eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
270 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✍ همه جا پر شده از مدح و ثنایت ارباب میدهد جان به تن مرده صفایت ارباب کاسۀ خالی مان تشنۀ احسان تو باد پرکن این کاسۀ خالی ز سخایت ارباب گره افتاده به کارم تو گره باز نما تو بیا مفتخرم کن ز دعایت ارباب من نِیَم آنکه به جزکوی توهرجای روم ساکنم تا به ابد زیر لوایت ارباب ای شه کشته که جان در ره جانان دادی جان ناقابل عالم به فدایت ارباب هر که را می نگرم بادل و جان می گرید گریه کن های تو سرگرم نوایت ارباب پادشاهی دو عالم به خدا ناچیز است بهر آنکه شود از عشق گدایت ارباب دانم ای دوست که در لحظۀ مرگم آیی حاضرم جان دهم از بهر وفایت ارباب سر سودا زده ام میل هوایت دارد قسمتم کن سفر کرببلایت ارباب برده تاب از همۀ عالم گیتی آقا روضۀ نیزه و آن رأس جدایت ارباب .......................... . عشقت گواهی از دل شیدائي ام دهد اشکت توان به قوت بینائی ام دهد هر جا نشانه ای ز غمت بر دلم فتاد بی شک نشان زدیده ی دریائی ام دهد از روز اول است که دیوانه ات شدم تا دل خبر ز دلبر لیلائی ام دهد از بسکه وسعت کرمت بی نهایت است دانم ز لطف،منصب آقائی ام دهد طفل سه ساله گفت که ویرانسرا خبر از بیکسی و غربت و تنهائي ام دهد آید اگر که یار سفر کرده از سفر با یک نگاه خویش،تسلائی ام دهد با بوسه ای ز لعل لبان کبود خود مرهم به زخم چهره زهرائی ام دهد ✍ ................. . دو جهان ریزه خور سفره ی احسان تواند مهر ومه مشتری شمع شبستان تواند ز طفیل کرمت جود و عطا می ریزد جود و احسان و کرم ریزه خور خوان تواند نه فقط کرببلا را غمت آتش زده است دل دیوانه ی ما کلبه ی احزان تواند جانثاران خودت را تو اگر اذن دهی همچو عابس به خدا کشته ی میدان تواند ای فدای لب خشکیده ی تو آقاجان آبها، خونجگر از حنجر عطشان تواند دیده ها تا به ابد اشک فشان غم توست خونفشان دیده ز داغ تن عریان تواند به همان کعبه شش گوشه ات ای عشق،قسم دست ما معتکف گوشه ی دامان تواند انبیاء ناله کنان هر شب جمعه آقا همره مادرتان زائر و مهمان تواند ✍ ............................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. غیر از تو را زبان من املا نمی کند جزگفتن از تو را قلم انشا نمی کند شاعر تو را نوشته و حاشا نمی کند جز در سرودن از تو زبان وا نمی کند جز نام دلربای تو بر لب نمی رود هر کس نگفته از تو حسینی نمی شود آدم ابوالبشر شده اما حسین نیست از او خلیل سر شده اما حسین نیست موسی پیامبر شده اما حسین نیست عیسی به عرش بر شده اما حسین نیست در جان محمد است که با او برابر است آری حسین بوده که جان پیمبر است گیرم پیمبر است که فرقی نمی کنند همتای حیدر است که فرقی نمی کنند زهرای اطهر است که فرقی نمی کنند مثل برادر است که فرقی نمی کنند فرقی نمی کنند و مرا شور در سر است آخر حسین فاطمه یک چیز دیگر است بین حسین و شیعه صمیمیت است و بس همراهی حسین به سنخیت است و بس شیعه به یک مرام و به یک نیت است و بس اسلام بی حسین مسیحیت است و بس اسلام ما که ثبت شده با شهادتین کامل نمی شود مگر از ذکر یا حسین در دین ما خدا یکی و مصطفی یکی است احمد یکی است پس به یقین مرتضی یکی است حیدر یکی و حضرت خیرالنسا یکی است زهرا یکی است پس حسن مجتبی یکی است این جمع بی حسین که معنا نمی گرفت یعنی اگر نبود کسا پا نمی گرفت غیر از خدا نبود و حسین آفریده شد ارض و سما نبود و حسین آفریده شد جز کربلا نبود و حسین آفریده شد قالو بلی نبود و حسین آفریده شد قالو بلای ما به الست از حسین بود اصلا هرآنچه بوده و هست از حسین بود بی اشک ، خاکِ خلقتمان گِل نمی شود تنها مجسمه است دل و دل نمی شود دل بی حسین این همه قابل نمی شود انسان بی حسین که کامل نمی شود غیر از حسین را به دل خویش حک نکن ما از اضافه ی گل اوییم ، شک نکن تاریکم و حسین چراغ هدایت است وقتی حسین هست به کشتی چه حاجت است درس من از حسین همین یک عبارت است عزت برای شیعه ی او در شهادت است ما شیعه ایم و پای ستم را شکسته ایم در سایه ی سیوف خذینی نشسته ایم ای معنی نهفته ی در هل اتی حسین ان الذین آمنوی سوره ها حسین تنها خدا برای تو شد خونبها حسین ماییم و حسرت حرم کربلا حسین از ما بگیر این همه درد فراق را اما نگیر از دل ما اشتیاق را .
. بر مشام خاکیان بخشیده جان بوی حسین شد گلستان کل عالم از گل روی حسین ماه شعبان را رسول الله خوانده ماه خود چون نمایان می شود در آن مه روی حسین دست ِ خالی ، دست ِپر ، افلاکیان و خاکیان هر که را دیدیم راهی می شود سوی حسین جبرئیل از آسمان با سر می آید تا زمین مست ِ مست ِ مست ِ مست از نام دلجوی حسین آی دنیا ، این حسابش فرق دارد با همه وای بر تو گر شود کم ، یک سر ِ موی حسین می کند بر اهل باطل ، خواب را زین پس حرام زور بازوی علی و زور بازوی حسین دارد از کار جهان کم کم گره وا می شود سرور آزادگان تشریف فرما می شود کرده غوغا مهربانی ِ بدون منتی هر چه طوفان بود را برده نسیم رحمتی آمده باب نجات ِ کل دوران ها حسین میکشد شیطان ز دل امشب چه آه حسرتی آمده آن کس که دارد مهربانی های او قدّ ِ سنّ ِ حضرت حوا و آدم قدمتی هر که هستی ، هر چه هستی همره فطرس بیا ای گنهکاران نباشد بهتر از این فرصتی کوری چشم تمام ابتران رو سیاه فاطمه آورده بهر دوش بابا زینتی کفر آنهایی که می دانید بالا آمده یا علی گویید بابای علی ها آمده آیه والفجر در آغوش کوثر ، دیدنی است دومین شیر ِ ولی الله ِ اکبر دیدنی است آسمان جانم حسن ، جانم حسن دارد به لب شوق دیدار ِ برادر با برادر دیدنی است عرش و فرش امشب همه هستند سرتا پای چشم بس که آقازاده ی زهرا و حیدر دیدنی است اینکه روز اولش کرده شفاعت این چنین دستگیری هاش در فردای محشر دیدنی است آن که او را جور دیگر دوست می دارد خدا لیلی ِ تا روز محشر بی برابر دیدنی است شیر مردی که شود در کل عالم غیرتش رمز ماندگاری ِ دین پیمبر، دیدنی است آی اسلام ِ محمد ، بیمه هستی با حسین ماندگاری ِ تو را، با خون زَنَد امضا حسین در زمین و آسمان یکتاست،  ای جانم حسین مهربانی های او غوغاست  ، ای جانم حسین می خرد دَرهم ، سوا کردن نباشد عادتش بس که مثل مادرش زهراست ، ای جانم حسین هر که با او در بیفتد را خدا خوارش کند پرچم ارباب ما بالاست ای جانم حسین هر چه بد کردیم ما ، او خوب بود ، او خوب بود بیشتر از ما به فکر ماست ای جانم حسین شک ندارم قاتلش را هم شفاعت می کند آی مردم او دلش دریاست ، ای جانم حسین داد سر اما به ذلت زندگی را سر نکرد بچه شیر حضرت مولاست ای جانم حسین ما رایت ِ زینب کبری به عالم یاد داد زندگی با او فقط زیباست ، ای جانم حسین آبرو خواهی اگر هم در زمین، هم آسمان با حسین بن علی بن ابیطالب بمان خانه کعبه به زیر منت ِ کرببلاست عزت اسلام هم از عزت کرببلاست هر که گوید روزگار معجزه گردیده سر بی خبر از کیمیای تربت کرببلاست اربعین به اربعین عالم همه در حیرت از سفره داری های اعلی حضرت کرببلاست هر که در این زندگی یک جور دارد حسرتی شکر حق که در دل ما حسرت کرببلاست ما اگر که ای خدا روزی بهشتی هم شویم بینمان حتی در آنجا صحبت کرببلاست السلام ای شهر رؤیایی ما ، ای کربلا آه از حال خوشت ، ای کربلا ای کربلا ای تمام اعتقادم ، دوستت دارم حسین حضرت باب المرادم ، دوستت دارم حسین هم در این عالم ، هم آن عالم ، تو تنها می رسی وقت تنهایی به دادم ، دوستت دارم حسین روسیاه و کوچک و بی دست و پا هستم ولی پای تو من ایستادم،  دوستت دارم حسین هر چه هستم ، هر چه آمد بر سرم در روزگار دل به غیر تو ندادم، دوستت دارم حسین زیر خنجر ، غرق خون ، لب تشنه ، زخمی ، آه آه باز هم بودی به یادم دوستت دارم حسین رفت عمر و جان ندادم از غمت واویلتا جان عباست ببخش این سخت جانی ِ مرا شاعر: .
. علیه السلام برای پر زدن آقا،شوق به ما بدهید برای عرض تقرب،غم و بلا بدهید مریض عشق شمائيم و منتسب به شما طبیب عشق شما و به ما شفا بدهید مگر که درد بدی بدتر از بدی داریم توخوب محضی ومحض خدا دوابدهید بیا به حق سریع الرضا حواله ما به دست پر کرم حضرت رضا بدهید گدای بی خردم، پرخطا و آلوده شود به کاسه خالی مان عطا بدهید؟ دلی که تیره شده از گناه و عصیان ها به چشم آینه گردانتان جلا بدهید اگربناست دست رد به روی سینه خورم نمیخورم غم و غصه اگر شما بدهید یکی یکی اگر از ما سراغتان آمد کرم کنید و شماهم دوتادوتا بدهید عطا نمی ز یم لطف بیکرانه توست تو ای خدای کرم،نوکرم،مرا بدهید قسم به حق که از این خوبترنمیشود هرگز اگر که اذن زیارت ز کربلا بدهید برای اشک دمادم میان بزم عزا جواز گریه ی بی حد به دیده ها بدهید به وقت مردن و آن لحظه های بیتابی توان دیدن رخسار مرتضا بدهید ✍ .
. غزل  اوّل محرّم  و مرثیه‌یِ حضرت مسلم علیه‌السلام هرکس فقط رو زد به او  با آبرو شد جذبِ نگاهَش هرکه شد مجذوبِ هو شد اِعجازِ برقِ چشم‌هایِ نافذِ اوست در طُرفَةُ‌العِینی زُهیرَش زیر و رو شد چشمَم به رویِ خیر و خوبی وا نمی‌شد مِیْ در سَبو با اَمرشان آبِ وضو شد محشر می‌آید تا ببیند چشمِ نوکر خواهانِ هرچه بود دلبر...موبه‌مو...شد دارد مقامی برتر از علّامه‌یِ دَهر آنکه زِ دنیا طعنه خورد وُ کَلبِ او شد پیشِ خدا جوُنِ سیاهَش روسفید است بدبو که آمد در حَرَم خوش‌رنگ و بو شد تنهایِ کوفه کوچه و پس کوچه‌ها را با گریه طِی کرد و پریشانِ گلو شد کوفه میا هر که دَم از یاریِ ما زد تا حرفِ دنیا شد به‌کُلّی زیر و رو شد تیرِ سه‌شعبه می‌دَرَد زیرِ گلو را حُلقومِ طفلِ خیمه چون چشمِ عمو شد ویرانه‌هایِ کوفه جایِ نازدانه‌َست ندبه دَوایِ غصّه و دردِ مَگو شد بن_عقیل_علیه_السلام ✍ .......................................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ زیر باران باز کن قرآنِ چشمانِ ترت را روی رحلِ دستِ پیغمبر ببین دور و برت را روضه‌خوانِ خویش! ای عطشانِ قبل از قحطی آب! خنده‌ای آرام کن طوفانِ اشکِ مادرت را باء بسم‌الله‌ات از آیاتِ استرجاع دَم زد فصل اول از کتابت گفت روزِ آخرت را بوسه‌باران شد هزار و نهصد و پنجاه آیه آن دَمی که خواند مادر نوحه‌های پیکرت را بوسه دادند آیه‌ای را دَم‌به‌دَم نوبت‌به‌نوبت حنجرت را، حنجرت را، حنجرت را، حنجرت را خاکِ اینجا جز غریبی جز قفس چیزی ندارد باز کن بالِ سفر را، قبل از آنی که پرت را ... کاش برگردی به آنجایی که شأنت را بفهمند ای که جبرائیل دارد آرزوی محضرت را کاش برگردی به جایی که سری بالای سرها در دیاری که نبیند خنجری خوابِ سرت را مانده‌ای تا ما غریبان رنگِ غربت را نبینیم تا ببینی در جوارِ خانه‌ی خود نوکرت را مانده‌ای تا زائرانت آسمان را هم ببینند ماورای عرشِ اعلیٰ کربلای دیگرت را .
. علیه السلام بارانِ چشمِ تار وُ ترِ من غنیمت است این یاحسین گفتنِ هر روزه ثروت است در کوچه‌هایِ سینه‌زنیِ حسینیه نوکر به لطفِ مادرِ ارباب دعوت است این روزگار با همه‌یِ کج مداری‌اَش درمانده در حضورِ تو وُ اهلِ هیأت است شرمنده‌ام که قابلتان نیستم ولی .... این اشک و روضه‌ها سندی از ندامت است با روضه روبه‌سویِ خدا می‌روم حسین این سوزِ روضه راز و نیاز و عبادت است سبحانِ عشق رویِ لبِ من نشسته است راهِ وصال سجده و باران و تربت است تا روزِ وصلِ منتقمِ شاهِ کربلا چشم‌انتظار ماندنِ عشّاق نعمت است علیه_السلام ✍ ‌
. (ع) در عراقی، جهت قبله ی ایران منی از تولد سبب گریه ی چشمان منی من اگر اشک نریزم نفسم می گیرد تو بهشت وسط سینه ی سوزان منی آمدم خوب نگاهم کنی و جان بدهم ببری یا نبری اَم به حرم، جان منی خستگی، تاول پاها... همه اش می ارزد بهترین خاطره در سختی دوران منی روضه تعطیل نشد، خرج گدای تو رسید متوجه شده ام برکت دُکّان منی از همان قبل محرم که تو آواره شدی نگران سفر و حال پریشان منی پای من درد گرفت و نظرت راهم بُرد بسکه تو فکر من و بُردن عصیان منی لب تو خشک شد و خشک نشد آب فرات با همان تشنگی ات، چشمه ی جوشان منی درد خود را به اباالفضل نگفتم به کسی جز تو که معتقدم عشق نیاکان منی ای همه زندگی ام! قبر مرا روشن کن وقت تلقین سبب خنده ی پایان منی ای شه بی سر من، بی سر و سامان تواَم با همین بی سری اَت هم سر و سامان منی زنده زنده جلوی خیمه شهیدت کردند مقتل مستدل شاه خراسان منی روی نیزه بروی یا نروی بالایی ای که سی جزء شدی، مصحف قرآن منی موکبم را زده ام گوشه ی ویرانه حسین! باخبر از غم و آه دل ویران منی دخترت گفت حسین آب شدم، آب بخور تشت زر دور و برت نیست... تو مهمان منی ای که هم بازی اطفال شدی پای درخت خاک و خونی شدی اما روی دامان منی .
. از شوق، قلبم می‌تپد هر دم برای تو می‌بارد ابرِ چشم‌هایم در هوای تو عطر غمِ شیرین تو در جان که می‌پیچد گُل می‌کند بر سینه‌ام شور عزای تو از کودکی ای دوست خیلی دوستت دارم ای کاش باشم تا همیشه مبتلای تو خوشبخت؛ آنکه پای عشق توست تا آخر بدبخت؛ آنکه دور شد از خیمه‌های تو من رفته‌ام از دست، مولا! بارها...، اما برگشته‌ام هر بار تنها با دعای تو این اربعین باید به آغوش تو برگردم من خسته‌ام از غربتِ دنیا... فدای تو! راه پس و پیشِ مرا بسته گناهانم کو جاده‌ای که می‌رود تا کربلای تو؟... .