اسم محمد احمدی جوان نمیبینند بلکه پیکری خوابیده در #تابوت را با نام #شهید میبینند. و قصه در سوریه همینگونه رقم خورد. شب جمعه همزمان با تاسوعای حسینی وقت #پرواز بود. باز هم #شب_جمعه!
🍃رزقهایی که از این شبها به دستش میرسید تمامی نداشت! حالا رزق #جانبازی در این شب و مناسبتی که همیشه برایش از جان مایه میگذاشت نصیبش شده بود. چند روز در بستر خوابید و درد کشید، دقیق نمیدانم. ولی خوب میدانم شب جمعه بود که جام #شهادت را به کامش ریختند و سند پرواز را به نامش زدند. و امروز #ششمین سالی است که از پروازش میگذرد و امشب نیز شب جمعه است. در شب زیارتی #ارباب یادمان باش برادر...
♡ #سالگرد_شهادتت_مبارک♡
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🥀به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_احمدی_جوان
📅تاریخ تولد : ۵ اسفند ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۱۳ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : شهرستان تنگستان
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃هنوز هم روحمان از خواب راحت #شب_جمعه آزرده است. صبح با شنیدن خبر، خواب را نفرین کردیم و خودمان را #ملامت که تمام عمرش برای راحتی ما، خواب با چشمانش غریبه بود و وقتی از خستگی برای همیشه خوابید، نتوانستیم به قدر یک #تشکر چشم هایمان را باز نگه داریم و یک دل سیر او را ببینیم.
🍃حال #دوسال از نبودنش می گذرد و بغض های انبار شده در گلویمان سرریز کرده و #حسرت فریاد دارند. مثل بغض پیچک شده در گلوی #رهبر_مظلوممان که بعد از دوسال، شکست و همه فهمیدند داغ شهادت #علمدار بر دل #حسین زمان سنگینی می کند.
🍃 #حاج_قاسم غم نبودنت آوار شد بر سرمان و حال در دنیای بدون تو آواره و #تنهاییم. در باتلاق دنیا گرفتار شده ایم و هرچه دست و پا می زنیم بیشتر فرو می رویم.
🍃به حرمت اشک های فراق که بدرقه راهت شد. به حرمت #اللهم_انا_لانعلم_منه_الا_خیرا بغض آلود #امام_مظلوم، به حرمت دلهای شکسته فرزندان شهدا که با شهادتت دوباره #یتیم شدند، دعا کن برای فرج، دعاکن خدا به حرمت خون پاک تو و به حرمت بدن ارباً اربایت، مابقی #غیبت را بر ما ببخشد. نفس کم آورده ایم در غبار #گناه....
♡ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج♡
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🥀به مناسبت سالروز #شهادت
#سپهد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱٣٣۵
📅تاریخ شهادت : ۱٣ دی ۱٣٩٨
📅تاریخ انتشار : ۱۳ دی ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : کرمان
🕊محل شهادت : بغداد، عراق
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی