📚 پند بهلول به هارون
آورده اند موقعی که هارون الرشید از سفر حج مراجعت می کرد بهلول در سر راه او ایستاده و منتظرش بـود.
همینکه چشم بهلول به هارون افتاد سه مرتبه به آواز بلند صدا زد: "هارون."
خلیفه پرسید: "صاحب صدا کیست؟"
گفتند: "بهلولِ مجنون است."
هارون بهلول را صدا زد و چون به نزد هارون رسید خلیفه گفت: "من کیستم؟"
بهلول گفت: "تو آن کسی هستی که اگر به ضعیفی در مـشرق ظلـم کننـد تـو را بازخواسـت خواهنـد کـرد."
هـارون از شنیدن این سخن به گریه افتاد و گفت : "راست گفتی. الحال از من حاجتی بخواه."
بهلول گفت: "حاجت من این است که گناهان مرا بخشیده و مرا داخل بهشت کنی."
هارون گفت: "این کار از عهده مـن خارج است ولی می توانم قرضهاي تو را ادا نمایم."
بهلول گفت: "قرض به قرض ادا نمی شود که تو خود مقروض مردمی . پس شما اموال مردم را به خودشان برگردان و سزاوار نیست که مال مردم را به من بدهی."
هارون گفت: "دستور می دهم که براي تامین معاش تو حقوقی بدهند تا مادام العمر به راحتی زندگی کنی."
بهلول گفت : "ما همه بندگان وظیفه خوار خدا هستیم آیـا ممکـن اسـت کـه خداونـد رزق تـو را در نظـر بگیرد و رزق مرا فراموش نماید؟" 👌
#حکایت
#بهلول
🌴🌻🌴
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
🌸 یک روز قشنگ
🌸 یک دل خوش
🌸 و یک لب خندون
🌸 آرزوی امروز من برای شما مهربانان
🌸 سلام، صبح تون پر از عشق و امید 🙏🌹
🌿 @avayeqoqnus 🌿
خداوندا،
در زمان های ناامیدی خسته می شوم و پاهایم از حرکت می ایستند،
دلم از خواستن ها خالی می شود
اما دستانم باز هم به سمت توست.
خدایا تا تو را دارم ناامید نخواهم بود.
خدایا شکرت که حضورت را در کنارم لمس می کنم. هزاران بار شکر ای مهربان ترین 🙏🌹
#شکرگزاری
کانال آوای ققنوس👇
🍃🌸🍃
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
♦️ تک بیتی های ناب فردوسی:
⚜ بزرگی سراسر به گفتار نیست
⚜ دو صد گفته چون نیم کِردار نیست!
⚜ بخور آن چه داری و بیشی مجوی
⚜ که از آز* کاهد همی آبروی
⚜ تو چندان که گویی سخن گوی باش
⚜ خردمند باش و جهانجوی باش
*آز: حرص و طمع
#فردوسی
💐 @avayeqoqnus 💐
📚 وعده فراموش شده
پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد.
هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباس اندکی در سرما نگهبانی می داد.
پادشاه از او پرسید: آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت: چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت: من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه وعده اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که نوشته ای در کنارش بود: "ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کنم اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد."
#داستان
کانال آوای ققنوس 👇
🍀💐🍀
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
همیشه میشه تو گذشته
یه لحظه ی قشنگ پیدا کرد
و به امید تکرارش به زندگی ادامه داد ...
#حس_خوب
✨ @avayeqoqnus ✨
🌿 قصه نیستم که بگویی
🌸 نغمه نیستم که بخوانی
🌿 صدا نیستم که بشنوی
🌸 یا چیزی چنان که ببینی
🌿 یا چیزی چنان که بدانی
🌸 من درد مشترکم ….
🌿 مرا فریاد کن !
#شاملو
🍀 @avayeqoqnus 🍀
درویشی بِمُرد
نکیر و منکر آمده گفتند:
«خدایت کیست؟»
بخندید و بگفت:
«من خانه را عوض کردم نه دوست را...»
#حکایت
#عطار
🌻 @avayeqoqnus 🌻
صد نامه فرستادم
صد راه نشان دادم
یا راه نمی دانی
یا نامه نمی خوانی 🌱
#مولوی
#مولانا
🌷 @avayeqoqnus 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم ها با لحظه ها پیر نمی شن ...
آدم ها رو آدم ها پیر میکنن ...
♦️ این ویدئوی زیبا از دکتر انوشه تقدیم به
شما عزیزان 🙏 🌸
#دکتر_انوشه
کانال آوای ققنوس 👇
🌾💐🌾
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
🌸 گویند سلام صبح
🍃 طلایی ترین کلید
🌸 برای ورود به قلب هاست
🍃 پس صمیمی ترین سلام
🌸 تقدیم به شما بزرگواران
🍃 صبح تون پر از انرژی و لبخند عزیزان 🙏
🍀 @avayeqoqnus 🍀
✨ خدای خوبم،
✨ شکر که امروز را به من فرصت زندگی
دادی تا شکرگزار نعمتهایت باشم و
از زندگیام لذت ببرم؛
✨ شکر که هر روز نعمتهای بیکرانت را
وارد زندگیام میکنی؛
✨ شکر که هر لحظه مرا به مسیر درست
هدایت میکنی.
♦️ خدایا شکر و هزاران بار شکر 🙏🌸
#شکرگزاری
کانال آوای ققنوس 👇
🌱🪴🌱
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
📚 یار یا یاور؟
🌿 جوان بودم و چند وقتی بود که خیال ازدواج به سرم زده بود.
مادرم اصرار داشت با دختر باایمان و باحجابی ازدواج کنم که تا آخر عمر یار و یاورم باشد و با همین معیارها هر دختری که از همسایه و فامیل میشناخت را به من پیشنهاد می داد.
🌿 اما من متاسفانه تنها به دنبال یاری زیبا بودم...
مدتی گذشت و یک روز در خیابان کسی که به دنبالش میگشتم را دیدم و در یک نگاه عاشقش شدم.
تعقیبش کردم و خانهاش را پیدا کردم.
🌿 ما زیر یک سقف رفتیم. همسرم زیبا
بود اما نه باحجاب بود و نه باایمان.
🌿 عاشق او بودم و هرکاری برایش میکردم. وقتی گفت باید خانهمان در محلههای بالاشهر باشد قبول کردم.
گفت میخواهم درس بخوانم، قبول کردم و تلاش کردم تا به راحتی به تحصیل بپردازد. حتی موتورم را دادم و برای همسرم ماشین خریدم.
🌿 روزها همین طور سپری شدند ولی او هر روز بیشتر تغییر میکرد.
او دیگر بهانهگیر شده بود و به هر دلیلی با من قهر میکرد.
مشغولیتش با موبایلش بود و من هم انتظار میکشیدم دوباره همان همسر خودم شود.
🌿 اما یک شب روبرویم نشست و از طلاق توافقی گفت...
بعدا مشخص شد به خاطر عشقاش به هم کلاسیاش این درخواست را کرده است.
میگفت به درد هم نمیخوریم.
من را بیسواد و لاغر میدانست.
🌿 من هم طبیعتا مخالفت کردم.
حتی غرور مردانهام را له کردم و به او التماس کردم.
به خاطر بچهمان و خودم به او التماس کردم که حرف از جداییمان نزند اما او ناراحت شد و بعد از مدتی جر و بحث خانه را ترک کرد و رفت...
🌿 حالا می فهمیدم که منظور مادرم چه بود.
یار باید یاور باشد اما او فقط مدتی یار زیبای من بود نه یاورم و حالا میخواست یار دیگری شود...
#داستان
#حجاب
کانال آوای ققنوس 👇
🌹🌿🌹
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
بر درخت زنده بی برگی چه غم
وای بر احوالِ برگِ بی درخت 🍃
#شفیعی_کدکنی
🍁 @avayeqoqnus 🍁
آنکس که همنشینِ خِرد شد، ز هر نسیم
چون پَرِ کاه بی سر و سامان نمیشود
دین از تو کار خواهد و کار از تو راستی
این درد با مباحثه درمان نمیشود
#پروین_اعتصامی
💐 @avayeqoqnus 💐
می روم …
اما نمی پرسم ز خویش
ره کجا … ؟
منزل کجا … ؟
مقصود چیست؟
#فروغ_فرخزاد
#استوری
🌸 @avayeqoqnus 🌸
ضرب المثل "کوه به کوه نمی رسه،
آدم به آدم می رسه"
🔸 معنی:
یعنی اینکه دنیا با تمام بزرگی اش آنقدر کوچک است که در آن دو نفر که یکی بدی کرده و دیگری بدی دیده بالاخره سر راه هم قرار می گیرند و با هم روبرو خواهند شد و کسی که بدی کرده به سزای عملش رسیده و شرمنده و پشیمان خواهد شد.
🔸 داستان:
در دامنه دو کوه بلند، دو آبادی بود که یکی «بالاکوه» و دیگری «پایین کوه» نام داشت؛ چشمه ای پر آب و خنک از دل کوه می جوشید و از آبادی بالاکوه می گذشت و به آبادی پایین کوه می رسید.
این چشمه زمین های هر دو آبادی را سیراب می کرد.
روزی ارباب بالا کوه به فکر افتاد که زمین های پایین کوه را صاحب شود.
پس به اهالی بالاکوه رو کرد و گفت: «چشمه آب در آبادی ماست، چرا باید آب را مجانی به پایین کوهی ها بدهیم؟ از امروز آب چشمه را بر ده پایین کوه می بندیم.»
یکی دو روز گذشت و مردم پایین کوه از فکر شوم ارباب مطّلع شدند و همراه کدخدایشان به طرف بالا کوه به راه افتادند و التماس کردند که آب را برایشان باز کند.
اما ارباب پیشنهاد کرد که یا رعیت او شوند یا تا ابد بی آب خواهند ماند و گفت: «بالاکوه مثل ارباب است و پایین کوه مثل رعیت. این دو کوه هرگز به هم نمی رسند. من ارباب هستم و شما رعیت!»
این پیشنهاد برای مردم پایین کوه سخت بود و قبول نکردند.
چند روز گذشت تا اینکه کدخدای پایین ده فکری به ذهنش رسید و به مردم گفت: بیل و کلنگ تان را بردارید تا چندین چاه حفر کنیم و قنات درست کنیم.
بعد از مدتی قنات ها آماده شد و مردم پایین کوه دوباره آب را به مزارع و کشتزارهایشان روانه ساختند.
زدن قنات ها باعث شد که چشمه بالاکوه خشک شود.
این خبر به گوش ارباب بالاکوه رسید و ناراحت شد اما چاره ای جز تسلیم شدن نداشت؛
به همین خاطر به سوی پایین کوه رفت و با التماس به آنها گفت: «شما با این کارتان چشمه ما را خشکاندید، اگر ممکن است سر یکی از قنات ها را به طرف ده ما برگردانید.»
کدخدا با لبخند گفت: «اولاً؛ آب از پایین به بالا نمی رود، بعد هم یادت هست که گفتی: کوه به کوه نمی رسد. تو درست گفتی: کوه به کوه نمی رسد، اما آدم به آدم می رسد.»
#ضرب_المثل
کانال آوای ققنوس 👇
🌿💐🌿
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدهٔ عالم دوام ما
#حافظ
🌸 @avayeqoqnus 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برکت همیشه پول نیست!
آدمای خوبی که تو زندگیمون وجود دارن هم برکت محسوب میشن... 👌 🌸
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این آدینه آرزو می کنم
بهترین ثانیه ها
شیرین ترین دقایق
دلچسب ترین ساعت ها
و دوست داشتنی ترین روز جمعه
را کنار خانواده و عزیزانتان
پیش رو داشته باشید
صبح جمعه تون بخیر و شادی رفقا 🙏🌹
🌸 @avayeqoqnus 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ خدایا هزاران بار شکر بابت لطف
بی انتهایت ای مهربان ترین 🙏🌹
#شکرگزاری
🌻 @avayeqoqnus 🌻