پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید:
https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂
🥀🍂🥀 🥀🍂🥀
🍂🥀 🥀🍂
🥀 🥀
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش:
«کل جبار عنید» خطاب به چه کسانی است؟!
✍️پاسخ:
🌾خاب از ماده خيبة (بر وزن غيبت ) به معنى از دست رفتن مطلوب است كه با كلمه نوميدى در فارسى تقريبا مساوى است.
(جبار) در اينجا به معنى متكبر و گردنكش است، و در حديثى آمده كه زنى به حضور پيامبر آمد پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) دستورى به او داد، او سرپيچى كرد و و فرمان پيامبر را اجرا ننمود، پيامبر فرمود: دعوها فانها جباره: او را رها كنيد كه زن سركشى است.
ولى كلمه (جبار) گاهى بر خداوند نيز اطلاق مى شود كه به معنى ديگرى است و آن (اصلاح كننده موجود نيازمند به اصلاح) و يا (كسى كه مسلط بر همه چيز است) مى باشد.
🍂كلمه (عنيد) در اصل از (عند) (بر وزن رند) به معنى سمت و ناحيه است، و در اينجا به معنى انحراف و گرايش به غير راه حق آمده است.
و لذا در روايتى از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) مى خوانيم كه فرمود: "كل جبار عنيد من ابى ان يقول لا اله الا الله": جبار عنيد كسى است كه از گفتن لا اله الا الله ابا كند
و در حديثى از امام باقر (عليه السلام) مى خوانيم "العنيد المعرض عن الحق": عنيد كسى است كه از حق روى گردان باشد.
جالب اينكه (جبار) اشاره به صفت نفسانى يعنى روح سركشى است، و (عنيد) اشاره به اثر آن صفت در افعال انسان است كه او را از حق منحرف مى گرداند.
📚تفسیر نمونه ذیل آیه مربوطه.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=54554
🏴#شنبه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🥀🍂🥀🍂🥀🍂
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید:
https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿
🌴🌿🌴 🌴🌿🌴
🌿🌴 🌴🌿
🌴 🌴
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش:
منظور از کلمه (جنبنده ای) در آیه زیر چیست؟
«وَ إِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ» چون قول [عذاب] بر ايشان واجب گردد جنبنده اى را از زمين براى آنان بيرون مى آوريم كه با ايشان سخن گويد كه مردم [چنان كه بايد] به نشانه هاى ما يقين نداشتند.
✍️پاسخ:
طبق روایات متعدد و معتبری كه از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) وارد شده این دابه، حضرت علی (علیه السلام) است. حتی خود ایشان لقب "دابه" را به امام علی (علیه السلام) دادند و فرمودند: كسی غیر از او شایسته این تعبیر نیست.(10)
و هم چنین در روایات دیگری كه از اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده آمده كه این "دابه" به عنوان نشانه و آیت الهی است، و كسی نیست جز امیرالمؤمنین علی (علیه آلاف التحیة و السلام).
✍️پاسخ کامل را در سایت مطالعه کنید:👇
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=20284&page=2
🏴#یکشنبه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید:
https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش:
در قرآن مواردی هست که در مورد آموزش توسط خدا صحبت شده، مثلا: «رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنُيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ»
سؤال: خداوند به چه کس یا کسانی، چرا و به واسطه چه چیزی و چگونه آموزش می دهد؟
✍️پاسخ:
به نظر می رسد مراد شما آموزش غیر اکتسابی و خدادادی است. با این حساب، کسانی که مشمول این آموزش هستند انبیاء و اولیاء و مقربان الهی هستند. البته افراد عادی هم هستند که بر اثر کسب درجات و مقامات معنوی، به قابلیت و لیاقتی نائل شده اند که این عنایت به آن ها هم رسیده است.
🕊این گونه تربیت و تعلیم، به وسیله فرشتگان الهی، و یا الهامات الهی و عنایات غیبی است که کیفیت و چگونگی آن بر ما روشن نیست؛ مگر تا حدی که در روایات به آن اشاره شده باشد.
☀️امام علی (علیه السلام) می فرمایند: از همان لحظه ای كه پیامبر(صلی الله علیه و آله) را از شیر گرفتند، خداوند بزرگ ترین فرشته (جبرئیل) خود را مأمور تربیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) كرد، تا شب و روز او را به راه های بزرگواری و راستی اخلاق نیكو راهنمایی كند. و من همواره با پیامبر بودم، چونان فرزند كه همواره با مادر است.(1)
🍂روایت دیگر؛ یک یهودی از یهودیان شام و از عالمان یهود، آمد در مجلسی که اصحاب رسول خدا در آن بودند، از جمله حضرت علی (علیه السلام). آن یهودی رو کرد به ایشان و گفت: یوسف [در مسیر نبوت] سختی های فراق و جدایی، حبس در زندان، تنهایی و ترس را تحمل کرد.
☀️امام فرمودند: همین طور است. و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سختی های غربت، و فراق و جدایی از اهل و اولاد و اموال را تحمل کرد، و [به اجبار] از حرم امن الهی مهاجرت نمود.
وقتی خداوند غم و حزن او را دید، رؤیایی مانند رؤیای یوسف و تأویل آن، به ایشان نشان داد و تحقق و صدق آن رؤیا را هم بر عالمیان آشکار نمود: « لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُسَكُمْ وَ مُقَصِّرِينَ لا تَخافُونَ»(2).(3)
🌸با این بیان، این آموزش می تواند به صورت وحی، الهام، رؤیای صادقه، و ... از طرف خداوند، نسبت به افراد خاصی انجام شود که کیفیت و چگونگی و جزئیات آن برای ما قابل فهم و درک نیست. البته الهام و ... به افراد عادی ـ اگر بر آن آموزش صدق کند ـ می تواند از این مقوله باشد.
👈نکته مهم: القائات و الهامات می تواند بر افراد عادی هم وارد شود، ولی فرق الهام به افراد عادی، با الهام به معصومین در این است که معصومین اطمینان دارند که این القاء و الهام حتما از جانب پروردگار است، ولی غیر معصوم نمی تواند به این اطمینان برسد چرا که ممکن است وسوسه شیطان، القائات هوای نفس و ... باشد.
👈مطلبی دیگر؛ طريقه رسيدن به علم و حکمت را روايات و آيات قرآن كريم بيان كرده اند؛ در روايتی می خوانيم: «من عمل بما يعلم، ورّثه اللّه علم ما لم يعلم» هر كس به آنچه می داند عمل كند. خداوند آن چه را نمی داند به او ياد می دهد.(4)
در آيات نيز می خوانيم: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّه»؛ هر كسی تقوای الهی پيشه كند خداوند علم و حكمت را به او آموزش می دهد.(5)
نکته: نبايد چگونگی تعليم خداوند را با موجودات مادی قياس نمود. افزون بر این که تقوای الهی و عمل به قوانين و دستورات الهی موجب بالاتر رفتن رتبه وجودی هر انسانی می شود؛ هر انسانی كه رتبه وجويش بالا برود به نسبت رتبه جودی اش، صاحب حكمت و علم می گردد .
📚پی نوشت ها:
(1) نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 192 / 118.
(2) فتح/ 27.
(3) تفسير كنزالدقائق و بحر الغرائب، ج 6، ص 385.
(4) التوحيد، الصدوق، ص 416.
(5) انفال/ 29.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=18761
🏴#دوشنبه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹☀️🔹
🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁
🌻🍁 🍁🌻
🍁 🍁
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش:
دو مقاله بسیار جالب خواندم که تفسیر ریاضی سوره مبارکه اسراء و کهف، سال نابودی رژیم اسرائیل را مشخص می نماید. آیا صحیح است؟
✍️پاسخ:
تفسیر قرآن و فهم مراد خداوند از آیات الهی بایستی بر اساس معیارهای تفسیری باشد. در تفسیر قرآن باید آیات دیگر، روایات معصومین (علیهم السلام)، عقل و ... مد نظر قرار گرفته شود.
🌿اگر چه آیات قرآن دارای بطون مختلف بوده، و یا قرآن ذو وجوه بوده و قابلیت حمل بر تفسیر و برداشت های گوناگون را دارد؛ ولی هر تفسیر و برداشتی از آیات قرآن نیاز به مستند و دلیل دارد. البته ممکن است دلیلی هم بر رد این بیان ریاضی از آیات، نداشته باشیم؛ ولی نمی توان آن را به خداوند نسبت داد و گفت مراد الهی از این آیات چنین است.
⛔️بنابر این، این ادعاها اگر هم صحیح باشد، صرف ادعا است و نمی توان آن ها را به خداوند و قرآن نسبت داد.
⚔️بین دانشمندان و مفسران قرآنی اختلاف است و با وجود خطاهایی که در آن وجود دارد صحت همه مواردی که ذکر شده و نیز اعجاز بودن آن، به اثبات نرسیده و حتی برخی، انتقادهایی به آن داشته و آن را نپذیرفته اند.(1)
بنابر این؛ نمی توان این مطالب (برداشت ریاضی از قرآن و ...) را به عنوان تفسیر قرآن و مراد الهی پذیرفت. کما این که برای اثبات حقانیت و معجزه بودن قرآن نیز اصلا نیازی به این مطالب نیست و معجزه بودن قرآن در جای خود به اثبات رسیده است.
📚پی نوشت:
(1) ر.ک: علوم قرآنى، ص 341؛ تفسير نمونه، ج 25، ص 237.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=17963
🏴#سه_شنبه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید:
https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش:
چرا خداوند برای خودش از ضمیر مذکر (هو) استفاده می کند؟ و چرا کلمه «ارض» در قرآن فقط به صورت مفرد آمده است؟
✍️پاسخ:
✅ علت این که خداوند در قرآن کریم از ضمیر مذکر برای خودش استفاده نموده این است که قرآن به زبان عربی نازل شده، و در زبان عربی برای موجودی که مؤنث نباشد، ضمیر مذکر بکار می رود، ولو مذکر هم نبوده باشد.
هم چنان که در این زبان در حال تردید، ضمائر و اسماء اشاره، به شکل مذکر می آید.
البته نشانه های لفظی مذکر و مؤنث بیان کننده منزلت و جایگاه ارزشی نمی باشند.
✅مطلب دیگر؛ اين كه واژه «ارض» در قرآن مجيد همواره مفرد آمده، به احتمال قوى علتش آن است كه آن چه غير از زمين است نسبت به ما آسمان محسوب مى شود، مثلاً مريخ گرچه فى حد نفسه يک كره و زمين است، ولى نسبت به ما ـ كه بالاى سر ماست ـ آسمان حساب مى شود.
🌍 بنابر این، ما یک زمين بيشتر نداریم و آن هم كه زير پاى ماست؛ لذا قرآن آن را همواره مفرد بكار برده است.(1)
📚پی نوشت:
(1) قرشی، قاموس قرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 1، ص 59.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=18418&page=2
🏴#دوشنبه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗🌍🥗
🌴🕋🌴🕋🌴🕋🌴🕋🌴🕋🌴🕋🌴🕋🌴🕋🌴🕋🌴
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش:
دین حنیف چیست؟ چرا خداوند گفته دین حنیف و نگفته دین اسلام؟
✍️پاسخ:
چند نکته:
🍃1. "حنيف" از ماده "حنف" (بر وزن كنف) به معنى تمايل از باطل به سوى حق و از كجى به راستى است.(9)
امام صادق (عليه السلام) در تفسير عبارت «حَنِيفاً مُسْلِماً» فرمودند: «خَالِصاً مُخْلِصاً لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَان»؛ يعنى ابراهيم شخصى خالص و برگزيده بود كه در او ذرهاى از پرستش بتها نبود.(10)
🍃2. حنيف به معنى مستقيم و مايل به طرف حق است، و دين مستقيم دينى است كه كمترين اعوجاج و انحراف از حق و حقيقت در اعتقادات و دستورات اخلاقى و احكام آن يافت نشود و احكام آن موافق حكمت و مصلحت باشد، و اين خاصيت تنها در دين اسلام است.(11)
در روایت آمده که حضرت على (عليه السلام) فرمودند: «... كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً على دين محمد صلى الله عليه و آله»؛ دين ابراهيم همان دين محمّد (صلى اللَّه عليه و آله) بود.(12)
🍃3. حنيف به كسى گفته مى شود كه در مسير باشد، ولى بت پرستان آن را در مورد خود بكار مى بردند و مشركان نيز "حنفاء" خوانده مى شدند. تا این که آیه شریفه با آوردن كلمه ى «مُسْلِماً» در كنار كلمه ى «حَنِيفاً»، هم دامن ابراهيم را از لوث شرک پاک كرده است و هم دامن اين كلمه مقدّس را از لوث مشركان.(13)
🍃4. دین حضرت ابراهیم (علیه السلام) دین اسلام بوده است، و قرآن به این مطلب در چندین آیه اشاره فرموده است:
«ما كانَ إِبْراهيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكينَ»(14)
«إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ»(15)
«وَ وَصىَ بهِا إِبْرَاهِمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يَابَنىَِّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ»(16)
«وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبيكُمْ إِبْراهيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِنْ قَبْلُ»(17)
«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ»(18)
🍃5. معنای حنیف، پاک و فطری است و همان دین اسلام است. البته همه ادیان الهی به نوعی اسلام نامیده می شوند، چون اسلام به معنای تسلیم در برابر خداوند است، ولی دین اسلام اسم خاص برای آخرین دین الهی است، و با این که دیگر ادیان الهی هم به نوعی اسلام نامیده می شوند ولی خداوند در مورد حضرت ابراهیم آن ها را به کار نبرده و فقط تعبیر اسلام را به کار برده است.
پاسخ کامل به همراه منابع را در سایت ببینید:👇
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=30957
🏴#سه_شنبه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش:
سوره 15 قرآن، سوره حجر است. حجر در نام این سوره به چه معناست؟
✍️پاسخ:
نام این سوره، از این آیه شریفه گرفته شده است: «وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصحابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ»؛ و «اصحاب حِجر» [قوم ثمود] پيامبران را تكذيب كردند!(1)
💠اصحاب حجر، همان قوم ثمود هستند که پیامبرشان حضرت صالح (علیه السلام) بود. و حِجر، نام شهر یا سرزمینی است که آن ها در آن ساکن بودند.(2)
🔹حجر، شهرى بود در مسير كاروان مدينه و شام، در يك منزلى (نزدیکی) "وادى القرى" و در جنوب "تيمه" و امروز تقريبا اثرى از آن نيست.
🌴مى گويند اين شهر در گذشته يكى از شهرهاى تجارى عربستان بوده، و تا آن جا اهميت داشته كه "بطلميوس" در نوشته هايش به عنوان يک شهر تجارى از آن نام برده است، و "پلين" جغرافى دان رومى از آن بنام "حجرى" ياد مى كند.
🔹در روايتى مى خوانيم كه در سال نهم هجرت كه پيامبر براى دفع سپاه روم به تبوک لشگر كشى كردند، سربازان اسلام مى خواستند در اين منزل توقفى كنند، پيامبر (صلی الله علیه و آله) مانع آن ها شدند و فرمودند: اين جا همان منطقه قوم ثمود است كه عذاب الهى بر آن ها فرود آمد.(3)
💠"حِجر" را گاهى عقل، گاهى منع، و گاهى حرام معنى كرده اند؛ البته حق آن است كه همه آن ها از يک ريشه اند.
عقل را حجر گفته اند، زیرا شخص را از خواسته هاى نفس منع می كند: «هَلْ فِي ذلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ»؛ آيا در آن بر صاحب عقل سوگندى هست؟ (4)
⛔️هم چنین حرام را از جهت ممنوع بودن، حِجر گفته اند: «وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا يَطْعَمُها إِلَّا مَنْ نَشاءُ»؛ گفتند اين انعام و كشت، حرام است، آن را جز آن كه بخواهيم نمی خورد.(5)
🔴گفته می شود فلانى در حجر فلان كس است، يعنى در منع اوست و او را از تصرّف در مال و ساير احوالش منع می كند، و جمع آن حجور است، مثل: «وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ»؛ و نادختری هايتان كه در حجر و ضمان و تربيت شمااند.(6)
👈اصحاب حجر، همان قوم ثمود، قوم صالح اند. حجر، محلى محصور از سنگ ها است، و چون آن ها از كوه ها خانه می تراشيدند و خانه هايشان محصور از سنگ ها بوده، اصحاب حجر خوانده شدند، يعنى مردمی كه در محلی که از سنگ احاطه شده، زندگى می كردند.
🔹تحجير (سنگ چین) آن است كه بر اطراف محلى سنگ بچينند، محل سنگ چین شده را حِجر (بر وزن علم) گويند، حجر كعبه (حجر اسماعيل) از همین جهت گفته می شود.
🕋حجر اسماعیل، از این جهت به این نام گفته می شود که ممنوع است طواف کننده، آن را در طواف داخل کند.(7)
📚پی نوشت ها:
(1) حجر/ 80./(2) مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 6، ص 528./(3) تفسير نمونه، ج 11، ص 123./(4) فجر/ 5./(5) انعام/ 138./(6) نساء/ 23./(7) ر.ک: المفردات في غريب القرآن، ص 220؛ قاموس قرآن، ج 2، ص 108 و 109.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=31796
🏴#چهار_شنبه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید:
https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش:
خداوند متعال در آیه شریفه 19 از سوره یونس می فرماید: «و ما كان الناس الا امة وحدة فاختلفوا و لو لا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم فيما فيه يختلفون»
منظور از کلمه ای که در ازل از حق سبقت یافته چیست؟ کدام کلمه است که از حق سبقت یافته؟
✍️پاسخ:
«کلمه» معانی مختلفی دارد که یکی از آن ها، وعده الهی است.
🔥و مراد از «کلمه» در این آیه، وعده الهی به مهلت دادن و تأخیر عذاب تا روز قیامت است.
این وعده الهی، ازلی است و از همان ابتدای هبوط حضرت آدم (علیه السلام)، رقم خورده است لذا مقدم است بر این حکم الهی که در اختلاف دو گروه موحد و مشرک، مقتضای حکم الهی، هلاکت اهل باطل است.
«كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ» = وعده الهی به مهلت دادن و تأخیر عذاب تا روز قیامت.
👈توجه: این «کلمه» بر حضرت حق سبقت نگرفته و اصلا چنین چیزی معنا ندارد، بلکه این کلمه، وعده الهی است که ازلی بوده و مقدم بر احکام بعدی است، لذا بر احکام بعدی سبقت گرفته و مقدم است، پس نسبت به آن ها ازلی است.
💠به بیان دیگر؛ معنای «مِنْ رَبِّكَ» یعنی کلمه و وعده ای که از سوی خداوند صادر شده که از احکام ازلی و ابتدایی است و مقدم بر احکام بعدی است.
پاسخ کامل:👇
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=31977
🏴#پنج_شنبه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید:
https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش:
مواد چهارگانه اى كه در روز حج اکبر اعلام شد چه بود؟
✍️پاسخ:
«وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَريءٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ رَسُولُهُ»؛ و اين، اعلامى است از ناحيه خدا و پيامبرش به (عموم) مردم در روز حج اكبر [روز عيد قربان] كه خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند!(1)
در تفسیر نمونه آمده: گرچه قرآن اعلام بيزارى و برائت خدا را از مشركان به صورت سر بسته بيان كرده است، اما از روايات اسلامى استفاده مى شود كه على (علیه السلام) مأمور بود چهار موضوع را به مردم ابلاغ كند:
🍃1- الغاى پيمان مشركان.
🍃2- عدم حق شركت آن ها در مراسم حج در سال آينده.
🍃3- ممنوع بودن طواف افراد عريان و برهنه كه تا آن زمان در ميان مشركان رايج بود.
🍃4- ممنوع بودن ورود مشركان در خانه خدا. (در بعضى از روايات به عدم دخول بت پرستان در خانه كعبه اشاره شده است).(2)
💠پاسخ کامل را در سایت مطالعه کنید:👇
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=33825
🏴#جمعه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
#پرسش_و_پاسخ_های_تاریخی
⁉️پرسش:
شهادت امام حسن هفتم یا 28 صفر است؟
✍️پاسخ:
💔روز شهادت نیز در منابع شیعی متفاوت نقل شده است: بسیاری همچون شیخ مفید و شیخ طوسی و طبرسی و ابن شهرآشوب، روز ۲۸ صفر را ذکر کرده اند. در مقابل، شهید اول روز ۷ صفر و کلینی روز آخر صفر را ذکر کرده است.«یدالله مقدسی» با تحقیق در مورد سند اقوال مختلف، قول ۲۸ صفر را معتبر دانسته است.
🏴#شنبه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴
#پرسش_و_پاسخ_های_تاریخی
⁉️پرسش:
چرا مامون میخواست امام رضا (علیه السلام)رو به ولایت عهدی معرفی کنه؟!
✍️جواب:
مأمون با اهداف زیر ولایت عهدی را بر امام رضا (علیه السلام) تحمیل کرد:
🍃 ۱ - فرو نشاندن شورش های علویان؛
🍃 ۲ - گرفتن اعتراف از علویان مبنی بر این که حکومت عباسیان حکومتی مشروع است؛
🍃 ۳ - از بین بردن محبوبیت و احترام علویان در میان مردم؛
🍃 ۴ - کسب اعتماد و دوستی اعراب به خویش؛
🍃 ۵ - مشروع شدن حکومت خود از طرف اهالی خراسان و تمام ایرانیان؛
🍃 ۶ - راضی نگه داشتن عباسیان و هواخواهان آنها؛
🍃 ۷ - تقویت حس اطمینان مردم به شخص مأمون، زیرا مردم به دلیل کشتن برادرش به او اعتماد و اطمینان نداشتند؛
🍃 ۸ - ایجاد مصونیت برای خود در برابر نفوذ و محبوبیت امام رضا (علیه السلام) در بین مردم.
با ولیعهدی امام رضا (علیه السلام) و شرکت او در حکومت، این هدف ها تأمین می شد، زیرا در این صورت علویان خلع سلاح می شدند و شعارهایشان از دستشان گرفته می شد و محبوبیتی که در اثر قیام در بین مردم داشتند، از بین می رفت. از سوی دیگر، مأمون از طرف خراسانیان و عموم ایرانیان که طرف دار اهل بیت بودند، تأیید می شد و نیز چنین وانمود می کرد که اگر برادر خویش را کشته، هدفش تفویض حکومت به اهل آن بوده است. علاوه بر اینها، با آوردن امام رضا (علیه السلام) به مرو و کنترل فعالیت های او، از خطر احتمالی او ایمن می شد. تنها اعراب و عباسیان می ماندند که مأمون می توانست در برابر ایرانیان و علویان مقاومت کند.
🏴#سه_شنبه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔
🥗🏴🥗🏴🥗🏴🥗🏴🥗🏴🥗🏴
#پرسش_و_پاسخ_های_تاریخی
⁉️پرسش:
برای شناخت امام رضا(علیه السلام) و احادیث و روایات و معارف ِ آن امام چه کتابی توصیه میشود؟
✍️جواب:
1. عیون اخبار الرضا (ع) تألیف شیخ صدوق (ره)
2. کتاب سیره سیاسی امام رضا(ع) و تحلیل مسئله ولایت عهدی؛ تألیف: حجت الاسلام علی کارخانه؛ بوستان کتاب.
3. رضا نامه - فرهنگ جامع الفبایی امام رضا(ع)؛ تألیف: حجت الاسلام حسین محمدی؛ انتشارات مشهور.
4. کتاب معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی؛ تألیف: محمد حکیمی؛ بوستان کتاب
5. کتاب جستاری در ادعیه رضویه با تکیه بر الصحیه الرضویه الجامعه؛ جمعی از نویسندگان؛ انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)
6. رفتارشناسی امام رضا(ع) و فرقه های درون شیعی؛ تألیف: زهرا بختیاری؛ انتشارات رضوی.
7. خورشید شب؛ تألیف: نعمت الله صفری؛ انتشارات آستان قدس رضوی.
🏴#سه_شنبه_های_مهدوی
🏴@skquranir
🥗🏴🥗🏴🥗🏴🥗🏴🥗🏴🥗🏴
🌳💫🌳💫🌳💫🌳💫🌳💫🌳💫🌳💫
#پرسش_و_پاسخ_های_اخلاق_و_عرفان
⁉️پرسش: امام علی(علیه السلام) در حدیثی فرمودند: عذر برادر دینی خود را بپذیر و اگر عذری ندارد برایش عذری بتراش! معنای این حدیث چیست؟
✍️پاسخ: جمله ای که از امیرالمومنین(علیه السلام) نقل کردید در ضمن این بیان آمده است. حضرت میفرمایند:
«الْمُؤْمِنُ لَا يُعَيِّرُ أَخَاهُ وَ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَتَّهِمُهُ وَ لَا يَخْذُلُهُ وَ لَا يَتَبَرَّأُ مِنْهُ اقْبَلْ عُذْرَ أَخِيكَ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ عُذْرٌ فَالْتَمِسْ لَهُ عُذْر؛
فرد باايمان داراى چند ويژگى است:
🍃 1- برادرش را سرزنش نكند،
🍃 2- و با او خيانت نورزد،
🍃 3- و او را متّهم نسازد،
🍃 4- و در مشكلات تنهايش مگذارد،
🍃 5- و از وى بيزارى مجويد. عذر برادرت را بپذير و اگر او را بهانه اى نبود بهانه اى برايش بياب».(1)
⚜️ روابط اجتماعی بسیار روابط پیچیده ای است. این روابط هر لحظه در معرض تنش و آسیب است و ممکن است انواع مختلفی از خطا در آن شکل بگیرد. اما آنچه مهم است ترمیم این اشتباهات است. آنچه مهم است این است که خطاکار به خطای خود واقف شود و آن را بپذیرد تا مقدمه اصلاح خود قرار دهد. همه افراد جامعه هم باید فرد را در چنین موقعیتی یاری دهند و به او کمک کنند روابط آسیب دیده خود را ترمیم کند. کسی که از خطای او آسیب دیده است هم باید به او کمک کند و کمک کردن او به این است که عذرش را بپذیرد. وقتی خداوند متعال به همه عظمت و حقی که بر گردن بندگان خود دارد در صورت استغفار و اعتذار گناه آنان را می بخشد چرا بندگان در حق یکدیگر سخت گیری کنند؟
🔹 این در مورد جایی بود که خطایی شکل گرفته بود و خطاکار نیز اشتباه خود را پذیرفته بود و عذرخواهی کرده بود. اما مواردی نیز وجود دارد که عذری وجود ندارد و یا عذرخواهی شکل نمی گیرد.
💠 گاهی خطای خطاکار این قدر واضح و غیر قابل توجیه است که خود نیز نمی تواند عذری بیاورد. اما در عین حال متوجه اشتباهش شده است. در این موارد عذر او را میتوانیم ما به او تلقین کنیم تا بتواند عزت نفس خود را برای بازگشت شرایط به قبل از اشتباه فراهم آورد.
🌑 گاهی نیز فردی خطایی نه در حق ما انجام داده است و باعث شده ذهنیت ما نسبت به او منفی شود. سیلی از سوء ظن ها و احتمالات به ذهنمان هجوم می آورد و کار او را تفسیر و تاویل میکند. در این موارد نیز صاحبان اخلاق خداگونه توصیه میکنند بهترین وجه را برای توجیه کار او پیدا کنیم و ذهن خود را از وسوسه هایی که شیطان ایجاد میکند پاک کنیم. چرا که شیطان بدترین وجه را به ذهن انسان خطور میدهد در حالی که ممکن است این گونه نباشد.
📚پی نوشت:
1. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، مصحح: غفارى، على اكبر، قم، جامعه مدرسین، ص112.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=61210
#چهار_شنبه_های_مهدوی
🆔@skquranir
🌳💫🌳💫🌳💫🌳💫🌳💫🌳💫🌳💫
🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥
#پرسش_و_پاسخ_های_تاریخی
⁉️پرسش:
چرا غرب با احكام اسلام به مجادله می پردازد و در خصوص احكام و تشريعات اسلام در زمينه های مختلف حقوق زن، بحث حجاب، آزادی، شيوع فحشا و... همواره به جدال برخاسته است؟
✍️پاسخ:
شايد بهترين پاسخ و جامع ترين آن ها در خصوص سوال شما، مراجعه و مطالعه كتاب "خاطرات مستر همفر" باشد؛ حتی مطالعه اجمالی آن هم كاملا مشخص می كند كه چرا غرب با احكام اسلام در مجادله است؟
مستر همفر كه خود جاسوس وزارت مستعمرات انگلستان بود، اقدام به نوشتن خاطراتش درمورد ماموريت هايی می كند كه از طرف وزارت مستعمرات انگلستان در كشورهای اسلامی داشت.
وي بی پرده و بسيار صريح برنامه های مورد ماموريتش را بيان می كند و می گويد كه انگلستان در جريان استعمار كشورهای مختلف، متوجه شد كه كشورهای اسلامی تقريبا از يك فضای غير قابل نفوذی بهره مند هستند به نحوی كه به سختی می توان اين كشورها را به مستعمره تبديل نمود، آن ها طی گزارشاتی نقاط قوت و ضعف مسلمانان كشورهای اسلامی را فهرست نموده و دستوراتی دريافت می كنند مبنی بر تضعيف نقاط قوت مسلمانان و افزودن نقاط ضعف.(1)
اين ها تنها خلاصه بخشی از نوشته های اين كتاب و برنامه هايی است كه با صرف وقت و هزينه بسيار، از سوی استعمار برای مسلمانان و كشورهای اسلامی طرح ريزی شده است، لذا می بينيد بسيار واضح و بی پرده از آن سخن می گويند. اين كه چرا غرب با احكام اسلام مجادله می كند، چرا غرب با حجاب مخالف است، چرا به بی بند و باری جنسی دامن مي زند، علتش اين است كه تا زماني كه مردم يك جامعه به احكام اسلام معتقد، ملزم و پايبند باشند، در فكر رشد و تعالي و پيشرفت هستند و زير بار سلطه نمی روند و نسبت به سرنوشت خود و سرزمين شان حساسند، جوان چنين مملكتی از دين و كتاب و آيين و مال و ناموسش دفاع می كند، حكم جهاد را نه يك تهديد بلكه يك فرصت مغتنم بر می شمرد و با جانش در مقابل تصرف كشورش و دست اندازی به دينش می ايستد.
اما در صورتی كه پايبند به دستورات اسلام نباشند و در وادی شهوات و لاابالی گری غوطه ور شود ديگر برايش مهم نيست بر سر كشور و دين و ناموسش چه خواهد آمد، چنين فردی توانی برای مقابله با استعمار ندارد و در واقع در شهوات مختلف تخدير شده است و اين بی هزينه ترين و ساده ترين راه براي نفوذ و استعمار كشورهای اسلامی است زيرا به دست و با هزينه خود مسلمانان، اسلام را از زندگيشان حذف خواهد نمود و به همين دليل، غرب با احكام اسلام مجادله می كند زيرا تنها مانع جدی و غير قابل نفوذ، اسلام و احكام منيع آن است.
📚پی نوشت:
(1) با تلخيص ر.ك: خاطرات مستر همفر، ترجمه سيد محمد حسن مروج، منشور سيدي، 1384 اول، صص 79-86
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=27045&page=13
#چهار_شنبه_های_مهدوی
🆔 @skquranir
🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥
🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗
#پرسش_و_پاسخ_های_تاریخی
⁉️پرسش:
در کلامی از قنبر غلام حضرت علی(علیه السلام) آمده است که: (مولاى من آنکسى است ...دو مرتبه با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بیعت کرد، دو مرتبه هجرت کرد...) منظور از دو بار بیعت و دو هجرت چیست؟
✍️پاسخ:
☀️این عبارت به جز آنچه فرمودید در جاهای دیگر آمده است از جمله در خطبه امام سجاد(علیه السلام) در شام که می فرمایند: «من پسر آن کسی هستم که برابر پیامبر با دو شمشیر و با دو نیزه می رزمید، و دو بار هجرت و دو بار بیعت کرد، و در بدر و حنین با کافران جنگید، و به اندازه چشم بر هم زدنی به خدا کفر نورزید.در مورد "بايع البيعتين" ؛ اين جمله از امام علي(علیه السلام) در محاجه با معاويه آمده «كه من در دو بيعت شركت كردم كه تو نسبت به اولي "كافر" بودي و آن بيعت رضوان در سال ششم هجري در صلح حيبيه بود كه معاويه در اين زمان از مشركان و كافران به اين بيعت بود و بيعت دوم بیعت بعد از فتح مكه است كه گر چه معاويه هم در اين بيعت شركت داشته، ولي نسبت به آن ناكث و بيعت شكن بوده است» (2)
👈منظور از دو هجرت: قطعا يكي از آنها هجرت امام علي(علیه السلام) از مكه به مدينه است. ولي هجرت ديگر ايشان كدام است، قطعي نيست زيرا ايشان از مهاجران به حبشه نبود و هجرت ديگري هم سراغ نداريم مگر هجرت از بدي كه امام در اين هجرت پيشقدم بوده و مرتبه اش قابل دستيابي نمي باشد.
💠در بعضي نقل ها از ابن عباس رسيده كه امام علي(علیه السلام) با برادرش جعفر به حبشه هجرت كرده است و از حبشه به مدينه آمده است(3) ولي اين نقل ضعيف است چون در هيچ تاريخ معتبري از امام علي(علیه السلام) به عنوان هجرت به حبشه نام برده نشده است و علاوه اين كه امام از مكه به مدينه هجرت كرده و در سال هايي كه مهاجران در حبشه بودند، كنار پيامبر(صلی الله علیه وآله) بوده و اصولا از افتخارات امام علي(علیه السلام) اين است كه هيچ گاه از پيامبر(صلی الله علیه وآله) جدا نشده مگر در مأموريت هايي كه از جانب پيامبر(صلی الله علیه وآله) به ايشان واگذار مي گرديده است و ايشان تحت امر هيچ كس ديگري غير از پيامبر قرار نگرفته اند و در هجرت به حبشه برادرش جعفر امير بود.
🔹بعضي نيز هجرت اول را هجرت از مكه به شعب ابي طالب در سال هاي عسرت مسلمانان دانسته اند كه پيامبر(صلی الله علیه وآله) به همراه بني هاشم از مكه خارج شده و در شعب ابي طالب سه سال محصور بودند و هجرت ديگر همان هجرت از مكه به مدينه بود.(4)
☀️خود حضرت امير المومنين(علیه السلام) در بعضي سخنانشان به اين فضائل اشاره كرده اند: «من كسي هستم كه دو هجرت كردم و دو بار بيعت كردم.»(5).
📚پی نوشت ها:
1. علامه مجلسی،بحارالانوار، موسسه الوفاء،بیروت، چاپ دوم، ج45، ص138
2.همان، ج 44، ص 74.
3. ابن شهر آشوب، مناقب، نجف، حيدريه، 1376 ق ، ج 1، ص 290.
4. جعفر عباس الحائري، بلاغه الحسين، قم، دار الحديث ، 1383 ش ، ص 98 (پاورقي).
5. علامه مجلسی،پیشین، ج39، ص341
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62726
#شنبه_های_مهدوی
🆔 @skquranir
🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗