♡به نام دلارام عالم♡
.
🍃از روز ازل در سرشت انسان #انتظار برای منجی را نهادند، در گوشش از کوره روزگار خواندند که گِلِ وجودش را میپزد و گاه آنقدر داغ میشود که کاسه صبرش از هم میپاشد، از زیبایی عشق برایش نوشتند و قداست را بالای دفتر حک کردند اما امان از چشم نابینا و #عقل ناقص که ندید و نخواست درست تفسیر کند😓
.
🍃اینها را از ازل برایمان خواندند که تا ابد در گوشمان بماند ولی گوش نیز ناشنوا شد و حافظه هم یاری نکرد، بعید میدانم حالا کسی آن حرف ها را یادش مانده باشد که اگر اینطور بود دل را #کاروانسرا نمیکردند، انتظار را گوشه ای نمیگذاشتند بهر تماشا و مضحکه خاص و عامش نمیکردند، عشق را با #هوس جا به جا نمیکردند و به لفظ عشق رحم میکردند و قداست را به نجاست نمیکشاندند😔
.
🍃حیران مانده ام، کجای این زمانه هستیم؟ چنان در خویش غرق شدهایم که خدا میداند چه بلایی سر آن انتظار و عشق #منجی که در وجود ما نهادند آمد؟
.
🍃به راستی کوره روزگار بسیار داغ بود که داغ هجران #معشوق را از یاد بردیم! مخمل نگاهش را که لطیف به چشم دلمان دوخته شده بود حس نکردیم، هر #جمعه دل منتظرش را نادیده گرفتیم و او باز هم لطف خود دریغ نکرد از فراموشکارانی که خود را به دست بهانههای زمانه سپرده بودند😣
.
🍃مدتیست به بد دردی مبتلا شدهایم. درد #هجران را با بند بند وجود حس میکنیم، غم نبودنش را...🥺
.
🍃شاید دعای #فرج تسلای روح خسته اش باشد که بارها از ما رنجیده، و به حتم فرج درد ما را درمان است. شاید اینبار هم دلش به حال قنوت های پر سوز و گدازمان بسوزد و گرمی نگاهش را از سرمای احوالمان دریغ نکند که سخت #محتاجیم.
.
🍃درِ کاروانسرا ببندیم و جز عشق دلارام و سفیرش عشقی دگر نخواهیم وَ پرده برداریم از تمام سیاهی و رو سفید بیرون بیاییم از آزمون زندگی شاید #رحیم رحمی کند، منجی نگاهی بکند و صدایمان را گوش کند...شاید😞
.
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
.
#جمعه_های_انتظار
.
📅تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃نامش برای عده ای از مردم هنوز هم غریب است عده ای بعد از آن شب #جمعه نامش را شنیدند. همان شبی که آتش و بوی دود روضه #حضرت_مادر را برایمان تداعی کرد و بدن های اربا اربا عصر #عاشورا را😓
.
🍃شاید گمنام ترین های این روز ها، محافظان ح.ا.ج ق.ا.س.م بودند که هدفشان فقط رضای خدا بود و قلب هایشان بی قرار خدمت. شجاعت بارز ترین ویژگیشان و چیزی به نام #عشق سبب میشد که سرباز همیشه آماده #فرمانده باشند...
.
🍃 #شهروز_مظفری یکی از همان گمنام هایی است که با #شهادت، خوشنام ترین مردم شد. همراهان ح.ا.ج ق.ا.س.م نمونه ای از ح.ا.ج ق.ا.س.م اند که قلم و کاغذ برای وصفشان عاجز است.
از اون همین بس که سال ها با اخلاص خدمت کرد و شهادت نصیبش شد و پیکرش در حرم #حضرت_معصومه آرام گرفت🌹
.
🍃حال کودکش که بعد از شهادت پدر به دنیا آمده او را با قاب عکس میشناسد اما بزرگ مردی اش را کتاب تاریخ ثبت کرده و به یادگار گذاشته است❣
.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
.
🌺به مناسبت سالروز شهادت #شهید_شهروز_مظفری_نیا
.
📅تاریخ تولد : ۱۳۵۷
.
📅تاریخ شهادت : ۱۳ دی ۱۳۹۸. بغداد
.
📅تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡نونوالقلم♡
.
🍃تقویم پیش رویم سیزدهم دی ماه را نشان میدهد همان روزی که دلم جامه عزای #فاطمیه را زودتر به تن کرد پرواز #سیدالشهداء مقاومت و همراهانش عطر فاطمیه را زودتر به این شهر آورد و داغی عظیم و سخت بر دلمان نشاند😞
.
🍃و حال کبوتر خیالم بر روی بال هواپیما مینشیند، ساعت از دوازده گذشته و به نیمه های شب #جمعه میرسیم. هرچه به ساعت های پایانی نزدیک میشویم کبوتر بیقرار تر دور سر #مدافعان میگردد❣
.
🍃میهمانان بغداد سوار ماشین میشوند که حرکت کنند. ذهنم از همه شان گذر میکند و به #مخزن_الاسرار ح.ا.ج ق.ا.س.م میرسد. آرامشی عجیب در چشمانش موج میزند.
.
🍃از دلش خبر دارم محکم به سینه میکوبد برای وصال هرچه زودتر به #معشوق میخواهد سینه را بشکافد و بیرون بیاید. #حسین دلش برای اربابش میتپید و #ارباب هیجان این وصل را خوب درک کرد که به این دوری خاتمه داد😓
.
🍃ساعت یک و بیست؛ ناگهان #بغداد به خود لرزید. فرودگاه بغداد گودی قتلگاه شد و تن های پاره پاره، گواه آن بود که اینجا #کربلایی دوباره شدهاست...
.
🍃پیش چشمان کبوتر لاله ها سوختند.کبوتر بغض کرد و آه کشید یادش به غم حسین آمد که چگونه با حسرت از اینجا به #بینالحرمین اربابش سلام میداد و ساعت آخر چه زیبا #حسینابنعلی خریدارش شد...
.
🍃شد #علی_اکبری دوباره برای ارباب و یاسی که بین آهن پاره های ماشین رنگش به کبودی گرایید و در آتش کینه دشمن سوخت😔
.
🍃سیزده دی نود و هشت، ساعت یک و بیست دقیقه بامداد به وقت پرواز حسین پور جعفری، ح.ا.ج ق.ا.س.م و همراهان...
#شهادتت_مبارک
.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
🌺به مناسبت سالروز شهادت #شهید_حسین_پورجعفری
.
📅تاریخ تولد : ۸ فروردین ۱۳۴۲
.
📅تاریخ شهادت : ۱۳ دی ۱۳۹۸. بغداد
.
📅تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : گلزار شهدای کرمان
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃باز هم از راه رسید #جمعه ایی دیگر
آقای من تو نیامدی...
تو ای صفای ضمیرم چرا نیامدی؟
چگونه بهانه بگیرم که چرا نیامدی؟
دعا پشت دعا که بیایی...
و گناه پشت گناه برای نیامدنت؟
هرچند که تمنای فرج میکنیم
شرمنده ام که با واژه انتظار بد تا کردیم...
.
🍃آقای من
این جمعه هم صدای آمدنت به گوشم نرسید؛ چه تکراری سخت تر از تکرار نیامدنت؟
تکرار مکرر تلخ ترین های این جمعه ها بی حضور تو....💔
.
🍃آقا جان
شرمنده ام که میگویم اما
زمان غیبت خود را به انتها برسان...
قسم به مادرت که سخت میشود بی تو
صدای آمدنت را به گوشمان برسان...
کنار تربت مادر به وقت نافله ات..
دعا خود را به یاری این گدا برسان...🤲
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج♥️
اللهُمَ صَلِی عَلی مُحَمدٍ وَ آل مُحَمَد وُ عَجِل فَرَجَهُم وَ اَهلِک عَدوهُم مِنَ الجِنِ وَالاِنس مِنَ اَوَلینِ وَ الاخَرین.
.
نویسنده :#فاطمه_زهرا_نقوی
.
#جمعه_های_انتظار
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃در میان العفو های #شب_قدر و اشک برای #امام_مظلوم که غم هایش را با چاه شریک می شد،#محمودرضا_بیضایی حرف هایش را بر تن کاغذ به یادگار گذاشته است. قسمتی از #وصیت_نامه اش، درس بزرگی است برای نسلی که امامش غائب است و منتظرهایش، غافل شده اند از ظهورش🥺
.
🍃نوشته بود: باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده ایم و #شیعه هم به دنیا آمده ایم که مؤثر در تحقق #ظهور_مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی ها، غربت ها و دوری هاست و جز با فداشدن محقق نمی شود حقیقتا.
.
🍃نسیم ِغربتِ #حسین از سوی کوفه کوچ کرده و حال در دوران غیبت حسینِ زمان، در میان شیعیان می وزد. سیاهی نامه اعمال ها با درد سینه اش برابری می کند. اما به رسم مادرش #زهرا دعا می کند برای شیعیان و از خدا طلب #بخشش می کند برای گمراهی ها و گناهان😓
.
🍃 گاهی وجدان هم ناله سر می دهد و خستگی هایش را با دلگیری های عصر #جمعه به رخ یاران بی وفا می کشد😞
.
🍃راه برای سرباز آقابودن باز است. محمودرضا ها ، سرباز آقاشدند و با فدا کردن جانشان، زمینه ساز ظهور شدند. به قول شهید: «امام زمان امروز سرباز باهوش و پای کار می خواهد، آدمی که شجاع و مرد میدان باشد»
کاش #سربار بودن را توبه کنیم و سرباز شویم😔
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
✍️نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمودرضا_بیضایی
.
📅تاریخ تولد : ۱۸ آذر ۱۳۶۰
.
📅تاریخ شهادت : ۲۹ دی ۱۳۹۳.قاسمیه جنوب شرقی دمشق
.
📅تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : گلزار شهدای تبریز
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
✨به نام حضرت دوست ...
🍃تپش های#عشق لبریزند از عطر عطشی، که سالها گریبان گیر عمرمان شده. در این روزگار، بهار ها به زردی میگرایند و گرمی رنگ ها، آهسته آهسته یخ میزند.
🍃مژگان خورشید بی تاب شده اند و آهنگ اشتیاق، در التهاب تنیده است. چه توان گفت از دنیای بیحضورت، سرد و تاریک و در جستجوی کورسوی امید.👀
🍃چه بگویم که جهانی به بلندای جهان، تشنه توست. تویی که#تفسیر احساسی و کرانه کرامت. چه وصفیست وقتی #جمعه هامان لبریز#غزل نیمه تمامی از تو شدهاند، که قلب هایمان را هر لحظ به تمنای ظهورت پیوند میزند.♥️
🍃در دفتر زندگیمان، خط کشیدیم روی تمام دلخوشی ها و آرزوها، غافل از اینکه #امید و#انتظار ظهورت، خط اول هر صفحه شده و پیدرپی قافیه ثانیه ها تکرار میشود.
"صاحب غربت زمان، بیا و دلآشفتگیهای زمین را پایانی باش...♡
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
#جمعه_های_انتظار
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃 با ذهنی درگیر، سخت مشغول انجام کاری بودم، اما به نتیجه نمیرسیدم. با کلافگی دست از کار کشیدم و آرام گفتم #یا_صاحب_الزمان!
🍃ناگهان خجالت همه قلبم را گرفت.
یادم آمد انقدر درگیر روزمرگیهایم شدهام که مدتهاست یادی از امام زمانم نکردهام. لحظهای با تمام وجود، معنای غربتش را فهمیدم.
🍃 امام #غریب است که منِ پُر از ادعا، خود را #منتظر و #عاشق او مینامم، اما به یادش نیستم، آخر کدام عاشقی لحظهای از یاد #معشوق خود غافل میشود؟ آن هم معشوقی که آمدنش گره از کار همه انسانها باز میکند؛ امان از ما، که چه غافلانه در گیر و دار روزمرگیهایمان او را فراموش کردهایم.
🍃 کارِ دنیا برعکس شده؛ آقا در انتظار ما نشسته که او را بخوانیم تا جوابمان دهد؛ اما ما آنقدر بیوفاییم که گاهی حتی حضورش را هم از یاد میبریم.
🍃 کاش صبحی نباشد، مگر اینکه به یاد او بیدار شویم؛کاش دعایی نباشد، مگر دعا برای #ظهور او؛کاش باور کنیم شلوغی و سردرگمی و آشوب ذهن و دل همه مردم دنیا، حاصل عادت کردن به زندگی منهای یاد و ذکر و حضور امام #مهدی است.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✍نویسنده: #گمنام
#جمعه_های_انتظار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #جمعه
🍃هراسان از تمام آدم ها پناه به آغوش خیابان ها میبرم. آدم ها #حیران از جایی به جایی دیگر به دنبال خواسته هایشان هستند؛ پول، شهرت، فرزند، ازدواج ...
🍃اما من همچون ماهی یخ زده بیرون افتاده از تنگ، سرد نگاهشان میکنم. لحظه ای میگویم کاش دغدغه ام مانند آن ها بود ولی ناگهان به خود نهیب میزنم، آرام بگیر، این #غم روزی به پایان میرسد. این بار قلبم بلند تر از عقلم فریاد تنهایی سر میدهد و فریاد میکشد: کِی ؟!
کی قرار است تمام این نبودن ها به پایان برسد و مرهمی باشد برای دل های خسته؟! تا کی تنهایی و فراموشی...؟!😔
🍃بوی اسپند سرم را بالا میآورد... کودکی دستش را به سمتم روانه کرده تا پول های چرکین من، زندگی اش را زیبا کند و آه و افسوس بر من که چیزی همراه خود نداشتم. خجل سر به زیر انداختم و توان رد کردنش را نداشتم و اینبار هم قلبم با صدای بیشتری فریاد بی کسی سر داد. مگر اقای زمینیان نیستی؟!
مگر پدرمان نیستی؟!
🍃شما بگو مولای ما، فرزندانتان شب ها نگاه خسته را به ماه دوخته و روزها تابش خورشید رد #اشک را بر صورت بی فروغشان پاک کرده است. پدر همه ی روزها و لحظه های ما! دلمان میگیرد از این همه نبودن. از این فاصله و از این تاریخ نامعلوم که کاممان را تلخ کرده است...!🥺
🍃کاش میان نوای *بابی انت و امی* زیارت عاشورایمان، میان یا سادتی و موالی گفتن هایمان یا میان آن سوز سحر که نواهای #اللهم_انی_اجدد_له هایمان روانه ی خانه ی حق میشود نگاه خدا بدرقه ی عاشقانه هایمان باشد.کاش میان تمام صلوات هایمان، خدا "وعجل فرجهم: هایش را گلچین کند و پایان دهد این زندگی #غریبانه را😭
🍃هنگامی که خدا فرمود:#ادعونی_استجب_لکم، تنها تورا آرزو کردم. تنها آن لحظه ای را که دعایتان زندگیمان را سامان بخشد. همان لحظه ای که با ردای سبز #امامت جهانی را نور میبخشید و فرزندانتان را.
🍃پدر شما بگویید، این روزها دور نیست؛ مگر نه؟ این #جمعه ها نزدیک است؟! عطر دوریتان چنگ بر قلب هایمان انداخته و به نفس نفس انداخته است این کلبه ی دلتنگی را...
یابن الحسن، #العجل پدرم ...
العجل مولایم ...
العجل اقایم😓
✍نویسنده : #اسماء_همت
#جمعه_های_انتظار🌺
📅تاریخ انتشار : ۱۳ فروردین ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #دلتنگی #جمکران #کرببلا
✨به نام خدا
🍃ای آخرین #منجی_بشریت،آقا جان
دیگر بی شما نمیتوان شاد زیست
که غم نبودنتان همچون #بغضی گلو گیر است، راه نفس را می بندد. اگر میبینید دیده ام تر نیست بدانید دیگر نایی از بهر گریستن ندارم. وگرنه شهر را از #اشک هایم دریاچه می کردم.
🍃داغم از آن است که در بین مایید ما نمیبینیمتان، گویا غبار گناهانمان بر چشمانمان نشسته و نابینایمان کرده
این روز ها کمتر یاد شماییم مگر در تقویم های خاک خورده نامتان را ببینیم، یا آن هنگام که از زمین و زمان سیر شدیم بیادتان بیاوریم.
🍃سختی #تنهایی بسیار آزارمان میدهد و از آن سخت تر پر کردن تنهایی با آدم های نادرست است. در #عصر_تکنولوژی و پیشرفتیم اما شمارا گم کردیم آنقدر گول ظاهر دنیا را خورده ایم که کمتر باور میکنیم چه بر سر روزگارمان می آید.
🍃چه بر سر مظلومان می آید
بدون شما در سقوط به سر میبریم و ادعای #پرواز داریم. اشتباه دل بسته ایم به زمانی که دارد از دستمان میرود
نه صاحب زمانی که قرار است بیاید
کاش آقا جان بیایی و از #وصال بگوییم نه #انتظار.
🍃از پایان #جمعه های بی شما
از شادمانی غروب جمعه درکنار شما نه از دلتنگی و غم انتظارش...
" اللهم عجل الولیک الفرج "
✍نویسنده: #بنت_الهدی
#جمعه_های_انتظار💔
📅تاریخ انتشار : ۲۰ فروردین ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
《بسم الله الرحمن الرحیم》
🍃ای شکوه دمیده بر شب های تاریک دلم، صدایت میزنم. این خشکیده صدا
در جستجوی شمیم حضورت، تقویم را به آشوب کشیده ...
🍃ای سپیده ی مطلق، بر روح خمیده ی زمین. میدانی شنبه هایم بی تو
به رنگ حسرت غروب #جمعه است. شنبه هایم بوی حسرت می دهد. شرمگینم از انفصال لحظه ها بدون عطر حضورت💔
🍃دستانم را بخشیده ام به جاذبه ی گهواره ی زمین، و در سجده ی قلم، #ظهور تو را می طلبم!
🍃آقای من برگرد. نه اینکه نیستی
نه اینکه نداریمت تو هستی. این ماییم که نیستیم، ما غایبیم از محضر مهربانیات.
🍃ما دستمان خالیست، ما بدون تو دلخوش کرده ایم به سرگرمی دنیا، راستش را بخواهی خستهایم و شما این را در اشکهای پنهان و #بغضهای تنهاییمان دیده ای...
🍃خستــه ایم خستــه از هر روز دویـــدن ها و نرسیــدن ها، خستـه از غرق شدن در #روزمرگـــی هاو غفلت از شما، خستـه از هوای خاکستری بی رحمِ غفلت که #دنیا را تیره کرده...
🍃ما تو را برای همهی ثانیه هایمان می خواهیم برای همه ی لحظه هایمان. ریه های انسانیتمان، #اشرف_مخلوقات بودنمان، بنده ی عبد #خدا بودنمان پر از سیاهی و آلودگیست؛ هوا سنگین شده
من و هفت میلیارد انسان دیگر نمیتوانیم نفس بکشیم؛ آقا برگرد😢
🌹#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✍نویسنده: #مهشید_سیف
#جمعه_های_انتظار
📅تاریخ انتشار : ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃زودتر از سنش بالغ شد، نماز خواندن و #روزه گرفتن را از ۷ سالگی شروع کرد، آنچنان زیبا نماز میخواند که قنوت هایش در آسمان هفتم می پیچید و در میان این قنوت ها گاهی چهره اش به وسعت دریاها نمناک و دیده اش تار میشد.
🍃رضا آنقدر در برابر مصیبت صبوری میکرد که دیگر صبر هم به ستوه آمده بود. صوت دلنشینی داشت، هنگامی که #قرآن را میخواند، میتوانستی حضور فرشتگان را در کنارش حس کنی.
🍃با هر #جمعه که از راه می رسید، #زیارت_آل_یاسین را با شور و حال عجیبی میخواند، گویا دلتنگی امانش را میبرید و تنها راه آرامش روحش این زیارت بود.
🍃هنگامی که فهمید #حرم عمه جان زینب«س»در معرض خطر است لحظه ای آرام و قرار نگرفت و داوطلب شد و اذن سربازی بانو را گرفت.
🍃 در ماموریت دوم بود که پا بر بال #ملائک گذاشت و رفت. او رفت و چند خط وصیت به یادگار گذاشت.
«ای همسرم! از اینکه رفیق نیمه راه بودهام، #شرمندهام. تو را به همان خدایی میسپارم که به طفل صغیر هم #روزی میدهد.
به پسرم بگو: که چرا به این راه رفتهام؟ #هدفم، زندگی عزتمندانه ایران، ایرانی و مردم #مسلمان بوده است.»
☆روحش شاد و یادش گرامی☆
✍نویسنده : #گمنام
🍃به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_سید_رضا_طاهر
📅تاریخ تولد : ۱۰ دی ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
📅زمان انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
🥀مزار شهید : روستای هریکنده
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #طراحی #دل_نوشته
🍃سلام بر تو ای خورشیدی که در پشت ابر گناهان امت پنهان شده ای و در غربت و #تنهایی نظاره گر تمام لحظات زندگی ما هستی.
🍃سلام بر تو ای عزیز دل #زهرا تویی که مادرت در آن لحظه های سرتاسر غم و درد در میان شعله های آتش با دلی مالامال از غم و درد تو را صدا زد و گفت: «ای #مهدی من! کی خواهی آمد تا انتقام مرا از ظالمان و غاصبان رو سیاه روزگار بگیری؟»
🍃سلام بر تو ای شمشیر #علی در غلاف؛ ای کسی که علی آرزومند دیدار توست و #دعا می کند برای لحظه ای که تو بیایی و با #ذوالفقار حیدری انتقام پدرت را از دشمنانش بگیری؛ همان دشمنانی که حق او را غصب کردند؛ بر صورت همسرش سیلی زدند و بازو و پهلوی تنها یاورش را شکستند و او غریبانه در گوشه تنهایی و #غربت سالها به سر برد در حالی که به فرموده خودش خار در چشمش و استخوان در گلویش بود.
🍃 در کنارم هستی و بر کارهایم نظارت داری. در مشکلات زندگی دست های شما یاری کننده من است گرچه تو آسمانی هستی و پاک و من زمینی و غرق #گناه اما برای من چه تکیه گاهی محکم تر از شما، به خاطر همین تو را بهترین مونس و پناه گاهم می دانم و در غروب #جمعه ها غصه هایم را برایت می گویم و از تو می خواهم که برایم دعا کنی تا عاقبت به خیر گردم و روزی که #ظهورت تحقق پیدا نمود رو سفید باشم.
✍نویسنده : #علی_اناری
✨ #جمعه_های_انتظار
📅تاریخ انتشار : ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃دست شستن از دنیا و مافیهایش را به معنای حقیقی کلمه، به اولالباب زمینی نشان دادی، آنگاه که مسیر شهادت را بر تمامی علایق دنیویت ترجیح و با هوشیاری و زیرکی انتخاب کردی.
🍃انتخابی که تمام حقیقت وجودت را تفسیر میکند و تمام حصار های خاکی دنیا را از هم فرو میریزد و بال و پر #پرواز را تکامل میدهد...
🍃شهید تقی جمالی، جوانی ح.ز.ب الهی از دیار امت قهرمان و #شهید پرور رودسر بود. عشق #اسلام و #انقلاب در وجود پاکش موج میزد و باور داشت تمام کارها باید برای رضای الهی باشد...
🍃منطق شهید، صحنه ی کارزار را صحنه امتحان الهی میدید. پس چون ندای مظلومین تحت ستمِ صدام کافر را شنید تاب نیاورد و خود را به رزمندگان اسلام در منطقه عملیاتی دشت«جُفیر» رساند تا در عملیات بزرگ آزادسازی #خرمشهر یعنی بیت المقدس، به صف دشمن زد و به همراه دیگر رزمندگان، شهر را از مزدوران بعثی باز ستانند...
🍃سرانجام این جوان حماسه ساز، در مراحل اولیه این #عملیات، در روز #جمعه ۲۴ اردیبهشت ۶۱، در کربلای دشت جفیردر سنّ ۲۵ سالگی، آسمانی شد.
✨روحت شاد و راهت پر رهرو باد ای #شهید♥️
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_تقی_جمالی
📅تاریخ تولد : ۱٣٣۶
📅تاریخ شهادت : ٢۴ اردیبهشت ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار . ٢۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : دشت جفیر
🥀مزار شهید : کویه سفلی
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃از #جانبازان حماسه نبل و الزهرا بود همان حماسه عظیم که سردار دلها در وصفش گفت: «شما کاری همچون فتح خیبر انجام دادهاید». پایش مجروح شده بود اما فرمانده بود و تا آخرین دقایق با دو بی سیم نیروهایش را هدایت و همراهی می کرد. با پای مجروح برگشت اما دلش را در #سوریه جا گذاشت.
🍃جامانده بود از دوستان شهیدش و غم جاماندن بر دلش سنگینی می کرد .در مراسم تشییع حبیب روحی، پیکر #شهید را خودش در قبر گذاشت. شاید گله کرد از شهید که بدون او به مهمانی رفت شاید هم خواست سفارشش را پیش #ارباب و خواهرش بکند که مدتی بعد بازهم راهی سوریه شد.
🍃در آخرین #شب_جمعه عمرش، با نوای #دعای_کمیل هم رزمش چنان خو گرفت که تا پایان دعا گریست و زار زد. حال منقلبش همه را حیران کرده بود. شب جمعه برای او، شب آرزوها بود و روز #جمعه روز پرواز او به سوی دوستان شهیدش بود.
🍃از اخرین دیدار خانواده اش با پیکرش، یک لبخند به یادگار مانده و صبری که #حضرت_زینب به همسر و دختران شهید هدیه کرد...
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_جهانگیر_جعفری_نیا
📅تاریخ تولد : ٣ شهریور ۱٣۵٧
📅تاریخ شهادت : ۱۴ خرداد ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب
🥀مزار شهید : انزلی
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃مینویسم از آن روزها که نهال #جهاد در دلت به تلاطم افتاد، تا روزی که توانمند و پربار شد و بر سرمان سایه انداخت، سایه ای از جنس #امنیت.
🍃عشق را در پیچش حروف مبارزه ای معنا کردی که سکون و امن را برایمان به ارمغان میآورد.
به کوچه پس کوچه های #انقلاب رنگ بخشیدی و در انتها، گلگونی خونت زینت بخش پله های صعود شد🌹
🍃ریسمان های تنیده در هم را شکافتی و رهبر اقامه #جمعه ها شدی، که قدمی برای تجلی #ظهور برداری.
🍃کلمات، قاصرند از پیوستن و جمله شدن در وصفت. سزای بیقراری هایت در انقلاب قلوب مردم، مزد #شهادت بود که از جرعه آسمان نوشیدی و با افلاک همراه شدی.
#تولدت_مبارک، فاتح قله های قیام❣
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_آیت_الله_محمد_مفتح
📅تاریخ تولد : ۲۸ خرداد ۱۳۰۷
📅تاریخ شهادت : ۲۷ آذر ۱۳۵۸.تهران
📅تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : حرم حضرت معصومه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃آقاجان سلام..
ببخش که مثل همیشه با دیدن #جمعه تقویم به یادت می افتیم.
و شرمنده ذکر #اللهم_عجل_لولیک_الفرج را زمزمه می کنیم.شرمنده ایم که تعداد دعاهای عهد قضا شده از دستمان رفته و خیلی وقت است به جای خواندن #دعای_ندبه و اشک و التماس برای آمدنت ، خواب هفت پادشاه را می بینیم و ککمان هم نمی گزد.
🍃ببخش که این روزها از خودمان هم #غافل شده ایم و غرق مشکلات زندگی.
از شرمندگی پدرهای دست خالی تا آنان که کمر در پسماندهای غذای دیگران خم کرده اند دیگر رمقی برایمان نگذاشته.
🍃حال شاکی از ۸ سال خنجر از پشت خوردن ، به جان هم افتاده ایم .
عده ای تلاش می کنند تا نجات یابند از این #باتلاق نفس گیر و عده ای به جای چاره ،قهر را بر آشتی ترجیح داده اند و پشت کرده اند به آینده ای که قرار است با دست خودشان رقم بخورد..
فراموش کرده اند که مسئول اند در برابر حق خودشان و حق دیگران .
میگویند راه سیاست و دین باید جدا باشد مگر نه که خدا در #قرآن می فرماید: « #سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهیم مگر آنکه خودشان بخواهند.»
🍃مولا جان دلم گرفته ...
عده ای #نمک خوردند ، #نمکدان شکستند و مردم #زخم خورده اند و هر حرفی ، حکایت همان نمک های بیرون ریخته از نمکدان شکسته است که زخمشان با آن میسوزد.اما کاش کاری کنند تا فردا مرهمی باشد بر زخم های امروز ودیروزشان...
🍃یا صاحب الزمان، دعا کن مردم بیدار شوند از این خواب مصلحتی....
انتخاب کنند و نگذارند باز هم روزهای تلخ سالهای قبل تکرار شود. ...
ما #خسته ایم از این روزای سخت...#خودت_برس_به_فریادمان.....
#أین_المضطر_الذی_یجاب_اذا_دعا
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
به مناسبت #جمعههای_انتظار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #انتخاب #ظهور #فرج
🍃 «بسم رب الحسین»
🍃 در این راه که پا میگذاری، چشم هایت ناخودآگاه بسته میشود و چشم دل را رهسپار این دیار میکنی. قدم قدم که پیش میروی، متحیرانه در و دیوار این خانه را مینگری؛ خانه ای که خشت خشت آن را سربازان این #خاک با عشق بنا کرده اند!
🍃 بهروز عبادی ها، پس از #انقلاب سر از گهواره بیرون آورده اند و #مخلصانه #مجاهدت های خود را به نمایش درآوردند! ایستادند و ثابت کردند، عشق حسین(ع)، بزرگ و کوچک نمیشناسد؛ از #حبیب_بن_مظاهر بگیر تا عبدلله پسر کوچک #حسن_بن_علی(ع)، همه رجزخوان میان میدان علم برپا میکنند و باید ببینی که چه غوغایی است میان دل هایشان دل هایی مملو از #شور و سرمستی...
🍃 قصه عاشقی اینبار، معطر به نام #بهروز_عبادی است! برگ های درخت زندگی اش را که پی در پی رد میکنم، میتوانم صدای #قرآن خواندنش را در بین الطلوعین بشنوم؛ اصلا صدای #اذان که در شهر دمیده میشود، قلبم تصور میکند قامت استوار سرباز خمینی را؛ آخَر لحظه هارا یک به یک سپری میکرد تا اذان شود و زانو بزند مقابل معشوق خویش...
🍃او مجنونِ جبهه ها بود! این چنین شد که نامش برای همیشه میان خاک پر رمز و راز #جزیره_مجنون پیچ خورد، قد کشید و آنقدر شاخ و برگ گرفت تا امروز قلب های مارا به احاطه خویش دراورد!
🍃 او #گمنام ماند، شب های #جمعه سفره دار زهرای مرضیه(س) بود اما چشم انتظاری مادر بود که نیروهای تفحص را به بالین فرزندش کشاند! این چنین شد که پیکر دردانه اش مهمان خانه اش شد! مادر فدا کرد تازه دامادش را، همانی که شش ماه بود رخت عروسی بر تن کرده بود...
🍃پسرش #جاودان شد و این روزها چشم های اوست که دل هارا برای خویش به جزیره ی مجنون تبدیل کرده است! او فرمانده شده و این ما هستیم که باید سرباز شدن را بیاموزیم...
🍃سالگرد شهادتت مبارک مجنونِ جبهه!
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_بهروز_عبادی
📅تاریخ تولد : ۱۰ مهر ۱۳۴۱
📅تاریخ شهادت : ۲۰ شهریور ۱۳۶۵
📅تاریخ انتشار : ۲۰ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : جزیره مجنون
🥀مزار شهید : همدان ، اسد آباد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃سوسنگرد، سالهاست که بوی نوای الله اکبر های #نماز شما را میدهد، سالهاست که بوی شما را از خاک و هوای این سرزمین استشمام میکنیم، اینجا چون شیشه عطری رایحه ی شما را خوب در طنین خویش به یادگار حفظ کرده است...
🍃رایحه ای که تا مغز استخوانمان حس میشود و اینک مشفی حال مادی زده یمان شده است. از آن روز که پیکر لاله گونتان، در آغوش سوسنگرد آرام گرفت
دیگر حال و روز قبل را ندارد انگار خون #بهشت را در شریان های خویش تزریق کرده و، قلبش جان تازه ای گرفته باشد،
هوای بهشت را میدهد...
🍃آقا احمد؛ ورق زدن کتاب زندگی کوتاهِ پر ثواب شما و هم قطار هایتان، طلوع فهمی شده که ما همه، افق های معنوی انسانیت را درک کنیم و در پی کسبشان براییم.
🍃راستی که، رد پای شما چشمه ی عشق است و ما عشق را زِ رد پای شما میگیریم. میگویند که بانوی بی نشان شب های #جمعه برای شما مادری میکند، تو را به جانش، ما را نزدشان یادی بکن. دعا کنید غروب گناهانمان برسد😞
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_احمد_رجب_خیشگر
📅تاریخ تولد : ۱٣٣٩
📅تاریخ شهادت : ٣ مهر ۱٣۵٩
📅تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : مفقود الاثر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
《بسم الله الرحمن الرحیم》
🍃ای شکوه دمیده بر شب های تاریک دلم، صدایت میزنم. این خشکیده صدا، در جستجوی شمیم حضورت، تقویم را به آشوب کشیده...
🍃ای سپیده ی مطلق، بر روح خمیده ی زمین. میدانی شنبه هایم بی تو، به رنگ حسرت غروب #جمعه است. شنبه هایم بوی حسرت می دهد. شرمگینم از انفصال لحظه ها بدون عطر حضورت💔
🍃دستانم را بخشیده ام به جاذبه ی گهواره ی زمین، و در سجده ی قلم، #ظهور تو را می طلبم!
🍃آقای من برگرد. نه اینکه نیستی، نه اینکه نداریمت تو هستی. این ماییم که نیستیم، ما غایبیم از محضر مهربانیات.
🍃ما دستمان خالیست، ما بدون تو دلخوش کرده ایم به سرگرمی دنیا، راستش را بخواهی خستهایم و شما این را در اشکهای پنهان و #بغضهای تنهاییمان دیده ای...
🍃خستــه ایم خستــه از هر روز دویـــدن ها و نرسیــدن ها، خستـه از غرق شدن در #روزمرگـــی هاو غفلت از شما، خستـه از هوای خاکستری بی رحمِ غفلت که #دنیا را تیره کرده...
🍃ما تو را برای همهی ثانیه هایمان می خواهیم برای همه ی لحظه هایمان. ریه های انسانیتمان، #اشرف_مخلوقات بودنمان، بنده ی عبد #خدا بودنمان پر از سیاهی و آلودگیست؛ هوا سنگین شده، من و هفت میلیارد انسان دیگر نمیتوانیم نفس بکشیم؛ آقا برگرد😢
🌹#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✍نویسنده: #مهشید_سیف
#جمعه_های_انتظار
📅تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃چشم هایم را در حالی گشودم که آفتاب تلخند زد به رویم و یادم آمد امروز دو رکعت #نماز_صبح قضا شده بر روی شانه هایم سنگینی می کند.
🍂حال دلم خراب شد و بازهم #شرمنده شدم اما دلم پیش دعای #ندبه گیر است که این الحسن و این الحسین سر دهم و ناله دهم ...
🍃دلم پیش فرازهایی است که از دلتنگی هایم بگویم .
عزیز علی ان اری الخلق و لا تری..برمن سخت است که #مردم را می بینم ولی تو دیده نمی شوی .
نور چشم هایم در #حسرت دیدارت روز به روز کم تر می شود و من از دیدار رویت محرومم..
🍂متی احار فیک یا مولای... تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم؟
سرگردان نبودم آنقدر که در فراغت گریبان چاک کنم و ناله زنم و به دنبالت شهر به شهر بگردم و از هجرانت #تب کنم ...
🍃آقاجان.من منتظری هستم که برای نمازهای قضا شده اش #غصه میخوری و برای گناهایش اشک می ریزی که خدا ببخشایدم اما دلم به برکت وجودت خوش است و گاهی زیر لب #اللهم_عجل_لولیک_الفرج سر می دهم....
🍂مولای جان، من نهایت ظلمت نفسی هستم و منتظرم ندای انا المهدی تو گوش غفلت ام را کر کند.من با دست های خالی و شانه هایی سنگین از #گناه زمزمه می کنم متی ترانا و نراک....
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
#جمعههای_انتظار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#جمعه #انتظار #دعای_ندبه #یوسف_زهرا #منتظر #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃میگن بابا شهید شده، عمو.
#شهید چیه؟
چه شکلیه؟
این اولین سوال دو یادگارش، محمد جواد و محمد صادق بود. و #عمو ماند که چه جواب بدهد؟ چه بگوید به این دو طفل که فقط کنجکاو بودند ببینند شهید کیست و چه شکلیست. نمیتوانست شهید را توصیف کند هرکاری کرد نتوانست. چشمان مالامال #اشک اطرافیانش زمین خشک را #دریاچه کرد. #چشمانش آرام بسته بود، آرام خوابیده بود، آرام و زیبا.
🍂خواهر با صدایی آغشته به #بغض در گوش برادر نجوا میکند: "گلم را به #حضرت_زینب«س»سپردم."
🍃خواهرم غم مخور که اورا به خوب کسی سپردی! به #عمه_ساداتمان که در اوج بی کسی اش چگونه زیبا همه کَس #عاشوراییان شد،چگونه همدم غم زده های حسین شد،چگونه مرحم زخم هایشان شد،خیالت راحت باشد.
🍃#یدالله آرام خوابیده، اطرافیان به این آرامشش غبطه میخورند. شاید فرزندانش حالا معنی شهید را فهمیدند، حالا دیدند شهید چه شکلیست، #پدر با آن قامت رعنا و چهره نورانی اش در #تابوت آرام گرفته بود و به جگر گوشه هایش فهماند شهید کیست؟ و چه شکلیست؟فکر کنم خوب در ذهن بچه ها ماند...
🍂راستی با هر #جمعه همسر و فرزندانت چشم انتظار #صاحب_الزمانند، چشم هایشان دریایی میشود، دلشان دیدن قامتت را میخواهد،همان وقت که در رکاب صاحب الزمانی...!
🍃#عاشقی دردسری بود نمی دانستیم
حاصلش خون جگری بود نمی دانستیم
نگرانم که پس از مردن من برگردی
پای تابوت،سرِ بُردن من برگردی
✍نویسنده :#مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_یدالله_قاسم_زاده
📅تاریخ تولد : ۱٨ اسفند ۱٣۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱ آذر ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵۳
🕊محل شهادت : حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍂در کلبه تنهاییام بر روی فرش بافته شده از تارو پود انتظار نشسته ام، تقویم روزگار را می نگرم. هرهفته، روزها را می شمارم و منتظر #جمعه ام. خانه ی دل را آب و جارو می کنم. #اسپند را آماده می کنم، در کلبه را باز میگذارم تا مهمان عزیزم پشت در نماند و ذکر لبم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج می شود.
🍂بی تابی ام را با تفأل بر کتاب #حافظ آرام می کنم. نگاه می کنم به عقربه های ساعت و زیر لب #فاتحه ای می خوانم و نیت می کنم برای #ظهور امام مظلومم. پلک می زنم و کتاب را می گشایم. اشک هایم بر روی مصرع های فالم می ریزد. دلم خسته از #انتظار و حسرت دیدار غائب از نظر، بیقرارش کرده است.
🍂یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه #احزان شود روزی گلستان غم مخور.
بازهم حافظ امیدوارم می کند و #صبر را درمان درد دلم می داند. میترسم عمر این صبر بیشتر از عمر من باشد. می ترسم چشم هایم به جرم #گناههای این روزها، محروم شود از دیدن امامم و آرزو به دل بمانم. می ترسم آسمان #غیبت در روزهای زندگی ام همیشه ابری بماند و خورشید ظهور را نبینم.
🍂باد #پاییزی مرا به خود می آورد و با صفحه های کتاب بازی می کند.چشمانم به دل گویه های حافظ می افتد. دلم میگیرد، #بغضم می شکند و ناله میزنم.
🍂ای غایب از نظر به #خدا میسپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت :)
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
♡ #جمعههای_انتظار♡
📅تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡بسم رب الشهید♡
🍃#جمعه ها کم غم ندارد ، از شب قبلش دلمان پر میکشد به #کربلا ؛ گوش ها و دلهایمان را به ناله های #مادر_سادات میسپاریم و چشم هایمان بارانیِ غم #حسین(ع) و اصحابش میشود ...
🍃اصلا تا نام شبِ جمعه می آید ، بی اراده #روضه انگشت و انگشتر میان لب هایمان جاری میشود ، چشمه گریه هایمان مسیرش را از دیده های سرخی که به #حرم خیره شده اند آغاز میکند و ردِ داغ #اشک ها شکستگیِ قلبمان را بیشتر میکند .
🍃اینبار هم یکی از همان جمعه های دلهره آور #میهمان کشورمان شد ؛ ردِ #دماوند را گرفت و هدفش مجاهدی بود که همچنان طرحِ لبخندش #آرامش دل های بیقرار است !سال گذشته ، هفتمین روز آذر مزین به پر کشیدن محسن فخری زاده شد. با رفتنش ، روضه های سیزدهم دی تداعی شد و کمرها هر چند شکست اما سرها بالا رفت !غرورها #اوج گرفت و اشک هایمان نشان از #افتخار_آفرینیِ او داشت .
🍃هفتم آذر سالروز #شهادت دانشمندِ ایران زمین است اما جایی در کنار این مناسبت باید# ترس رژیم صهیونیستی را در این روز به خاطرها نشاند و در جهان فریاد زد که احدی توان مقابله ی رو در رو با سربازانِ سیدعلی را ندارد ؛ برای آن ها از پا درآمدن بی معناست و تنها راه مقابله خنجرهایی است که از پشت آن هارا #هدف میگیرد ، همان رویه ی این روزهای دشمنانی بزدل که از سایه ی عباس های #ایران نیز هراس دارند .
🍃محسن فخری زاده با قدم هایی استوار به #قافله ی عاشوراییانِ #مهدی(عج) رسید و دشمن با به شهادت رساندنش ، اورا زنده تر کرد .#ولایت پذیر بودنِ او را فراموش نمیکنیم ، هر یک به نیتِ شهیدِ مفتخرِ کشور ، جان هایمان را در دست گرفته و پیشکشِ سیدِ خراسانیِ خواهیم کرد ✌️🏻
🍃سربازانِ سیدعلی را به #مرگ تهدید نکنید ، ما مشتاقانه به سمت خنثی سازیِ #ترکش هایی که مانع ظهورند قدم برمیداریم و نهایت روسیاهیِ این #میدان نصیب چهره های منفورِ غاصبان است !
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید م.ح.س.ن.ف.خ.ر.ی.ز.ا.د.ه
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۴۰
📅تاریخ شهادت : ۷ آذر ۱۳۹۹
📅تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید :امامزاده صالح تهران
🕊محل شهادت : آبسرد دماوند
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃چندبار دیگر تقویم را چک میکنم، درست بود! انگار ذهنم درست میگفت او فرزند #جمعه بود! سندش جمعه پنجم اسفند بود. مصادف با شب #مبعث رسول اکرم خانواده احمدی جوان، صاحب طفلی شدند. پدر خانواده بنا بر حدیث #پیامبر و اینکه عید مبعث بود نامش را محمد گذاشت. و از اینجا روزگارِ #محمد_احمدی_جوان آغاز میشود.
🍃سالها با عجله جلو میروند و #محمد را با خود میبرند. بزرگ میشود، مرد میشود و خودش را وقف کار #خیر میکند. از تکریم خانواده #شهدا تا شبهای #تاسوعایی که برنامه مفصلی داشتند. محمد همه جوره ایستاده بود، بیهیچ گله و شکایتی، فقط برای #خدا ! و خدا چه زیبا آنها که از مالها و جانها و #خانوادهشان میگذرند را مژده داده...
🍃محمد هم در این محفل راه داشت. زمانی پروندهاش تکمیل شد که هوای #سوریه در سرش افتاد. نمیشد کنترلش کرد. مدام از شرایط آنجا میگفت، #رضایت_مادر را میخواست! مادر که راضی شد از پی آن برآمد که حلالیت بگیرد. همه میدانستند که قرار نیست هر رفتی برگشتی داشته باشد ولی #دل که این قاعده و قانونها سرش نمیشد...
🍃حلال کردند و فهمیدند بار دیگر او را به اسم محمد احمدی جوان نمیبینند بلکه پیکری خوابیده در #تابوت را با نام #شهید میبینند. و قصه در سوریه همینگونه رقم خورد. شب جمعه همزمان با تاسوعای حسینی وقت #پرواز بود. باز هم #شب_جمعه!
🍃رزقهایی که از این شبها به دستش میرسید تمامی نداشت! حالا رزق #جانبازی در این شب و مناسبتی که همیشه برایش از جان مایه میگذاشت نصیبش شده بود. چند روز در بستر خوابید و درد کشید، دقیق نمیدانم. ولی خوب میدانم شب جمعه بود که جام #شهادت را به کامش ریختند و سند پرواز را به نامش زدند. و امروز #ششمین سالی است که از پروازش میگذرد و امشب نیز شب جمعه است. در شب زیارتی #ارباب یادمان باش برادر...
♡ #سالگرد_شهادتت_مبارک♡
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🥀به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_احمدی_جوان
📅تاریخ تولد : ۵ اسفند ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۱۳ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : شهرستان تنگستان
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃در میان العفو های #شب_قدر و اشک برای #امام_مظلوم که غم هایش را با چاه شریک می شد، #محمودرضا_بیضایی حرف هایش را بر تن کاغذ به یادگار گذاشته است. قسمتی از #وصیت_نامه اش، درس بزرگی است برای نسلی که امامش غائب است و منتظرهایش، غافل شده اند از ظهورش.
🍃نوشته بود: باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده ایم و #شیعه هم به دنیا آمده ایم که مؤثر در تحقق #ظهور_مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی ها، غربت ها و دوری هاست و جز با #فداشدن محقق نمی شود حقیقتا.
🍃نسیم ِغربتِ #حسین از سوی کوفه کوچ کرده و حال در دوران غیبت حسینِ زمان، در میان شیعیان می وزد. سیاهی نامه اعمال ها با درد سینه اش برابری می کند. اما به رسم مادرش #زهرا دعا می کند برای شیعیان و از خدا طلب #بخشش می کند برای گمراهی ها و گناهان.
🍃 گاهی #وجدان هم ناله سر می دهد و خستگی هایش را با دلگیری های عصر #جمعه به رخ یاران بی وفا می کشد.
🍃راه برای سرباز آقابودن باز است. #محمودرضاها، سرباز آقاشدند و با فدا کردن جانشان، زمینه ساز #ظهور شدند. به قول شهید: «امام زمان امروز سرباز باهوش و پای کار می خواهد، آدمی که شجاع و مرد میدان باشد» کاش سربار بودن را توبه کنیم و #سرباز شویم.
♡#اللهم_عجل_لولیک_الفرج♡
✍️نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محمودرضا_بیضایی
📅تاریخ تولد : ۱۸ آذر ۱۳۶۰
📅تاریخ شهادت : ۲۹ دی ۱۳۹۲
📅تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای تبریز
🕊محل شهادت : قاسمیه جنوب شرقی دمشق
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی