📜فرازهایی از وصیتنامه 🌸شهید علیرضا کریمی🌸 📜
💎....من با قلبی روشن خون 👣خود را برای #اسلام می ریزم و #پیام_میرسانم که با جاری شدن خونمان است که #حکومت_ما نورانی تر و به حکومت #عدل صاحب الزمان (عج) #متصل می شود . امیدوارم که حکومت ما #زمینه_ساز انقلاب امام مهدی (ع) باشد .
💎اما مادر جان؛
بعد از #شنیدن خبر شهادتم #اشک_نریز ، زیرا امام بزرگوار ما نیز در سوگ فرزندش اشک نریخت ، چون می دانست #رضای_خدا در این امر است .
💎و شما پدر بزرگوارم؛
وصیتم به شما این است که راه مرا در #کمک به #فقرا و #نیازمندان ادامه دهید .
💎شما خواهرانم؛
شما هم #زینب_زمان باشید و #پسرانتان را #حسین_وار تربیت کنید و در راه خدا #مبارزه کنید .
💎خدایا تو میدانی که من هر چه کرده ام برای #رضای تو بوده ، پس ما را #یاری کن که در #راه_تو قدم برداریم .
خدایا #اسلام را #پیروز کن و اگر در من #لیاقت می بینی شربت گوارای #شهادت را به من بنوشان .
💎و شما ای🔥منافقین فراری از خلق که #بعداز پیروزی انقلاب ، فقط اسم و نام سازمانتان را به دنبال می کشید ، به عنوان یک #برادر دلم برای شما #میسوزد ، یک مشت #جوان_پاک که رهبرشان آنها را منحرف کرده اند . کمی فکر کنید ! به خود بیایید !
💎خدایا این #پیرجماران ، این #بت_شکن_تاریخ، این #درهم_کوبنده_ستمگران را در پرتو خود نگهدار .خدایا #مرا به #خودم وا مگذار . #پدرومادرم را نیز ببخش و #آمرزشت را نصیبمان فرما .
آمین یا رب العالمین
منبع؛
http://salehat.ir/index.php/component/content/article/85-news/shohada/73--16-
#خدایا_خٺمـ_عمر_ناقابل_و_پرازگناه_و_نمڪ_بحرومے_ما_رو_هرچہ_سریعٺر_ختم_به_شهادت_بفرما🙏😭🙏
https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
🍃🌸رمان جذاب و شهدایی
🌸🍃 #علمدارعشق
🍃قسمت ۹
میخاستم ok بزنم که یاد حرف آقاجون افتادم
💭_نرگس جان بابا طوری انتخاب واحد کن که تو همین شهر خودمون بمونی
دور از فرزند اونم ۴ سال خیلی سخته که تو طاقت منو مادرت نیست
- چشم آقاجون
نمیخام درس خوندن و پیشرفتم موجب آشفتگی #پدرومادرم بشه
برای همین ۵۰ تا رشته دیگه انتخاب کردم
همه رشته های بعداز شماره ۲ تا ۵۰ مهندسی های بود
شاید با رابطه ۱۰۰۰ تو دولتی صددرصد بری
با اطمینان سایت سنجش بستم
کارم شده بود گریه
همش میترسیدم دوتا اولی قبول نشم
خیلی آشفته و پریشان بود
دوهفته الی سه هفته طول میکشه
نتیجه انتخاب رشته بیاید
خیلی ناراحت بودم
آقاجون وقتی علت نگرانی و پریشانی منو فهمید
گفت : باباجان توکل به خدا مطمئنم هرچی خیر باشه همون میشه
با صدای لرزانی گفتم
_بله درسته
آقاجون : خانم زینب سادات
مامان : بله حاجی
آقاجون : زنگ بزن به محمد آقا بگو برای ما ۵ تا بلیط هواپیما برای شیراز بگیره
مادر: ۵ تا ؟
آقاجون: بله ما چهارنفر با سیدمحسن
مامان : چشم همین الان
یه ساعت بعد نرجس از حوزه علمیه اومد
آقاجون: نرجس بابا
نرجس : بله آقاجون
آقاجون: به سیدمحسن بگو حاضر باشه
فردا پنج نفری میریم مسافرت تا خواهرت یه ذره آروم بشه
نرجس: آقاجون ما نمیتونیم بیایم
آقاجون : چرا بابا
نرجس : منو آقاسید از فردا امتحانای میان ترم حوزه مون شروع میشه
آثاجون : باشه پس برو پایین بمون خونه محمدداداش... رفت و آمدتم یا به رقیه سادات یا به خود بردارت میگی
نرجس : چشم آقاجون
من و نرجس رفتیم تو اتاقمون
یه چمدون از بالای کمدمون برداشتم
همه لباسام با نظم چیدم توش تا رسید به چادر
از داخل کمدم یه چادر لبنانی برداشتم
میخاستم بذارمش داخل چمدون که یه لحظه پیشمان شدم
نشستم کنار چمدون روی تخت...
چادر آوردم بالا بهش گفتم
- من خیلی دوست دارم اما چرا عاشقت نمیشم تا عاشقانه سرت کنم از نظرمن تو با همه چیز متفاوفتی پس باید عاشقت شد بعداز استفاده کرد
دوست دارم اونقدر #عاشقت بشم که تو #سخترین_شرایط هم کنارت نذارم
چادرم تا کردم و گذاشتم داخل چمدون بعد زیپش بستم...
با کمک نرجس دونفری چمدون بلند کردیم گذاشتیم گوشه ای از اتاق
🍃🌸ادامه دارد....
🌸نویسنده؛ خانم پریسا_ش
🍃 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃🌸
📜وصیت نامه 👣شهید سید مصطفی موسوی👣📜
✨به نام خداوند درهم کوبنه ستمگران✨
از خداوند #آرزوی_فرج امام عصر(عج)🌤 را خواهانم،
اینجانب #پاسدار سید مصطفی موسوی بدرگاه خداوند متعال شاکرم که بعد از گرفتن دیپلم📄 به #استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی🇮🇷 در آمدم
که شاید بتوانم یک پاسدار از #پیروان رهبر عزیزم باشم،
در عین حالی که در ارگان های دیگر هم شرایط استخدام موجود می باشد ولی من #آرزوی_پاسدارشدن را داشتم
و لباس سبز پاسداری را #باهیچ_شغلی عوض نمی کنم.
یک روز به پدرم گفتم:
👣_ گرچه جنگ خوب نیست ولی من #آرزو می کنم یک روز، فقط یک روز #جنگ شود #باآمریکا
تا آمریکا بار دیگر #قدرت_سپاه💪 را ببیند و من هم #شهید👣 شوم.
درحالی که فرمانده تیپ جناب آقای علیپور به من گفته
👈 که برگرد و در پادگان و مشغول به کار شو،
👈ولی من خواهش کردم #درمرز کنار دیگر رزمندگان اسلام🌹 مرزبانی کنم.
من دوست دارم کنار🇮🇷 پاسداران و 🇮🇷سربازان #عزت و #صفای بچه ها را مشاهده کنم و لذت ببرم.
من از خداوند متعال #آرزوی_شهادت دارم
و #همیشه از #پدرومادرم می خواهم دعایم کنند، عشق من #پدرم و #پسربرادرم '' حسین'' می باشند.
📌منبع؛ خانواده معظم شهید
#خدایاختم_عمرناقابل_وپرازگناه_ونمک_بحرومی_ما_هرچه_سریعترختم_بشهادت_بفرمااا😭🙏
📜 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5