#حرف_حساب ✅
هیچ وقت حسرت زندگی آدمایی رو که از درونشون خبر نداری نخور!
حسادت نوعی اعتراف به حقیر بودن خویش است.
هر قلبی دردی دارد ؛ فقط نحوه ابراز آن فرق دارد.
بعضی ها آن را در چشمانشان پنهان میکنند؛
بعضی ها در لبخندشان!
خنده را معنی به سر مستی مکن
آنکه میخندد غمش بی انتهاست
نه سفیدی بیانگر زیبایی ست و نه سیاهی نشانه زشتی.
کفن سفید ؛ اما ترساننده است و کعبه سیاه اما محبوب و دوست داشتنی است.
انسان به اخلاقش سنجیده می شود نه به مظهرش.
قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هایت را به پیش خدا گلایه کنی ؛ نظری به پایین بینداز و داشته هایت را شاکر باش...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌱 سلام دوستان سوالی داشتم آیا از خانمهاکسی تابحال برای بارداری از کپسول گیاهی پروسکور ا
ده انشاالله خانمتون خوب بشن و به زندگی برگردن
انشالله هرچه زودتر منتظر پیامتون هستیم که بگین خانمتون خوب شدن و زندگی خوبی دارین
یا علی
التماس دعا
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
وقتی پسرمو دیدم مهرش به دلم نشست .. انگار دیده بودمش برام آشنا بود. دستها و صورت کوچولوش خیلی قشنگ ب
دو روزی شایان پیش مادرم بود تا دردو ورمم کمتر شد و شایان و اوردم خونه دیگه خودم می تونستم به بچه و کارهای خونه رسیدگی کنم.
بعد از چند بار تعویض پانسمان و چسبی که رو بینیم بود بالاخره بعد از دو ماه کامل چسبو هم برداشتم .. خیلی تغییر کرده بودمو زیباییم چند برابر شده بود.
وقتی با عبدلله و شایان بیرون میرفتیم اصلا کسی باورش نمیشد که بچه داشته باشم و عبدالله شوهرم باشه
گاهی بعضی ها سوال میکردن و من با غرور میگفتم بله بچه دارم ... میگفتن اصلا بهت نمیاد
عبدلله دوست داشت حالا که شایان بزرگ شده بچه ی دوم هم داشته باشیم.
اینبار دیگه حواسم بود و دائم قرص میخوردم. به عبدلله گفتم اصلا فکر بچه دومو از سرت بیرون کن. هرچی دعوا و بحث و.... کردیم نتونست منو قانع کنه.
بعد از گذشت چند سال عبدلله خیلی وضعیت مالیش خوب شده بود و توی کارش پیشرفت کرده بود و حقوق و مزایای خوبی میگرفت ، تونستیم داخل شهر ولی خوب تا حدی که به کارخونه هم نزدیک باشه یه خونه ی ویلاییه بزرگ بخریم. ماشین خودشم عوض کرد.
ازش خواستم ماشین قبلیشو نفروشه و بده من که برای رفت و آمد راحت باشم.
سر سند زدن خونه ازش خواستم خونه رو بنامم کنه ولی قبول نکرد. حتی دوتا ماشینهارو هم بنام خودش زد. یه اخلاقهای خاصی داشت.
شایان دیگه ۱۴_۱۵ ساله شده بود. به عبدلله گفتم شایان که مرد شده نیاز به نگهداری نداره ، من می خوام با دوستام برم ترکیه..میخوام حال و هوام عوض بشه خسته شدم تو خونه بشور و بخر و بپز ..با تور دارم میرم دوستامم که میشناسی ، اینقدر خسیس نباش نمیایی با هم بریم که پس بزار با دوستام برم و بیام.
با هر بدبختی و دعوایی بود راضیش کردم و بلیط گرفتم. یک هفته با دوستام رفتیم ترکیه خیلی خوش گذشت.
هیچ وقت عبدلله منو سفر خارج از کشور نبرده بود. بهترین روزهای عمرمو تو اون سفر گذروندم.
دوستام اکثرا مجرد بودن و خودشون کار میکردن . من و یکی از خانم های تور متاهل بودیم . همه به من میگفتن اصلا بهم نمیخوره پسر بزرگ داشته باشم ...
#ادامه_دارد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دل_نوشت 💚
گاهی وقتا فراموش کن کجایی، به کجا رسیدی و به کجا نرسیدی،گاهی وقتا فقط زندگی کن…
یاد قولهایی که به خودت دادی نباش،یه وقتایی شرمنده خودت نباش،تقصیر تو نیست؛تو تلاشتو کردی اما نشد…
یه وقتایی جواب خودتو نده هر کی پرسید: چرا اینجای زندگی گیر کردی؟ لبخند بزن و بگو کم نذاشتم اما نشد!
یه وقتایی فقط از زنده بودنت لذت ببر…
از بودن کنار کسانی که دوستشان داری و دوستت دارن…
از طلوع خورشید از صدای آواز قمری ها…از باد…بارون از همه لذت ببر..
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا ❤️
سلام وقتتون بخیر
من کانالتون رو توی ایتا دیدم و چنتا از داستانا رو خوندم خواستم منم داستان زندگیمو بگم شاید تجربه ای بشه برای بقیه
من ۳۴سالمه و سال گذشته تو محیط کار خودم با آقایی آشنا شدم که از آشناهای مدیر کارخانه بود که بمن پیشنهاد ازدواج دادن.
مدیرمون ایشونو تا حدی تایید کردن خودمم چند جلسه ای باهاش صحبت کردم بنا به گفته خودش و حتی مدیرم یه کارگاه شراکتی داشت ظاهراً هم پسر موجه ای بود برام مهم بود اهل دود و سیگار نباشه پرسیدم راجب این موضوع که گفت شدیداً حساسیت به دود سیگار داره و اهل چیزی نیست و راجب باقی مسائل هم صحبت کردیم و من نظرم مثبت بود
خانوادمم با توجه به شناختی که از من داشتن به حرفا و تاییدای من اعتماد کردن و سخت گیری نکردن و جواب مثبتو دادن در واقع من بدون تحقیق به این آقا اعتماد کردم و خانوادمم بمن اعتماد کردن و جواب مثبتو دادیم و تقریباً بعد ۳ماه عقد کردیم و من بعد عقد متوجه دورغهایی که گفته بود شدم
که این آقا شدیداً سیگاری هستن
پرخاشگر و عصبی که حین عصبانیت هیچ کنترلی روی خشم خودش نداره و فحش میده و حتی دست بزن هم داشت و من همه اینا رو تو زمان عقد متوجه شدم که ولی بخاطر غرورم نخواستم خانوادم متوجه بشن یه سری خصوصیات بد دیگه هم داشتن،
اینکه خیلی بد دل و بی اعتماد بود و بعد عقد اجاره نداد برم سرکار.
کنترل گر بود خیلی بیش از اندازه اهل حساب کتاب بود و بدون اجازش نمیتونستم یه جوراب برای خودم بخرم و این واسه دختری مثل من که همیشه مستقل بودم و هر چی خواستم برای خودم خرید م خیلی سخت بود.
سر هر دعوایی که داشتیم موضوعاتی که قبلاً داشتیمو تموم شده بودن رو مجدداً تکرار می کرد و متاسفانه یه مقداری هم خاله زنک بود به حرفای همه توی جمع دقت می کرد و بعداً سر یه حرف بیخود،با من دعوا راه میداخت و اواخر متوجه شدم که دهن بین هم هست و تحت تاثیر حرف خواهراشه در صورتی که تا قبل عقد با من با هیچ کدوم از خواهر برادراش رابطه ای نداشت و به اصرار من برای مراسم عقد دعوتشون کرد ولی بعداً همین خانواده شدن دشمن من و زندگیم و مدام دخالت میکردن و همسرم هم تحت تأثیر اونا رفتارای خوبی با من نداشت
حتی انتظار داشت من ارتباطمو با خانواده خودم محدود کنم ولی خودش دو دستی چسبیده بود به خانوادش
حتی بعد از عقد متوجه شدم نه کارگاهی وجود داره نه شراکتی و این آقا خودش تنهایی و به صورت سیار داره کارمیکنه ولی من دیدم عرضه کار کردن داره و اگه حمایتش کنم بعد عروسی میتونیم یه کارگاه کوچیک براش بزنیم و خودمون کار کنیم و زیاد به سیار کار کردنش گیر ندادم و اوایل نذاشتم خانوادم متوجه این موضوع بشن
خلاصه اینکه این آقا هر چی قبل از عقد بمن گفته بود همش دوروغ از آب در اومد و منم با حماقتم تمام حرفاشو باور کردم بدون اینکه ذره ای شک کنم به حرفاش ولی با این همه خواستم زندگی کنم حتی چون کسیو نداشت که برای وام ازدواجش ضامن بشه آشناهای خودمو ضامن بردم براش ولی ....
#ادامه_دارد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
حرفاش فحش هاش دادبدادش بی احترامیش،یا وقتی مهمون داریم همه کاراشو میکنه غذاهای خوب میپزه همه جا مثا
#نظر_اعضا 💚
سلام سال نو همه عزیزان مبارک انشاالله امسال سال فرج آقا باشه
در مورد مشگل اون برادری که گفتن خانمشون مشگل داره برادر من جاری منم همین مشگل رو داشت زنش راضی نمیشد بره روان پزشک اونقد کشش داد که دکترا بستری کردن تيمارستان بهش شوک وصل کردن خانمتون راضی کن بره دکتر براش تنوع ایجاد کن ثبت نامش کن باشگاه اصلا شاید خانمتون رو جادو کرده باشن این دوره زمونه نمیشه ب هیچکس اعتماد کرد زندگیتون رو با چنگ و دندون حفظ کنید ب خانمت توجه بیشتر کن سوپرایز کن بدون دلیل براش کادو بخر سعی کنید محیط خونه رو تغییر بدید ی وام بگیرید اگه پول دستتون نیست خانما خیلی روحیه اشون قابل تغییره مدام ازش تعریف کنید بگید تو فوقالعاده هستی تو زیباترینی تو بهترینی ما لرا ی مثال داریم میگم( غذا وا هوف سرد موه)غذا با فوت سرد میشه یعنی هرکاری با تلاش قابل انجامه ب خدا توکل کنید از امروز ی قدم حساب شده بردارید انشاالله مشکلتون حل میشه در پناه خدا باشید
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
سلام اون کسی که گفتن ۱۲ ساله ازدواج کردن و دختر ۵ ساله دارن و خانومش مشکل پیدا کرده و طلاق می خواد ...... به نظر من حرز امام جواد علیه السلام روی پوست آهو همراه با نقره و بازو بند چرم بگیر از اینترنت ببندین به بازوی راست قیمتش هم مناسب خییییلی خوبه برا آرامش زندگی رفع سحر و جادو و دشمنی و بلا و چشم زخم و رزق و .....
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
سلام این برادر باید تمام منزل را وارسی کندبخصوص تو بالشت هاشون رو، شاید یک دشمن جادو جنبل چیزی گذاشته باشه در منزلشون،چون همسایه ما همین طوربود،،چند تا دعا پیدا کرد وباطل کرد مشکلش حل شد،چون بنده خدا صبح که از خواب پا میشد نمی دونست کیه وکجاست جادو اعصاب و روان این دختر رو بهم ریخته بود،الحمدلله بعداز پیداشدن جادو ها کاملا خوب شد
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
سلام خدمت اقایی ک میگن خانمشون با نداریشون ساخته و الان اخلاقش کلی عوض شده
اول اینک باید بگم مقصر اصلی خود خانم شما بوده،ک اولش هیچ اعتراضی نمیکرده و میساخته درحالیک این سازگاریا با دلش و وجودش هم خونی نداشت و فقط انکار تو خودش میریخت،و دوم مقصرشمایید ک میدید خانمتون میسازه تلاشی نمیکردید برا براورده کردن لااقل یه ارزوش،خانمتون راست میگه عقده ای شده،ولی باید این عقده اش باز بشه،طلاق راه حل مناسبی نیست،حتما سعی کنید برید پیش مشاور؛واینک دمنوش های ارامبخشی مث اسطو خدوس به لیمو دم کنید خانواده ای دور هم بخورید،زیاد سعی باهاش صحبت نکنید ک فحاشی کنه،و هرازگاهی تو خودتون باشید(زیاد دورو برش نپلکید)بذارید خودش بیاد سمت شما،ن اینک کلا بی توجه باشید بعضی وقتا؛دهن ب دهن نشید باهاش،توکار خونه کمکش کنید،ب بچتون یاد بدید ک زیاد شلوغی نکنه و وضعیت خانمتونو درک کنه
ببرید یه سفر زیارتی (مشهد،قم)،و سوره ی طلاق رو ب نیت بهبود زندگی زناشویتون بخونید ان شاءالله مشکلتون حل بشه
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دل_نوشت 🌱
ما آمده ایم در این دنیا که زندگی کنیم
خیلی از ما ۳۰ یا ۴۰ سال از عمرمان را نابود میکنیم به این بهانه که میخواهیم آینده بهتری داشته باشیم.
آینده کی یا کجاست؟ کی به آرامش می رسم؟ مگر در آینده من میتوانم در یک روز به جایِ یک ناهار دو تا ناهار بخورم؟ یا به جایِ یک لباس، سه تا لباس رویِ هم بپوشم؟
تا کی و کجا حال را، برایِ آینده بهتر خراب کنم؟!
به اندازه برای آینده نگران باشیم و تلاش کنیم.
زندگی مقصد نیست
زندگی یک راه است
زندگی یک جاده است
که باید تا آخرِ عمر در این جاده پیش برویم تا زمانیکه حذف شویم.
ما به این دنیا نیامده ایم که
تمامِ عمرمان را برایِ آینده
درس بخوانیم و کار یا پس انداز کنیم.
ما به این دنیا نیامده ایم که مانند ماشین فقط به دنبال آینده باشیم.
از زندگی باید لذت برد.....
"اکنون" هدیه ای در دستان ماست. آن را قدر بدانیم و
این اندیشه را به فرزندانمان انتقال دهیم.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا 🌹
#پرسش
سلام به همگی عیدتون مبارک
دوستان خواهش میکنم اگه یک متخصص تو گروه هست یا کسی که تجربه ای مثل من داشته راهنماییم کنه
راستش من از زمانی که واکسن زدم عادت ماهیانه هام بهم ریخته شاید هم برای واکسن نباشه نمیدونم واقعا" الان ۱ماه ونیم هست که خونریزی شدید دارم و قطع نمیشه واقعا نگرانم وحالم بده الان هم همه جا تعطیله
رفتم دکتر تقریبا بیست روز پیش بهم قرص برای قطع خونریزی داد کپسول برای کم خونی ومولتی ویتامین قرص رو خوردم دوسه روزی خوب بودم دوباره شروع شد همش هم دل درد دارم
مجرد هستم و۱۷سالمه
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سلامt هستم. هفت سال هست که ازدواج کردم . ما در شهری دیگری زندگی میکنیم و خانواده همسرم در شهر دیگری. ولی تو این هفت سال هر چند ماه به خونه ی مادرشوهرم میریم و من زیاد به ایشون زنگ میزنم. دلیل اینکه هر چند ماه به خونه مادرشوهرم میریم این هست که درامد همسرم کم هست و کرایه ماشین ها زیاد هست و ما بخاطر شرایط مالی کمتر میریم ولی با همه وجود سعی میکنیم توی عیدها و مناسبت ها بریم اونجا. و وقتی هم که میریم من اونجا خیلی با همشون صحبت میکنم و گرم رفتار میکنم و کلا رفتار گرمی دارم با همه. ولی مادرشوهرم با من اصلا راحت نیست همه چیزها رو ازم پنهان میکنن . و همیشه بهم میگه جاریت همیشه اینجاست، ما با اون صمیمی و راحتیم، اونو از خودمون میدونیم.... با من و همسرم مثل غریبه ها رفتار میکنن ..
اینقدر بین من و جاریم و بچه هامون و حتی همسرامون فرق میزارن که همسرمم دوست نداره بره خونه پدرش. توی همه چیز فرق میذارن: محبت، هدیه ، کمک های مالی کلا همه چیز.
بخدا هفت ساله به روی خودم نمیارم و همیشه بهشون خیلی محبت میکنم ولی اونا همیشه از برادرشوهرم و خانمش و بچه هاش تعریف میکنن و همیشه به من و همسرم میگن شما کم میایید و ما باشما راحت نیستیم..
از همه شرایط زندگی ما هم باخبرن ولی با حرفاشون دیوونه مون کردن.
پسرم چهار سالشه به شدت مادرشوهرم و پدرشوهرمو دوست داره و وقتی میریم اونجا با زور و گریه و جیغ میاریمش اینقدر به مادرشوهرم میچسبه و گریه میکنه دل سنگ اب میشه اما خانواده شوهرم هیچ حسی ندارن بهش.. ولی بچه ی برادرشوهرمو اینقدر بهشون محبت میکنن مادرشوهرم میگه من اونو یه روز نبینم دلم تنگ میشه و باید هر روز ببینمشون..
خونه مون اصلا نمیان و ما تا زنگ نزنیم اصلا بهمون زنگ نمیزنن. من خودم همیشه به مادرشوهرم زنگ میزنم ولی یه مدت مریض شدم حتی یکبارم زنگ نزدن حالمو بپرسن..
اصلا ما براشون اهمیتی نداریم فقط همیشه از ما توقع دارن ...
برادرشوهرم وضع مالی خیلی خوبی دارن یعنی شغل پدرشوهرم و برادرشوهرم مثل هم هست و هردوشون عالی . هرکدوم شون دو تا خونه دارن..
ولی ما از نظر وضع مالی ضعیف هستیم..
ولی همیشه مادرشوهرم به جاریم و بچه ی هدیه های خیلی خوب و گرون هدیه میده ولی به من و بچه م کمتر. میگه جاریت بزرگتره و دو برابر من هدیه میده و به بچه ها هم همینطور فرق میذارن.
بخدا خسته شدم از این همه تبعیض
دلم برای همسرمم میسوزه میدونم خیلی غصه میخوره از رفتارای خانواده ش ولی جرات اعتراض کردن هم نداره چون از مادر و پدرش خیلی میترسه.
نمیدونم دیگه چیکار کنم با خوبی و محبت کردن جواب نداده چون تو این سالها کار من همین بوده ولی اونا برادرشوهرمو و خانمش و بچه شو اوونقدر دوست دارن که محبت های ما رو نمیبینن و هیچ تاثیری م روشون نداره..
منو راهنمایی کنین لطفا
ایدی ادمین🌱👇🏻
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#نکته_ی_روز 🌼
چند سال پیش کنفرانسی در آلمان در مورد سرمایه گذاری و امور مالی برگزار شد. در جلسه پرسش و پاسخ، سوالی از یکی از سخنرانان مطرح پرسیده شد که همه را به خنده انداخت.
از او پرسیدند می تواند بپذیرد که دخترش با یک مرد فقیر ازدواج کند؟
اما پاسخ او می تواند چیزی را در همه تغییر دهد.
او می گوید اول از همه، این را درک کنید
ثروت به معنای داشتن حساب بانکی چاق نیست.
ثروت در درجه اول توانایی خلق ثروت است.
مثال: کسی که در یک قرعه کشی برنده می شود. حتی اگر 100 میلیون برنده شود، یک مرد ثروتمند نیست: او یک مرد فقیر با پول زیاد است. به همین دلیل است که 90 درصد میلیونرهای قرعه کشی بعد از 5 سال دوباره فقیر می شوند.
شما افراد ثروتمندی هم دارید که پول ندارند.
مثال: اکثر کارآفرینان.
آنها در حال حاضر در مسیر ثروت هستند، حتی اگر پولی نداشته باشند، زیرا در حال توسعه هوش مالی خود هستند و آن ثروت است.
فقیر و غنی چه تفاوتی با هم دارند؟
به بیان ساده: ثروتمند ممکن است بمیرد تا ثروتمند شود، در حالی که فقیر ممکن است بکشد تا ثروتمند شود.
اگر جوانی را دیدید که تصمیم دارد تمرین کند، چیزهای جدید بیاموزد، سعی می کند دائماً خود را بهبود بخشد، بدانید که او مرد ثروتمندیست.
اگر جوانی را دیدید که فکر میکند مشکل از دولت است و فکر میکند ثروتمندان همه دزد هستند
و مدام انتقاد میکند، بدانید که او یک مرد فقیر است.
ثروتمندان متقاعد شده اند که فقط به اطلاعات و آموزش نیاز دارند تا پرواز کنند، فقرا فکر می کنند که دیگران باید به آنها پول بدهند تا بلند شوند.
در خاتمه، وقتی می گویم دخترم با مرد فقیر ازدواج نمی کند، من در مورد پول صحبت نمی کنم.
من در مورد توانایی ایجاد ثروت در آن مرد صحبت می کنم.
ببخشید که این را گفتم، اما بیشتر جنایتکاران مردم فقیر هستند.
وقتی جلوی پول میروند، عقلشان را از دست میدهند، به همین دلیل دزدی میکنند، دزدی میکنند و غیره...
برای آنها این یک لطف است، زیرا نمیدانند چگونه میتوانند به تنهایی درآمد کسب کنند.
یک روز نگهبان یک بانک کیسه ای پر از پول پیدا کرد، کیف را گرفت و رفت تا آن را به مدیر بانک بدهد.
مردم به این مرد احمق می گفتند، اما در واقع این مرد فقط یک مرد ثروتمند بود که پول نداشت.
یک سال بعد، بانک به او پیشنهاد شغلی به عنوان پذیرش داد، 3 سال بعد او مدیر مشتریان شد و 10 سال بعد مدیریت منطقه ای این بانک را بر عهده گرفت
او صدها کارمند را مدیریت می کند و پاداش سالانه او بیش از مبلغی است که می توانست داشته باشد
ثروت اول از همه یک حالت ذهنی است.
حالا شما ثروتمند هستید یا فقیر؟
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا 🌹 #پرسش سلام به همگی عیدتون مبارک دوستان خواهش میکنم اگه یک متخصص تو گروه هست یا کس
#پاسخ_اعضا 🌸
سلام وقت بخیر
دختر خانمی که گفته بودن واکسن زدن و عادت ماهیانه اش قطع نمیشه
عزیزم اصلا نگران نباش منم همینطور بودم از عوارص واکسنه من دوماه به همین وضع بودم منم ۱۷ سالمه و مجردم ولی در نهایت اینکارو انجام دادم خوب شدم
عدس رو بگیرید و پودر کنید بعد بدون روغن تفت بدید درواقع بوش بدید تا یه مقدار از خامی در بیاد بعد این پودر رو با عسل مخلوط کنید و بخورید طعمش هم خوبه بد نیست روزی دو سه بار بخورید من ظرف ۳تا۴ روز خوب شدم نگران نباش مشکلی نیست
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
سلام.سال نو روبه شماوهمه اعضای محترم گروه تبریک میگم.دوستی که پیام داده بودن که مدت ۳ماهه پریودشدن وخونشون قطع نمیشه.
بهشون توصیه میکنم سویق عدس بخورن.حدیث داریم که یکی ازاطرافیان امام صادق(ع)اینطوری شده بودن،حضرت فرموده بودند:به اوعدس بخورانید.
طرزتهیه سویق عدس هم بسیارراحت هستش.
عدس روبه اندازه مثلایک پیاله بصورت خشک بذارن روی شعله کم ومدام هم بزنن تابرشته وپوک بشه.مثل گندم بوداده.فقط نبایدبسوزه.بعدازاینکه حسابی بوداده شد،توی آسیاب بریزن ویادر هاون خوب بکوبن تاپودربشه،بعدپودرش رو روزی ۲بارصبح وشب به اندازه یک قاشق غذاخوری بخورن.خوشمزه هم هست.تاچندروزادامه بدن تاخونریزی شون قطع بشه.
اتفاقا خواهرهمسرم هم مثل ایشون مدتیه اینطوری بوده.این چندروزه ایام عیدباهم خونه مادرشوهرم بودیم،بهش توصیه کردیم این کارروبکنه،وبراش سویق عدس درست کردیم باخوردنش بعد۳ روزپاک شده،وخداروشکرخیلی خوشحاله که ایام پاکی می بینه.
اماتوصیه دیگه اینکه حواسشون باشه یه سر پیش متخصص زنان وزایمان برن که علت خونریزی شون معلوم بشه.ممکنه کیستی داشته باشن که باعث خونریزی شده وجای نگرانی هم نیست چون باقرص قابل برطرف شدن هست.
ان شا ءالله موفق باشید.
باتشکرازادمین کانال
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سلام درمورداون کسی که شوهرش برای مادرش لباس خریده به نظرمن شمااینقدردراین مواردکوتاه اومدی وخانوادت نیازهای مالی شماروفراهم کردن شوهرت پرتوقع شده ووظیفه ی اوناشده وازبارمسعولیت شونه خالی کرده بهش بگوپدرمن هیچ حقی برای لباس خریدن برای بچه های تونداره وبایدخودت خرجشوبدی وبایدنیازهای مالی منوتامین کنی وگرنه چراشوهرمیکردم اینقدراعتراض نکردی که مادرشوهرت به بچه هات میگه توله واوناروبچه های خودش نمیدونه بروبچه هات بزارپیشش وعین خودت بگوایناتوله های شماهستن وقهرکن بروخونه ی پدرت وشکایت کن ودرخواست نفغه بده وبامهریه شوهرتوبترسون تاآدم بشه خوراک پوشاک مسکن وهزینه های دکتربه گردنه مرده ازحقت کوتاه نیا وبه بچه هات یادبده باگریه زاری وچیزای دیگه ازباباشون پول بگیرن یاوسایل بخره واگه شوهرت اهل خداومذهبی هست بگواون لباسی که به مادرت خریدی حق ماست وحلال نمیکنیم واین گناه اگه نداشتی چرازن گرفتی بچه دارشدی بگومادرت نداره ازاون یکی پسراش کمک بگیره ویابره کمیته امدادثبت نام کنه مطمئن باش اگه سرکاربری وسکوت کنی بدترمیشه ازطریق قانون واردشو
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سلام
در مورد مشکل اون آقایی که میگن خانمشون عصبی شدن و دکتر و مشاوره هم نمیان ...
به نظر من راه درمان ایشون اینه که اولا حالا که ایشون مشاوره نمیان خودتون با یه مشاور خوب صحبت کنید ببینید چه رفتاری باید داشته باشید تا بتونید به ایشون کمک کنید و حتی اگر مشاور صلاح دونستن از یک روانپزشک براشون دارو بگیرید و توی آب یا چای حل کنید بهشون بدید تا یه کم حالشون بهتر بشه و خودشون به فکر درمان بیفتن ثانیا اینکه تا اونجایی که براتون امکانش هست توی زندگی براشون تنوع ایجاد کنید از سفر و وسیله جدید و ... خلاصه چیزایی که ایشون دوست دارن و اگر براتون ممکنه حتی اگر سختم باشه خونتونو عوض کنید تا ایشون از اون فضایی که توش تحقیر و توهین شدن دور بشن و کمتر خاطرات گذشته براشون زنده بشه و در آخرم هر چی میتونید بهشون محبت کنید محبت محبت محبت
به امید حل شدن مشکلات همه مردمان سرزمینم
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸 به روایت خانم بهرامی وکیل پایه یک دادگستری در دو بخش✅ سیمین توی یه خانواده نابسا
در این بین پدر صفر فوت میکنه و به صفر یه ارث خوبی میرسه. با بخشی از اون پول برای زړی یه ماشین میخره و یه آرایشگاه میزنه. تا اینکه طاقت سیمین تموم میشه و دعواشون اوج میگیره. صفر سیمین رو اروم میکنه میگه بیا بشین کارت دارم..
سیمین من عاشق زړی شدم زری هم همین طور...
از شوهرشم که طلاق گرفته، من میخوام باهاش ازدواج کنم..
زری با وجود تو مشکلی نداره توام یا باید بپذیری یا مهریه ات رو ببخش طلاقت بدم برو.
سیمین جا میخوره که این چقدر وقیح شده که بعد از ۱۴ سال و با وجود ماندانای ۳ ساله داره این حرفو میزنه .
سیمین میگه امکان نداره صفر هم میگه هرجور راحتی..
خلاصه صفر یواشکی و با دوز و کلک با زری ازدواج میکنه و کلا قید سیمین و ماندانا رو میزنه.
سیمین انقدر تحت فشار بود و افسرده که یه دو ماهی میفته توو خونه.
یاسمن یکی از دوستای سیمین به دادش میرسه. سیمین رو از خواب غفلت بیدار میکنه و منو بهش معرفی کرد.
سیمین مستاصل اومد پیش من ماجرا رو تعریف کرد. شروع کردیم دنبال کارهای سیمین رو گرفتن، برای مهریه اقدام کردیم و چون صفر زن دوم گرفته بود رفتیم برای طلاق سیمین دادخواست دادیم .
در همین حین که دنبال کارهای مهریه سیمین بودیم که صفر رو ممنوع الخروج کنیم دیدیم ای دل غافل صفر خان با زری از ایران رفتن.
رفته بودن ترکیه..هرچی هم داشته فروخته و برده و حساب رو هم خالی کرده ..
جالبه بدونید سیمین و ماندانا رو هم ممنوع الخروج کرده بود😯
بعد از مدتی که ابلاغ براش رفته بود به سیمین زنگ زد.
که من برای همیشه از ایران رفتم بر نمیگردم طلاقت هم نمیدم انقدر بمون تا موهات رنگ دندونات سفید بشه
سیمین خیلی آشفته شد و بهم ریخت.. بهش گفتم نگران نباش به نفع ماست. صفر نمیدونست که این خبرا هم نیست. چون بدون اجازه سیمین و دادگاه با زری ازدواج کرده بود برای سیمین حق طلاق ایجاد شده بود.
با ثابت کردن این موضوع تونستیم طلاق سیمین و حضانت ماندانا رو بگیریم.
صفر رو هم بابت مهریه ممنوع الخروج کردیم که اگر برگشت ایران نتونه دوباره خارج بشه.
که همین اتفاق هم افتاد بعد از ۵ماه صفر رو پیدا کردیم.
نگو اومده ایران خونه زری رو بفروشه موقع برگشت فهمیده ممنوع الخروجه . و روانه زندان شد. میگفت مهریه ندارم استعلام گرفتیم و نتونست مهریه قسطی پرداخت کنه .
مهریه سیمین ۱۱۴ تا سکه بود. مجبور شد برای آزاد شدن و رفتن به ترکیه کل مهریه سیمین رو پرداخت کنه.
خلاصه اینم آخر و عاقبت صفر خان و سیمین ساده و بی پشتوانه ..
به سیمین گفتم با این پول برای خودت یه کاری راه بنداز و ماندانا رو بزرگ کن . نگران دخترش بود که اگر بزرگ شد و سراغ پدرش رو گرفت چی بگم؟ گفتم هیچی خیلی ساده بگو بابات رفته تو مادر خوبی باش اون به پدرش فکر نمیکنه .
#پایان
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 🌸
سلام شرمنده مزاحم شدم ادمین جان میخاستم بپرسم اون خانمی که جواب اون آقا رو دادن و گفتن جاریشون ناراحتی اعصاب داشته و تيمارستان بستری شده وبهش شوک دادن الان وضیعیتشون چطور هست خوب شدن چون منم خواهرم مشکل اعصاب داره دکترا گفتن بعد از تعطیلات بیارید بستری کنید شوک هم میخان بدن. ممنون از ادمین عزیز و همه همراهان
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سلام وعرض تبریک عیدبه محبوبه خانم واعضای گروه ببخشیدمن یه چادرمشکی خریدم براعیدکلی پولش ودادم رفتیم بیرون گلی شدلک سفیدافتاده روش هرچقدرمیشورم پاک نمیشه حالااعضای گروه اگه راه کاری دارن ممنون میشم
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سلام خدمت اعضای خوب کانال سال نو همگی مبارک باشه.
من سوال دارم از خدمت شما اینکه:
من چون بیماری رماتیسم مفاصل دارم میخوام بدونم از شماها یا اطرافیانتون کسی هست که این بیماری رو داشته باشه و
دیگه این مریضی درمان شده بهبود پیدا کرده به کل از بین رفته باشه
و چجوری و نحوه درمانش بوده؟
با طب جدید یا سنتی بوده ؟ و اگر پزشک طب سنتی و طب جدید می شناسید که درمان میکنه و به کل این بیماری رو به درمان میرسونه به من هم معرفی کنین؟
خیلی ممنونم پیشا پیش از کمک و راهنمایی شما خیر ببینین الهی🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹
ایدی ادمین🌱👇🏻
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
دوستان عزیزم نظر ،پیشنهاد و انتقاد در جهت بهبود مطالب کانال رو به ادمین عزیزمون حبیبه جان بگید لطفا👇🏻🌱
@habibam1399
خوشحال میشیم که محتوای کانال رو باب میل شما تنظیم کنیم😍👆🏻
#دل_نوشت 🌸
فکر کن یه فیلم از گذشتهت پخش میشه؛
خودتو میبینی با تمام تغییراتی که تو زندگیت کردی،
تمام اشتباهاتت مثل یه فیلم میاد جلو چشمت،
احساساتی که خرج آدمای اشتباه کردی،
حرفایی که باید میگفتی و نگفتی
آدمایی که بودن و رفتن،
یه سری تصویر که میخندوندت
یه سری صحنه که به گریه میندازتت،
عاشق شدنت،
تلاش کردنت،
به قهقرا رفتن احساساتت...
این فیلم، کل هدفیه که تو به خاطرش اومدی تو این دنیا.
میتونی طوری نقش بازی کنی که لایق اسکار باشه یا انقدر سطحی بازی کنی که تهش بگی حیف این همه انرژی که صرف این زندگی کردم!
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸 سلام شرمنده مزاحم شدم ادمین جان میخاستم بپرسم اون خانمی که جواب اون آقا رو دادن و گفتن
#پاسخ_اعضا 🌹
سلام . در جواب اون دوستی که رماتیسم دارن
مامان من هم همین بیماری رو داشت و خیلی هم بد حال بود از شدت کمردرد اصلا نمی تونست هیچ کاری انجام بده و یک سال کاملا از کار افتاده بود😔😔 از طریق دکتر طب جدید که پیگیری کرد به هیچ نتیجه ای نرسید به عنوان دارو مسکن بهش دادن که فقط درد رو ساکت می کرد و در واقع درمان نبود.اخر سر هم گفتن فقط یه درمان داره اونم یه آمپولیه که هر شش ماه یک بار باید تزریق کنه که سیستم ایمنی بدن رو کلا از کار میندازه.چون رماتیسم گاهی یه بیماری خود ایمنی هست(اون امپول هم قیمتش هر کدوم چند میلیون بود)
این ماجرا مال یه سال قبل از کروناست و من خداروشکر می کنم که ما اون موقع پولش رو نداشتیم و مامانم تن به این کار نداد که اگر اینکارو می کرد با اومدن این بیماری زنده نمی موند 😭
بعد از اون از طریق طب سنتی درمان رو شروع کرد و خیلی جواب گرفت.الان فقط گاهی اوقات که خیلی به خودش فشار بیاره دردش شروع میشه.
نحوه درمانش هم پرهیز از سردی هست.یعنی کلا هوای سرد،آب سرد و مخصوصا غذاهای سرد هست و در عوض باید به گرمی ها رو بیارید. زیاد توی هوای سرد نمونید دست ها و بدن زیاد با آب سرد تماس نداشته باشن و مهمتر از اینها غذاهایی با طبع گرم بخورید که بحثش خیلی مفصله...
حتما به یه دکتر طب سنتی خوب مراجعه کنید.
با آرزوی بهبودی شما🌺
لطفا برای حاجت روایی منم ۳صلوات بفرستید.
ممنون
🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱🧡🌱
سلام خدمت ادمین عزیز و اعضای محترم کانال
درموردخانمی که برای بستری شدن در بیمارستان روانی و انجام دادن الکتروشوک نگران بودن
عرض کنم برادر من 4سال به ببماری وسواس فکری شدید مبتلا بودن هرچقدر دارو دادیم بهتر نشدن در حدی که داشتن قدرت حرکت و تکلم هم از دست میدادن تا اینکه لطف خدا شامل حالمون شد و با دکتر نوربالا زاده آشنا شدیم تحت نظرایشون در بیمارستان امام خمینی تهران بستری شدن و دکتر 12 جلسه الکترو شوک تجویز کردن که با انجام 8 جلسه برادرم کاملا خوب شدن و مرخص شدن و الان به زندگی عادی برگشته وکار میکنه و داروهاشون به نصف رسیده
(فقظ عوارضش این بود که خاطرات بستری و درمان فراموش کردن)
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#تجربه_اعضا 🌹
وقتی با همسرم تصمیم به جدایی گرفتیم زنم گفت بچه تم نمیخام مال خودت .گفتم من که از خدامه بچم پیش خودم باشه اما می خوام بدونم که چرا بچه تو نمیخوای در جوابم گفت به خاطر اینکه هیچ وقت روی خوشبختی نبینی هیچ زنی تو رو با وجود یه دونه بچه کوچیک قبول نمیکنه چرا کسی که بخواد باخت بده و بسوزه من باشم بزار اون شخص تو باشیی
در حالی که مریم همسر جدیدم با آغوش باز دختر من و پذیرفت خیلی باهم رابطشون خوب بود و همیشه هوای دختر منو داشت
بعد از عقدمون روابط خیلی قوی تر و پر از عشق شده بود طوری که من هر روز صبح که از خواب بیدار می شدم با خودم میگفتم مطمئنی خواب نیستی؟
همه چیز خیلی عالی پیش می رفت . اینکه دخترم هیچ وقت دیگه بهانه مادرش نمیگرفت عجیب بود برامون. تا اینکه یه اتفاق همه چیز رو خراب کرد یعنی من اصلا فکر نمی کردم که عمر خوشی و خوشحالی تو زندگی من بتونه انقدر کوتاه باشه شنیدین میگن بعضی زندگی ها طلسم شدن واقعا زندگی من دقیقا از همون زندگی هاست چون تا آمدم خوشی کنم همه چیز خراب شد داستان از این قراره که مريم به من گفت بیا برای خودمون ...👇🏻👇🏻🔞
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
دو روزی شایان پیش مادرم بود تا دردو ورمم کمتر شد و شایان و اوردم خونه دیگه خودم می تونستم به بچه و ک
وقتی برگشتم کلی سوغاتی و لباس واسه ی عبدلله و شایان اوردم. برای خودم اینقدر لباس و کفش اوردم که تا چند سال خرید نکنم.
عبدلله از همون اول زندگیمون با اینکه وضع مالیش اوایل زندگیمون خوب نبود تا همین حالا که در امدش خوب شد سعی میکرد هیچ کمبودی نداشته باشم. از هیچ خرج و محبتی نسبت به منو زندگیش دریغ نمی کرد. شاید اولش یکم گیر میداد ولی بعدش راضی میشد.
شایان که دانشگاه قبول شد عبدلله براش یه اپارتمان کوچیک هدیه خرید. به نام خودش زد. قرار شد که اجاره بده و کرایه خونه و پول پیش و برای خودش خرج کنه هم سرمایه اش باشه هم در امدش باشه.
شایان پسر خوب و ارومی بود اصلا شر و شور نبود . یه جورایی اخلاقش مثل عبدلله بود.
با شروع شدن درس و دانشگاه شایان دوستهای جدیدی پیدا کرد و هنوز یه ترم نگذشته باهاشون رفت و آمد میکرد و صمیمی شده بود.
به عبدلله گفت دوست داره اپارتمانی که براش خریده تخلیه کنه و وسایل بچینه و برای خودش خونه مجردی داشته باشه..با دوستاش راحت باشه.
عبدلله راضی نبود گفت تو که يدونه پسری خواهرو برادری نداری که مزاحمت بشن ، من و مامانتيم تو این خونه به این بزرگی.. دوستات بیان خونه اتاقتم که بزرگه اگه لازمه کلا اتاقهاي بالارو خالی میکنیم برای تو و دوستات که راحت باشيد. من که اکثرا سرکارم مامانتم که پایینه یا بیرونه کاری به شما نداره عزیزم.
شایان قبول کرد و از اون روز بالا رو کامل در اختیار شایان گذاشتیم طبقه پایین و یکی از اتاقهارو برای خودمون آماده کردم و اتاق خودمون هم در اختیار شایان گذاشتیم
دوستهای شایان می آمدند و میرفتند. خونه ی ما شده بود محل درس خوندن و ایکس باکس بازی کردن و...
با هم بودند و تنهاییه شایان و پر میکردن. یکی از همکلاسی هاش از شهرستان آمده بود و اینجا خوابگاه گرفته بود. رفیق فابریک شایان بود و اکثراخونه ی ما بود و خیلی خوابگاه نمی رفت.
عبدلله از اینکه شایان همیشه تنها بود خیلی ناراحت بود ولی حالا که یه دوست خوب پیدا کرده بود و خوشحال بود
وقتی صدای خنده اش از طبقه بالا میاد از خوشحالی شایان شاد بود.
عبدلله عاشق بچه ی زیاد بود دوست داشت صدای خنده ی بچه ها تو خونه بپیچه برخلاف من ...
#ادامه_دارد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
🌞روزی یک صفحه #قران بخوانیم 🌞
سوره #الصافات❤️
صفحه ی ۴۴۷
@azsargozashteha💚
صفحه ی جدید امروز صبح ارسال نشده بود
#دل_نوشت 🌸
❣خودتان باشید نه فتوکپی و رونوشتِ همدیگر !
خودتان را از روی دستِ دیگران ننویسید !
باور کنید چیزی که هستید ، بهترین حالتی است که می توانید باشید !
بعضی ها ، ساکتشان دلنشین است ، بعضی ها پرحرفشان !
بعضی ها ، باچشم و موی سیاه ، زیبا هستند ، بعضی ها با چشمان رنگی و موی بلوند !
بعضی ها ، با شیطنت دل می برند ، بعضی با نجابت ...
جذابیتِ هرکس منحصر به خودش است !
باورکنید رفتار و خصوصیاتِ تقلید شده و مصنوعی ، شخصیتتان را خراب می کند .
تا می توانید ، "خودتان" باشید !🍃🍃🍃
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#نظر_اعضا 🌸
سلام، سال نو مبارک🌺
تشکر و خسته نباشید از بابت زحمت و صبوری شما ♥️
حال قشنگتون از سرگذشتهای شیرین شاد و سرگذشتهای تلخ خاطر شما رو مکدر میکنه💐
لطفاً، مشکلات عزیزانی رو که میزارین ازآنها بخواین از تجربیات و راهنمایی ها که دوستان براشون میزارن، نتیجه رو بگن که بدونیم چکار کردن و چی شد
خواهش دیگه اینکه، دوستان تجربیات خود را در مورد مشکل عزیزان میفرستن، گاهاً میبینم که همه تجربیات و پیشنهادها رو مدیران عزیز تو کانال نمیزارن، اگه میشه همه رو برای شخصی که درخواست کمک کرده بفرستن، تا در جریان همه تجربیات و نظرات دوستان قرار بگیرن
خوشحال میشیم که همه نظرات رو بخونن و هر موردی را که صلاح میدونن در زندگی بکار ببرن ان شاءالله که کارساز باشه و باعث حل مشکل بشه
چالش هاتون خیلی باحال و جالبه، ممنون از حُسن سلیقه تون☺️
#ادمین: دوستان گلم تمام پاسخهایی که در کانال قرار نمیگیره به پی وی شخص سوال کننده ارسال میشه
خیالتون راحت❤️
🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام خانمی که روماتیسم مفصلی دارن بگم من خودم سالها درگیر بودم و مادرم همینطور
یچیز مهم اینکه لبنیات از نظر طب سنتی برای مفاصل خوب نیست بر خلاف گفته پزشکان امروزی .چون سرد هستن و باعث سردی بیشتر مفاصل میشن اگرم خواستین استفاده کنید حتما با عسل یا دارچین یا خرما و از این قبیل
و اینکه حتما به دکتر طب سنتی مراجعه کنید و از درمانهای ساده بهره ببرید و خودتون رو درگیر داروهای شیمیایی یا کورتونی نکنید
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
سلام خانمی که چادر مشکی اش لکه سفید افتاده ... رنگ مشکی مخصوص لباس و البسه بگیر معمولا پودر هست و طرز استفاده اش روش نوشته ، همون قسمت چادرت رو مشکی کن
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
سلام سال نو بر همه شما عزیزان مبارک.انشاءالله که سال جدید و قرن جدید پُر از اتفاقهای خوب برای همه مردم کشورم باشه.در جواب اون خانم عزیزی که گفتن خانم برادرشون بند رخت رو گذاشته رو تراس،عرض میکنم که چیکار به کارش دارین بزارین لباساش رو آویزون کنه،وقتی شما میدونین که از اول باشما لج بوده،پس چرا خواهر عزیزم زندگی رو به کام خودت و مادر بزرگوارتون،تلخ میکنین،اصلا شاید داره از قصد اینکار و انجام میده تو شما رو حرص بده که البته فکر میکنم موفق هم بوده.همه فامیلاتونم میدونن که طبقه دوم برای اون خانواده هست و همه از بی سلیقگیه ایشون میگن .پس سر چیزهای الکی اوقاتتون رو تلخ نکنین.هرکسی روش زندگیش رو خودش انتخاب میکنه
مگه ایشون به شما گفتن که چرا تو تراس خونتون رو پُر از گل کردین؟؟؟پس شما هم نباید تو نوع چیدمان خونه و تراسشون دخالت کنین.خواهش میکنم هیچوقت برادرتون رو درگیر مشکلاتتون نکنین اون بنده خدا رو وسط ماجرا نزارین.با سپاس.برای سلامتی و فرج صاحب الزمان صلوات🌹🌹
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️ سلام وقتتون بخیر من کانالتون رو توی ایتا دیدم و چنتا از داستانا رو خوندم خواستم
ولی جواب محبت منو با فحش دادن به همون ضامنا جبران کرد و خانوادش بدتر از خودش بودن.
بعد از عید قرار بود عروسی بگیریم ولی تقریباً یه ماه پیش دعوایی شدیدی کردیم سر اینکه این آقا بمن کفت چون من میخوام برا تو سرویس طلا بخرم تو هم باید مدال و زنجیر طلا بخری واسم ما رسم داریم
که از نظر من کاملاً غیر منطقی بود گفتم من همچین کاری نمیکنم تو هم نخر مگه طلا رو واسه من میخری تو هر زمان که نیاز به پول داشته باشی و بخوای طلا بفروشی من نمیتونم مانعت بشم ولی سر همین موضوع یه دعوای بزرگی راه انداخت که حتی کتک کاری هم شد و اینبار دیگه نتونستم کوتاه بیام و رفتم درخواست مهریه کردم
یعنی اول بهش گفتم بریم توافقی جدا شیم من مهریه رو میبخشم تو هم برو وامت رو تسویه کن که از خدا خواسته قبول کرد ولی بعدش من پشیمون شدم چون تو آخرین دعوا حرفای خیلی زشتی بهم زد تهمت زد بهم برا همین نتونستم خودمو قانع کنم که بزارم اینقدر راحت بره الان وکیل گرفتم و مهریه و نفقه رو اجرا گذاشتم ولی بابت وام ازدواجش نکرانی دارم همش خودمو سرزنش میکنم که چرا بی دلیل و اینقدر راحت به این آدم اعتماد کردم و حتی بعد عقد که یه سری چیزا رو فهمیدم چرا باز کوتاه اومدم خواستم باهاش ادامه بدم ،چرا ضامن وام ازدواجش شدم چرا
ادامه بدم چرا مدت آشنایی رو بیشتر نکردم و....؟
این پیامو اگه تو کانالتون منتشر کردید تمام حرفم اینکه راحت به حرف اعتماد نکنید من اعتماد کردم و چوبشم خوردم هنوزم نتونستم خودمو نجات بدم یعنی هنوز اول راهم.
با هزار امید و آرزو نشستم پای سفره عقد بهترین دوران زندگی منو نابود کرد و چیزی که نصیبم شده وکیل و راهروهای دادگاهه که بتونم حقو حقوقمو از این آدم دروغگو و نمک نشناس بگیرم.
اینم اضافه کنم که به لحاظ تحصیلی من فوق لیسانسم و ایشون دیپلم و از لحاظ ظاهری هم نسبت بهش بالاترم ولی من نخواستم بر اساس ظاهر تصمیم بگیرم با خودم میگفتم پسر سالمیه اهل دود و رفیق بازی نیست مستقله از بچگی کارکرده عرضه داره یه زندگی خوب برام بسازه برا همین انتخابش کردم
اوایل اعتماد بنفسش خیلی پایین بود ولی من بهش اعتماد بنفس و جسارت دادم ولی بر علیه خود من استفاده کرد طوری که فکر می کرد من در حدش نیستم و اون لطف کرده که با من ازدواج کرده
به لحاظ سنی فقط ۷ماه از من کوچکتر بود ولی تو دعوا نهایت پررویی بمن گفت که تو از وقت ازدواج و زایمانت گذشته و ترشیده ای
یه مرد باید به چه درجه از پستی برسه که بتونه این حرفا رو به زنش بزنه هر چقدرم که عصبانی باشه این حرفا فقط یه گوشه از تلخیاییه که این آقا وارد زندگی من کرده و هر بار که به حرفای زشتش فکر میکنم بیشتر خودمو سرزنش می کنم.
#پایان
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_دل ❤️
ما زن ها با خود ، چه کردیم که صبح ها بجای تحسین خودمان در آینه چروک صورتمان را دیدیم، لکه های جدید روی گونه هایمان را شمردیم، سیاهی دور چشم هایمان را سرزنش کردیم و خیلی وقت ها بخاطر مورد توجه قرار نگرفتن از خودمان بدمان آمد ...
از خودمان خسته شدیم و ترسیدیم برای هیچ مردی کافی نباشیم، آنقدر ترسیدیم که باورمان شد برای دوست داشته شدن باید پوست صورتمان صاف و بدون چروک و ابروهایمان همیشه قرینه باشد، بینی کوچکی داشته باشیم و لب های برآمده و خوش فرم!
ما به خودمان ظلم کردیم و درون ترس هایی که خودمان برای خودمان ساخته بودیم غرق شدیم، خیلی وقتها یادمان رفت زن ها هم حق دارند بعضی روزها خودشان باشند، با صورتی رنگ پریده و خسته، با چشم هایی بدون آرایش و ریز، با ابروهای پر و لب هایی بی رنگ، با هرچیزی که برای خودشان است و زیباست.
یادمان رفت برای خودمان زندگی کنیم، تصویرمان را در آینه ببوسیم و با وجود تمامِ چیزهایی که جزئی از ماست عاشق خودمان باشیم.
من زن های زیادی را می شناسم که آینه کابوس بزرگی برای آنها به شمار می آید، زن هایی که بخاطر تَرد شدن از طرف مَردِشان فکر میکنند خود واقعیشان زیبا و دوست داشتنی نیست و نباید از خودشان عکس بگیرند، نباید با دقت به چشم ها و اجزای صورتشان نگاه کنند و به زیبایی خودشان ایمان بیاورند، ما زن ها مدت هاست فراموش کرده ایم قبل از اینکه کسی دوستمان داشته باشد خودمان باید خودمان را دوست داشته باشیم، بلأخره یکجا این کابوس باید به پایان برسد ...
کم کم باید صبح که بیدار شدیم، به صورت بدون آرایش و تمیزمان در آینه لبخند بزنیم، موهایمان را صاف و ساده شانه کنیم، از خودمان عکس بگیریم و به لبخندهای عمیقمان افتخار کنیم، حتی اگر خسته بودیم بازهم مطمئن باشیم دوست داشتنی ترین موجود دنیا زنیست که زیبایی أش را باور دارد ...
بلأخره یک روز
زن ها
باید
با آینه ها آشتی کنند !
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_اعضا 🌸
سلام در جواب اون خواهر عزیزم که ناراحتن از اینکه جاریشون غذای خوشمزه شون رو نخورده،اول بگم سر خودش کلاه رفته چون مجبور شده غذای رستوران رو بخوره😊.بعدش گلم به نظر من شما اصلا نباید بهش میگفتی که چرا از غذای شما نخورده باید میزاشتی تو حسرتش بمونه گلم .اما حالا که گفتی اما از این به بعد به هیچکسی نگو که چرا فلان کار نکردی یا چرا غذا نخوردی شما زحمت کشیدی درست کردی هرکس دوست داشت میخوره هرکی نه بدون لیاقت نداشته😉به نظر من روز سیزده بدرم به حرف همسرت گوش کن و برو اما یه روز خاطر انگیز واسه خودت و همسرت بساز.سعی کن برین بگردین و همش لبخند رو لبات باشه به کسی بی احترامی نکن اما خیلی هم صمیمی باهاشون رفتار نکن اصلا سعی کن تو جمعشون نباشی همش به بهانه های مختلف با همسرت باش.خوش بگذره بهت گلم.برای سلامتی و فرج مولا صلوات🌹🌹
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به خانومی که ازدست جاریش ناراحت شده خواستم بگم شمابه قول خودتون دوست داشتیدشوهرتونوخوشحال کنید.اجرتون پیش خدامحفوضه .به قول معروف هرکه نازمیکنه وعشوه میادکوفتوبخورشماخودتوناراحت نکن .به نظرمن به خاطراین مسائل اوقات خودتون وهمسرتون روتلخ نکنید.شما احترام گذاشتیدوهمسرتون دیدن بی احترامی آنها روهم دیدن پس حق باشماست ولی زیادسخت نگیریدمهربان باشیدوصبورزیرامهربانی ازذات انسانهای خوب است.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت دوستان عیدهمگی مبارک خدمت برادری که خانمش کلااخلاقش عوض شده برادرمن خانمت دچار افسردگی شدید شده بجز روانپزشک ومشاوروداروهیچ راهی نداری چون من خودم هم همین مشکل رو داشتم البته من به هیچکس بی احترامی نمیکردم فقط زود گریه میکردم و دادمیزدم گوشه گیرشده بودم چهارده سال انواع دکترومشاوروروانپزشک رفتم بامحبتهایی که شوهرم میکردخداروشکرچندسالی هست داروهام روقطع کردم اما پیش مشاورمیرم هنوز خداروشکر هم خودم و همسرم هم بچهها اززندگیمون راضی هستیم چهرتاهم نوه داریم که عشق من هستن و بهترین سرگرمی برامواقعی که اعصابم به هم میریزد شماهم هرجورشده سعی کنیدببریدش دکترحتماباخانواده خودش درمیون بگذاریدتاکمکش کنند موفق باشید
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_حساب ✅
قلبت را آرام کن..
یک وقتهایی بنشین و خلوت کن با تمام سکوت هایت…
نگاه کن به اطرافت…
به خوشبختى هایت…
به کسانی که میدانی دوستت دارند…
به وجود آدم هایی که برایت اهمیت دارند…
و به خدایی که تنهایت نخواهد گذاشت…
گاهی یک جای دنج انتخاب کن…
گاهی یک جای شلوغ…
آرامش را در هر دو پیدا کن…
هم درکنار شلوغی آدم ها…
هم درکنار پنجره ای چوبی و تنها…
دل مشغولی ها را گاهی ساده تر حس کن…
باران را بی چتر بشناس…
خوشحالی را فریاد بزن…
و بدان که تو" بهترینى"
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا ❣
سلام من خیلی وقتها شده سرم رو که روی بالش میدارم پوست سرم بی حس میشه
مثل دست و پا که خواب میره
کسی تجربه اینو داشته تا حالا؟
ممنون میشم راهنماییم کنید که علتش چیه؟
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣
دوستان مصرف سیر ما زیاد نیست و خیلی کم خرید می کنم ولی همونم زود پوک میشه نمی دونم دلیلش چی هست
تو یخچال و فریزر هم گذاشتم ولی بافتش تغییر می کنه ممنون میشم راهنماییم کنید چکار کنم که سیر پوک نشه
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣
سلام
پسرم ۱۵ سالشه قدش خیلی بلند نشده
شنیدم حجامت در فصل بهار برای رشد قد خوبه؛ اگر اطلاع دارین راهنمایی کنید چند و چه روزهایی خوبه برای حجامت
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣
سلام وقت بخیر ، یه سوالی داشتم از عزیزان ، ما انشالله ۱۴ فروردین می ریم مشهد متاسفانه اواخر پریودی من می یوفته تو اون روز ها از دوستان خواهش می کنم کمک کنن چیکار کنم یکی دو روز زودتر پریود بشم تا مسافرت راحتی رو داشته باشم ، لطفا راهکار های خونگی بدین نمی خوام از قرص و امپول استفاده کنم.دستتون درد نکنه❤
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣
سلام عید تون مبارک امیدوارم سال خوبی داشته باشین نمیدونم این پیامو کسی میخونه یا نه یا هرکسی که بخونه چه فکری در مورد من میکنه من نمیگم دختر خیلی با ایمانی بودم ولی تا جایی که میتونستم سعی میکردم نمازمو قضا نکنم من همیشه بعد اینکه شیعه بودم افتخار میکردم همیشه دلم بخدا قرص بود همیشه با خودم میگفتم همه دنیا ولم کنن برام مهم نیست چون خدا با منه هیچ وقتی ترسی توی دلم نبود همیشه توی دلم میگفتم اگه اتفاق بدی برام بیوفته میتونم امام زمان از ته دل صدا کنم تا کمکم کنه همیشه وقتی از چیزی میترسیدم ایت الکرسی میخوندم حتی توی خواب اگه خواب بدی میدیدم ناخداگاه توی خواب شروع میکردم به ایت الکرسی خواندن تا اینکه یه مشکل خیلی بزرگ برام پیش امد چیزی بود که فقط خدا میدونست اگه نشه ابروم میره اگه نشه دیگه من هیچ ابروی توی خانواده و فامیل ندارم اون روز تا شب دعا کردم که خدا بهم رحم کنه نذاره ابروم بره مگه خدا نگفته ابروی مومن از همه چیز مهم تره اون روز فقط دعا کردم گریه کردم تا صبح فقط دعا میکردم صب رفتم امام زاده چقدر اونجا دعا کردم دقیقا جلوی ضریح اتفاقی افتاد که هیچ وقت فکر نمیکردم بیوفته افتاد اونجا بود که کلا نا امید شدم از همه چیز و همه کس حس کردم دیگه خدا منو دوست نداره که همچین کاری با من کرد الان چهار ماه همش فکر میکنم چرا توی امام زاده دقیقا جلوی ضریح همچین اتفاقی افتاد از اون روز عصبی و سر خورده شدم حس میکنم دیگه حسی برای زندگی ندارم یعنی امکان داره دوباره خدا دست منو بگیره دوباره نور امید توی دل منم روشن بشه
ایدی ادمین👇🏻🌸
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_اعضا 🍁
سلام خاهشا پیام منو بزارید خیلی محتاج دعام🤲
سلام اعضای محترم کانال
بیشترین ناراحتی این روزتی اعضا خیانته شوهراشونه مثل من😞خیانت که فقط رابطه جنسی نیست حتی چت با یک زن یا دختر هم خیانته
خانوما چرا با مردای زن دتر دوست میشید؟ اصلا چرا با نامحرم دوست میشید؟ به دل پاک زنهایی که صبح تا شب زحمت میکشن توی خونه که همه چی مرتب باشه غذا اماده باشه و... فکر نمیکنید؟ انقدر بد دلم شکسته که خیلی راحت میتونم از ته دلم تما خانومایی که با اقایون دوست میشن رو نفرین کنم اما خدا خودش تاوان دل شکسته ماهارو ازتون میگیره که اگه نگیره دیگه هیچ عادلی وجود نداره
دعا کنید حال دلم خوب شه حداقل به خاطر پسر کوچولوم که پاک و معصوم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
ابا صالح المهدی:
سلام. خانواده همسر منم همین طور هستن.کاری نمی شه کرد.برخی خانواده ها به اون فرزند شون که اوضاع مالی خوبی داره بیشتر توجه می کنن.چون دیگه لازم نیست که کمک ش کنن.باهاش راحت تر هستن.البته بعضی از فرزندان هم بهتر می تونن به پدر و مادرشان کمک کنن درنتیجه
پدر و مادران هم بیشتر دوست شون دارن و می گن این یکی بچه مون با محبت تره.
منم برادرشوهرا و خواهر شوهرم همه دکتر و مهندس هستن.
مادرشوهر و پدرشوهر م با خودشون می برن مسافرت.
بعد مادر شوهرم میاد برای بچه های من تعریف می کنه.
بعضی وقتا دختر کوچیک م گریه می کنه.
بااین که ما با پدر شوهر و مادر شوهرم توی یک شهر هستیم.ولی هر وقت بقیه بچه هاش میان
مرتب می رن خونه اقوام شون مهمونی یاتفریح توی طبیعت و کوه و دشت.
وقتی شوهرم می گه یک بار ما دعوت نمی کنن
من می گم به این چیزا فکر نکن.پدر و مادرت آزاد هستن با هرکه دوست دارن رفت و آمد کنن و تفریح برن.
به بچه هام می گم خب عمه و عمو هم بعضی وقتا مامان بزرگ و بابابزرگ دعوت می کنن خونه شون
یا براشون هدیه می خرن.
طبیعی هست دیگه دل شیفته محبت هست.
سعی می کنم با آقامون و بچه ها بریم پیاده روی یا کوه و دشت.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••