#نکته_ی_روز ❤️
♡ فقر چیزی است که همه جا سر میکشد،
فقر گرسنگی نیست،
عریانی هم نیست،
فقر چیزی را نداشتن است..
ولی آن چیز پول نیست،
طلا و غذا هم نیست....
فقر همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته یک کتاب فروشی می نشیند!
فقر تیغه های برنده ماشین بازیافت است، که روزنامه های برگشتی را خورد میکند...
فقر کتیبه سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند!
فقر پوست موزی است که از پنجره ماشین به خیابان انداخته می شود!
فقر همه جا سر میکشد،
فقر شب را بی غذا سر کردن نیست،
فقر روز را بی اندیشه سر کردن است...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پاسخ_اعضا ❤️
سلام خدمت ادمین محترم ودوستان گروه اون خانم بارداری که گفتن کم حوصله شدن واحتمال میدن افسرده شده باشن .
دوست عزیز اگه حالت افسردگی داری به هیچ عنوان تحت عمل سزارین قرار نگیر حتی با پزشک متخصصت صحبت کن همینو میگه چون عمل سزارین به خاطر موادبی هوشی بدن سردتر میشه وکسانی که حالت های افسردگی یا افسرده هستن در این شرایط حال روحی روانی بدتری پیدا میکنن الان در شرایط کنونی شما هیچ دارو یا مواد غذایی گرمی توصیه نمیشه چون در این حالت گرمی واردبدن بچه میشه وبا زردی به دنیا میاد شما میتونین بیشتر از افتاب استفاده کنید تا ویتامین دی به بدنت برسه
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام بر اون خانمیکه ۲۷ ساله زندگی سختی کرده و دوتا پسر گل ۲۶ ساله و ۲۰ ساله داره هزار افرین و احسنت برشما که زندگی رو با صبر و تحمل و گذشت بلاخره درستش کردید خانم های دیگه از شما یاد بگیرند و زود تا چیزی میشه طلاق نگیرند اگه این خانم طلاق میگرفت هر چند حقش هم باشد ولی خب علاوه بر اواه گی خودش و پسراش و گرفتاری بیشتر ، همسرش هم شاید سر راه نمیومد و درست نمیشد ولی ایشان با صبر و تحمل و گذشت و سازش حلش کرد باز هم احسنت بر شما
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام.درمورد خانومی که دیرازدواج کردند ومیخواند بچه داربشند و پزشکان روش ivf رو پیشنهاد دادند. دوست عزیز منم کلینیک ناباروری مراجعه کردم روش ivfرو پیشنهاد دادند بهم. البته من سنم بالا نبود مشکلم چیزدیگه ای بود. ولی منو شوهرم هردو به طب سنتی مراجعه کردیم اونجا چندتاراهکاربه ما دادند. اول اینکه اصلاح مزاج انجام دادند برای هردومون .من حجامت عام و شوهرم هم عام وهم کمر انجام دادند. برای خودم ده جلسه بادکش رحم و تخمدان انجام دادند. ودرکناراینها گفتند هردو انگشتر فیروزه نیشابوری که روش ایه رب لاتذرنی فردا وانت خیر الوارثین حک شده باشه دستمون کنیم.وهردو هرشب نمازاستغفار بخونیم .(نمازاستغفار: دورکعت بعدازحمدوتوحید ۱۵مرتبه استغفرالله. دررکوع بعدازذکر رکوع ۱۰مرتبه استغفرالله.بعداز رکوع ۱۰مرتبه استغفرالله. بعدازذکر سجده ۱۰مرتبه .بین دو سجده ۱۰مرتبه. در سجده دوم بعدازذکرسجده ۱۰مرتبه.بعدازسجده دوم ۱۰مرتبه. ودر رکعت دوم هم به همین صورت .خوانده میشود که جمعا درهررکعت ۷۵بار استغفار گفته میشه. وبه مدت ۴۰شب نمازامام زمان خوانده شود حتی درزمان عادت هم باید به کسی بگید بخونه مثل خواهریاما در یاشوهرتون که ۴۰شب پشت سرهم باشه.درکنارهمه اینها مابه یه پزشک زنان حاذق که در اصفهان هست هم مراجعه کردیم وخداروشکر با انجام همه این کارها باهم بعدازسه ماه باردار شدم. امیدوارم شماهم بااین روشها بارداربشید. ونیاز به ,ivf نداشته باشید
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام و وقت بخیر درمورد خانمی که دنبال جایی بودن انگلیسی یاد بگیرن
من یکسال و نیم هست که با دوره های زبان آفلاین دانشگاه ادیان و مذاهب قم به صورت مجازی از پایه اموزش زبان رو شروع کردم و الان به مرحله ای رسیدم که تو دوره های تخصصی ترجمه و TTc شرکت کردم و میخوام آزمون تولیمو هم شرکت کنم
بسیار عالی هست با اساتید مجرب و اساتید پشتیبان عالی
اگه میخوان باهام در ارتباط باشن برا راهنمایی بیشتر
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام
در رابطه با خانمی که گفتن شوهرش متوجه مسائل قدیمی شدن
شما خودتون اشتباه کردید،نباید از اول اعتماد می کردید،رابطه های مجازی به هیچ جا نمیرسه.فقط شده پر از آدمای سود جو،و از طرفی الان همه گرگ شدن و میخوان با روحیه و زندگی یک دختر بازی کنن
شما نباید دل میبستید چون این رابطه ها پایان خوشی نداره
بشینید با شوهرتون حرف بزنید اگر حرف زدید بیشتر حرف بزنید متقاعد کنیدش که تقصیر شما نیست
بهش بگید الان که من زن تو هستم مشکل چیه دیگه
الان که باهاش در ارتباط نیستم چرا میخوای زندگیمونو خراب کنی
انشاالله که مشکلتون حل بشه
❤️❤️❤️❤️❤️
خانمی که گفتن میخوان چادرسرکنن ولی نمیذارن
ناراحت نشید ولی باید بگم فرهنگشون پایینه،توی این دوره زمونه هیچکس چادرسرنمیکنه واقعا شما احسنت داری،شمامستقل شدی زندگیه خودته به کسی مربوط نیست
بهشون بگید که هرجوری که خودم دوست داشته باشم زندگی میکنم،اونا نباید برای شما تصمیم بگیرن
چادرسرنکردن مدرن وباکلاس بودن نیست
واقعامتاسفم برای کسانی که انقد طرزفکرشون خرابه😒
❤️❤️❤️❤️
سلام الناز هستم
خانمی ک گفتن میخان زبان یاد بگیرن ..
عزیزم منم دوست داشتم زبان یاد بگیرم ولی متاسفانه نتونسم برم بخاطر مسیر و این حرفا...
داداشم ی چیزی پیدا کرد ۹۰ قسمت بود مکالمه هست و خیلی عالی اموزش میده و توی ذهن میمونه .. اگر خواستید ایدی من رو از ادمین بگیرید تا بهتون بدم خیلی عالیه!!!
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_چهارم بوی چادر نمازش بدجور مدهوشم کرد چشمهامو بستم و تو خیالاتم زیبا رو تصور کردم بعد از اینک
#بخش_پنجم
می خواستم از مصطفی در مورد زیبا بپرسم اما لحظه آخر پشیمون شدم انگار کسی مانعم می شد
گویا تسخیر شده بودم شاید هم غیرتم اجازه نمی داد
شامو که خوردم بلند شدم تا ظرف هارو بشورم که مصطفی مانع شد وقتی دیدم زورم بهش نمیرسه به سمت میز کارم راهی شدم و
ساعتی دیگر پشت میز نشستم
و بعد راهی خونه شدم
از اینکه نتونسته بودم با زیبا حرف بزنم کلافه بودم من حتی اسم و فامیل و محل زندگیشو هم
نمی دونستم
شب با فکر اینکه تعقیبش کنم
خوابم برد
روز بعد گوشه ای ایستادم تا زیبا از کارگاه بیرون بره می خواستم هرطور بود محل زندگیشو پیدا کنم..
همین که از کارگاه زد بیرون دنبالش راه افتادم و ازش فاصله گرفتم نمی خواستم ببینه که من تعقیبش می کنم از اینکه تا حالا اون منوتعقیب می کرد و حالا من اونو خنده ام گرفت
تصمیم داشتم ننه رو بفرستم دم خونشون تا باهاش حرف بزنه از این موش و گربه بازی ها خسته شده بودم..
آخرین ایستگاه مترو پیاده شدیم و سپس سوار اتوبوس شد و منم پشت سرش ولی مراقب بودم یه موقع منو نبینه... چشمم بهش بود که گمش نکنم
جایی که پیاده شد به نظرم آخر دنیا بود! حتی محله ما که پایین ترین نقطه شهر بود در برابرش پادشاه بود یه لحظه دلم سوخت تو دلم گفتم اینجا دیگه کجاست اصلا آدم وجود نداشت..!
زیبا راه افتاد به سمت یک سه راهی رفت و منم پشت سرش، تا اینکه رفت داخل یک کوچه و اون کوچه ختم شد به یک کوچه دیگه و همینطور کوچه پس کوچه های تنگ و تاریک و خلوت اصلا یک نفر آدم هم نبود.. تا آخر پیچید تو یه کوچه منم پشت سرش اما نفهمیدم تو کدوم خونه رفت خونه که چه عرض کنم چندتا خرابه با دیوارهای کاهگلی و خونه های ویرون و شیشه های شکسته انگار سالهاست کسی اونجا زندگی
نمی کرد هاج و واج مونده بودم مگه آدم هم می تونست اینجا زندگی کنه..!
همون موقع یه پیرمرد رو دیدم به نظرم خیلی عجیب و غریب می اومد ازش پرسیدم این خانم که اومد تو کوچه تو کدوم خونه رفت برای امر خیر می پرسم
پیرمرد گفت من ساعت هاس اینجا ایستادم کدوم خانوم کسی داخل کوچه نیومد با سر در گمی و تعجب نگاهش کردم و با ناباوری کوچه رو بررسی می کردم شاید اثری از زیبا پیدا کنم اما احساس می کردم اینجا هیچ آدمی زندگی نمی کنه...
از همون مسیری که اومدم برگشتم تا به خونه برم اما هنوز به سر کوچه نرسیدم
برگشتم تا یکبار دیگه نگاه کنم
که دیدم اون پیرمرد نبود
ترس تمام وجودم را گرفته بود انقدر رفتم و رفتم تا تونستم به ایستگاه اتوبوس برسم احساس
می کردم مسیر موقع آمدن کمتر بود و الان دو برابر شده بود
یه لحظه حس کردم موقع آمدن یه جور دیگه بود و همه چیز یه شکل دیگه و الان یه جور دیگه و متفاوت..!!
سوار اتوبوس شدم ....
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#داستان_زندگی_اعضا ❤️
♡ سلام ادمین
امروز اومدم منم داستان زندگیمو بگم، من ۲۳ سالمه ۹ سالم که بود منو عقد کردن البته تو روستا بودم و اونجا همین مدلی رسم بود کسی سنش از این بالاتر میرفت ترشیده به حساب میومد یا اکثرا کسایی از این سن رد میکردن و مجرد میموندن که مشکلی داشتن، نه خوشحال بودم نه ناراحت از اینکه ازدواج کردم فقط حس اینو داشتم که از یه مرحله سخت عبور کردم یه حس خلاصی....
از همون اول با بچه های اول روستا فرق میکردم اینو من نمیگفتم بقیه میگفتن طرز صحبت کردنم علاقم به درس و هنر و رفتنم از اون روستا...
با ازدواجم همه این آرزوها به محال تبدیل شد، خیلی سعی کردم جلوشو بگیرم اما فایده ای نداشت بالاخره ۱۱ سالم شد و من رفتم سر خونه و زندگی خودم دیگه سعی کرده بودم با شرایط کنار بیام و زندگیمو بکنم.
شوهرم پسر عموم بود و وضعیت مالی خوبی داشتیم خودمم در کنارش تو خونه آرایشگری میکردم یه زندگی آروم و بی سروصدا و بی هیجان داشتم فقط روزا رو میگذروندم، شوهرمم هراز چند گاهی میرفت پیش گله گوسفند و تا یک هفته نمیومد دیگه عادت کرده بودم به همین شرایط...
از یک طرف مادر و پدرم زندگی خوبی نداشتن و یک سره در حال کتک کاری بودن دلمم پیش اونا بود و هرکاری میکردم فایده نداشت، هرروز سر یه برنامه ای مادرم یا دستش شکسته بود یا سرش.
چند وقت بعد فهمیدم خواهرمو دادن به برادرشوهرم دنیا رو سرم خراب شد، نمیتونستم بگم من زندگی خوبی ندارم یعنی به هیچکس نگفته بودم چون میگفتمم فرقی نداشت مهم نبود ولی برام این همه عجله مادرم جالب بود.
زندگی خوبی نداشتم از یه طرف شوهرم بد دل بود از یه طرف هم خسیس بود حتی بهم اجازه اینکه برم خونه مادرمو نداشتم...
۶ ماه از عروسیم گذشته بود که من باردار شدم راستش خوشحال شدم گفتم زندگیم روحیه میگیره که بدتر شد میگفت اگه دختر باشه باید بری از این خونه و از این حرفا.. کل بارداریم با گریه گذشت حتی سونوگرافی منو تا شهر نبرد که ببینم بچم سالمه یا نه...
روز زایمانم رسید انقدر استرس داشتم که اصلا درد زایمانو نفهمیدم، بچم که به دنیا اومد حتی سالم بودنش واسم مهم نبود فقط جنسیتش مهم بود که گفتن دختره. خلاصه تا ۱ سال میزد تو سرم هر شبم با گریه صبح میشد، تو این شرایط فهمیدم مادرم طلاق گرفته و رفته شهر... دیگه دنیا رو سرم خراب شد، شوهرم اخلاقش بدتر شد که مادرت درست نبوده و باید قطع رابطه کنی..
من الان ۸ ساله مادرمو ندیدم دلم براش تنگ شده میاد روستا میره خونه خواهرم ولی من حتی اجازه ندارم از پشت پنجره نگاش کنم
روزام داره خیلی سخت میگذره میخواستم بهتون بگم که دست از علایق و آرزوهاتون برندارین که بشین مثل من تن به هر خواسته ای ندین، من الان دوتا دختر دارم و فقط منتظرم دوباره باردار بشم که پسر باشه من تا حالا شمال رو ندیدم تنها جایی که دیدم همین روستای خودمونه هیچ مسافرتی نرفتم هیچ لذتی نبردم...
مادرمونم مارو زود عروس کرد که خودش بتونه طلاقشو بگیره و با خیالت راحت بره ولی ما اینجا سوختیم... من فقط یبار شانس زندگی داشتم که اونم اینطوری داره میگذره... ممنون که به حرفام گوش کردین.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا ❤️
سلام میشه لطف کنیدپیام منوبذارید عزیزمن میخواستم آزمون استخدامی آموزش پرورش شرکت کنم فرصتم کمه برا درس خوندن ازدوستان عزیزمیخوام کسی که قبول شده راهنماییم کنه چی بخونم ممنون میشم انشالله عاقبت بخیربشید
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام می شه منم راهنمایی کنید
ما حشراتی به اسم کک داریم شدید منو می خورن تابستون ها آرزو به دلم یه خواب راحت داشته باشم . چی کار کنم منو نخورن
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خسته نباشید ممنونم واقعا از کانال خوبتون راستش من مشکل خیلی بزرگی دارم که خیلی عذاب وجدان کنارش دارم لطفا راهنماییم کنین راستش من مشکلم به خاطر خودمه خوشمنمیاد از این اخلاقم که دست خودم نیست من دوست ندارم غیبت کنم دوست دارم نمازهام و سر وقت بخونم خیلی خیلی دوست دارم ادم خوبی باشم متاسفانه از نظر غیبت کردن وقتی کسی باهام غیبت میکنه منم دست خودم نیست همراهیش میکنم میشینم غیبت میکنم شاید طرف دیگ بشینه پیش من غیبت همینیو که داشتیم باهم غیبت میکردیم بکنه دوباره من حق بااین میدم و مشغول غیبت کردن میشم نمازای صبحم اکثریت خواب میوفتم ولی اگ قرار باشه ۴صبح جایی برم کاری داشته باشم اگه ساعت ۳نصف شبم خوابیده باشم بیدار میشم از خودم بدم میاد نمیدونم چکار کنم که این اخلاق خیلی خیلی بد من خوب بشه دلم میخاد همون موقعی که گوشیمزنگ.خورد برا نماز صبح زود پاشم دوست دارم وقتی کسی نشست پیشم خواست غیبت کنه من از کنارش برم بخدا بگید چیکار کنم نصف عمرم بااین کارام به فنا رفت من همیشه خودم رو به خاطر این اخلاقام گناه دارر ترین زن دنیا میدونم چیکار کنم که صبح از اشتیاق نماز صبح سریع خودم بیدار شم چیکار کنم غیبت نکنم بخدا کمکم کنین مطمئنم خدا هم منو با این کارام دوست نداره😣
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام دوستان عزیز
یه مشکلی دارم اینکه صورتم خیلی لاغره مثلثی شکله شوهرم همش ایراد میگیره میگه چرا صورتت لاغره خوشگل نیستی 😭از شما باتجربه ها تمنا دارم اگه راهکاری .کرمی .دارویی یا هر چیزی که واقعا اثر بذاره و تجربه کردید بهم بگید ممنون از همگی
ایدی ادمین 👇🏻🌹
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام میشه لطف کنیدپیام منوبذارید عزیزمن میخواستم آزمون استخدامی آموزش پرورش شرکت کنم
#پاسخ_اعضا ❤️
سلام درجواب خواهرعزیزی که برای نمازوترک گناه غیبت مشکل داشتن
خواهرگلم شماسعی کنیدنمازاول وقت روسرلوحه زندگیتون قراربدیدباکسانی معاشرت کن که اهل نمازهستن و باکسانی که اهل غیبت هستن روابطت روقطع کن اگه ازاقوام هستن وموظف به صله ارحام هستی صله ارحامت روزمانش روآنقدرکوتاه کن که فرصت غیبت ازشخصی رونداشته باشی(مثلا تلفنی احوالشان روبپرس) برعیوب خودت زوم شووعیوب دیگران روازذهن خودت پاک کن وبه عیوب خودت سرگرم شو ودررفع آنهاتلاش کن ودقت کن غیبت کردن باعث میشه شماازدیددیگران خارشویداحادیث غیبت روبنویس ودراتاقت نصب کن همچنین حتمابرای دنیا وآخرتت برنامه ریزی داشته باش تاوقت نداشته باشی به عیوب دیگران فکرکنی موفق وسربلندباشید
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در مورد اون خانمیکه مشکل غیبت و نماز صبح داره عرض کنم یه کتاب سه دقیقه در قیامت هست که حتما بخونیش تا متوجه بشید که کاراهای خوب اون اقا در اثر غیبت از بین میرفت. راجب غیبت و اثرات منفی ان کتابهایی در این رابطه مطالعه کنید .احادیث مربوط به غیبت رو مطالعه کنید. سخنرانیهای بزرگان و علما راجب غیبت رو گوش کنید. یکی از علتهای قضا شدن نماز صبح این است که در روز گناه میکنیم و لذا توفیق از دست میره در جایی دیدم و خوندم که اگه کسی یه بار نماز صبحش قضا بشه تایکسال گرفتاره .روزی کسی که نماز صبحش قضا میشه تنگ میشه .اگه تمام دنیا رو بدی در مقابل یه نماز صبح که قضا شده کافی نیست. شما باز در مورد اهمیت نماز صبح راجبش مطالعه کن و سخنرانیهای بزرگان و علما رو گوش کنید
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام در مورد خانمی که دوست ندارن غیبت کنن
عزیزم شما میتونی اگه اینستا داری پیج taranom-is را دنبال کنی استاد اخلاق که این پیج را اداره میکنن دقیقا دارن روی بحث تقوا کار میکنن و راه حل برای غیبت نکردن هم دارن همه عزیزانی که اینستا دارن این پیج را بهشون توصیه میکنم من خودم مدیون این استاد عزیز هستم❤️
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام
خانمی که کک میگزدشون یه گیاهی به اسم کلپوره هست که از عطاری میتونن تهیه کنن و اون رو با اب بخیسونند و عصارشو به لباس خوابشون بزنن همچنین میتونن به بدن و صورتشون بزنن و کک به اطرافشون نمیاد
یا میتونن یه گلدون نعنا کنار رخت خوابشون بزارن که شب ها مورد حجوم کک قرار نگیرند.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در جواب اون عزیزی هم که کک دارن باید بگم تنها راهش سم پاشی خونه هست ازاون سم هایی بگیرید که به صورت ی هفته هر روز میزنید بعد یک هفته کلا از بین میرن
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
برای اینکه کک نیش نزنن
جاهایی که نیش زده رو روغن نعنا بمالید
وقتی که میخواید برای چندساعت بیرون برید روفرشاتون نمک بریزید
هم از سم فروشی سم کک بگیرید
اینا تا اخرجواب نمیدن،روی بعضی از ادم ها زهردارن و بازم سراغشون میاد
هربار که کک نیش زداین کارهارو انجام بدید
تازه میتونید پمادترموراب هم جای دونه هاش بزنید
❤️❤️❤️❤️❤️
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_پنجم می خواستم از مصطفی در مورد زیبا بپرسم اما لحظه آخر پشیمون شدم انگار کسی مانعم می شد گویا
#بخش_ششم
سوار شدم و راهی خونه
اتوبوس خالی بود
یه حس عجیبی داشتم به نظرم همه چیز عجیب بود...
وقتی رسیدم خونه ننه نگرانم شده بود منم جریان رو براش گفتم و قرار شد فردا باهم بریم اونجا تا ننه در خونه ها رو بزنه و از زیبا پرس وجو کنه ننه بهم امیدواری داد که زیبا رو پیدا
می کنه.
روز بعد به محض اینکه از سرکار اومدم تاکسی اسی رو قرض گرفتم و ننه رو نشوندم توش و راهی شدم.
با شرایط ننه و پادردش نمی تونستم با مترو و اتوبوس ببرمش
وقتی رسیدم هرچی چشم انداختم ایستگاه اتوبوسی ندیدم
احساس می کردم گم شده بودم اونجا بیابون برهوت بود پشه هم پر نمی زد!!
چشمم به چند تا سگ افتاد
چشم هامو بستم تا تجسم کنم و همون مسیر دیشبو رفتم، هنوز چند متری بیشتر نرفته بودم که یک مرد رو دیدم ازش پرسیدم سه راهی که نزدیک ایستگاه اتوبوس با تعجب گفت اینجا ایستگاه اتوبوس نداره دیگه چیزی نگفتم و تشکر کردم، با تعجب نگاهش می کردم همه جا رو مه پوشانده بود و مرد در مه ناپدید شد..
چون کوچه پس کوچه زیاد بود ننه رو سوار ویلچر کردم و ماشینو پارک کردم و راهی اون کوچه های تنگ و تاریک شدیم ولی وقتی رسیدیم هیچ خونه و حتی ویرانه ای نبود! داشتم دیوانه می شدم...
سریع مسیر رو برگشتم و سوار ماشین اسی شدیم، با سرعت رانندگی می کردم ننه ترسیده بود و زیر لب ذکر میخوند..
حال من از اون هم بدتر بود، صحنه هایی که امروز دیدم برایم غیر قابل باور بود
وقتی رسیدیم ننه با ترحم نگاهم کرد و گفت عیب نداره ننه خیالاتی شدی...
ماشین اسی رو دادم و رفتم داخل دقیقا یادم بود همون مسیر بود همون کوچه و پس کوچه های تنگ و تاریک اما نه از ایستگاه اتوبوس خبری بود و نه از اون خانه های ویران همه جا زمین خالی.. دستهامو حائل گوش هام کردم و سعی کردم به هیچ چیز فکر نکنم
چند روزی گذشت و من مدام با خودم درگیر بودم، زیبا چند روزی بود نیومده بود و من هم
نمی خواستم تو محل کار حرفی بزنم....
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام میشه لطف کنیدپیام منوبذارید عزیزمن میخواستم آزمون استخدامی آموزش پرورش شرکت کنم
#پاسخ_اعضا ❤️
سلام درجواب خانمی که گفته بودن صورتشون مثلثی ولاغرهست
هفته ای سه چهار بار املت تخم مرغ و گوجه بخورید صورتتون راپر میکنه ،یه خورده زمان بر هست ولی جواب میده
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خسته نباشید در مورد اون خانمی که گفتن صورتش خیلی لاغر ه شما میتونی قرص جوشان ویتامین سی رو از داروخانه بگیری یک روز در میون استفاده کنی به یک ماه نکشیده خودتون متوجه میشین که صورتت پر شده من در کنار رژیم لاغری که میگیرم از این قرص استفاده میکنم که صورتم لاغر نشه بعد از اینکه نتیجه گرفتی دو سه روزی یه دونه قرص جوشان استفاده کن هفته ای دو دونه
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام درجواب اون خانم که صورتش لاغره دختر دایی بنده هم صورتش خیلی خیلی لاغر بود رفت پیش دکتر از چربی روی ران پاهاش درآورده زده ب صورتش فوق العاده شده هزینش هم ۳ میلیون شده روی ران پاهاش هم حتی ی بخیه هم نخورده نگران نباشید راهکار داره با دکتر مشورت کنید....
موفق باشید
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام در جواب دوستی که صورتشون لاغر عزیزم خیلی خوبه سعی میکنی زیباتر باشی خانمی باید به خودت برسی اما این مدل حرف زدن همسرت صحیح نیست بگو از روز اول منو همین طوری دیدی پسندیدی اون موقع باید فکر میکردی چرا اینجوریه نمی تونم که تغییر بدم خیلیم حساس بگو برام خرج کن تزریق چربی خیلی خوبه اما جای مطمعن که هزینش ۵ تومن ایناس و تغییر زاویه صورت که اونم ۱۳میلیون روش خانگی ماساژ با روغن خراطین و ویتامین ای سوراخ کن بزن رو پوستت آب و مایعات و پروتئین بخور که پوستت پر شه ولی تاثیرش کم و زمان بره اجازه نده کسی ازت ایراد بگیره اعتماد به نفستو بیاره پایین بگو گل بی عیب خداست من به اندازه کافی محسنات زیبای دارم مگه خودش خیلی کامل عالی😒
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در مورد خانمی که صورتشون لاغره خواستم بگم روغن خراطین برای حجیم و تو پر شدن عالیه ،البته روغن اصل بخرین ،چند بار که استفاده کنین صورت رو تو پر میکنه
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام در مورد خانمی که گفتن صورتشون لاغره ،عزیزم من دخترمو بردم دکتر طب سنتی گفت که انجیر خشک رو خیس بدم توی عرق یونجه ، روزی ۳ تا، قبل هر غذا یه دونه بخوره صورتش قشنگ لپ انداخت 😊 شما هم بخور ان شاالله صورتت پر شه 🥰
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام ، دخترخانمی که گفتن صورتشان جوش میزنم و قرمز رنگ است
من ۱۷سالمه و تا قبل عید صورتم مثل شما بود
و همه راه حل هارو امتحان کردم ولی جواب نداد
تا اینکه قرص (راکوتان) به پیشنهاد دکتر مصرف میکنم
ولی چند تا نکته است که باید بگم:
قرص راکوتان نسبت به بقیه قرص ها ضرر بیشتری داره
قیمت حدودا بالایی داره البته ارزون تر هم هستش ولی اونا زیاد جواب نمیدن
ولی مطمئنم اگه استفاده کنید حتما جواب میگیرید
نگران ضرر هم نباشید چون شما میگید که خیلی جوش دارید و هیچ راهی جواب نداده
پس حتما قرص راکوتان رو مصرف کنید
شاید تو شهر شما این قرص را بدون نسخه ندهد
اگه اینطور بود بگید یه دکتر براتون بنویسه
و نکته دیگه ای هم که شما نباید حداقل تا ۵ماه این قرص رو قطع کنید وگرنه دوباره جوش میزنید
من از فروردین ماه دارم استفاده میکنم خیلی خوب بود صورتم خیلی بهتر شده
فقط این که دکتر به من گفت که اکه بعد از ۷۰ تا قرص که مصرف کردی باید به صورتت رسیدگی کنی تا برنگردد
امیدوارم که براتون مفید باشه و نتیجه بگیری عزیزم🌹
#ادمین :با تجویز #پزشک ❌❌
❤️❤️❤️❤️
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا ❤️
#پرسش
♡ من ۶ ماهه که ازدواج کردم و مشکلم اینه که ما با خانواده همسرم تو یه ساختمون زندگی میکنیم اونا هیچ بی احترامی به من تا حالا نکردن و خیلی هم به من محبت دارن و مشکل من دقیقا سر همین محبت زیادیشونه، من تازه ازدواج کردم دوس دارم واسه شوهرم غذا درست کنم دوتایی بشینیم بخوریم ولی اونا نمیزارن یا واسمون غذا میفرستن یا میگن بیاید پیش ما غذا بخورید، از طرفی هم همسرم میگه چندبارم تو غذا درست کن من هربار اینکارو انجام دادم و رفتیم پیش اونا خوردیم، من دوس دارم واسه شوهرم و خودم هر روز و هر وعده غذا درست کنم و دوتایی باهم بخوریم اما از محبت زیاد و افراطیشون این اجازه رو نمیدن
همسرم هم هیچ مشکلی با این موضوع نداره یا مثلا من دوس دارم خودم برم واسه خونم خرید کنم اما اونا اجازه نمیدن (البته بعضی چیزا)
اونا اکثرا غذاهای معمولی میخورن من میخوام یه غذایی که گوشت داشته باشه و مقوی باشه درست کنم مجبورم واسه پنج نفره درست کنم و همش استرس اینو دارم که نکنه غذام خوب درنیاد
واقعا آرزوی اینکه فقط یه روز زندگی دونفره رو تجربه کنم مونده رو دلم
لطفا راهنماییم کنین که چجوری این موضوعو باهاشون محترمانه درمیون بزارم.
خود اونا باید اینو بدونن که ما تازه عروس دامادیم بزارن به حال خودمون باشیم ولی فکر میکنن که دارن محبت میکنن در صورتی که واقعا منو عصبی میکنن و بارها شده من با شوهرم سر این مسئله سر سنگین شدم میترسم دیگه نتونم طاقت بیارم و زندگیم با شوهرم بهم بخوره چون شوهرم با این مسئله مشکلی نداره
من دوس دارم هفته ای یبار برم مثل مهمون دور هم باشیم و برگردم، خیلی وقتا من قیافه درست حسابی ندارم یا بی حالم حال ندارم هر روز به خودم برسم و آرایش کنم و لباسای سخت مجبورم بپوشم که واقعا تو این هوای تابستون واسم عذاب آوره
از اینکه هر روز باید برم پیششون واقعا خسته شدم و تازگیا تحملش خیلی خیلی واسم سخت شده
مثلا من خیلی وقتا به هر دلیلی حال ندارم برم پیششون اما شوهرم میگه زشته بیا بریم زود میایم یا مثلا تکلیفمو نمیدونم الان غذا بپزم یا نه، یهو میبینی من واسه همه غذا درست کردم اونا هم درست کردن
یا اینکه من میگم فردا میخوام فلان چیزو درست کنم مادرشوهرم برمیگرده میگه نه اون الان مزه نمیده یه غذای دیگه رو میگه که درست کنیم
من دوس دارم مستقل باشم خواهشا راهنماییم کنین.
ایدی ادمین 👇🏻🌹
@habibam1399
#پرسش_اعضا ❤️
سلام خدمت ادمین عزیز خواستم بدونم اون خانمی که گفتن بدای بچه دار شدن بهشون پیشنهاد ivfشده بود وایشون انجام ندادن وبه طب سنتی ونماز استغفار وحجامت وخانم دکتر حاذق مراجعه کردن میتونن آدرس اون طبیب وخانم دکتر را برای من بفرستن
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام، در مورد اون خانمی که دوره زبان دانشگاه مذاهب قم شرکت کرده میشه بیشتر راهنمایی کنن. چطوری باید ثبت نام کنیم?ادرس سایت یا تلفن رو لطفا به بقیه بگن🙏
❤️❤️❤️❤️
ببخشید میشه برای کار تایپیست یک سایت معتبر بهم معرفی کنید بذارید در کانال واقعا احتیاج هست
❤️❤️❤️❤️
سلام خدمت آدمین محترم و دوستان عزیز من یک دختر سیزده ساله دارم که چند ماه پیش پریود شد حالا این ماه که پریود شد خونریزیش حدود ده روزه که قطع نمیشه زیاد هم نیست لطفاً راهنمایی کنید چکار کنم چون راضی نمیشه بره دکتر
❤️❤️❤️❤️
سلام حالتون خوبه
من مهتابم و 15 سالم هست
مشکلی که دارم انتخاب رشتم هستش
راستش من بین رشته تجربی و انسانی موندم که کدوم رشته رو انتخاب کنم 😕 من نمراتم خیلی خوبه و همه اقوام و آشناها و دوستان بهم میگن که برم رشته تجربی بخاطر نمراتم ولی مامانم میگه که هر رشته ای که واقعن بهش علاقه داریو برو و من خودمم علاقه ای به تجربی ندارم و دوست دارم برم انسانی و در آینده یه معلم خوب بشم اما از یه طرف از حرفا و نظرات دیگران تحت فشارم و از یه طرف دیگه ام بخاطر فکرایه خودم (اینکه مامان منم تو دوران انتخاب رشتش رفته انسانی و دوست داشته معلم بشه اما نتونسته به خواستش برسه) و منم همش فکر میکنم که نکنه منم مثل مامانم شم و نتونم به اونجایی میخام برسم و دیگران منو مسخره کنن و بگن ماکه گفتیم چرا نرفتی تجربی 😒😐
همه دوستام تو انتخاب رشته شون مصمم هستن و واقعن میدونن که چه رشته ای برن اما من موندم و خیلی ناراحتم و با این همه حرف و فکر و خیال نمیدونم چیکار کنم 😔🥀
ازتون خواهش میکنم راهنماییم کنید که واقعن باید چیکار کنم 😕به حرف چه کسی گوش کنم و چه رشته ای برم که پشیمون نشم و کسی مسخرم نکنه🙁
ایدی ادمین 👇🏻🌹
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️ #پرسش ♡ من ۶ ماهه که ازدواج کردم و مشکلم اینه که ما با خانواده همسرم تو یه ساختمو
#پاسخ_اعضا ❤️
در مورد اون عزیزی که دلش میخواد زندگی مستقل باشه
بهتره با همسرش صحبت کنه و با هم پیش یه مشاور برن
منم همین مشکل رو داشتم حتی بدتر
یهو تو خلوت خودمون بودیم که درو باز میکردن میومدن خونمون و...
بعد که رفتیم مشاوره
مشاورها شدیدا اصرار داشتن که خونمون رو ازشون دور کنیم
که چون برای ما از نظر مالی مقدور نبود فقط درب ورودی هامون رو جداکردیم
و رفت و آمدمون رو کمتر کردیم
ولی خیلی بهتر از قبله
❤️❤️❤️❤️
سلام خدمت دوست عزیزی که مدام سرگیجه و حالت تهوع و... دارند
مادر من هم مثل شما هستش
یعنی حداقل یک بار در هفته سرگیجه و حالت تهوع داره
چند روز پیش ویزیت یک دکتر متخصص گوش شدند
و نوار گوش گرفتن و متوجه شدیم که (مینیرگوش)آسیب دیده.
دکتر بهشون قرص دادن که تا ۲ماه مصرف کنند ..
پس شما هم حتما ویزیت یک دکتر متخصص گوش برو
انشالله حالت بهتر بشه عزیزم🌹
❤️❤️❤️❤️❤️
در جواب خانومی که خانواده همسرشان زیادی محبت می کنن و استقلال شون رو گرفتن
به نظرم شما اول باید همسرتون رو متقاعد کنید. دلیل نمیشه چون ایشون مشکل ندارن به مشکل شما توجه نکنن. بهشون بگید اگه همین برنامه با خونواده من اجرا می شد خودت راحت بودی؟ ( حالا به هر دلیل موجه یا غیرموجهی از نظر من_یعنی خودتون_ ). یا مسئله رو عام تر کنید. بگید اگر مسئله ای باشه که منو اذیت نمی کنه و تو رو اذیت میکنه، اگر من بهش بی تفاوت باشم خوبه؟
بعد با همکاری و هماهنگی همدیگه رفت و آمدها رو کم کنید. حالا هفته ای یه دفعه رو هم نگید، یهو فیتیله رو نکشید پایین. اگر اکراه همسرتون زیاده یا سخته شونه یا ممکنه مشکل بین خونواده ها پیش بیاد از روزی یه وعده شروع کنید بعد یه روز درمیون و بعد کم کم تا هفته ای دو دفعه برسونید. اگر خیییییلی خوب پیش رفتید یه دفعه.
سیاست به خرج بدید. مثلاً اگر برنامه خاصی دارید یه مدت که میگذره بگید روزهایی که فلان برنامه رو دارم واقعا برام سخته. اون روزا رو نریم. مثلاً کلاسی میرسد یا جایی فعالیت دارید یا ورزشی می کنید. حتی اگر لازمه و براتون مقدوره این فعالیت ها رو شروع کنید و بعد به بهانه اینها کم رفتن تون رو بیشتر کنید.
یادتون باشه اصل کم رفتن و اینکه اذیت میشید و لزوم همراهی رو شوهر تون بپذیره و بعد برای پیشروی سنگر به سنگر😉 از این روش هم استفاده کنید. خیلی نرم و با صبببر و حوصله.
چون با این روند بچه دار بشید احتمالا بیشتر به مشکل می خورید برای تنظیم زندگیتون.
❤️❤️❤️❤️
دوستی که میخوان صورتشون پربشه بایدبگم خیلی ازپیشنهادها باعث چاقی بدن هم میشه وتناسب اندام روازبین میبره برا تپل شدن صورت وشادابی پوست اول ازهمه زودخوابیدن خیلی مهمه و بعدش ورزش صورت یعنی ماساژ دادن آروم صورت باروغن کنجدیاروغن ماهی وقرص ویتامینEوروزی چندبارلپ هاروپربادکردن مثل زمانی که بادکنک بادمیکنیدوماسک خیاررنده ریزیاآب خیار(باپوست)خوردن هفته ای یه دونه قرص ویتامینEویک روزدرمیون قرص امگا3وروزانه قرص مولتی ویتامین وخوردن چندتادونه تخمه آفتابگردون نهایتا20تادونه و6.7تابادوم درختی وبادوم زمینی یاآجیل سویاو یکی دوتاگردو باعث افزایش پروزسترون و استروژن (هورمون زنان)میشه که علاوه برتپل شدن صورت وباسن وسینه چروک وافتادگی پوست روازبین میبره وواقعاتاثیرداره حتماامتحان کنیدونتیجه بگیریدبیشتراز مقدارگفته شده باعث اضافه وزن کل بدن میشه..التماس دعاااااا❤️❤️
❤️❤️❤️❤️
سلام
خانمی که توی خونشون کک افتاده ،😁
اتفاقا ما هم ۸_۷ هفته پیش مبتلا شده بودیم ، اگه شما هم رعایت کنید توی ۱ هفته یا کمتر از بین میرن . ما برای اینکه از بین برن اول یه اسپری گرفتیم به نام (اسپری ضد حشره ی درمین)این اسپری برای شپش و کک وحشرات بود و میتونید از دارو خونه بگیریدش ؛ ما سه تا قوطی گرفتیم که دوتاشو واسه خونمون استفاده کردیم و یکیشو هم واسه ماشین و...(این اسپری فقط واسه لباسها و رختخواب ها و وسایل هستش،حالا طرز مصرفش رو روش نوشته)از این اسپری که استفاده کردیم خیلی کمتر شدن ولی بازم کامل از بین نرفتن واسه همین یه اسپری حشره کش تار و مار (بی بو)که رنگشم آبی بود گرفتیم و به کل جاهای خونه زدیم...از اون روز دیگه کلا مردن
(شما هم مثل ما هم از اسپری درمین و هم از تار و مار استفاده کنید)روزی یه بار برید دوش بگیرید (چون کک از آب و سرما متنفره) و یک بار در روز مبلا و فرشاتونو هم جارو برقی بکشید .
(زخماتونو ضد عفونی کنید و نخارونیدشون که عفونت نکنن)ما این کارا رو کردیم که توی ۱ هفته کامل از بین رفتن😍شمام اگه همه ی این کارا رو بکیند سریع از بین میرن😘
❤️❤️❤️❤️
سلام در جواب تازه عروسی که گفتن دوست دارن مستقل بشن
متاسفانه من هم با این مسئله درگیر هستم یعنی خونه پدر خودم باید ناهار ها باشم ولی من دوست دارم خونه خودم باشم و همسرم خسته از سرکار میاد بیاد خونه خودمون اما مادرم ناراحت میشه و گریه میکنه اگر ناهار پیششون نمونم الان سه ساله درگیر
این مسئله هستم به نظر من شما با پدرشوهرتون مشورت کنید چون آقایون منطقی تر هستند و احساسی عمل نمیکنند
به یاد جوانی خودشون بندازیدشون و بگید که دوست دارید تنها باشید
اشتباه منو نکنید که واقعا به مشکل میخورید
من الان حتی برای تعویض منزل هم مشکل خوردم و مجبورم توی محله پدرم خونه اجاره کنم وگرنه نمیتونم هر روز برم خونشون
❤️❤️❤️
سلام این برای اون خانمی هست که کک میخوره من خودمم وحشتناک اینجوری هستم هیچ یک اینایی که گفتن توی گروه اصلا فاییده ای نداره خیلی دارو کرم ازینا استفاده کردم فقط این خوبه حتی جامدش هم بدرد نمیخوره قبل از اینکه بخوره بزن تا۸ساعت هم تاثیر داره من توی شهر خودم گیرنیومد ازتهران سفارش دادم
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_ششم سوار شدم و راهی خونه اتوبوس خالی بود یه حس عجیبی داشتم به نظرم همه چیز عجیب بود... وقتی ر
#بخش_هفتم
صبح که پاشدم به سمت کارگاه رفتم میخواستم با زیبا حرف بزنم اما نمی دونستم چی بگم یعنی خجالت می کشیدم حرفی بزنم و فکر کنه من تعقیبش کردم و ناراحت بشه.
چند روزی گذشت و مامان اصرار داشت بیاد محل کارم و باهاش حرف بزنه و من که نمیخواستم این مسئله به محل کارم کشیده بشه چون میدونستم اگه زیبا جواب رد بده همکارهام برام دست می گیرن و دیگه از کولم پایین نمیان..
میخواستم تا از طرف زیبا مطمئن نشدم چیزی مطرح نکنم، از ننه خواستم وقتی کارگاه تعطیل شد گوشه ای منتظر بایسته و هرموقع اومد باهاش حرف بزنه و اونم قبول کرد.
خلاصه یه ساعت مرخصی گرفتم و رفتم دنبال ننه و بردمش سمت کارگاه و یه گوشه ایستادیم تا کسی مارو نبینه.
وقتی زیبا اومد به ننه نشونش دادم ولی ننه که چشم هاش کم سو بود
هی می گفت کی کجا من نمی بینم
بالاخره ننه کلافه شد و گفت بذار برم جلوتر خودم پیداش می کنم
و منم گوشه ای ایستادم و منتظر ننه شدم که دیدم زیبا از کنارم با لبخند همیشگی رد شد
حسابی کفرم بالا اومده بود من مشخصاتشو به ننه داده بودم اما از دور دیدم ننه داشت با خانم همتی حرف می زد تو دلم دعا دعا می کردم ننه چیزی نگه که من ضایع بشم
دقایقی بعد ننه اومد و گفت اصلا کسی رو با این مشخصاتی که تو گفتی من ندیدم
رو به ننه گفتم به خانم همتی که چیزی نگفتی
ننه آب دهانش رو قورت داد و گفت نه پسرم حواسم بود حرفی نزدم که برات بد تموم بشه ، فقط سلام و احوال پرسی کردم
نفسمو کلافه بیرون دادم و دست از پا درازتر راهی خونه شدیم، مونده بودم ننه چطور زیبا رو ندیده بود
درصورتی که زیبا تو دومتری من بود..!!
اما ننه پیر بود و چشمهاش درست نمیدید و نمیشد ازش انتظار داشت
من دوست داشتم زودتر تکلیفم مشخص میشد و ننه هم که
هی دست دست می کرد و فقط وعده وعید میداد که برام سنگ تموم میذاره اما کاری از پیش نمیبرد...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا ❤️
#پرسش
♡ سلام وقتتون بخیر، من و همسرم سه ساله ازدواج کردیم و همسن هستیم، الان دوتا پسر دو قلو داریم.
همسرم وضع مالی خیلی بدی داشت و از روستاهای شهرمون بود اما پزشکی میخوند ولی من قبول نشدم اما پدرم به شدت وضع مالی خوبی داره و من تک فرزندم.
ما تو مدت آشنایی شدیدا عاشق هم بودیم و هستیم، بارها خواستن جدامون کنن
تو این مدت خیلی سختیا کشیدیم ولی خب با بدترین شرایط بهم رسیدیم.
همسرم موقعی که انترن بود ازدواج کردیم و درآمدی نداشت، من تو شرکت پدرم کار میکردم و مقداری هم پس انداز داشتم تمام طلاهای عروسیمو خریدم و با کلی وام برا خودمون ماشین خریدم البته همسرمم یه مقدار کمی کمک کرد تو این مدت شدیدا پشتیبان هم بودیم.
بلاخره درس همسرم تموم شد و الان رزیدنت قلب هست ولی خب تو این مملکت ارزشی به رزیدنت و... نمیدن بازم همسرم درآمد خاصی نداره و خرج دوتا بچه و خودمون واقعا زیاده، یکم پدرم کمکمون کرد ولی خب اونام به حرف اومدن همسرم الان به حدی مجبوره شیفت وایسه بیمارستان و درس بخونه هیچ وقتی برای کار کردن نداره، منم با دوتا بچه کوچیک نمیتونم جایی کار کنم
مشکل مالی داریم از یه طرف دیگه هم خانواده شوهرم به حدی اذیت میکنن که شوهرم کلا ارتباطشو قطع کرد باهاشون.
خواهرشوهرام پرستار و معلم هستن زنگ میزنن میگن مخ برادر پزشکمونو زدی و خودت هیچی نیستی از ما دورش کردی
دائم بهم پیام میدن زنگ میزنن، به پدرم زنگ زدن پدرم میگه طلاق بگیر من نمیزارم فقط یه دختر دارم انقدر اذیت بشه.
پدرم خونه خرید برامون حتی زد به اسم شوهرم که مبادا احساس کم ارزشی بکنه پیش من، یبار نشده به روش بیاره
شوهرمم خیلی آدم خوبیه خیلی زحمت میکشه اما خواهش میکنم یه چیزی بگین من واقعا نمیدونم چیکار کنم این جنگ تموم بشه
من و شوهرم خیلی همدیگرو دوست داریم اصلا مشکلی نداره که من درس خوندم یا نخوندم
بخدا بعد چندین سال ازدواج لحظه ای این زندگی برامون تکراری نشده، بیشتر اقوام خودم هم بارها بهم طعنه میزنن که چیکار کردی تونستی باهاش ازدواج کنی پیش کدوم دعانویس رفتی به ما هم بگو
اما خب نمیدونن من نبودم این زندگی هیچ بود به حدی براش زحمت کشیدم، همین امروز صبح مادرشوهرم اومد در خونمون رو زد گفتم بفرمایید بالا
اومد گفت میخوام آشتی کنیم و نگهشون داشتم برا ناهار ولی موقع رفتن من متوجه شدم که دستبند سرویس من نیست روی میز بود و تنها کسی که میاد خونه ما مادر خودم هست و امروز ایشون اومدن، بعد رفتن به شوهرم گفتم که دستبند من نیست و ارزش مادی زیادی داره از طرفی سرویس عروسیمه و خیلی دوسش دارم
شوهرم رفته بود خونشون ماجرا رو گفته بود، الان میگن همسرت به ما تهمت دزدی میزنه و شوهرم کلی باهام دعوا کرد که شاید بد باشن ولی دزد نیستن
این اولین دعوای زندگیمون بود، کل خونه رو زیر و رو کردیم که شاید افتاده اطراف ولی خب نبود
الان پدرم اومده میگه باید طلاق بگیری اینا به دردت نمیخورن زندگیتو خراب میکنن
زندگیم داره از هم میپاشه من بیخیال دستبند هم شدم گفتم مشکلی نیست ببخشید منو ولی خواهرشوهرام و مادرشوهرم اومدن به طرز خیلی بدی هر حرفی گفتن بهم و رفتن
شوهرم میگه طلاق نمیخوام من عاشق زنمم، مادرشم میگه طلاق ندی شیرمو حلالت نمیکنم و پدرمم میگه طلاق نگیری دیگه بچه من نیستی
واقعا نمیدونیم چیکار کنیم شما راهنماییم کنین😔
ما درآمدی نداریم پدرم نباشه چطوری میتونیم زندگی کنیم واقعا نمیدونم.
ایدی ادمین 👇🏻🌹
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#یک_نکته_از_هزاران ❤️✅
♡ یه رفیق داشتم دوران توپ پلاستیکی، توپ چهل تیکه داشت.
وقتی میخواستیم فوتبال بازی کنیم میگفت به یه شرط توپ چهل تیکه ام رو میارم.
به شرط اینکه من کاپیتان باشم...
فوتبالش؟! نابود....
دور کمرش ده برابر قدش بود. ایشی زاکی محل بود ولی نه به اون بانمکی...
واسه بازی یار انتخاب میکرد.
یار که چه عرض کنم دوستاش رو انتخاب میکرد.
تو پنج دقیقه انقدر گل میخوردن که توپش رو برمی داشت و با قهر میرفت خونه...
ما هم عشق توپ چهل تیکه....
کار ما به جایی رسیده بود که بخاطر بازی کردن با توپ چهل تیکه گل نمیزدیم....
دروازه خالی، توپ رو میزدیم تو در و دیوار که صاحب توپ چهل تیکه قهر نکنه...
اون رفیق ما بعد یه مدت باورش شد که فوتبالش خوبه، که ما نمیتونیم بهشون گل بزنیم.
دیگه کم گل زدن یادمون رفت.
بخاطر یه توپ چهل تیکه، ضعیف بودن رو انتخاب کردیم و رقیب رو قوی نشون دادیم...
همین مثال رو تو تمام زندگیمون نگاه کنیم.
برای علاقه یا شاید منفعت، چه جاهایی جلوی چه کسایی خودمون رو ضعیف نشون دادیم و توهم قوی بودن رو به دیگران دادیم...
میخوام بگم با همون توپ پلاستیکی بازی کنید ولی هیچوقت جلوی کسی ضعف نشون ندید، چون توهم قوی بودن بهش دست میده.
چون گل زدن رو... قوی بودن رو فراموش میکنید.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
تکه یخی که عاشق ابر عذاب میشود
سر قرار عاشقی همیشه آب میشود
به چشم فرش زیر پا، سقف که مبتلا شود
روز وصالشان کسی خانه خراب میشود
کنار قلههای غم نخوان برای سنگها
کوه که بغض میکند سنگ مذاب میشود
باغ پر از گلی که شب به آسمان نظر کند
صبح به دیگ میرود، غنچه گلاب میشود
چه کردهای تو با دلم که از تو پیش دیگران
گلایه هم که میکنم شعر حساب میشود
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️ #پرسش ♡ سلام وقتتون بخیر، من و همسرم سه ساله ازدواج کردیم و همسن هستیم، الان دوتا
#پاسخ_اعضا ❤️
سلام در مورد خانمی که همسرش پزشک هست پدرش وخانواده همسرش اصرار به طلاق دارن. خواهر عزیزم من یاد زندگیه خودم افتادم زندگی من هم از بعضی جاها مثل شما اما با این تفاوت که خانواده همسرم هر چقدر به من توهین کند فحش و ناروا بگویند همسرم طرفدار آنهاست من هم سر کار میرود و تمام حقوقم را خرج زندگی میکنم مدتی پیش با خواهر شوهرم یک درگیری لفظی پیدا کردیم من اصلاً توهین نکردم ولی خواهر شوهرم خیلی توهینهای بدی به من کرد فحش های بسیار زشت داد اما همسرم به طرفداری از خواهرش چهل روز از خونه قهر کرد رفت و گفت دیگه با تو زندگی نمیکنم و طلاقت میدهم بعد از چهل روز آشتی کردیم چند روز پیش برادرش اومد خونه ما من یک گله کوچک از برادرش کردم گفت من دیگه با تو زندگی نمیکنم طلاقت میدم یکی از بزرگترین آرزوهای زندگی من این هست که همسرم برای یک بار هم که شده جلوی خانوادهاش از من طرفداری کنه همسرم به خانواده اش جرات داده خیلی راحت به من توهین میکنند فحش زشت میدن تحقیرم می کنند من متاسفانه عاشق شوهرم هستم نمی تونم ازش دل بکنم همه زجرها رو به جون خریدم ولی خواهرم به تو پیشنهاد میکنم ،تو حمایت همسرت رو داری به هیچ قیمتی زندگیت خراب نکن معلوم نیست زندگی بعدی خوب باشه یا همسرت طرفدارت باشه همین که همسرت جلوی خانوادش حمایتت میکنه خیلی خوبه بعد هم از لحاظ عاطفی هم خودت ضربه میخوری هم بچه هایت این مشکلات اقتصادی تموم میشه بچه هات بزرگتر میشن می تونی سر کار بری ، همسرت هم انشالله پزشک ماهری میشه همه چیز درست میشه امیدوار باش پدرت رو قانع کن برات دعا میکنیم موفق باشی
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام در جواب خواهری که همسرشون رزیدنت قلب هستن فقط میتونم بگم خواهر عزیز لطفا انقد به خانواده هایتان میدان ندهید نه شما نه همسرتان مگر زندگی شما شده محل جنگ چرا هر دو خانواده انقدر بی فکر و غیرمنطقی هستن که فکر میکنن با طلاق مشکل شما حل میشه متاسفانه هر دو خانواده فقر فرهنگی دارن که نمیدونن علت مشکل شما دو زوج خودشان هستن یعنی هم پدر شما فردی خودخواه و مغرور هست که حاضره زندگی تک دختر و نوه هاش را به اتش بکشد برای نداری همسرت اخه عزیز من همه ی این مراحل تو زندگی همه هست بالاخره همسر شما این دوران سخت را پشت سر خواهد گذاشت و روزی به هموطنان خود خدمت خواهد کرد و به نون و نوایی خواهد رسید و خجالت دارد که شما تسلیم خواسته ی خانوادت شوی به خاطر هیچ و پوچ من اگر جای شما بودم عاقلانه مشقت و بی پولی را به جان میخریدم و سختی میکشیدم و تنها پشت و پناه همسر و فرزندانم میشدم فقط به امیده اینده ی روشن و اما خانواده همسرت اولا شما به ان ها تهمت زده ای و این کار بسیار زشتی بوده و باعث شدی کینه ی ان ها خیلی بیشتر شود از قدیم گفتن مالت را جمع کن و همسایه ات را دزد نکن دوما شما هم بعد ازاینکه همسرت تخصص را گرفت و امید بخدا مشغول طبابت شد فرزندانت هم بزرگتر شده اند اونوقت شروع کن درس خوندن و شغلی را برای خودت دست و پا کن چون الان شوهرت در مضیقه هست و زبانش هم بخاطر کمک های پدرت قاصر فردا روزی ممکنه تحت تاثیر حرفهای خانواده اش قرار بگیرد و از خانه داری و کم تحصیلاتی شما ناراضی شود اگر امکانش هم هست از الان شروع کن ولی زندگی ات را بخاطر دیگران از هم نپاش بچه هایت را اواره و بدبخت و توسری خور دیگران نکن همه چیز پول نیست شاید پدرمادرت احساسی تصمیم بگیرن و بگن خودمون بزرگ میکنیم ولی عواقب طلاق سنگینه من خودم مشاوره حقوقی هستم دیدم که میگم بچه هایت نیاز به پدر دارن مخصوصا که پسر هم هستن بزرگ کردنشون توی این زمانه بدون پدر سخته در ثانی پدرو مادر که مادام العمر بالاسر ادم نیستن و کلام اخر اینکه شما جوانی و هیچکس بهتر از شوهرت بعد از طلاق پیدا نخواهد شد که حاضر شود باهات زندگی کند محکم و استوار باش و با چنگ و دندان زندگی ات را حفظ کن و هر دوی شما با اینده ای درخشان که انشالله برای هم میسازید خانواده هایتان را از این طرز فکر خجالت دهید.در ضمن ایه 114سوره مایده قبل از نماز صبح بخوانی هیچوقت نیازمند پول نخواهی شد موفق باشید ادمین جان لطفا پیامم را بگذار
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام
در مورد اون خانمی که شوهرش پزشکی میخونند.
به نظرم این خانم، یک زن سست هستند که با داشتن تمکن مالی از طرف خانواده خودش ، یه لیسانس زپرتی از دانشگاه درقوزآباد نگرفته.
شما خانم محترم که شوهرت داره پرشکی میخونه، به فکرت نرسیده که پس فردا شوهرت درسش تمام بشه دیگه به دردش نمیخوری و دوست داره در اجتماع با همسرش ظاهر بشه. البته همسر تحصیلکرده.
یه خورده به فکر خودت باش، به پدرت بگو خرج دانشگاه آزادت را بده و درس بخون.
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام در مورد خانمی که همسرشون دانشجوی پزشکی هستن و مشکل مالی دارن فقط می تونم بگم این دوران می گذره همه ما یه دورانی سختی مالی داشتیم همه مطمین باش واما در مورد دستبندت که گم شده و فکر کردی
مادر شوهرت برداشته اشتباه کردی به شوهرت رد گفتی فکرت را فقط کافی بود بگی کجا گم شده من هم به سن شما بودم یک بار این اشتباه را کردم یه چک سفید امضا گذاشته بودم روی طاقچه برادر شوهر اومد و رفت گم شد هر چی گشتیم نبود فکر کردم شاید اون برداشته ولی بعدا لای سررسیدم پیداش کردم دیگه خودم را لعنت کردم اگه در این موارد زود قضاوت کنم شما هم ازمادر شوهرت عذرخواهی کن و خوب بگرد یه ضرب المثل چینی میگه هر گم میشه جلوی چشمه من واقعا تو این عمرم بهش رسیدم بگرد پیدا میشه در مورد مشکل مالی عزیزن قناعت قناعت این زمان ها می گذرد
❤️❤️❤️❤️❤️
دوست عزیزی که خانواده ها میگن باید طلاق بگیری
قبول نکنن و پای زندگی و بچه هاشون بایستن خانواده ها دارن بیخودی دخالت میکنن توکل کنن به خدا طلاق عرش خدا رو به لرزه درمیاره چه برسه اینکه شما مشکلی هم ندارین صرفا چون خانواده ها خوششون نمیاد دلیل موجهی برای طلاق نیشت همینایی که الان میگن طلاق بگیر وقتی طلاق بگیرین و مشکلی پیش بیاد همشون پشتتو خالی میکنن ومیگن مشکل خودته یه سری دعاها هست برای رزق و روزی اونا رو انجام بدین هم خودتون وهم همسرتون و اینو بدونین روزی رسون خداست و دست دیگران نیست از خودش بخواین یه فایل صوتی برای رزق و روزی هست من میفرستم ادمین لطف کنن براتون بفرستن ازش استفاده کنین خیلی مفیده ان شاء الله مشکلتون حل بشه ولی تن به طلاق ندین وزندگی که دوست دارین و ازهم نپاشین و بچه هاتونو آواره نکنین
در پناه حق
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام درجواب خانمی که همسرشون رزیدنت قلب هستند عزیزم روزی رسون خداست ناراحت نباش سیم کارتت عوض کن تا خواهرشوهرات نتونن بهت پیام بدهندبعد هم سعی کن هرروز ذکر بگی سوره واقعه رو هرشب بخون غصه نخور پدرت هم ناراحت میشه میبینه شما ناراحتی سعی کن پیش پدرت از غصه هات نگی
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_هفتم صبح که پاشدم به سمت کارگاه رفتم میخواستم با زیبا حرف بزنم اما نمی دونستم چی بگم یعنی خجال
#بخش_هشتم
چند روزی گذشت و من هربار که می خواستم با زیبا صحبت کنم و آدرس خونه شونو بگیرم یه نفر سر می رسید و نمی شد صحبت کنیم
چند روزی به همین منوال گذشت و من حسابی کلافه شده بودم از وقتی زیبا اومده بود شش ماه گذشته بود
و من حتی نتونستم یه صحبت عادی باهاش داشته باشم
یه مدت گذشت و چند روزی بود از زیبا خبری نبود دل تو دلم نبود فکر می کردم بیمار شده
تا اینکه یه روز دیدم یه خانم اومد و نشست پشت میز زیبا
از چند نفر از همکارها که پرسیدم گفتن الان یکسال این میز خالیه شوکه بودم و زدم به سیم آخر دیگه سکوت جایز نبود
از هرکس در مورد زیبا پرسیدم
با تعجب می گفتن تا به حال چنین شخصی رو حتی یکبار هم ندیده بودن
انقدر شوکه بودم و از همه بدتر نگاههای بقیه که جوری نگاه میکردن انگار که من عقلمو از دست داده بودم...
همون روز رفتم پیش حاجی و چند روز مرخصی گرفتم حالم بد بود از اینکه این مدت همیشه یه نفر رو می دیدم که حتی وجود خارجی نداشت...
حالم بد بود، وقتی رسیدم خونه مستقیم رفتم توی اتاقم وخوابم برد. ننه حسابی نگرانم بود
تا دم دم های غروب خوابیدم
نمی خواستم به هیچ چیز فکر کنم
دو روزی تو سکوت بودم که تصمیم گرفتم به ننه بگم..
وقتی ماجرا رو شنید، تو چشمهاش رنگ غم نشست، اونم مثل بقیه فکر می کرد قاطی کردم اما من اون زن رو دیدم...
زنی که از هر واقعیت و خیالی واقعی تر بود، شب موقع خواب کور سویی نوری رو میدیدم که تا کنج اتاق ادامه داشت و سایه های که رد میشدن یه باره صدای جیغ گربه ای رو شنیدم... توی جام نیم خیز شدم و از ترس به خودم میپیچیدم
ننه عین خیالش نبود و در خواب عمیقی بود
به اطرافم نگاه می کردم صدای باز و بسته شدن در می اومد
کلافه بودم نمی دونستم باید چکار کنم
تا صبح چشم روی هم نذاشتم
فکر زیبا یه لحظه از ذهنم بیرون نمی رفت
صبح ننه که حالمو دید با اصرار منو پیش یه رمال برد و علی رغم میل باطنی ام هرکاری گفت انجام دادم
در آخر رمال به ننه گفت یه جن عاشقش شده و دست از سرش برنمی داره و چون مسلمان اذیتش نمی کنه اما انگار پسرت حواسش نبوده و یکی از بچه هاشونو کشته برای همین عصبانی ان و شب ها نمی تونه بخوابه..
از مزخرفات رمال خنده ام گرفته بود اما به خاطره دلخوشی ننه هیچی نمی گفتم تا ناراحت نشه....
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا ❤️
سلام دوستان من 35 سالمه با دو تا فرزند دچار افتادگی رحم هستم که دکتر گفتن راه در مانش جراحی هست. زایمانم رو از ترس جراحی طبیعی انجام دادم. ولی الان با این وضعیت از چند جهت استرس دارم. هنوز این مسئله رو با همسرم مطرح نکردم میترسم که بهانه دستش بدم از طرفی تو روابطم مخصوصا برای خودم تاثیر گذاشته. دوره نقاهت این جراحی دو ماه هست که نمیدونم همسرم چقدر با من همراهی می کنه چون حتی دوره بارداری هم همیشه ساپورتش کردم. از طرفی ممکنه دکتر رحمم رو برداره به خاطر اینکه دیگه بچه دار نشم البته این اختیاری هست. نمیدونم این کار رو بکنم یا نه از راه دیگه ای برای جلوگیری اقدام کنم. نمی دونم عواقب و عوارضش چیه. خلاصه که خیلی سردرگم هستم و شخصی رو ندارم که ازش راهنمایی بخوام. از دوستانی که تجربه جراحی افتادگی داشتن یا اطلاعاتی دارن خواهش می کنم بهم کمک کنن. ممنون که مطلب رو خوندید.
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خسته نباشین میگم به ادمین عزیز و اعضای کانال.من سی و سه سالمه و دوازده ساله ازدواج کردم دو تا گل دختر دارم و همسرم هم یه مرد بی نظیره اینا رو گفتم که بدونین مشکلم با زندگیم نیست خدا رو شکر.میشه گفت بیشتر از بیست ساله که به پسر عموی خودم علاقه دارم و فکر میکنم این احساس دو طرفه بوده ایشون اصلا و ابدا شرایط خوبی نداشتن اهل مواد مخدر و بیکار بودن و مطمین بودن اگه خواستگاری من بیان پدرم قطعا موافقت نمیکنن نمیدونم چرا تو بهترین شرایط هم به ایشون فکر میکنم.به خدا خسته شدم همسر من هیچ چیزی کم نداره و اصلا نیاز نیست حتی مقایسه شون کنم.دایما احساس خیانت میکنم و عذاب وجدان لحظه ای منو رها نمیکنه تو رو خدا بگین چیکار کنم خسته شدم😭😭😭😭 هیچ کس جز خدا از مشکلم خبر نداره😭😭😭
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام عزیزم خسته نباشید خواستم ببینم کسی از دوستان متخصص طب سنتی دراستان یاسوج یا شیراز می شناسه ادرسشو بده
❤️❤️❤️❤️
سلام و وقت بخیر
میخواستم بپرسم به غیر از دیوار کسی توی ایتا کانال سراغ داره برای به فروش گذاشتنه اجناس، ممنونم
ایدی ادمین 👇🏻🌹
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام دوستان من 35 سالمه با دو تا فرزند دچار افتادگی رحم هستم که دکتر گفتن راه در ما
#پاسخ_اعضا ❤️
در مورد این خانم که افتادگی رحم دارن
میخواستم بگید بهشون که طب اسلامی راهکار داره بدون جراحی افتادیگی رحم با درجه شدی هم رفع میشه
یه سری ورزش و تنفس شکمی و اعمال یداوی خاصی دارن
دارو های نشستنی و به صورت شیاف و یا حتی خوراکی هم شنیدم هست
خلاصه زیر بار جراحی نرن به این سرعت چه رسد برداشتن رحم😱😥
اگه شهرشون طبیب حاذقی هست مراجعه کنن
ان شاءالله با همین تدابیر و درمان های طب اسلامی یا حتی سنتی حل میشه🤲🏻
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام وقت بخیر
خانمی که گفتن افتادگی رحم داره.منم مثل شما هستم بخاطر زایمان دومم که خیلی سخت بود.دکتری که همیشه تحت نظرش بودم میگفت حتما باید جراحی کنم ولی دکترمو عوض کردم گفت نیاز به جراحی نیست با لیزر جمع میشه بین ۳ تا ۶ جلسه .هیچ گونه درد ی احساس نمیکنی
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام میخواستم به اون خانمی که افتادگی رحم دارن بگم که . زنداداش من هم مشکل شمارو داشت یعنی جوری بود که از درد به خودش میپیچید . که خیلی دکترو درمان این ها رفت اما اونا اصلا متوجه نمیشدن چه مشکلی داره که درمانش کنن . دو جلسه رفت دکتر طب اسلامی که با ماساژ رحمش رو کشیدن بالا . الان دوسالی میشه که دیگه خدارو شکر اون درد سراغش نیومد . اگه منزلتون کرج هست بگید که آدرس بدم برید پیششون. کارشون عالیه
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام در مورد خانمی که افتادگی رحم دارن
خانمی اصلا نگران نباش مادر من حدود سی سال قبل افتادگی رحم ومثانه و پارگی هم داشتن الحمدالله با علم سی سال قبل عمل کردن تا الان هم خوبن
چرا رحم و در آری؟؟؟
نیاز نیست و عواقب خیلی بدی داره
خودم اندومتریاز دارم و کیست تخمدان چسبندگی شدید و یه بار هم عمل کردم واز خونریزی خسته شدم وبه چند تا دکتر خوب مراجعه کردم وراغب بودم رحمم ودر آره ولی دکتر گفت عوارض در آوردن رحم خیلی بیشتر و مخالفت کردن
و مجبورم همش آمپول بزنم وبا تمام سختی گفت به صلاحیت نیست رحم ودر آری
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خواهری که افتادگی رحم دارند لطفا سریع به حرف یک پزشک اعتنا نکنید و تصمیم به جراحی نکنید اولا به چندتا پزشک حاذق مراجعه کنید و نظر چندتا را بپرسید چون شاید شرایط شماچنان حاد نشده باشه که حتما جراحی بشید و راه درمان دیگری غیراز جراحی برایتان باشد دوما هیچ میدونید برداشتن رحم چقد عوارض سنگینی برای شما خواهد داشت و پریود نشدن باعث گرگرفتگی و هزاران درد دیگر در بدن شما میشود اگر خدایی نکرده دچار خونریزی خیلی شدید بشید که با کورتاژ هم خوب نشه و راه چاره وجود نداشته باشه در درجه اخر برداشتن رحم را انجام دهید سوما ورزش های کیگل را برای جلوگیری از افتادگی بیشتر رحم و تقویت عضلات رحم انجام دهید خیلی موثره حتی ممکنه با ورزش افتادگی رحم شما کاملا خوب شود پس زیاد عجله نکنید در مورد ورزش تحقیق کنید و حتما انجام دهید انشالله نتیجه خواهید گرفت
❤️❤️❤️❤️❤️
دوست عزیزی که افتادگی رحم دارن به متخصص های طب سنتی مراجعه کنن درمان داره و به حرف تنها یک پزشک اعتماد نکنن مادرمن رو یه دکتر بهشون گفته بودن همین الان اورژانسی باید عمل کنی ولی وقتی دکتر دیگه رفتن بهشون گفتن شما سالم هستی و نیاز به عمل نداری من نمیخوام به اون پزشک تهمت بزنم یا کارشون رو زیر سؤال ببرم ولی برخی از پزشکا برای جیب خودشون فقط نسخه عمل میپیچن در صورتی که هیچ ضرورتی نداره در ضمن برا این مشکل یه سری حرکات ورزشی هست که مسکل رو برطرف میکنه حتما پیگیر باشین و خیلی تحقیق کنین و به راحتی خودتونو به تیغ جراحی نسپرین
هیچوقت هم تن به جراحی برداشتن رحم ندین عوارض خیلی خیلی بدی برای خانم داره و بیماری های خطرناکی به دنبالش گریبانگیرش میشه
امیدوارم مشکلتون به زودی حل بشه
خدا نگهدار
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام و خسته نباشید.
یکی از خانوما به خاطر عمل افتادگی رحم ناراحت بودن می خو استم بگم آیا ورزش کهگل روانجام دادن؟؟.اولش سخته ولی اگه نصف روز تمرین کنن یاد می گیرن.خیلی از مشکلات افتادگی رحم و مثانه و حتی مشکل زود انزالی آقایون با این ورزش قابل حل هست.
یه مهلت چند هفته ای از دکتر بگیرید و به طور مداوم هر روز این ورزش رو انجام بدید.شاید با این ورزش مشکلتون حل شد و دیگه نیازی به عمل نداشتید.
می تونید از مرکز ریحانه سنتر از خانم زهرا عباسی هم یه وقت مشاوره بگیرید انصافا خیلی عالی مشاوره می دن.
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام درجواب خانمی که گفتن 35ساله هستن وافتادگی رحم دارن میخوام بگم اصلا به هیج وجه رحمتون رو درنیارید خیلی بده برای شما
من توسن خیلی کمتر از شما که بودم افتادگی رحم داشتم دکتر برام بالا کشید الان راضی هستم بعداز چندسال خداروشکر، همسرتون هم به وعده ی رابطه ی بهتر صبر میکنه مطمئن باشید فقط بگید دکترچندبار تأکید کنه که اگه میخواد شما سالم باشی باید دوماه صبرکنه
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_هشتم چند روزی گذشت و من هربار که می خواستم با زیبا صحبت کنم و آدرس خونه شونو بگیرم یه نفر سر م
#بخش_نهم
وقتی برگشتیم ننه مثل پروانه دورو ورم میچرخید و بهم میرسید و گرد پودرهایی که رمال داده بود رو بهم می داد و اصرار داشت بخورم
چند وقتی بود شب ها نمیتونستم بخوابم..
یه مدت گذشت و بابت موضوع زیبا بچه ها دستم می انداختن
ولی من توجهی نمی کردم
یه روز که با بچه ها دور هم جمع بودیم یه دفعه دیدم در میزنن
چون تو حیاط بودم در رو باز کردم و دیدیم مصطفی با سر و صورت خاکی و به هم ریخته اومد تو و گفت تو جاده (آدرسش را دقیق داد) تصادف کردم
با حالی زار به سمت بچه ها رفتم و جریان رو تعریف کردم اما هرچی دنبال مصطفی گشتیم پیداش نکردیم
به اصرار من با بچه ها سر صحنه تصادف رفتیم که دیدیم مصطفی جان به جان آفرین تسلیم شده
از این اتفاق هایی که برام رقم
می خورد تا مرز جنون و دیوانگی
پیش می رفتم
هنوز سنی نداشت و تازه عقد کرده بود، دلم برای جوانیش کباب می شد
آنقدر آش و لاش شده بود که حد نداشت، مراسم ختم و هفته اش گذشت و مامانش یه لحظه آروم نمی شد.... نامزدش یه جور دیگه، همه حالمون بد بود
از اینکه خبرم کرده بود و آدرس محل تصادف رو داده بود دلم خون بود..
هر هفته با مامان براش خیرات پخش می کردیم وقتی سر خاکش بودم به این فکر می کردم که زندگی ارزش بدی نداره و تنها خوبی که می مونه، مصطفی یه بار هم به کسی بدی نکرده بود هربار پاش می افتاد تو هر کار خیری پیش قدم می شد و اگه یکی از بچه ها مشکلی داشت هرکاری از دستش بر می اومد براش انجام می داد.
بعد از یک هفته همه رفتیم خونه خودمون و من سعی می کردم هر از گاهی به مامان مصطفی سر بزنم.
روزها به همین منوال می گذشت
یه بار که از سرکار می اومدم
چون از صبح به ننه گفتم غذا درست نکنه (چندروزی بود پادرد داشت ) تو راه دوتا ساندویچ همبرگر گرفتم و راهی خونه شدم
وقتی رسیدیم ننه منتظر من چشم به در بود
شام را که خوردیم جاها رو انداختم و خوابیدم موقع خواب به اتفاقاتی که تو این مدت افتاده بود فکر می کردم
کم کم چشم هام گرم شد که احساس کردم صدای نفس های کسی تو صورتم می خوره
چشمهام نیمه باز بود که دیدم چند نفر دور هم جمع شدن و پچ پچ
می کنن و ریز ریز می خندن صورت هاشون بیش از حد سفید بود... ترس تموم وجودم را گرفته بود
رفتم زیر پتو حس می کردم به من نگاه می کنن شاید متوجه شده بودن که من حضورشون رو احساس می کردم....
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا ❤️
نمیدونم از کجا شروع کنم زندگیم با شوهرم به بن بست رسیده
ما همدیگه رو از بچگی میشناختیم که بعد اون تا یکی دو سال باهم ارتباط داشتیم که بعدش شروع کرد به دست به سر کردن من
که گفت آبجیم باش و دوست معمولی و از این مزخرفات
بعد یک سال که دوباره برگشت به من که من تورو میخواستم نمیخوام دوباره از دستت بدم و...
خلاصه من تا به خودم بجنبم اومد خواستگاری و با اینکه از ته دل راضی نبودم تا به خودم بیام عقد کردیم که میزارم پای قسمت و سرنوشت.
الان مشکلی که دارم اینه که اصلا نمیتونم با گذشته کنار بیام مخصوصا که زن داداشش عکسا و فیلماشو با اون دختره نشونم داد مسافرت رفتنشون واسش تولد گرفتنش یا اینکه دختره هرجا میخواست بره حتما باید شوهرم میبرد میرسوند ولی من که الان ده ساله زنشم ماهی یبار هم نشده سوار ماشینش بشم یا وقتی باردار بودم حتی منو دکتر نمیبرد میگفت کار دارم خودت با اتوبوس برو.
تو خونه باهام خوبه محبت میکنه خنده شوخی، البته تا وقتی من به هیچی مخالفت و اعتراض نکنم ولی تو عمل هیچی نیست
گردش و تفریح اینا همش با دوستاشه حتی هرازگاهی که دوستاش با زنهاشون میان هم باز این تنها میره
حتی وقتی برادراش شب جمع میشن خونه ی اونا باز تنها میره بهونشم اینه که قلیون میکشیم تو با بچه نمیتونی
خیلی فکرا تو سرم میاد نکنه فکرش هنوز با قبلیه نکنه کاری میکنه میترسه به من بگن نکنه من زشتم خجالت میکشه منو به بقیه نشون بده
حتی تو جمع خانوادگی کنار من نمیشینه
تو خیابون اگه بخوایم راه بریم ده قدم جلوتر از من میره بهونشم اینه که تو یواش راه میری
تا حالا نتونستم چیزی تو گوشیش پیدا کنم تو شبکه های اجتماعی اینا هم هیچی...
ولی چند وقت پیش تو دعوا یه حرفی زد از رو عصبانیت که من یکی دو سال اول ازدواج با تو همه کار کردم ولی بعد گفت منظورم فقط مشروب خوردن بود نه چیز دیگه...
یه چیز دیگه اینکه من خیلی حساسم به اینکه زنی رو سوار ماشینش کنه ولی بارها پیش اومد یعنی لو رفت که همکارای خانمش رو تا جایی رسونده، با اینکه بارها سر این موضوع دعوا کردیم
ولی چند وقت پیش دوستش زنگ زد گفت فردا بیا زن و بچمو ببر فلان اداره و اینم بردشون
و اینم بگم که واسه بقیه انقدر دست و دل بازه همه حسابی تیغش میزنن، چند وقت پیش عموش ازش ۶۰ میلیون تومن قرض خواست اینم داد
تو گوشیش خوندم بهش گفته بود این ماه میتونم فقط ۲۰ تومن از قرض و بدم ۱۰ تومن ماه بعد میدم که شوهرم گفت ۲۰ تومنو هروقت داشتی بده بقیشو نمیخواد
من خیلی ناراحت شدم گفتم پنج ساله تمام طلاهای منو بچه رو فروختی قول دادی بهترشو میخری الان طلا که نمیخری هیچی پولاتم میبخشی به فامیلت که گفت به تو ربطی نداره چیکار کنم گم شی بری دست از سرم برداری
گفتم از این ناراحتم که من واست مهم نیستم
گفت آره مهم نیستی همه مهمن برام جز تو
هرچند بارها اینارو تو دعوا گفته ولی بعد معذرت خواهی که من وقتی عصبانی ام چرت وپرت زیاد میگم تو گوش نکن
ولی خیلی ناراحتم که هیشکی و ندارم پشتم باشه حداقل یه مدت قهر کنم برم که به غلط کردن بیفته
امیدوارم خدا هیچ زنی رو به جایی نرسونه که نه جایی واسه رفتن داشته باشه نه دل خوش واسه موندن.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••