eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
271 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. تقدیم به مادر هستی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها بی نیاز از تمام دنیاییم مستمند نگاه زهراییم عزت جاودانه می خواهیم رحمت مادرانه می خواهیم فاطمه ای یگانه خلقت سوره ی مهربانی و رحمت مثل باران نور می باری تاج لولاک روی سر داری نغمه ی آسمانی توحید مشرق نور یازده خورشید بر بلندای نور و ایمانی حجت الله بر امامانی آسمانها ز نور چشمانت ملک الموت هم به فرمانت پشت پرچین خانه ات جبریل آمده مستمند احسانت و پدر پشت بوسه ها می دید آسمان را میان دستانت نور شبهای چادرت بانو کرده محراب را غزل خوانت می شود دیدنی جمال علی وقت اعجاز صوت قرآنت برده هوش از سر تمامی شهر عطر خرمای سهم سلمانت بی تو خورشید سنگ تاریک است با تو تا عرش راه نزدیک است پاسخ رنج های دنیایت در قیامت "لَسوفَ یُعطیکَ" است در عبادت عظیم و نستوهی به تو زیبد "نَفَخْتُ مِن روحی" تو صراط کمال دنیایی زهره ی بی زوال دنیایی صفتی نیست قابلت باشد چه کلامی معادلت باشد؟ "یُطعِمونَ الطَعامِ" سوره ی دهر آیه ای از فضائلت باشد انسیه حوریه و یا انسان تا کجا حد فاصلت باشد قبل خلقت که امتحان دادی به خدا خویش را نشان دادی نور اگر پاک دامنی دارد از جمال تو روشنی دارد پدرت جمله ی "فِداها"یش یک جهان حرف گفتنی دارد بر پدر مایه ی مباهاتی نور یک اربعین مناجاتی کوری چشم ابتران حسود مادر نسل پاک ساداتی روز محشر در آن پریشانی صاحب برترین مقاماتی صورتت رو گرفت از دنیا بلکه از آن دو چشم نابینا آفتاب از حجابتان روشن واژه ها در مقابلت الکن با ولای تو زندگی کردیم در کلاس تو بندگی کردیم در پناه دعای روشن نور تبِ دنیا شد از جهانم دور بی پناهم پناه می خواهم خسته ام تکیه گاه می خواهم ای همه عرش و فرش پابستت ای فدای جریحه ی دستت قبر مخفی ت میزند فریاد تا ابد بر سقیفه نفرین باد ای که سرچشمه ی بهاری تو به چه جرمی بنفشه زاری تو یاس هجده بهار دیده چرا ذکر عجل وفات داری تو نود و پنج روز بارانی لحظه ها را به انتظاری تو ای که بر ماه چهره ات مادر طاقت برگ گل نداری تو آه از دست شوم آن نامرد آه از خنده های آن ولگرد وسط کوچه اتفاق افتاد ناگهان ماه در محاق افتاد از خجالت زمین ترک برداشت صورتت داغی از فدک برداشت رد شوم از فضای آن کوچه از غم ماجرای آن کوچه بگذرد این جهان جهانی که... می رسد آن زمان زمانی که... ذولفقار از نیام می جوشد از زمین انتقام می جوشد وارث روزگار می آید یوسفت با بهار می آید ..._______________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ‌.
. آنروز سوخت پای علی زندگانی ات آتش گرفت جان من از نیمه جانی ات ای آرزوی سوخته از تند باد درد ای مرهم غریبی من، هم زبانی ات آیینه ی شکسته ی مجروح مرتضی شلاق آتش از تو گرفته جوانی ات نقش خراش سامریِّ شهر مانده است _ماه کبود من_به رخ آسمانی ات از مردمی که سفره ی شان پر شد از فدک هیزم رسید در عوض مهربانی ات با خاطرات کوچه به مسجد رسید ی و چشم سقیفه کور شد از خطبه خوانی ات "دیوار میکند کمکت راه می روی" مسمار بوده باعث این ناتوانی ات ..‌___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. تویی مادرانه هوادار ما طبیب نفس های بیمار ما فقیر و یتیم و اسیر آمدیم ببین حالت سخت غمبار ما به جایی به جز آستان شما الهی نیافتد سر و کار ما نباشد در این تنگنای درد به غیر از توسل در افکار ما در این روزگار پُر از بی کسی کسی غیر یادت نشد یار ما کسی جز دل مهربانت نخورد غم زندگانی دشوار ما الا فاطمه فاطمه فاطمه شده نام تو حُسنِ تکرار ما فقط دست پر مهر تو وا کند گره های پیچیده در کار ما بیا مادری کن ببخشای اگر که در شأن تو نیست رفتار ما چه ها می کند نام دیوار و در در این روضه ها با دل زار ما فدای غم روضه ی کوچه ات تپش های قلب عزادار ما غم کوچه تا خون به رگ های ماست صدای بلند تبرّای ماست ۱۴۰۰ .....____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. نامت همیشه زمزمه ی بی امان ماست ما اهل خاک و روضه ی تو آسمان ماست در زیر سقف روضه ات ای صبح بی غروب تنهاترین مجال تنفس، از آن ماست محتاج نور نیست هر آنکس تو را شناخت مهرت چراغ خانه ی هر دو جهان ماست مادر شدی و لحظه به لحظه حواس تو در پیش "اعتقاد دل" و "آب و نان" ماست ذکر شریف فاطمه، ای خیر دستگیر سنگین ترین عبادت روی زبان ماست داغ تو را نه اینکه فقط گریه می کنیم امروز درس فاطمیه، امتحان ماست واجب ترین فریضه ی ما فاطمیه است این اعتقاد قاطبه ی دوستان ماست صورت کبود روضه ی دیوار و کوچه ایم این زخم های سرخ همیشه نشان ماست جان داده ای به راه امامت که همچنان نام علی هنوز بلند از اذان ماست 1400/10/10 ........____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. اسعدالله ایامکم جلوه ای از کرمش سوره ی الرحمن است صحبت از فضل علی در همه ی قرآن است نام او "فصل خطاب" است یقینأ وقتی بین احمد و خدا تا سخن از ایمان است "ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر" می خواند هر کسی با خبر از قدرت حیدر جان است کوچه ی بندگی اش بس که صداقت دیده کوچه ی حسرتیِ رد شدن شیطان است گفت در سختی خیبر به همه پیغمبر که فقط شخص علی فاتح این میدان است همه رفتند و اُحد ماند و نبی و علی اش و علی هست که تا جان به سر پیمان است شب معراج خدا خواست ببیند احمد شرح اوصاف علی قله ی بی پایان است عطر"اکملتُ لَکُم" در همه قرآن پیچید حرف این آیه چنان صبح پر از برهان است می برد نام علی دل ز خدا هم بی شک "صَدَقَ اللهُ علی" این نظر یزدان است اصل کفر است نمازی که علی نیست در آن مثل یک خانه که از پایه و بن ویران است دشمنش روز قیامت به خدا گریان و دوستش روز قیامت به خدا خندان است جز علی دوستی ام هر عملی داشته ام مثل بیدی ست که از باد قضا لرزان است علیه_السلام ✍ .
. آنکس که کینه داشت ز ایمان همسرم می زد مرا مقابل چشمان دخترم با علم اینکه حکم به صبر علی شده دستور حمله داد به بیت مطهرم همسایه های کوچه به یاری نیامدند وقتی نشست، آتش کینه به معجرم قنفذ جدایِ از همه خط و نشان کشید با ضربه ی قلاف، به پهلو و بر سرم پای مغیره در وسط کوچه باز شد بر روی چادر پرِ از خاک و خون ترم قدم ز داغ کوچه ی غربت خمیده نیست بار غم علی ست که بر شانه می برم تا حرف عشق زنده بماند، قلاف ها هر زخم می زنید بر این شانه می خرم سلام_الله_علیها ✍ .
. خورشید گلی در گذر باغ علی بود یک گوشه ای از جلوه ی اشراق علی بود در عرش فقط حرف علی بود به معراج از بس که خدا عاشق و مشتاق علی بود یک شب به چهل آینه در پیش خلایق سوگندِ همه شاهد مصداق علی بود سلمانِ عجم، که شده منای رسولش از معجزه ی رحمت خلاق علی بود با قدرت شمشیر فقط فتح نکرده ست تسخیر دلِ خلق، به اخلاق علی بود ما را که به دل نور علی ریشه دوانده است هر لقمه که خوردیم ز ارزاق علی بود تا دست به انگور ضریحش برسانند... پیوسته ترین خواهش عشاق علی بود ✍ .
. غیرت شیعه هنوز از جنم عباس است تکیه گاه دل دنیا علم عباس است در جهانی که سیاهی شده رنگِ هر روز روشنیِ دل ما، اشک غم عباس است در شب فتنه و نیرنگ و تباهی تا صبح روی پاییم اگر از کرم عباس است دیده ام در قسم مردم پُر رنگ و ریا قسم خالص شان یک قسم عباس است ما مسلمان خداوند ِ حسینیم اگر همه اش از کرم دم به دم عباس است هر که از اهل حقیقت به حقیقت دیدیم اولین اوج دلش در حرم عباس است بنویسید که نوکر به شب اول قبر آرزومند غبار قدم عباس است ✍ .
. مجتبی علیه السلام ای شور شوقِ عشقِ تو شیرین تر از همه ما درد محض و مهر تو تسکین تر از همه دنیا و آخرت ز همه سربلند تر هر کس که هست پیش تو مسکین تر از همه هر سال کعبه دور سرت در طواف بود ای خاک پات قله ی زرین تر از همه یوسف ترین ستاره ی زهرا که بوده است چشمان مهربان تو غمگین تر از همه "لا یومْ مثلَ یومِ حسین"از تو بوده لیک شد روضه های داغ تو سنگین تر از همه پیشانی بلند تو در ابتدای عمر از رنج کوچه ها شده پر چین تر از همه دشمن زیاد دیده، بنی فاطمه ولی شد دشمن حقیر تو بی دین تر از همه شد کوچه ها برای تو کابوس کودکی لعنت به آن مسبب ننگین تر از همه آه ای غریب فاطمه، تا قبل کوچه بود این گیسوی سفید تو مشکین تر از همه ✍ .
. پیشکش محضر امیر عالم امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام نور جنت می شود لبخند سلطان نجف آسمان افتاده بر خاک خیابان نجف از تنور خانه ی زهراست رزق شیعه ها سفره هامان عشق باران گشته از نان نجف تا شهید عشق گردم رویِ من در وقت مرگ کاش برگردد به قبله، سمت ایوان نجف کربلا خاکش دوایم بوده اما می شوم جرعه جرعه مست، از خاک بیابان نجف زیر باران عشق را حس کرده ام خیلی زیاد بیشتر از هر کجایی زیر باران نجف بر صراط مستقیمم اهل آبادی عشق رزق نوری دارم از احسان دکان نجف مست انگور ضریحش می شوم با هر نگاه همچنان حیرانم و حیرانِ حیران نجف کاش در عید غدیرش عاشقانه می شدم پیشکش با جان ناقابل به قربان نجف در ترازوی قیامت از همه سنگین تر است اشک های روشن چشمان مهمان نجف مورم و این شعر را چون کاه بر لب می کشم کاه هم کوهی شود نزد سلیمان نجف بر حسینش گریه کردم روضه روضه سال ها اشک سرخم ریخته بر روی دامان نجف علیه_السلام .