eitaa logo
«آیه‌جان»
434 دنبال‌کننده
111 عکس
76 ویدیو
9 فایل
🔹مجله قرآنی آیه‌جان ❤️ 🔹اینجا دربارهٔ آیه‌های امیدبخش خدا می‌خوانید و می‌شنوید. 🔹 آیه‌جان در سایر شبکه‌های اجتماعی: https://yek.link/Ayehjaan
مشاهده در ایتا
دانلود
«آیه‌جان»
✍ نویسنده: 🔗 شناسه‌ی ایتا: @marjanakbari48 بعد از رحلت ، علی(ع) در مقابل منافقان و دشمنانی قرار داشت که درصدد اسلام نوپایی بودند که توسط پیامبر بنا شده بود. هرچند (ع) در مقابل مصیبت‌ رحلت پیامبر و پس از آن، شهادت مظلومانه‌ی صبر پیشه ‌کرده‌بود، اما در حقیقت بیشترین شکیبایی را در پابرجا ماندن اسلام داشت. او از احقاق حق خود گذشت و در مقابلِ حیله‌‌ی بسیاری از قبایل ساکن که در ظاهر با او پیمان بسته بودند و در باطن از او کینه به دل داشتند، سکوت کرد. در چنین شرایطى اگر على (ع) قیام مى‌کرد مطمئنا درگیرى روى مى‌داد و آشفتگی جامعه‌ی اسلامى را فرا می‌گرفت. پس استقامت ورزید و حتی در برابر آتش‌زدن خانه‌اش سکوت کرد؛ که اگر صبر پیشه نمی‌‌کرد، امروز از نام محمد(ص) و آیین او همان شنیده می‌شد که از و مانده. ، هشت نشانه‌ی مؤمنان خدا را شمرده، که در آیه‌ی ۲۴ به مهم‌ترین‌شان یعنی ‘صبر ‘ اشاره کرده. خداوند در این آیه می‌فرماید در نهایت امنیت و وارد شوید و از هیچ چیز نهراسید. اینجا از مصائب دنیوی خبری نیست. اکنون بدون و دعوا و و نزاع در کمال آسایش و سلامت باقی بمانید که خانه‌ای نیکوتر از آن نیست. « سلامٌ علیکم بما صبرتم، فنعمی عقبی‌الدار» خدایا! صبر علی‌وار به من بیاموز! خدایا! در برابر سختی‌های زندگی مرا توانایی استقامت بده و در صف سلام‌کننده‌های بهشتی‌ات قرار بده! «آمین، یا رب‌العالمین!» 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
✍ نویسنده: فلانی را می‌شناسید؟ قربان بروم. هنوز حتی نمی‌داند نمازهای یومیه چند دارد ولی از زمین و آسمان برایش می‌بارد و دست به هرچه می‌زند طلا می‌شود. این سوال و مشابه آن ممکن است برای هر فردی پیش بیاید. در آیه‌ی ۱۲۴ درباره‌ی این آدم‌ها به «معیشة ضنک» اشاره کرده که با وجود ثروت زیاد بازهم «زندگی تنگی» دارند چون خدا را فراموش کرده‌اند. چیزی غیر از دنیا نمی‌بینند، در عوض روز‌به‌روز حرص و طمع‌شان برای مال‌اندوزی زیادتر می‌شوند. به آنچه دارند نیستند و همیشه و نگران‌اند که چگونه از ثروتی که انباشته‌اند محافظت کنند. به آنچه جمع کرده‌اند رضایت نمی‌دهند و به آنچه ندارند دلبسته‌اند. نه معنویتی وجود دارد که غذای روح‌شان شود و نه اخلاق خدایی، که آنها را از هجوم شهوات مصون نگه دارد. نه آسمان به سودشان است و نه زمین به کامشان. به قول فرمایش (ع) اگر انسان دنیای خود را به‌سان علی(ع) از یک برگ درخت کم‌ارزش‌تر ببیند و با یاد خدا سختی‌ها را ترمیم کند، زندگی گشاده‌ای دارد. « چشم تنگ دنیا دوست را، یا قناعت پر کند یا خاک گور» «سعدی» 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
‌ ✍ نویسنده: به غم‌هایی که در به شما می‌رسد دقت کرده‌اید؟ بعضی از آن‌ها را خداوند برای و استقامت بنده‌هایش می‌فرستد. گاهی هم غمی به انسان می‌رسد که به اتفاقاتی که در زندگی داشته‌ و همه را حزن و می‌پنداشته‌ توجهی نکند. شاید باید قدر داشته‌هایمان را بیشتر بدانیم. اما بعضی غم‌ها در نتیجه‌ی اعمال خودمان است. کار اشتباهی مرتکب می‌شویم و در نتیجه، غمی به ما می‌رسد. مثل غمی که به اصحاب پیامبر(ص) در رسید. حب دنیا و از جان و مال، باعث شد که میانه‌ی جنگ، پیامبر را رها کنند و فرار را بر قرار و یاری پیامبر خدا ترجیح دهند و به هیچکس توجهی نکنند. «اذ تصعدون و لا تلوون» ولی پیامبر(ص) در صحنه ماندند و جنگ‌گریخته‌ها را فراخواندند «والرسول یدعوکم فی اخراکم». خداوند غم این طایفه‌ را به غم پشیمانی و حسرت تبدیل کرد «غم بغم» تا پاداش‌شان داده باشد و آنها را از اندوهی که خودش نمی‌پسندد محافظت کند« لکیلا تأسوا علی ما فاتکم» و در آخر، آرامش و سکونی را هم بر آنها نازل کرد. انسان‌ها در روزهای خوشی و به یکدیگر نیازی ندارند، بلکه این سختی‌هاست که ور دیگر آدم‌ها را به‌هم نشان می‌دهد. دوستان واقعی باید در روزهای غم و سختی کنار هم باشند. و فرقی نمی‌کند. 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
✍ نویسنده: آیا تاکنون داستان مهمان‌های ناخوانده‌ی را شنیده‌اید؟ همان‌ فرشتگانی که روزی بر ابراهیم(ع) وارد شدند و حامل دو خبر بودند. ابراهيم به شیوه‌ی يک ميزبان بزرگوار، از آنها پذيرایی کرد و غذای مناسبی فراهم کرد؛ اما هنگامی كه سفره‌ی غذا پهن شد ميهمان‌ها دست به غذا نزدند. ابراهیم وحشت كرد و با صراحت به آنان گفت ما از شما هراس داریم. (قال انا منكم وجلون). البته اين به خاطر سنتی بود كه هر گاه كسی نان و نمک كسی را بخورد، مدیون او می‌شود و به او آسیبی نمی‌زند. اما فرشتگان قبل از اینکه ترس بیشتری به ابراهیم و همسرش وارد کنند، خودشان را معرفی کردند؛ هم بشارت فرزندی دانا به نام را به آنها دادند (بغلام علیم) و هم از هلاکت خبر دادند. هم نمایان شد و هم . خدایی که قدرت و رحمتش بر پیرزنی نمایان می‌شود و از او فرزندی به‌دنیا می‌آورد، می‌تواند در آنی، قومی را به جفایشان به هلاکت برساند. به دنبال آن، فرشتگان برای تاكيد بیشتر -به گمان اينكه مبادا يأس و بر ابراهيم غلبه كرده‌ باشد- گفتند از مأیوسان نباش. «فلا تكن من القانطين ». ولی ابراهيم اين فكر را از آنها دور ساخت كه يأس و نومیدی از به‌دور است و تنها تعجبش ‍روی حساب عوامل طبیعی است. بنابراین گفت: چه کسی از رحمت پروردگارش مأیوس می‌شود جز گمراهان؟! «قال و من يقنط من رحمة ربه الاالضالون» مسئله‌ی مهم دیگری که در این آیه به آن چشم می‌آید، دو صفت بارز حضرت ساره است. یکی اینکه اشاره به آمادگی و ایستادن او برای پذیرایی از مهمانان می‌کند. «و امرأته قائمة» از طرف دیگر، ساره به درجه‌ای از ایمان و توحید و معرفت رسیده‌بود که هم‌کلام با فرشتگان می‌شود و جزء معدود بانوانی قرار می‌گیرد که با عنوان «محدثه» از آنان یاد می‌شود. و بدین‌گونه است که جزء اهل بیت ابراهیم خلیل‌الله قرار می‌گیرد و مشمول رحمت و برکات الهی می‌گردد. 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
✍ نویسنده: می‌گفت نمی‌دانم چرا هرچه می‌کنم خدا دعایم را مستجاب که نمی‌کند هیچ، به جای خیری که از او خواسته‌ام، شرش دامنم را می‌گیرد؟ گاهی در آنچه از خدا خواسته‌ایم زیانی نهفته است، یا است که به تأخیر بیفتد؛ ولی با زاری و از خداوند می‌خواهیم حاجت‌مان را بدهد. عده‌ای نزد (ص) آمدند و گفتند خدا را چگونه صدا بزنیم؟ آیا به ما نزدیک است كه او را آهسته بخوانيم و يا دوراست كه فریاد بزنیم؟ آیه‌ی ۱۸۶ بقره در پاسخ به آنان نازل شد و خدا گفت من نزدیکم و در قلب شما هستم. «فَإِنِّي قَرِيبٌ». خداوند در این آیه آداب دعا کردن را بیان کرده و گفته که هنگام دعا فقط «من» ‌را بخوانید «اذا دعان». نه غیر من ‌را، تا شما را اجابت کنم. «فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي» او آنقدر بنده‌اش را دوست دارد که در اين آيه، هفت مرتبه تعبير «خودم» را برای لطف به او به‌کار برده است. البته هر دعای خیری مستجاب می‌شود، مگر اینکه در آن شری نهفته باشد و خودِ دعاکننده نداند. یا از خداوند درخواستی داشته‌باشد، ولی به غیر‌خدا امیدوار باشد. که در این‌صورت شرط اصلی دعا که ایمان قلبی و اخلاص می‌باشد را رعایت نکرده. «وَ لْيُؤْمِنُوا بِي». که اگر رعایت می‌کرد سبب رشد و هدایتش هم می‌شد. «لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
‌ ✍ نویسنده: خداوند در تذکر داده که آنچه در است همه زینت دنیوی است و برای شما فقط مایه‌ی امتحان است. بعد خداوند قصه‌ی دو برادر را برای‌مان می‌کند که یکی از آن دو ثروتمند بود و ملک و اولاد و باغ داشت، ولی نداشت؛ و دیگری تهیدست و بود ولی دلی لبریز از ایمان داشت. مرد ثروتمند، به دیگری فخر می‌فروخت و مال و و اهل و عیال خودش را به رخ او می‌کشید. او به خیال خام و خیره‌سری خود، فکر می‌کرد همه‌ی دنیا به کامش می‌چرخد و کم‌کم آشکارا منکر معاد و شد. او تصور می‌کرد اگر قیامتی هم باشد، در نیز مثل دنیا شخصیتی فاخر دارد. خداوند بر آن خیره‏سر خودخواه غضب کرد، در یک شب طوفانی با صاعقه‌ای مرگبار، تمام دارایی و باغ و کشتزار و درخت‌های او را فرو ریخت و همه را سوزاند. به دنبال این سرگذشت عبرت‌آموز، خداوند در آیه‌ی ۴۶ سوره‌ی کهف تذکر می‌دهد که مال و –که آن فرد مغرور بدان فخرفروشی می‌کرد– زینت زندگی دنیاست که گذران و ناپایدار است. البته خداوند نگفته و نداشته باشید. نگفته داشتنش همه ضرر و زیان است. بلکه خواسته به این زینت‌های دنیوی دل نبندید و با پيدا كردن امكانات مادی، مـغـرور نشوید که آنچه شما داريد اگر خداوند اراده كند با يک «كن فيكن » نیست و نابود خواهد شد. زنـدگـي دنـيـا چه راه طبيعی خود را طی كند و چه نكند، دير يا زود فنا می‌شود، ولی این است که “باقیات صالحات” می‌شود. (ع) می‌فرماید: «مال و فرزندان حرث و نتیجه کوشش دنیوی است و اعمال نیک و شایسته هم حرث و کشت اخروی؛ و گاهی ممکن است خداوند به گروهی هر دو را عنایت فرماید.» 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
‌ ✍ نویسنده: ، زنش را در حالی داد که در دوره‌ی عادت ماهیانه به‌سر می‌برد. آیه‌ی یک نازل شد و خداوند خطاب به فرمودند که به قومش بگوید زنان خود را در دوران پاکی و زمانی که هنوز آمیزشی نداشته‌اند طلاق دهند. در حقیقت خداوند با این خطاب، هم احترام پیامبر را میان قومش بیشتر کردند و هم خواستند ایشان بر اجرای حدود و نظارت داشته باشند. در حديثى از عليه‌السّلام مى‏خوانيم: «خداوند چيزى را كه نزد او منفورتر از طلاق باشد، حلال نكرده است.» ولی گاهی همین حلالِ منفور، ضرورت می‌شود و نمی‌توان جلوی آن را گرفت. خداوند در آیه‌ی یک سوره‌ی طلاق از زنانی که از همسرانشان طلاق می‌گیرند خواسته تا سه‌بار عادت ماهیانه و پاک شدن صبر کنند و آنگاه اگر خواستند دیگری اختیار کنند. این فاصله را «عده» می‌گویند. مرد باید در این دوران نفقه‌ی همسر مطلقه‌ی خود را بپردازد و زن می‌تواند در خانه و نزد و فرزندانش بماند. نکته‌ی طلایی این آیه و اینکه چرا خداوند خواسته زن در خانه‌ی خودش بماند، همین مسئله است که در پایان آیه به آن اشاره شده: «لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً» یعنی تو چه می‌دانی شاید خداوند بعد از این، امری به‌وجود آورد و فرجی حاصل شد. شاید زن و مرد بدون نیاز به مجدد دوباره رجوع کردند و جدایی بین آنها شتاب‌زده نشد. پیامبر خوبی‌ها فرمود: «ازدواج كنيد و طلاق ندهيد كه با طلاق، عرش خدا به لرزه در مى‌آيد» انسان در سخت‌ترین شرایط، باید امید خود را از دست ندهد و از و خداوند در زندگی‌اش نا‌امید نشود که این امیدواری در اوج شاید دریچه‌ای تازه باز کند. شاید از این ستون تا آن ستون، فرجی باشد برای ادامه‌ی زندگی‌اش. کوی نومیدی مرو اومیدهاست سوی تاریکی مرو خورشیدهاست «مولانا» 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
‌ ✍ نویسنده: آیا تا کنون شاهد اتفاق یا تحولی در زندگی‌تان بوده‌اید؟ طوری که انگشت به دهان بمانید و بگویید این اتفاق حتما معجزه‌ای از طرف خدا بوده. این تحولات و معجزاتی که به یکباره زندگیمان را زیر و رو می‌کند همه‌شان لطف ‌وعنایت الهی هستند که گاهی خودمان را هم شگفت‌زده می‌کنند. پیامبران و امامان هم برای انجام رسالت‌شان، معجزات زیادی داشته‌اند که برای اثبات حقانیت خود، بر آنان نازل می‌کرده. بزرگترین معجزه‌ای که نظیر آن در هیچ دورانی اتفاق نیفتاد، نزول یکباره‌ی بر قلب نازنین بوده. او آيـات و سـوره هـاى طـولانـى را بـا يـكـبـار تـلاوتِ ، به خاطر مى سپرد و چيزى را فراموش نمى‌كرد. خداوند در راه انجام این بزرگ که بر دوش پیامبر گذاشته بود هم سعه‌ی صدر به ایشان داد (أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ) و هم آسان شدن امر دعوت که در آیه‌ی ۸ سوره‌ی اعلی به آن اشاره شده: «وَ نُيَسِّرُكَ لِلْيُسْرى‌». در زمان نزول این ، جامعه‌ی مکه در شرایط بسیار سختی بود و مقدراتِ ناراحت کننده‌ای را تجربه می‌کرد. خداوند در این آیه به پیامبر خاطرنشان می‌کند: در راهى كه تو در پيش دارى و سختی‌ها فراوان است، از یک طرف گرفتن آیه‌های وحی و به خاطر سپردن آنها؛ از طرف دیگر تبليغ رسالتی که تو بر دوش داری و همچنین انجام كارهاى خير در میان امتت و عمل به آن‌ها. خداوند با نزول این آیه، پـيامبر (ص) را دلدارى می‌دهد که ما تو را آنچنان رهنمون مى‌شويم كه همواره براى دعوت و تبليغ شریعت و پذیرش ، با آسان‌ترين راه به موفقیت برسی. در این راه امتت را هدايت كنى و با کافران کنی. کلام قرآن به گونه‌ای نازل شده که در هر عصر و زمانه‌ای کاربرد دارد. همچنین خداوند دست‌ یافتن‌ ‌به‌ قرآن‌ ‌را‌ ‌برای‌ ‌هر‌ کس‌ ‌که‌ خواهان‌ ‌آن‌ ‌باشد‌ آسان‌ ساخته، که ‌اگر‌ چنین‌ نمی‌بود عقل آدمی‌ ‌به‌ شناخت‌ یک‌ کلمه‌ ‌از‌ کلمات‌ پروردگار نمی‌توانست‌ برسد. 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
‌ ✍ نویسنده: توکل بر خدایت کن/ کفایت می‌کند حتماً اگر خالص شوی با او/ صدایت می‌کند حتماً در زمان علیه‌السلام شد. آهوانِ دشت، نزد موسی رفتند که ما از تشنگی تلف می‌شویم، از خداوند درخواست کن! موسی «ع» به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را بازگو کرد! خداوند فرمود: «موعد آن نرسیده.» موسی هم برای آهوان جواب رد آورد! تا این‌که یکی از آنها، داوطلب شد که برای صحبت و بالای کوه طور رود. آهو پیش از رفتن، به دوستان خود گفت: «اگر من جست‌وخیزکنان پایین آمدم بدانید که باران می‌آید وگرنه امیدی نیست!» آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما هنگام بازگشت، وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد، ناراحت شد! با خودش گفت: «دوستانم را خوشحال می‌کنم و توکل می‌کنم. تا پایین‌رفتن از کوه هنوز امید هست!» و جست‌وخیزکنان پایین رفت. تا آهو به پائین کوه رسید، باران شروع به باریدن کرد! موسی علیه‌السلام معترض پروردگار شد. خداوند فرمود: «همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که، آهو دوباره با حرکت کرد و این توکل او بود!» خداوند در آیه‌ی ۹ به این مسئله اشاره کرده و از بندگانش خواسته که در تمام امور زندگی فقط او را وکیل خود بگیرند و فقط بر او کنند. خدایی كه تمام جهان هستی از و در سیطره‌ی اوست؛ چگونه انسان بر او توكل نكند، و كار خويش را به او نسپارد. در حالى‌كه در پهنه‌ی جهان هستى غير از او حاكم و فرمانروا و معبودی نيست. ربوبیّت خداوند نسبت به مشرق و مغرب، دلیل یکتایى او و لزوم توکّل بر او است. «ربّ المشرق والمغرب لا اله الاّ هو فاتّخذه وکیلاً» پس به خدایی که همه‌ی كارها به او ختم می‌شود توکل کن و همه‌ی امورت را به خودش بسپار. 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
‌ ✍ نویسنده: همچو خورشید به ذرات جهان قسمت کُن/ گر نصیبِ تو ز گردون، همه یک نان باشد. «صائب تبریزی» ، یکی از یاران (ص)، در و باغی زيبا داشت که زبانزد همه بود. در آن باغ، چشمه‌ی آب صافی بود که هر وقت پيامبر (ص) به آن باغ می‌رفتند، از آن آب ميل می‌کردند و می‌گرفتند. پس از نزول آيه‌ی ۹۲ ، ابوطلحه خدمت پيامبر آمد و گفت: «می‌دانيد که محبوب‌ترين اموال من در همين باغ است و می‌خواهم آن را در راه خدا انفاق کنم تا ذخيره‌ای برای آخرتم باشد.» پيامبر فرمودند: «آفرين بر تو، آفرين بر تو! اين ثروتی است که برای تو سودمند خواهد بود.» سپس فرمودند من صلاح می‌دانم که آن را به خويشاوندانِ نيازمند خود بدهی. ابوطلحه به دستور پيامبر عمل کرد و آن باغ را ميان بستگان خود تقسيم کرد. خداوند در آیه‌ی ۹۲ آل‌عمران، به یکی از نشانه‌های اشاره کرده، مى‏گوید: «شما هرگز به حقیقت برّ و نیکى نمى‏رسید مگر این‌که از آنچه دوست ‏دارید در راه خدا کنید» (لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ). انفاقی انسان را به مراحل بالای قرب به خداوند می‌رساند که انفاق از «مِمّا تُحِبُّونَ» باشد. (ع) در بستر پیامبر (ص) خوابید، از جان خود مایه گذاشت و او را تأمین کرد. گذشت از هر چیز اعم از مال و جان و آبرو، می‌شود انفاقِ «مِمّا تُحِبّونَ». وقتى عليهاالسلام را در شب به خانه‌ی شوهر مى‌بردند، فقيرى از حضرت پيراهن كهنه‌اى درخواست كرد. فاطمه‌ی زهرا به ياد آیه‌ی «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ ...» افتاد و پيراهن عروسی‌اش را به او بخشيد. رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت «سعدی» 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
‌ ✍ نویسنده: هنگامى‌که (ص) به همراه مسلمانان مشغول حفر در اطراف «» بود، ناگهان در میان خندق، سنگ سفیدِ بزرگ و سختى پیدا شد که مسلمانان از شکستن و حرکت دادن آن عاجز ماندند. «» نزد پیامبر آمد و جریان را گفت. پیامبر وارد خندق شد و کلنگ را محکم بر سنگ فرود آورد. از برخورد کلنگ، جرقه‌اى بلند شد. پیامبر تکبیر پیروزى سر داد و مسلمانان با او هم صدا شدند. با فرود آمدن کلنگ دوم، باز جرقه‌ای بلند شد و قسمتى از سنگ شکست و دوباره صداى فضاى اطراف را پر کرد. براى سومین مرتبه، کلنگ را بلند کرد و از برخورد دوباره‌ با سنگ، جرقه‌اى دیگر بلند شد و این‌بار، بقیه‌ی سنگ درهم شکسته شد. صدای تکبیرِ پیروزی برای سومین بار در فضای خندق پیچید. «سلمان» گفت: «امروز وضع عجیبى از شما دیدم!» پیامبر(ص) در جواب فرمود: «در میان جرقه‌اى که بار اوّل بلند شد، کاخ‌هاى و را دیدم و به من بشارت داد که آنها در زیر پرچم قرار خواهند گرفت! در جرقه‌ی دوم کاخ‌هاى را دیدم، و باز او به من خبر داد که در اختیار مسلمانان قرار خواهد گرفت. در سومین جرقه، کاخ‌هاى و سرزمین را دیدم و باز او به من بشارت داد که مسلمانان بر آن پیروز مى‌شوند و من در آن حال، تکبیر پیروزى گفتم، اى مسلمانان به شما مژده باد!...» مسلمانان خوشحال شدند و خدا را شکر کردند. اما منافقان، ناراحت شدند و با اعتراض گفتند: «چه آرزوى باطل و چه وعده‌ی محالى؟! اینها از ترس جان خود، خندق کنده‌اند و یاراى جنگ ندارند؛ در حالی‌که خیال فتحِ کشورهاى بزرگِ جهان را در سر مى‌پرورانند.» درآنجا آیه‌ی ۲۶ نازل شد و به آنها پاسخ داد. خدایا! وجود بندگانت نفوذناپذیر است، مگر انسان از این خمیرمایه دور شده باشد. تو بنده‌هایت را می‌دهی تا از فتنه‌های شیطان در امان بمانند و آنكه چشمش فقط به سوی توست عزیز می‌گردد. «تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ» خدایا! تو بندگانت را هدایت می‌كنی تا شاهد بر یگانگی تو باشند. حال اگر كسی تو را نبیند، او را ذلیل می‌كنی!‌ اگر دشمنت شد، او را در و ذلت می‌دهی؛ چنان كه در اوج احساس فقر، دراوج سلامتی احساس بیماری و در اوج قدرت احساس عجز می‌كند. «تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ» 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
‌ ✍ نویسنده: درباره‌ی سرگذشت پيامبران و اقوام پيشين و رمز آنهاست و خداوند بعد از دلدارى به پيامبر در آیه‌ی ۱۱۲، دستور به او می‌دهد و می‌گوید همانطور که به تو امر شده کن. مقاومت کن! نه به‌خاطر و ؛ نه به‌خاطر اسم و رسم، بلکه فقط و فقط برای رضای خدا و برای فرمان او. «فاستقم کما امرت». استقامت و پایدارى زمانى با ارزش است که در همه‌ى امور باشد. در ، در ، در تحمل ناگوارى‌ها و مانند آن. در ادامه خداوند می‌گوید این استقامت فقط مختص تو نیست، بلکه تمام کسانی که از راه روگردان شده و همراه تو به سوی خدا برگشته‌اند نیز باید استقامت ورزند؛ زیرا بازگشت به سوی خدا مشروط به پایدارى در راه مستقیم است. «و من تاب معک» حالا که در همه‌ی امور استقامت پیشه می‌کنید، باید تحت و بدون و باشد و از حدود الهی تجاوز نکند. «و لا تطغوا» در دنیای امروز، نیز وظیفه‌ی ما مسلمانان پایداری در است. پایداری بر پایه‌ی ؛ نه فقط لسانی. مقاومت و تسلیم نشدن در مقابل دشمنان داخلی و خارجی کشورمان نمونه‌ی بارزی از همین پایداری است. این میسر نمی‌شود مگر با همبستگی و اعتماد و اعتقاد به خدایی که در همه‌ی احوال و در همه‌ی امور به اعمال و رفتار ما آگاه و بینا است. «انه بما تعملون بصیر» 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan