eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.8هزار دنبال‌کننده
257 عکس
163 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. برای در عزیزی شبیه جان و تن است او که گلدانِ ریشه‌های من است هویت داده ، پرورانده مرا مثل آغوش مادر است ، زن است لهجه‌‌ی لحظه‌ی قشنگ نگاه اشتیاق نشسته در سخن است سرخیِ صورت شقایق‌هاست مهد اسطوره‌های کوه‌کن است او که جریان گرفته در رگ من اوکه نزدیک‌تر ز پیرهن است در حقیقت نشان او عشق است نام در من تنیده‌اش وطن است نقشه‌اش مقتدرترین نقش است پرچمش آرزوترین کفن است در کدامین پیاله سهم من است از شرابی که این‌چنین کهن است در چنین سرنوشت شورانگیز سهم من حق انتخاب من است فرق ما با تمام مخلوقات قدرت انتخاب داشتن است ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. رسیده نقطهٔ حساس ماجرا که تو باشی گره به کار نیفتد گره‌گشا که تو باشی میان همهمه‌ها می‌رسی حماسی و محکم چگونه گوش ندادن به این صدا که تو باشی؟ همه کنار هم اما سلیقه‌ها متفاوت غریبه نیست در این جمع، آشنا که تو باشی مباد خسته شویم آه، مباد در وسط راه رها کنیم غرور قبیله را که تو باشی وصیت تو حرم بود و عشق بود و علم بود خوشا مسیر حقیقت جهت‌نما که تو باشی به روز واقعه اثبات می‌کنیم چه عهدی‌ست میان ما و علمدار خیمه‌ها که تو باشی هزار برگ بهار و هزار غنچه می‌آیند به سرسلامتی رأی سبز ما که تو باشی 🇮🇷 .
. رای یک نفر هم تاثیر گذار است هر موج از این کرانه تحت رصد است ای ماه تمام! نوبت جزر و مد است این قطره‌ی رای را بینداز به رود او شیوه‌ی دریا شدنش را بلد است ✍ .
. می ترسم از شبی که به دجال رو کنیم آقا تو را قسم به شهیدان ظهور کن. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاریخ قلمت بشکند اگر به آیندگان نگویی در زمانه ای که خودتحقیری در ایران موج میزد و در حجم بالای حملات رسانه ای ، خوراک، دروغ و تحریف بود، مرد بزرگواری محکم به دوربین زل زد و گفت: آینده روشن است و نزدیک است رهایی از گرفتاری ها و امیدوار باشین☺️ این مرد بزرگوار در صف اول مبارزه با دیکتاتوری است... داشتن همچین رهبری نعمت نیست خدایی؟!! هدف این کانال افزایش بصیرت سیاسی ذاکرین امام حسین ع در عصر غیبت است. ذاکر بصیر ایتا https://eitaa.com/joinchat/3437428762Caa41a35aac واتساپ https://chat.whatsapp.com/CgS1jwIQEdWDuhpC3q1eVJ
فعالیت های تبلیغاتی و اسامی کاندیدها را در کانال ذاکر بصیر ببینید.👇👇👇👇👇 ذاکر بصیر ایتا https://eitaa.com/joinchat/3437428762Caa41a35aac واتساپ https://chat.whatsapp.com/CgS1jwIQEdWDuhpC3q1eVJ
. با دشمن این نظام ، ملت قهر است این فتحِ دوباره ، فتح خرمشهراست بالطف خدا دوباره شیرین کامیم از همت ما به کامِ دشمن زَهر است شاعر:
یازده اسفند ١۴٠٢ ، حماسه ی حضور ---------- شد بار دیگر در فضای معنوی تر جمهوری اسلامی ایران قوی تر در یک حضور غرقِ در ایمان و اعجاز شد ملّت ایران اسلامی سرافراز دنیا دوباره با حماسه روبرو شد یک رأی ما ، یک تیر بر قلب عدو شد ایرانیان قهرمان سنگر به سنگر طی کرده اند این جاده را همراه رهبر گردید در گلزاری از عطر تبسُّم این اقتدار ، این افتخار از آنِ مَردم توفنده چون توفان و دریا رأی ما بود تثبیت حقّانیّت ما رأی ما بود آری حضور ما بُوَد از غیرت ما چون رأی ما باشد نشان قدرت ما ما پاسداران ِ حریم انقلابیم در کوی حق همسایه های آفتابیم روی حریر عاشقی گلدوزی ماست خون شهیدان ضامنِ پیروزی ماست در جبهه ی ایمان ما لطف حبیب است نَصْرُ مِنَ الله آمد و ، فَتْحٌ قَریِب است ما فاتحان عرصه ی عشق و جهادیم بر قلّه های روشن حق ایستادیم وقتی سرافرازی نماد عزّت ماست فردای بهتر پیش روی ملّت ماست بنویس ای تاریخ ما را بیکرانه دارای عزمی ماندگار و جاودانه دیگر پس از این بی کران ِ بیکرانیم چون کربلا در متن هستی جاودانیم ما آسمان را در زمین آئينه داریم چون روز عاشورا ، همیشه ماندگاریم جمهوری اسلامی ایران عزیزان با اقتدار بیشتر آید به میدان ** محمود تاری «یاسر»
. 💢 سرباز شعله ور سرباز آمرکاییِ در شعله سوخته دارد شرف به هم‌وطن خودفروخته جزغاله می‌شوی، پَر پروانه می‌شوی اما شریک نسل‌کشی‌ها نمی‌شوی آتش به جان خویش زدن، گرچه موحش است اما نه آنقدَر که فلسطین در آتش است پای کدام سفره چنین بار آمدی؟ اهل کدام هیئت و کانون و مسجدی! مسجد شبانه سوخت، کلیسا تمام شد حجّت برای مردم دنیا تمام شد حکّامِ بی‌تفاوت بی‌غیرت عرب هیزم‌کش ابوسفیان و ابولهب انسانِ بی‌خدای هیولای بی‌حیا رسوا که بود، لیک نه اینقدر برملا کِی ملتفت به مرز حلال و حرام‌هاست ذهنی که در تصرّف چی‌چی‌گرام‌هاست! امروز غزّه، جنگ سرِ کفر و بندگی‌ست امروز غزّه، مسئله‌ی مرگ و زندگی‌ست هنگام پاسخ است به فریاد مُستغیث هنگامه‌ی جدا شدنِ طیّب از خبیث آنک زمین به ظلم و به جور است خون‌چکان اینک صدای زلزله‌ی آخرالزمان این بغضِ غیرت است که آتش گرفته است فریاد فطرت است که آتش گرفته است ای شیعه‌ی تنوریِ وجدان خویشتن! اینجا تو قهرمان منی! قهرمان من! .
. ترکیب‌بند مدح سلام‌الله‌علیها؛ جان‌ودل شاعر پی الهام حسین است وقتی که سرآغاز غزل نام حسین است چون آب که رفع عطش از تشنه نماید آرام دلم نام دل‌آرام حسین است... هر قاعده‌ای خورده به‌هم از سر لطفش آزاد، اسيری‌ست که در دام حسین است در زمره‌ی شاهان‌وبزرگان شده مکتوب هر نام که در دفتر خدّام حسین است اسلام ِ همه کفر شود روز قيامت معيار خداوند اگر اسلام حسین است آغاز خوش این است که با نام حسین و پايان خوش آن است که با نام حسین است با دست علی‌اکبر و با دست رقیه رزق همه از سفره‌ی اکرام حسین است آمد به جهان دختر ارباب، خوش آمد ماه دوسرا، مهر جهان‌تاب، خوش آمد بیت‌الغزل هر غزل ناب رقیه‌ست خورشید علی‌اصغر و مهتاب رقیه‌ست نزدیک‌ترین راه به الله حسین است نزدیک‌ترین راه به ارباب رقیه‌ست در باب برآوردن انواع حوائج یک‌باب خدا دارد و آن باب رقیه‌ست در زاویه‌ی عرش خدا قاب بزرگی‌ست نامی که شده زینت این‌قاب رقیه‌ست در خلوت خود معتکف‌اند اهل‌محبّت در مسجد این طایفه محراب رقیه‌ست دردانه‌ی ارباب که با دست اباالفضل از چشمه‌ی کوثر شده سیراب رقیه‌ست حاجت طلبیدند از او عالم‌وآدم زیرا که فقط مهر جهان‌تاب رقیه‌ست او آمده و خستگی عشق به در شد با خنده‌ی خود ام‌ابیهای پدر شد هر اهل دلی یافته راهی به رقیه پس رو زده با کوه گناهی به رقیه هروقت نشسته‌ست سر شانه‌ی عباس تقدیم شده منصب شاهی به رقیه هرجا سخن از راه رسیدن به خدا شد داده دل ما زود گواهی به رقیه هرکس که امیدش شده از کل جهان قطع انداخته با گریه نگاهی به رقیه ساکن شده در کهف امان تا ابدالدهر آورده هرآن‌کس که پناهی به رقیه ممنون حسینیم که داده دل ما را گاهی به علی‌اصغر و گاهی به رقیه وا شد گره از مشکل ما چون که شب قدر ده‌مرتبه گفتیم؛ الهی به رقیه... هر کس که تو را دیده به لب زمزمه دارد بر لب دم یافاطمه یافاطمه دارد 📝گروه ادبی یاقوت سرخ .
هدایت شده از کانال امین الله : ویژه تلاوت ، ادعیه و زیارات معصومین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بر تمام شئون زندگی تو سلام 🔵 آيت الله العظمی جوادی آملی: 🟢 «چرا در زیارت آل یاسین که جز بهترین زیارت های ماست در پیشگاه حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) می گوییم: بر تمام شئون زندگی تو سلام؟... عجل الله تعالی فرجه الشریف 🎙آيت الله العظمی 🌺🌺🌺🌺 🕌کانال امین الله، ادعیه و زیارات https://eitaa.com/joinchat/2395013167Cdd29461dd7
. طلوعی نیست تا دلخوش به فرداها کنم خود را چراغی نیست تا راحت از این سرما کنم خود را تمام بندِ انگشتانِ دستم یخ زد از دوری توانی در نفس هایم نمانده ، ها کنم خود را من آن بیدم که مجنون‌بودنم را جار خواهم زد چگونه در نگاه این و آن حاشا کنم خود را به جرم سوختن از داغِ تو ، پروانه طَردَم کرد دلت می آید اینگونه تک و تنها کنم خود را کسی در شهر ، تابِ ناله هایم را نخواهد داشت... همان بهتر که شب‌ها راهی صحرا کنم خود را مرا از دستِ مَن‌مَن کردنم راحت کنی ای کاش وگرنه با " مَنیَّت " عاقبت رسوا کنم خود را من از این چشم‌های خیر‌ه‌سر خِیری نمی بینم... هر از گاهی دلم می خواست ، نابینا کنم خود را ضمیر ناخودآگاهِ مرا بیدار باید کرد مگر از خواب رِخوَت‌زایِ غفلت پا کنم خود را " الٰهی لا تَرُدَّ حاجَتی"..، تو حاجتم هستی! جز این هر خواهشی کردم ، بگو دعوا کنم خود را برای عاشقی سَرگشته مثل من..، بغل وا کن مگر با گم‌شدن در عشق تو پیدا کنم خود را عَلیٰ رَغمِ گنهکاری به زهرا دوستت دارم قسم خوردم به مادر، در دل تو جا کنم خود را تمام ذوق افطارم رطب‌های علی‌جان است کنار نخل حیدر سیر از خرما کنم خود را کبوترز‌اده ام ، روی پَرَم مُهر نجف خورده به دنیا آمدم تا جلد این مولا کنم خود را دوای هر که دلمُرده است ، خاک صحن شش‌گوشه‌ست لبم را روی تربت می کشم..،احیا کنم خود را تو را جان شهیدی که تنش پامال شد..، برگرد همان تشنه که در سوگِ لبش دریا کنم خود را ▪️ دم مغرب..، همه رفتند..، تازه ساربان آمد... نبودم ، پیش‌مرگِ خاتمِ آقا کنم خود را ✍ .
. شکوه گنبدت از دور شوقم را دوچندان کرد سلام خسته ام را دیدنش لبریز باران کرد در آشوب تب دلسردی ام می سوختم اما شبم را شعله های آتش عشق اش گلستان کرد مرا هر بار با لبخند از تردید بیرون برد مرا هر بار در آغوش گرم خویش مهمان کرد در اینجا بی تعارف می شود از غم پریشان شد در اینجا می شود اندوه را از خلق پنهان کرد تمام زائران مبهوت ایوان طلا بودند مرا افتادگی سنگ های صحن حیران کرد تمام حاجت این شهر را دادی تصور کن اگر می شد شبی بی دردی اش را نیز درمان کرد دلم می خواست جایی دور می رفتم ولی آقا مگر وابستگی را می شود یک لحظه کتمان کرد؟ دل من اشک می خواهد بگو یابن الشبیب اینک کدامین روضه را باید برای گریه عنوان کرد؟ .
.              صدایت می زنم یا قاضی الحاجات، پنهانی صدایت می زنم با حال اندوه و پشیمانی صدایت می زنم یا ایُّهاالرحمن،نگاهی کن نگاهی کن به حال و روز من..،این نابسامانی اگرچه من نمک‌گیری نمک‌نشناس هستم..،باز نیاوردی به رویم،راه دادی‌ام به مهمانی به تو رو می زنم با کوله باری از گناهانم به تو رو می زنم ای مهربان،رو برنگردانی! بگو درددِل خود را به غیر از تو به که گویم تویی که دردهایم را نگفته نیز می دانی پر و بالم به چنگ نفس سرکش سخت زنجیر است قفس تنگ و نفس گیر است..،وای از مرغ زندانی دلم لم یزرعِ اندوه‌خیزی از گناهان است ندیده تا به این لحظه به خود،یک قطره بارانی نماز و روزه های ناقصم بوی ریا دارد به قرآن که خجالت دارد این طرز مسلمانی حُسین گفتن بدونِ اشک را هرگز نمی خواهم مرا ای کاش با هر "یا حسین" گفتن بگریانی مگیر این نعمت چشم تر و آشفته‌حالی را وگرنه بنده ی خاطی ندارد راه جبرانی در آتش هم بیندازی..،بگویم:دوستت دارم دلت می آید آیا عاشق خود را بسوزانی!؟ خدایا این گنه‌کار از عذاب قبر می ترسد از آن لحظات تنهایی،از آن ساعات ظلمانی تو را جان علی موسی الرضا..،با من مدارا کن به حق بوسه ام بر مضجع شاه خراسانی دم افطار ها با کام تشنه روضه می چسبد بخوانی روضه ی ها‌ی تشنگیِ شاه عطشانی ▪️ ▪️ لبش ذکر خدا می گفت..،لعنت بر سنان مست لبش ذکر خدا می گفت..،وای از نیزه ی آنی صدای استخوان هایش تمام عرش را لرزاند به زیر سم مرکب زیر و رو شد جسم عریانی ✍ .
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلواپسم که بین بیابان چه می کنی در دشت خار، سرو گلستان چه میکنی از تاب رفته طاقت یعقوب ِ دیده ام یوسف هنوز گوشه ی زندان چه می کنی داری برای درد همه غصه می خوری با غصه ها و درد فراوان چه میکنی وقتی تویی علی زمانه، غریب شهر تنها بدون قنبر و سلمان چه می کنی باغ دلم خزان شده، تنها بهار من بااین دل همیشه زمستان چه می کنی وقتی که در بقیع، دلت یاد می کند از صحن باشکوه خراسان چه می کنی شب های جمعه گوشه ی گودال می روی هنگام دیدن شه عطشان چه می کنی انگشت جدّ تو شده یک چشمه ای ز خون غارت شده عقیق سلیمان چه می کنی وقتی که حرف می شود از غارت حرم با روضه های خار مغیلان چه می کنی مادر دوباره دست به پهلو، رسیده است حالا که حال اوست پریشان، چه می کنی یک دم تو را صدا زند و گوید: ای غریب دلواپسم که بین بیابان چه می کنی علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ .
. علیه السلام یک لحظه گریه را به هستی دنیا نمیدهم یک لحظه ناله را به قیمت عقبی نمیدهم من آمدم که جان دهم آخر برای او پس جان به غیر روضه ی آقا نمیدهم گر ثروتی به وسعت دنیا مرا دهند آن را به یک عطای حضرت زهرا نمیدهم حور و قصور روضه ی رضوان برای خلق من آه روضه را به جنت الاعلی نمیدهم یک قطره اشک مجلس شاه شهید را بالله قسم به بیکرانه ی دریا نمیدهم دل گردل است وخانه یار است،پس بدان دل را به غیر کعبه ی دلها نمی دهم شد قبله ام حسین و قبله من کربلا بود من محرمم که کعبه ی من نینوا بود ✍ .
. بساط عاشقی ما به پاست این شب ها زمان آشتی با خداست این شب ها گناهکار قدیمی دوباره برگشته صدای زمزمه ها آشناست این شب ها زمان بده به زمین خورده اِی اِلهِ کریم اگر مرا بزنی هم رواست این شب ها خوشا به حال گدایی که چشم تر دارد که گریه های سحر کیمیاست این شب ها کنار سفره ی افطار زیرلب گفتم نگفته ای به خود آقا کجاست این شب ها قسم به خاک نشسته به چادر زهرا مرا ببخش ، ببخشی رواست این شب ها ز فتنه های زمانه خط امان داری چراکه نام علی ذکر ماست این شب ها گدای صحن و سرای شهنشه نجفم دلم هوایی ایوان طلاست این شب ها دل شکسته ی ما با سلام بر ارباب مسافر حرم کربلاست این شب ها سلام بر لب عطشان سیدالشهدا سخن ز تشنه لب سر جداست این شب ها شنیده ام که سرش نی به نی عوض میشد شکایت من از آن نیزه هاست این شب ها ✍ .
. بر طلعتت ای شریک قرآن صلوات بر حضرتت ای منجی انسان صلوات تا ثانیه ای جلو بیوفتد فرجت تقدیم تو می کنم هزاران صلوات مجید احدزاده✍ .
. تا ببینم رحمت پروردگار خویش را می‌شمارم باز جرم بی‌شمار خویش را روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه تیره کردم آسمان روزگار خویش را هر زمستان رفت، آمد یک زمستان دگر چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را از همان روز ازل باید خدایی می‌شدم در حریم یار می‌جُستم دیار خویش را هیچ‌کس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست کاش دستت می‌سپردم اختیار خویش را کاش دست مهربانت سایه‌بان من شود تا بپوشانم خطای آشکار خویش را صحبت از عفو و بزرگی و کرامت می‌شود تا به سمت تو می‌اندازم گذار خویش را تو یقیناً می‌شناسی خوب‌تر از من مرا من نمی‌دانم صلاح کار و بار خویش را عهد می‌بندم نباشم غافل از اعمال خود باز یادم می‌رود قول و قرار خویش را کاش می‌فهمیدم این آلوده‌دل من نیستم حال که عمری کشیدم انتظار خویش را بس که سر زد از من رسوا خطا و اشتباه عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را پیله کرده نفس امّاره به جسم و روح من کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط در میان خلق کم کردم عیار خویش را خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد در عوض دادم دل شب‌زنده‌دار خویش را چند قطره اشک و دست خالی و چشمان تر... با خودم آورده‌ام دار و ندار خویش را بین زندان گناهان یاد تو افتاده‌ام؛ تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را "یا الهَ العالَمین إِغفِر ذُنوبی بِالحُسِین" هرچه باشم روی لب دارم شعار خویش را ای که با لب‌های تشنه قتل صبرت کرده‌اند... زینب از کف داده بعد از تو قرار خویش را ✍ .
. مناجات و گریز به روضه حضرت زهرا(س) در روضه ایم و روضه ی رضوان گدای ماست اینجا دعای حضرت زهرا برای ماست حالا که فرصت است غنیمت شمار عمر فردا به زیر سردی این خاک جای ماست *دردم نهفته به ز طبیبان مدعی* گردِ عبای حضرت جانان دوای ماست *آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند* یک گوشه چشمشان به خدا کیمیای ماست این اشک، رحمتی است که از عرش می رسد این چاه زمزمی است که در چشم های ماست اینجا میان عرش خدا سیر می کنیم بالا نشسته ایم و جهان زیر پای ماست این اشک ها همیشه گره باز می کنند گریه برای فاطمه مشکل گشای ماست ما عهد بسته ایم بمیریم در غمش مردن برای روضه ی مادر بنای ماست دست شکسته، سینه ی زخمی، رخ کبود این واژه ها خلاصه ی شرح عزای ماست .... قنفذ رسید و بازوی مادر سیاه شد در ازدحام، پهلوی مادر سیاه شد ۱۴۰۲ .
. یا حبیب الباکین گدا را تو با دیدهٔ تر ببخش بکوبم سر ِ خویش بر در ببخش بیا قبل از آنیکه رسوا شوم به پیش همه روز محشر ببخش به أمن یجیب ِ امام زمان تو را جان آقای مضطر ببخش شدم خاکِ نعلینِ شاه ِ نجف مرا این سحر جانِ حیدر ببخش گناهان فرزندها را بیا دمِ آخری جانِ "مادر"ببخش قسم می دهم جانِ آن که خودش گرفتار شد پشت یک در ببخش بحق زمین خوردهٔ کوچه ها زمین خورده ها را تو بهتر ببخش ولی مقصد روضه کرببلاست مرا با غمِ شاه ِ بی سر ببخش حسین ناجی ما گنهکار هاست به ارباب مان هر چه نوکر ببخش به گودال هم فکر ما بود و گفت : محبان من را مطهر ، ببخش همان لحظه زینب صدا زد حسین اگر زنده ماندم برادر ببخش نشد ای حسین جان بپوشانمت تو عریان شدی بین لشگر ببخش سرِ نیزه چشمانِ خود را ببند به روی سرم نیست معجر ببخش ✍ .
. نوید تابش ماه صیام می آید شمیم رحمت حق بر مشام می آید گمانِ یأس، گناه است آنکه را امشب به درگه کرمِ "ذوالکِرام" می آید ز آستانه ی رحمت گذشتن از عصیان بشارتی است که بر خاص و عام می آید دو صد گناه، به یک "یا اِلٰه" می بخشند دو صد جواب به هر یک سلام می آید ز مرحمت "رمضان المبارک" اش خوانند مه صیام که با احترام می آید گشوده است درِ فیض و بندگان، همه را پیِ شتابْ بر این در پیام می آید مرحوم .
. غبار کوی تو هرجا که درهوا برخاست نشست بردل و آه ازنهادهابرخاست کجا زیارت ناحیه خوانده ای که چنین ز جمکران تو هم عطر کربلا برخاست گذشت یاد تو بر هرکویر باران زد هزار تیر اجابت به یک دعا برخاست به احترام تو بوده ست ای رسول قیام اگر امام پس از نام تو ز جا برخاست فدای آنکه ز نام تو سرسری نگذشت گذاشت بر سر خود دست و روی پا برخاست خوشا کسی که پس ازمرگ، شاهراً سَیفی به عهد بسته خود چون کند وفا برخاست ✍ .
ادعیه ویژه ماه مبارک رمضان و ترتیل سی جزء قرآن كريم را با صوت ترتيل استاد پرهیزگار و استاد منشاوی در کانال امین الله 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2395013167Cdd29461dd7