شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام دوستان کسی جایی سراغ داره که کتاب های رشته الهیات و علوم قرآنی دسته دوم خرید و
#حرف_اعضا ❤️🍃
سلام خدمت اون خانمی که همسرش اهل رابطه نیست وهمسرش پنچاه سال سن داره ،،اولا ممکنه به علت سنشون مشکلات هورمونی پیداکردن وطبیعی هست باید چکاب بشن ازنظر هورمونی ..دوما اگه از اول اینجوری بودن باید دید خانواده به زور براش زن گرفتن یعنی اهل ازدواج نبوده ولی توفشارخانواده زن گرفته یانه خودشم میخواسته ،،بعد شماروخودشم پسندیده یانه اصرار خانوادش بوده این کس دیگه رو میخواسته ،،یانه اینجوری نیست شاید مشکلات حادتری داره که اینجاجای بحثش نیست
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام عزیزم روزتون بخیر.من خیلی وقته مشکل سیاتیک کمر داشتم.یکی بهم دکتری معرفی کرد که تو پاکستان دوره دیده.کارشون هم واقعا حرف نداره.هر کس مشکل استخوانی داشته باشه واقعا مشکلشو حل میکنه.خواستم اگه واقعا امکانش هست .شمارشون رو بزارید شاید یکی هم مثل من مشکل داشته باشه.به دردش میخوره
آقای دکتر آقاپور ۰۹۱۰۶۶۵۰۳۰۰
تهران شهرک ولیعصر.منطقه ۱۸ میشه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام به تمام اعضای گروه خانمی که گفتن پسر بچه یازده ساله بیماری خود ایمنی دارن آدرس دکتر خواستن من حدود پانزده سال پیش این مریضی به طور ناگهانی بدنم را کاملا فلج کرد که دکتر علیرضا رنجبر نایینی فرشته نجات من شدن خیلی دکتر حاذق وخوبی هستن
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خانمی که باردار هستن ۳۷روزه
عزیزم بچه اتون رو نذر آقا امام رضا کنید. ان شاءالله صحیح و سالم بدنیا میاد باهم می رید به پا بوس امام رضا
اگرم پسر بود نذر اسم پسرشون کنید محمد جواد ان شاءالله دروان بارداری خوبی داشته باشید فقط استرس به خود راه ندهید اگر طالع شما باشد بچه داسته باشید. تحت هر شرایطی بچه نصیبتون میشه پس نگران نباشید آرام باشید واز خدا کمک بخواهید.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خسته نباشید در مورد این پیام که نوشته به طور ناگهانی احساس خواب زیادی میکنن احتمال داره شما افت قند داشته باشید یعنی قند بدنتون پایین میاد
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام اون خانمی که گفتند میخوان جی پی اس نصب کنند توی ماشین عزیزم این کارت اصلا درست نیست شما دارید با این کارتون قسمش میدید که بهتون واقعا خیانت کنه این کار و نکن یکبار بفهمه این کار و کردید اگه با کسی هم نباشه ممکنه بره با کسی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
با سلام وعرض ادب به همه اعضای کانال وادمین محترم
در پاسخ با اون خانمی که میگه ۱۰ ساله که مشکل استرس داره .
گلم من خودمم استرس دارم ولی در موقعی که خیلی شدید میشه فورا آیت الکرسی میخونم وخیلی خیلی آب میخورم تا استرسم با دستشویی رفتن دفع بشه. در ضمن سوره یاسین رو تا ۱۰ آیه حفظ کنین و واسه خودتون بخونین
از انرژی منفی به دور باشین
تو ایتا کانالی به نام کانال زندگی شادمانه هس تو اونجا عضو بشین تا به چیزهای ناخواسته فک نکنین گلم.
اه عمیقی بکشین وهر چی تو درونه بیرون بریزین
پیاده روی کنین
برا خودتون وسایل جدید بخرین
از وسایل کهنه بدور باشین
خودتونو دوست داشته باشین
با شوهرتون هر چن یکبار به رستوران یا ... برین
وخاطرات خوبتونو دوتایی به یاد بیارین
بخشش داشته باشین
کسی که میاد دم درتون با دست خالی بدرقه نکنین
با فاطمه زهرا عهد ببندین وقسمش بدین که مشکلتون حل بشه که انشا...خواهد شد
سال بعد تو شهادت فاطمه(س) آش نذری بدین
گلم با خدا باش
حتما حتما خیرش رو خواهی دید
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام درجواب خانمی که گفتن اضطراب واسترس دارن. عزیزم یه دکترهست شیرازبه نام دکترناصرکنعانی. دکترهیپیوترابی هستن داروهاشون عالی هست. من خودم میگرن شدیدداشتم یک سالی داروهاشون استفاده کردم خیلی خوب شدم. پسرم ازاسترس دلدردمیشدخداروشکربااستفاده ازداروهاخوب شدن. اگه امکانش نیست حضوری برین میتونین زنگ بزنی ویزیت میکنن داروبراتون میفرستن. دااروهم یه قاشق شربت هست که ماهی یکبارمیخورین. بعدانشالله بهترکه شدین دار میشه دوماهی یکبار قطع میکنن. انشالله خداشفابده خواهرعزیز🌹
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#دردو_دل_اعضا 💜🍃
سلام خسته نباشید
همسر من چند سال هست که بهم خیانت میکنه ومنو خیلی خیلی کلافه و داغون کرده،ولی به خاطر دو تا بچم نمیتونم ازش جدا بشم
اصلا مریض نمیشه
یه بارهایی که عصبی میشیم و دعوا میکنیم میگه برو ببینم چه غلطی میتونی بکنی،هیچی یه توپا میزنم بهتو.....😭
یا میگفت چرا به تو هیچی نمیشه🥺، که فکر کنم بره یکی رو راحت بگیره،نمیدونم،یا هر بار یه بهانه و حرفای نیشدار میزنه،از مامانم بدش میاد با اینکه مامانم انقدر بش احترام میزاره،از داداشم خیلی بدش میاد میخواد که همیشه زمین خوردن اونا رو ببینه،خانوادش میشناسنش ولی هیچی به روش نمیارن،نه یه دعوایی نه یه چه کاریه با زندگیت میکنی هیچی😥
من از این ناراحتم که به خاطر اون دارم از عبادت میافتم،فکرم درگیره،با بچه ها یهو دعوا میکنم،ولی اون تازه روز به روز بهتر میشه،من پیر تر و شکسته تر
لطفااااا برام دعا کنید
خیلی دلم گرفته
خدا همیشه جواب میده،ولی نمیدونم چرا جواب همسر منو نمیده
تازه یه زنه هست که میدونه من میدونم ولی وقت شده نصف شب پیام میده که من مثلا ۴ صبح بیدارم
من نمیدونم اون زن دیگه کیه،حالا شوهرم پیاما پاک میکنه من اتفاقی دیدم
لطفااا برای اون زنا هم دعا کنید که همه از زندگی من برو و خدا عوضشونو بده و....،اهل دعا اینا هم نیستم ،میگم فقط خدا خودش،پس لطفا شما ازش بخواین،ممنون،التماس دعا
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#مسافر_بهشت ❤️
يكى از رفقاى بسيجى در جبهه برايم تعريف مى كرد:
در يك عمليات مهم شبانه عليه دشمن متجاوز بعثى ، هنگام پيشروى به ميدانى از مين برخورديم . اين برخورد براى ما بسيار غير منتظره و سنگين بود. چون از طرفى شناسايى نشده بود و شايد هم دشمن آنها را تازه كار گذاشته بود، و از طرف ديگر اگر به موقع به سر قرار نمى رسيديم ، گروهى ديگر از بچه ها به وسيله دشمن قيچى مى شدند.
شرايطى بسيار سخت و جانكاه بود. زمان نيز به كندى مى گذشت . من فشار سنگينى آن لحظات را هنوز هم بر سينه ام حس مى كنم . بالاءخره بنا شد كه بچه ها داوطلبانه روى مين ها بروند.
فرمانده ما، كه هر چه از خوبى ها و دلاورى ها و كاردانى او و ايمان و عشقش به فاطمه زهرا(سلام الله عليها) بگويم ، كم گفته ام ، گفت : بچه ها! چند دقيقه اى صبر كنيد، شايد راه ديگرى هم باشد. همه با ناباورى به او خيره شدند؛ چه راهى ؟!
او اين را گفت و سپس از بچه ها فاصله گرفته و كمى آن طرف تر به نماز ايستاد و دو ركعت نماز خواند؛ آن هم چه نمازى ! يك پارچه شور و عشق .
رفقاى او همه مى دانستند او نماز توسل به فاطمه زهرا(سلام الله عليها) را مى خواند. عجب حالى داشت ، مثل شمع مى سوخت . پس از سلام نماز بر مهر گذاشته و ذكر ((يا فاطمة اغيثنى )) مى گفت و با حالتى پرسوز، فاطمه (سلام الله عليها) را به كمك مى طلبيد. استغاثه ((فاطمه ، فاطمه )) او تمامى بيابان را پر كرده بود. گويا تمامى هستى هم با او هم نوا بود.
شبى فراموش نشدنى بود. هر كدام از بچه ها را كه مى ديدى ، در گوشه اى اشك مى ريختند و دعا مى كردند. كم كم بچه ها متوجه فرمانده شدند و سعى داشتند به او نزديك تر شوند. طولى نكشيد كه همه دور او حلقه زدند. ديگر در آن موقع شب و در سكوت و بهت بيابان ، همراه اشك ماه ، تنها ناله يك نفر به گوش مى رسيد؛ ناله فرمانده ، كه فاطمه (سلام الله عليها) را مدام به كمك مى طلبيد.
كاش بودى و مى ديدى كه چگونه مثل ابر مى باريد و چون شمع مى سوخت . همه به استغاثه هاى او گوش مى دادند و اشك مى ريختند. من جلوتر از همه بودم ديدم گونه اش را بر روى خاك گذاشته و آن قدر اشك ريخته كه تمامى صورتش غرق گل شده . آن چنان غرق در مناجات و توسل بود، كه حضور هيچ كس را حس نمى كرد. گوئى اصلا در اين دنيا نيست . كمى آرام تر شد. آهسته چيزهايى زمزمه مى كرد. ناگهان براى لحظاتى ساكت شد. من نگران شدم كه شايد از حال رفته ، اما هيبتى داشت كه نتوانستم قدرم جلو بگذارم . همه محو نگاه او بوديم . به دلمان افتاده بود كه خبرى مى شود. قبلا هم از توسلات او به فاطمه زهرا(سلام الله عليها)
و حاجت گرفتنش زياد شنيده بوديم . همين طور هم شد. ناگهان سر از سجده برداشت و فرياد زد:
((بچه ها! بياييد، بى بى راه را نشان داد! بى بى راه را نشان داد!!))
بغض هايى كه براى چند دقيقه اى در سينه ها متراكم شده بود، يك دفعه تركيد. همه زدند زير گريه . نمى توانم حالت خود و بچه ها را در آن لحظه بيان كنم . آن قدر مى دانم كه بى درنگ همه به دنبالش حركت كرديم . من پشت سر او بودم . به خدا قسم ، او آنقدر محكم و با صلابت مى دويد كه گوئى روز روشن است و جاده هموار. طولى نكشيد كه از ميان مين ها گذشتيم ، بدون اينكه حتى يك نفر از ما خراشى بردارد.
بعدها هر بار كه از او مى پرسيدم : آن شب چه شد و چه ديدى ؟ از جواب طفره مى رفت ، اما مى گفت :((بچه ها! فاطمه ، فاطمه ))؛ و ديگر اشك مجالش نمى داد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#دردو_دل_اعضا 🌸🍃
#پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت شما عزیز گرامی
سرگذشت عزیزان رو توی کانال که خوندم و راهنمایی مهربونا رو منم گفتم که داستانمو بگم شاید راهنمایی کنن منم مشکلم حل بشه
من ۱۱سالم بود که پدر و مادرم از هم جدا شدن به دلایل متعدد مادرم همش حس میکرد خانواده پدری ام جادو جنبلش میکنن و من افتادم زیر دست زن بابا که ۶سال ازم بزرگتر بود ۱۴سالم بود که به خواهر زاده ناتنی نامادری ام شوهرم دادن و پسرم دوماه مونده به سالگرد ازدواجم به دنیا اومد با شوهرم به شدت مشکلات زیادی داشتم در نهایت بعد از کلی فراز و نشیب و داستان بعد ۹سال زندگی با هزارتا بدبختی طلاق گرفتم پسرمم کنار خودم نگه داشتم بعد از دوسال دوباره با یه نفر که بابام معرفی کرد ازدواج کردم چهارسالو نیمه که ازدواج کردم دوتا پسر خدا بهم داده ولی بازم خیلی با شوهرم اختلاف دارم ۱۶یا۱۷سال ازم بزرگتره پشیمونم از ازدواجم چون درکم نمیکنه همیشه جر و بحث داریم اون بیشتر میگه باید کم مصرف کنیم باید ذخیره کنیم پس انداز کنیم شده گشنه بخوابیم ولی من اینو قبول ندارم خیلی مغروره دعواهم که میکنیم چه من مقصر باشم چه اون من باید معذرت خواهی کنم عزیزای توی گروه نمیدونم تا حالا براتون پیش اومده یا نه احساس میکنم این همه سال این من نبودم که زندگی میکردم انگار یکی دیگه توی کالبد من بجای من زندگی کرده خلاصه بگم که اعمالی ازمن سر زده که الان پشیمونم ولی الانم عصبی میشم اکثر اوقات همیشه تاسف میخورم بخاطر گذشته و نمیتونم حتی یک برنامه روزانه یک زن خانه دار رو در زندگی داشته باشم همیشه شلخته و بی انرژی و عصبی ام تا بچه هام جیغ و داد میکنن کتکشون میزنم تا ساکت شن بعدش عذاب میکشم که چرا زدم اون لحظه که عصبی میشم خون جلوی چشمامو میگیره نمیفهمم چیکار میکنم حتی دوست دارم چاقو بردارم ... یا خفشون کنم یه لحظه بعد تغییر میکنم برا خودم برنامه ریزی میکنم ولی نمیتونم ادامه بدم شب که میخوابم فرداش انگار حافظم پاک شده هیچی یادم نیست یا اصلا انگیزه ای برای هیچ کاری ندارم گاهی یهویی مثل مبایل که باطری خالی میکنه بی انرژی میشم و قدرت هیچ کاری رو ندارم قبلا خیلی خودتحقیری میکردم و از خودم متنفر میشدم که عرضه هیچ کاری رو ندارم و همیشه اوضاع خونم شلم شورباست و کلی هدف و آرزو هایی که فقط تئوری موند توی رویاهام.
ولی جدیدا متوجه شدم ممکنه بخاطر اینه برام دعا میگیرن و همزاد و اینطور مسایل باشه کسی میتونه کمکم کنه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
میخاستم پیاممو توی گروه بزارید تا بتونم از راهنمایی بچها استفاد کنم
من19سالمه شوهرم 30سال یک ساله ازدواج کردم
خونه ام کنار خونه مادرشوهرم
اویل ازدواج بی تجربه بودم بهم محبت میکردن منم منظورشون بخوبی برداشت میکردم
تا اینک ی مشکلی بین منو شوهرم پیش اومد من ب خاست خود شوهرم رفتم پیش پدرشو ماجرا گفتم و دوما قهر بود بعد دوماه باهم خوب شدیم خونوادشم خوب بودن
البت تو این دوماه هیچ کدوم از عضای خونواده پا پیش نزاشتن ک اینقد طول نکشه
درکل گذشت و پنج شیش ماه از اون ماجرا میگذره
من بیرون میرفتم تو این ی سال بشون میگفتم حتی یک دسته از کلیدا خونه رو هم میدادم
اما دیه رفت اومدم کم کردم کمتر رفتم ت ای فاصلع حرفو حدیثا بیشتر شد
ک بشینن پشت سرم پیش فامیل حرف بزنن و بگوش من برسه ک من زبون درازم کار خونه نمیکنم و...
من ب شوهرم گفتم اینا ب گوشم میرسه نظرش اینبود ک از وقتی رفتی قهر و بدی پسرشون گفتی دیگه باهات بد شدن و شوعرم ت این مدت خونه ی پدر من نیومده اصللللاا و خونوادشم باخبرن و هیچی نمیگن ما عموزاده ی هم هستیم
خود شوهرم گفت از الان پاتو کج بزاری همی میشه بهونه دستشو
الان مشکل من اینه شوهرم ماهی ی هفته مرخصیه و شرایط جابه جای خونه رو نداره
منم خونه ی پدرم ب دلایلی راحت نیستم عصبی میشم برادرم شبا میومد پیشم ولی اذیت میکرد
ی پنج شیش ماه شبا مادرشوهرم میومد بعد ک دیع من رفتو امدمو کم کردم گفت نمیتونم بیام میترسم و میگه تو بیا اونجا بخاب یکی از براردشوهرت شب بیان اینجا
من نمیخام برم باز براشون عادی بشم بام بد برخورد کنن پدرشوهرم بااو سن جواب سلامم نمیدع بام خوبن ولی باسیاست شوهرم ک میاد لیلی مجنون میشن بام
من دوسشون دارم احترامشون میزارم ولی موندم چیکار کنم تنها نمیتونم وایسم خونه همش بغضم میگیره غذا درس حسابی نمیتونم بخورم دوری خودشام خیلی بم فشار میاره فک کنم وابستش شدم
خونه بابام نمییشه رفت موند خونه مادرشوهرمم میگم باز بیان دخالتاشون بیشتر بشه
و اینک شوهرمم نخود ت دهنش خیس نمیخوره بیشتر مشکلاتم بخاطر همینه ک همه چیو ب ماماش میگه و داداشاش مجردی ک تجربه زندگی متاهلی ندارن راهنمایی بد میکنن و اینم گوش میده
ممنون میشیم راهنمایی کنید
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇
@adminam1400
᯽────❁────᯽
#ارسالی_اعضا 🌸🍃
سلام
یکی از دوستان در مورد اعمال عبادی بارداری پرسیده بودن
این دوتا برنامه رو من از اینترنت گرفتم
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام دوستان کسی جایی سراغ داره که کتاب های رشته الهیات و علوم قرآنی دسته دوم خرید و
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام دوستان
خدمت اون خانمی که گفتن برا بختش دنبال ذکر میگردن
هرروز بعدنماز صبح ونمازعشا سه مرتبه سوره های فلق وناس روبامعنی بخونن
البته به نیت باطل شدن سحروجادو
من خودم انجام دادم البته چندروزه شروع کردم
دوستم میگه خواب دیده یه حیوون بدتوخونه مابوده
که توخواب می گفتن اینه که نمیزاشته زندگی مون سرو سامون بگیره
واون حیوون رو یکی توخواب کشته
من توصیه میکنم همین سوره ها وبخونن
ان شاالله خواستگار خوب براهمه مون بیاد
صلوات😉
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام و عرض ادب همه دوستان
من تازه عضو شدم ولی همه درددلها رو میخونم
خانمی که دخترش زیاد میره دستشویی حتما سردی کرده یه نبات داغ بده ولباس گرم بده بپوشه تا کلیه ها گرم بمون
ان شاءالله به لطف خدا خوب میشن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام اون خانمی که گفته بودن هر کی کرمانی هست روز شهادت سردار دلها گلزار شهدا رفت براش دعا کنه ،من کرمانی هستم ان شاالله میرم گلزار شهدا حتما پیغامش رو به حاج قاسم میرسونم و دعاش میکنم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقت بخیر. خانومی که دخترتون شب ها تندتند میره دستشویی ممکنه از سردی بدن باشه شما چندشب پهلوهاشو قسمت پایین شکمشو روغن مالی کنید با یه روغن گرم مثل سیاهدانه و اینکه لبنیات و ترشیجات و چیزای سرد مخصوصا شب ها به دخترشون ندن و سعی کنن گرمیجات بیشتر بهش بدن. امیدوارم که مشکلشون حل بشه.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خوبین اون عزیزی گفتن که قلب بچشون تشکیل نشده میخوام بهشون بگم که عزیز دلم به منم گفتن قلب بچه تشکیل نشده باید سقط کنی ولی نکردم بد از دوهفته رفتم سونو گفت قلبش میزنه رفته بودم آزمایش گفتن بچه تون فلج مغزی یا سندرم داره باید سقط بشه گفتم بچم هرمشکلی داره میخوامش دکتر به همسرم گفت خانم ها احساسی هستن تو قبول نکن باید سقط بشه شوهرم گفت نه میخوامش خدا قهرش میگیره ۱۵ شعبان به امام زمان گفتم دکترها منو ناامید کردن شما منو نا امید نکنین من بچم سالم بود هیچ مشکلی نداشت اسمشو مهدی میزارم وقتی بدنیا اومد دکترها هنگ کردن گفتن چطور بچه سالمه کلی بچم آزمایش نوار مغز انجام دادن گفتن معجزه خداس که بچت سالمه گفتم امام زمان منو ناامید نکردن دکتر وپرستار گریه افتادن دوست مهربونم اصلا حرف دکتر گوش نده هرشب سوره یاسین وحشر بخون نماز ت بخون بخدا نا امید نمیشی به حق بزرگی خدا بچتون سالم وصالح هستش😍😍🤲🤲🤲منتظر جواب تشکیل قلب هستم هروقت رفتی سونو جواب بگو وهر وقت زایمان کردی هم بهمون بگو اها راستی یادم رفت بگم مهدی من پنچ سالو نیم هستش پیش دبستانی هستش وعاشق فوتبال😂😂😂روزها من باهاش توخونه فوتبال میکنم شبها پدرش دخترم هم ۱۲ سالشه سر زایمان دخترم هم معجزه خدارودیدم اگه نیاز به راهنمایی داری پیوی منو از ادمین بگیر درخدمتم اسمم باشه مادر مهدی وفاطیما😍😍برای ظهور آقامون امام زمان صلوات
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در جواب خانمی که گفتن دخترشون زود زود دستشویی میره
عزیزم دخترتون سردی میفهمه اول اینکه میوه های سرد مثل هندونه،خیار شب نده بخوره ،طول روز هم اگه خورد کم بخوره،دوم این که اگه دخترتون سرماخوردگی نداشت نبات رو با گوشت کوب بکوبید تا کمی پودر و ریز شه بعد داخل ماهی تابه سرخ کنید شعله کم باشه تا نسوزه وقتی نبات آب شد روش آب جوش بریزین وکمی گلاب بدین بخوره دقیقا رنگش مثل رنگ چای کم رنگ میشه ولی شیرین ،من دخترم رو اینجوری خوب کردم تقریبا ماهی ،یبار بده بخوره ولی حواست باشه دخترت سرماخوردگی نداشته باشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام
صبحتون بخیر
یکی از خانمهای محترم پرسیدن که اهل کرج هستم
بله عزیز لطف کنیدو شماره طب اسلامی رو بهم بدین یا ادرسشون
خدااز خواهری کمتون نکنه عزیز
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام ، خانمی که مهمون زیاد میاد برات.... هر وقت که اومدن برای هر کدام نه بار سوره کوثر بخون وفوت کن بهشون
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی گفتن دستشون وشانه هاشون شبهادردمیکنه بهتره پیش روماتولوژی برن منم اینجوربودم دکتربعدازآزمایش دیدن روماتیسم دارم الان دارومصرف میکنم وخوب شدم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
عرض سلام خدمت ادمین گرامی واعضای گروه,خواهری درموردآلرژی وحساسیت بیش ازحدهمسرشون گفتن که بسیارشدیده,اول اینکه حتمن بالشتشون الیاف مصنوعی باشه پرنباشه وخونتون هرروزگردگیری کنیدواینکه گل وگیاه اسپری خوشبوکننده همه اینهاشدیدمیکنه بگردیدببینیدتوخونه چیزحساسیت زاچی دارید روزی یک مشت سبزی شاهی بخورندویک دانه عناب بزارن روگازدود اونوازدماغشون بکشن
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
دستورالعملی از آیت الله شیخ محمد شجاعی جهت توسل به حضرت زهرا
برای نجاتتان توسل به حضرت زهرا (سلام الله علیها) را فراموش نکنید، هر وقت مشکلی برایتان پیش آمد توسل ساده ای به حضرت زهرا(سلام الله علیها) هست،آسان است و بسیار مجرب،
مشکلی برایتان پیش آمد از این طریق توسل به حضرت زهرا استفاده کنید:
دو رکعت نماز میخوانید، سه تکبیر بعد از سلام نماز ، بعد تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) را می گویید بعد برای هر حاجت ، دنیوی و اّخروی (هر مشکلی که برایتان پیش آمد) سجده می کنید و ذکر «یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی» را صد مرتبه می گویید؛ یعنی به فریادم برس، بعد صورت راست را به سجده می گذارید و همین ذکر را صد مرتبه می گویید و بعد پیشانی را می گذارید و باز صد مرتبه همین ذکر رامی گویید و بعد از صورت چپ را می گذارید و صد مرتبه همین ذکر را می گویید و بعد از صورت چپ دوباره پیشانی را(که سومین بار است) می گذارید و همین ذکر را صد و ده مرتبه می خوانید.
دستور العمل آیت الله همدانی جهت توسل به حضرت زهرا
عالِم ربّانى و عارف صمدانى، مرحوم آیت اللّه ملاعلى معصومى همدانى،
فرموده بودند که براى برآورده شدن حاجات و توسل به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، ۵۳۰ بار بگویید: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَهَ و أَبیها و بَعلِها و بَنیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُکَ؛ خدایا! به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد، بر فاطمه و پدر و همسر و فرزندانش درود فرست.» یا ۵۳۰ بار بگویید: «إِلهى بِحَقِّ فاطِمَهَ و أَبیها و بَعلِها و بَنیها والسِّرِّ الْمُسْتَودَعِ فیها؛ خداى من! به حق فاطمه و پدر و همسر و فرزندانش و آن راز به ودیعه نهاده شده در وجود او، [حاجاتم را برآورده کن].» شایان توجه است نام مبارک فاطمه که حرف پایانى آن تاء گِرد عربى است، طبق حساب حروف اَبجَد با عدد ۵۳۰ برابر است. همچنین طبق همین حساب، نام «زهراء» با عدد ۲۱۴ و «یا زهراء» با عدد ۲۲۵ برابر است.
همچنین در ادامه ، برای توسل به حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نماز و زیاراتی ذکر شده است که با انجام آنها می توان گام هایی را در جهت نزدیک شدن به حضرت برداشت.
نماز حضرت زهرا(علیهاالسلام)
نماز حضرت زهرا(علیهاالسلام) دو رکعت است؛
بدین صورت که در رکعت اول بعد از حمد ۱۰۰ مرتبه سوره قدر و در رکعت دوم بعد از حمد ۱۰۰ مرتبه سوره توحید خوانده مىشود. (۱)
نماز استغاثه به حضرت زهرا (علیهاالسلام)
در مفاتیح الجنان روایت شده است که: هر گاه حاجتى دارى دو رکعت نماز به جاى آور و پس از سلام سه مرتبه تکبیر بگو و پس از آن تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بگو، آنگاه به سجده برو و صد مرتبه بگو: «یا مولاتى یا فاطمهُ اغیثینى» ، سپس جانب راست صورت را بر زمین(مُهر) بگذار و همان ذکر را صد مرتبه بگو، سپس جانب چپ صورت را بر زمین(مُهر) بگذار و صد مرتبه همان ذکر را بگو و حاجت خود را بخواه، به خواست خداوند حاجتت برآورده مىشود. (۲)
زیارت حضرت فاطمه(علیهاالسلام)
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: «من زار فاطمه فکانما زارنى و من زار على بن ابیطالب فکانما زار فاطمه؛ هر کس فاطمه را زیارت کند مثل این است که مرا زیارت کرده و هر کس على بن ابیطالب را زیارت کند مانند آن است که فاطمه را زیارت کرده است.»(۳)
همچنین راوایت شده است: «قالت فاطمه: قال ابى و هو ذا حى: من سلم على و علیک ثلاثه ایام فله الجنه . قلت لها: ذا فى حیاته و حیاتک او بعد موته و موتک؟ قالت: فى حیاتنا و بعد موتنا؛
فاطمه(علیهاالسلام) فرمودند: پدرم آن زمان که در قید حیات بود [به من] فرمود: هر کس سه روز بر من و تو سلام کند، بهشت براى اوست. به حضرت [زهرا علیهاالسلام] گفتم: این مسئله در زمان حیات پیامبر و شما یا بعد از مرگتان است؟ حضرت زهرا (علیهاالسلام) فرمودند: در حیات و ممات ما.» (۴) امام جواد( علیه السلام) هر روز هنگام ظهر به مسجد رسول الله (صلى الله علیه و آله) رفته و پس از سلام و صلوات بر رسول خدا (صلى الله علیه و آله)، به سراغ خانه مادرش حضرت زهرا( علیهاالسلام) که در همان نزدیکى قبر پیامبر(صلى الله علیه و آله) است مىرفت و کفشها را در آورده و با نهایت ادب و خضوع، داخل خانه شده و در آنجا نماز و دعا مىخواند و دقایقى طولانى به عبادت مشغول میشد و هرگز دیده نشد به زیارت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) برود و سراغ مادرش را نگیرد. (۵)
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌸🍃
سلام خانم
من خانمی هستم ۴۶ ساله
۱۵ سال هست که ازدواج کردم که روش ازدواج من کاملا سنتی و تقریبا تحت فشار هایی بودم که انجام شد
و الان مشکلی که دارم شوهرم از اول به بهانه هایی داخل اتاق خواب نمی خوابه و میگه من روی تشک تخت کمرم درد میگیره و در سالن و در کنار بچه ها می خوابد و هر چی هم بهش میگم نمی فهمه و اکثر وقتها مثل خواهر و برادریم البته با خواهر و برادر میشه حرف زد ولی با ایشون ۲کلمه که حرف میزنم یا میگه تو نمی فهمی یا خیلی بد حرف میزنه که قیدش را می زنم
و ایشون کلا طبع سردی دارن و عصبی و زود جوش می آورد و پرخاشگر هستند .
البته من این تفاوتها را در زمان عقدم متوجه شدم و می خواستم جدا بشم ولی دخالت عموها و بددانستن طلاق و... ما را بالاجبار ازدواج دادند ولی بچه ها دارند بزرگ میشن و پسرم ۱۴ سالشه ولی مشکلاتش را به من میگه و به پدرش میترسه بگه
ایشون فقط مادرش رو از اول دوست می داشته که دیگه به رحمت خدا رفته و دائم در حضور من مادرشون رو به رخ من می کشه. من خیلی مشکلاتی با ایشون دارم و کسی نیست که بهش بگم
ایشون خیلی خاله زنکی هستند و دائم از این بگو و از اون بگو هستند با اکثر فامیل خودش و کل فامیل من به بهانه هایی قهر یا ترک ارتباط هستند .
تو را خدا من رو کمک کنید تا یک تصمیم درست بگیرم.🙏🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
باسلام ببخشیدمیخواستم بدونم کسی ازخانومای عزیزمیدونن قرص گین آپ وتوتبریزازکجامیتونم بخرم مطمئن باشه؟ممنون ازهمگی😘😘
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید ببخشید 7ماه پیش چندبارسمت راستم درداومد رفتم سنودکتر گفتن سنگ صفرا دارم 1ماهی دارو خوردم پیاده روی کردم غذای سنگین نخوردم خداروشکر دردم نداشتم الان 7ماه گذشته بازرفتم سنوسنگ همونی بوده تکون نخورده حالا نمیدونم برم طب سنتی نرم یاهمینجوری که دردنداشتم ولشکنم اگرمیشه راهنمایی کنید ممنون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من یک ساله زایمان کردم تا پسرم ۹ ماهش شد پریود شدم ولی منظم نبود یه دوهفته پیش پاک شدم بعداز یک هفته دوباره امد کسی این مشکل را توی شیردهی داشته. قبل از زایمانم منظم بود. خیلی ناراحتم بخاطر نماز دلم نمیشینه الان ۱۰روزه یالک بینی دارم یا خونریزی ممنون میشم جواب بدید🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام.خداقوت
من چند وقته گوشم سوت میکشه.
دکتر گوش رفتم .نوار گوش و...
گفت گوش سالمه.
رفتم چندتا دکتر اعصاب بازم خوب نشدم.
کسی به این مشکل من دچار شده؟
آیا راه حلی کسی نداره؟
ممنون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وممنونم از گروه خوبتون من ی دختر 15 ساله دارم وقتی بچه بود یکمی دیر صحبت کردبردم گفتار درمانی وکار درمانی خوب شد تا حدوی ولی همیشه با خودش حرف میزنه پچه که بود کسی باهاش حرف میزد فحش میداد ولی الان دختر مهربونیه ولی همیشه تو خودشه درکش پایینه از بس تو ذهنش مشغول که درس اصلا یاد نمیگیره مخصوصن ریاضی نمیونم چکار کنم غصه زیاد میخورم براش یکی میگه ایکیوش پایین یکی میگه اوتیسمه خفیف داره وقتی توی جمع هستیم میره ی گوشه میشینه تو خودش یا با خودش حرف میزنه دوست داره مثله بقیه باشه ولی نمیتونه تمرکز اصلا نداره خواهش میکنم پچش مثل من بوده خوب شده به منم بگه با هیچ کس نمیتونه ارتباط بگیره فقط با خواهراش خوبه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ، وقتتون بخیر
ممنون میشم راه کار برای تقویت کننده ، حجم دهنده، جلوگیری از ریزش مو و رشد دهنده سریع مو که خودتون هم نتیجه گرفتین ،بگین(گیاهی باشه بهتره)🌹. ( ۱۷سالمه)
ماسک صورت برای پوست چرب که خودتون استفاده کردید و راضی بودید معرفی کنید(با توجه به سنم) و( گیاهی باشه بهتره) ،ممنون🌸
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزان،دختر من ۴ سالشه،والآن 1ماه بیشتره که از بینیش عفونت میاد وخوب نمیشه😔خیلی اذیت میشه،مخصوصأ موقع غذاخوردن یا خواب اصلأ نمیتونه راحت نفس بکشه😔خواهش میکنم اگه راه حلی داریدبهم بگید😔ممنونم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من میو پاطی دارم. بعد از زایمان بچه دوم که از نخاع. کمر به پایین سر کردن من دچار این بیماری شدم از اون روز به بعد همیشه کمر و پاهام سر بودن ولی الان دیگه از پله سربالایی نمی تونم برم بالا. راه رفتنم برام سخت شده چکار کنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من پارسال آپاندیس عمل کردم العان دوباره سمت راست که آپاندیس هست درد دارم لطفا اگه کسی اطلاعات داره راهنمایی کنه تشکر
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت عزیزای گروه.خواستم در مورداینکه اگه راهکاری درباره رفع کک و مک داریدتوروخدا بگید .دخترم ۱۶ سالشه هرچی دکتر رفتم فقط ضد آفتاب و لایه بردارهای گرون دادن.و به هزار امید و آرزو با مشکل اقتصادی خریدم ول فایده نداشته.خیلی روی روحیش تاثیر گذاشته.مدام میگه پیش دوستام خجالت میکشم.اینم بگم که لایه بردار براش نگرفتم چون ترسیم بدتر بشه.واقعا کانالتون حرف نداره👌👌
@adminam1400
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
سلام عزیزم حالت خوبه منهمون مادری بودم ک گفتم دخترم پشت سرش ریزش سکه ای داشته فکر کردم بخاطره دار
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام پسرم سکه ای بود روغن زیتونی که داخلش سیر رنده شده سیاه دانه کوبیده تخم مرغ که زرده خشک شده باشه با شنبلیله کوبیده و رزماری پودر شده بریزید داخل روغن کمی داغ کنید هر روز صبح و شب چرب ریزش سکه ای درست میشه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام در پاسخ این مادر عزیز باید بگم دوازده سال پیش پسر منم دقیقا پشت سرش همین طوری شد اولش اندازه ی یه سکه بود بعد اندازه ی یه کف دست شد خیلی دکتر بردم حتی نمونه برداری کردن که قارچ نباشه ولی خدا خیر بده دکتر پرویز طوسی تهران خیابان هفت تیر اون موقع مطبشون بود .یه پماد دادن به اسم کلو بتازول ۰/۰۵ درصد.شب موقع خواب همون جایی که مو ریخته رو چرب کن یه مشما بذار روش صبح با شامپو بچه بشور.من که از همه جا ناامید شده بودم جواب گرفتم.چون پسرم مدرسه میرفت و خیلی اذیت شد.ان شاءالله شما هم جواب بگیری خبرشو تو کانال بگی منم خوشحال بشم.
پرستوی عاشق 🍀
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام در جواب اون خانمی که گفتن دخترشون ریزش مو سکه ای دارد منم همینطوری شدم دکتر پوست و مو رفتم گفت بخاطر استرس هست و چند تا دارو داد
قطره کلوبتازول یه قطره هست شبا فقط اون ناحیه که ریخته باید بزنید
و یک اسپری پاور هر دلتا
و از طب سنتی هم روغن گرفتم
قرص تقویتی هم مصرف کردم و خیلی زود موهام برگشت نگرانش نباشید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام برای مادری که نگران ریزش سکه ای دخترشان بودند بنده راه حلی ندارم اما میخواستم بگویم خدا لعنت کند کسانی را که باعث شدند تغذیه مردم همش غیر ارگانیک باشد که باعث این مشکلات بشود بنده هم دخترم موهای پری داشت ولی متاسفانه کرونا گرفت وموهایش خیلی کم پشت وتو خالی شد دختری شانزده ساله خیلی هم درمان کردم تقویت اش میکنم با مغزیجات ولی هنوز کمی ریزش مودارد خدا میداند حدود یک میلیون فقط قرص برای تقویت مویش گرفتم خوردند تا قرصها را مصرف کرد بعد از سه ماه خوب شد باید سه ماه مصرف میکرد بعد که قطع کردیم دوباره ریزش شروع شد با داروی گیاهی حدود دومیلیون باز داروی گیاهی مصرف کرد ولی افاقه ای آنچنانی نکرد وهنوز ریزش قطع نشده کمتر شده که قطع نشده الان بهش گفتم مویز قرمز۲۱عدد خورد صبحها نیم ساعت قبل از ناشتا راشروع کند باور بفرمایید بنده هر دختر هم سن دخترم را که نگاه میکنم ان ها هم موهایشان خالی شده حتی دوستهای دخترم هم ریزش مودارند خدا باعث وبانیانش را لعنت کند با این مواد خوراکی که به خورد مردم میدهند والا قدیمیای ما چقدرموهای پر پشت وزیبای داشتند ان شا الله مشکل شما هم حل بشود نگرانی شما را درک میکنم خدا خوداش به فرزندانمان رحم کند
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام پسر من چند ساله که موهاش اینجوریه میریزه دوباره در میاد الان دارم میبرم بیمارستان رازی تهران
شماهم ببر اونجا ایشالاکه نتیجه بده
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام بزرگوار خسته نباشید سپاسگزار از کانال عالیتون
درمورد مادر گلی که برای سکه ای ریزش سردخترشون ناراحت بودن عرض کنم من هفت سال پیش اینطور شدم البته بخاطر شوک عصبی که بهم وارد شد بعد با مراجعه به پزشک یه آمپول تزریق کرد زیر پوست سرم همون جاهایی که ریزش کرده بود وخدا روشکر برطرف شد نگران نباشند ببرند دکتر پوست ومو حتما خوب میشوند علی یارتون
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام.شوهر من هم سال پیش دچار ریزش سکه ای شد .در سه قسمت سر.از عطاری روغن هفت مغز گرفتیم به مدت سه ماه یک روز در میان به محل ریزش میزدیم و بعد ۵ ساعت شستشو میکرد.بعد از یک ماه شروع به رشد کرد و به از سه ماه مشکل کاملا برطرف شد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#دل_نوشت 🌸🍃
تابستان 91....مرکز طبی اطفال🌸
درمانگاه اورژانس با یکی از اساتید مریض ها رو ویزیت میکردیم که مادری که بچه ای تقریبا دوساله رابغل کرده بود نگران ومضطرب وارد اتاق ویزیت شد.استاد به محض دیدن مادروبچه با عصبانیت گفت:مگه نگفتم ببر بخش بستری اورژانس؟؟؟ تا یک ساعت دیگه بچه میمیره...
در جریان مریض نبودم ولی باجمله استادیه لحظه قلبم وایستاد.یه لحظه خودمو گذاشتم جای مامان بچه...تا یک ساعت دیگه......
ویزیت مریض هاکه تموم شد رفتم بخش بستری اورژانس...
اسمش علی اصغر بود...مظلوم بودومعصوم وخیلی ناز...داشت جون میداد جلوی چشمای مامانش.........
{علی اصغر بخاطر بیماریش که نارسایی مادرزادی آدرنال بود باید داروهاشو مرتب وبه موقع دریافت میکرد ولی....علی اصغر تو شوک بود وپرستارها واساتید بخش هرکاری میکردن رگی پیدا نمیشد که داروهاشو بهش برسونن...اگه رگی هم پیدا میشد بخاطر کم آبی شدید سریع پاره میشد}
علی آروم وبا التماس مامان جون مامان جون میگفت ترسیده بود....داشت بال بال میزد...خیلی صحنه دردناکی بود.....استاد که دید حال مامانش خوب نیست گفت از اتاق بره بیرون ولی مامان نتونست ,نتونست علی کوچولوشو تنها بزاره......
داشتم قالب تهی میکردم.دستام میلرزید ..تا بحال جون دادن یه بچه رو از نزدیک ندیده بودم ولی باید قوی می بودم نگاه های مامان علی اصغر خیلی درد داشت انگار از صورت دکترا میخواست بفهمه حال بچش چطوره ..پس باید حداقل برای روحیه مامانش قوی می بودیم....
استاد که رگی پیدا نکرد مجبور شد بره سراغ رگ گردن علی اصغر...خداروشکر رگ گردنش زود پیدا شد سریع سرم وداروهایی که لازم داشت از طریق رگ بهش برسوندن.....دیگه علی اصغر دست وپا نمیزد خسته شده بود ...چشماشو بست وآروم خوابید...بعدیکی دوساعت حالش که یکم بهتر شد بردنش بخش مراقبت های ویژه اطفال...
از اورژانس اومدم بیرون وزدم زیر گریه...
خیلی سخته دستهات بلرزه..بغض خفت کنه...اشک تو چشات جمع بشه..مرگ ویه قدمی یه بچه ببینی ولی قوی باشی....چون دکتری قوی باشی.....
خیلی سخته پزشک باشی واز احساس سرشار
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
.#قسمت_پنجاه
"عباس"
از مریم که خداحافظی کردم دلم میخواست برگردم پیشش ولی کاری بود که شروع کرده بودیم .. میدونستم از پنجره نگاهم میکنه ولی شرم کردم برگردم و نگاهش کنم .. ماشین رو روشن کردم و با سرعت دور شدم ..
جلوی خونه ی نرگس نگه داشتم .. چهره ی مریم برای یک ثانیه هم از جلوی چشمهام کنار نمی رفت.. نرگس با چادر جلوی در بود.. تعارفم کرد که بنشینم .. یک لحظه نگاهش کردم .. زشت نبود ولی مریم نبود.. هیچ کس به نظر من ، به زیبایی مریم نبود .. از فشار ناراحتی سبیلهام رو میجویدم .. اگر همینطور کنار هم مینشستیم تا صبح هم کاری نمیتونستم انجام بدم ..
بهش گفتم چادرش رو برداره و...
حس بدی تمام وجودم رو گرفت .. لحظه به لحظه با مریم مقایسه اش میکردم .. دیگه نمیتونستم بمونم .. سریع دوش گرفتم .. دعا کردم همین ماه باردار بشه .. یک لحظه فکر کردم مبادا تو تنهایی بترسه و اگه حامله بشه ، بچه ام رو سقط کنه .. بهش گفتم در رو ببنده و از خونه زدم بیرون ..
نمیدونستم وقتی با مریم رو در رو شدم چکار کنم و چه حرفی بزنم ..
در رو که باز کردم ، مریم روی کاناپه دراز کشیده بود .. بدون اینکه برق رو روشن کنم نزدیکش شدم .. چشمهاش بسته بود ولی از طرز نفس کشیدنش فهمیدم بیداره...
کنارش رو زانو نشستم و سرم رو نزدیک گوشش بردم و گفتم مریم گلی .. اینجا نخواب بدن درد میگیری ، بلند شو بریم روی تخت بخواب ..
دستم رو بردم سمت موهاش که یهو از جا پرید و گفت بهم دست نزن ..
دستم رو بردم عقب و گفتم باشه .. باشه چشم ..
مریم با صدای لرزون گفت عباس.. تا وقتی که .. اون زن تو زندگیت هست و کنارش میمونی حق نداری به من دست بزنی .. به هیچ عنوان ...
میدونستم الان حالش خوب نیست و بهش حق میدادم .. بلند شدم کمی عقب رفتم و گفتم اون زن تو زندگی من نیست فقط یه وظیفه داره ، انجام که داد میره پی زندگیش ولی تو نفس منی مریم.. تا هر وقت که بگی نزدیکت نمیشم ..
به سمت اتاق خواب میرفتم که دوباره برگشتم و از پشت از سرش بوسیدم و گفتم فقط یه بوس رو اجازه بده که اگه اونم بگیری عباس میمیره ..
صدای آهسته ی گریه اش ، خنجری بود توی دلم ...
از همون شب ، مریم تمام سعی اش رو میکرد که بامن هم صحبت نشه .. قبل از آمدن من غذاش رو میخورد و صبحها تا من از خونه خارج نمیشدم از خواب بیدار نمیشد ..
طبق قراری که داشتیم یک روز در میان پیش نرگس میرفتم ..
.. تو این مدت نرگس از بدبختیهایی که تو زندگیش دیده بود برام تعریف میکرد و منم هر از گاهی براش دردودل میکردم ....👇👇👇ادامه ش اینجاس😍👇
https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5
داستان زندگی مریم و عباس👆🏻🙈😍
جنجال کرده تو کل ایتا😍
❤️❤️دوستان گلی که دسترسی راحت تر به تمام داستانهای موجود در کانال رو میخواستن وارد این کانال بشن تا تمام قسمتهارو پشت سر هم و مرتب بتونن بخونن 👇👇❌❌❌
بیش از پانصد داستان خانوادگی بارگذاری خواهد شد😍👇
https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5
لطفا همگی عضو بشن👆❤️❤️
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به اصحاب فرمود آیا می دانید مفلس کیست؟ گفتند مفلس در بین ما کسی است که وجه نقد و اثاثیه و دارایی هیچ ندارد، رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: جز این نیست که مفلس از امت من کسی است که در قیامت با نماز و روزه و زکات و حج که بجا آورده بیاید در حالی که به کسی فحشی داده و سب کرده و مال دیگری را خورده و خون شخصی را هدر داده و دیگری را زده است پس، از حسناتش به این و آن داده میشود و چون حسناتش تمام شود و هنوز بدهکار باشد پس، از گناهان بستانکار گرفته میشود و بر او انداخته میگردد.
از روایات فهمیده میشود در قیامت که روز ظهور عدل تام و عام الهی است، اگر حیوانی بر انسانی حق داشته باشد مثلاً در آب و علوفهاش کوتاهی کرده یا بیش از اندازه او بار کشیده یا بیجا او را زده یا کشته تماماً قصاص و تلافی خواهد شد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام دوستان کسی جایی سراغ داره که کتاب های رشته الهیات و علوم قرآنی دسته دوم خرید و
#پاسخ_اعضا 🌸🍃
سلام مشکل دختر خانمی که تو ۸ ۹ سالگی سرشون پوسته پوسته میشده برامنم اتفاق افتاده هر شامپویی استفاده کردم موقتی تاثیر داشت الان چن ماهیه که از شامپو سبغ استفاده میکنم خیلی خیلی کم شده واینکه یه ساعت قبل حمام کف سرشون رو با روغن زیتون یا بنفشه زیتونی ماساژ بدن اینم خیلی تاثیر داره ان شاءالله که نتیجه بگیرن حنا به سر گذاشتن هم موثره
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام لطفا از آن بنده خدای که گفتند پیاز عصاره پیاز عنصل بگید میخواستم بدانم طرز استفاده اش چگونه است این عصاره را به پوست سر زدند ؟ واینکه چه مدت زمانی به پوست سر باشد ؟ ممنونم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام عزیزانی که دیکس کمر و دیکس گردن یا در رفتگی مهره کمر دارند استادی در تبریز هستند خیلی کارشون درسته آقای باقر عنبران شماره همراهشون ۰۹۱۴۱۱۶۲۴۹۴ آدرسشون و فراموش کردم از خودش آدرسشونو بگیرید فقط قبل مراجعه مشکلتو نو واسش توضیح بدین اگر پوکی استخوان و نرمی استخوان دارید یا عمل دیکس انجام دادید ولی نتیجه نگرفتید بهش بگین چون در این صورت فکر نکنم کاری کنند من همسرم چند سالی در گیر دیکس و در رفتگی مهره کمر و گردن داشتن رفته رفته بدتر شدن و از کار افتادن تا اینکه یک سال پیش کلا افتادن تو رختخواب به هر دکتری مراجعه کردیم همگی نظرشون این بود که باید عمل بشه هر کجا تعریف از طب سنتی که مشکل دیکس و مهره را حل می کنند شنیدیم بردیم درست نشد ولی پیش این آقا تبریز بردیم شکر خدا مشکلش حل شد کلا کمرشون کج و ی وری شده بود پس اندازمون دیگه به تح دیگ خورده بود خیلی در مانده بودیم بنده خدا با دست مزد خیلی ناقابل فقط ۳۵۰ هزار تومان مشکل حل کرد خدا خیرشون بده انگار دست خدا شد روی زمین همیشه دعا گوش هستیم فقط ما شهر رشت هستیم و چون راهمون دوره بنده خدا جا که انداخت گفتن که یه شب تا میتونند تکان نخورن نشینند توماشین تو تبریز بمونند تا دوباره ببیننشون ولی همسرم دیدن که خوب شدن همون شب بر گشتن با اتوبوس بعد سه روز هم رفتن سر کار در حالی که باید مدتی استراحت و احتیاط می کردن الان فقط کمرشون خییییلی کم نیاز داره که یه بار بره پیشش الهی هر چی از خدای عزیز میخوان به خوبی بهشون بده 🤲💕نرجس💜
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
درجواب سوال خانمی که دخترشون خلط گلوی زیاددارن شما دودعنبرنسابدیدصورت دخترتون یا به صورت قلیون انشالله جواب میده
واون خانمی که بچه ۳ماهشون صورتش سیاه میشه اول یه دعانویس قرانی خوب پیداکنید بچه شاید چله بهش افتاده اگه خوب نشد دکتر رضوانی وکاشانی توقم وتهران جزبهترین پزشکان مغزاعصاب اطفال هستن من بهشون ایمان دارم انشالله خدا به هممون سلامتی بده
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام علیکم
خدا قوت
اجرتون با حضرت زهرا سلام الله علیها
اون خانمی که میگه شوهرم مریضه وسرطان داره وباهم خواهر برادر هستیم
ی نماز هست که برای مهرومحبت میخوانن
این دستورش هست
"ابتدا دورکعت نماز به همین نیت بخواند.در هر رکعت بعد از حمد (ایه ی 7/سوره ی ممتحنه)را هفت مرتبه بخواند:«عسی الله ان یجعل بینکم ....(تا) والله غفور رحیم»
سپس بعد از سلام نماز 77(هفتاد وهفت) مرتبه بگوید:
«اللهمَّ لَیِّن قَلبَ (اسم شخص وپدرش را ببرد:مثلا علی بن حسن یا مریم بنت رسول) لی کَما
لَیَّنتَ اَلحَدیدَ لِداوُدَ(ع) وَسَخِّر لی قَلبَه کَما سَخَّرتَ لَسُلَیمانَ جُنُودَهُ مِنَ الجِنِّ وَالاِنسِ وَالطَّیرِفَهُم یوزَعونَ
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خسته نباشید می خاستم به اون خانمی که گفتند دکتر خوب معزواعصاب میخان دکتر کتاب چی که پروفسور هم هستند
بعد از دکتر سمیعی حرف اول میزنه
مطب دکتر کتابچی تهران میدان آرژانتین هست
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
در جواب سوالی که شده بچه سیاه میشه
برادرزاده من هم۱ ماهی میشد که علایمو داشت بردن دکتر بستری کردن اول گفته بودن تشنج داره بعد از چندین آزمایش گفته بودن مشکل از ریه هاش الانم دارو دادن استفاده می کنه حالش خوب
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
باسلام ،اون خانمی که گفتن دخترشون موهاشون ریزش سکه ایی داره من از یه حکیم حاذق طب سنتی واسلامی براشون سوال کردم گفتن علت از استرس هست علت را پیدا ورفع نمایند وروغن بنفشه پایه زیتون بزنن به محل ریزش مو
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
در رابطه با این خانم بهش بگین ذکر
(یا ودود ) روزی ۱۰۰۱ بار بگه و وقتی تموم شد رو ی غذا یا چیز های شیرین فوت کنه و بده آقا بخوره
خیلی مؤثره من خودم با شوهرم خیلی دعوا داشتیم و نسبت به هم سرد شده بودیم تا اینکه ی خانومی تو همین کانال همین ذکر گفتن منم انجام دادم و الان شوهرم واقعا خیلی خوب شده و عاشق زن و بچش
امیدوارم مشکلشون حل بشه
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#دردو_دل_اعضا ❤️🍃
سلام من ۳۹سالمه و شوهرم ۴۷سالشه من همونم که شوهرم بهم خیانت کرده بودضبط صدا تو گوشی شوهرم نصب کرده بودم براتون داستانم رو فرستادم شوهرم خیلی خیلی بهم سرد شده محلم نمیزاره آدم حسابم نمیکنه یک سره کارم گریه س تو خونه -شوهرم همش منت سرم میزاره میگه اگر هرکی جای من بود طلاقت میدادخدایی حق من اینه شوهرم بهم خیانت کنه آخرش هم اینا رو بهم بگه-هر وقت رابطه میخواد خودش میاد بعدش پشتش رو میکنه و بی تفاوت میخوابه-دیگه خسته شدم از زندگی -زندگیم رو دوست ندارم قصد خودکشی دارم فقط نگران دخترم هستم دخترم ۱۳سالشه و پسرم ۱۸سالشه-هرشب هرشب هم شوهرم رو ماساژ میدم از سر تا نوک پا-اینم دست مزدمه-همش بهم میگه میخواستی نفهمی حالا فهمیدی باید تحمل کنی همه چیز رو -به نظر شما شوهرم هنوز عاشق اون خانم است حس میکنم باخاطرات اون خانم زندگی میکنه-من شوهرم رو دوست دارم ولی نمیتونم بهش بگم فقط بهش میگم طلاقم بده راحت بشم ای کاش خدا صدای مازن های دل سوخته و دلشکسته رو زود میداداینم بگم شوهرم کارمند هست دوماهه یک خونه خریدیم در پردیسان قم تقریبا پایین شهر میشه همش میگه پول ندارم دیگه از وضع زندگیم خسته شدم پدرم و مادرم از نظر مالی فوق العاده به من و همسر و بچه هام کمک میکردن الان یک ساله که پدرم فهمیده ی قرون هم کمک نمیکنه همش نفرین شوهرم میکنه منم کسی رو ندارم خیلی تنهام دخترم مریضه باید ببرمش تهران زیر نظر دکتره کبد هست شوهرم اصلا براش مهم نیست اصلا-میگه کار دارم پول ندارم -ای خدا جون چه کار کنم عمرم زو بگیری راحتم کنی -میخوام خودکشی کنم حتما راحت میشم برای همیشه -خیلی خیلی به شوهرم احترام میزارم خیلی قربون صدقه ش میرم خیلی ازش میترسم دلم میخواد زندگیم برگرده عقب زنش نمیشدم-هرکه شوهر من رو ببینه میگه باید پشتش نماز خوندخیلی سر به زیر و خودش رو مظللوم نشون میده -کمکم کنید اگر دعا یا کاری هست که زندگی برام خوش میشه بگید انجام میدم-قرص اعصاب میخورم روزی ۱۰تا-دیشب شوهرم رفت ی خونه ببینه به من گفت تو نمیخواد بیایی ببینی با خواهرم میرم خیلی دلم شکست اصلا من رو آدم حساب نمیکنه فقط برای رفع احتیاج و بالای سر بچه هاش باشم تحمل میکنه-وقتی هم میاد خونه مثل سگ میشه-جرات نداری حرف بزنی-دوست دارم بهم بزنه تو دهنم بزنه دندونام بشکنه تا برم طلاق بگیرم
یک سره بغض تو گلومه شب ها تا صبح بیدارم روزها قرص میخورم میخوابم
هر چی هم نذر میکنم جور نمیشه از این زندگی بی پولی و بداخلاقی نجات پیدا کنیم
شوهرم رو از ته دلم دوست ندارم ازش متنفرم فقط بهش وابسته م
مازن های خیانت خورده هیچ وقت مثل اولمون نمیشیم مثل چینی شکسته شده هستیم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام به همهی عزیزان و خانمی که در مورد شوهرشون که جدا میخوابن واخلاق خوبی ندارن شوهر منم همین طو.ر هس میل جنسی بسیار ضعیفی داره ازاول هم همن طو ر بود. مادر ش نمیذاره ما یک. وز خوش باشیم. منم زیاد به هر چیز که هر کسی گفته بخون متوسل شدم اما زیاد نتیجه ندیدم. تمام اینا به کنار جهنم که حتی اخلاقش بد باشه بد دهن باشه شوهر من هرچن وقت یه بار وسایل بزر گ خونه را میشکنه یه وقتایی سر ظهر ناهار که میارم با یه بهانه بی خود همه غذارا پرت میکنه روی تمام زندگیم. بارها شده نذاشته بچه هام غذا بخورن. هرروز قهر می کرد حالا یه کم قهراش کمترشده. دیگه هیچ مردی به پای شوهر من نمیرسه
از ظلمی. مثلا تمام چیزای یخچال که حالت مایع دارن را پخش زندگیم میکنه اگر شوهرتون این کارا را نمیکنن نا شکری نکنین وتحمل کنید. من اصلا عقیده به سخرو جادو نداشتم اما تو خونمون بسته پیدا کردم که به پاسخگویی سوالات شرعی که گفتم گفتن خوب نبوده واز زندگیتون زود بسته ها را دور کنید. نهایت محبت بهش میکنم اما فایده نداره. از روزیکه عقد کردیم مادرش میگف طلاقش بده هنوزم میگه انگار یه بچه ی دو ساله هس برا مامانش. مامانش با نفرین میترسوندش میگه من مادرم نفرینت میکنم اینم میترسه میگه هرچی تو بگی. اگه به خاطر بچه هام نبود یه لحطه هم باهاش زندگی نمیکردم. قبل از بچه دار شدن خواستم جدابشم اومد گف قول میدم خوب بشم منم باور کردم البته دست خودش نیس ازمادرش یاد گرفته که همه را باید اذیت کرد هیچ بشری از مادرش راضی نیس ا
ونم به همه ظلم کرده.
. تورو خدا همه به منو بچه هام دعا کنید که آرامش داشته باشیم.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
سگی بر روی جنازه
صاحب فضیلت تقوا و ایمان، مرحوم دکتر احمد احسان که سالها مقیم کربلا بود و چند سال آخر عمرش مجاور قم بود و در همانجا مرحوم و مدفون گردید تقریباً در ۲۵ سال قبل در کربلا نقل فرمود که روزی جنازه ای را دیدم که جمعی اورا به حرم مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السّلام به قصد تبرک و زیارت میبرند، من هم همراه مشیعین رفتم، ناگاه دیدم روی تابوت، سگی سیاه وحشت انگیز نشسته است، حیران شدم برای اینکه بدانم آیا دیگری هم میبیند یا تنها من این امر غریب را مشاهده میکنم، از شخصی که سمت راست من حرکت میکرد پرسیدم پارچه ای که روی جنازه است چیست؟ گفت شال کشمیری است. گفتم به روی پارچه چیز دیگری میبینی؟ گفت نه.
همین سؤ ال را از آنکه سمت چپ من بود کردم و همین پاسخ را شنیدم، دانستم که جز من کسی نمیبیند، تا درب صحن رسیدیم ناگاه آن سگ از جنازه جدا شد تا وقتی که جنازه را از حرم مطهر و صحن شریف برگرداندند، باز در خارج صحن آن سگ را با جنازه دیدم همراهش به قبرستان رفتم ببینم چه میشود، در غسالخانه وتمام حالات، سگ را دیدم که به جنازه متصل است تا وقتی که میت را دفن کردند آن سگ هم در همان قبر از نظرم محو گردید.
نظیر این واقعه را قاضی سعید قمی در کتاب اربعینات خود از استاد کل شیخ بهائی اعلی اللّه مقامه نقل کرده و خلاصهاش آن است که یک نفر از اهل معرفت و بصیرت مجاور مقبره ای از مقابر اصفهان بوده روزی جناب شیخ بهائی به ملاقاتش میرود، شیخ میگوید روز گذشته در این قبرستان امر غریبی مشاهده کردم دیدم جماعتی جنازه ای را آوردند در فلان موضع دفن کردند و رفتند چون ساعتی گذشت بوی خوشی به مشامم رسید که از بوهای دنیوی نبود متحیر شدم به اطراف نظر کردم تابدانم این بوی خوش از کجاست ناگاه صورت بسیار زیبایی در زی ملوک دیدم که نزد آن قبر رفت واز دیدهام پنهان شد، طولی نکشید ناگاه بوی گندی که از هر بوی گندی پلیدتر بود به مشامم رسید، چون نظر کردم سگی را دیدم که رو به آن قبر میرود و نزد آن قبر از نظرم محو شد و در حال حیرت و تعجب بودم که ناگاه دیدم آن جوان را بدحال، بدهیئت، مجروح و از همان راهی که آمده بود برمی گشت، دنبال او رفتم و از او خواهش کردم که حقیقت حال را برای من بگو.
گفت من عمل صالح این میت بودم و ماءمور بودم با او باشم ناگاه آن سگی را که دیدی آمد و او عمل ناشایسته او بود و چون کردارهای ناروایش بیشتر بود بر من چیره شد ونگذاشت با او باشم و مرا بیرون کرد و فعلاً انیس آن میت همان سگ است.
شیخ فرمود: این مکاشفه صحیح است؛ زیرا عقیده ما آن است که کردارهای آدمی در برزخ به صورتهای مناسب با آن اعمالش با شخص خواهد بود و مسئله تجسم اعمال و مصور شدنشان به صورتهای مناسب با احوال، مسلم است.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌸🍃
سلام خدمت حبیبه خانم عزیز و همراهان گرامی.
بابت کانال خیلی خوبتون تشکر میکنم.
من خانم سی ساله هستم که پوست دستم نزدیک آرنج هر دو دستم به این شکل دراومده.تیره شده چند بار دکتر رفتم واز کرمهای ترکیبی استفاده کردم ولی هیچ فرقی نکرده.
تو رو خدا اگه کسی همچینمشکلی داشته یا اطلاعاتی در این زمینه داره بگه تا منم استفاده کنم.خیلی ناراحتم اصلا تو مجالس نمیتونم لباس آستین کوتاه بپوشم دارم افسردگی میگیرم.
اجرکم عندالله.
#ایدی_ادمین ❤️👇
@adminam1400
#مسافر_بهشت ❤️
فاطمه خلیلی، اهل رفسنجان؛ وقتی ۱۳ ساله بود یعنی سال ۱۳۵۴ با شهید علی عباسی راد ازدواج می کند دورانی که امام و یارانش در تلاش و تکاپو بودند که نظام شاهنشاهی برچیده شود؛ ثمره ازدواج فاطمه خانم و علی آقا ۶ فرزند بود وقتی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ به پیروزی رسید همه خوشحال بودند این خوشحالی دیری نپایید و دشمن که کارش دشمنی است به جنگ با ایران برخاست.
فاطمه خلیلی می گوید: ۱۳ ساله بودم که ازدواج کردم و ثمره این ازدواج هم ۷ فرزند است ۷ یادگار از همسرم دارم که خدا را شکر هر کدام با تاسی از راه پدرشان به مانند الماس خوش می درخشند و خوشحالم که در تربیت آن ها تمام تلاشم را کردم و خدا هم پاسخم را داد؛ مطمئن هستم روح شهید عباسی راد هم از اینکه وقتی نیست و فرزندانش را به دست من سپرده و خوب تربیت شده اند در آرامش است
۸ سال با همسرم زندگی کردم و فرزند بزرگ ما ۷ ساله و فرزند کوچک مان ۲۰ روزه بودند که علی به فرمان امام لبیک گفت و سال ۱۳۶۱ به جبهه رفت و در سال ۱۳۶۲ در عملیات مهران شربت شهادت نوشید.
از خوبی های همسرم هر چه بگویم کم گفته ام، نمازش را اوّل وقت آن هم حتماً در مسجد می خواند و دوستان مومن و با ایمانی هم داشت، از حرام دوری می کرد و معتقد بود نان حلال باید سر سفره باشد و لقمه حلال است که بچه ها را تربیت اسلامی می کند.
از خصلت های همسرم این بود که با وضو می خوابید و می گفت انسانی که با وضو بخوابد شب تا صبح جزو عبادت کنندگان به حساب می آید؛ با اینکه ۵ کلاس بیشتر درس نخوانده بود امّا قرآن را به خوبی قرائت می کرد؛ همیشه می گفت باید بروم جبهه با دشمنان اسلام بجنگم تا راه کربلا باز شود و مردم برای زیارت اباعبدالله الحسین (ع) راهی کربلا شوند.
شهید عباسی راد مدام می گفت زنان و دختران برای اینکه سعادتمند شوند باید حجاب خود را رعایت کنند؛ از اینکه خداوند قسمتم کرد که شوهرم راه شهادت را انتخاب کند خوشحالم و ۶ فرزند او را با جان و دل و با تمام سختی های آن زمان که امکانات نبود بزرگ کردم و با تربیت خوب و صحیح همه را راهی خانه بخت کردم.
مهدیه عباسی راد فرزند شهید علی عباسی راد هم گفت: پدرم وقتی شهید شد ما همه کوچک بودیم و من ۸ ساله بودم و ۱۷ سال بعد از شهادت پدرم، چند تکه استخوان آوردند و گفتند این پیکر پدر شما است خیلی غصه ام شد.
اگر مادرمان مثل کوه پشتیبان ما نبود شاید ما اینگونه متحد و منسجم نبودیم؛ خیلی زحمت ما را کشید و با نبود امکانات و با سختی فراوان و با الگو قرار دادن پدرمان به جایی رسیدیم که از زندگی راضی هستیم.
با اینکه زبان از تشکر مادران قاصر است امّا از خداوند می خواهیم مادرمان را همانطور که در این دنیا عزت مند کرد در آن دنیا هم بر سر سفره ائمه اطهار بنشاند چون اگر همسران و مادران صبور نبودند فرزندان شهدا را نمی توانستند به خوبی تربیت کرده و به جامعه تحویل دهند.
دوست دارم مردم طرز برخوردشان با ما فرزندان شهدا خوب باشد اگر دختران و زنان حجاب خود را رعایت کنند و بی حجاب یا بد حجاب در جامعه حاضر نشوند ما از ته دل خوشحال می شویم که وقتی پدرانمان به خاطر آرمان های اسلام و حجاب زنان و دختران و ناموس کشورمان رفتند اینجا ملت هم قدردان آن ها هستند.
همسران شهدا با استقامت همه سختی های زندگی را به تنهایی تحمل کردند هم پدر بودند برای فرزندان هم مادر؛ پس مادران و همسران شهدا اگر صبوری و ایستادگی نمی کردند شاید شوق شهادت در مردان کمرنگ می شد و به جبهه نمی رفتند.
آن ها خانه و همسر و فرزند و علایق دنیایی خود را رها کردند و رفتند تا با خون خود نهال اسلام آبیاری شود و جامعه امروزی ما طراوت داشته باشد؛ امروز جنگ دشمن با جنگ ۸ ساله دوران دفاع مقدس فرق دارد آن زمان جنگ سخت بود امّا الان جنگ دشمن با شبیخون فرهنگی است و مرزهای خانواده را دریده است.
اما نسل جوان ما همان فرزندان پاک پدران و مادران معتقد و اسلامی هستند که اگر به ریشه شان نگاه کنند توطئه های دشمنان را می توانند خنثی کنند.
#پایان
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌸🍃
باسلام منم میخوام سرگذشت زندگیم رابگم ازاول زندگیم خوب بود بعدشوهرم افتاد دنبال رفیق ناباب ومعتادشدباهربدبختی بود زندگیم رااداره کردم دوتابچه دارم پسرم ۲۱سالشه ودخترم ۱۵سالشه بگذریم الان ۸ساله شوهرم ترک کرده وزندگیمون راازنوشروع کردیم مشکل من پسرم هست میخوام دوباره اون اتفاقای ۲۰سال،پیش برام نیفته تازگیافهمیدم پسرم سیگارمیکشه یعنی وقتی بهش گفتم گفت آره تفریحی میکشم منم مدام باهش دعوا دارم ومیگم ببین بابات چطورشدیه مشکل دیگم دارم خانواده ی خودم خیلی توزندگیم دخالت میکنن وهمش ازپسرم میگن مثل باباش میشه توروخداکمکم کنین دیگه،طاقت ندارم الان گه دارم این پیام رامینویسم بابابام دعوام شدبه خاطرپسرم درضمن اگه دخترم بیرون رفت میگن چرامیره اگه خودم جایی برم همینطورلطفاراهنمایی کنین من چکارکنم برام دعاکنین پسرم بره سرکاردرضمن من خودم خیلی تلخم حواسم به همه چی هس ولی نمیدونم چراخانوادم بامن همچین میکنن باورتون میشه هردفعه میرم باچشم گریون میام خونه خوب نمیتونم نروم آخرش خونوادم هستن
توروخدا برام دعاکنین😔🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
باسلام خدمت حبیبه خانم عزیز و دوستان من یه سوال داشتم از دوستان دخترم بیست ویک سال سن داره وهفت ماهه باردارم الان چند روزه دوتا استخوان پاش خیلی درد داره یعنی موقعی که نشستن وبلند شدن دوتطرف کشاله رانش بشدت درد داره لطفاً دوستان راهنمایی کنند باتشکر ازاز گروه خوبتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به شما بانو حبیبه خانوم گل لطفاً خواهش میکنم سوال منم بزارید گروه من موقع رابطه درد زیادی دارم خیلی 15سال ازدواج کردم چندسال اینجوری شدم تواین شهر غریبم کسی رو نمیشناسم اگر دکتر خوبی تو یزد میشناسید بهم معرفی کنید تورو خدا جواب بدید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام
پسرم آزمون داره
چه دعایی بخونم تاموفق بشه؟
خداخیرتون بده
براپسرم دعاکنید
ازخداعوضشوبگیرید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت همه ی دوستان.. ببخشید عزیزی که چندهفته پیش اسم یه کپسول چاق کننده روتوی گروه فرستاده بودین درجواب یکی از دوستان اگه ممکنه اسم اون کپسول رودوباره بفرستید خیرببینید.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
خسته نباشیدشمااحتیاطابرالاغری چیزی نمیتونیدتوصیه کنیدممنونتون میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزان...دخترم بلوغ زودرس شده ٢ماه دیگه ١٠ سالش تموم میشه وزنش ۴٠ کیلو هس وقدش هم ١۴١ بردمش پیش دکتر غدد آزمایش سونوگرافی عکس دستش گرفتم دکتر دید ..گفت بلوغ زودرس شده براش آمپول نوشت که ماهی ی دونه بزنه باروزی ی دونه قرص کلسیم آمپولش زدم الان ١٠ روز هس باز خون دیده پریود شده... خیلی نگرانم چکار کنم از این که قدش بلند نشه غصه دارم تراخدا هر کس اطلاعی داره زود مرا راهنمایی کنه از نگرانی منو بیرون بیاره اجرتون با بی بی فاطمه ع ببخشید طولانی شد
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من یک ساله زایمان کردم تا پسرم ۹ ماهش شد پریود شدم ولی منظم نبود یه دوهفته پیش پاک شدم بعداز یک هفته دوباره امد کسی این مشکل را توی شیردهی داشته. قبل از زایمانم منظم بود. خیلی ناراحتم بخاطر نماز دلم نمیشینه الان ۱۰روزه یالک بینی دارم یا خونریزی ممنون میشم جواب بدید🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت شما عزیزان بخیر.....یک سوال داشتم از گروه عزیز...خواهر من حدود ۱۵ روز هست که زایمان کرده چهار قلو داره و حدودا تا ۱۰ روز بچه ها تو دستگاه بودن خیلی ضعیف هستم وضع مالی خوبی ندارن مستاجر هستن میخواستم بدونم کسی هست تو گروه یا تو اشناهاتون که دولت کمکش کرده باشه..... گفتن خونه میدیم راسته پرستار گفتن ولی الان میگن خودتون پرستار پیدا کنید ما پول پرستار رو میدیم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشین ممنون از کانال بسیارخوبتون
ببخشین سوالی داشتم
خانمی 35ساله هستم از چاقی صورتم خسته شدم وزنم مناسبه ولی صورتم چاقه وهم این که چربه، برای لاغری صورت گاهگاهی از یخ استفاده میکنم یعنی رو صورتم ماساژ میدم
از سفیده تخم مرغ هم برای جمع شدن پوست وسفتیش استفاده میکنم
پرخورهم نیستم که بگم از پرخوری هست
ورزش هم زیاداهلش نیستم ولی درحدروزی عضلات صورتم رو ورزش میدم باحرکاتی که از اینترنت سرچ کردم که برای لاغری صورت هست ولی نتیجه خوبی نگرفتم
خواهشا سوال منم توکانال بذارین که از راهنمایهای دوستان استفاده کنم
ممنونم
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا #ارسلان اون روز رفتیم کلانتری و شکایت رو نوشتیم، فیلم دوربین مغازه رو آوردیم خونه
#دردو_دل_اعضا
#ارسلان
دقیقا بعد یک ماه از دزدی مغازه یه شب که همه دور هم جمع بودیم ارسلان و فرنام گفتن ما داریم میریم خارج از کشور دندون پزشکی بخونیم .
برادر شوهرم زد زیر خنده و گفت آخه شما همینجا که دست و بالتون بسته بود درس نمیخوندین بعد من باور کنم که برین یه کشور دیگه و درس بخونید ؟
فرنام گفت آره چرا نخونیم؟ اینجا بمونیم پشت کنکور و جوونیمون حروم بشه .
برادر شوهرم گفت خوب کاری میکنید برین خارج درس بخونید ولی ما نه پول سربازی شما رو میدیم نه وثیقه رو و نه پول خارج رفتن رو .
یهو فرنام گفت ندین خودمون اونجا یه کار پیدا کردیم که کنار درس خوندن پولم دربیاریم دو تایی میریم اونجا .
نگاه به ارسلان انداختم و گفتم پسر من بدون اجازه ما نمیره ، ارسلان با ترس و لرز گفت چرا مامان میرم من جوونیم داره اینجا هدر میره حالا که فرنام داره میره منم میرم .
شوهرم گفت آخه شما دو تا پول کرایه تاکسی تا فرودگاه ندارید اونوقت میخواین برین روسیه ؟ شما اصلا پول بلیطتونو دارین ؟
فرنام از جمع بلند شد و گفت آره که داریم .
بعد رفتن فرنام برادر شوهرم کلی حرف زد و گلایه کرد که مگه ما واسه شما کم گذاشتیم ؟
شوهرم رو کرد به ارسلان و گفت فرنام یه شکری خورده تو روی مامان باباش وایستاده جای این که تو بگی داری غلط زیادی میکنی تو هم انگشت میکنی تو همون سوراخ ؟
ارسلان با ناراحتی گفت ای بابا میخوایم بریم نمیزارید ، میگیم خودتون پول بدین نمیدین . میگیم واسمون یه جواهر فروشی بزنید نمیزنید پس کار به کار ماهم نداشته باشید .
شوهرم با عصبانیت پاشد گفت کار نداشته باشیم ؟ هنوز بیست سالتون نشده بعد واستون جواهر فروشی بزنیم ؟ تو زندگیت اندازه هزار تومن کار کردی ؟ تو کل زندگیت انقد درآوردی که یه جواهر بخری که حالا جواهر فروشی میخوای ؟
من و عموت جون کندیم مثل شما دستمون جلوی بابامون دراز نبود .
ارسلان پرید وسط حرف و گفت دست ماهم دراز نیست ما هم هزار تومن از شما نمیخوایم . خودمون قراره بریم بدون منت شماها ، پولتون ارزونی خودتون.
ارسلان هم گذاشت و از خونه بیرون رفت که شوهرم شروع کرد به حرف زدن که این دوتا یه مرگشون هست یه کاری کردن یه پولی دارن که اینجوری خاطرشون جمعه .
سهیلا گفت ولشون کن داداش مگه خارج رفتن به این الکیه که اینا میگن ، سربازی هم نرفتن من که میگم سر بچه بازی یه حرفی خواستن بزنن .
اون شب وقتی مهمون ها رفتن آخر شب ارسلان اومد خونه ، فرنام هم همراهش بود نصف شب بود که دیدم سر و صدای ارسلان میاد . رفتم بالاسرش دیدم فرنام خوابیده با این همه سر و صدا ، ارسلان گریه میکرد و گفت همینو میخواستین ؟ که نزارید ما بریم و این بلا سر من بیاد ؟ که من فلج بشم و فرنام بمیره ؟
نمیدونستم باید چیکار کنم حتی ارسلانم بیدار نکردم رفتم تو پذیرایی نشستم و تا خود صبح گریه کردم.
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽