.
#راس_الحسین_علیه_السلام
نمازعشق
بخوان حسين غريبم ،كه سخت دل گيرم
نگاه كن كه زداغت ،چه خسته و پيرم
به رحل نيزه توقرآن بخوان ،عزيز دلم
كه باز از نفس اطهرتو جان گيرم
چه غافل ند چنين مردمی كه پندارند
به سنگ كينه ی خود می كنند تحقيرم
بخوان مفسر قرآن،« لِيُذهِبَ عَنكُم»
بخوان و شرح بده آيه ای ز تطهيرم
بخوان «ولّيكم الله»را،كه تا از جهل
كسی دگر نگشايد زبان به تكفيرم
كمان ابرويت از سنگ شاميان بشكست
دگرمخوان كه غمت می زند به دل تيرم
مخوان كه خون ز گلويت به نيزه می ريزد
قسم به قطره ی خونت زعمرخود سيرم
فرشتگان به تو کردند اقتدا ، ازعرش
نمازعشق بخوان با صدای تكبيرم
چگونه باتو بگويم كه غيرت اللهی
كشيده ديده ی نامحرمان به تصويرم
نوشته است«وفایی»به اشك خونين اش
كه من رضا به رضای خدا و تقديرم
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#روضه_حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
منکه تنها یادگار کربلای عترتم
حافظ دینم، امامم، پاسدار عصمتم
پیشوا از عصر عاشورا به کلِ خلقتم
شاهد نهضت، امین وحی، غرق محنتم
غربتم این بس، که در بینِ شهیدان مانده ام
با تنِ تبدار همراه اسیران مانده ام
با دلی غمبار، شد آغاز مسئولیتم
خورد در شام غریبان حکمِ ماموریتم
گرچه فرقی نیست در تعریفِ معصومیتم
فرق دارد با همه، واللهِ مظلومیتم
منکه بینِ حلقه ی آتش، امامت کرده ام
مثل بابایم به حفظ دین، قیامت کرده ام
از میانِ نیزه و شمشیر و خون و خاک و گِل
شد امامت، از تَهِ گودال، بر من منتقل
با همه سنگینیِ بار امامت، خسته دل
از زمین برداشتم آنرا، نگشتم منفعل
ابتدا با اذنِ حق، این امرِ سنگین را که دید
عمه ی مظلومه ام، بارِ ولایت را کشید
منکه بودم ناگزیز آنشب، به قلبی بیقرار
در پیِ الهامِ وَحیانی، به وضعِ اضطرار
امر کردم بر همه اهل حرم، حکمِ فرار
گم شدند از ترس، اطفالِ حرم در شامِ تار
عمه جانِ من، پیِ اطفال آل الله گشت
او بجای من، بدورِ کشته ی گودال گشت
من به چشم خویش دیدم در ضمیرِ قتلگاه
ریزشِ برگ خزان را در مسیر قتلگاه
غنچه های فاطمی را سربزیرِ قتلگاه
بیعت آل علی را در غدیر قتلگاه
اشک بود و آه بود و ناله بود درد بود
تازیانه بر یتیمان، سهم هر نامرد بود
کاروانی از حرم تا قتلگه آواره بود
هر سری بشکسته بود و هر دلی بیچاره بود
همچو معجرهای پاره، گوشها هم پاره بود
دستهاشان پر ز سیلی، ناسزا همواره بود
راسها بر نیزه بود و جسمها نقش زمین
کاروانی خسته بود و چشمهایی در کمین
چشمهای بی حیا، بدتر ز غارت بود، وای
تازه اینجا اولِ راهِ اسارت بود، وای
کارِ شمر و خولی و اَخنس جسارت بود، وای
قصدِ دشمن، طرحِ تحقیر و حقارت بود، وای
نسبتی دادند ما را، دونِ شَانِ ما و من
خارجی خواندند ما را، اُمتی پیمان شکن
من پیامِ روضه را از قتلگاه آورده ام
دستهای بسته را با سوز و آه آورده ام
آل عصمت را ز انبوهِ نگاه آورده ام
اشک را تا کوفه ی غرق گناه آورده ام
نان و خرما، خستگی را صد برابر کرده بود
آبروی آل زهرا را به کوفه برده بود
چونکه آوردند ما را بینِ مردم با عتاب
دخترانِ فاطمه، در ازدحام و بی نقاب
پرده های خانه ی اُم حبیبه شد حجاب
ناگهان زینب، علی گونه صدا زد با خطاب
وای بر مردانتان، مردانِ ما را کشته اند
حال بر زنهای آل الله گریان گشته اند
بارها در خطبههای ما سپاهی گریه کرد
دشمنِ غدّارِ ما با روسیاهی گریه کرد
گاه بر این افتضاح و این تباهی گریه کرد
گاه خندید و به ظاهر با نگاهی گریه کرد
اشکهای کِذبِشان، از ظلمشان مانع نشد
هیچ هتاکی ز پاسخهای ما قانع نشد
پاکیِ ما را، به تهمت ناروا پنداشتند
آیه های کبریا را ناسزا پنداشتند
احتجاجِ آل عصمت را خطا پنداشتند
با تمسخر، شام را هم کربلا پنداشتند
پاسخِ فریادِ ما، بارانِ سنگِ شام بود
بر سرِ ما شعله ی آتش ز درب و بام بود
وای از شامِ بلا، که آبروداری نکرد
بر درِ دروازه ی ساعات همکاری نکرد
بینِ بازارِ یهودیها بجز خاری نکرد
جز سرِ بر نیزه، ما را هیچکس یاری نکرد
آنچه ما دیدیم در این شهر، هیزی بود و بس
آنچه ما را کشت، اظهارِ کنیزی بود و بس
#شهادت_امام_سجاد
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#روضه_دروازه_شام
کاروانی که در آن، داغِ محارم کم نیست
آمده شام، ولی هیچکسی محرم نیست
محرمان یا سر نی، یا تنِشان در خاک است
هیچ مشهود، بجز دیده ی نامحرم نیست
چه مصیباتِ عظیمی است، به دروازه شام
ازدحامی که چو او در همه ی عالم نیست
سرِ بازارِ یهودی چه شلوغ است، مگر
یک مسلمان که کند یاریِ شان یک دم نیست
پشتِ دروازه ی ساعات جگرها خون شد
هیچکس بر جگرِ آل علی مرهم نیست
به صراحت همه اِنکارِ حسینش کردند
همه گفتند که این سر، پسرِ خاتم نیست
سرِ سجاد، ز آتش چقدَر در هم شد
بخدا راسِ روی نیزه چنین درهم نیست
شامیان در زدنِ زخم زبان قهارند
زخمِ شمشیر کُشنده است، ولی هر دم نیست
آنقدر درد و غمِ مقنعه ی زینب هست
که دگر غصه ی پیراهنِ کهنه غم نیست
آستینی که خودش، زیرِ کتک پاره شده
دیگر این پارچه ی پاره، حجابی هم نیست
دختران در طلبِ یاریِ راسِ پدرند
سرِ بابا ولی انگار به نِی، محکم نیست
غیرِ سنگِ سرِ بام و شررِ آتشِ خصم
با سر و صورت زنهای حرم، محرم نیست
آنقدر سنگِ نوازش به یتیمان زده اَند
که نیازی به نوازشگریِ همدم نیست
خودبخود گوشه ی ویرانه شبی میمیرد
آن یتیمی که صدا زد ز چه بابایم نیست
#دروازه_ساعات
#محمود_ژولیده ✍
.
.
مدح و مرثیه
#بی_بی_شریفه
بانوی با اقتدار، شریفه بنت الحسن
عزیز پروردگار، شریفه بنت الحسن
سلام سینه زنان، درود گریه کنان
به محضرِ تو نثار، شریفه بنت الحسن
دختر شاه کرم، عالمه و محترم
اُسوهی حُجْب و وقار، شریفه بنت الحسن
فاطمه را کوثری، تو نوه ی حیدری
تویی پیمبر تبار، شریفه بنت الحسن
تویی عفیف و شریف، شدی به دشمن حریف
قاسمِ هر کارزار، شریفه بنت الحسن
تو همدم زینبی... ، مدافعِ مکتبی...
نطق تو چون ذوالفقار، شریفه بنت الحسن
قبلهی حلّه تویی، فاتح قُله تویی
حسین را جاننثار، شریفه بنت الحسن
تجلی مجتبی، ضریح تو دلربا
به شیعیان افتخار، شریفه بنت الحسن
طبیبهی اهلبیت، حبیبهی اهلبیت
تابِ دلِ بیقرار، شریفه بنت الحسن
هر که به تو رو زده، در حرمت آمده
رها شد از بند نار، شریفه بنت الحسن
ای به فدای غمت، اسیری و ماتمت
شدی به غمها دچار، شریفه بنت الحسن
پای تو پر آبله، دست تو در سلسله
شد زِ بدِ روزگار، شریفه بنت الحسن
تو رفته ای بزم می، تو دیده ای روی نی
رأس گلِ شیرخوار، شریفه بنت الحسن
گرچه که قَدّت خمید، شدی به حلّه شهید
نرفته ای شام تار، شریفه بنت الحسن
ندیده ای ظلم شام، هلهله و سنگ و بام
جسارت نیزه دار، شریفه بنت الحسن
ندیده ای خیزران، زینب و قدِ کمان
به مجلسی دلفَکار، شریفه بنت الحسن
به کنج ویرانه ها، دختر و رأسی جُدا
ندیده ای گشته زار، شریفه بنت الحسن
ای غم و دردت عظیم، کریمه بنت الکریم
به «ملتمس» لطف دار، شریفه بنت الحسن
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#شریفه_بنت_الحسن
#حضرت_شریفه_بنت_الحسن
#امام_حسن
.
.
#امام_حسن علیه_السلام
ای عشق سینه سوز من ای مبتلا پسند
ای حضرت غریب ترین آشنا پسند
قصری ندیده ایم به زیبایی بقیع
شاهی ندیده ایم شبیهت گدا پسند
هرخاک زیر پای تو، زرخیز میشود
هر غنچه میشود به نگاه تو شاپسند
بی هیچ قید و شرط فدای تو میشود
هر کس که هست فکر امور خدا پسند
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق جهان می توان گرفت
از شاخه های سدری وطوبی برادرت
تو ساحل کرامت و دریا برادرت
دنیا به جای خویش، که با افتخار بود
پادر رکاب امر تو حتی برادرت
برخیز خنده روی لب مادرت بکار
کشتی بگیر بار دگر با برادرت
همواره این سئوال مرا گیج میکند
ماندم که تو غریب تری یا برادرت؟
یک روز میرسد که حرمدار میشوی
شبهای جمعه قبله ی زوار میشوی
ای خنده ی تو علت لبخند فاطمه
فرزند هل اتایی و دلبند فاطمه
درهم شکست،فتنه ی فتانه ی جمل
با تیغ چشمهای تو، فرزند فاطمه!
بی یاوری درست همانند مرتضی
بی زائری درست همانند فاطمه
هرجا روم هنوز گدای همین درم
این طوق را به گردنم افکنده فاطمه
شرمنده کرده عطر تنت، بوی مُشک را
پربار میکند نفست،نخل خشک را
#عالیه_رجبی ✍
.
.
#شهادت_امام_سجاد
السلام علیک یا سید الساجدین
هستی و وجود خود به جانان دادی
در اوج دعا تو درس عرفان دادی
هم زینت جمع عابدان بودی و
هم از غم ماه عاشقان جان دادی
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.
#امام_سجاد
#مثنوی
غم از نگاهت در زمین و آسمان جاری است
رودی خروشان از دلت تا بیکران جاری است
این غم شبیه هیچ اندوه مجسم نیست
جز اشک بر زخم دلت انگار مرهم نیست
پشت حجاب اشک دریایی ز غم داری
دریا نه، اقیانوسی از غم های بسیاری
ای یادگار داغ های تا ابد تازه
ایوب صبرش نیست با صبرت هم اندازه
مانده است روی خاطراتت ردِّ پای زخم
با گریه گُل می کرد هر زخمی به جای زخم
روضه نیازی نیست چشمات ترت گویاست
آه پریشان تو مقتل خوان عاشوراست
در ساحت ابری و رمز آلود چشمانت
می سوخت در دریای آتش رود چشمانت
آن غم که از روح و تن تو سر درآوردست
داغ است و زخم است و کران تا بیکران دردست
زخم عمیقی که دلت را تا ابد سوزاند
درد غریبی که ستون عرش را لرزاند
داغی که هم اندازه ی تاریخ عاشوراست
اشکی که اقیانوس بغض ماتم دریاست
ای سجده هایت زینت سجاده ها سجاد
شد عالمی از خط به خطِّ خطبه ات آباد
با خطبه ات شد تازه تاریخ غزل آغاز
صدها قصیده سوگوارِ این غزل شد باز
آرایه ها با آیه آیه خطبه ات گل کرد
تاریخ شاعر شد چو با نامت تغزل کرد
آری کران تا بیکران غم در دلت میزیست
اما نفهمیدند غافل هاکه آن غم چیست
بردار پرده پرده از پنهانِ هر رازت
تا که بسوزاند جهان را سوز آوازت
کشتی اگر پهلو گرفته روز عاشورا
با موج طوفان تو راه افتاده در دریا
در آیه آیه مُصحفت آیینه کاری هاست
در خط به خط خطبه هایت رستگاری هاست
کرب و بلا جغرافیای عشق در دنیاست
بعد تو تاریخ، انتشار روز عاشوراست
هم کوفه را با خطبه ات بی آبرو کردی
هم شام را با ذوالفقارت زیر رو کردی
شاهی ولی هم سفره با خیلِ گدایانی
از تو به عالم میرسد رزق فراوانی
تنها و تنها غربت یک روضه ات کافی است
بر آن دلی که بر مداوایش امیدی نیست
بیمارِ حکم مصلحت بودی اگر یک چند
بیمارها با نام تو دنبال درمانند
خاموش باد آن دیده که در روضه ات تر نیست
آنکه سر سوزن نفهمیده امامش کیست
هر کس به دام عشقت افتاده است آزاد است
شاها، اسیرت در دو عالم خانه آباد است
فتح الفتوح تو زمان کوفه و شام است
بر قلب تو زخم زبان کوفه و شام است
با یاد آن شاهی که روی خاکها افتاد
خاکی است سنگ مرقدت یا ایها السجاد
#منصوره_محمدی_مزینان ✍
.
.
#فراق_کربلا
مضطر شده ام ، باز عطا می خواهم
با ذکـر و توسل به دعـا می خواهم
مجنون حسینم و من از قبله ی طوس
یک جفـت بلیـط کـربلا می خواهم
#محمدجواد_منوچهری ✍
.
.
#حضرت_رقیه
#امام_زمان
┈••✾••✾••✾••┈
سلام حضـــرت بــاران ! ظهور کن آقا
سلام طلعت رخـــشان ! ظهور کن آقا
جهان بدون تو آقا ، پراز بلا شده است
چه چشمـــها شده گریان ظهور کن آقا
اســیر ظلمت دنیـــای بی وفا شده ایم
پناه و منـــجی انســان ، ظهور کن آقا
درانتظار تو مولا ، شکسته تر شده ایم
رسیـده عمر ، به پایان ، ظهور کن آقا
محـــرم آمده و باز بیـــقرار تو ایم
قــرار قلب پریشـــان ، ظهور کن آقا
دوباره راهیِ شــام بلا شـده ، دل من
کنـــار دخــــتر نــالان ، ظهور کن آقا
شب است و دختری از انتظار می گرید
بریده از غـــم هجـــران ، ظهور کن آقا
صـــدای ناله ی یاس از خـرابه می آید
ســـری گرفته به دامان ، ظهور کن آقا
به رأس جَدِ غریبت ، دوباره در دل شب
خرابه گشــته چــراغان ظهور کن آقا
#رقیه_سعیدی(کیمیا)✍
................
❃﷽❃
#امام_زمان_عج
#شب_سوم_محرم
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
قلبــــم گواهی می دهد دلدار می آید
تسکیـــن قلب دختری غمحوار می آید
هرجا که بزم غم به نام عمه جان باشد
صــاحب عزا با گریه ای خونبار می آید
آن طالب خون خدا بر انتقــامی سخت
با ذوالفقــــار حیــــدر کـــرّار می آید
با اینکه می دانیم سخت است انتظارش
اما یقیــــن داریـم روزی یار می آید
در انتــــظار یار ، باید خــون دل باشد
با انتــــظار واقعــــی دلـــدار می آید
باید بیـــاموزیم اصــــرار از رقیه ، چون
دانســت بابا ، با کمــــی اصـــرار می آید
تاریکی شب بود ، اما خوب می دانست
خورشید در این شــامگاه تار می آید
تعبیـــر شد خواب رقیـه ، دید بابایش
با ســر ، برای آخــــرین دیدار می آید
از بس شبــیه مادرش زهرا شده ، گویا
بانویی از بیـــن در و دیــوار می آید
آهنگ تشییـــع شـــبانه از مدینـه تا
ویرانســــرا تکـرار در تکـرار می آید
از کاروان جــاماند ،اما اربعــین هر سال
همـــراه صــدها دستــــهٔ زوّار می آید
مثل رقیــــه در سرم ، شور حرم دارم
با او که باشم راههـــا همـوار می آید
باید به خاتون سه ساله عرض حاجت برد
هر جا که بر ما کارها ، دشوار می آید
هرکس که خاک درگهش شد"کیمیا“ گردد
اعجـــازها از خــاک این دربار می آید
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
.
..............
.
#امام_سجاد علیه السلام
مثل من هیچکس در این عالم
وسط شعلهها امام نشد
در شروع امامتش چون من
اینقدر دورش ازدحام نشد
لشکری از مغیره میآمد
خیمه غارت شد و در آتش سوخت
غیر زهرا به هیچ معصومی
اینقدر گرم، احترام نشد
روضه از این شدیدتر هم هست؟
لحظهای که حسین یاری خواست
و علی بود اسم من اما
خواستم پا شوم ز جام، ... نشد
به لب تشنهی علیاصغر
به لب تیز ذوالفقار قسم
تا به امروز هیچ شمشیری
اینقدر تشنه در نیام نشد
رفتن شاهزادهای چون من
به اسیری به یک طرف اما
در سفر اینقدر غل و زنجیر
گردن بنده و غلام نشد
آهِ زینب و صیحهی شلاق
تا شنیدم، ... از اسب با زنجیر
خویش را بر زمین زدم اما
باز هم آن صدا تمام نشد
آه! زینب کجا و بزم یزید
او کجا و جواب ابن زیاد
باز هم صد هزار مرتبه شکر
اینکه با شمر همکلام نشد
این چهلسال گریهام شاید
از همان روز اربعین باشد
هر قدر عمه سعی کرد صبور
به حسینش کند سلام نشد
دیدم از زیر چادرش زینب
گفت طوری که نشنود عباس
رنجها دیدهام حسین! اما
هیچجایی شبیه شام نشد
#قاسم_صرافان ✍
.
هدایت شده از نوای مقتل
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
با زدن هشتک امام سجاد ع روضه های امام سجاد را در کانال نوای مقتل دنبال کنید.
@zameneashk1
.
#شهادت_امام_سجاد
السلام علیک یا زین العابدین
تو روح دوباره بر جهان می دادی
در سجده ی عاشقانه جان می دادی
با یاد شهید تشنه و دیدن آب
جان از غم آن تشنه لبان می دادی
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.
#امام_سجاد
السلام علیک یا سید الساجدین
در کرببلا اگر چه تبدار شدی
آماده برای رزم و پیکار شدی
تا آن که پیام کربلا زنده کنی
با عمه ی سادات علمدار شدی
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.
شهید #اسماعیل_هنیه
اگر فرعون در تعقیب موسی می کند تعجیل
دوباره می رسد اذن عبور مومنین از نیل
چه باک از مرگ در راه حقیقت دل قوی دارید
به قربانگاه خود آمد به پای خویش اسماعیل
به زودی میشود قاتل پشیمان از خطای خود
که خون بی گناهان گل کند از مرقد هابیل
خبیثانه ربود از سفره مهمانی گرامی را
چه خواهد کرد این غم، با دل مهمان نواز ایل
قسم بر خون پاک قاصدان قبله اول
فقط تسکین این داغ است نابودی اسراییل
هنیئاً لک هنیه... این ردای سرخ مردان است
بماند پاسخ ما... فاتح و زلزال یا سجیل؟
#زهرا_فرقانی✍
.
.
شهید #اسماعیل_هنیه
ما را بُکُش...
ما را بُکُش لب تشنهی شرب مدامیم
فکرِ میِ ساغر به ساغر، جام جامیم
در مرگ ما رازِ حیاتی جاودانهاست
با خونمان سِرِّ بقایِ این قیامیم
در پیکری دیگر مُصممتر ،قویتر
وقتِ وداعِ سرخ، گویایِ سلامیم
قاسم ،هنیه، صادق، ابراهیم، محسن،
عمریست داری میکُشی، ما ناتمامیم
بر دشمنان دینِ حق کابوسِ مرگیم
تا بر ستیغِ خاکریزی میخرامیم
بیگانه با خاکیم و این آرام ماندن
سیمرغِ قافِ آسمانِ نیلفامیم
پایان اسراییل نزدیک است ،عمریست
در صیقلِ مادامِ تیغِ انتقامیم
تعطیل خواهد شد بساطِ ظلم یک روز
مشتاقِ فریادِ ظهور آن امامیم
#هنیه
#احمد_رفیعی_وردنجانی✍
.
.
#اسماعیل_هنیه به فرزندان شهیدش پیوست
در غزه مردی میشناسم کوه ایمان است
مردی که از هر منظری مثل شهیدان است
مردی که مثل حاج قاسم، مثل مغنیه
عمریست در جنگ است، عمری مرد میدان است
مردی که اسرائیل را از پا در آورده
مردی که نام دیگرش در قدس طوفان است
قربان حق کردهست اسماعیلهایش را
او که تمام روزهایش عید قربان است
داغ جوان دیدهست اما قامتش خم نیست
داغ جوان دیدهست او یعقوب دوران است
او در شجاعت کفر صهیون را در آورده
در استقامت چون بلندیهای جولان است
نامش هنیه است و نشانش صبح آزادیست
مردی که از هر منظری مثل شهیدان است
✍🏻 #سیدهفرشته_حسینی
🏷 #شهید_اسماعیل_هنیه🇮🇷
.
.
#طوفان_الاقصی
الا لعنةُ الله عَلَي القومِ الظالمين
تا ناد علی ندای جبرائیل است
چون سوره ی عادیات در تأویل است
باید که درِ قلعه خیبر را کَند
این قلعه کنون به نام اسرائیل است
⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤
القدسُ لَنا ندای جبرائیل است
آوای سپاه و لشکر هابیل است
از خون شهید ما پیام آمده است :
هنگامه ی فتح نسل اسماعیل است
#اسماعیل_هنیه
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.
#امام_حسین
#حب_الوطن
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
هر چه داریم ز ایام محرّم داریم
دین و ایمان خود از این غم و ماتم داریم
نفَس پیر خمین است که احیا کرده
اگر از نام حسین این همه پرچم داریم
نه فقط دین خدا ، حب وطن را هم ما
از همین سینه زنی های محرّم داریم
مظهر و منشأ هر خوبی و خیر است حسین
هر چه داریم از این نام معظّم داریم
این حسین است که سرچشمه ی آزادگی است
افتخاری است که بر عالم و آدم داریم
از ازل تا به ابد نقش دل ماست حسین
این چنین است که با نوحه ی او دَم داریم
به خدا تا به قیامت ز همین نام حسین
پرچم عشق به بام همه عالم داریم
خانه ی کوچک زهرا و علی قبله ی ماست
راه حق را ز همین بیت مکرّم داریم
اگر از خوبی و احسان و خدا دور شدیم
دوری از مهر حسینی است که با هم داریم
اگر از تیرگی و بار گنه تاریکیم
به خدا عشق حسین است که ما کم داریم
بی سبب نیست که در حلقه ی دل سرمستیم
چون نگینی ز سلیمانیِ خاتم داریم
همچنان همت و چمران و سلیمانی ها
صد هزاران به صف خط مقدم داریم
تیر صهیون زده بر پیکر مهمان حرم
بر جگر تا به ابد داغ مجسم داریم
مرهم داغ دل از کشتن مهمان چه بوَد
انتقامی است که با عزم مصمم داریم
سر سردار حرم گر به سر نی زده اند
از یقینی است کز این عشقِ مسلّم داریم
یادی از ناقه ی عریان کنم و خیل اسیر
داغ سنگین اسیران که دمادم داریم
ساق پرخون و سرِ سوخته از آتش خصم
داغی از سنگِ سر بام ، فراهم داریم
هیچ پرسی سبب ناله ی الشام چه بود ؟
تا قیامت ز همین جمله به دل غم داریم
چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳
#محمدعلی_شهاب ✍
شب ۲۶ محرم ۱۴۴۶
.
.
#طوفان_الاقصی
اندیشه اش ویرانی قدس است، اسرائیل
هرگز نخواهد شد چنین رویای بد تاویل
هنگام پرواز ابابیل است بر حیفا
باید ببارد بر سپاه ابرهه سجیل
از «روز نکبت» غصه و غم سهم عالم شد
روزی که در دنیای ما این غده شد تشکیل
انگار در خواب است وجدان زمینی ها
از قاتلان کودکان غزه شد تجلیل!
با دست خون آشام های بی شرف پر زد
هر بار یک نام آور از آئینه های ایل
با موسوی ها،زاهدی ها،حاج قاسم ها
قربانی آزادی قدس است «اسماعیل»
لعنت به شیطان بزرگ و پیشمرگانش
لعنت به دنیای ترور، لعنت به اسرائیل
#محمدجواد_منوچهری ✍
#مرگ_بر_اسرائیل
#اسماعیل_هنیه
#غزه
#شهید_القدس
.
.
با سیل نفوذ و کـوه کـوتاهـی ها
تا شب نکشیده عمر همراهـی ها
جاریست فقط میان رگ های وطن
عمـری عطش تمام خونخواهی ها
#محمدجواد_منوچهری ✍
#مرگ_بر_اسرائیل
#خونخواهی
.
.
#امام_حسین
#محرم1446
شاعر نشست و مثنویش را مرور کرد
از بیتها و قافیه هایش عبور کرد
حس کرد لحن واژه نفسگیر می شود
و شعر در کشاکش آن پیر میشود
هر چه نوشت کاغذ خیسش توان نداشت
گویی قلم به دلهره افتاده، جان نداشت
سردرگم تلاقی غم بود و داستان....
کم کم به سر رسید و نیزه و فریاد و بعد از آن...
میدید بین معرکه دریای تشنه را
سرو به خون نشسته تنهای تشنه را
مانند پیر مرثیه خوان دم گرفت و سوخت
در اوج مصرعی دم ماتم گرفت و سوخت
کشتی شکست خورده طوفان کربلا
در خاک و خون فتاده به میدان کربلا
میدید حق روضه بدین سان ادا نشد
هر چه سرود ذره ای از کربلا نشد
آخر نشست و سر به گریبان کشید و بعد...
اندوه را به صحن بیابان کشید و بعد...
تلخیصی از شراره طوفان گرفت و خواند
ابیات شعر مقبل کاشان گرفت و خواند
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ...
و شعر گلگون شد
اگر غلط نکنم....شاعری که مجنون شد...
هنوز بر سر طبعش تب سرودن داشت
و زخم کهنه این غم سر گشودن داشت
نوشت، راوی این قصه های درد بیا
یگانه منجی دنیا، بزرگ مرد بیا
به بزم خسته این چشمهای بارانی
رسیده موقع اینکه شکوفه افشانی
شناسنامه هستی و آفتاب یقین
شکوه نام بلند تو اعتبار زمین
به جان خسته ی این بی پناه مردم شهر
به نامه عمل پر گناه مردم شهر
در این سیاهه تردید و عصر اضمحلال
فرو فتاده به ویل غم و قصور و ملال
در این زمانه که حق کنج خانه در قفس است
به جان مادرت این زخم ملحدانه بس است
تمام مقصد امّن یُجیبها برگرد
و چاره جگر بی شکیبها برگرد
#محمدهادی_کلانتریان
.
.
#طوفان_الاقصی
اسماعیل
که گفته قصۀ ما رو به پایان است اسماعیل؟
همین جا نقطۀ آغاز دوران است اسماعیل
سر از دریای خون بردار، علم را بر زمین مگذار
که گاه شروهخوانی، گاه طوفان است اسماعیل
هنوز آیینهها در قتلگاه غزه زیر تیغ...
و زینب بر بلندیهای جولان است اسماعیل
بخوان با حلق پر خونت، بگو با روی گلگونت
که عالم حجلهگاه سربهداران است اسماعیل
شهادت نقطۀ وصل «ابوالعبد» است با معبود
مبادا جا بمانی، عید قربان است اسماعیل
✍🏻 #فائزه_زرافشان
🏷 #شهید_اسماعیل_هنیه🇮🇷
.
بارانِ سجّیل
آنکه بهرِ سربلندی آفرید این ایل را
بعدِ ابراهیم عزت داد اسماعیل را
باز خواهد دید دشمن مثلِ فوجِ ابرهه
بر سر خود ناگهان بارانی از سجّیل را
ما ابابیلیم، ما را بیمی از کفتار نیست
پیش از این از پا درآوردیم صدها فیل را
مرگِ هابیلی دوباره طاقتش را طاق کرد
حق به مسلخ میکشد امروز این قابیل را
خوب میدانم به زودی این خبر خواهد رسید:
آسمان با خاک یکسان کرد اسرائیل را
✍🏻 #احمد_شهریار
🏷 #اسماعیل_هنیه🇮🇷
.
.
#طوفان_الاقصی
نمیگریم که میترسم جهان را سیل بر دارد
قرار است این بنا را صور اسرافیل بر دارد
اگرچه رفت «اسماعیل» اما میرسد روزی
که دنیا را سراسر باز اسماعیل بر دارد
هدر هرگز نخواهد رفت این خونها و نزدیک است
که سیلابی شود وَ خاک اسرائیل بر دارد
چنان سیلاب سنگینی که درجا غرق خواهد کرد
برای بستن آن هرکسی که بیل بر دارد
برای قتل موسی رفت فرعون و خدا میخواست
که موسی مردهِ فرعون را از نیل بر دارد
که اسرائیل گفت حماس را از بین خواهد برد!
مگر که میتواند مورچه هم فیل بر دارد؟
شاعر: #مهران_پوپل ✍
#اسماعیل_هنیه
.