eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
281 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. این طفل در آغوش علی جان بهشت است این عطر دل انگیز گلستان بهشت است این رخ به خدا  زینت بستان بهشت است این سید و آقای جوانان بهشت است دارد پر قنداقه ی این طفل تقدس گشتند دخیلش همه ی عرش چو فطرس این چشمه ی نور است و این آب حیات است این معنی صوم است و این روح صلات است او پیر طریق است اگر بین قماط است مصباح هدی اوست و کشتی نجات است بر خلق جهان شادی اعیاد مبارک میلاد حسین بن علی باد مبارک سیمای الهیش چو سیمای پیمبر در هیبت و در شوکت او فاتح خیبر لبخند حسن بر لب او قند مکرر نیمی به علی کشیده و نیم به مادر روشن فلک از پرتو خورشید حسین است تبریک به زهرا و علی عید حسین است مشغول طوافش همه ی عرش برین است گهواره ی او در ید جبریل امین است خورشید فلک ماه سما نور زمین است آیات رُخش جلوه ی قرآن مبین است بر شام سیه جلوه ی مهتاب مبارک میلاد همایونی ارباب مبارک در منقبتش رنگ تغزل زدم امشب تا کرب و بلا از دل خود پل زدم امشب در یمن قدومش پلی از گل زدم امشب بر دامن او دست توسل زدم امشب ما مرغ هوایی تو هستیم حسین جان سرخوش به گدایی تو هستیم حسین جان سرمست دل از باده و صهبای حسین است قبله طرف عارض و سیمای حسین است یک عمر دلم محو تماشای حسین است سرهای همه خاک کف پای حسین است عشق است گدای درت هستیم حسین جان ما مفتخریم نوکرت هستیم حسین جان ای معنی آزادگی و غیرت و ایثار جاری ز دمت در رگ مظلوم چنان ثار باقی ز تو تا حشر در این بادیه آثار والا تویی و دشمن تو گشت نگونسار سالار شهیدان تویی ای سید و سالار یا سید الاحباب حسین ، سیدالابرار ما دست به دامان تو هستیم حسین جان ما خار گلستان تو هستیم حسین جان عمریست پریشان تو هستیم حسین جان قربان تو قربان تو هستیم حسین جان فردای قیامت همه دنبال حسینیم ای کاش بگویند که ما مال حسینیم علیه_السلام  .
. این اشک کودک است و یا چکه طلا دورش تمام پر شده از تکه طلا خال است و یا کنار لبش لکه طلا زر دوز روی پیرهنش سکه طلا در چشم ما اگر چه کودک به ظاهر است اما به دید فاطمه کوه جواهر است فطرس زیاد آمده پس پر بیاورید سلطان عشق آمده لشگر بیاورید یک لشگر بزرگ ز نوکر بیاورید امشب به یمن مقدم او سر بیاورید گر چه ، ولی ، نبوت پنجاه درصد است نیمیش علی و نیمه ی دیگر محمد است در زیر پاش چشمه جوشان زمزم است کعبه بدون مهر حسین یک مجسمه است اما اگر چه کعبه خودش هم مکرم است گهواره حسین شرف عرش اعظم است شکل دو بعدی کُره ما خودش گواست گوئی زمین شبیه به یک مهر کربلاست ای کشتی نجات همه عاصیان حسین عشقت نهفته در دل پیر و جوان حسین گفتیم حسین و مادر تو گفت جان حسین وقت زیارت است تو ما را بخوان حسین شبهای جمعه کرب و بلایت چه دیدنی است زهرا که می رسد به عزایت چه دیدنی است ای از تمام خلق به مادر عزیزتر بودی همیشه پیش برادر عزیز تر از تو نبود در دل خواهر عزیزتر از دیگران هزار برابر عزیزتر تو از نخست یار و مددکار زینبی هر چند بی سری ولی  سالار زینبی مولا ز سمت میسره تشویق می کند طاها ز سمت میمنه تشویق می کند جبریل وحی آمده تشویق می کند کشتی بگیر فاطمه تشویق می کند رفتی به زیر پا نه که از جای بر کنی می خواستی به پای حسن بوسه ای زنی تو یک پناه داری و اما برادرت... تو یک سپاه داری و تنها ،برادرت... !!!تو تکیه گاه داری و حتی ، برادرت... رد می شوم ، غریب تویی یا برادرت؟ در عین حال صحبت من چیز دیگری است آقا قبول کن که حسن چیز دیگری است  ✍   .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 اشاره قرآن به ولادت امام حسین علیه‌السلام...تفسیر آیه ۱۵ سوره احقاف 🎙دکتر سید محسن میرباقری ✨💫✨💫✨ 🆔@Khademan_Zohoor313 ┈┉┅━━━━❀💌❀━━━━┅┉┈
. 👈 👈 👈 . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا ۷ بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید
. ماه شعبان شده و عرش چراغان شده است لحظه بارش رحمت به دل و جان شده است فِطرس از عرش ندا می دهد ای اهل زمین مژده میلادِ حسین سومِ شعبان شده است ✍ .
. بسم رب مولانا الحسین (ع) هر دمی گفتم حسین جان (ع)، در تلاطم های دنیا بهر جانم راحتی ، آرامشی ، صلحی، سکونی پادشاهی ، دلربایی ، هم کریمی ، هم پناهی جان فدایت حضرت ارباب حقًا ذوالفنونی گوهر یکدانه ای وِتری عزیزِ ذوالجلالی تو دلیل بردن عشاق تا مرز جنونی کشتی و فُلک نجاتی مهربانی دستگیری اهل تقوا را تو با نور هُدایت رهنمونی گر هزاران سال هم از مشق عاشورا نویسند همچنان، موضوع اشعار و قلمها و متونی محتشم ها ، گرچه در توصیف تو گفتند و گفتند باز هم از فهم اهل شعر و شاعرها فزونی گفت عَمّان، "من حسین اللهیم" شاید بگوید از شکوه و شوکتت از درک این دنیا برونی گفت بر ما جمله ی " لم یستقم الا بقتلی" همچنان حیدر(ع) برای خیمه ی ایمان ستونی مظهر عشقی ، شهیدی ، شاهدی ، نور خدایی با شهادت جلوه ی انّا الیه راجعونی سوختی تا برفروزی مشعل آزادگی را شمع جمع حق پرستان بین اعصار و قرونی گر نشد در شام میلادت ز شادی ها بگویم لحظه لحظه یادم آمد غرقه در دریای خونی یوسف گمگشته در گودال سنگ و تیغ و نیزه عالَمی یعقوب داری ، کشته ی اشک عیونی ای گل افتاده بر خاک زمین آخر چرا تو گشته ای پرپر به صحرا حاء و سین و یاء و نونی نیک دانستم که عرش افتاده بر روی زمین است تا که دیدم ای امیر از صدر مرکب واژگونی خاک عالم بر سر دنیا شود اما نبینیم صورتت خاکی است از خون گلویت لاله گونی هر زمانی آب خوردم یادت افتادم چو گفتی شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی در مصیبت ها ز داغت روضه می خوانم حسین جان اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی زینت دوش نبی! گفتی ولی دشمن نفهمید فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتَلُونی بوسه زد بر سینه ات پیغمبر(ص) اما عصر آن روز وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی با دلم هر روز در کرب و بلا بودم چو گفتی لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی من بلا گردان حلق اصغرت گردم حسینم (ع) کَیْفَ اَسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی ✍ 1403/11/13 ارباب ، ، حضرت (ع) مبارک باد .
🟢 عربی سطح یک قرآنی 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1248723043Ce11c41323c 🔴 عربی سطح دو قرآنی 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1248723043Ce11c41323c 🟡 عربی سطح سه قرآنی 👇 👇 https://eitaa.com/joinchat/1248723043Ce11c41323c 🟣 عربی سطح چهار قرآنی 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1248723043Ce11c41323c 🟠 آموزش ساده عربی👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1248723043Ce11c41323c 🔵 آموزش رایگان عربی👆👆
. ذکر هر جمع تا شود،عباس دردها را دوا شود، عباس آمد از آسمان به سمت زمین جلوه ای از خدا شود، عباس قبله اش شد حسین و ممکن نیست از ولایت جدا شود ،عباس آرزویش همیشه این بوده پای مولا فدا شود، عباس تا علمدار سید الشهدا ساقی کربلا شود، عباس وخدا در کنار علقمه خواست تا که حاجت روا شود، عباس هستی اش را گذاشت تا امروز نام مشکل گشا شود، عباس... .
(ع) دنبال یک مطلع برای شعر گفتن بودم و دنبال او بودم ولی گیر همین من بودم‌ و آری که در اندیشه‌ی الفت گرفتن بودم و در محضر اوجِ‌سخن با نُطق الکن بودم و مضمون نابی بر زبانم ناگهان گُل کرده است تا اینکه بر ام البنین شاعر توسل کرده است مضمون ناب شعر باشد در دل چشمان او رزق تمام خلق باشد حاصل چشمان او آرامش جانها شده در ساحل چشمان او وقتی شده خورشید شمع محفل چشمان او؛ یعنی که از صبح ازل چشمش کرامت داشته در مشک سقایی او دریا اقامت داشته نقش رخ ماهش به قلب برکه ها افتاده است بر قاب عرشی قنوتش ربنا افتاده است در محضر او نَـفْس هم در زیر پا افتاده است اخلاص آقا بین ما اینگونه جا افتاده است: در هر قدم پشت سر اربابِ عالم راه رفت چون کوه پشتش بوده وُ چون شیر، محکم راه رفت بر بام کعبه ایستاده، خطبه خوانی میکند با لعل قدسی لب خود دُرفشانی میکند از جان خاک آلود مردم دل تکانی میکند انگار که وعظ علی را بازخوانی میکند از ابتدای خطبه اش از یاد و نام کعبه گفت بالای بام کعبه عباس از امامِ کعبه گفت ماهِ بلندِ سر به زیرِ محضر خورشید ها عالینجابِ باده نوشِ ساغر خورشید ها در نا امیدی هاست اوج باور خورشید ها جانم علمدار رشید لشکر خورشید ها از ابتدای خلقتش مأنوس آل الله شد او پرده دارِ خیمه ی ناموس آل الله شد شد آسمان چشم هایش با نجابت همنشین با او حسن جان میشود هنگام صحبت همنشین کوهِ ابهّت را ببین شد با محبت همنشین نامش به هنگام قسم شد با اجابت همنشین باب الحوائج منصب است این پادشاهِ نامدار عباس جان، پیش‌ خدا دارد همیشه اعتبار 🖍️ .
. ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 《سلام ما به حسین و به کربلای حسین سلام ما به علمدار باوفای حسین》 سلامِ ما به شبِ چارم از مَهِ شعبان شبِ رسیدنِ دریا وُ ساقیِ مستان سلامِ ما به کسی که خداست در رویَش سلامِ ما ابالفضل و دست و بازویش کسی که باقدمش شد جهان ما محشر ؟! نگارِ امِّ بنین باشد و یلِ حیدر همان کسی که ملک هست آرزومندش به نامِ نامیِّ عباس ؛ میشناسندش گرفت در بغلش مرتضی وُ میبویید دو دستِ این پسرش را مدام میبوسید علی به مادرِ عباس این چُنین فرمود ذخیره ی حرمِ کربلاست این مولود به لحظه ای نشود از برادرش غافل امیدِ اهلِ حرم میشود ابوفاضل ز روزِ اولِّ خود بر زمین ، علم زده است اَخُ الحسین به دنیای ما خوش آمده است ــــــــــــــــــــ تویی یل عرب و پهلوانِ جنگاور تویی شبیهِ جوانیِ حضرت حیدر تو هاشمی نصبی و تو شمس عالمتاب تویی خدای ادب در مقابل ارباب همیشه در همه ، حالات ، حافظ مکتب تویی رکابِ قدم هایِ حضرتِ زینب بدونِ تو چه سرِ روزگار می آید به دستِ تو چقدَر ذولفقار می آید خدای هیبت و ایثار و معدنِ عقل است ندای قدسیِ افلاکیان ابالفضل است ــــــــــــــــــــ ز "این عمل" به جهان شهره گشته نور دوعین غضب برای خدا و ادب برای حسین میانِ معرکه ؛ آنها که خسته و زردند همه زِ تیغ ابالفضل فرار میکردند به هیبتِ علوی بر زمین قدم میزد کنارِ آبُ ُ کنارِ شریعه می آمد رسیدُ مشکِ خودش را پُراب کرد و نشست گذاشت در دلِ آبِ روانِ آنجا ؛ دست همینکه خواست بنوشد کمی زِ آب ، اما نخورد ؛ یادِ علی اصغر و رباب ؛ آنجا ... خدا به این همه ایثارِ او صفا بخشید به مشکِ حضرتِ ساقی ؛ گناهِ ما بخشید عمو برای حرم ؛ حُکمِ دلگُشا دارد رقیه بر سر دوشش چقدرر جا دارد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعر از ✍ (بیت اول از بنده نیست فقط از جهت فضای شعر و مطلع آن ، اضافه شد) .
. یا حضرت عباس (ع) تا خدا آفرید لیلا را آن نگار بلند بالا را نقش چشمی خمار و زیبا را تب مجنون گرفت دنیا را از سمرقند تا بخارا را شرح آیات " تُنْفِقُوا" داد و رزقمان را به دست او داد و باده ی کوثر از سبو داد و او به میخانه آبرو داد و پای ساقی نشاند سقا را عکس او را به عرش قاب گرفت نامش از حُسن انتخاب گرفت "عسل بن ابوتراب" گرفت تا ز لبهای او شراب گرفت علنی کرد مستی ما را او ز خورشید ها نسب دارد هیبتی چون "یل عرب" دارد منصب غیرت و ادب دارد در عشیره "قمر" لقب دارد مشک او آفریده دریا را یل نام آور تبار علی ست آینه دار اقتدار علی ست وارث تیغ ذوالفقار علی ست وقت پیکار هم عیار علی ست رجزش داشت لحن مولا را حضرت جبرئیل دربانش جان پبغمبران به قربانش طعم اعجاز می دهد نانش ارمنی ها همه مسلمانش دم او جان دهد مسیحا را نذر آیینه ها شده سر او عشق زانو زده ست محضر او "كاشِفَ الكَرْب" نام دیگر او حضرت فاطمه است مادر او جانم این ساقی العطاشا را طبع ابیاتم اشتیاقی شد مست آرایه های ساقی شد لهجه ی واژه ها عراقی شد صحبت از گوشه ی رواقی شد که به تن داشت عطر زهرا را "رَبَّنَا آتِنَا" ز خوان حرم شهد شیرینی اذان حرم "اهْدِنَا" سمت آسمان حرم خوش به حال کبوتران حرم وقف او کرده اند پرها را... .