eitaa logo
اندیشه ما
667 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
182 ویدیو
18 فایل
💢 پایگاه ارائه قرائت محققانه و متناسب زمان از آموزه‌های اصیل اسلامی 🌐 نشانی سایت: andishehma.com 📲ارتباط با دبیر خبر و مدیر کانال ارسال مطالب، نقد و پیشنهادات و مسئول بارگذاری مطالب: @ad_andishemaa
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ عزاداری سیدالشهدا (علیه السلام) رمز اتحاد دینی و ملی ما 🖋 به قلم استاد ابوالقاسم علیدوست ✂️ برش هایی از متن: 🔵 عزاداری ها رمز وحدت و اتحاد دینی و ملی ماست. از طریق مجالس امام حسین (علیه السلام) است که ملت با سلیقه های مختلف کنار هم می نشینند، به گونه ای که نه فقط شیعه بلکه اهل سنت، مسیحی و یهودی نیز در این مجالس شرکت می کنند.وی افزود: هر وقت عزاداری های ما با شکوهتر بوده وحدت ملی و دینی ما نیز پررنگ تر و منسجم تر بوده است. در دوران صفویه به موازاتی که عزاداری رواج پیدا کرده، کشور به وحدت رسیده و کمتر دورانی داریم که مانند صفویه وحدت دینی و ملی خودش را نشان داده باشد.عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: احیای تشیع و آثار شیعه یکی دیگر از آثار عزاداری است، به گونه ای که نام شیعه روز به روز در جهان بلندتر و بیشتر شنیده می شود و یکی از دلایل آن این است که ذات تشیع یک ذات منطقی و عقلانی است. به طور قطع در ده ها کشور عزاداری انجام می شود. 🔵 به موازاتی که عزاداری سیدالشهدا علیه السلام کاری پسندیده و مبارک است و آثار فراوانی دارد ولی اگر دچار برخی آسیب ها شود، آن آثار از بین می رود و به ضدش تبدیل می شود. 🔵 متاسفانه گاهی در کنار عزاداری های شرع پسند و عقل پسند و مطابق شرع حرکاتی انجام می شود که وهن مذهب و دین و حتی وهن ملت است که یکی از آنها خرافه و دیگری بدعت است. بدعت یعنی چیزی که جزو دین نیست وارد دین شود.وی با بیان برخی دیگر از مصداق های خرافه و بدعت در عزاداری ها گفت: هیچوقت اهل بیت چنین چیزهایی را به ما یاد نداده اند. آیا در مجالس امام صادق (علیه السلام) هنگام عزاداری چنین کارهایی صورت می گرفت و آیا در حضور عالمان بزرگ در طول تاریخ چنین حرکاتی وجود داشته است؟! 🔹 گاهی بعضی مطالب هرچند فی نفسه صحیح است ولی آیا حق داریم هر چیزی را بگوییم. اگر موجب تمسخر و استهزا می شود، نباید بر زبان آوریم و انجام دهیم. بعضی می گویند ما آنچه را که معتقدیم درست است، بیان می کنیم و هر کسی آزاد است هرگونه که می خواهد برداشت کند و ما مسئول برداشت دیگران نیستیم درحالی که این بیان بر خلاف قرآن است.وی با استناد به آیه ۱۰۴ سوره بقره گفت: قرآن به مومنان می فرماید : از واژه «راعنا» استفاده نکنید و به جای آن بگویید «انظرنا». گفتن کلمه راعنا باعث ملعبه و مضحکه مسلمانان می شد. من به عنوان سخنران یا مبلغ یا مداح مسئول برداشت طبیعی دیگران هستم. یعنی اگر مطلبی را بگویم که موجب تمسخر می شود، نباید بگویم. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/%d8%b9%d8%b2%d8%a7%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%b3%db%8c%d8%af%d8%a7%d9%84%d8%b4%d9%87%d8%af%d8%a7-%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%87-%d8%a7%d9%84%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ چالش‌هاى فراروى هدف‌بودن حكومت در قيام امام 🖋 به قلم استاد احمد مبلغی ✂️ برش هایی از متن: 🔸 اثبات هدف‌بودن تشكيل حكومت اگرچه نشانه‌هايى را در تأييد خود دارد، در عين حال با چالش‌هايى جدى روبه‌روست كه تا پاسخى علمى پيدا نكنند نمى‌توان آن را نظريه‌اى قطعى و تمام‌شده به حساب آورد. 🔸 چالش اول: طرفداران نظريه هدف‌بودن شهادت در رد نظريه «حكومت‌گرايى امام حسين» به سخنان امام حسين(ع) در روز هفتم و يا هشتم ذى‌الحجه اشاره مى‌كنند. امام در اين روز طى يك خطبه به روشنى خود را آماده شهادت مى‌داند. آن‌چه اين شاهد تاريخى را در مقابل ديگر سخنان شهادت‌گرايانه امام حسين تقويت مى‌سازد، زمان آن است؛ امام حسين(ع) هنگامى اين سخنان را بر زبان مى‌آورد كه دعوت كوفيان در اوج خود بود و هنوز آن‌چنان كه بعداً اتفاق افتاد پيامى از مسلم مبنى بر رويگردانى كوفيان به وى نرسيده است. توضیح بیشتر آن‌که شايد در اين مرحله امام از اطلاعات و اخبارى آگاهى يافته بوده است كه دورنماى شهادت را روشن‌تر و واضح‌تر ساخته بوده است؛ اطلاعات و اخبارى كه شايد بسيارى از نخبگان از آن بى‌اطلاع بوده‌اند. به اين ترتيب هر چند كه تا پيش از اين، حكومت‌گرايى هدف نخست بوده است، ولى از اين مرحله به بعد شهادت نيز عنوان يك گزينه مهم در ذهن امام حسين(ع) جايى براى خود باز مى‌كند. توضيح بيشتر اين‌كه تا قبل از اين مرحله، اوضاع و احوال سياسى نشانه‌هاى موفقيت‌آميزبودن تلاش براى تشكيل حكومت را تأييد مى‌كرد. شايد گزارش‌هايى كه به امام پس از پرحجم‌شدن تلاش‌هاى بنى‌اميه در كوفه رسيده است افق پيروزى را تا حدود بسيارى تيره ساخته بود و به همين دليل امام از يك سوى نمى‌تواند با پشت‌كردن به راهى كه برگزيده آن را رها سازد و از سوى ديگر با انبوهى از اخبار ناگوار روبه‌روست؛ به همين دليل تحولى را در ادبيات نهضت خود در طى ايراد خطبه ياد‌شده ايجاد مى‌كند. شاهد بر اين مدعا آن‌كه همان ايام بسيارى از دل‌سوزان و نصيحت‌كنندگان از وضعيت نابسامان و نافرجام كوفه سخن به ميان آورده‌اند. نشانه‌هايى از اين دست حاكى از آن است كه آخرين روزهاى اقامت در مكه نشانگر شكل‌گيرى وضعيت‌هاى متفاوتى بوده است. البته اثبات اين ايده به مطالعه‌اى تحقيقى و تاريخمند نیاز دارد. 🔸 یکی از چالش‌های نظریه‌ی حکومت‌خواهی امام حسین(ع) این است که اگر به راستى امام از اين سفر قصد تشكيل حكومت داشته است، بايد پس از اين كه از وضعيت مسلم آگاه شد و زمينه را براى تشكيل حكومت منتفى ديد بازمى‌گشت؛ نه آن كه به سفر ادامه دهد؛ زیرا امام در نيمه‌ی راه از سرنوشت مسلم آگاه گشت بود. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/?p=1010&preview=true 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ پاسخ آیت الله ایازی به علی مطهری درباره‌ی حجاب اجباری 🖋 به قلم استاد سید محمد علی ایازی ✂️ برش هایی از متن: 🔻 حجة الاسلام و المسلمین سید محمد علی ایازی:با ذکر هفت مقدمه به سوال شما پاسخ می‌دهم. اولا تردیدی نیست که حجاب یک دستور و تعلیم قرآنی است. در سوره احزاب (آیه ۵۹) و نور (آیه31)، به این مسئله اشاره شده است و حجاب را تشویق می‌کند. قبل از نزول این آیات، پایبندی به حجاب در جامعه مسلمین مطرح نبود، اما پس از آن زنان مومن خود را ملزم به رعایت حجاب کردند. ثانیا تردیدی نیست که پوشش و حجاب بخشی از تمدن بشریت است. انسان‌های بدوی برهنه بودند، اما قدم به قدم حجاب، نه فقط به عنوان پوشش و حفاظ از گرما و سرما، بلکه به عنوان نوعی تشخص، هویت و انسانیت مطرح شد. سومین مقدمه آن است که حجاب بخشی از امنیت اجتماعی، امنیت انسانی و اخلاقی را هم تامین کرده و می‌کند. یعنی چه به عنوان پوشش عادی در جامعه، چه به عنوان زره در جنگ، مانعی نسبی در برابر دست اندازی به فرد ایجاد می‌کند. نکته چهارم این که لباس امری انتخابی است. ممکن است الزامات اجتماعی در انتخاب نوع پوشش فرد تاثیر‌گذار باشد، اما این انتخاب به صورت ارادی انجام می‌شده است. تبعا روش و آموزش شرع نیز تشویقی است، برای اینکه فرد آن پوشش را انتخاب کند. مسئله پنجم به کاربرد پوشش در میان زنان و مردان باز می‌گردد. به دلیل آنکه زنان، به اقتضای ویژگی‌های جسمی خود، بیشتر در برابر هجمه، خطر و سوء‌‌ استفاده بوده‌اند، حجاب آنان حساسیت بیشتری یافته و حدود آن بیشتر شده است. ششمین مقدمه این است که قرآن کریم اگرچه حجاب را دارای مراتب مختلف دانسته، اما دایره کمال برای آن تعریف کرده است. آیه‌ 60 سوره نور می‌فرماید: «... وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ...» یعنی اگر عفت بیشتری داشته باشند و بیشتر خود را بپوشانند، برایشان بهتر است. و بالاخره مقدمه آخر آنکه مسئله حجاب امری آموزشی و تربیتی است. همان‌طور که از بازیکن فوتبال بدون آموزش‌های لازم، نمی‌توان انتظار بازی خوب داشت، بدون آموزش و تربیت هم نمی‌توان حجاب را بر تن دختری خردسال کرد. خانواده‌ باید از کودکی این آموزش را به فرزند خود بدهد. در غیر این صورت لباس پوشیدن برای کودک غیر قابل تحمل می‌شود. 🔻 با در نظر گرفتن این هفت مقدمه به سوال شما می‌رسیم. اعتقاد من آن است که حجاب، همانند نماز، روزه،‌ خمس و زکات، یک امر شرعیِ شخصی است. حجاب مثل تصرف مال مردم، امری اجتماعی نیست که مجازات داشته باشد. در واقع تعلیمات دینی ما دو دسته است: دسته‌ای تکلیف شخصیِ دینی و دسته دیگر اجتماعی است و برای آن کیفر گذاشته شده است. طبعا حکومت اسلامی می‌تواند حجاب را آموزش دهد و مردم متبوعش را بدان تشویق کند، اما برخورد کیفری در هیچ دستوری نیامده و حتی برعکس آن ذکر شده است. 🔻 در مقاله من تحت عنوان «نقد و بررسی ادله فقهی الزام حکومتی حجاب»، ادله مفصل این سخن آمده است. اینکه می‌توان تشویق و تبلیغ‌های دولتی و حکومتی داشت برای ترویج حجاب مساوی با این نیست که اگر کسی حجاب را رعایت نکرد او را تنبیه جسمی و روانی کرد. ما در زمان پیامبر و ائمه حتی یک مورد مبنی بر برخورد با فرد بدحجاب نداریم. اتفاقا در روایتی کنیزکان مسلمان حتی از آنکه در حال نماز سر خود را بپوشانند، منع شده‌اند(وسائل‌ الشیعه، ج 4، صص412-408). این نشان می‌دهد بحث حجاب، بحث اجتماعی جنسی به این معنا که تبلیغ می شود نیست و جنبه دیگری داشته است. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/%d9%be%d8%a7%d8%b3%d8%ae-%d8%a2%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%a7%db%8c%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d9%85%d8%b7%d9%87%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ فقه اجتماعی، تبیین و استخراج یک نگاه جدید نسبت به احکام شرع است 🖋 به قلم استاد محمد جواد ارسطا ✂️ برش هایی از متن: 🔺 فقه اجتماعی یک اصطلاح شناخته‌شده و تعریف‌شده در حوزه نیست و لازم است در ابتدا فقه اجتماعی را معنا کنیم. بنده در تعریف فقه اجتماعی بر چند عنصر تاکید دارم. اولین نکته این است که فقه اجتماعی یک رویکرد به مسائل فقهی است. در نقطه مقابل فقه اجتماعی نگرش دیگری داریم که از آن به نگرش فقه فردی تعبیر می‌کنیم. 🔺 پس اولین نکته‌ای که در باب فقه اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد این است که فقه اجتماعی یک رویکرد است. این رویکرد با سه عنصر از فقه فردی تمایز پیدا می‌کند. عنصر اول این است که در فقه اجتماعی هدف، تنظیم زندگی اجتماعی مردم است. پس اولین ویژگی فقه اجتماعی هدف آن است و بر اساس هدف از فقه فردی تمایز پیدا می‌کند. وویژگی دوم فقه اجتماعی آن است که در فقه اجتماعی علاوه بر مکلفی که یک شخص حقیقی می‌باشد با سه مکلف دیگر سروکار داریم. آن سه مکلف عبارتند از: شخص حقیقی با وصف شهروند بودن یعنی با تابعیت داشتن نسبت به یک دولت. مفهوم شهروند وقتی تحقق پیدا می‌کند که یک شخص حقیقی تابعیت یک دولت را پذیرفته باشد. 🔺 دومین مکلف؛ جامعه است. جامعه بر اساس دیدگاهی که علامه طباطبایی دارند یک وجود مستقل از اعضای تشکیل‌دهنده‌اش دارد که این استقلال، استقلال عرفی است. وجود جامعه یک وجود عرفی مستقل است، نه وجود تکوینی مستقل. این وجود عرفی مستقل را می‌توان از راه آثاری که بر افراد می‌گذارد تشخیص داد. هر جامعه‌ای به حسب آداب و رسوم حاکم بر آن جامعه بر افرادی که در آن زندگی می‌کنند اثر می‌گذرد. این اثر گذشته از اینکه بالوجدان برای ما محسوس است در روایات هم مورد توجه قرار گرفته است. اینکه برخی سرزمین‌ها متصف به صفات مثبتی شدند و برخی متصف به صفات منفی، اینکه در روایات تاکید شده از دارالکفر به سمت دارالاسلام هجرت کنید دلیلش همین است. دارالکفر جامعه‌ای است که در آن عقاید دینی حاکم نیست در نتیجه تاثیر منفی بر متدینانی که در آن زندگی می‌کنند می‌گذارد؛ 🔺 بنابراین توصیه شده است مومنان از دارالکفر به دارالاسلام هجرت کنند. پس ما جامعه را دارای وجود عرفی مستقل می‌دانیم. راه پی بردن به این وجود مستقل آثاری است که بر افراد می‌گذارد. حتی ما خطاباتی در قرآن داریم که مخاطبش جامعه است؛ مثلا آیه‌ای که می‌فرماید: «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَهُ فَاقْطَعُوا أَیدِیهُمَا» مخاطبش جامعه است. سه خصوصیت موضوعات فقه اجتماعی 🔺 پس فقه اجتماعی سه مکلف دیگر غیر از شخص حقیقی دارد؛ مکلف اول شخص حقیقی با وصف شهروندی، مکلف دوم جامعه، مکلف سوم عبارت است از دولت. دولت به عنوان نهاد تدبیرکننده زندگی اجتماعی مردم. ما نمی‌توانیم در معادلات خودمان در بیان احکام شرعی دولت را لحاظ نکنیم. دولت تدبیرکننده امور اجتماعی مردم است. پس فقه اجتماعی یک رویکرد است که با چند ویژگی از فقه فردی تمایز پیدا می‌کند. ویژگی اول هدف بود، ویژگی دوم مکلفان بودند، ویژگی سوم عبارت است از خصوصیات موضوعات مورد توجه در فقه اجتماعی. موضوعاتی که در فقه اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرند دارای سه خصوصیت هستند؛ خصوصیت اول اینکه تکرارپذیرند، خصوصیت دوم اینکه به تدریج اثر می‌گذارند. خصوصیت سوم اینکه این موضوعات نیازمند تدبیر و مدیریت هستند. این سه خصوصیت موضوعات فقه اجتماعی است. 🔺 آنچه در قالب این سه ویژگی برای فقه اجتماعی بیان شد تلاشی برای منضبط کردن فقه اجتماعی است. هدف من این بوده که فقه اجتماعی انضباط پیدا کند. خیلی جاها از فقه اجتماعی سخن گفته می‌شود ولی به طور مشخص در مورد ویژگی‌های فقه اجتماعی چیزی گفته نمی‌شود. ما باید این ویژگی‌ها را به صورت منضبط ارائه دهیم تا میان فقه اجتماعی و فقه سیاسی تفکیک کنیم و روابط را به درستی تشخیص دهیم. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/%d9%81%d9%82%d9%87-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c%d8%8c-%d8%aa%d8%a8%db%8c%db%8c%d9%86-%d9%88-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%ae%d8%b1%d8%a7%d8%ac-%db%8c%da%a9-%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%ac%d8%af/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ برگزاری مراسم عزاداری محرم درشرایط کرونایی 🖋 به قلم استاد محمد جواد فاضل لنکرانی ✂️ برش هایی از متن: 🔹 توجه به شیوع فراگیر کرونا و فرا رسیدن ماه محرم، علاقه مند هستیم ابتدا توصیه شما به هیأت های مذهبی را بدانیم و دوم اینکه آیا شما تقابل بین دستورات بهداشتی و مناسک مذهبی را قبول دارید. فرارسیدن محرم و ایام شهادت سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) و اصحاب آن حضرت را به محضر مبارک امام زمان(عج) و همه شیعان و محبین اباعبدالله الحسین(ع) تسلیت عرض می کنم. 🔹 ماه محرم توفیق بسیار بزرگی است که انسان به برکت امام حسین(ع) با «حقیقت دین» آشنا شود. محرم، عزاداری محرم و اشک بر امام حسین(ع) همه برای این است که ما هرچه بیشتر با حقیقت دین آشنا شویم. یعنی حقیقتی که امام حسین(ع) جان خودش و اولاد و اصحابش را در چند ساعت تقدیم آن کرد. 🔹 ماه محرم از این جهت با ماه رمضان اشتراک دارد که ماه تقرب به خدا است. ما با عزاداری و حضور در مجالس عزا، سینه زنی و اشک بر امام حسین(ع) به خدای تبارک و تعالی تقرب پیدا می کنیم. ماهی است که با اشک بر امام حسین(ع) شرک ها را از درونمان زائل کرده و درونمان را شست و شو می دهیم. 🔹 انسانی که حقیقت اشک بر امام حسین(ع) را نفهمیده اند و این اشک را با اشک در مصیبت های دیگر یکسان می بینند و قدرت تفکیک بین اینها را ندارند، بر عزاداری ها و این اشک ها خورده می گیرند. در حالی که اگر اینها هم توجه کنند اشک برای امام حسین(ع) انسان را به خدا نزدیک می کند. «أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً». یعنی اگر کسی امام حسین(ع) را دوست داشته باشد، خدا او را دوست دارد. آیا ممکن است درون کسی که مورد محبت خدا قرار می گیرد همراه با شرک، نفاق و آلودگی باشد؟! 🔹 آقایانی که خرده می گیرند، که البته نادر هستند و قابل توجه هم نیستند، ولی هر وقت محرم بخواهد نزدیک شوند عینک روشنفکری می زنند و حرف های کاملا غیر عالمانه و غیر منصفانه به زبان می آورند و انسان تعجب می کند که چرا چنین حرف هایی زده می شود ازبکاء افرادی که اگر کمترین اطلاع از منابع دینی ما داشته باشند نباید این حرف ها را بزنند. اینکه این همه ائمه(ع) روی گریه بر امام حسین(ع) تکیه داشته اند فقط مجرد یک اشک نیست. این اشک بهترین سیر و سلوک برای انسان به سوی خدای تبارک و تعالی است و انسان را از آلودگی ها پاک می کند. 🔹 قدر ماه محرم و این عزاداری ها را بدانیم. جنّ و انس و همه ملائکه برای امام حسین(ع) عزاداری می کنند. اینها چیزی است که در متون دینی ما آمده است. باید مردم عزیز ما مثل سابق به عزاداری بپردازند. البته محرم و عزاداری دستوری نیست؛ نمی شود با یک دستور بگوییم انجام بدهید و با یک دستور بگوییم انجام ندهید. محرم با قلوب همه انسان ها پیوند خورده است. «إنّ لِقَتلِ الحُسینِ حَرارَةً فی‌ قُلوبِ المُؤمِنینَ لاتَبرُدُ اَبَداً.» مگر در اختیار کسی یا رئیسی است که او بخواهد کم یا زیاد کند. محرم و عزاداری و اشک بر امام حسین(ع) با درون همه انسان ها پیوند خورده است. نمی شود به مردم گفت امسال عزاداری نکنید یا بکنید این یک امری است که در ذات و طینت مردم ما، خصوصا شیعیان، قرار داده شده است. 🔹 ممکن است عده ای از انسان ها اطلاع درستی نداشته باشند اما هرکسی که کوچک ترین اطلاعی از صفات و ویژگی‌های امام حسین علیه السلام و مصیبت‌هایی که بر آن حضرت وارد شده پیدا کند اشکش سرازیر می شود. واقعیاتی که ما داریم این را نشان داده است. نمی شود به مردم گفت امسال عزاداری نکنید و یا به مردم بگوییم امسال عزاداری بکنید. اینها دستوری نیست و فرمان و قانون اصلا در این مسأله راه ندارد. این یک امری است که در ذات و طینت مردم ما، خصوصا شیعیان، قرار داده شده است. 🔹 اما چند نکته اینجا وجود دارد و از باب تذکری است که ما به مردم عزیز عرض می کنیم. ضمن اینکه واقعا امید داریم و همین طور هم خواهد شد، سال گذشته هم مردم ما نشان دادند عزاداری باید با شکوه برگزار شود اما با شکوهی که جوانب و ابعاد دیگر هم باید در آن حفظ و رعایت شود. من این نکته را عرض کنم که مسأله «حفظ جان» امری است که هم عقل بر آن حکم و درک می کند و هم دین ما که یک دین عقلی و عقلایی است. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/%d8%a8%d8%b1%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%b3%d9%85-%d8%b9%d8%b2%d8%a7-%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d9%85%d8%ad%d8%b1%d9%85-%d8%af%d8%b1%d8%b4%d8%b1%d8%a7%db%8c%d8%b7-%da%a9%d8%b1/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ ارزیابی نادرست گفتمان روشنفکری دینی از جایگاه فقه در اسلام 🖋 به قلم استاد حسن انصاری ✂️ برش هایی از متن: 🔹 برخی روشنفکران عرب تمدن اسلامی را «تمدن فقه» توصیف کرده‌اند. این سخن از جنبه‌های مختلف سخن درستی است. از فقه در این تعبیر طبیعی است که تعبد شخصی به فروع فقهی مراد نیست. بلکه جنبه تمدنی فقه در اسلام است که مقصود است. روشنفکری دینی در ایران چند دهه‌ای است که در برابر توجه به جنبه‌های معنوی دین اهمیت فقه را کم جلوه‌ می‌دهد. البته آنچه از گفتمان روشنفکری دینی در ایران بر‌ می‌آید این است که منظورشان از فقه، فقه بمثابه دانش است. به نظرم این باور ناشی از دو فهم نادرست است: یکی از خود اسلام بمثابه دین و دیگری اسلام بمثابه تمدن. اسلام بمثابه دین بیش از آنکه نظامی الهیاتی باشد که از طریق مرجعیتی رسمی مانند کلیسا تحدید و مرزبندی شود دیانتی است که در واقع در حوزه عمل مؤمنانه (مقوله ایمان) و مطابق “سنت” معنا‌ می‌یابد و از اینجاست که شریعت در اسلام اهمیت دارد. اهمیت فقه در اسلام نیز ریشه در همین امر دارد. 🔹 با این وجود در تمدن اسلامی فقه به دلیل اهمیت شریعت از همان سده نخست تبدیل شد به بستر پویایی علوم و دانش‌ها در اسلام. فقهاء از سده اول قمری از جایگاه اجتماعی بسیار مهمی برخوردار شدند. در اندیشه سیاسی اسلامی و در عصر خلفای اموی و عباسی فقیهان در مشروعیت بخشی به حاکمیت‌ها به شکل‌های مختلف سهم مهمی ایفا‌ می‌کردند. اجتهاد خودش دست کم در مقام نظر و تئوری، یکی از شروط خلافت بود و امام الحرمین جوینی هم که سهم این شرط را در مشروعیت خلافت کم کرد در مقابل معتقد بود که خلیفه‌ می‌تواند با کمک فقهاء، امور دینی حکومت را سامان دهد و هرگاه به اجتهاد نیازمند شد از آنان کمک بگیرد. بنابراین فقهاء سهم مهمی در اجتماع و سیاست و تدوین “قانون” در طول تاریخ تمدن و حاکمیت‌های اسلامی داشتند. اما این همه ماجرا نیست. فقه دانشی بود که خیلی زود از همان سده اول و اوائل سده دوم رو به رشد و گسترش نهاد. بسیاری دیگر از علوم در اسلام به دلیل فقه رشد کردند و بالیدند: از تفسیر قرآن گرفته تا حدیث و علم کلام. در این میان از همه مهمتر دانش اصول بود که به دلیل فقه شکل گرفت و در حقیقت تبدیل شد به زمینه‌ای برای آنکه فقه مادر علوم شود. علم اصول در بستر تاریخی خود مرتبط بود با علوم لغت و ادب و تمام علوم دینی و همچنین با کلام و منطق و فلسفه. نمونه اعلای این را باید در غزالی دید که از اصول آغاز کرد با *کتاب منخولش که حاصل درس‌های استادش بود و تقریبا بعد از نوشتن همه آثار دیگرش از فقه و اخلاق و منطق و فلسفه و تصوف باز در آخر عمر به عنوان نتیجه همه آنها باز به علم اصول بازگشت و کتاب مستصفی را نوشت که پایه بسیاری از کتاب‌های بعدی در این دانش است. حتی منطق و فلسفه هم در بسیاری از حوزه‌های دینی به دلیل علم اصول مجال رشد داشت. به هر حال فقه به این ترتیب مادر علوم بود. حتی امروزه روشن شده که علوم ریاضی و بخش‌هایی از دانش‌های هیئت و فیزیک به دلیل اهمیت فقه بود که مجالی برای رشد و مطالعه و سرمایه گذاری از سوی حکومت‌ها و اوقاف و مدارس یافت. 🔹 اهمیت فقه در اسلام را از اهمیت نهاد مدرسه هم‌ می‌توان فهمید. مهمترین نهادهای آموزشی در تاریخ اسلام مدارس بودند. مدرسه نظامیه که خواجه نظام الملک در بغداد و نیشابور و برخی شهرهای دیگر بنیاد نهاد در واقع نهاد آموزش فقه بود (و علم اصول). مدرس نظامیه طبق وقفنامه‌ می‌بایست فقیه برجسته دوران باشد. اما در همین نظامیه آموزش فقه و اصول موجب شد که دانش‌های جدل و کلام و فلسفه و حتی ریاضیات رونق گیرد.‌ می‌دانیم که بعد از خواجه حتی در همین نظامیه‌ها به منطق و حتی گاه فلسفه توجه‌ می‌شد. دانش فقه با دانش‌های خلاف و اصول مرتبط بود و اگر کسی‌ می‌خواست در خلاف و اصول متخصص شود باید دانش جدل‌ می‌دانست که به ویژه از دوره غزالی به بعد با دانش منطق مرتبط شد. یعنی فقیهان در واقع منطقیان برجسته‌ای هم‌ می‌شدند تا بتوانند از آن در در دانش‌های خلاف و جدل فقهی بهره بگیرند. 🔹 بدین ترتیب باید گفت به یک معنا تمدن اسلامی تمدن فقه است و با فقه رشد کرد و بالید. روشنفکری دینی از آنجا که به جنبه‌های تمدنی و تاریخی اسلام کمتر عنایت دارد اهمیت فقه را کمتر در‌ می‌یابد. راه اصلاح و نوگرایی دینی از فقه و اجتهاد فقهی و اجتهاد در اصول و فروع فقه آغاز‌ می‌شود. این نکته‌ای است که روشنفکری دینی از آن غافل است. حتی غزالی و شمس و مولانا را هم‌ نمی‌توان بدون فقه فهمید جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/roshanfrkri-dini/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ آیا شرط زیارت امام رضا (ع) حضور در حرم مطهر است؟ 🖋 به قلم استاد حسن پویا ✂️ برش هایی از متن: 🔹 حجت‌الاسلام والمسلمین حسن پویا: در ایام سال روزهایی مختص به عناوین خاصی شده است. البته نه اینکه شب و روز یا ساعت‌ها تفاوتی داشته باشند بلکه وقتی آن موضوع خاص تعیین می‌شود باعث تفاوت آن خواهد شد وگرنه به نظر می‌رسد زمان‌ها فی نفسه تفاوتی ندارند؛ مثلا فرض کنید روزی به امام یا پیامبر(ص) اختصاص داده شده است و بدین مناسبت آن روز شرافت پیدا می‌کند. 🔹 امروز هم که بیست و سوم ذی‌القعده است با عنوان روز زیارت مخصوص علی ابن موسی الرضا(ع) نامگذاری و فضیلت‌های زیادی برای آن بیان شده که از زبان معصومین(ع) است. البته بنا بر روایتی احتمال داده شده که روز شهادت آن حضرت نیز امروز باشد اما به هر حال روزهای بیست و سوم، بیست و چهارم و بیست‌وپنجم ذی‌القعده به این مناسبت اختصاص داده شده است. حتی برخی از اهل نظر فرموده‌اند که این ایام که با عنوان زیارت خاص امام رضا(ع) نامگذاری شده به این جهت است که اگر در این روز زمین از خانه کعبه پهن شده و جهان به وجود آمده با ورود حضرت به خراسان، علم آل محمد نیز از مدینه به سوی اماکن دیگر پخش و توزیع شده است. برخی اهل نظر نیز اینگونه برداشت لطیفانه کرده‌اند و ممکن است مستند روایی هم نداشته باشد و شاید اینکه امروز اختصاص به زیارت امام رضا(ع) پیدا کرده به این علت باشد. 🔹 اساساً وقتی به نزد شخصی برای زیارت می‌رویم تأثیر بیشتری دارد تا اینکه با وی تلفنی صحبت کرده یا از وسایل ارتباط جمعی جدید، همانند تماس تصویری استفاده کنیم. واقعیت این است که آن حالت روحی و انرژی که از صحبت کردن در دیدار حضوری متصاعد می‌شود بسیار متفاوت است و کسی نمی‌تواند منکر آن شود، پس حضور در مکان‌های زیارتی نیز تأثیر معنوی خاصی دارد. 🔹 اگر برای کسی مقدور نباشد که در حرم امام رضا(ع) حضور داشته باشد که طبیعتاً برای همه مردم هم مقدور نیست، انسان می‌تواند از راه دور صلوات مخصوص امام رضا(ع) را بخواند یا زیارت مختص ائمه(ع) را به نیت زیارت آن امام معصوم بخواند که اینکار هم تأثیر و ثواب خود را خواهد داشت، گرچه انرژی آن مکان و حضور جسمانی و فیزیکی در آنجا، تأثیر بیشتری دارد و انسان از تأثیرات معنوی آن به میزان بیشتری برخوردار می‌شود. 🔹 فارغ از مستندات روایی و اسلامی باید گفت که الان شخصیت‌هایی در جهان داریم که در روز خاصی تولد یا وفات می‌کنند یا به مناسبتی نکوداشتی برای آنها گرفته می‌شود، بنابراین طبیعی است که آن روز در تاریخ ثبت می‌شود. این نگاه انسانی و مردمی است که عقلای عالَم نسبت به آن شخص دارند. اما در نگاه دینی که در روایات ما هم آمده و دعاهای مخصوصی نیز برای روزها وجود دارد، روزهایی به نام پیامبر(ع) و امامان نامگذاری شده است؛ بر این اساس روز شنبه به نام پیامبر اسلام(ص) و روزهای دیگر با نام سایر معصومین(ع) یا برخی روزهای آخر هفته به نام دو، سه یا چهار امام نامگذاری شده است. 🔹 هدف این است که انسان متوجه اولیاءالله شود و با دعای مختصر چند صفحه‌ای که می‌خواند متصل به آنان شده و با توسل به این بزرگان، در زیر سایه رحمت و عنایت الهی قرار بگیرد. همچنین باعث می‌شود همانگونه که در همه عالَم برای بزرگان و نیکان نکوداشت گرفته می‌شود ما هم به یاد آنها باشیم. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/sharz-hozor-dar-haram-emamreza/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ برخی از مسئولان فقر مردم را باور نمی‌کنند 🖋 به قلم استاد سیدحسین حسینی قمی ✂️ برش هایی از متن: 🔹 حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین حسینی قمی: امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند از کسانی نباش که در سخن عبرت‌ها را خوب توصیف می‌کند ولی خودش عبرت نمی‌گیرد. 🔹 چه علمایی بودن که هزاران نفر پای منبرهایشان می‌نشستند ولی الان در زیر خاک هستند و کسی سراغشان را هم نمی‌گیرد و چه پادشاهانی بودند که چند لایه محافظ داشتند و کسی دستش به آنها نمی‌رسید ولی آن محافظت‌ها سودی برایشان نداشت؛ چه انسان‌هایی بودند در اوج ثروت با یک تصادف به فقر رسیدند و چه انسان‌هایی بودند در اوج سلامت با یک بیماری همه چیز را از دست داند و این‌ها همه عبرت‌های دنیا است که روی هیچ چیز دنیا نمی‌شود حساب باز کرد. 🔹 یکی از منبری هایی که قبل از انقلاب در مسجد محمدیه که آنروز کنار حرم حضرت معصومه سلام الله علیها بود منبرهایی داشت که همه خیابان‌ها از شدت شلوغی بسته می‌شد و پلیس می‌آمد راه را باز کند امروز به دیدارش که رفتم می‌گفت من ده سال است که از زیرزمین خانه خود هم نمی‌توانم بیرون بروم و هیچکس سراغی از من نمی‌گیرد؛ چه خوب است که از هر صنفی هستیم بزرگان خود را فراموش نکنیم و به آنها سر بزنیم تا هم آنها را شاد کنیم و هم خودمان عبرت بگیریم که مقام‌های دنیا همیشگی نیست. 🔹 قدرت و توانایی دنیا همیشگی نیست. حضرت علی علیه السلام می فرمایند از کسانی نباش که در موعظه مبالغه می کند ولی خودش موعظه پذیر نیست؛ در حرف زدن خوب است ولی عمل کمی دارند؛ برای رسیدن به دنیا مسابقه می‌دهند ولی برای آخرت کوتاهی می‌کنند. 🔹 امام رضا علیه السلام در یک روز عرفه تمام اموال خود را در راه خدا دادند؛ فردی آنجا گفت این کار شما خسارت است ولی امام فرمودند نه این غنیمت و سود است. 🔹 حضرت فرمودند از کسانی نباش که می‌گویند از مرگ می‌ترسم ولی کاری نمی‌کند تا فرصت‌ها از دست برود؛ افراد زیادی به ما می‌گفتند می‌خواهیم مدرسه بسازیم، خیریه بنا کنیم و کار خیری انجام دهیم ولی آنقدر امروز و فردا کردند که از دنیا رفتند و ورثه حاضر نیستند که اموالشان را در راه خیر هزینه کنند. 🔹 از کسانی نباش که به دیگران طعنه می زند ولی برای کارهای خود مسامحه می کند، اعمال خیر دیگران را کوچک می داند و کار خیر کوچک خود را بزرگ می شمارد؛ انجام کارهای لغو و بیهوده با ثروتمندان نزد او محبوب تر است از اینکه با انسان‌های فقیر بنشیند و ذکر خدا بگوید. 🔹 برخی از مسئولان اصلا باور نمی کنند که فقرا در چه حالی هستند و چقدر گرفتارند؛ اگر مسئولان با فقرا می‌نشستند حداقل درد آنها را درک می‌کردند ولی وقتی تمام هفته را با صاحبان قدرت و ثروت سپری کنند و در عیش و نوش و راحتی باشند کی باور می‌کنند فقرا در چه حالی هستند. 🔹 آدمی که چند خانه دارد کجا باور می کند که عده ای از مردم توان اجاره نشینی را ندارند؛ همین دو شب پیش جوانی آمد به من گفت من سالها جایی مشغول کار بودم ولی به خاطر مهاجر بودن من را بیرون کردند و مدتهاست غذای ما سیب زمینی است و با دو بچه در یک زیرزمین زندگی می‌کنیم. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/masolin-faqr-mardom/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ عاشورا یک سرمایه بزرگ اسلامی‌است که موجب وحدت می‌شود 🖋 به قلم استاد دکتر حمید رضا شریعتمداری ✂️ برش هایی از متن: 🔸 عاشورا، یک رخداد و واقعه شیعی نیست، بلکه یک سرمایه بزرگ اسلامی‌است که می‌تواند موجب وحدت و پویایی مسلمانان شود. ولایت بدون برائت معنا و تاثیرگذاری لازم را ندارد: برائت به معنای مرزبندی است و این درست است که ولایت بدون برائت معنا و تاثیرگذاری لازم را ندارد. نمی‌توان شیعه بود و مرزبندی نداشت، اما تبری لزوما به معنای دشمنی نیست، بلکه دقیقا به همان معنای مرزبندی است، یعنی ما رهبری و مرجعیت اهل بیت را در همه ابعاد پذیرفته‌ایم و فقط تعالیم اهل بیت و پیامبر و قرآن برای ما حجیت دارد، اما سخنان و مواضع بقیه را هم می‌شنویم و بررسی می‌کنیم. اینکه ما با کسی مرزبندی می‌کنیم، لزوما به این معنا نیست که با او دشمنی می‌کنیم، بلکه اتفاقا این هویت‌های متمایز می توانند با هم بنشینند، گفت وگو و تعامل کنند و با هم داد و ستد داشته باشند. 🔸 زمانی تقابل رخ می‌دهد که کیان و هویت ما مورد آسیب قرار می گیرد و طرف مقابل به گفتگو و تعامل تن نمی دهد. برخی می‌خواهند عاشورا را به تقابل شیعه و سنی تبدیل کنند و بگویند عاشورا نتیجه و مولود طبیعی و قهری سقیفه بود و تقابل لشگر امام حسین(ع) و یزید، تقابل شیعه و سنی بود و چون افرادی که آن زمان بودند، الان زنده نیستند، ما به بهانه عاشورا، بیاییم و به تقابل شیعه و سنی دامن بزنیم، در حالی که واقعا در عاشورا، ما شاهد تقابل شیعه و سنی نیستیم. 🔸 گاهی شیعه به معنای محب بودن است که براساس دوست داشتن اهل بیت و گاه نقل زیاد فضائل آنها تعریف می‌شود. نوع دوم شیعه، تشیع سیاسی یا عراقی است که معتقد بود حاکمیت در صلاحیت اهل بیت است، البته نه صرفا امامان معصوم، بلکه افرادی نظیر زید بن علی یا محمد بن حنفیه هم می توانند عهده دار حکومت شوند. این دو نوع تشیع(و نیز تشیع تفضیلی) با تشیع اعتقادی که ما الان داریم و از آغاز بوده و در عهد صادقین علیهماالسلام عمق و رونق خود را یافت، متفاوت است. تشیع عراقی که قبل از نهضت کربلا و تا مدت‌ها پس از آن جریان غالب بود، عمدتا هویت سیاسی و مبارزاتی داشت.حتی در قرون اولیه، دو جریان موازی در خودِ اهل سنت وجود دارد که یکی از نظر علمی به امیرمؤمنان می‌رسد، در مقابل خط فکری ابن مسعود یا دیگران. 🔸 وقتی رجزها، خطبه‌ها و سخنان امام حسین و اصحابشان را در عاشورا می‌بینیم، کمتر رنگ و بوی شیعی دارند و دغدغه شان اصل اسلام است، نه تشیع. زیارت نامه‌ها هم، چه زیارت عاشورای معروف و غیرمعروف و چه زیارت وارث و زیارت اربعین هم نگاه اسلامی ‌و فرامذهبی دارند و این مصیبت را مصیبت وارد شده بر اسلام و همه مسلمانان می شمارند. عاشورا و شعارهای امام حسین فرامذهبی و حتی فرادینی و انسانی است 🔸 جریانی داخل اهل سنت به عنوان عثمانی‌ها، امیرمومنان را بعنوان خلیفه چهارم به رسمیت نمی‌شناختند که این رویه تا زمان احمد بن حنبل ادامه داشت. اما احمدبن حنبل با به رسمیت شناختن هر چهار خلیفه(تربیع)، به عثمانی‌گری خاتمه داد. حتی در لشگر امام حسین، زهیر قبلا گرایش‌های عثمانی داشت. اما این گونه نبود که سپاه کوفه دم از خلفا و سقیفه بزند و سپاه امام حسین علیه خلفا باشد. با این حساب می‌توان گفت عاشورا تقابل جریان اموی با اسلام نبوی و علوی بود، نه تقابل شیعه و سنی. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/ashora-sarmaye/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ فرض برائت از اصول طلايي فقه است. 🖋 به قلم استاد رحیم نوبهار ✂️ برش هایی از متن: 🔻 ارزش اقرار در دعواي کيفري تنها جنبه طريقيت دارد؛ حتي در دعواي مدني نيز وضع به همين منوال است و صرف اقرار حتي اگر ظن به خلاف آن وجود داشته باشد، قاطع دعوا نخواهد بود. از آنچه گذشت روشن مي‌شود که وظيفه قاضي در حکم به مجرميت بر مبناي اقرار آن گونه که گاه تصور مي‌شود، چندان آسان نيست. قاضي مستقل و واجد شرايط آن هم در يک نظام عدالت کيفري برخوردار از استقلال قضايي، موظف است تا با ملاحظه مجموعه شرايط و اوضاع و احوال، صحت يا عدم صحت اقارير ابراز شده را به طور موردي احراز نمايد. 🔻 وي تصريح كرد:‌ روشن است که هر گونه اظهار نظري درباره ادله استنادي از جمله اقارير نبايد به گونه‌اي باشد که موجب پيدايش پيش داوري يا جانبداري براي قضات شود. اين اظهار نظرها نه تنها به کشف حقيقت و برگزاري محاکمه منصفانه کمک نمي‌کند، که به استقلال قضايي آسيب مي‌رساند. جامعه، رسانه‌ها و قواي عمومي مي‌توانند در چارچوب‌هاي معين و از طريق ساز و کارهاي مشخص، نظام قضايي را در کشف حقيقت کمک کنند؛ اما نمي‌توانند به نظام قضايي سمت و سو بدهند. همگان بايد فضايي آزاد براي داوري دادرسان مستقل فراهم کنند. به ويژه مسووليت‌هاي ايجابي و سلبي صاحب منصبان حکومتي و صاحبان قدرت. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/beraat/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ سیاست ورزی در نجف، از میرزای شیرازی تا آیت الله سیستانی 🖋 به قلم استاد رسول جعفریان ✂️ برش هایی از متن: 🔹 گفتگویی زیر درباره مرجعیت شیعه در نجف و تأثیر گذاری بر سیاست عراق در یک صد سال گذشته که با عنوان «سنت سیاست ورزی در نجف» منتشر شده است. 🔸 همانطور که مستحضرید چندی دیگر حوزه علمیه قم صدساله می شود. با این حال حوزه دیگر شیعی یعنی نجف سابقه ای چند صد ساله دارد و از این بابت برادر بزرگتر محسوب می شود. فارغ از سابقه درازدامن حوزه علمیه نجف، اگر بخواهیم شرایط و کیفیت آن را در بستر صد سال اخیر توضیح دهیم باید به چه نکاتی اشاره کنیم؟ 🔸 شما وقتی از نجف صحبت می کنید، باید یک سری پیش فرضها را در نظر بگیرید. برخی از اینها همان تاریخ واقعی و رخدادهای اصلی است و برخی هم در نسبت میان حوزه و تاریخ و ارتباط با آن معنا پیدا می کند. اولا باید توجه داشته باشیم که عراق، بخشی از دولت عثمانی بوده، و این برای قرنها ثابت و استوار بوده است. بعد از جنگ جهانی اوّل، عراق به تدریج جدا شده و با توافقات بین المللی، از سال 1921 تحت الحمایه بریتانیا، این واحد سیاسی شکل گرفت و یازده سال بعد مستقل شده، دولت پادشاهی یافت و ادامه داشت تا وقتی که در 1958 جمهوری شد. ده سال بعد از آن، عراق دست حزب بعث افتاد که تا 2003 مستقر بود و توسط امریکا و قیام مردم سرنگون شد. این واقعیت، سبب شد تا شیعیان عراق، از زمان عثمانی ها که دست اشراف سنی این دیار بود، و در دوره استقلال هم به همین شکل دست آنها ماند، به رغم آن که اکثریت بودند، سهمی در حکومت نداشته باشند. بنابر این حوزه نجف هم، در عراق کاره ای نبود، و اگر جنبه سیاسی به خود می گرفت، بیشتر حاشیه ای بود. 🔸 البته نسبت به ایران، حساسیت داشت و دلیلش، یکی مذهب تشیع، دیگری مرجعیت شیعی و استقرارش در نجف، و سوم جامعه فارسی زبان فرهیخته در عراق بود که ریشه در ایران داشت و به طور مداوم با ایران در رفت و آمد بود. نکته دیگر این است که حوزه نجف، شهرت دارد حوزه هزار ساله است که از نظر تأسیس، همین طور است و حوالی هزار سال است تأسیس شده، اما این طور نیست که در تمام قرون حوزه آنجا، یک حوزه نیرومند بوده است. قرنها حله محل علم بود، و دورانی طولانی ایران، شهرهای اصفهان و مشهد و تهران مرکز علمی جهان تشیع بود. در واقع، از سقوط صفویه، نجف و کربلا به تدریج به حوزه های نسبتا قوی تر تبدیل شدند. این سبب شکل گیری مرجعیت عظمای شیعی در آنجا شد و از آن زمان، عراق تأمین کننده، مرجعیت بزرگ شیعی و نیز مجتهدین محلی ایران بود. خانواده های نجفی و حائری و امثال این ها در ایران، کسانی بودند که لااقل باید ده پانزده سالی آنجا تحصیل می کردند و بعد برای مرجعیت محلی و اداره امور شهرهای ایران، به اینجا باز می گشتند و به آنها نجفی و حائری و مانند اینها گفته می شد. 🔸 در دوره قاجار، مرجعیت عظمای شیعه غالبا در نجف بود. مراجع هم در آنجا آزادی بیشتری از ایران داشتند، از نظر علمی هم سروری و ریاست می کردند و نظرشان اولویت بر دیگران داشت. در جنبش تنباکو و مشروطه، نجف دست بالا را نسبت به مسائل ایران داشت و تأثیرگذار بود و مشروطه را به ایران برگرداند. این یک ذهنیت مهمی بود که نمی شد از آن گذشت. وقتی عراق به عنوان یک واحد سیاسی جدید در حوالی 1921 تشکیل شد، در ایران هم دولت قاجار رفت و پهلوی آمد، یک فکری پدید آمد که مرجعیت در ایران، مستقل شود. بیشتر مساله انتقال پول به عراق و شاید برخی ملاحظات سیاسی هم مطرح بود مثل این که کسی به عنوان مرجع، از دور به صورت ریموتی، اینجا یعنی ایران را اداره نکند. همزمان با تضعیف روحانیت در ایران، ارتباط کم و کمتر شد. تنها استثناء حاج شیخ عبدالکریم حائری در اراک و بعد در قم بود که یک مرجعیت ایرانی ایجاد کرد. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/siiasat-najaf/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ مروری اجمالی بر تطور فقه فتوایی 🖋 به قلم استاد رضا مختاری ✂️ برش هایی از متن: 🔻 تطور دوم، از جهت باب‌بندی و تبویب فقه بوده است و فقهای متعددی به این امر پرداخته‌اند؛ تا این‌که در شرایع محقق حلی رایج‌ترین تبویب کتاب فقهی، تدوین و ارائه شد و ابواب فقه به چهار دسته‌ی عبادات، احکام، ایقاعات و عقود، تبویب و تقسیم شد. در قرون متمادی، تبویب، امری رایج در کتب فقهی بوده است؛ تا اینکه در زمان صفویه، فیض کاشانی تبویب جدیدی برای مسائل فقهی ارائه کرد. بعد از او نیز باب‌بندی‌های مختلف و متکثری از احکام و فروع فقهی ارائه شده است. شهید صدر نیز نوع جدیدی از تبویب را در کتاب فتاوا الواضحه انجام داده است. 🔻 تطور سوم، تطور در زبان بیان فقه است. تا عصر صفویه عمدتاً کتب فقهی به زبان عربی نگاشته می‌شد؛ گرچه ترجمه‌های فارسی نیز وجود داشته؛ ولی تألیف کتب فقهی استدلالی و فتوایی، غالباً به زبان عربی انجام می‌شد؛ اما از زمان صفویه، زبان فارسی نیز به زبان تألیفات فقهی افزوده شد و کتاب جامع عباسی شیخ بهایی، اولین کتاب فارسی فقهی بود که مؤلف، آن‌ را به قصد بیانِ عمومیِ احکام به زبان فارسی، نگاشت. هم‌چنین می‌توان به کتاب جامع‌الشتات میرزای قمی اشاره کرد. در زمان معاصر نیز مرحوم صاحب‌جواهر، کتاب نجات‌ العباد را به همین شکل تدوین نمود. 🔻 تطور چهارم ـ که تطور محسوسی بوده است ـ ورود اصطلاحات جدید به ابواب و کتب فقهی می‌باشد. مثلاً در کتاب علامه حلی اصطلاحات جدیدی ـ هم‌چون احوط، اشبه، فی‌الاقرب، اقوی، علی‌رأیٍ، اصح و … ـ به ادبیات فقهی افزوده شد که قبلاً وجود نداشت؛ و فرزند او ـ فخرالمحققین ـ منظور پدر را از این اصطلاحات، توضیح داد. هم‌چنین، شهید اول، اصطلاحات جدیدی داشت که این اصطلاحات را نیز فرزند وی شرح داد. 🔻 فرآیند افزایش اصطلاحات به کتب فقهی، تا کنون ادامه داشته و حتی در دوران معاصر، شدت بیش‌تری یافته است؛ مثلاً در انتهای کتاب جامع‌الفروع، از مرحوم آیت‌ﷲ بروجردی درباره‌ی معنای تعبیرات جدیدی مانند خالی از رجحان نبودن، محل مناقشه بودن و سزاوار نبودن، سؤال شده و ایشان نیز این مفاهیم را تبیین کرده‌اند. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/fiqh-fatwa/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa