شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزم خوبی من تو کانالتون عضوم، مطالب خوبیه دیدم به سوالات خیلی جوابهای خوبی
#پاسخ_اعضا 🌿
سلام وقت همگی بخیر
خانمی که دعا برای محبت بین زن و شوهر میخواستن
هزار و یک مرتبه ذکر یا ودود رو به یه خوراکی شیرین مثل قند ،نبات، خرما بخونن و فوت کنن و هر دونفرشون از اون خوراکی بخورن ان شاالله محبت و مودت بینشون زیاد میشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقت همه بخیر
در مورد خانمی که دندان درد داشتن
شما یه قاشق مربا خوری اسپند رو بریز توی یه فنجون و اب جوش بریز روش بعد در فنجون رو بزار تا این اسپند ها دم بکشن بعد اینکه اسپند ها دم کشیدن و اون اب کمی ولرم شد با چای صاف کن اون اب رو صاف کنین و بعد کم کم توی دهنتون بچرخونین طوری که به همه جای دهنتون اون اب اسپند برسه و بعد بریزید بیرون فقط کم بریزین توی دهنتون که حالت تعوع نگیرین و اون اب اسپند رو به هیچ وجه قورت ندین بریزین بیرون چون اگه قورت بدین خدای نکرده باعث سقط جنین میشه
چند بار این کار رو انجام بدین تموم عفونت دهان و لثه از بین میره
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقت همگی بخیر
در جواب خانمی که کیست دارن
ایشون سه روز اول پریودیشون صبح ناشتا تقریبا نصف استکان روغن حیوانی که از ذوب شدن کره به دست میاد رو داغ کنن یه قاشق مربا خوری بارهنگ بریزن توی این روغن داغ و یکم که ولرم شد اون مخلوط روغن و بارهنگ رو ایستاده میل کنن
تاکید میکنم حتما ناشتا باشن و ایستاده
یک دوره مصرف جواب میده امام برای اطمینان دو دوره استفاده کنن
افرادی بودن که نباز بوده کیستشون رو با جراحی خارج کنن با این روش بدون جراحی کیست هاشون از بین رفته
چون کیست درمان قطعی نداره بهتر هست که سالی یکی دوبار حتی اگه علائم کیست رو هم نداشتن از این دارو استفاده کنن
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام شخصی که پرسیدن شوهرشون سردرد دارند ..شاید شوهرشون میگرن داشته باشند.
من خودم میگرن دارم هرچه قدر رفتم دکتر فایده ای نداشت فقط مسکن ...ولی توسیه هایی که کردندو گوش دادم خدا رو شکر دردا کمتر شده...1️⃣➖خواب باید تنظیم باشه هرموقع خسته اند باید حتما استراحت کنند2️⃣➖سردیجات نخورند
3️⃣➖بعد از حمام حتما موها رو خشک کنند در اصل سرما به سر نرسه
4️⃣➖در سرو صدانروند آرامش خیلی مهمه
5️⃣➖استرس سمه تو روخدا از حرص و جوش و استرس خودشون و دور کنند
6️⃣➖ترشی و نوشابها و کاکائو هم مصرف نکنند
ان شالله خدا همه بیمارها رو شفا بده
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام عزیز دل ایام به کام.❤️
یه ختم تو یه کانال دیدم واسه برآورده شدن حاجات. من خودم وقتی انجام دادم هر چند که اون حاجتی که مد نظرم بود برآورده نشد ولی به یه ماه نرسید خونه خریدیم بعد 27 سال زندگی مشترک.
اولین پنجشنبه ی نزدیک به نیمه ی ماه قمری که فردا میشه بعد غروب آفتاب یه یاسین میخونی ثوابشو هدیه میدی به آقا ابوالفضل (ع).
پنجشنبه ی بعدش دوتا یاسین بعد غروب آفتاب میخونی دوباره ثوابش هدیه به آقا ابوالفضل(ع).
پنجشنبه ی بعد دوباره بعد غروب آفتاب سه تا یاسین میخونی باز هم ثوابشو هدیه میدی به آقا ابوالفضل(ع).
پنجشنبه ی چهارم بعد غروب آفتاب 4تا یاسین میخونی این دفعه ثوابشو از طرف آقا ابوالفضل (ع)هدیه میدی به مادرش خانم ام البنین(س). وبعد حاجاتت رو از خانم ام البنین میخوای.اگه نتونستن پشت سر هم یاسین ها رو بخونن اشکالی نداره فقط وقتش بعد غروب آفتاب هست تا اذان صبح و حتما باید 4 تا پنجشنبه پشت سر هم انجام بشه از اولین پنجشنبه ی نزدیک به نیمه ی ماه قمری که فردا یعنی پنجشنبه 15 دیماه که میشه دوازدهم ماه قمری.
امیدوارم عزیزان که تو کارشون گره افتاده این ختم رو انجام بدن و جواب بگیرن اگه میشه حتما بذار کانال .ممنون ازت 💚
پرستوی عاشق 🍀
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام عزیزم
واسه خانمی که دستور پخت کیک خواستن.، این کیک فوق العاده آسون و راحته خیلی پف میکنه و حتی به فر هم نیازی نیست😉 البته عزیزان توی فر هم میتونن آماده کنن.
مواد لازم برا تهیه ی این کیک فوالعاده👌:
دو لیوان آرد
یک لیوان شکر
یک لیوان سر خالی روغن مایع
۳ عدد تخم مرغ
یک قاشق غذاخوری بکینگ پودر
نوک قاشق وانیل
طرز تهیه: همه ی مواد که شامل آرد تخم مرغ شکر وانیل بکینگ پودر و روغن هست رو تو یه ظرف میریزیم و با همزن هم میزنیم وقتی مواد کاملا یکدست شد کاغذ روغنی رو ته یه قابلمه روحی میزاریم،عزیزان توجه داشته باشید که حتما قابلمه روحی باشه، مواد رو میریزیم داخل قابلمه شعله پخش کن رو میزاریم روی شعله وسطی اجاق گاز، در قابلمه رو یه دمکنی میزاریم ،زیر شعله رو در حد ۳۰ ثانیه بلند و بعدش خییییلی کم میکنیم، ۳۰ تا ۳۵ دقیقه بعد با خلال دندون کیک رو چک میکنیم اگه مواد به خلال دندون نچسبید کیک آماده اس.😋نوش جان
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دل_نوشت ❤️🍃 #حبیبه سریع وسایلو جمع و جور کردیم و رفتیم کمک بچه ها اون طفلکا تقریبا غذا رو اماده
#دل_نوشت ❤️🍃
#حبیبه
مریم سرشو از لای در اورد داخل و با لبخند شیطنت امیزی گفت : تازه منم میدونم برای چی ازت خواستگاری کرده
من و زینب برگشتیم سمتشو باهم گفتیم :برای چی
مریم بلند خندید و جواب داد: خب معلومه دیگه چون زن میخواد
_خیلی بی نمکی مریم ، من ناراحتم تو ام هی مزه بریز
زینب اینو گفت و زل زد به دیوار روبه رو
_نگفتی زینب، خواستگاری کردن اقا مرتضی چه ایرادی داره
زینب با لب و لوچه ی آویزون گفت: خب چون من اون روز زدم تو دماغشو زخمیش کردم ،دلش برام سوخته گفته برم این بدبختو بگیرم
مریم به لبه ی میز تکیه داد و بلند گفت: زرشکککک ، حبیبه تحویل بگیر
اونوقت به من میگی چرت و پرت نگو
اخه این اگه الان چرت و پرت نبود پس چی بود
نمیدونم چرا از حرف مریم خندم گرفته بود
_زینب جون معلومه چی داری میگی؟؟ مگه این میشه دلیل ازدواج؟ مگه دور از جون مرتضی احمقه که اینجوری فکر کنه و واسه زندگیش تصمیم بگیره
اصلا تو بش فکر کردی؟ منظورم درباره ی مرتضی س
خودتم حسی بهش داری؟؟؟
زینب همینجوری که با پاهاش با پرزای قالی بازی میکرد گفت: راس میگی ،من دارم چرت و پرت میگم...
مغزم هنگ کرده
نمیدونم چمه اصلا
و بعد دوباره زد زیر گریه
مریم خندید و گفت : ای خدا عدالتتو شکر ، ببین خاستگارو به کیی میدی اخه
هعی روزگار
برای چند لحظه سه تامون ساکت شدیم
یه فکری به ذهنم رسید ،از جام پاشدمو چادرمو سرم کردم
_حبیبه کجا؟؟؟
_الان برمیگردم ،همینجا بمونید تا بیام
و بعد با عجله از اتاق زدم بیرون
میخواستم برم سراغ مرتضی و باهاش حرف بزنم
توی حیاطو نگاه کردم ،دیدم مرتضی و دوتا از اقایون دارن کتابارو دسته بندی میکنن و میچینن توی کارتون
با فاصله ایستادمو صداش زدم
مرتضی تا منو دید سریع خودشو بهم رسوند و گفت : امری بود با من؟ در خدمتم
بدون مقدمه رفتم سر اصل مطلب و گفتم : اقا مرتضی....
برادر من...
چرا شما میخاستی از زینب خاستگاری کنی یهو رفتی سراغشو بهش گفتی
خب این طفلک هنگ کرده
به نظرم کارتون خیلی حساب کتاب شده نبود
مرتضی تا اینارو شنید گونه هاش سرخ شد و به تته پته افتاد
_من... چیزه...من نمیخاستم ایشونو ناراحت کنم
فقط کلا دوتا جمله گفتم ،به امام حسین قسم اصلا....من اصلا مزاحمشون نشدم
فقط گفتم....میخواستم با خانواده برای امر خیر....
_استغفرالله ،مگه من گفتم شما مزاحمش شدی
من فقط میگم کاش که به من یا یه نفر دیگه میگفتین اول ، که یه واسطه بهش بگه ،اونوقت خودتون باهاش صحبت کنید،شما که میبینید زینب چقدر استرسی و خجالتیه...
مرتضی دیگه هیچی نگفت ،چهره ش تو هم رفت و پکر شد
با دستش عرق پیشونیشو پاک کرد و گفت؛ حالا ...چی گفتن ...از دست من ناراحتن؟... یعنی جوابشون منفیه؟.....
لبخندی زدم و گفتم : فکر نمیکنم جوابش منفی باشه
ولی شما خودت باید درستش کنی
مرتضی پرسید: چجوری ؟؟ من هرچی بگید انجام میدم
_ببینید ،لطفا حستونو بهش بگید
بگید که مدتهاست زیر نظرشون دارید و میخواستید برای ازدواج پیش قدم بشید
زینب فکر میکنه از بعد از سفر جنوب شما تصمیم به ازدواج گرفتید باهاش
ولی ....
_ولی چی؟؟
خندیدم و گفتم : ولی من که میدونم اینطوری نیست
پس لطفا خودتون بهش بگید
مرتضی چشمی گفت و همونطور که سرش پایین بود گفت :من.... من خیلی وقته که میخاستم اینو مطرح کنم ،خیلی وقت که یعنی یه ساله
چون دیدم ایشون خیلی دختر با ایمان و نجیبیه ،باور کنید من به مادرمم گفتم...
خودش گفت نظرشو بپرسم اگه مساعده بعدا اون بیاد جلو که یه وقت جواب منفی به مادر نده که اونم کوچیک بشه
اگه جوابشون منفیه به خودم بگه....
حالام هروقت شما بگید میرم باهاش حرف میزنم
قانعش میکنم ....
از بابت ناراحتی ایجاد شده هم عذر میخوام
از اقا مرتضی خداحافظی کردمو برگشتم توی اتاق
مریم پرید جلومو گفت :کاااامل توضیح بده ببینم مرتضی چی میگفت، سعی نکن پنهان کنی چون من از پشت پنجره دیدمتون توی حیاط
پس اعتراف کن
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
با سلام خدمت ادمین و کلیه دوستان
مشکلی دارم خوشحال میشم از راهنمایی شما استفاده ببرم
من و همسرم زندگی خوبی داریم درگذشته مقید به احکام اسلامی و واجبات و محرمات نبودیم بر اثر اتفاقی شدیداً معتقد شدم و توفیق خداوند نصیب حالم شد الحمدلله تمام مسائل را رعایت میکنم مشکلی که برایم پیش آمده خانمم همراهی نمیکنه من در طول این مدت خودم شدیداً مقید بودم رفتارم را خیلی بهتر کردم و از نظر اخلاقی بسیار بیشتر محبت میکنم تا تفاوت بین یک فرد مقید و لاقید را احساس کرده باشه و به ایشون سفارش انجام واجبات را با زبان خوش و اخلاق خوب میکنم حتی جملاتم دستوری نیست از کلام خدا و معصومین گرفته تا اینکه من دوست دارم در عالم آخرت همنشین هم باشیم استفاده کرده ام ولی متاسفانه خانم بنده اصلا گوش نمیدهند و نهایت کلامشون جمله اشتباه عیسی به دین خود و موسی به دین خود را میگویند به کربلا و مشهد بردمشون متوسل به امامان شدم فرقی نکرده حتی دختر و پسرم همراه من شده اند ولی ایشون نه هنوز از مشاور مذهبی کمک گرفته ام حتی ایشون هم ناامید شدند و گفتند تکلیفی دیگه بر شما نیست.. البته زندگی من خدا را شکر مشکل در آن نبوده الان هم مشکل زناشویی نداریم و خیلی با هم خوب و مهربان هستیم دوستان متاهل که تجربه ای دارند یا این مورد برایشان اتفاق افتاده ممنون میشم کمک کنند خداوند اجرتون بده
بنده خدا ..
🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸
سلام من همیشه سوالات و جوابهای همه دوستان رو میخونم خداییش بعضی ها خیلی به کار آدم میاد تشکر میکنم مخصوصا از مدیر گروه که این شرایط رو به وجود آوردن همیشه سلامت باشین
ممنون میشم سوالات من رو هم تو گروه قرار بدید واقعا اورژانسی هستش تا اگر دوستان اطلاعاتی داشتن راهنمایی بکنن
مادرم زیر زبونشون یهویی یک چیزی شبیه تاول میشه پر از خون هستش و خودش هم نهایتا نیم ساعت دیگه باز میشه و یک عالمه هم خون میره
مثلا امروز که داشتیم صبحانه میخوردیم گفت مثل اینکه باز زیر زبونم تو دهنم باد کرد نگاه کردم دیدم بله و بعد از اینکه باز میشه جاش چند روز درد میکنه و تقریبا دو سه بار به فاصله دو ماه این اتفاق افتاده براشون
و یک سوال دیگه هم اینکه من پدرم قند خون دارن زیاد هم نیست و دارو میخورن نزدیک به یک سال میشه شکمشون بیشتر سمت پهلوشون میگن که پوستش میسوزه اما روی پوست سفید هستش نه قرمز شده نه جوشی نه خشک شدنی ، ولی میگن مثل این هستش که پوستم سوخته و اگر لباس کمی خشک باشه خیلی اذیت میشه دکتر هم رفته آزمایش و اینا گرفتن میگن چیزی نیست شاید از اعصابت هستش کرم های زیادی استفاده کردن فقط میگن حس میکنم یکم از خشکی در میارن اما برای سوزش نه
ممنون میشم اگر اطلاعاتی دارید راهنمایی کنید
و از مدیر هم خواهش میکنم بزارن تو گروه چون واقعا اذیت میشم از ناراحتی پدر و مادرم
و در آخر دعا میکنم پدر و مادرهای که در قید حیات هستند سلامت باشند و اونایی که از دنیا رفتن غرق در رحمت
التماس دعا ، یا علی
🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸
سلام خانم خوبید ببخشید مشکل منم بزارید من شوهرم خیلی خوبه ولی خیلی اوقات اخلاقش بده مثلا من جایی بخوام برم نمیزاره کادو ببرم یا برای وسایل نو بیرون اوردن خیلی گیر میده یا مهمونی دادن میگه نه وفلان وبهمان یا سر بچمون خیلی دعوا میکنیم که حالا حتما خوابش میاد یا کسی سر وصدا کرد نباید نزدیکش بیاد یا کسی سرما خورده نیادزیاد پاشو عوض نکن یا ده بار باید بهش بگم پول بده یه بار میده من خیلی اختیار ندارم توی خونه گاهی اوقات فکر میکنم اون زنه من مرد ولی دل کوچکی ونازکی داره عصبانی میشه چند روز بعد کوتاه میاد من همش به خاطر دخترم تحمل میکنم البته یک سال ونیم بیکار بود دوماهه رفته سرکار اگه از کسی کینه گرفت تا عمر داره یادش نمیره تو رو خدا بگید چیکار همش تو استرسم که چیزی بخوام برخلاف میلش باشه
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#مسافر_بهشت ❤️
کتاب "من، مادر مصطفی" که سال گذشته منتشر شد روایتی است از جنبه های پنهان و مخفی ماندهی زندگی شهید مصطفی احمدی روشن که از روایت های خانواده شهید مستند و آماده شده است.
مادر مصطفی: سال سوم دانشگاه بود، بهم زنگ زد، گفت: دختر خانمی تو دانشگاهمون هست که از لحاظ اعتقادی ملاکش قابل قبوله. اگه اجازه بدین، توسط همسر دوستم؛ روح الله اکبری و در حضور ایشون می خوام تو مسجد دانشگاه با این خانم صحبت کنم، ببینم نظرش چیه.
گفتم: اشکالی نداره.
چند بار تاکید کرد: مامان جون، خودت داری اجازه میدی ها! بعدا حرف و حدیثی که نیست؟.
گفتم: نه مادر. چه حرف و حدیثی؟
صحبت های مقدماتی رو در حضور همسر آقا روح الله اکبری، تو مسجد دانشگاه شریف انجام داده بود. منم خواهر بزرگش؛ مرضیه رو فرستادم یه دیدار و صحبتی با ایشون داشته باشه و ببینه اجازه می دن بریم خونشون؟
یک سال فاصله افتاد.موکول شد به فارغ التحصیلی مصطفی.
مصطفی فارغ التحصیل شد،ولی هنوز سربازیش رو انجام نداده بود. من از پدر و مادر عروس برای فردا ساعت پنج عصر وقت گرفتم. از قضا اتوبوس همدان تهران تو راه خراب شد و من به قرار نرسیدم. وقتی وارد تهران شدیم، شب شده بود. رفتم خونه ی همین آقای روح الله اکبری. زنگ زدیم و قرار رو موکول کردیم به فردا.بعد از ظهر فردا رفتیم خدمت پدر مادر فاطمه خانم. با مادرش و مادربزرگش صحبت کردم و اونا کلیاتی رو از من سوال کردن. عروس خانم اومد، دیدمش.یه فرصت کوچولو پیش اومد که مادرش رفت تلفن جواب بده. من بهش گفتم: فاطمه خانم، مصطفی تک پسر منه. عروس یه دونه شدن خیلی سخته. میتونی؟
گفت: حاج خانم سعی می کنم که بتونم. می دوم سخته، ولی سعی می کنم که بتونم.
کل صحبتی که بین من و فاطمه خانم رد و بدل شد،همین بود. می خواستن مصطفی رو هم ببینند. ایشون تو کوچه منتظر من بود. اومدم پایین بهش گفتم: حالا که شما می خوای بیای تو، بریم گل و شیرینی بگیریم.
برگشتیم گل و شیرینی گرفتیم و رفتیم تو. صحبت مصطفی با پدر فاطمه خانم حول وحوش دو سه ساعتی طول کشید.
تو جمع خانوادگی، خیلی اهل بگو بخند بود، ولی تو جمع نامحرمی، ملاحظه می کرد. به ویژه از وقتی بزرگتر شد. تا جایی که دوستای خانومش گفته بودن: تو میخوای با این ازدواج کنی؟ این آدم اخموی بد اخلاق که همیشه سرش پایینه؟
بعد که رفته بودن پیش بچه های خوابگاه تحقیق کرده بودن، هم خوابگاهیاش گفته بودن این اصلا وارد هر اتاقی میشه بمب خندس!
بعد از آشنایی اولیه، کلی فاصله افتاد
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام عزیزم وقتت بخیر
این فیلم آموزش ماساژ واسه درمان خارپاشته ست
توی کانال دیدم یه بنده خداانگارمشکل خارپاشنه داره
خارپاشنه بخاطرتجمع سوداتوی بدنه بهشون بگید غذاهای سردوخشک نخورن یااگه میخورن همراه باگرمی بخورن که سوداتوی بدنشون رسوب نکنه مثلا
لبنیات همشون سردن بایدباگرمی خورده بشن که کلسیومش جذب بدن بشه مثلاپنیرباگردو
یاسیاهدانه،یاماست باپونه.یاکشک همراه بادنجون،
یاشیرمحلی باعسل چون این غذاهاطبعشون سرده
توی بدن رسوب میکنه وهرجارسوب کنه یه مریضی
به وجودمیاره اگه توی پاباشه میشه خارپاشنه میشه میخچه،اگه توی کلیه باشه میشه سنگ کلیه اگه توی رحم باشه میشه عفونت زنانه هزارتامریضی
توی کبدباشه دورازجون میشه سرطان کبد
ماهمه ی مریضی هامون بخاطرسبک اشتباه زندگیمونه همه ی غذاهامون شمیایه بایداصلاح تغذیه انجام بشه
ببخشیدتوضیحاتم طولانی شدبیزحمت اینوواسه بنده خدابفرستیدان شاالله پاش بهترمیشه چون این ماساڗ
روزن همسایمون هم انجام دادخارپاشنه ش بهترشد
#ارسالی_اعضا 🌸👆
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا 🌸🍃 #یگانه دستمو کشیدم رو شکمم و با خودم فکر کردم وقتی علی بفهمه حامله ام چه حالی میشه
#دردو_دل_اعضا
#یگانه
خواستم بترسونمش که یهو صدا اومد که آهسته گفت هیسس بزار... بقیه صدارو نشنیدم اونقدر که آروم بود.
صدای پا اومد تو اتاق، در دستشویی و اتاق خواب رو باز کرد و بعد آهسته رفت بیرون و پخی کرد و صدای خنده یه دختر تو خونه پیچید.
نمیدونم چرا حس میکردم این صدا برام آشناست، منتظر بودم بیشتر حرف بزنن ببینم کیه.
دستام یخ زده بود و حالم خیلی بد بود، اصلا باورم نمیشد این اتفاق رو، فکر میکردم اصلا همچین چیزی نیست مطمئن بودم همچنین چیزی نیست
با خودم فکر کردم حتما دزدی چیزی اومده...
هنوز تو همین فکر و خیال بودم که یهو گوشیم زنگ خورد و صداش پیچید تو کمد دیواری، یهو از اون اتاق صدای پا اومد و بلافاصله در و همین که از اتاق دراومدم دیدم آسانسور داره میره پایین.
تند تند پله ها رو رفتم ولی سه چهار طبقه اومدم پایین نفسم دیگه بالا نمیومد، خونمون طبقه هشتم بود.
به آسانسور نگاه کردم که رسیده بود همکف.
از تنگی نفس به سرفه افتاده بودم، عرقم کرده بودم و گریه میکردم.
این زن کی بود؟ مردی که کلید خونه منو داشت کی بود؟
رفتم بالا دیدم با دو تا زن داره صحبت میکنه.
متوجه من نبود داشت از جنس چوب و اینا میگفت.
خانومه گفت توروخدا ببخشید ما دو ساعته تو مغازه شماییم و شما رو هم خسته کردیم همینو من پسندیدم فقط شوهرم الان میاد که بیعانه بده برای این سرویس.
گفتم علی کجا بودی؟
یهو با تعجب برگشت نگام کرد سلام داد و گفت مغازه.
گفتم پس اونی که اومد تو خونه من کی بود؟
علی سرخ شد یکم فکر کرد و گفت نمیدونم حتما دزد بوده .
کلید از کیفم درآوردم گذاشتم تو دستش و گفتم آره دزده کلید و اومده از تو گرفته معشوقشو آورده تو خونه من .
علی با ناراحتی نگام کرد و گفت هیس ، این کارا چیه مشتری دارم آبروریزی میکنی چرا ؟ میگم من نبودم شاید کلیدمو صبح جا گذاشتم اصلا من میدونم تو داری منو دست میندازی ..
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
🌹 رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم)
خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الْبِرِّ شَيْءٌ، الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ النَّفْعُ لِعِبَادِ اللَّهِ، وَ خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الشَّرِّ شَيْءٌ، الشِّرْكُ بِاللَّهِ وَ الضَّرُّ لِعِبَادِ اللَّهِ.
دو خوی و صفت نیک است که برتر از آن دو چیزی نیست: ایمان به خدا، و سود و نفع رساندن به بندگان خدا؛ و دو خوی و صفت زشت است که چیزی بدتر از آن دو نیست: شرک به خدا، و زیان و ضرر رساندن به بندگان خدا.
📓 بحار الانوار، ج ۷۴، ص: ۱۳۹
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزم خوبی من تو کانالتون عضوم، مطالب خوبیه دیدم به سوالات خیلی جوابهای خوبی
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام ودرود
در مورد خانمی که گفتن سرشون درد میکنه و وقتی خم میشن انگار یه چیزی میفته جلوی جمجمه
ایشان سینوزیت داره باید علاوه بر رعایت رژیم غذایی و اینکه صبح و شب سردیجات نخوره و بعد حمام حتما سر رو بپوشانه و البته تو حمام موهارو خشک کنه و باموی خیس نخوابه.
یه راه برا سردرد سرد اینه که توی چایی کمی پودر زنجبیل و پودر فلفل سیاه بریزید کمی تند میشه ولی برا سردرد سرد زمستانی عالیه.
و اما یه راهکار خیلی ساده که خودم تجربه کردم هد بند پشمی(پشم طبیعی)خریدم مدتی استفاده کردم بخصوص شبها واقعا سرم سبک شد
تا جایی که احساس کردم چیزی تو سرم نیست .البته ادامه دار نباشه چون پشم گوسفند یا شتر خیلی گرمه و گاهی بایکی دوبار استفاده جواب میده.(حتی کمر بندش چربی های شکم رو آب میکنه البته بمقدار استفاده.برا معده سرد هم روی معده ببندن اونم اثر داره).
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام
در رابطه با دوستی که گفتن زانو وغوزک پاشون سرد هست ومشکل دارن.عزیزم طب سنتی میگه تا۴۰روز بابونه دم کن یه استکان بخور.طبع سرد رو گرم میکنه وخون جریان پیدا میکنه تو مفصلهات.فرج آقا امام زمان صلوات.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در جواب خانمی که گفتن باردارن دندونشون درد میکنه چنتا دونه نشاسته خشک بزارید روی دندونتون دردشو میکشه منم سر دخترم که بار دار بودم همینجوری بودم چون۳ماه آخر بود هم دندونم نمیکشیدن مجبور شدم تا بعد زایمان صبر کنم تقریبا هرروز نشاسته میزاشتم جواب میداد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
باسلام عزیزانی که بدنبال پیدا کردن همسر مناسب برای خودسون یا عزیزانشون هستند. کانال همس یابی آدم و حوا را در اینترنت سرچ کنند.
دختر و پسرهای زیادی از سراسر ایران ثبت نام کردن میتونید کسی رو که با شرایط و روحیات شما جوردر میاد و مناسب پیدا کنید ان شاالله
برای خوشبختی و عاقبت به خیری همه جوون ها و سلامتی خودتون صلوات
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت خانم های عزیز گروه وادمین ومدیر محترم.خانمی سوال کردن بچه چهار ساله شونو بردن بینایی سنجی گفتن آستیگماته.خواستم بگم پسر بزرگ من تو پنج سالگی فهمیدیم چشماش آستیگماته بردیم اپتومتریست عینک داد گفت باید بزنه راستش من خیلی خیلی ناراحت شدم چون خودم وخواهرم عینکی بودیم و میدونستم چقدر مشکله.ولی خداروشکر بچه خیلی خوب باهاش کنار اومدومدام عینک واستفاده کرد .شماره چشمش هم چون زود فهمیده بودیم زودهم عینک وزد زیاد تغییر نکرد اصلا نگران نباشین حتما براش عینک بگیرین به تغذیه اش برسین بهش استرس هم ندین.اصلا چیز نگران کننده ای نیست تا اونجایی هم که من دیدم آستیگمات بهتر از نزدیک بین ودور بینه.آب هویج هم واقعاً خوبه.هفته ای دو سه بار بهش بدین.هدیه به روح تمام اموات صلوات🌸🌸
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام عزیزم خوبی الحمد الله حبیبه ی گلم
تو را خدا این را بزار تا دوستمون زودتر بخونه
خواهر عزیزی که می خواهند بیایند شیرازگفتند دکتر اذین یا روزی طلب،
عزیزم نمی دونم علت نازایی تون چی هست!
من یک خانم شیرازی هستم قبل از این که پیش یکی از این دو دکتر بری، خواهش می کنم برو نزد دکتر طب سنتی اقای صفایی، تو خیابون فضل اباد
دوستای خودم بیش از ده نفرشون با بالاترین مشکل نازایی و کم خونی شدید و غیره، با اثر گذاری خدا و امام زمان از دست ایشون دارو گرفتن، خیلی هاشون با یک بار دارو گرفتن باردارشدن بعد از 15سال یا 8یا 10سال
نه نیاز به هزینه هنگفت هست نه به زیاد منتظر ماندن
با توکل به خدا برو ان شا الله جواب می گیری
در پناه امام زمان موفق و سربلند و حاچت روا باشید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام برای خانمی که چسبندگی ریه دارند سقز رو بسوزنند ودودش رو توی، ریه شون بدند خیلی عالیه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
......:
سلام وقتون بخیر ی خانوم عزیزی داخل کانال گفتن ک برای فیبروم و آندومتریوز یک شب شیاف لیابل گیاهی .یک شب روغن بابونه و یک شب عسل رقیق کنیم و ی سرنگ داخل رحم بریزیم ممنونم از اینکه تجربشون رو در اختیار ما گذاشتند . من آندومتریوز دارم و میخوام روش شمارو استفاده کنم و اینکه این شیاف لیابل چی هست و ترکیباتش چ چیز هایی؟ و از کجا میشه خریداری کرد؟ و اینکه سیب سلامت داره و تاییدیه پزشک هست یا نه ؟
و ی سوال دیگه یعنی کلا سه شب پشت سر هم استفاده کنیم خوب میشیم دوره درمان چقده ممنون میشم جواب منو بدید 💋❤️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزم خوبی من تو کانالتون عضوم، مطالب خوبیه دیدم به سوالات خیلی جوابهای خوبی
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام پدر شوهر عزیزم حالش اصلا خوب نیست براش۴۰ تا زیارت عاشورا برداشتیم تا جمعه وقت داره هرکس میتونه بخونه انشالله سلامتی داشته باشید 🌹
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام صبح بخیر
عزیزم مومیایی باید با روغن حیوانی خورده بشه .به اندازه ی عدسی مومیایی ودو یاسه قاشق روغن حیوانی باهم مخلوط کن بزار بخاری یا حرارت غیر مستقیم تا آرام آب بشن بعدهم میزنیش خوب تا یکدست بشن هروعده یک قاشق غذا خوری نوش جان کن زمان مصرف صبح ها قبل ازصبحان شبها قبل از خواب زمان مصرف لبیات وترشیجات نبایدمصرف شود چون اثرشو ازبین می برن ,شفاباشه ان شاءالله طولانی شد حلال کنید بمدت سه تاپنج وعده مصرف شود
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانم ۳۸ ساله که دستاش پراز خالهای قهوایی شده اینها لک سوداست ایشون باید از خوردن غذاهای سودا زا مثل گوشت گاو ،مرغ ،عدس ،غذای مانده ،سس ،پنیر پیتزا ،غذای خیلی شور یا خیلی تند یاخیلی گرم وخشک ،ادویه جات،پیاز داغ زیاد ،پرهیز کنن غذاهای گرم ومرطوب مصرف کنندرحمام نوره استفاده کنن در حالت ایستاده ،درروزهای چهارشنبه وجمعه مصرف نشود میتونن موقعحمام کردن در حمام در زمان خارج شدن ازحمام روی پوست دست سرکه صنعتی بزنن و ۵ دقیقه صبر کنن وبعد بشورن وخارج بشن یا اصلا نشورن واز حمام بیرون بیان این سودا ازبین میره ،
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام
درجواب خانمی که وضعشون باطل میشه
ماهم این دوران گذروندیم😅
میدونی چطور هر بار وضو میگرفتم میگفتم خدایا توفیق وضو بده با گذشت زمان ..بنده بهتر
میشدم وبه لطف خدا الان اگه گازدار ترین غذاهای بخورم با خالی که لاغرم
دیگه وضوم به راحتی باطل نمیشه
مخصوصا دراون تایمی که به وضو نیاز دارم😊😊😊🌺
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام
درجواب خانمی که بچه طلاقه هم خودش هم خواهرش
خواهر گلم درمورد خواهرت ما هم دردیم
عزیز سعی کن اولا براش دعا کن هدایت بشه
دوما زیاد باهاش رفت امد نداشته باش
اگه اصرار کردم بهش بفهمون به خاطر شل حجابی هست موضوع
خودش کم کم یه کم جم جور میکنه خودشو
بعد هم اگه شما خوب بچتو تربیت کردی خیلی نگران نباش اگه ایمان واعتقاد دش محکم باشه
الگو نمیگیره..برای دخترتم دعا کن
واینکه اگه امکان داره برو به یک روانشناس مذهبی این موضوع بگو شاید راه حل راحتی جلوت بزاره ..عزیزم درکت میکنم
مؤمن را همیشه یکی آزار میده ..دراین زمانه
زندگی کردن وسالم موندن سخته..🌺🙏🏻
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در جوای خانومی خواب بد دیدند که میخاد تعبیر نشه اول اینکع انشالا خیره بعد اینکه خابتو خودت خوب تعبیرش کن بعد حتما صدقه بده امتحان کردم خودم حتما واینکه خابت رو به اب تعریف کن مثلا شیر اب وباز کن خابتو تعریف کن مطمعن اتفاق بدی نم افته
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام ،،در مورد اون خانمی که بچه سوم و باردار هستن و میخوان سقط کنن ،،عزیزم منم ۴۲ سالم بود که باردار شدم دوتا پسر ۲۰ و ۱۸ ساله داشتم که این دوتا رو با سختی و دست تنها بزرگ کردم خیییییلی هم شیطون بودن هیجا جام نبود خلاصه تازه یکم راحت شده بودم که دوباره باردار شدم با فیبرمهای متعدد در رحِم،،دکترا دعوام میکردن حتی مادرم سرزنشم میکرد تموم خانواده مسخرم میکردن راضی به سقط شدم پسر بزرگم دانشجو در شهر قم بود یکی از دوستام خواب دیده بود اگه سقط کنم پسرم خدایی نکرده در راه دانشگاه از بین میره😳😒 خلاصه بچه موند و الان چهار سالشه با اینکه اینم پسره ولی عزیز دردونه همهمون هست داداشاش وباباش و مادرم ،،، باهوش زیبا و دوست داشتنی و همدم و مونس تنهایی های من و از خدا ممنونم که این زنگوله پا تابوتو بهم داد😁😊البته بقول بعضی از فامیل __
در ضمن یکی از آشنایان ی پسر داشت ۱۶ ساله باردار شد و سقط کرد امروز هفتم پسرش بودم در تصادف از دنیا رفت😱😭😭 نمیدونید مادرش چکار میکرد حالا معلوم نیست دوباره بار دار بشه یا نه😢😒
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
با سلام برای درد دندون چون باردار هستید. یکم نمک بزارید رو دندونتون آروم. بشه. نشد سیر بزارید. میتونید قطره میخک هم بزارید. ازداروخونه بگیرید بزنید رو دندونتون تا دردش آروم بشه. ولی یکی از دوستان من باردار بود کپسول ژلوفن رو باز کرد اون مایع توش رو یکم ریخت رو محل درد دندون. خوب شد. ولی این مورد رو محض احتیاط از داروخونه بپرسید. خطر نداره ولی باز محض احتیاط بپرسید. بعد پونه کوهی رو مسل چای دم کنید تفاله اونو بزارید رو دندونتون و ببندید دهنتون رو فشار بدید رو هم چند دقیقه بمونه. اونم خوبه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
با سلام. سوره یاسین خیلی خوبه بخونید برای جلوگیری از سقط. سوره حجرات هست. رو اینکه برای تشکیل قلب جنین. مغزی جات مسل گردو بادوم پسته بخورید. غلات. میوه مخصوصا. اصلا جیگر گوسفند نخورید. آب زرشک اینا نخورید. استراحت کنید. انشالله بچه سالم و صحیح دنیا میاد
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌸🍃
سلام به همگی
عزیزم خسته نباشی
من ۱۷ سالمه ی مشکلی داشتم من دلم خیلی ضعف میکنه و حالت تهوع میگیرم با این ضعف
حتی وقتیم سیر هستم بازم ضعف میکنم و دل درد و معده درد دارم خیلی حالم بده
انگار همش گشنمه ولی چیزی میخورم بازم ضعف دارم
بعد اینکه کمرمم خیلی درد میکنه رفتم دکتر برام یه سرم زد و گفت ویروس گرفتی
تو مدرسه چن نفرم مثل من شدن
ولی از علائم زخم معده هستش
بنظرتون اینایی ک گفتم علائم زخم معدس یا واقعا ویروسه تورو خدا راهنماییم کنین و بگین چیکار کنم خوب شم خیلی حالم بد میشه شبا نمیتونم بخابم از درد و صبا خابم میبره برام خیلی دعا کنین خیلی ممنونم🤍🤍
التماس دعا 🤍
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
من ۳۳سالمه مشکل من لک روی گونه هام هست دوباردکتررفتم باراول دکتردارودادرفت امابازبرگشت
باردوم یه دکتردیگه رفتم گفت بامزووکربومیره بادستگاه روی صورتم کارانجام داداما نرفت منم خیلی به پوستم حساسم هرکی منومیبینه ازم میپرسه چی شده منم داغون میشم نمیدونم چکارکنم ازدکترپرسیدم میتونه ازکبدم باشه گفت نه
میخوام برم یه دکترپوست دیگه نمیدونم بهش چی بگم نمیدونم چکارکنم موندم میترسم اینم برام کاری نکنه دلم میخوادبه کلی ازبین بره توروخداراهنماییم کنیددرموردپوستم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه خانم اگه میشه سوال منو اورژانسی بزارید.میخواستم ازخانم هاراهنمایی کنن خواهرم دیشب سقط داشته خونریزیش زیاده چه کار کنیم.ممنونم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
دوستان عزیز کسی میدونه برای آروم شدن بچه چیکار باید کرد.پسر خواهرم ۶سالشه خیلی اذیت میکنه اصلا حرف گوش نمیده بچه به هیچ صراطی مستقیم نیست عین سرخ پوستارفتار میکنه هرچقدر محبت میکنن تحویلش میگیرن .تهدید میکنن کارسازنیست دوستان اگه دعایی هست یاتجربه ای مشابه دارین بفرمایید پیشاپیش سپاسگزارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم میشه این مشکل منو اورژانسی بزارید. یک پسر 16ساله دارم امسال درس نخوندو 6ماهی هست که کار میکنه پیله کرده میخاد موتور بخره هر چی من وباباش از مضرات ش میگیم. فایده نداره البته پسرخوب وکاری هست الحمدلله. ولی خب من میترسم توروخدا یه راهی دعایی چیزی برای من بگید که این بچه از خرید موتور منصرف بشه. توروخدا از کنار پیامم آسون ردنشید جوابمو بدید درمونده شدم. البته سه ماه پیش هم میخاست بخره چله ی شهدا گرفتم منصرف شد. اما حالا چ کنم🙏🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خوبی ببخشید مزاحم اوقاتتون شدم چه جوری بگم من 15سال ازدواج کردم مستجر با دوتا بچه مدرسه ای. به رزق روزی انگار به هر دری میخورم همیشه همه سال از همه جور زندگی کردن در قفله روم بخدا از زندگی کردن دیگه سیرم دیگه نمیدونم چیکار کنم مستجر بادوتا بچه انگار شانس از هیچی نداریم خودم بچه ها م ن کسی خوششان از ما میاد بخدا قسم بدی نکردم که جوابگو باشم شوهرم خیلی زبون دراز اصلا به فکرمون نیست به فاطمه زهرا خسته شدم حالا به نظر شما باید چیکار کنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقتتون بخیر من یه مشکل حاد داشتم لطفا هر کس میدونه راهنمایی کنه
من شوهرم شهوتش خیلی بالاست به حدی که چند بار به هم خیانت کرده به نظر شما دارویی شیمیایی یا طب سنتی هست که شوهرم سرد بشه نسبت به جنس مخالف و همچنین شوهرم به هیچ وجه دکتر و مشاوره نمیاد
لطفا کمکم کنید اجرتون با حضرت زهرا
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقتتون بخیر♡
میشه این پیامم رو تو گروه بزارید
برای جای بخیه روی صورت جراح پلاستیک خوبه؟!
هرکسی تجربه داشته بیزحمت بگید
اگه جراح خوب تو همدان میشناسید معرفی کنید بیزحمت♥️🌱
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه سلام همگروهی ها کانال یک مشکلی دارم بشدت اذیتم کرده اونم دست چپمه زود خسته میشه و به وسط بازوم فشار میاد و نباید کاری با دست چپم بکنم زود اذیت میشم چند بار رفتم دکتر بهم دارو داد ولی نتیجه نگرفتم اصلا نگفتن چه مشکلی داره کسی مثل من بوده که دستش زود احساس خستگی میکنه و باید زود ول کنی بخدا خیلی اذیت شدم ممنونم برای سلامتی و ظهور حضرت قائم صلوات ❤️
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر
۸سال سابقه بیمه داریم چند وقته متوجه شدیم کارفرما بیمه مون رو قطع کرده و حالا بیمه نداریم
خواستیم از بیمه بیکاری استفاده کنیم
به کارفرما گفتیم از اونجایی که آشنا هستن گفتن که نکنین جریمه میشم و...
یکی از دوستان گفتن که ممکنه در موقع بازنشستگی پایه حقوقی که بخوان بهتون بدن تغییر کنه و پایین بیاد فعال نکنین بهتره
از طرفی هم شرایط اقتصادی حالا زیاد خوب نیست
خواهش میکنم اگه در مورد اطلاعی دارین بگین تا از سر در گمی دربیایم
هم چنین روال دریافت بیمه بیکاری و مراحلی که داره و بعد چند وقت تایید میشه
اگه بیمه اختیاری بریزم بعد چند وقت امکانش هست برای این ۸سال بیمه بیکاری رو بشه فعال کرد یا همین حالا باید گرفت
پیشاپیش از توجه و راهنمایی تون ممنونم 💐🙏
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇
@adminam1400
᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزم خوبی من تو کانالتون عضوم، مطالب خوبیه دیدم به سوالات خیلی جوابهای خوبی
#پاسخ_اعضا 🌸🍃
خانمی که باردارند و دندان درد دارند نمک و سرکه را قرقره کنند و یا از روغن حنظل استفاده کنند روی لپ و دندان بمالند فوری خوب میشه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
با سلام و دعای خیر زنی هستم ۴۰ساله و ۴ فرزند دختر دارم شوهرم خیلی بد اخلاقه و اصلا بهم توجه نداره لطف دعا یا ذکری برای جلب محبت بگید ممنون از لطفتون
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خدمت خواهرگلم که گفتیدپسر۴سالش چشماش ضعیفه اینکه ناراحتی نداره عزیزم پسرمن تو۴ماهگی فهمیدیم نمره چشمش ۵هست ازاونموقع عینک زدیم الان که ۱۳سالشه نمره چشمش شد۲وهمچنان عینک میزنه اصلا نگران نباش فقط سعی کن عینک بزنه مرتب
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
باسلام خدمت خانومی که میگن مادرشوهرشون مرده ،،پدرشوهرشون قصد ازدواج دارن ،،خوب پدرشوهرکارخوبی میکنه،،،والا،،،چرانکنه،،،شمامیری کمک دستش،،تاغذاپختی ،،وقت گذاشتین،،نه،کردین،،،بعدشم زنش مرده ،،اموال که به نام زنش نبوده به نام خودشه ،،خودشم تازندس حق داره ازدواج کنه ،،،بعدازفوت خودش شمامطالبه ی حق و حقوق کنید لطفا،،،بعدتااونجای که من میدونم لباس میت و میدن بیرون کسی ازاهل خونه ورنمیداره ،،میدن به مستحق ،،،طلاشم اگه بخوایین ،،،خودپدرشوهرتونم سهم میبره ،،بعدش میخوادکادو بده به زن جدیدش ،،،شماصبوری کن ،،حواستونو بدین به کارا واتفاقای خوب ،،،بزارین پیرمرد سرانجوم بگیره ،،فردازمین گیرشه هیچ کس نگه نمیداره حتی شما دوست عزیز ،
من نمیدونم تا این پدمادرا پاتوسن میزارن دورازجونشون مثل مرده باهاش برخوردمیکنید ،،یعنی چی ،،،چقدرفکرانسان باید کوچیک باشه ،،،که نتونه ارامش وراحتی کسی و ببینه،،تااین پدرمادرا سنشون ازشصت ردمیکنه ،،بچه میشن اقا بالاسر ،،نه حق داره خونشو بفروشه ،،نه حق داره مالشو به کسی حبه کنه،،نه حق داره ازدواج بکنه ،،نه حق داره زنده بمونه ،،اماموقع نگه داشتن وکارای بنده خدامیرسه ،،همه کاردارن ،،همه گرفتارن ،،فقط بلدن مدیریت مال واموال پدرمادرارو دست بگیرن ،،نه کاراشونو ،،خیلی دید که میگم ،،،واقعا انسان تاکجا میتونه انقدر بی مرام و بی معرفت بشه ،،بچه هامونو دارن همه چیز و میبینن ،،تک تکشو به موقع سر خودمون میارن ،،یکم مراقب رفتارمون باشیم لطفا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام برای دختر عزیزمون که 39 تومان پول داره.
دختر عزیزم اول شما ببین به چه کار و مهارتی علاقه داری بعد برو دوره هاشو بگذرون.
اگر لازم شد دو یا چند مهارت را یاد بگیر. ترجیحا کلاسهای فنی حرفه ای برو با خود اونها هم مشورت کن .
بعد با توجه به علاقه و مهارتت وسیله مورد نیاز را تهیه کن.
اکثر جاها که بری برای مهارت آموزی، خودشون وسیله ای که باید تهیه کنی را معرفی می کنند.
یادت باشه اول کسب تخصص و مهارت، بعد تهیه وسیله متناسب.
درسته که39 میلیون تومان موقع خرج کردن، پول زیادی نیست. اما در آوردن این پول بسیار سخته.
می دونم شرایط طوریه که امروز وسیله بخری بهتر از فرداست.
اما به صبر کردن می ارزه.
فکرشوبکن رفتی کامپیوتر خریدی بعدش دیدی مدلش و نرم افزارش اونی نیست که احتیاج داری می خوای چه کار کنی؟
یا کامپیوتر خریدی بعد دیدی علاقه نداری و خیاطی دوست داری.
سریع برو تخصص یاد بگیر بعد وسیله اش را بخر. مقداری هم ارزش پولت کن شد اشکال نداره. می ارزه.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اون شخصی که گفت ذکر یادعاواسه اینکه راه ازدواجشون حل بشه بهش بگید
خواندن دعای چهل کلید درروز جمعه بروی تشت پرازآب و غسل کردن باآن ...وهمچنین خواندن دعای چهل کلید روزجمعه برروی یک لیوان آب و خوردن آن به صورتی که احدی ازاین امر باخبر نشود ..بسیارمجرب است برای بخت گشایی ..خودمم امتحان کردم بعداز ۲ماه بختم بازشد ازراه غیر منتظره
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام ببخشید کسی آدرس سمساری یزدیاکرمان سراغ داره یا اینکه جایی باشه مبل وقالی قیمت بالایی نداشته باشه.ممنون
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام درجواب خانمی که گفتن کیکشون پف نمیکنه، عزیزمن خودم کیک میزنم وهمشون عالی میشن ☺️چهارتاتخم مرغ ودولیوان شکروکمی وانیل روبحدی میزنم که رنگش کرم کرم میشه بعدهم یه لیوان شیرونصف پیمانه روغن مایع میریزم کمی هم میزنم سه لیوان آردویه قاشق سرخالی بیگینگ پودروسه بارالک میکنم وردآخرتوتخم مرغ میریزم واروم به یه جهت هم میزنم ازقبل قالب کیک روداغ وگرم میکنم وروغن میرنم ویاکاغذروغنی میزارم یادت باشه توتموم مراحل موادرویه طرف هم بزنی جهتت عوض نشه من توسترمیزارم ازقبل روشن میکنم موقع گداشتن قالب فقط زیرتوسترم روشن وقتی پخت ده دقیقه بالای توسترروروشن میزارم میتونی ازداخل گوشی برنامه پاپیون رووصل کنی تاراحتترکیک یادبگیری☺️☺️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
يکي از روحانيون که مدتي را در منطقه اي به تبليغ اشتغال داشته، بعد از گذشت چند وقتي يکي ازجوانان آن منطقه مريد او مي شود. اين جوان خاطره اي بسيار زيبا، شنيدني و عبرت آموز دارد که آن را چنين براي حاج آقا نقل مي کند:
يک روز از خياباني عبور مي کردم که ناگهان چشمم به دختر خانم با وقار و زيبايي افتاد. در همان نگاه اول، چنان شيفته و مجذوب او شدم که نمي توانستم چشم از او بردارم. گويي با يک نگاه، نه تنها نظرم به او جلب شده بود که تمام قلب، روح، هوش حواسم به تسخيرش درآمده بود. از اين رو، با خود انديشيدم که او را دنبال کنم و محل سکونتش را بيابم تا در فرصتي مناسب، با او ارتباط برقرار کنم. ولي هنگامي که خواستم او را تعقيب کنم، به ياد خداوند افتادم و دانستم که شيطان وسوسه و گمراهم کرده است. سخنان شما را به خاطر آوردم و شيطان را لعنت کردم، اما چنان شيفته آن دختر بودم که نمي توانستم از او دست بکشم. به راستي بر سر دو راهي مانده بودم؛ از يک طرف با خود مي گفتم: کارم اشتباه نيست و براي ازدواج با او چاره اي جز تعقيبش ندارم و از طرف ديگر، در دل مي دانستم که کارم خطاست.
با سختي بسيار، بر خدا توکل کردم و براي خدا به وسوسه هاي شيطاني پشت کرده، به دنبال گناه نرفتم. ايستادم و رفتن او را نظاره کردم. تا مدتي سرگردان و حيران بودم و تنها از خدا مي خواستم که خود واسطه ي ديدار دوباره و آشنايي ما گردد؛ از او مي خواستم تا مصلحت بداند و او را قسمت من گرداند.
پس از مدتي به مشهد سفر کردم. در آن جا خدمت امام رضا (ع) رسيدم و به ايشان متوسل شدم؛ امام رضا (ع) را واسطه قرار داده از پروردگار حاجتم را خواستم، سپس با دلي اميدوار به شهر خود بازگشتم.
مدتي بعد، يک روز که در خانه نشسته بودم، زنگ در به صدا درآمد. در را گشودم و ديدم خانمي درآن سوي در ايستاده اند. سلام کردند و گفتند: «شما علي آقا هستيد.» تعجب کردم زيرا تاکنون ايشان را نديده بودم. گفتم: «بله! خودم هستم، با من کاري داريد؟» ايشان گفتند: «در منزل ما اتفاق عجيبي رخ داده است؛ ديشب من خواب عجيبي ديدم، صبح هنگامي که خوابم را براي همسرم تعريف کردم، متوجه شدم او نيز دقيقاً همين خواب را ديده و عجيب تر آن که تنها دخترمان نيز شبيه خواب ما را ديده است. ما هر سه نفر، شب گذشته خواب ديديم که: حضرت امام رضا (ع) نزد ما آمدند و فرمودند: من يک همسر مناسب براي دختر شما در نظر دارم و تو را معرفي کردند. سپس فرمودند: يک منزل هم براي ايشان تهيه کنيد. حال اگر شما مايل هستيد به خواستگاري دخترمان بياييد، ما طبق دستور امام رضا (ع) عمل کرده، تکليف مان را به جا مي آوريم.»
برايم باورکردني نبود، زيرا من در سفرم به حرم امام رضا (ع) به جز ازدواج با دختر مورد نظرم از امام (ع) مسکني نيز خواسته بودم. به هر حال، همراه خانواده جهت خواستگاري به منزل آنها رفتيم. آن چه را مي ديدم، نمي توانستم باور کنم؛ اين دختر، دقيقاً همان دختري بود که چندي پيش او را در خيابان ديده و دل از کف داده بودم و انجام کار را با توسل به امام رضا (ع) به خداوند واگذار کرده بودم؛ حال امام رضا (ع) واسطه شده بودند تا خانواده آن دخترخود دنبال من بيايند و به اين سادگي مشکلم حل شود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزم خوبی من تو کانالتون عضوم، مطالب خوبیه دیدم به سوالات خیلی جوابهای خوبی
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام حبیبه خانم،خدا خیرتون بده و عزیزان تون رو براتون نگه داره 🤲
چند رو پیش پیام دادم که خواهر زاده ام که سه سالشه عمل قلب باز داره😢
از همه شما عزیزان که دعا کردین ممنونم،بچه تو ای سی یو هست ،بازهم از شما عزیزان التماس دعا ی مخصوص دارم،پدر و مادرش خیلی بی تابی میکنن.(شکمش آب آورده)
(اون عزیزی که فرموده بودن که ایة الکرسی
خواندن وصدقه دادن منم برای سلامتی و عاقبت بخیری خودشون و بچه هاشون دعا ک
کردم🤲
باز هم بادلهای پاکتون دعا کنید 🤲
اجرتون با فاطمه ی زهرا
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
خانم گلی ک گفتن سرم درد میکنه وقتی سرشوخم میکنه انگاریه مایعی میاد داخل پیشانیش عزیزم شماسینوزیت دارین منم خودم همینجور میشدم ولی یه چن سالی میشه راهکارشو بلد شدم بخور میدم بعدش انفیه میزنم که عطسه کنم واقعاجواب میده بیرونم ک میخوای بری همیشه سعی کن پیشانیت بپوشونی
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به شما و به همه ی دوستان،چند روز پیش یه دعابرای گرفتن طلب های مالی از امام رضا(ع)گذاشته بودین من همون روز همون دعا رو خوندم و تا شب طلبم رو گرفتم،خواستم از زحماتتون تشکر کنم🌺
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام میشه از دوستان تو کانال بپرسید واسه بچه پوشک یکتاپلاس استفاده کردن؟راضی بودن یا همه اش تبلیغات
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام درمور سوالی که دوست عزیز درمورد مسائل شرعی غسل جنابت کرده بودم
به شما پیشنهاد میکنم به این شماره ۰۲۵۳۷۴۷۳تماس بگیری
دفتر پاسخ گوی به ساعالات شرعی آیتالله مکارم هست ب تمام سوالات پاسخ میدن این طوری از جواب ها هم میتونی مطمئن باشید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام
دوست عزیزی که مشکلات متعدد دیسک کمر ،کیست سینه،یبوست ،ریزش مو و .....دارند،میتونن بصورت تلفنی از خانمی که شمارشون رو میدم تایم ویزیت بگیرن
احتمالامشکلشون حل بشه طبیب سنتی حاذقی هستند
خانم دکتر زارعی
۰۹۳۶۸۲۹۴۴۱۶
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام عزیزان خدا براتون دو چندان بسازه برا کانالی که فراهم کردید🌷🌷
در مورد اون خانمی که فرمودن پسرشون سر دردو حالت تهوع دارن لطفا ببرن پیش دکتر مغز واعصاب که براشون MRI بنویسن هم خودشون از نگرانی در میان وزود تر بچه خوب میشه ایشالله که چیزی نیس .ماتنها نیستم حضرت زهرا رو داریم...این یک تجربه اس.خدا بدور کنه از بلا
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به همگی ...خدمت اون خانمی که بچشونا گفتند آستیگمات هست و باید عینک بزنند من هم پسر چهارسالش بود همینا بهم گفتند من وشوهرم خیلی ناراحت شدیم ...کاریش نمی شد کرد درمانش فقط عینک هست باید استفاده کند وگرنه به موزه زمان سردرد میگیرد و چشماش ضعیف تر میشد ..... آستیگمات بیماری مادرزادی است یعنی کره چشم بچه شما کروی است کره چشم آدمای معمولی گرد است ..این جنبه ی ارثی دارد تو فامیل بابا یا دایی یا خاله یکی از بستگان هم همین طور هست ...درست است سخت است من خیلی داغون شدم ولی الان باهاش کنار آمدیم فقط وقتی به سن ۱۸سال به بالا رسید میتوند عمل کند و دیگه عینک نزند ...اینهم بگم بعضی بچه ها زیر پنج سال که عینک استفاده میکنند خوب میشد و دیگه نیازی نیست بعضی ها به نه باید همیشه بزنند پسر من هم همیشه باید بزند وگرنه نمره چشمش بالا تر میرد واین بدتر است .امید وارن تونسته باشم کمکتون کرده باشم
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#مسافر_بهشت ❤️
بانو منیره ارمغان، همسر شهید مهدی زین الدین فرمانده دلاور لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) درباره آشنایی و مراسم ازدواج خود با شهید اینگونه نقل خاطره کرده است:
من آخرین بچه از شش بچه ی یک خانواده معمولی بودم. مادرم هوای بچه هایش، مخصوصاً ما دخترها را زیاد داشت. سعی کرد که ما تا دیپلم گرفتن راحت باشیم و به چیزی جز درسمان فکر نکنیم، آن هم در قم آن زمان که تعداد کمی از دخترها دیپلم می گرفتند.
خرداد سال شصت و یک خانواده زین الدین، مادر و یکی از اقوامشان به خانه ما آمدند. از یکی از معلم های سابقم خواسته بودند که دختر خوب به ایشان معرفی کند. او هم مرا گفته بود. آمدند شرایط پسرشان را گفتند که پاسدار است. بعد هم گفتند به نظرشان یک زن چه چیزهایی باید بلد باشد و چه کارهایی باید بکند. با من و خانواده ام صحبت کردند و بعد به آقا مهدی گفته بودند که یک دختر مناسب برایت پیدا کرده ایم. قرار شد آن ها جواب بگیرند و اگر جواب ما "بله" است جلسه بعد خود آقا مهدی بیاید.
در این مدت پدرم رفت سپاه قم پیش حاج آقا ایرانی. گفته بود چنین شخصی آمده خواستگاری دخترم. می خواهم بدانم شما شناختی از ایشان دارید؟ او هم گفته بود که مگر در مورد بچه های سپاه هم کسی باید تحقیق بکند؟ پدرم پیغام داد خود آقا مهدی بیاید و ما دو تایی با هم حرف بزنیم. دیگر همه خانواده مان سر اصل قضیه ازدواج ما موافق بودند. مردها معمولاً در این کارها آسان گیرتر هستند. ایرادهای مادرم را هم خوشرویی و تواضع آقا مهدی جبران می کرد.
مادرم می گفت: «چطور می شود دو هفته منیر را بگذارید و بروید جبهه؟» او می گفت: «حاج خانم ما سرباز امام زمانیم، صلوات بفرستید.» و همه چیز حل می شد. مادرم می خندید و صلوات می فرستاد. داماد به دلش نشسته بود. مراسمی در کار نبود. لباس عقدم را هم خواهرم آورد. بعد از عقد رفتیم حرم. زیارت کردیم و رفتیم گلزار شهدا، سر مزار دوستان شهیدش. آن شب یک مهمانی کوچک خانوادگی برای آشنایی دو فامیل بود. برای من آن روزها بهترین روزهای زندگیم بود. فردای همان روز که عقد کردیم او رفت جبهه.
بعد از مدتی که رفت و آمد، گفت: «اگر شما اهواز باشید، زودتر می توانم بیایم پیشتان. منطقه کاریم الان آن جاست. یکی از دوستانم که تازه ازدواج کرده، یک خانه می گیریم. یک طبقه ما باشیم، یک طبقه آن ها که تنهایی برایتان زیاد مشکل نباشد. به یک محلی هم می گویم که بیاید و در خرید و این کارها کمکتان کند.» این حرف را من که عاشق دیدن مناطق جنگی بودم زود می توانستم قبول کنم؛ ولی اطرافیان به این راحتی نمی توانستند. شهریور همان سالی که خردادش عقد کرده بودیم رفتیم اهواز. مادرم آن قدر از رفتن بدون تشریفات و عروسی من ناراحت بود که تا چند روز لب به غذا نزده بود.
اهواز برای من جایی جدید و قشنگ بود. اثاثمان را ریخته بودیم توی یک تویوتای لندکروز. خودمان هم نشستیم جلو. چند روز اهواز ماندم. قبلاً با آقا مهدی در این باره حرف زده بودیم که اگر دلم خواست، برای این که حوصله ام سر نرود آن جا در مدرسه ای درس بدهم. با خواهرش برگشتم قم تا مدارکم را بیاورم. بعد از چند روز به اهواز برگشتم تا دیگر زندگی مشترکمان را شروع کنیم. بعضی وقت ها دو هفته می رفت شناسایی، ولی تلفن می زد و می گفت که فعلاً نمی تواند بیاید.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
.#داستان_عباس_مریم ❤️
تو مسیر برگشت به این فکر کردم که اصلا لباس مناسبی ندارم .. برای خودم دو تا تی شرت و تاب و شلوار خریدم .. مدتها بود که برای خودم خرید نکرده بودم و همین چند تکه لباس کلی حال دلم رو خوب کرد .. از جلوی مغازه ی لباس زیر فروشی رد میشدم که بی اختیار ایستادم .. وضع لباس زیرهام خیلی بد بود حتی از لباسهای بالایی بدتر...
امشب ...
با یادآوری اتفاقی که قراره امشب بیوفته طپش قلبم تندتر شد و تو یه لحظه تصمیم گرفتم خرید کنم .. دو تا ست رنگی خریدم .. درسته ازدواجمون موقته ، ولی مرد جوونی که امروز برای اولین بار دیدم برخلاف انتظارم مرد خوشتیپ و جذابی بود و نمیخواستم برای همیشه با یادآوری من حالش بهم بخوره ..
با قدمهای تند خودم رو به خونه رسوندم ..
قبل از رفتن به طبقه ی خودم ، آقا موسی رو صدا کردم و سه میلیون پول رو بهش دادم و قرار شد دوباره قرار دادمون رو واسه یکسال تمدید کنیم ... آقا موسی تشکر کرد و گفت خیلی خوشحال شدم تونستی پول جور کنی و باز با هم همسایه هستیم .. تو دختر آروم و بی آزاری هستی ..
مجبور بودم ماجرای عباس رو بهش بگم ..رسرم رو پایین انداختم و گفتم راستش من .. شوهر کردم و اون پول رو داده ..
آقا موسی کمی مکث کرد و بعد از چند لحظه گفت انشالله عاقبت بخیر بشی دخترم..
از خوشحالی اینکه قرار نیست جابه جا بشم تمام غذایی که دیشب دست نخورده مونده بود خوردم و کمی خوابیدم ..
چشمهام رو که باز کردم غروب شده بود .. سریع بلند شدم و کمی خونه رو مرتب کردم و یه دوش گرفتم ..
موهام رو سشوار کشیدم .. خواستم کمی آرایش بکنم ولی خجالت میکشیدم .. موهام رو از پشت ساده بستم و یکی از تیشرتهایی که ظهر خریدم رو پوشیدم .. از ساعت هشت بیکار نشستم و تلویزیون نگاه کردم .. چشمهام تلویزیون رو میدید ولی هواسم به قدری پرت بود که نمیفهمیدم چی نشون میده .. تو دلم رخت میشستند .. نکنه حامله نشم و بخواد پولی که داده رو پس بگیره .. نکنه حامله بشم و یه وقت مامان بیاد تهران و بفهمه .. نفهمیدم کی زمان گذشت .. با صدای زنگ از جا پریدم ....👇👇👇👇👇
ادامه در اینجا👇👇👇❤️
https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5
داستان زندگی مریم و عباس 👆🏻😍
همون که ایتارو ترکونده😍😍
تموم شده ها کاملشو برید بخونید👆🌸
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام به همگی عزیزم خسته نباشی من ۱۷ سالمه ی مشکلی داشتم من دلم خیلی ضعف میکنه و حال
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام در مورد اون خانمی که گفتن بیمه بیکاری پایه حقوق پایین میاره اینجوری نیست هرکسی که بیمه داره تا دو بار حق استفاده از بیمه رو داره و کارفرما هم جریمه نمیشه خودم ما اینکار کردیم بعد از درخواست دو ماه طول میکشه که بیمه حقوق بده دوماه یه بار میدن یعنی از روزی که درخواست بدید بهتون حقوق میدن ولی دوماه بعدش
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام حبیبه خانم گل ممنون از زحماتتون که واسه این کانال میکشین
در جواب خانمی که پسرش موتور میخواد بخره
من واقعا با موتور خریدن پسرای نوجون وکلا جونا مخالفم چون ضررشو دیدم متأسفانه که میگم 😭😭😭
هیچوقت اینکارونکن هرچند دور از جون عمر دست خداست ولی خب بالاخره با خریدن این وسیله بیشتر در معرض خطر هستن
از خطراتش بهش بگین بگین که با این زحمت بزرگش کردین نمخواین تو خطر بیوفته
انشاءالله که خودش پشیمون بشه و یه فکر دیگه بکنه منم دعا میکنم انشاءالله منصرف بشه شماهم واسه جوونای ناکام و جوان من صلواتی نثار کنین ممنون 🙏🙏😥😥
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
خانوم عزیز یه کم با دلش راه بیا خوب که اعتماد کرد نرم نرم بهش از نگرانیت و ناراحتید بگو بگو که دلم میخواد منم یه اختیاراتی تو خونه داشته باشم شوهر منم کنیه ای خراب اینقدر که اگه به پسر کوچولوم بگه بیا ونیاد باهاش قهر میکنند تازه تهدیدش هم میکنه شاید باورت نشه اما پسرم اخلاق شوهرم رو فهمیده بیشتر اون راه میاد تا شوهرم 😂ولی با این حال کینه توز هست آدم کینه ای هم خودش تو عذابه بهش بگو آدم کینه ای عمرش کمه شاید بهش بر بخوره درست شه البته دور از جون همسر شما وخودم الان توی این وضعیت بیشتر باید هوای دله مردها رو داشت خدایی خیلی سخته اونها هم به عشق ما زنهای خونه دارن تحمل میکنن گلگلیا صبر کنید که کسی که صبر داشته باشه اجر کارهاش پیشه خدا بیشتره
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در مورد عروس خانمی که موهای بلند دارن وبرای غسل سختشونه..یکی از اقوام ما هم زایمان کرده بود وهمین مشکل رو داشت از مرجع تقلیدشون پرسیده بودن وگفته بودن که میتونی دنباله ی موهاتو تو یه نایلون بپیچی تا خیس نشن و فقط سرت رو غسل بدی..شما هم از مرجع تقلیدت سوال کن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
برای مادر عزیزی که هفته ۱۱ بارداری هستن
عزیزم زیر نظر پزشک خوب باید استراحت مطلق داشته باشی وخودت رو با خوردن آبمیوه طبیعی ومغزیجات تقویت کنی
خواهرشوهر منم خنریزی شدیدی داشت طوری که دکتر گفته بود جفت تیکه تیکه شده وبه مویی بنده ولی خداروشکر با استفاده از داروها واستراحت وتقویت خودش بعد دوهفته خوب شد وبقیه ی بارداریشو هم به خوبی سپری کرد ویه دختر ناز وباهوش به دنیا آورد
برای سلامتی شما وهمه ی خانمهای باردار همگی با هم صلواتی به حضرت زهرا هدیه می کنیم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
دوست عزبزی که میگی همه جای بدنت درد میکنه اگر راهکار پیدا کردی به منم بگو🤪🤪🤪🤪همه اینا از اعصاب هستش اعصاب هم از سردی هستش
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
برا دمان زخم بستر بهترین دارو زردچوبه وعسل هست دقت کنید که زردچوبه حتما خالص باشه یعنی بدون فلفل که با عسل مخلوطش میکنی و مثل ضماد روی زخم میذاری معجزه میکنه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام بزرگوار
اون عزیزی که برای تشنج فرزندشون دنبال دکتر خوب بودن خواستم راهنماییشون بکنم
دکتر حسن خویی 👌 مطبشون بلوار کشاورز تهران هستن
حرف اول وآخر میزنن تو اینترنت سرج کن منم تازه برای پسرم رفتم ولی خیلی ها نتیجه گرفتن
انشاءالله شما هم نتیجه بگیری
التماس دعا
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانومی ک گفتین برادر ۴ ساله دارید عفونت خون داره الان تا فصلشه بهش آب انار زیاد بدین تا کمکی باشه واس تصفیه خونش البته با مشورت پزشکش بخاطر مشکل رودشون مشکلی پیش نیاد💕نرجس💜
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا ❤️🍃
درجواب خانمی که گفتن قلب بچه تشکیل نشده،راستشش خواهر من هفت بار باردار شد و هر بار بهش میگفتن قلب بچه تشکیل نشده وباید سقط کنه وکلی هم میترسوندنش که اگه این کارو نکنه بچه تو شکمش میمیره وخودش رو هم از بین میبره خلاصه بماند که این طفلک چقدر سر این همه کورتاژ اذیت شد وچقدر به دردای مختلف دچار شد ما هر قدر بهش میگفتیم خواهر من دکتر که خدا نیست مگه نمیگن بچه قلبش تشکیل نشده خوب بذار دوماه دیگه بگذره اگه باز هم تشکیل نشد اونوقت برو کورتاژ کن ولی چون میترسید میگفت نکنه دکتر گفته اونجوری بچه تو شکمم میمیره وخودم هم میمیرم تا اینکه رفت تهران پیش دکتر حسین روازاده واون گفت متاسفانه پزشکهایی که از غرب حمایت میکنن به خاطر دشمنی با ایران و از بین بردن نسل دارن این کارو میکنن ودقیقا چون بچه هایی که بناست جزوباهوشا و نخبه ها بشن اول مغزشون تشکیل میشه ودوباره قلبشون وتقریبا دیرتر از بچه های دیگه قلبشون تشکیل میشه به خاطر همین با این بهانه بچه های نخبه ایرانی رو سقط میکنن وبه خواهرم گفت اینبار عجله نکن وسقط نکن مطمئن باش چیزی نمیشه خلاصه خواهرم گوش کرد والان خدارو شکر یک پسر بینهایت باهوش و نخبه داره که همه جا زبونزده پس به خدا توکل کن وحرف این دکترا که بعضی هاشون هم واقعا ندونسته دارن از غرب حمایت میکنن وناخواسته دستور قتل ادمارو صادر میکنن گوش نده مطمئن باش نتیجه خوبی میگیری در ضمن برای سلامت فرزندت هم همیشه موقع اذان و تو قنوت نمازات برا سلامتی و فرج امام زمان دعا کن تا ایشون هم برا سلامتی شما و فرزندتون دعا کنن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام بر دوستان گلم برای خانمی گه عکس گردن گداشتن که خال گوشتی میزنه عزیزم اینها تا حدودی ارثی هست شما اگه پیش دکتر سنتی برید دارو میزنه انشالله خوب میشه ولی اونهایی که تازه وکوچک هستن با شیره انجیر بزنی میسوزونه ولی خوب میشه منم همین مشکل را دارم خواهر ، عمه ودختر عموهام کلا خیلی تو فامیل این طور هستیم همت بالا می خواد برای درمان که من ندارم😍
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام بر اعضای گروه و مدیر و ادمینش خانومی بخاطر لکهای ایجاد شده پوستتون توسط آرایشگر روغن شتر مرغ جوان کننده هست و اگه حوصله خرج بدین به صورت مدام لکها را هم از بین میبره فقط روزا نزن که رنگ صورتت تیره نشه 💕نرجس💜
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
با سلام خانومی در مورد مارک یخچال فریزر من تجربه مارکای دیگه را ندارم ولی اِلکترواستیل مارک خوبی نیست همچنین تلویزیون اِکسویژن که واقعاً خوب نیست گرفتم بعد چقدر اذیت در کمترین زمان باطل شد 💕نرجس💜
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام بر همگی تو گروه می بینیم خانومهایی که حرف از سقط جنین شده حالا بخاطر ترس از آینده بخاطر دست تنگی یا یه وقتایی احساس اینکه من برنامه واس بار داری و بچه داری نداشتم آمادگی ندارم و زوده واسم یا بنا به هر دلایلی مگر اینکه تشخیص دکتر باشه بخاطر عدم سلامت جنین که حتی اونم نباید به ی دکتر بسنده کرد سراغ دکترای کار کشته رفت و اطمینان خاطر حاصل کرد تا مبادا روزی شرمنده خدا و آفریده خدا نباشی دیدم کسایی که همچین فکری داشتن و بعدش پشیمان شدن فقط یه کلمه جواب کل اشتباهتون بگم وقتی نوزاد سلامت به دنیا اومد همینطور که رشد کرد و قد کشید ماه به ماه و سال به سال شما می بینید یه پسر یا یه دختر با این قیافه و زیبایی خلاقیت خداوند را تصمیم داشتی از بین ببری یعنی از اون فکر در بیایین که من فقط یه جنین و میخواستم از بین ببرم این فکر و نکنید که گناه این کار تو فکرتون کوچیک جلوه بده نه چهره چند سال بعدش و جوانیشو تجسم کنید ببینید شما داشتید یه انسان را از بین می بردید اینجاست که مطمعن باشید اگه شما به این گناه بزرگ مرتکب میشدید باید جواب گناه این انسان با این چهره و زیبایی و خصوصیات و چه جواب پس میدادین پس استغفار کنید که هیچ وقت تصمیم بر قطع نفس هیچ انسانی نباشید خیرپیش🙏 💕نرجس💜
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام بر ادمین گل 🌹خانومی ک گفتین همسرتون شیمی درمانی می کنه کلم سفید منظورم همون کلم برگ سفید هستش پزشکای طب سنتی این کلم و جزو گیاهان دارویی و خیلی با ارزش می دونند که تو سالادا به کار میبریم گفتن این کلم یه نوع ویتامین داره که تو هیچ سبزی و میوه ای یا غذایی وجود نداره این کلم را کسایی که شیمی درمانی می کنند حتما بعدش مصرف کنند تا بدنشون سم زودایی بشه و حتی کسایی که سالمند به صورت مدام تو یخچال خونه ها قطع نشه کلا چون نیاز همه اعضای خانواده هستش که روزانه بدنشون سم زودایی بشه فقط روزانه به صورت خام بدون سس و سالاد دو الی سه برگ خورده بشه کافیه و اگر کسی درد کتف و پا درد دارن آب جوش بدن از برگ کلم سفید دو سه تا بندازن توش یه کمی که نرم شد فقط جوری که نسوزونه تا داغه بزارن رو درد کتفشون آرام میشه💕نرجس💜
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#مسافر_بهشت ❤️ کتاب "من، مادر مصطفی" که سال گذشته منتشر شد روایتی است از جنبه های پنهان و مخفی مان
#مسافر_بهشت ❤️
بعد از آشنایی اولیه، کلی فاصله افتاد تا شد نزدیک عید غدیر. من وباباش اومدیم برای طی کردن مهر ویه انگشتری هم آوردیم.
مصطفی روی چهارده تا سکه تاکید داشت، ولی پدر فاطمه خانم می گفت: ما دختر بزرگمون مهرش خیلی بیشتر از این حرفا بوده. حالا خوب زشته، فردا این دو تا خوب خواهرن، میگن چه طوری بوده که این خواهر این طوری، اون خواهر اون طوری. حرف وحدیث پیش میاد.
پدر فاطمه خانم روی 114 تا سکه راضی بود. آقا رحیم گفت:نه.چون مهر خواهرش بالاتر بوده ،منم برام مهمه که فردا کسی نشینه حرف وحدیث درست کنه.هرچند اینا اصلا خوشبختی نمیاره.
آقا رحیم گفت:500 تا سکه.
مصطفی همون جا به فاطمه خانم گفت: فاطمه خانم،این توافق بزرگتراست. هر وقت پونصد تا سکه رو خواستی، بابام بهت میده.و لی هر وقت مهر منو خواستی، چهارده تا سکه. موافقی؟
ایشون هم گفتند: بله، موافقم.
زبوناً چهارده تا سکه و رسماً پونصد تا سکه شد.
همین آخرا بود، یه روز به مصطفی گفتم: هر طور شده باید مهریه ی ایشون رو تهیه کنی، بهش بدی.
گفت: چهارده تاست دیگه؟
گفتم: نه،500 تاست.
گفت: اونو بابا گفته!
گفتم: خوب گفته باشه. شما هم قبول کردی، زیرش رو امضا کردی. حق خانومته باید بهش بدی.
قبول کرد.
بعد از تعیین مهریه، قرار مراسم رو گذاشتیم. افتاد تو شهریور؛ میلاد امام هادی علیه السلام.
خرید ها رو ما قبل از عقد انجام داده بودیم، که مصطفی تو این فاصله وارد سایت نطنز شده بود.
خانومش به من زنگ زد گفت: حاج خانم، می دونی پسرت داره میره نطنز کار کنه؟ منم هر کارش می کنم، قبول نمی کنه که این کارو انجام نده. اون جا تشعشعات اورانیوم هست، خطرناکه. ممکنه ایشون مریض بشه. خواستم شما در جریان باشید.
من یه خورده فکر کردم، بعد با آقا رحیم مشورت کردم. حاج آقا گفت: خوب این بچه دوست داره این جا بره، چرا شما مانعش می شین؟ بهتره که ما بچگی نکنیم و اجازه بدیم هر کاری که دوست داره انجام بده.
با همسرش صحبت کردم، گفتم به نظر من خداوند یکیه و همه جا هم یکسانه. همه جا زیر نظر خداست. اگه بخواد کسی رو نگه داره، نگه می داره. اگه بخواد،شیشه رو کنار سنگ،نگه می داره. حتی این اواخر هر وقت ایشون اعتراض می کرد و می ترسید، همین رو بهشون می گفتم. می گفتم نگران نباش. خواست خواست ما نیست، خواست خداست. هر چی خدا بخواد همون میشه.
عقدشون رو تو محضر خوندیم. یه جشن کوچیک هم تو خونه ی عروس گرفتیم. چند نفری از همدان با ما اومده بودنو خواهر و مامان و داداشم از یزد. قرار عروسی افتاد سال بعد.
عروسی انجام شد. بعد از عروسی همسرش رو با خودش برد کاشان تا به محل کارش نزدیک باشه. اونجا خونه گرفتن حول وحوش نه ماهی اونجا بودن. معمولا هم چون کارش تو نطنز خیی سخت بود، خیلی کم خونه بود. همین باعث آزار و اذیت فاطمه خانم می شد.
یه روز بهش گفتم چرا شما این کار رو می کنید؟ شما یه خونه ی کوچولو نزدیک خونه ی مادر فاطمه خانم تو تهرانپارس بگیر، خانومت رو برو بذار اونجا، با خیال راحت برو سر کارت. خدا رو خوش نمیاد. شما ایشون رو گذاشتی تو خونه. این بنده خدا هم که اهل برو بیا تو کوچه و محله نیست. تحصیلش هم که تموم شده. دلتنگ میشه. گفتم گناه داره، کم کم همسرت افسرده میشه.
اومد اینجا یه خونه نزدیک خونه ی مادر خانمش پیدا کرد، خانمش رو آورد گذاشت تهران. چون جزو چهار نفری بود که غنی سازی سه درصد انجام می دادن، حول و حوش ده دوازده روز نطنز بود، یکی دو روز تهران.
بعد مشغول ساختن دستگاه سانتریفیوژ شدن که تحریم علیه ایران صورت گرفت و کار سخت تر شد. کالا هایی رو که تحریم شده بود رو با ذکاوت و درایتی که داشت تامین می کرد و نمی گذاشت که سایت برای چیزی لنگ بمونه. از لحظه ی قرار داد تا وارد شدن کالا و تست شدن وجواب نهایی، زیر نظر خودش بود.
#پایان
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌸🍃
نزدیک ب بیست سال بیشتر هست خونه ی ما همیشه جنگ ودعواس پدرم آدم خودخواهیه ذاتا اینجوریه خیلی بداخلاق وخسیس ونمیدونم چجور توصیفش کنم مادرمم زمین گیره سر این مسئله همه بچه ها افسرده شدن به خدا دیگه توانی برامون نمونده از سر ناچاری تن ب ازدواج با هر کسی دادیم .حالا مشکلات خودمون قابل تحمله ولی خونه پدری واویلاست اجازه نمیدن ما یه نفس راحتی بکشیم همه مردم هم خوشی دارن هم ناخوشی ولی ناخوشیشون موقته .انگار خانواده ما طلسم شده ک رنگ خوشی نبینیم کاراز دعا کردن وچله گرفتن واینا همش گذشته هیچ چی روشون اثر نداره ،یه برادر مجردم داریم اونم کامل از بس با جنگ ودعوا بزرگ شده خیلی عصبیه میترسم کاری دستمون بده میگه آخرش همتونو نجات میدم هم بابامو میکشم هم خودم تا شما راحت بشین از این همه استرس وظلم الان میخوام خواهش میکنم عاجزانه اگه مقدوره کسی رو میشناسین آدم مومن کسی سر کتاب باز کنه واینا شمارش بدین تا شاید بگه چ طلسمی خانواده مارو درگیر کرده بیست سال جنگ اعصاب ما هم آدمیم ضعیفیم تا حدی توان داریم.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ممنون از کانال خوبتون
میخواستم بدونم کسی از دوستان اهل یزد هستن ویه کاری رو سراغ داشته باشن که بشه تو خونه انجامش داد مثل بسته بندی متاسفانه کار خاصی هم بلد نیستم که خودم انجام بدم ودر ضمن شرایطشو ندارم که برای کار بیرون از منزل برم ممنون مشم راهنمایی کنید 🌹
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان
کسی جایی سراغ داره که کتاب های رشته الهیات و علوم قرآنی دسته دوم خرید و فروش داشته باشه تو مشهد اگه می دونید آدرس تلفنی بدین خدا خیرتون بده🙏❤️
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقتتون بخیر.من دستای خیلی کوچیکی دارم بخصوص انگشتام کوتاست.خواستم بدونمرشد انگشت تا چند سالگی ادامه داره و آیا با دارو و ورزش ممکنه دست کشیده بشه؟دستامم لاغر هست که بگید لاغر بشه کشیده تر به نظرت میاد 🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خوبین توروخدا این پیامو بزارین داخل کانال
خواهرم سه سال ازدواج کرده چون کیست رحم داره حامله نمیشه توروخدا بگین چیکار کنه جاریش اذیتش میکنه باحرفاش یه راهکار بدین واسه خواهرم توروخدا من نمیخوام ناراحتیشو ببینم واسه کیست رحمش چیکار کنه حامله بشه.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وعرض ادب
من خانم متاهل ۴۰ساله هستم
یه مشکلی تازگی برای من پیش اومده حدودا ۳ماهی هستش بعضی روزها ویانصف شب حال من فوق العاده بد میشه تمام بدنم شروع به خارش میکنه ونفسم تنگ میشه وبیحال بیحال میشم دکتر میرم آمپول حساسیت بهم میزنه وکمی بعد خوب میشم وچند ساعت بعد هم بی رمق وبیحال هستم با اینکه دارو هم میخورم هنوز این حالت بهم دست میده که اگر این آمپول ونزنم حتما بیهوش میشم به خاطر افت فشار،دکترهاهنوز تشخیص ندادن مشکلم چیه فقط میگن حساسیت ،عزیزی هست راهنماییم کنه باتشکر فراوان
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر..پسرم۱۴سالشه زانوی پای راستش ضربه خورده ورم کرده چند روز درد داشت از دکتر سنتی یه محصول گرفتم ۴ روز که ازش استفاده کرده دردش خوب شده ولی هنوز ورم داره میشه راهنمایی کنید چون میخام ببرم عکس بگیرم گفتم قبل عکس اگه تجربه دارید کمک کنید ممنون از کانال خوبتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ب دوستان گلم.، خواستم بدونم آیا پدر میتواند خمس مالش را ب فرزند خودش که ازدواج کرده ولی اوضاع مالی چندان خوبی ندارد، بدهد؟؟؟؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام لطفاً اگر کسی داخل اصفهان متخصص عالی برای عمل آب سیاه چشم دکتر خوب یا اگر کسی تجربه داشته خواهش میکنم راهنمایی کنید وقت زیادی برای عمل ندارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
از دوستان خواهش میکنم اگه میشه ی طب سنتی که داروی گیاهی تجویز میکنن تو ایتا بهم معرفی کنن،برا کمخونی وغلبه سودا بدنم بهم ریخته میخوام اصلاح مزاج کنم.لطفا معتبر باشه و نتیجه بخش باشه،ممنون از همگی
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام. من چندتا میوم ساب سروزال و اینترامورال دارم هرچی دارو گیاهی از طب سنتی و طب اسلامی استفاده کردم فایده نداشته وقتی میرم سونو میبینم بزرگتر و بیشتر شدن خواهشا اگرکسی درمان قطعی داشته وراهی بلده بهم بگه چون باردارم نمیشم اگرم بشم میگم بخاطر میوم ها احتمال سقط و زایمان زودرس هست.
ضمنا خشکی واژن هم دارم و درد دارم در رابطه اگر راه حلی بلدین لطفا کمک کنید ممنونم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر لطفا پیام منم توکانال درج کنید
چندوقتی بوددندونم درد میکرد با خوردن مسکن خوب شد ولی چندروزه درد نداره ولی چرک کرده وصورتم بادکرده قرص کپسول چرک میندازم اصلا فرقی نکرده زده به گلوم نمیدونم ریشه دندونم چرک کرده خواهشن اگه کسی راه حلی داره براچرک خشک کن دندون بگن ممنون میشم چون اینطوری برم دکتر دندونم و نمیکشن میگن چرک داره😢
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇
@adminam1400
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#مسافر_بهشت ❤️ اولین باری که من متوجه شدم، شهید محمد حسن خلیلی، توی کار ازدواج جوون ها دستی داره،
#مسافر_بهشت ❤️
چطور زودتر حاجت ازدواج بگیریم
خواهران عزیزم، آبجی های خوشگلم..
اگر تو امروز این مطلب رو خوندی، این خودش می تونه یک دعوت آسمونی برای تو از سمت این شهید باشه . ( می تونم بگم که شهید ابو خلیل به اسم تو رو دعوت کرده تا این مطلب رو بخونی..)
برای پیدا کردن همسر دلخواه ات چله های متمادی بگیر، هر چند بعید می دونم خیلی طول بکشه ..
ولی سیمت رو به آسمون وصل کن. با این شهید رفاقت پیدا کن. رفاقت های بی طمعی که تنها می تونی توی خلقت تجربه اش کنی همین رفاقت با شهداست.
هر چند شاید قداست نام شهید توی چنین مکانی اجازه نده من دستم باز باشه درست در مورد شهدا بگم. ولی این یه دعوته برای این که ان شالله باب ازدواج برات باز بشه و از رابطه های پوچی که تو رو به قهقرا می برند نجات پیدا کنی.
به هر حال من مشاور تلاش دارم به صورت دنیوی کمک کنم تو زودتر ازدواج کنی و ابوخلیل هم به صورت آسمانی این گره ات رو باز می کنه. پس هدف هامون زندگی پاک برای شماست. و البته تو که دعوت شده هستی نیز خیلی عزیزتری.
خلاصه این که با شهید دوست شو
باهاش درد دل کن
براش نامه بنویس
حضور زنده اش رو درک کن
سرمزارش حاضر شو
به دیگران معرفی اش کن
فیلم هاش رو ببین
روش زندگی اش رو توی زندگی ات پیاده کن
و …
بدین صورت محبوبش بشو و محبوب تر و اینطور به زندگی پاک با توسل به این عزیز دست پیدا کن.
نذر شهید ابوخلیل برای ازدواج
وقتی که چله ات رو شروع می کنی می تونی نذری هم کنی. این طوری به خودت کمک می کنی زودتر باب اجابت رو باز کنی. این نذر می تونه یه کار فرهنگی باشه. مثلا نذر کنی به نیت مادر 18 ساله همه مردم، حضرت زهرا سلام الله علیها، کتاب معرفی شهید رو به تعداد 18 جلد یا ضریبی از 18 ( سن مادر که ابوخلیل عاشقش بود ) سر مزارشهید پخش کنی. یا توی خیابون به دخترها هدیه بدی و غیره .
یا می تونی ترک گناه یا انجام واجب فراموش شده ای رو نذر کنی ( مثل نماز قضا )
یادمون باشه این توسلات، همه بهانه هایی برای رسیدن به اون محبوب ازلیه ..
تلاش کن و البته برای من نوعی و همه دختران این سرزمین پاک، دعا کن.
#پایان
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام به همگی عزیزم خسته نباشی من ۱۷ سالمه ی مشکلی داشتم من دلم خیلی ضعف میکنه و حال
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام دوست عزیز خانمی هست پسرش وسواس تمیزی شدید داره چندساعت میشه که میره حموم غسل میکنه پشت سرهم دکترم بردن فایده نکرده خودشم خسته شده دعا کنید براش
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام جواب اون اقایی که میگفت ممکنه با ازدواج نکردن به گناه بیفته
اولا تو کلش به خدا زیاد کنه وبا بیاد اوردن روز جزا وحیا از خدا وائمه اطهار علیهم السلام فکر گناه از سرشون بیرون واینو هم مطمئن باشند تا زمانی که ازدواج نکرده خودشو پاک نگه داره تا همسر پاکدامنی نصیبش بشه این وعده خداوند در قرآن است زنان پاک دامن نصیب مردان پاکدامن می گرداند پاکدامنی از چشم شروع میشه تا تمام اعضاء بدن
از پیش نماز وبزرگان محله وطایفه تان بخواهید برات آستین بالا بزنند ان شاء الله با توسل به بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها هم چی درست میشه بزودی زائر شش امام معصوم علیهم السلام واقا اباالفضل العباس علیه السلام هستم حتما برا خوشبختی شما دعا مبکنم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام لطفا کسی می دونه در شهر قم وسایل یدکی یخچال رو کجا می تونم تهیه کنم یکی از طبقات یخچالم شکسته می خواستم بخرم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خانمی هم برای تشنج سوال کرده بودن . ازطریق طب سنتی درمانشون کنم خیلی بهتره و قطعیه . روزی پنجاه گرم بادوم رو پوست بکنن با چهار قاشق عسل و چهار لیوان آب داخل مخلوط کن بریزن. هر شش ساعت به دخترشون بدن تا سه ماه دیگه تشنج نمیکنن. خواهرم همین مشکل رو داشتن با همین دستور خوب شدن در صورتی که وقتی پیش دکتر کتابچی که خیلیم معروف هستن رفته بودن بهشون تاکید کرده بودن تا آخر عمر باید قرصهایی که میدن رو ترک نکنه. ولی با این دستور به لطف خدا کاملا خوب شد و نزدیک به ده سال هست که دیگه تشنج نکرده
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در جواب اون خانمی که گفته بودن برای سرماخوردگی دخترشون که زود خوب بشه. پودر زنجبیل، پودر هل،پودر دارچین،هر کدوم از اینا که داشتن همه رو باهم توی یه لیوان آب جوش بریزن همراه با عسل یا نبات بخورن فوق العادس.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام و عرض ادب به ادمین های زحمت کش و مدیر کانال واعضای عزیز
در پاسخ به مادری که در رابطه با تشنج و نوار مغز سوال داشتن.
مادر عزیز اصلا جای نگرانی نیست.
بنده تجربه ی خودم رو خدمدتتون عرض میکنم.دختر من هم سن ۱۲ سالگی تشنج کرد.دکتر ازش نوار مغز گرفت و خب نرمال نبود.بعد از سه ماه مصرف لوتیر استام ، نوار مغزیش کاملا نرمال بود.
البته دکترش منو نگران کرد و بهم گفت، بیماری اصلی داخل مغز هست و این نوار مغز نرمال ،سطح مغز رو نشون میده و نباید خیلی جدی بگیریمش و حتی نوار قلب هم برا دخترم تجویز کرد.اما من تو همین کانال پیگیر شدم دکتر دخترم رو که تهران میبردم، عوض کنم.و دوستان( خدا خیرشون بده)
دکترعلیرضا رونق تو کرج رو بهم معرفی کردن.
دکتر رونق خیال من رو راحت کرد و گفت تشنج در خواب تا سن ۱۴ سالگی یک امر طبیعی در بچه هاست.و ما به این خاطر دارو میدیم که خدای نکرده در بیداری رخ نده که اون وقت درمان جدی تر میشه.
که طول درمان هم دوسال هست.
که بعد دوسال یک بار هم نوار مغز در خواب میگیرن که انشالله که همه چی اوکی بود، دارو قطع میشه.
خلاصه که خیلی نگران نباشین.منم این دوران رو گذروندم و با صحبت های دکتر رونق خیالم راحت شد.
در پناه حق
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام دخترخانمی تولدشونه سرماخووردن تا میتونن مایعات گرم سوپ و اش برنج که عدس ولپه و آویشن ومرزه اینا توش میریزن با فلفل و زردچوبه زیاد شلغم هم خورد کن توش عالیه برای سرفه هم شب یه قاشق عسل بده بخوره شربت لیموعسلم خیلی خوبه من همه اینکارارو میکنم یه روزه خوب میشم اول از همه هم دوعدد قرص سرماخوردگی میخورم بخور هم عالیه حمام داغ که روز تولد سرحال بشه😊
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
باسلام.درجواب اون دوستی ک گفتن تنبلی شدید تخمدان دارن و دکتر گفته ی دونه فولیکول داری بگم ک من قبلاً همین مشکلو داشتم.اصلا فولیکول نداشتم.دکتر بهم گفت اصلا باردار نمیشی خیلی گریه کردم و شب و روز خدا رو ب حق فاطمه زهرا قسم دادم دامنم رو خالی نکنه.ب لطف خدا و فاطمه زهرا،الان پسرم ۳سالشه.خواستم بگم خواهر عزیزم دکترها همیشه ک راست نمیگن،ب خدا ایمان داشته باش و دعاکن
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام حبیبه خانم لطفا این پیاممو بزارید میخام دوستان از من عبرت بگیرن در جواب خانمی ک میخان بچشونو سقط کنن باید بگم عزیزم من اینکارو کردم چون دو تا پسر۲۰و۱۹ ساله ویکی۵ ساله داشتم از ترس حرف مردم متاسفانه بچه چهارمی رو سقط کردم ب جان بچهام طولی نکشید بیماری ام اس گرفتم😭😭😭خاستم بگم ک اعضای کانال بدونن واز سقط بچه های دیگه جلو گیری بشه لطفا برای اینکه خدا منو ببخشه منم دعا کنید خیلی عذاب وجدان دارم🥺🥺🥺
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
خاطرهای را که میخواهم برایتان تعریف کنم به اوایل شکلگیری صندوق فاطمیون برمیگردد. برای پشتیبانی باید به یک روستای دور میرفتیم و به خاطر بعد مسافت و این که عزیزان دیگر به سختی نیفتند تصمیم گرفتم خودم این پشتیبانی را انجام دهم.
آن روز اتفاقا همسرم همراه من بود؛ وارد روستا شدیم و با کمک اهالی ، محل مورد نظر را پیدا کردیم. خانوادهی مددجو از آمدن ما اطلاع داشتند و منتظر بودند.
وارد خانهای شدیم که فقط از یک اتاق دو در دو تشکیل شده بود. داخل اتاق یک اجاق گاز کوچک و کمی رختخواب بود همین و بس. از بقیه وسایل ضروری زندگی خبری نبود. خانمی حدود سی و پنج ساله همراه دختر چهار، پنج سالهاش آن جا زندگی میکرد. تمام زندگیشان در همان اتاق خلاصه میشد.
او گفت: « اینجا منزل مادرم است که خودش به شدت از نظر مالی در مضیقه و تحت حمایت کمیته امداد است. قبلا بابت این اتاق به او اجاره پرداخت میکردم ولی الان با توجه به وضعیت نامناسبم مرا از پرداخت اجاره معاف کرده است.»
خانم مددجو درحالی که خجالت و حیا در لحن کلامش موج میزد، توضیح داد که همسرش کارتن خواب است و حدود یک سال است که هیچ اطلاعی از او ندارد. برای تامین مخارج زندگی مستاصل شده و تنها منبع درآمدش یارانههاست و به شدت بیمار است. وقتی درمورد بیماریش از او پرسیدم گفت که پاهایش عفونت دارد و به خاطر هزینه زیاد درمان نتوانسته اقدامی بکند.
من و همسرم از دیدن وضعیت آنها به شدت متاثر شده بودیم. تصور این که بتوان در چنین شرایطی زندگی کرد سخت به نظر میرسید؛ اما حالا ما قسمتی از این سختی را به چشم میدیدیم. فرمهای مربوط به پشتیبانی را پرکردم و آماده رفتن شدیم. موقع خروج، دخترک به همسرم گفته بود:« مادرم اصلا حالش خوب نیست و شبها گریه میکند.»
در مسیر برگشت به شهر با خودم فکر میکردم چطور میتوانیم به این خانواده با این حجم از مشکل کمک کنیم. خانمم که به شدت تحت تاثیر وضعیت اسفبار خانوادهی مددجو قرار گرفته بود تا مشهد گریه میکرد. هرطور شده تا جایی که در توان داشتم باید به این خانواده کمک میکردم. ارتباط با صندوق فاطمیون برقرار شد ودرحال انجام اقدامات اولیه وبررسی راههای کمک به آنها بودیم.
در همان ایام اطلاع دادند که همسر زن پیدا شده است. خیلی دلم میخواست مردی که در چنین شرایطی خانوادهاش را رها کرده است ببینم. با وجود دوری راه، به روستا مراجعه کردم و با مردی ژولیده با سرو وضع نامرتب و ریش بلند مواجه شدم که از نظر روحی، روانی اصلا وضعیت خوبی نداشت. ظاهرا او خود، نیاز به کمک داشت. با او صحبت کردم و گفتم که اینجا اصلا جای مناسبی برای زندگی شما نیست. ولی او هیچ امیدی به آینده نداشت و معتقد بود برای ما همین جا خوب است و توان تهیهی خانهی بهتر از این را نداریم. از طرفی مادر خانم هم منتظر بود تا آنها بروند و او بتواند با اجارهی همان اتاق کوچک، کمک خرجی داشته باشد.
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام به همگی عزیزم خسته نباشی من ۱۷ سالمه ی مشکلی داشتم من دلم خیلی ضعف میکنه و حال
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام جواب خانمی که گفتن پسر۸سالشان گوش درد دارن روغن سیاه دانه در نافش بریزن معجزه میکنه الاهی هر چه زودتر خوب شود
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام وقت بخیر
در پاسخ خانمی که حامله هستن و دندان درد دارن می خواستم بگم من خودم دورا ن حاملگي تمام دندان هایم درد میکرد طب سنتی که رفتم گفتن سرت ضعیف شده دوای سر به من دادن البته میگفتن ۲۱ نوع داروگیاهی هست که با هم مخلوط شدن ومن هم ۳ بار به سرم زدم آب روی آتیش بود
یک ماده ای هم دادن برای دهان شویه که طعمش آبغوره و نمک و.. بود داخل دهان می چرخواندم وبعد تخلیه می کردم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام.خانومی گفتن ۱۱هفته باردارن و خونریزی دارن دکتر فاطمه وحید دور فلکه بیمارستان امام رضا مجتمع آفتاب و دکتر سارا صباغ نکونام سیدی قائم ۱۶اگه اشتباه نکنم کارشون عالیه خانم صباغ فوق تخصص مامایی هستن ولی از هر چی دکتر کاربلد تر👌
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خانومی ک گفتن تنبلی تخمدان دارن این مشکل در طب سنتی قابل درمان هست پیگیری کنید اینکه گفتن بچه دار نمیشید اشتباه هست نگران نباشید ولی از الان پیگیری کنید ک تخمدان ها رو فعال نگه دارید
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام وقت بخیر
درجواب خانمی ک گفتن ۳بچه دارن و شوهرش کتکش میزنه
خواهرم رفتار خودت چطوره آیا سعی در بهبود رابطه و اخلاق همسرت داشتی بعصی وقتا ب راحتی میشه رگ خواب مرد رو دست گرفت فقط باید یکم زرنگ باشی کمتر کل کل کنی بیشتر درکش کنی بیشتر ب خودت برسی محیط خونه رو آروم نگه دار تا هم همسرت هم بچه ها در آرامش باشن در مسائل زناشویی با همسرت همراه خوبی باش
اگه با همه اینا مرد بازم کارای قبلش رو انجام داد مثل کتک و اذیت و تاکید میکنم شما هم همه تلاشتون رو کردین و جواب نگرفتین آخرین راه طلاق هست بعضی اوقات برای بچه هایی ک در زندگی پر از تنش و دعوا بزرگ میشن طلاق والدین بیشتر به خودتون و بچه ها کمک میکنه ولی اگه فکر میکنید از پس خرج و مخارج و زندگی بر نمیاین تغییر رویه بدین زندگیتون رو بسازید بخاطر بچه ها
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام به همه عزیزان ممنون از کانال عالیتون من اهل کرمان هستم دوست عزیزی که گفتن به نیابت ایشون کسی براشون زیارت عاشورا بخونه سرخاک حاج قاسم من این کارو براشون انجام میدم انشاءالله همگی عاقبت بخیر و سعادتمند بشیم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
باسلام به همگی دوستان و وقت همگی به خیر.
موضوع:آمپول قطع پریودی
دوست خوبم،هیچ دارویی بدون عوارض نیست،این آمپول ها هم پوکی استخوان به همراه داردوچون هورمونی است،بعضی ها چاق می شوند ،ولی بعضی مواقع چاره ای نیست،از دکتر سوال کنید خودشان راهنمایی می کنند وداروی کلسیم نسخه می کنندویا دستور ورزش وپیاده روی می دهند.
ممکن است دکترها توجه ای به عوارض دارو نکنند،حتما سوال کنید واز آن ها راهکار بخواهید...
"در پناه خداوند باشید."
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خانمی که گفتن دخترشون سرما خوردن و سرفه میکنن جشن تولد جمعه براش گرفتن. انشالله که تا جمعه دخترتون حالش بهتر بشه ولی خوب سرفه ها یکم میمونن. شربتی که دادید خوبه بیشتر برای سرفه های آنفولانزا استفاده میشه ولی یکم طول میکشه. شربت دکستورات همون شربت سرفه هست از این شیشه کوچیکا اونا هم خیلی موثر هستن. تا جمعه شما سرخ کردنی ندید به دخترتون. سوپ بهش بدید. برنج رو کته کنید و مرغ رو آبپز. بدید بخوره. بهترین غذا برای یه بچه سرماخورده برنج و مرغ آبپز هست. چهار تخمه هم خیس کنید شب موقع خواب بدید بخوره. انشالله تا جمعه خوب میشه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
با سلام. برای از بین بردن حشرات تو دستشویی از مایع کارمن استفاده کنید یه بوی مخصوصی هم داره و به هیچ عنوان خطر نداره. استفاده کردم اسپری حشره کش اصلا درست نیست خطر داره. ولی این سم مخصوص هست به صورت مایع اسپری میشه عالیه خیلییی. عکسش رو میفرستم از گوگل بخرید
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
باسلام واحترام :
در مورد درخواست آن کسی که برادرزاده شون دارد ازدواج می کند ولی پدرش اجازه نمی دهد.باید بگویم برابر قوانین موجود اولا - هرچند پدر بزرگ ولی محسوب می شوند اما در زمان حیات پدر نمیتوانند نسبت به اجازه ازدواج اقدام کنند ثانیا - اما اگر پدر دختر به هیچ صراطی مستقیم نیست ، ودختر وپسر واقعا به هم علاقه دارند ، قانون اجازه داده دختر با مراجعه به دادگاه و ارائه دلایل خود مجوز ازدواج بدل از اجازه ولی خاص یعنی به جای پدر از دادگاه اخذ وازدواج نماید.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#یک_نکته_از_هزاران 🌱 خاطرهای را که میخواهم برایتان تعریف کنم به اوایل شکلگیری صندوق فاطمیون برم
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
در صندوق فاطمیون با هماهنگی اعضا یک وام برای این خانواده تصویب کردیم و چون هیچ ضامنی نداشتند خودم ضمانتشان را به عهده گرفتم و به کمک وام، یک خانهی کوچک برایشان در روستا رهن کردیم و قرار شد به کمک یارانهشان اقساط وام را بپردازند.
از نظر درمان هم به کمک آقای دکتر اقداماتی انجام گرفت وخانم چند بار جهت ویزیت به مشهد مراجعه کرد. ورم پایش کم شد و عفونتش رو به بهبود گذاشت. سبد کالای مخصوص خانوادههای نیازمند هم هر ماه به ایشان داده میشد و این در حالی بود که من میدانستم سبد کالا تا روزهای میانی ماه بیشتر دوام ندارد و بعداز آن تقریبا چیزی برای خوردن در آن خانه پیدا نمیشود. سعی میکردم تا پایان ماه هرطور شده حمایتشان کنم. مرد هم برای کار به مشهد رفت و آمد داشت.
اوضاع کمی بهتر شده بود تا این که بعد از مدتی به من زنگ زدند که مرد در جاده با یک ماشین تصادف کرده و به کما رفته است. راننده هم از ترس فرار کرده بود. وای خدایا حالا چه باید کرد؟ به این فکر کردم که چهطور میشود از این اتفاق ( تصادف رخ داده ) برای کمک به آن خانواده مدد گرفت. اگر موفق میشدیم رانندهی خاطی را پیدا کنیم و بابت اتفاق پیش آمده دیه بگیریم شاید میشد کاری کرد. در صدد بودیم که ببینیم چطور میشود راننده را پیدا کرد که خبر دادند راننده صبح روز بعد خود را معرفی کرده است و به این ترتیب میشد برای گرفتن دیه اقدام کرد.
پس از آن تصادف برای ماهها بنده خدا در بیمارستان بستری بود تا این که وضعیت جسمانیاش کمی بهتر شد و از بیمارستان مرخص شد. اما ادامهی درمانش هزینه های زیادی داشت که تامینش برای چنین خانوادهای ممکن نبود. با پیگیریهایی که انجام دادیم قرار شد بیمه، مقداری از مبلغ دیه را پرداخت کند تا از آن بابت هزینه های درمان کمک بگیریم. خوشبختانه این کار انجام شد و سعی کردیم با مدیریت مبلغ دریافت شده، از هدر رفتن آن جلوگیری کنیم و تلاش کنیم مبلغ درست هرینه شود. کم کم بنده خدا حالش بهتر شد حالا او میتوانست راه برود و از وضعیت بحرانی خارج شده بود.
بعد از مدتی مبلغ دیه آن تصادف بهطور کامل برایشان درنظر گرفته شد. با توجه به اطلاعاتی که به دست آورده بودم متوجه شدم مرد پسری دارد که ممکن است بخواهد دراین مابین از موقعیت سوءاستفاده بکند؛ به همین خاطر با مسئولین بیمه تماس گرفتم و از آنها خواهش کردم زمانی که خواستند پول دیه تصادف را بپردازند به من اطلاع دهند و این کار انجام شد. روزی که قرار بود مبلغ واریز شود زن و شوهر را به بانک بردم و با توجه به سابقهای که از مشکلات مرد در ذهن داشتم از او خواستم مبلغ را کامل به حساب خانمش بریزد. بعد هم در یک موقعیت مناسب با آنها صحبت کردم و به خانم گفتم با توجه به مبلغی که در اختیار دارید الان با یک برنامهریزی درست میتوانید در زندگیتان تغییر جدی به وجود آورید. بنده خدا با حالت سردرگمی گفت که واقعا نمیداند باید چه کار کند.
خیلی وقتها تدبیر امور کمک زیادی به حل مشکلات میکند. به لطف اعتمادی که به من کرده بودند به کمک هم برنامه ریزی کردیم و با بخشی از پول برایشان یک خانه در همان روستا خریدیم و مقداری هم وسایل ضروری زندگی تهیه کردیم. یک قسمت از پول دربانک برایشان سپرده شد و مابقی پول را هم به یکی از معتمدین محل سپردیم تا ضمن مشارکت در کار، سود ماهیانه به آنها بپردازد. مدت زیادی درگیر این پشتیبانی بودم اما به لطف خدا همهی کارها خوب پیش رفت.
اصلا فکر نمیکردم روزی را ببینم که این خانواده صاحب خانه شوند، بتوانند وامهای گرفته شده از صندوق را تصفیه کنند و با یک درآمد 5/1 تا 2 میلیونی در ماه زندگی خوبی داشته باشند و دیگر نیازی به کمکهای صندوق نداشته باشند. حالا به یاد این بیت شعر حکیمانه افتادم که :
خدا گر ببندد ز حکمت دری گشاید ز رحمت در دیگری
#پایان
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
در كتاب فروع كافی جلد 7 دارد:
در كوفه مردی خدمت آقا امیرالمؤمنین علی - علیه السلام - رسید. عرض كرد یا علی من زنا كردم پاكم كن . حضرت فرمود: از كدام قبیله ای هستی ؟ گفت از قبیله مزینه هستم . حضرت فرمود: از قرآن می توانی چیزی قرائت كنی ؟ گفت : بله . چند آیه نیكو قرائت كرد. حضرت فرمود: آیا جنون عارضت شده ؟ گفت : نه .
حضرت فرمود: فعلا برو تا از وضعت جویا شوم و تحقیق كنم . فردا برای بار دوم بازگشت و گفتار روز پیش را تكرار نمود. این بار آقا علی - علیه السلام - فرمود: آیا زن داری ؟ گفت : آری . حضرت فرمود: زنت حضور دارد (یعنی مسافرت نرفته) گفت : آری . آنگاه حضرت وضع او را جویا شد. گفتند: مردی فهمیده و عاقل است . روز سوّم آمد و مانند دو روز قبل تقاضای پاك شدن نمود باز حضرت فرمود برو تا در باره تو سوالاتی نمایم . در روز چهارّم باز خدمت آقا علی - علیه السلام - رسید و اقرار كرد، حضرت به قنبر دستور داد تا او را نگهدارد، در این هنگام حالت خشم بر آقا علی - علیه السلام - روی داد سپس فرمود: چقدر زشت است كه مردی كار ناشایستی از این قبیل انجام دهد و خود را در میان مردم رسوا نماید. چرا توبه نمی كنید بخدا قسم اگر بین خود و خدا واقعا توبه كند بهتر است برایش از این كه من حد بر او جاری نمایم . آنگاه او را بسوی بیابان برد و در میان مردم فریاد زدند ایّهاالنّاس خارج شوید تا بر این مرد حد جاری شود و با وضعی بیائید كه یكدیگر را نشناسید قبل از اینكه بر این مرد حد اجرا شود، محكوم تقاضا كرد اجازه دهند دو ركعت نماز بخواند پس از نماز او را وارد گودالی كه حفر شده بود نمودند، بطوری كه صورت به طرف مردم بود. حضرت علی - علیه السلام - رو به جمعیّت كرد و فرمود: ای مسلمانان این عمل یكی از حقوق خداست . هر كس برگردن او نیز حقیست برگردد. زیرا كسیكه حدّی بر او باشد نمی تواند حد جاری كند. همه مردم برگشتند فقط آقا علی - علیه السلام - و امام حسن و امام حسین (ع) باقی ماندند، حضرت امیرالمؤمنین - علیه السلام - سنگی به دست گرفت و سه تكبیر فرمود و سه سنگ بترتیب با هریك سه تكبیر به آن مرد زد. امام حسن و امام حسین نیز به ترتیب همین عمل را تكرار كردند بر اثر همان ضربات مرد گنه كار از دنیا رفت آقا علی - علیه السلام - او را بیرون آورده دستور داد قبری برایش كندند نماز بر او خوانده دفنش كردند، عرض كردند غسلش نمی دهید، حضرت فرمود با چیزی غسل كرد كه تا روز قیامت پاك و پاكیزه است همانا صبر بر كار دشواری نمود.
قصص التوابين يا داستان توبه کنندگان / علي ميرخلف زاده
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽