🍀 گفتی: چه دِلگُشاست افق در طلوع
🍁 صبح
🍀 گفتم که: چهرهی تو از آن دلگشاتر 🍁 است ...
صبح اولین روز پاییز بخیر و شادکامی
رفقا 🌞🪴
✨@avayeqoqnus✨
الهی از کُشتهی تو خون نیاید
و از سوختهی تو درد؛
کُشتهی تو به کُشتن شاد است
و سوختهی تو به سوختن خوشنود...
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
✨@avayeqoqnus✨
.
📜 یکی از بزرگان عصر با غلام خود گفت
که از مال خود پاره ای گوشت بستان و
زیره بایی معطّر بساز تا بخورم و تو را آزاد
کنم.
غلام شاد شد زیره بایی بساخت و پیش
آورد. خواجه اش آش بخورد و گوشت به
غلام سپرد.
روز دیگر گفت بدان گوشت نخود آبی
مزعفر بساز تا بخورم و تو را آزاد کنم.
غلام فرمان برد و نخود آب ترتیب کرد و
پیش آورد. خواجه اش آش بخورد و
گوشت به غلام سپرد.
روز دیگر گوشت مُضمَحِل* شده بود، گفت این گوشت بفروش و پاره ای روغن بستان و از آن طعامی بساز تا بخورم و تو را آزاد کنم.
غلام گفت ای خواجه بگذار تا من هم
چنان غلام تو می باشم و اگر البته خیری
در خاطر می گذرد نیت خدای را این
گوشت پاره را آزاد کن!
● مضمحل: تباه، متلاشی
#حکایت_طنز
#عبید_زاکانی
✨@avayeqoqnus✨
☘🌸☘
این کوزه چو من عاشقِ زاری بودهست
در بندِ سرِ زلفِ نگاری بودهست
این دسته که بر گردن او میبینی
دستیست که بر گردن یاری بودهست
#خیام
✨@avayeqoqnus✨
.
ناامیدی ترسناکتر از پیری است ؛
در پیری جسم ما مچاله میشود
و در ناامیدی روح ما ...
✍ جرج برنارد شاو
✨ @avayeqoqnus ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
کاش چون پاییز بودم،
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگ های آرزوهایم یکایک زرد می شد
آفتاب دیدگانم سرد می شد
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشکهایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد
وه، چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم...
و پاییز هزار رنگ زیبا از راه رسید... 💚💛🧡
#فروغ_فرخزاد
✨ @avayeqoqnus ✨
زندگی حتی وقتی انکارش میکنی،
حتی وقتی به آن بی اعتنایی،
حتی وقتی از قبولش سر باز میزنی،
از تو قویتر است؛ از همه چیز قویتر
است.
آدمها از اردوگاههای کار اجباری برگشتند
و دوباره زاد و ولد کردند.
مردان و زنانی که شکنجه شده بودند،
مرگ نزدیکان و خاکستر شدن خان و
مانشان را دیده بودند، دوباره دنبال
اتوبوس دویدند، دوباره درباره هوا حرف
زدند و دخترهایشان را شوهر دادند.
باور کردنی نیست، اما همین است دیگر.
زندگی از هر چیزی نیرومندتر است.
📚 دوستش داشتم
✍ آنا گاوالدا
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست
#سعدی 🥀
✨@avayeqoqnus✨
تو با کدام زبان صدایم میزنی
سکوت تو را لمس میکنم
به من که نگاه میکنی
به لکنت میافتم...
زبان عشق سکوت میخواهد
زبان عشق واژهای ندارد
غربت ندارد
حضور تو آشناست...
از ابتدای تاریخ بوده است
در همه زمانهها خاطره دارد
تو با کدام زبان سکوت میکنی
میخواهم زبان تو را بیاموزم...
#نزار_قبانی
✨@avayeqoqnus✨
🍁🪴🍁
#تلنگر
به دنبال واژه ها مباش
کلمات فریبمان میدهند
وقتی اولین حرف الفبا
کلاه سرش برود
فاتحه کلمات را باید خواند...
#دکتر_علی_شریعتی
✨@avayeqoqnus✨
.
وقتی به پارک می روم،
پیرمردهایی می بینم که در سکوت به نقطه ای خیره شدند.
شاید به گذشته فکر می کنند ،
به آن "دوستت دارم" هایی که نگفتند ،
به دوران سراسر مهربانی در قدیم
و شاید:
به این فکر می کنند که
چه زود عمر تمام شد
ولی فراموش کردند زندگی کنند ...
زندگی را دریاب رفیق 🌿
#تلنگر
✨ @avayeqoqnus ✨
به قول #حافظ عزیز:
هر وقتِ خوش که دست دهد
مغتنم شمار
کس را وُقوف نیست
که انجامِ کار چیست
همین لحظه رو زندگی کن و
خوش باش رفیق 🪴
صبحتون بخیر و نیکی 🧡
✨@avayeqoqnus✨
○●♡●○
دل بر سر عهدِ استوار خویشست
جان در غم تو بر سر کار خویشست
از دل هوس هر دو جهانم بر خاست
الا غم تو که برقرار خویشست
🔻 رباعیات نقل شده از ابوسعید
اباالخیر از دیگر شاعران
✨@avayeqoqnus✨
📜 #حکایت
منجمی به خانه در آمد.
یکی مرد بیگانه را دید با زن او به هم
نشسته.
دشنام و سَقَط گفت* و فتنه و آشوب
خاست.
صاحبدلی که بر این واقف بود گفت:
تو بر اوج فلک چه دانى چیست؟
که ندانى که در سَرایت کیست؟
* سقط گفتن: ناسزا گفتن
🔻 برگرفته از باب چهارم گلستان
#سعدی
✨@avayeqoqnus✨
.
📚 ضرب المثل "آسیاب باش؛ درشت
بگیر و نرم پس بده"
🖇 معنی و کاربرد:
وقتی در دعوایی بخواهیم کسی را وادار کنیم که در مقابل حرفهای درشت و تند و تیز طرف مقابلش، خویشتنداری کند، میگوییم: «آسیاب باش، درشت بگیر و نرم پس بده.»
🖇 داستان:
این مثل داستانی دارد؛
می گویند روزی شیخ ابوسعید ابوالخیر با یاران خودش از کنار آسیایی میگذشت.
ناگهان ایستاد و بدون اینکه حرفی به یارانش بزند، ساعتی به صدای گردش سنگهای آسیا و کار کردن آن، گوش کرد.
پس از آن، رو به اطرافیانش کرد و گفت: «میشنوید؟ میدانید که این آسیاب چه میگوید؟»
اطرافیانش که چیزی جز صدای کار کردن آسیاب نمیشنیدند، با تعجب گفتند: «نه، ما چیز خاصی نمیشنویم.»
ابوسعید گفت: «این آسیاب می گوید که من از شما بهترم، زیرا درشت میستانم و نرم باز میدهم.»
#ضرب_المثل
✨ @avayeqoqnus ✨
به یادتان می آورم تا همیشه بدانید که
زیباترین منش آدمی ، محبت اوست.
پس محبت کنید ، چه به دوست ، چه
به دشمن!
که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست...
👤 کوروش کبیر
✨@avayeqoqnus✨
.
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﮐﻔﺶ ﻗﺸﻨﮓ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﺎﻣﻮ
ﻣﯽ ﺯﺩ ﺧﺮﯾﺪﻣﺶ !!
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺵ،ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ.
ﻣﺪﺗﻬﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ.
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ می گفتم ﺗﻮ ﻣﺴﯿﺮﺍﯼ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﻣﯽ ﭘﻮﺷﻤﺶ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺯﻡ ﺍﺫﯾﺘﻢ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ
ﭘﺎﻫﺎﻣﻮ ﺯﺧﻢ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢ...
ﺗﺎ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ، ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺭﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ!
ﺍﻣﯿﺪ ﻣﻦ ﻭﺍﺳﻪ ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ
ﺑﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻮﺩ چون ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺳﺎﯾﺰ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩ.
ﺩﺭﺳﺘﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻤﺶ، ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩ!
ﺧﻼﺻﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﻫﯿﭽﯽ ﻭﺍﺳﻢ ﻧﻤﻮﻧﺪ ﺟﺰ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ...
ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻢ ﺩﺭﺳﺖ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭﻧﺪ!
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﺸﻮﻥ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺰ قلبتون ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﻥ ﺣﺎﻻ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘشون ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎشی ﺁﺧﺮﺵ ﻓﻘﻂ ﺯﺧﻤﺎﺷﻮﻥ ﺑﺠﺎ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ....
#دلنوشته
#تلنگر
✨ @avayeqoqnus ✨
.
زِ تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جانی
چو ز تو یافت نشانی چه کند نام و نشان را
#مولانا
#مولوی
✨ @avayeqoqnus ✨
🖇 "اولین روز دبستان بازگرد"
اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان بازگرد
بازگرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگارانِ کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه وخروس
روبه مکار و دزد چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی با هوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن میدرید
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کنهایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستان ما از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی بابا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
بازهم در کوچه فریادم کنید
همکلاسیهای درس و رنج و کار
بچههای جامههای وصلهدار
بچههای دکه سیگار سرد
کودکان کوچه اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش میشد باز کوچک میشدیم
لااقل یک روز کودک میشدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم یاد و هم نامت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر
ای دبستانیترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن
✍ محمد علی حریری جهرمی
✨@avayeqoqnus✨
صبح آمده بی دغدغه و شاد بخندیم
از غصه و اندوه و غم آزاد بخندیم
سودی نَبَرد آنکه دلش خانهی حُزن است
با خنده جهان می شود آباد، بخندیم
صبحتون مملو از خنده و شادی رفقا 🌞🌹
#حمیدرضا_غفاریان
✨@avayeqoqnus✨
.
💜 ای خالقِ خلق رَهنمایی بفرست
🤍 بر بندهی بینوا نوایی بفرست
💜 کار من بیچاره گِره در گره است
🤍 رحمی بکن و گره گشایی بفرست
🔻 رباعیات نقل شده از ابوسعید اباالخیر از دیگر شاعران
✨@avayeqoqnus✨