〰〰🌤🌍〰〰
🌏اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج🌎
🌼رمان بصیرتی، مفهومی و معرفتی
🌼 #مردی_در_آینه
🌼 قسمت ۱۱۶
🌼ظهور ...
برگشتم سمت مرتضي ...
که حالا دقيق تر از هميشه داشت به حرف هام گوش مي کرد ...
ـ دقيقا زماني که داشتم #فکر مي کردم که آيا اين مرد، آخرين امام هست یا نه؟ ... اين سوال رو از من پرسيد ...
درست وسط بحث ...
جايي که هنوز صحبت ما کامل به آخر نرسيده بود ...
جز اين بود که توي همون لحظه متوجه شده بود دارم به چي فکر مي کنم؟ ...
#دقيقا توي همون نقطه دوباره ازم سوال کرد چرا مي خواي آخرين امام رو پيدا کني؟ ...
و اين سوال رو با ضمير غائب سوال کرد ... نگفت چرا دنبال من ميگردي ...
درحاليکه اون #من رو به خوبي #ميشناخت ... و مي دونست محاله با چنين جمله اي فکرم نسبت به هويت احتمالي عوض بشه ... ميدوني چرا اين سوال رو ازم پرسيد؟ ...
با همون اندوه و حسرت قبل، سرش رو در جواب نه، تکان داد ...
ـ من براي پيدا کردن #حقيقت دنبالش ميگشتم ... و بهترين نحو، توسط خودش يا يکي از پيروان نزديکش ... همه چيز براي من روشن شده بود ...
اگر اون جوان، حقيقتا خود امام بود ... اون سوال با اون شرايط، دو مفهوم ديگه هم به همراه داشت ...
✨ #اول اينکه به من گفت ... زماني که انسان ها براي شکستن #شرط_هاي_مغزي آماده بشن، ظهور اتفاق مي افته ...
و يعني ... اگر چه اين ديدار، اجازه اش براي تو داده شده ... اما تو هنوز براي اينکه با اسم خودم ... و نسب و جايگاهم نسبت به رسول خدا من رو بشناسي #آماده نيستي ...
از دنيل قبلا شنيده بودم افرادي هستند که #هدايت_بی_واسطه ايشون شامل حالشون شده ... 👈اما زماني که #هويت رسما براشون آشکار ميشه ديگه اذن ديدار بهشون داده #نميشه ...پس هر سوالی می تونست نقطه صد در صد اتمام این ارتباط بشه ... چون #من آماده #نبودم ...
✨و دومين مفهوم، که شايد از قبلي مهمتر بود اين بود که ... من #حقيقت رو پيدا کرده بودم ... به چيزي که لازمه حرکت من بود #رسيده_بودم ... و در اون لحظات ميخواستم مطمئن بشم چهره مقابلم به آخرين امام تعلق داره یا نه ... و دقيقا اون سوال نقطه هشدار بود ... مطرح شدنش درست زماني که داشتم به چهره اش فکرش ميکردم ... يعني چرا ميخواي مطمئن بشي اين چهره منه؟ ... يعني اين فهميدن و اطمينان براي تو چه سودي داره توماس؟ ... اين سوال نبود ... ايجاد نقطه فکري بود ...
#شناختن_چهره چه اهميتي داره ... وقتي من هنوز اجازه اين رو نداشته باشم که رسما با #اسم امام، #نسب امام و به عنوان #پيرو امام باهاش صحبت کنم؟ ...
پس چيزي که اهميت داره و من بايد دنبالش باشم #شناخت_چهره امام نيست ... #ماهيت_وجودي امام هست ... چيزي که بهش اشاره کرده بود ... #تبعيت ... و اين چيزي بود که تمام مسير برگشت رو پياده بهش #فکر ميکردم ... دقيقا علت اينکه بعد از هزار سال هنوز ظهور اتفاق نيوفتاده ... انسان ها به صورت شرطي دنبال ميگردن ... و اين شرط فقط در #چهره خلاصه شده ... کاري که #شيطان داشت در اون لحظه با من هم مي کرد ... ذهنم رو از؛#ماهيت تبعيت و مسئوليت ... داشت به سمتي سوق ميداد که اهميت نداشت ... چهره اون جوان حاشيه وجود و حرکت ... و علت غيبت هزارساله اش بود ... #ظهور اون، ظهور چهره اش نيست ...ظهور #ماهيت_تفکرش در ميان انسان هاست ... نه اينکه براساس يک #ميل_باطني که منشا نامشخصي داره ... به دنبالش باشن ... يعني اين باور و فکر در من ايجاد بشه که بتونم به هر قيمتي #اعتمادخدا رو به دست بيارم ... يعني بدونم #شيطان، هزار سال براي کشتن اون مرد برنامه ريخته تا روزي سربازانش اين هدف رو عملي کنن ...
پس منم #ايمان داشته باشم #جان_اون از جان من مهمتره ... #خواست_اون از خواست من مهمتره ... تا خدا به من #اعتماد کنه و حفظ جان جانشينش رو در دستان من قرار بده ... آيا من اين قدرت رو دارم که #عامل بر خواست و امر خداي پسر پيامبر باشم؟ ...
👈اون سوال، #سرمنشا تمام اين افکار بود ... و من، در اون لحظه هيچ جوابي نداشتم ...
سوالی که هر سه این مباحث رو در مقابل من قرار داد ... و غیر مستقیم به من گفت ... تا زمانی که این #شایستگی در وجودم ایجاد نشه و از اینها عبور نکنم ... حق ندارم بیشتر از حیطه و اجازه ام وارد بشم ... و من هنوز حتی قدرت پاسخ دادن بهش رو هم ندارم ...
چند قدم رفتم سمتش ... حالا ديگه فاصله اي بين ما نبود ...
_و مرتضي ... از اينجا به بعد، گوش من به تو تعلق داره ... شايد زمان چنداني از آشنايي ما نميگذره اما شک ندارم انسان #شايسته_اي هستي ... ميخوام بهت #اعتماد کنم ... و قلب و باورم رو براي پذيرش اسلام #دراختيارت بذارم ...
🌍ادامه دارد....
🌼نویسنده شهید مدافع طاها ایمانی
https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
〰〰〰🌤🌍〰〰〰〰
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟
🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه #ضحی
🌸قسمت ۱۴۷ و ۱۴۸
خندیدم:
_نترس! من توی این جزء داستانهایی رو تعریف کردم که توی بخشهای مختلف قرآن قسمت به قسمت نقل شده
جزء های بعدی انقدر طول نمیکشه!
حالا با یه دمنوش بهارنارنج چطورید؟
ژانت صورتش رو جمع کرد و پرسید:
_چی؟!
_یه نوشیدنی دم کردنی از یه گیاه خوش عطر و با خاصیت
_خب اگر اینطوره که خیلی ممنون میشیم!!
لبخندم عمیقتر شد و از جا بلند شدم:
_الان دم میذارم و میام بعد ادامه بدیم...
دمنوش رو که دم گذاشتم و نشستم نگاهی به دفترم انداختم و گفتم:
_خب توی جزء دوم...
کتایون حدفم رو قطع کرد:
_آیه 155 رو ببین
چرا واقعا خدا با اذیت کردن بنده هاش باید امتحانشون کنه؟
_قبلا در این باره حرف زدیم
اذیتی در کار نیست خدا نمیخواد کسی رو بچزونه
#ماهیت امتحان با #تلاش عجین شده
هر کی نمره بهتری میخواد باید بیشتر تلاش کنه
تو سیستم آموزشی ژاپن هر دانش آموزی قوی تر و درسخون تر باشه تمرینات سخت تری بهش میدن
روش درستی هم هست چون هدف آموزش و رشده دیگه
هدف خدا از خلقت رو همون روز اول گفتم.. #رشد، #تعالی...
پس منطقیه که به اونایی که زرنگ ترن تمریتای سختتری میده که بهتر پرورش پیدا کنن
مثل برنامه بدنسازی که هرچی قویتر بشی تمرینات سنگینتر میشه
ضمنا هرچی امتحان سختتری رو قبول بشی افتخارش بیشتره
حیفه بعضیا همین جور الکی پاس کنن باید توانمندی هاشون متجلی بشه
خدا هم مثل یه معلم دلسوز یه امتحان سختتر ازشون میگیره که وقتی قبول شد به همه بگه دیدید این خیلی بلد بود؟
هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند یعنی همین...
پس آدم عاقل دنبال فرار از امتحان نیست تازه اگر احساس چالش نکنه باید بترسه بگه چرا انقدر همه چی عادی و کسل کننده میگذره
چرا من امتحان نمیشم حتما عملکرد بدی داشتم که خدا دیگه تمرین درست و حسابی بهم نمیده!
_ولی این یعنی فقط امتحان پاس کن و خوب سختی بکش که بری بهشت این عامل رباتیزه کردن بشره
_امتحان مصیبت نیست چالشه خیلی هم هیجان انگیز و جذابه حتی مومن از امتحانش لذت هم میبره ولو ظاهرش سختی باشه
به زاویه دیدت بستگی داره
این همون فرمول خوشبختیه که همه دنبالشن و ایدئولوژی ما رو از بقیه مکاتب متفاوت کرده
اما این تفکر ماتریالیسم که بیشتر بشر رو رباتیزه کرده!
صبح تا شب همه مثل ربات کار میکنن که پول دربیارن که بعدش مثلا خوش بگذرونن ولی چون خوشی هاشون اصالت نداره بالاخره دلشونو میزنه اینهمه آمار خودکشی و افسردگی مال چیه؟
مثلا همین ژاپنیا
که گفتم ساختار آموزشی خوبی دارن و خوب هم کار میکنن، ولی چون نمیدونن دقیقا برای چی انقدر زحمت میکشن یا اهداف بسیار پایینی دارن
انقدر زود به پوچی میرسن و آمار خودکشی و افسردگیشون بالاست
عامل رباتیزه کردن بشر اینه و باز هم تجربه بشری و آمارها اینو تایید میکنن...
خب...
آیه 170 هم به پذیرش دین آبا و اجدادی اشاره میکنه که هم کنایه ایه به یهود و هم به مشرکین مکه
حالا یه سوال مهم
قرآن این حرف رو کجا میزنه؟ جایی که خون عشیره و نژاد حرف اول رو میزنه
جایی که شیخ عشیره همون خداست! چرا؟
زدن این حرف چه سودی براش داره؟
نفی نژادپرستی در دل فرهنگ عشیره ای عربی؟
تازه خطرناک هم هست!
اصلا خودش چرا این رو ارزش میدونه مگه خودش هم یک عرب تربیت شده توی این فرهنگ نیست؟!
جوابی نداد
ادامه دادم:
_بگذریم جوابی ندارید قطعا...
آیه 171 میفرماید خدا در روز قیامت با جهنمی ها حرف نمیزنه! بدترین عذاب جهنم به نظر من همینه
ترسناک ترین تهدیده...
یه دعایی داریم ما به نام دعای کمیل
دعا از همون صحابی پیامبر که گفتم؛ امیرالمومنین علی بن ابی طالب که پسر عمو و داماد پیامبر هست و خلیفه چهارم مسلمین و امام اول شیعیان،
از ایشون نقل شده که این دعا رو به کمیل صحابی خودش یاد میده که اینطوری با خدا مناجات کن
مضامین دعا به شدت عاشقانه و زیباست عربیش که به شدت تاثیر گذاره توی بخشی از این دعا ایشون یه جمله ای داره که؛
"خدایا گیرم آتش جهنم رو طاقت آوردم؛ دوری تو رو چطور تحمل کنم؟"
چون جهنم یعنی قهر خدا
جایی که نگاه خدا معطوفش نیست
دوری از آغوش و رافت خدا
ژانت کمی گنگ لبخند زد و بعد آهسته گفت:
_چه تعبیر قشنگی...
کمی سکوت شد و بعد کتایون به حرف اومد:
_آیه 178 حکم قصاص به ازای قتله
من اصلا برام این حکم جا نمی افته هر چی ام بگی میگم قصاص ظالمانه است
به نظر من که در کنترل جرم و جنایت هم موفق نیست
آمارا هم همینو میگه قوانین باید مبتنی بر روانشناسی انسانی باشه
_چی ظالمانه است اینکه کسی که یک نفر رو کشته جونش رو گرفته باید جونش گرفته بشه؟
برابری از این بیشترم مگه داریم؟
بعدم میشه یه دلیل منطقی بگید که اعدام موجب اشاعه خشونته؟
نه ترس از عقوبت؟ مجرمی به سزای عملش میرسه چه خشونتی؟
🌱ادامه دارد....
🌸نویسنده؛ بانو شین-الف
🌟 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
🌱🌟🌟🌱🌟🌟🌱