#داستان_زندگی 🌸🍃
نسترن✅
ترم اخر دانشگاه بود
من تونسته بودم ۷ترمه تموم کنم ..درسم خوب بود ..
ترم اخری خیلی سرم شلوغ بود ..
اونقدری که نمیتونستم از خونه بیرون برم ..
اخ که چقد این روزا دیر میگذره ..
راستش به بعد دانشگاه فکر نمیکنم
به این فکر میکنم که فقط تمومش کنم ..
اصلا دوران بدی نبودا نه اما خب سختیای خودش رو هم داشت ..
اون روز از درس خوندن خسته شده بودم و رو پنجره وایساده بودم و به بقیه نگاه میکردم
مامان با ذوق اومد تو اتاقم گفت :نسترن کجایی هر چی صدات میکنم پیدات نیست ..
نگاش کردم و گفتم :نشنیدم صدات رو ..
گفت:بشین بهت بگم امروز کی رو دیدم
با اخم نگاش کردم و گفتم:امروز مگه کجا بودی؟!
گفت:مراسم یکی از فامیلای دورمون بود اونجا عموم رو دیدم ..
چشمام رو ریز کردم و گفتم :کدوم عموت؟!
گفت:همون کوچیکه
گفتم خب؟!
گفت:بهم گفت چند تا بچه داری؟!گفتم:دوتا دختر دارم ..گفت منم یه نوه دارم که از همه نوه هام یه سر گردن بالاتره ..اون موقع ها دوست داشتم تورو عروس بگیرم نشد و الان میخوام دخترت رو عروس بگیرم ..البته اگه عین تو قشنگ باشه ..گفتم دختر من مثلش رو زمین و آسمون نیست
همینجوری داشتم نگاش میکردم هیچ وقت از این طرز ازدواج خوشم نمیومد..
گفت:چرا حرف نمیزنی؟!
گفتم؛چون اصلا به مزاجم خوش نمیاد این حرفا ..بعدشم مامان تو که میدونی من و امید ..
حرفم رو قط کرد و گفت:خودتم میدونی امید به درد تو نمیخوره
با اخم نگاش کردم و گفتم :توکه میکفتی امید خوبه الان چی شد؟!
اخم کرد و گفت:الانم میگم خوبه اما خانوادش به ما نمیخورن
خندم گرفت و گفتم:مگه چشونه؟!اصلا مگه ما کی هستیم؟!
گفت:ببین تو الان باید به فکر زندگیت باشی با عقلت جلو برو ..اون نوه عموم که میگه ..نوه دختریشه..اون دختر عموم میلیاردره ..خوشبخت میشی
رفتم سمت کتابم و گفتم :حرفات برام جذاب نیست مامان ..لطفا تمومش کن
گفت:واقعا احمقی..
دید ناراحت شدم از اتاق رفت بیرون ..
من و امید یک سال بود باهم اشنا شده بودیم اما قصدمون از همون اول ازدواج بود
امید هم دانشگاهیم بود و پسر خوبی بود اما از خانواده ضعیفی بود ..این برای من اصلا مهم نبود چون بخاطر خودش دوسش داشتم اما الان با وجود این خواستگاری که نمیشناختمش کارم برای رسیدن به امید سخت شده بود.
ادامه دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#همسرداری 🌿
🔸10 فرمان برای فیصله دعوا در #دوران_عقد
1 ـ خودتان را جای همسر تان بگذارید:
وسط داد و بیدادهایی که میکنید، یک لحظه خودتان را جای همسرتان بگذارید و سعی کنید تا جایی که میتوانید مشکلاتش، استرسهایی که دارد و احساسات فعلیاش را درک کنید.
2 ـ باورهای غیر واقعبینانه را تغییر دهید:
«یک دعوا یعنی خراب کردن هر چی تا حالا ساختهایم»، «همسرم باید همیشه مرا بفهمد چون همسرم است دیگر!»، «همسرم هیچوقت خودش را عوض نمیکند»، «نیازهای همسرم، زمین تا آسمان با نیازهای من فرق میکند» و... این باورها ممکن است با قیافهای حق به جانب ته ذهن شما نشسته باشند. کاری نداریم که کی و کجا آمدهاند توی ذهن شما؛ ولی حاصلش این است که اگر تغییرشان ندهید، «این فکرهای سمی میتواند شما را دیوانه کند».
واقعیت این است که «همیشه و در همه روابط زناشویی، اختلافهایی پیش میآید»، «همسران نمیتوانند همیشه ذهن طرف مقابلشان را بخوانند»، «همه تا حدی تغییرپذیرند» و «افرادی که دو طرف یک رابطه طولانی مدت قرار میگیرند، معمولا نیازهای مشابه هم دارند».
3 ـ دعوا را به شخصیت همسرتان ربط ندهید:
اگر بعد از دعوا فکر کنید که دعوا به این خاطر بوده که همسرتان اصولا خودخواه است، دیگر جایی برای صلح نمیماند. شخصیت دعوایی ممکن است وجود داشته باشد اما غالبا رفتار همسران موقع دعوا تحتتأثیر موقعیت است. اگر بیشتر تأمل کنید میبینید که «همسرتان همیشه اینطور عمل نمیکند» و«با اینکه رفتارش خوب نبوده اما میدانید که به شما علاقهمند است».
4 ـ دعوا را به قسمتهای عمیق رابطه نکشانید:
اگر همیشه توی دعوایتان به اصطلاح «رو» دعوا کنید، در «عمق» همیشه یک وفاداری همیشگی پنهان وجود خواهد داشت. دعوایتان را به این جاها ربط ندهید.
5 ـ احساساتتان را با صراحت بیان کنید:
به جای اینکه بگویید «حس سینما رفتن داری؟»، بگویید «دوست دارم برم سینما».
6 ـ درباره همسرتان کلیگویی نکنید:
اینکه بگویید «تو آدم بیملاحظهای هستی» چیزی را عوض نمیکند. دقیقا به همسرتان بگویید که چه چیزی باید در رفتارش تغییر کند.
7 ـ جایگزین بگذارید:
اینکه داد و بیداد کنید که از رنگهای صورتی و کرم و قهوهای و آبی و زرشکی برای پرده خانه آینده خوشتان نمیآید، چیزی را درست نمیکند؛ به جای اینها ـ البته اگر رنگی باقیمانده بود ـ بگویید از کدام رنگ خوشتان میآید.
8 ـ خوب گوش کنید:
بله، خوب گوش نمیدهید! به قول قدما با گوش دل حرفهای طرف مقابل را نمیشنوید. تا همسرتان حرف میزند در مقابلش توی ذهنتان یک جمله آماده میکنید. اینکه نشد گوش دادن! فیدبک بدهید ببینید اصلا آنجوری که شما فهمیدهاید، همسرتان حرف زده است یا نه.
9 ـ ببخشید:
بعضی وقتها واقعا همسرتان مقصر بوده و اشتباه کرده است. شما بهتر است در این مواقع، لذت توفیق اجباری بخشش را بچشید.
10 ـ تمرین «روزهای صمیمانه» را انجام دهید:
شاید به نظرتان خندهدار باشد اما گاهی چارهای جز این نمیماند که یک تمرین مکانیکی انجام دهید. میتوانید یک تعداد روز متوالی را مشخص کنید و در این روزها توافق کنید که هر روز حداقل پنج مورد از فهرست کارهایی را که همسرتان میخواهد انجام دهید.
البته او هم باید متقابلا کارهایی که شما میخواهید را انجام دهد. این کارها اول باید امری باشند؛ یعنی طرف را از کاری نهی نکنند، دوم باید عملیاتی باشند؛ مثلاسه بار نوازش کردن به جای امر کلی «مهربان بودن». سوم آنقدر کوچک باشند که بتوان هر روز انجامشان داد و چهارم مربوط به دعوای اخیر نباشند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
سلام وقت بخیر
من موردم اورژانسیه
از لحاظ روحی بدجور بهم ریختم
هرروزم شده گریه،وقتی که همسرم خونه نیس!😭
ببخشین من ۴ساله ازدواج کردم که ۲سال هس اومدم سر خونمون
خودشم با محبت و عشق ازدواج کردیم
از زمان عقدم تا الان اگه بشمارم شاید ۱۵ الی ۲۰ بار من با همسرم دوتایی بیرون رفتیم اونم به اجباره من
همش با جمع میخواد بره مسافرت،یا هم باید مامانشم باهامون بره
خودشم ۳تا برادره دیگه هم داره همسرم.
حتی بخوام بگم بریم بیرون،به من نکفته،زود به مادرش زنگ میزنه میگه حاضرشو و نظرمو نمیپرسه
چندبارم سر این جریان با ملایمت باهاش حرف زدم ولی اصلا قبول نمیکنه
شغل همسرم تولیدی هس جوری که صبح ۸میره شب ۱۱ یا بعضی وقتا ۱۲ میاد تو فصل پاییز و زمستون!اما تو بهار و تابستون نهایتش ۹نیم اینا میاد و ناهارو هم میاد خونه ولی بازم بخوایم بیرون بریم بازم مامانش!
یعنی کلا از اول هفته تا آخر هفته ما وقتی برا دوتایی بیرون رفتن یا به کارای خونه برسه رو نداریم!
۵شنبه هم شب ۹میاد میریم خونه مامانم
جمعه هم اختصاص داده مامانش به خودش که بریم از ناهار اونجا تا آخر شب
یعنی برای ما وقتی نیس
چندبار به همسرم گفتم حرف بزن با مامانت که وسط هفته بیایم،جمعه هم گهگاه خودمون بریم بیرون،گهگاه با مامانت
آخه منم احتیاج دارم بعضی وقتا خودمون بریم
ولی میگه نه نمیشه
اما وقتیکه با مامانش قهر بود،باهام میرفت بیرون
هروقتم میگم،یکمم بدترش میکنه لج میکنه
حتی به مادرشوهرمم یه جوری حرفمو رسونده بودم کا اونم ناراحت نشه ولی اونم انگار نه انگار!
فقط میخواد پسرش در خدمتش باشه
بخدا نمیدونم چیکارش کرده همسرمو که ۱ماهه همسرم هی میگه بیچاره مامانم الان دلش گرفته
خمش فکرش پیشه مامانشه
اما به خواسته های من اصلا توجه نداره،نمیگه آخه خانومم دلش میخواد فلان چیزو
کلا همسرم غیرعادی شده
اینجوری نبود
من باید چیکار کنم که همسرم روزای تعطیلو برا خودمون دوتا وقت بذاره و اینجور وابستگیش کم بشه و اولویتش رو برا من و خونمون بذاره و به من توجه کنه به خوشیام و ناراحتیام و خواسته هام😭😭
واقعا خسته شدم
هرراه هرجور مشاوره امتحان کردم
هرجوره راه اومدم باهاش
حتی مادرشوهرم هم نمیگه نه من نمیام
پایه همه مسافرتا و بیرون رفتنامونه!
یه بار با جدیت نگفت که من نمیام
۱بار با تعارف گفت جمعه نیاین چون بقیه پسرا هم جمعه نمیان ولی یه جوری گفت که وجدان همسرمو به درد آورد
خیلی حسودی میکنه
حتی همسرم اوایل نامزدی باهام خوب بود،بعد یهو سرد شد
من اول زندگیمه ولی تو حسرتم همش
لطفا کمکم کنین
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نامه_های_آسمانی 🕊
وصیت نامه شهید عبدالحسین برونسی
بسم رب الشهدا و الصدیقین
درود همه شهدا و درود همه خانواده شهدا و درود همه انسانهای محروم در سرتاسر عالم به رهبر انقلاب این امام عزیزمان این فرزند فاطمه سلامالله علیها و این امام نائب بر حق امام زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف و این یادگار رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم و این یادگار همه انبیا واین عزیزی که همه ما را از بدبختی و بیچارگی نجات داد و به راه راست هدایت کرد و درود همه انسانها و درود همه ملائکههای مقرب خدا بر این چنین رهبری و این چنین معلمی و نائب برحق امام زمان یعنی حضرت امام خمینی.
وصیتی است که به خانواده عزیزم و به رهروان راه حق و حقیقت و آنچه که میگویم از صمیم قلب و با چشم باز این راه را پیمودهام و ثابت قدم ماندهام و امیدوارم که این قدمهایی که در راه خدا برداشتهام خدا آنها را قبول درگاه خودش قرار بدهد و ما را از آتش جهنم نجات بدهد.
فرزندانم خوب به قرآن گوش کنید و خودتان را به قرآن متصل کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگیتان قرار بدهید. باید از قرآن استمداد کنید و باید از قرآن مدد بگیرید و متوسل به امام زمان باشید ولی فرزندان من، باید به اینهایی که میگویم شما خوب عمل کنید این تکلیفی است برعهده شما.
نگویید آنان را که کشته میشوند در راه خدا مردگانند بلکه زندهاند ایشان، ولی شما در نمییابید...
و هر آینه فرزندانم خدا شما را به این آیات قرآن آزمایش میکند حواستان جمع باشد، خیلی خوب جمع باشد و همیشه آیات قرآن را زمزمه بکنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند.
(همسرم) از وقتی من با این فرزند فاطمه سلامالله علیها نائب بر حق امام زمان آشنا شدم و بخصوص از وقتی که با شاگرد ایشان آقای [آیتالله] خامنهای عزیز آشنا شدم هدف من عوض شد.
... اینها هستند که استقامت کردند در راه خدا، و ثابت کردند که دین خدا را باید یاری کرد و به آنها، ملائکههای آسمان و ملائکههای مقرب خدا و فرشتگان خدا نازل شده.
آنها را بشارت دادند، به کجا بشارت دادند؟ به همانجایی که انبیا خدا یعنی به بهشت بشارت دادند. این بشارتی است که از طرف خدا مأموریت پیدا میکند به وسیله فرشتگان که به این شهیدان راه خدا موقعی که از مرکبشان میافتند و در راه خدا شهید میشوند، می گویند دیگر از گذشته خود هیچ حزن و اندوهی نداشته باشید. شما را به همان بهشت انبیاء وعده میدهیم.
پس فرزندانم، تلاش بکنید این فرزندان اسلام ای همه انسانها تلاش کنید تا مشمول صلوات و رحمت خدا قرار بگیرید. اگر شما مشمول رحمت و صلوات خدا قرار بگیرید. به هیچ بنبست و گمراهی برنخواهید خورد.
حق را دریابید و پیش بروید این قرآن است. این پیام خدا است. و این رسالت خداست و این رسالت همه انبیا خداست باید هجرت کنیم.
رسول هدا میفرماید: این زندگی دنیا به منزله این است که انسان انگشت خودش را به آب دریا بیندازد و بالا بکشد چقدر از آب دریا برداشتهاید؟ شما آیا به این رسیدهای که چقدر از آب دریا برداشتهای؟ باید شما خوب توجه کنید دنیا به منزله آخرت این جور است.
... انسان باید بفهمد که عالم آخرت چقدر بزرگ است و نعمتهایی که در آنجا برای رهروان راه انبیا هست و به حرف و به زبان و به گفته، هیچکسی نمیتواند توصیف آنها را بکند. این چند روزه دنیا، قابل آن نیست که شما به گمراهی بروید و به این طرف و آن طرف بزنید.
فرزندانم شما را به نماز و شما را به اقامه نماز سفارش میکنم همان سفارشی که لقمان به فرزندش کرد که نماز را به پا دارید امر به معروف و نهی از منکر کنید.
فرزندان عزیزم، از قرآن مدد بجویید و از قرآن سرمشق بگیرید تا به گمراهی کشیده نشوید، این هدف قرآن است و این هدف همه انبیاء خداست. من که این آیات را برای شما میخوانم از صمیم قلب میخوانم. چند شب دیگر به طرف دشمن روانه میشوم و اگر برنگشتم امیدوارم که شما به قرآن بپیوندید و به این وصیتهایی که من کردم عمل کنید و من هنوز هم صحبت دارم. باید به شما تذکر بدهم. ای فرزندانم، باز شما را به قرآن توصیه میکنم، هیچ راهی بهتر از راه قرآن نیست.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_زندگی 🌸🍃
مریم
اما وسط راه ایستاد و زد کنار.پیاده شد و گفت:برید نمیریم آزمایش....گفتم: چرا؟؟گفت: اگه گفتند بچم نیست!!؟؟؟اگه واقعا بچم نبود اونوقت من چی میشم....امیر چی میشه؟؟؟نمیخوام بدونم بچه من نباشه.ترجیح میدم تو این برزخ باشم اما نفهمم بچم نیست.امیر همه زندگی منه..ازت متنفرم مریم...گمشید برید از زندگیم کثافتا.امیر رو بغل کردم و رفتم.محمد حتی حاضر نشد بریم آزمایش حق داشت.نمیخواست حتی یک درصدم به این اطمینان برسه که امیر بچش نیست.من و امیر خونه بابا بودیم.خواهرم بهم نگاه نمیکرد میگفت شوهرم بهم بدبین شده میگه نکنه توام مثل خواهرتی.داداشم میگفت تو فامیل زنش بی آبروش کردم.زنعمو از غصه محمد سکته کرده بود و تو خونه افتاده بود.خونه من و محمد خالی بود. بعضی وقتا محمد من و امیر رو میبرد اونجا و بعدم من رو با کتک بیرون میکرد.کاراش دست خودش نبود.روزهام سخت نبود وحشتناک بود.انگار هر روز کا میگذشت میمردم و زنده میشدم.بابام از غم آبروش زندگی و حیثیتش هزار بار راهی بیمارستان شد.زمان گذشت اما اون اتفاق نه کهنه شد نه فراموش شد.محمد اول گفت طلاقت نمیدم برو یک گوشه با امیر زندگی کن.توی یک خونه تنها اما دو ماه بیشتر نتونست تحمل کنه.حرف مردم و درد خودش و آبروی رفتش و ننگ هرزگی که به پیشونی من خورده بود باعث شد شش ماه بعد از اون اتفاق طلاقم بده اما من بعد از طلاقم محمد قبول نکرد امیر رو نگه داره.حتی عمو و زنعمو قبول نکردند امیر رو نگه دارن.هیچکس زیر بار نگهداریش نمیرفت.همه میگفتند بچت باباش معلوم نیست.محمد گفت همه هزینه هاشو میده و تنهاش نمیگذاره آخه عاشقش بود.مامان و بابا گفتند اگه از زندگیشون برم بیرون امیر رو نگه میدارند و نمیگدارند خم به ابرو بیاره.یادم نمیره روز آخری که بوییدمش و بوسیدمش و دیدمش میدونستم دلم از دوریش میترکه.اما باید میرفتم بهش گفتم شاید یه روزی برگردم پیشت اما معلوم نیست کی!!!؟چقدر اشک ریختم و چقدر اشک ریخت.چقدر التماس کرد که نرم کلی من مجبور بودم که برم و چقدر پای رفتن نداشتم.دوری ازم به نفعش بود در صورتی که من رو از پا در میاورد.سپردمش به مامانم.
چون میدونستم ازش محافظت میکنه و نمیزاره کسی آزارش بده.از تهران اومدم شهرستان اطرافش و توی خونه یک پیرزن که نیاز به پرستار داشت ناشناس مشغول به کار شدم.یک سال بعد فهمیدم بخاطر روابط پر خطرم هپاتیت گرفتم و مریضم
.محمد دیگه . هیچوقت دیگه ندیدمش اما هربار که به مامان زنگ میزدم بهم میگفت که یک مدت تو بیمارستان روانی بستری بود و الانم تعادل روحی و روانی نداره و دیگه حالش خوب نشده.امیرم رو بعضی وقتا میرم و از دور میبینم پسرم مردی شده و مامان میگه پسر خوبیه اما هنوز چشم به راه برگشتن منه.محمد هراز گاهی میره و میبرتش بیرون و باهم وقت میگذرونند.من مریمم دختری که با تصور آینده ای قشنگ زندگی میکرد و قربانی زیاده خواهی پدرش و خود خواهی عموش شد.بجای اینکه سرنوشتم رو بپذیرم و سعی کنم حلش کنم و به نفع خودم تغییرش بدم باهاش جنگیدم.بجای اینکه محمدی که مثل من از درد بی کسی و تنهایی سرد و بی روح شده بود محبت کردن رو یاد بدمو به هردومون فرصت بدم برای زندگی و عاشقی خیانت کردن رو انتخاب کردم من انتقام رو انتخاب کردم اما تو این بازی روحم رو شرافتم رو باختم و همه رو از بین بردم.من رو قضاوت کردن آسونه اما شما مثل من نباشید و قشنگ زندگی کنید.خیانت راه نیست چاهه
پایان ✅
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌸🍃
باسلام دوستان من یه خانم ۳۷ساله هستم چهاربچه دارم شوهرموخیلی خیلی دوست دارم اماازموقع عقدمتوجه شدم محتاده شیره مصرف میکنه بعدنزدیکهای عروسی متوجه شدم شیشه هم میکشه اماقصم خورددیگه شیشه نمیکشه یه بچه آوردم دیدم شیشه کشیده یعنی وسایل دیدم انکارکرددیگه خبری ازشیشه نبودتاالان همش توهم میزنه میگه کی امدخانه کی رفت چراتوزیادباگوشی صحبت میکنی چراخانه بابات زیادرفته که من دوهفته نرفتم فقط یه ساعت رفتموبرگشتم تادیشب دیدم خیلی توهم زده رفتم وسایلهای نشه شونگاه کردم دیدم بازپمپ شیشه شوداره چیکار کنم باشیرگیش میتونم تحملش کنم اماشیشه رونه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه خانم من پادرد دارم باروماتیسم مفصل دکتر روماتولژ میرم الان مچم باپام رم کرده شاید بلقم باشد چه راه درمانی دارین
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت حبیبه خانم ودوستان گل
من دخترم ۱۲ سالش هست موهاش از موقع تولد تا الان ده سانت بیشتر رشد نکردن
خواهش میکنم ازتون که ی راهکار شیمیایی که مثل دارو ای باشه که زود حداقل طی سه ماهی رشد کنن یه چند سانت لطفا اگه تجربه ای دارید بگید الان دوستاش که همسن خودش هستن موهاشون انقدر بلنده که دخترم حسرت میخوره با تشکر ازشما دوستان عزیز
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ببخشید اگه میتونید راهنمایی کنید من در تهران دکتر خوب میخام کسی میشناسه ادرس یاشماره تلفن بده از دکتر و اگه مشکل من را داشتید راهنمایید کتید چکار کنم
من فیبروم و چسبندگی داشتم عمل لاپاراسکوپی کردم
الان رفتم عکس رنگی رحم انداختم میگن لوله هات بستست چندسال پیش عمل ابدو گردم نمیدونم ازونموفع بسته شده یا نه نمیدونم
الان ی دکتر جراح خوب میخوام لوله هام باز کنه
ممنون میشم راهنماییم کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام. ببخشید ی واحد دامداری صنعتی مجوزدار دارم که همه جور امکانات و سند تک برگ داره، توش ۳ طبقه ویلایی ساخت داره که با بنای ۱۵۰ متر،کلی مزایای دیگه داره که ۵ میلیارد زیر قیمت بازار گذاشتم، متأسفانه همسایه های نامردی که چشمشون دنبال زمین زدن این مال و من هست نمیزارن بفروشم، اگه کمک و راهنمایی میتونید کنید ممنون میشم. 😭😭😭😭 خدا شر هر چه نامردو از زندگی دیگران دور کنه 🤲🤲🤲🤲 .باتشکر
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
❌❌❌❌❌سلام خسته نباشید من هرسوالی میفرستم در گروه نمیزارین امیدوارم این پیام رو هر چی زود به طور اورژانسی بزارین من دست درد شدید دارم دکتر رفتم نوار عصب گرفتم دکتر گفتن گرفتگی رگ دست داری واینم بگم هر دودستمه با کوچکترین کار خونه دست درد شدی میگیریم وشبها تا صبح دستم وانگشتام مخصوصا بیحس هس انگار خاب رفتن دوبارم دکتر تزریق امپول تو رگ دستم انجام دادن البته مسکن بود وفقط تا ۶ ماه اثر داشت گفتن باید عمل کنی وهر کس عمل کرده جواب نگرفته تو رو خدا ابجیای گلم کسی مثل من بوده وبدون عمل خوب شده باشه ویا دکتر خوب شیراز سراغ ندارن اگه کسی راهکاری برای درمان من بلدن منو راهنمایی کنن خدا خیرتون بده خواهرای دلسوز بخدا فلجم😭😭خیلی اذیت میشم .دعاگوی خواهرای مهربونم هستم🙏🙏❌❌❌
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشیدمن بهم گفتن تیروئیددارم ولی نمیدونم کم کاره یاپرکارفقط دارم چاق میشم چکارکنم که چاق نشم درمانش چیه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
دوستان کسی بوده که کبدچرب گرید ۳ را درمان کرده باشه ؟خواهش میکنم اگه موردی بوده جواب بدید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام و عرض ادب درباره مایع گوش یا همون منییردوستان میشه بگن بیشترین زمان چه مدت طول میکشه خواهرزاده من دوماه مدام افتاده طفلی هممون استرس داریم اعصابمون خورده وقتی سرگیجه میگیرش چشماش با نمیشه تهوع وسردردوگردن دردم میگیرش ممنون از کمکتون.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم برای عدم اعتیادازدواج چی خوبه مردبخوره
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام بنده قبلا مشگل معده ورده
داشتم با دارو درمان شدم ولی جدیدا صبح ها بیشتر بیدار که میشم دل درد دارم داخل نافم دل میزنه در طول روز بالایی نافم درد داره ورم میکنه نمیدونم چیکار کنم 🙏🙏🙏
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
یكی از اصحاب امام صادق (ع ) بنام عمار بن حیان می گوید: فرزندم اسماعیل نام دارد و نسبت به من خوش رفتاری می كند، به حضور امام صادق (ع ) رفتم ، گفتم : پسرم ، اسماعیل نسبت به من خوش رفتار است . فرمود: من او (اسماعیل پسرت ) را دوست داشتم ، اینك (بخاطر اینكه نسبت به پدر، خوش رفتاری می كند) دوستی من نسبت به او، بیشتر شد. سپس فرمود: خواهر رضاعی رسول خدا (ص )، نزد آن حضرت آمد، پیامبر (ص ) وقتی كه او را دید، بسیار شاد شد، و روپوش خود را، به زمین ، گسترد، و او را روی آن نشانید، سپس به او رو كرد، و در حالی كه لبخند بر لب داشت با او گفتگو كرد، و احترام شایانی به او كرد، تا او برخاست و رفت . سپس برادر رضاعی آن حضرت آمد، نسبت به او نیز احترام كرد، ولی نه آن گونه كه احترام به خواهر رضاعی خود نمود. شخصی از آن حضرت پرسید: چرا آن گونه كه خواهر رضاعی خود را احترام كردی ، به برادر رضاعی خود، آن گونه احترام نكردی ؟!. پیامبر در پاسخ فرمود: لانها كانت ابر بوالدیها منه : زیرا آن خواهر، بیش از آن برادر، به پدر و مادر، نیكی می كند(اصول كافی ج 2 ص 161). به این ترتیب ، پیامبر مهربان (ص ) به ما آموخت ، كه هر كس به پدر و مادر بیشتر احترام كند، در پیشگاه خدا ارجمندتر است ، و من او را بیشتر دوست دارم ، و امام صادق (ع ) نیز به پیروی از پیامبر (ص )، به ابن حیان فرمود: بر دوستیم نسبت به فرزندت ، به این خاطر افزودی.
داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
حسن بن جهم می گوید: امام هفتم حضرت كاظم (ع ) را دیدم ، محاسن خود را رنگ كرده بود، و بسیار پاكیزه و تمیز عبور می كرد، به حضورش رفتم و پس از سلام عرض كردم : محاسن خود را رنگ كرده ای ؟ فرمود: هر گاه شوهر خود را تمیز و زیبا كند موجب حفظ عفت همسرش خواهد گردید، چه بسا زنانی بر اثر اینكه شوهرشان رعایت نظافت و پاكیزگی نمی كنند، به بی عفتی كشانده شده اند، از تو می پرسم : آیا دوست داری همسرت را مثل خودت در آن وقت كه رعایت نظافت و زیبائی ، نمی كنی بنگری ؟ عرض كردم : نه .
فرمود: او نیز دوست ندارد كه تو را كثیف و ژولیده بنگرد. سپس فرمود: من اخلاق الانبیاء االتنظف و التطیب و حلق الشعر و كثره الطروقه . :نظافت كردن ،و استعمال بوی خوش ، و زودون موهای زائد بدن ، و توجه بسیار به مساءله زناشوئی ، از اخلاق پیامبران است ..
داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
⛔هشدار جدی برای تمام آقایان ایران⛔
🚧مشکلات جنسی آقایان زمینه ساز 80% طلاق ها در ایران🚧
✅آقایون برای درمان بیماریهای جنسی حتما لینک پایین را مشاهده نمایید 👇👇👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/948372071Cb1ffd6b53d
✅️معتبر ترین کانال ایتا در زمینه طب سنتی
💠 صلوات خاصه #حضرت_زهرا سلامالله علیها 💠
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.
#دعا_درمانی 🌱
در خواص السور از مولایمان حضرت
امام رضا ع روایت است که فرمودند
چون شیر زنی کم باشد اسم
«الرَّقیبُ» را بر کاسه چینی بنویسد
و به آب نیسان که بر ان دعا خوانده
باشند بشوید و به ان زن بدهد که
بخورد شیرش زیاد می گردد.
در طبّ الائمه اورده که برای کم
بودن شیر این را می نویسی و
در اب انداخته و به او می نوشانی:
« فیها انهار من ماء غیرآسن و انهار
من لبن لم یتغیّر طعمه و انهار من
خمر لذّة للشار بین و
انهار من عسل مصفّیٖ»(محمد ۱۵).
صاحب جامع الادعیه اورده که از
مولایمان حضرت امام ابی عبدالله
جعفربن محمد الصادق ع منقول
است که سوره مبارکه «حجر» را
به زعفران بنویسد و به زنی دهد
که شیر او کم باشد پس شیر او
زیاد می گردد انشاالله.
منابع:
خواص الایات و السور
( عبدالعلی بن محمد بیرجندی)
طب الائمه
( عبدالله بن بسطام نیشابوری)
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چله_شهدا ❤️🍃
#شهید_دوم 🍃🌻
شهید مصطفی رضایی ☀️🍃
ذکر صد صلوات و قرائت زیارت عاشورا
هدیه به روح بلند و جاودانه ی این شهید عزیز🌱
کسانی که در چله شرکت کردند لطفا تا شب انجام بدن 🙏
به امید حاجت روایی ان شالله🤲💜
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
زیارت-عاشورا-با-نوای-حاج-میثم-مطیعی.mp3
12.64M
#زیارت_عاشورا 🌻🍃
#صوتی ✅
با نوای حاج میثم مطیعی 🌱
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#چله_شهدا ❤️🍃 #شهید_دوم 🍃🌻 شهید مصطفی رضایی ☀️🍃 ذکر صد صلوات و قرائت زیارت عاشورا هدیه به ر
#زندگینامه 🌸🍃
زندگینامه شهید مصطفی رضایی
شهید مدافع امنیت، مهندس مصطفی رضایی یکی از کارکنان شهرداری ملارد بود که در درگیری با اشراری که قصد ایجاد آشوب و ناامنی در منطقه داشتند بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. این شهید بسیجی متولد 1365 و اصالتاً اهل شهر رشت بود و در زمان شهادت 33 سال داشت. فرشته رضایی، خواهر شهید مصطفی رضایی در گفتگو با تسنیم با اشاره به شهادت برادرش میگوید: باورم نمیشد برادر کوچکترم شهید شود و امروز من خواهر شهید بشوم. من لیاقت خواهر شهید شدن را ندارم. نزدیک سه سال بود که ازدواج کرده بود. همیشه میخندیدند و میگفتند ما میخواهیم 1400 بچهدار بشویم. و الان که شهید شده هیچ فرزندی ندارد. اخیراً خانه خریده بودند و زندگی خوبی در اندیشه شهریار داشتند. کارمند شهرداری ملارد بود. او ادامه میدهد: برادرم چهار سال از دوران مجردیاش را در خانه من با ما زندگی کرد. از شهرستان برای کار به تهران آمده بود. من از او خواستم این مدت را در خانه ما بماند. میگفت: «مزاحم خانواده شما میشوم. خانه شما کوچک است و من معذب میشوم.»، من گفتم: «تو که به ما محرمی، نگران نباش و همینجا با ما بمان». بیشتر اوقات را در اتاقش میماند تا به قول خودش مزاحم خانواده ما نباشد. به هیچ کدام از وسایل ما دست نمیزد. وقتی خانواده همسرم به خانه ما میآمد، یک سلام و احوالپرسی میکرد و بلند میشد و میگفت اینها برای دیدن برادرشان به اینجا آمدهاند، من نباید مزاحم این دیدار خانوادگی باشم. خواهر شهید رضایی با اشاره به منصف بودن برادرش و رعایت حال کم بضاعتها میگوید: مصطفی میگفت: «هیچوقت از نانوا و راننده تاکسی که در سرما و گرما زحمت میکشند تا لقمه حلالی در بیاورند نزنید. اینها دستشان تنگ و بودجه شان کم است. من هر وقت به اینها پولی بدهم باقی پولم را پس نمیگیرم. نباید سر مقداری پول خرد آبرویشان را برد.» میگفتم: «داداش اربابی رفتار میکنی.» میگفت: «نه؛ باید با زیردست خودم مدارا و صبوری کنم و این باعث میشود برکتش به خودم بازگردد.» او از برجستهترین خصوصیت اخلاقی برادرش چنین میگوید: من نمیگویم برادرم نماز شب میخواند یا مستحبات را کامل انجام میداد اما اهل انصاف بود. به پدر و مادرش هم احترام میگذاشت و این رفتارهایش در تمامی مراحل زندگی کاملاً برای ما اطرافیان مشهود بود. ضمناً خیلی کارمند منظم و منصفی بود. زمان کار برایش خیلی مهم بود. میگفت مردم از شهرهای مختلف مرخصی میگیرند و دنبال پروندههایشان میآیند و به موقع باید حاضر شوم. به من میگفت ما حقوق خوبی میگیریم و من راضیام. در حالیکه همکارانش از موقعیت اقتصادیشان گلایه میکردند. نگاه برادرم در این موضوع نشانه شکرگزار بودن و قانع بودنش بود. همیشه میگفت من چون راضی و شکرگزارم، پولم برکت دارد. برکت مالش را ما خوب دیدیم و درک کردیم. فرشته رضایی با اشاره به حادثه شهادت برادرش میگوید: طبق معمول تا ساعت 3 میبایست سرکار باشد که آن روز حادثه ملارد شلوغ میشود. خیلی از ادارات و فرمانداری و بانکها را آتش زده بودند. رئیسش به کارمندان گفته بود هر کسی میتواند بماند و مواظب اداره باشد، اموال اینجا متعلق به بیتالمال است. اگر همه برویم، اینجا خالی میشود و اشرار به اینجا هم حمله میکنند. برادرم قبول میکند که بماند. ساعت 8 شب میرود سوپری محل که طرف دیگر خیابان بود تا برای خودش و همکارانش تغذیهای بگیرد. در همین مسیر به اشرار محل برخورد میکند و گفتوگوی کوتاهی میان آنها در میگیرد. بعد آنها به سمت مصطفی شلیک میکنند و تیر به شاهرگ پایش اصابت کرده و از خونریزی زیاد به شهادت میرسد. امامزاده هاشم گیلان میزبان پیکر برادرم است. یکی از همکاران شهید مصطفی رضایی که شاهد حادثهای بود که منجر به شهادت او شد نیز میگوید: اشرار به سمت اداره عمران ملارد نزدیک میشدند. مهندس شهید مصطفی رضایی برای کاری از محل کار بیرون آمد و رو به این آشوبگران با زبان خوش صحبت کرد و گفت: «عزیزان من این سمت نیایید. اینجا که چیزی برای غارت کردن و آتش زدن ندارد. مردم در این محل زندگی میکنند و از سر و صدای شما وحشت زده شدهاند...» هنوز صحبتش تمام نشده بود که او را با گلوله هدف قرار دادند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
حرف_اعضا 🌸🍃
سلام وقتتون بخیر در جواب اون مادر بزرگی که نگران نوه سه ماهه اش بود که شیر نمی خوره پسر من هم دقیقا وقتی سه ماهش بود سینه ام رو ول کرد این قدر گریه میکرد ولی شیر نمی خورد فقط وقتی تو خواب بود سینه ام رو تو دهنش میزاشتم تا سینه ام رو بگیره تا بیدار میشد باز ولش میکرد به زور با قاشق یه ذره میدادم چند تا دکتر هم بردم همه م میگفتن شیر خشک بده یاشیرت رو بدوش با شیشه شیر بده تا اینکه رفتم پیش یه دکتر فوق تخصص دکتر ایرانپور اصفهان میشینه گفت به هیچ عنوان نه با قاشق بده نه شیر خشک بده نه شیرت رو بدوش و شیشه شیر به هیچ وجه نده هر طور که شده بزار سینه ات رو بگیره وقتی خوابه بزار تو دهنش شیرت چربه با همون یه ذره هم سیر میشه بچه وقتی گرسنه بشه مجبور میشه بگیره یا بازی بازی بهش بده فقط صبر و حوصله میخواد بچه من به زور میگرفت خیلی هم طول کشید تا خوب شد شاید چند ماه من بچه ام رو بغل میکردم و راه میرفتم بچه رو تکون میدادم و خودم تکون میخوردم به زور بهش شیر میدادم با اینکه سخت بود ولی مجبور بودم وقتی هم خواب بود میگرفت نگران نباش سخته ولی تحمل کن وقتی که دیگه داره خوابش میبره سینه رو بزار دهنش یا وقتی که از خواب بیدار شد.
و در جواب اون خانمی که گفت شیرم کمه عزیزم از کجا میدونی شیرت کمه هر چی بیشتر سینه ات رو تو دهن بچه بزاری شیر بیشتر میشه منم همش میگفتم شیرم کمه و شیر ندارم یکی از سینه هام بزرگ بود یکی کوچیک بیشتر از بزرگه میدادم میگفتم تا بچه سیر بشه بعد یه بار رفتم خونه خواهرم بچه ام بزارم پیشش برم دکتر اون شیر دوش برقی داشت شیرم رو دوشیدم دوتا سینه ام رو سینه کوچیکه دو برابر سینه بزرگه شیر داشت دیگه همیشه دوتا رو میدادم آب هویج خیلی خوبه قرص و قطره شیر افزا هم از دارو خونه بگیر حبوبات و شیر هم برا افزایش شیر خوبه.
🍃🔹🍃🔹🍃🔹🍃🔹🍃🔹
سلام به مدیر خوب و زحمتکش گروه و همه اعضای کانال .حبیبه خانم خواهش میکنم این دردودل منم بذارید . تو جواب مادری که گفتن شیر خشک به بچه شون میدن .من الان نزدیک ۱سال و ۲ ماه به دخترم شیر میدم .مثلا شیر میدم اما اصلا شیرم قوت نداره دخترم چاق نمیشه واسه غذا خوردن هم اشتها نداره .مدام هم بهش شیر میدم .منم کلی حرف شنیدم از خانواده ام مادر شوهرم که شیرت آبکی قوت نداره خیلی حرف های دیگه که دلم میشکنه .مثلا مادرم میگه من تا وقتی شماها رو از شیر گرفتم شیرم مدام میریخت خواهرم میگه بچه های من چاق بودن بچه تو ضعيف و لاغر. منتهی آدم چه میتونه بهشون بگه وقتی بچه ات تو نوزادی زردی بگیره و بخاطر زردی اش شوهرت مدام بهت سرکوفت حرف بزنه کتکت بزنه .مدام تحقیرت کنه تهدید کنه منو از دخترم جدا میکنه .من تو این یکسال مدام شوهرم کتک زده منو از دخترم جدا کرده همش میگه بچه منه تو حقی نداری .جدا از اینا بخاطر مشکل مالی هم که داریم هیچوقت تغذیه خوبی نداشتیم یا خیلی کم بوده.و خیلی های چیزی دیگه ...😔😔همش حرص ناراحتی غم غصه .یه شوهر بیکار که ادعای دوس داشتن دخترم داره اما دریغ از اینکه ۲ دست لباس براش بخره .یا برای خوردخوراکش چیزی فراهم کنه .حالا شما بگید اینا تاثیر نداره تو شیر یه مادر .چه توقعی باید از مادر و بچه داشته باشید که چاق بشه یا تا الان راه افتاده باشه .😔😔ممنون از همه التماس دعا
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مریم اما وسط راه ایستاد و زد کنار.پیاده شد و گفت:برید نمیریم آزمایش....گفتم: چر
#داستان_زندگی 🌸🍃
نسترن
چند روز گذشت ..امید رو تو دانشگاه دیدم
با لبخند بهم نزدیک میشد
رفتم جلو و سلام علیک کردم
گفت:امتحانت رو خوب دادی،؟
گفتم:اره خوب بود
گفت:چند روزه پشت گوشی هم دمقی..چیزی شده؟!
با لبخند گفتم:نه اوکیه همه چیز
دوست نداشتم تا اتفاقی نیوفتاده نگرانش کنم
خودم میتونستم حلش کنم ..میتونستم مامان رو قانع کنم
با امید رفتم کافه و شیک خوردیم
مامان همون لحظه زنگ زد ا
گفت:کجایی؟!
گفتم:با امید اومدم کافه
تا اینو گفتم چند دقیقه سکوت کرد و گفت:زود برگرد
تلفن رو قط کرد
به روی امید نیاوردم اما فکرم درگیر شد ..
زود رفتم خونه..به محض اینکه خونه رسیدم مامان اومد جلو در و با توپ و تشر گفت:دیگه بی صاحاب شدی نه؟میدونی بابات بدونه چی میشه؟!
اعصابم خورد شد گفتم :مامان خوبی؟تو که با امید حرف زدی..اوکی بود همه چیز الان چی شده این همه گیر میدی
گفت:از همون اولم خوشم نیومده بود ازش..اما نگفتم دلت نشکنه
گفتم :مامان دست انداختی منو؟!چه خبرته؟!من واقعا تعجب میکنم
همونجوری که غر میزدم رفتم تو اتاق..
دنبالم اومد ول کن نبود
اومد با زیون نرم قانعم کنه
گفت:دخترم یه بار با این نوه عموی من حرف بزن شاید خوشت اومد
مقنعه م رو دراوردم و گفتم :چی میگی مامان؟!من و امید قول و قرار دادیم به هم ..الان بزنم زیر همه چی؟!من نمیتونم نامرد باشم
گفت؛این نامردی نیست دخترم .تو حق انتخاب داری
گفتم این همه مدت فکرم رو کردم و امید رو با همه شرایطش قبول کردم و بهش اوکی دادم و زیر نظر خودت باهاش درارتباط بودم ..غیر اینه؟!الان برم چی بگم؟!بگم بهتر از تو پیدا کردم یا مامانم بهتر از تو پیدا کرده ؟!
مامان یه جوری حرف میزنی حس میکنم اصلا نمیشناسمت
مامان زد زیر گریه و گفت:چرا منو درک نمیکنی من مادرم ..نمیخوام زندگی سختی داشته باشی
اعصابم خورد شد و گفتم :مامان بزار خودم تصمیم بگیرم ..نمیخوام آه کسی پشتم باشه
نمیخوام یه عمر با ترس و لرز زندگی کنم ..
گفت:یه بار فقط ببینش
گفتم نمیخوام مامان نزار تو روت وایسم
گفت:چون میدونی از امید بهتره میترسی ببینیش
ادامه دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
حکم عبادات در صورت انجام غسل با آب نجس
پرسش :شخصی با آب نجس غسل جنابت کرده و بعداً متوجه شده است، حکم نماز و روزهی او چیست؟
پاسخ :در فرض سؤال نماز را اعاده کند ولی روزه اعاده ندارد.
حکم غسل با آب دریاچه نمک
پرسش :آیا میتوان با آب دریاچههای نمک مثل دریاچه ارومیه غسل نمود؟
پاسخ :در فرض سؤال، آب مضاف بوده نمیتوان غسل نمود.
حکم غسل با آب مضاف
پرسش :آیا غسل با آب مضاف (چه در حال عادی یا چه در حال ضرورت) صحیح است؟
پاسخ :در فرض سؤال غسل صحیح نمیباشد.
وظیفه شخصی که بعد از غسل متوجّه نجاست بدن شود
پرسش :چنانچه فردی بعد از غسل متوجه شود بدنش نجس است، تکلیف او چیست؟
پاسخ :چنانچه حین غسل توجه داشته و چیزی مشاهده نکرده است، غسل او صحیح است و فقط باید بدن را تطهیر نماید، اما اگر یقین دارد که بابدن نجس غسل کرده، باید تطهیر کرده و از آن قسمت به بعد را به نیت غسل میشود و اگر عبادتی را انجام داده است باید دوباره عبادت را انجام بدهد.
حکم غسل با آبی که از لوله و اتصالات تهیهشده از حرام خارج میشود
پرسش :شخصی لوله و اتصالات دوش و آبگرمکن را با پول حرام خریداری نموده است، غسل او چه حکمی دارد؟
پاسخ :تصرف چنین شخصی جایز نیست و بنابر احتیاط واجب غسل باطل است، مگر اینکه تکلیف مال حرام را مشخص نماید.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پاسخ_اعضا 🌻🍃
سلام در جواب خانم که دخترشون دستگاه تناسلی قرمز و متورم میشه؛. منم دخترم از چند ماهگی همین مشکل داشت بردم متخصص کلیه و مجاری که متوجه شدن برگشت ادرار یا همون ریفلاکس داره یک مدت تحت درمان بود والان خدارو شکر خوب خوب شده ؛ نگران نباشید و پیگیری کنید حتما ؛
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام حبیبه خانم خسته نباشید خیییر دنیا رو ببینین 🌺
ی سوال داشتم چندماه پیش پیام دادم پسر مبتلا ب اتیسم دارم یکی از مادرا راهنمایی کردن ک گوگل سرچ کنم کانال استاد بابایی منم همین کارو کردم رفتم کانالشون ولی نمیشه سوالم بپرسم شماره تلفن یا موبایل هم نزاشتن آدرسش هم مشهدیا قم هستن پسرمنم انقدر اذیت داره ک تا سر کوچه نمیشه ببرم چ برسه ب اونجا الان من خواهشم اینه دوستان اگر شماره استاد بابایی دارن برام بدن ممنون میشم واقعا نیاز دارم 🙏🙏
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام وقت بخیر اون خانمی که دست بچه اشون با موتور له شد خانم محترم ی گوسفند نر سالم بگیر از ۶ ماه به بالا پوست شاخ وتمام اعضا بدن گوسفند سالم باشه برای پسرتون عقیقه کن وخودتون پسرتون شوهرتون پدر بزرگ ومادربزرگ دو طرف اصلا نباید از گوسفند عقیقه شده بخورین میتونین گوشت جدا تهیه کنید برای خودتون غذا درست کنید ادابش در مفاتیح هست که ان شاالله رفع بلا بشه براشون برای منم دعا کنید درپناه خداوند مهربان باشیم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام وخسته نباشید
میخاستم خدمت اون خانومی که گفتن مژه چشمشون ریخته بگم دوست من مال دوتاچشمش ریخته بودرفت دکترگفت کمبودویتامینه دارواستفاده کردیه مدت خوب شد
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام عزیزی که رفتین پیش دکتر زنده دل چطور نوبت گرفتن
چون من حضوری کسی رو فرستادم نوبت ندادن
تو سایتم که نمیتونم یعنی باز نمیشه میگن روزای خاصی باز میشه که اون روزها رو هم رفتم باز نشده ثبت نام کنم و نوبت بگیرم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
در مورد خانمی که دخترشون بعضی شبا میترسه و چیزایی رو جلو چشمش میبینه من خودم هم قبلا همین مشکل داشتم و اونموقع یه کی دوسال از دختر شما بزرگتر بودم ولی بازم خیلی اذیت شدم یه دکتر تب سنتی گفت سودا هس و معمولا برای طبع سرد بالا یا گرم بالاس برای من طبع سرد و خشک زیاد بود بخاطر همین از همه چیز های سرد خودداری میکردم و فقط چیزای گرم خوردم که تأثیر زیادی داشت
یه آزمایش هم دادم کمبود ویتامین B12 داشتم و دکتر گفت بخاطر همین ویتامین این طوری شدم ۴ تا بسته قرص ویتامین B12 مصرف کردم و الان خیلی بهتر شدم شما هم امیدت به خدا باشه چون خودم هم همین مشکل داشتم میدونم چقدر سخته انشاالله حال دخترتون خوب شه لطفا هرکس نتیجه گرفت فقط برام دعا کنه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دوستان عزیزی که از یبوست رنج میبرید یکی از اقوام ما یک ماه طول میکشید یه جوشونده گل محمدی خورد نیم ساعت بعدش مرد ۳۸ ساله بیرون روی گرفته بود🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
خواستم بگم جوشونده گل محمدی خیلی کار سازه تجربه شدس.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
❌❌❌❌سلام دوستان عزیز،خانمی که گفتن دخترشون ۱۶سالشه وازدواج کردن وپریودیهاشون نامنظم هست عزیزم هرشب یک لیوان رازیانه دم کرده با عسل بخورن به غیر روزهایی که پریودهستن ،هرشب روغن مالی زیرشکم با روغن سیاه دانه ،خوردن باه زنان ،عالی جواب میگیرن
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
❌❌❌سلام دوستی که گفتن بچشون انگل گرفتن عزیزم آخرشب ۵عددخرما بخوره بعدش هیچی نخوره بعد صبح قبل از صبحانه دوقاشق سرکه خمری انگور بخورن تا چندروز همه از بین میرن
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
درباره پاسخ به خانمی که گفته بودن دخترشون انگل داره پیشنهاد میکنم دهانه مقعد حنای خشک بریزن تا آروم بشه وهم اینکه زودترخوب بشه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
واینکه اون دوست عزیزی که گفته بودن انگشت بچه لای زنجیر شده و قسمتی له شده متاسفانه فکر نمیکنم گوستیکه از انگشت له شده باشه ترمیم بشه...
واینکه گفته بودن چه دعایی همراهشون کنن حزر امام جواد عالیه ویا اینکه دعای هفت هیکل روبنویسن همراهش کنن.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اون خانمی که گفته بودن پسرشون اعتماد بنفس نداره بهتر پیش مشاور خوب ببرن
و زمانی که عصبی میشه دم نوش های آرامبخش مثل گل گاو زبان یابهار نارنج بهشون بدن.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام برای خانمی که گفتند بچشون انگل دارد گل بومادران را پودر کنند همه ی اعضای خانواده از آن با آب میل کنند اگر بخواهید میتونید نبات یا قند را همراه آن پودر کنید چند روز استفاده کنید حتما جواب میده ماهی سه چهار روز استفاده کنید دیگه هیچ وقت انگل نمی گیرد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍏
✴️بی خوابی
افرادی که غلبه خون دارند میل به خواب زیاد دارند و معمولاً خواب آلود هستند و
افرادی که کم خون هستند یا غلبه صفرا دارند نمی توانند ابتدای شب بخوابند ولی صبح به راحتی می خوابند . آنان باید کم خونی خود را برطرف سازند .
از عواملی که باعث بی خوابی می شوند " تشویش فکری و نگرانی ،گرسنگی ، سرما ، برهنگی ، تشنگی ، و کم آب خوردن نیز باعث بی خوابی می شوند .
در روایات آمده زیاد خوابیدن از زیاد نوشیدن آب است
قرص های خواب آور باعث سستی بدن می شود .
🔶درمان ها
⬅️دعای حضرت فاطمه(س) " در روایات آمده حضرت فاطمه (س) از بی خوابی به پیامبر (ص) شکایت کرد و پیامبر فرمود دخترم بگو :
یَا مُشبِعَ البُطونِ الجائِعَةِ وَ یَا کَاسِیَ الجُنوبِ العَارِیةِ وَ یَا مُسَکِّنَ العُروقِ الضَّارِبَةِ وَ یَا مُنَوِّمَ العُیونِ السَّاهِرَةِ سَکِّن عُروقیَ الضَّاربَةَ وَ أدنِ لِعَینی نَوماً عَاجِلاً
⬅️برگ چغندر " بهترین درمان دارویی است باعث خواب آرام می شود .
روایت شده از امام رضا (ع) به بیماران خود برگ چغندر بدهید زیرا در برگ آن شفا است و باعث بیماری نمی شود و هیچ مشکلی ندارد بلکه خواب بیمار را آرام می کند ریشه چغندر را نباید بخورید چون سوداء را تحریک می کند
⬅️کاهو " برگ و تخم کاهو درمان بی خوابی است
روایت شده از پیامبر(ص) کاهو بخور ، کاهو سبب زیادی خواب می شود و غذا را هضم می کند
نکته " ترکیب برگ کاهو ، تخم کاهو و برگ چغندر درمان بی خوابی است .
⬅️قرص خون " درمان اصلی بی خوابی قرص خون (مرکب شش) است .
☀️حضرت محمد(ص)رسول مهربانی ها:
🔹معده، خانه هر دردی و پرهیز، پایه هر درمانی است، پس چیزی بخور که با تو سازگار باشد.
🔸هر کس به حرام درمان بجوید، خداوند در آن شفایی قرار نمی دهد.
🔹تا هنگامی که بدنت درد را تحمل می کند، از دارو بپرهیز و آنگاه که درد را تحمل نکرد، از دارو استفاده کن.
🔸سه چیز است که بدن به واسطه آن شاداب می شود و رشد می کند:
بوی خوش، جامه نرم و نوشیدن عسل.
🔹جبرئیل همواره مرا به مسواک زدن سفارش میکرد تا جایی که گمان کردم آن را واجب خواهد ساخت
🔸خوردن شام را ترک نکنید، هر چند به خوردن یک عدد خرمای خشک باشد، چرا که خوردن شام، مایه نیرومندی پیر و جوان ست و ترک آن مایه پیری ودرهم شکستگی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌻🍃
سلام خدمت ادمین محترم و اعضای گروه
لطفا مشکل من و که میدونم مشکل خیلیا هم هست زودتر بزارید بلکه گره از کار همه باز بشه 🤲
دختری دارم ۱۴ ساله بسیار باهوش البته اینم بگم فقط سر کلاس خونه اصلن درس نمیخونه
الان یکسالی میشه که اعصاب روات همه رو بهم ریخته بیش از اندازه با دوستاش در ارتباط هست و تمام وقتش تو گوشی تو اینستا تو اهنگ زنگ میزنه به دوستاش یا اونا زنگ میزنن کلا فقط تو اتاقش یا میخاد با دوستاش بره بیرون مثلا پارک ... من خیلی مراقبم میدونم اونم حواسش هست و میدونه خط قرمز من چیه ولی چیزی که هست من نمیتونم اعتماد کنم به دوستاش واینکه خودشم بچست و ممکنه اشتباه کنه با توجه به وضیت جامعه...
وقتی معترض میشیم که چرا اینکارا میکنی شروع میکنه به جیغ زدن و گریه کردن چن روز پیش قرص برداشته بود که بخوره البته الان میگه من جرات خوردن ندارم ولی اگه دیر میرسیدم شاید اینکار میکرد😭😭😭 راضی به رفتن پیش مشاور هم نمیشه میگه مگه دیونه ام تورو خدا برام دعا کنید سه تا دختر دارم یکشونم که قبلا گذاشتم فوبیا مدرسه داره و همچنان درگیرشم😭 ذکر بگید آروم بشن حرف گوش بدن مطیع بشن.. بخدا بریدم دیگه اصلا نمیدونم چیکار کنم دارم دیونه میشم .شرمندم طولانی شد دل پری دارم این فقط یکی از دردام هست😭
❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸
سلام خسته نباشد.همسر من آدم بسیار خوبی هستن اهل نماز اول وقت ،اهل دعا و قران،همیشه دائم الوضو هستن پول حلال در میارن و خیلی هم دست و دل باز هستن.
اما از قدیم گفتن گل بی عیب خدا.
مشکلی که من دارم اینه که موقع رابطه همسرم مدام اصرار دارن از زن هایی که میشناسیم بگم و منو به جای اونها تصور میکنن (مخصوصا خواهر خودم)😭و مدتی هم هست که اصرار دارن عکس و فیلم های ناجور نگاه کنیم باهم و منو تحت فشار میزارن که از بقیه زن ها عکس بگیرم و بهش نشون بدم، من اما قبول نکردم ایشون هم خیلی نصبت بهم سرد شدن و به شدت هم بد اخلاقی میکنن.
من بهشون گفتم اینطور رابطه رو نمیتونم تحمل کنم تعداد روابطمون خیلی کم شده خودم هم از رابطه متنفر شدم.
البته تو حالت عادی به صورت هیچ خانومی نگاه نمیکنن ولی موقع رابطه تمام فکر و ذکرشون شده زن های دیگه.خیلی از گناه بودن این کار گفتم،گفتم شما اهل عبادتی خدا خوشش نمیاد از این کار ولی کو گوش شنوا.
اگه کسی راهی به ذهنش میرسه بگه.به ولای علی دارم نابود میشم😭😔
🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓
سلام وقتتون بخیر ،راهنمایی میخواستم از بزرگواران،
پسرم ۱۰ سالشه حدود دوماهه که شبها موقع خواب تا میخوابه سریع بیدار میشه و میگه کنارم باش تا خوابم ببره،یا میگه مامان تو اتاق ما بخواب،البته از همون بچگی هم اینطور بود هر چند وقت یکبار اینجور بهانه میکرد ولی این مدت مدام تکرار میکنه،خیلی باهاش حرف میزنم ولی میگه دوس دارم کنارمون بخوابی میگه استرس دارم و از شبا میترسم، پیش روانشناس بردم و خودمم با روانشناس دارم حرف میزنم که وضعیت بهتر بشه ولی...،کلاس تربیت فرزند شرکت کردم که روش درست برخورد رو یاد بگیرم ،واقعا اذیت کنندست دوماهه من همش با استرس میخوابم،خودمم بهم ریختم،
مدتی همگی باهم تو پذیرایی خوابیدیم شاید از سرش بیفته،گاهی اوقات بعد یکساعت خواب بیدارمیشه میاد بالاسر منکه خوابم نمیبره باید بیای اتاق ما ،هرچی خواهش و تمنا میکنم ولی فقط یه حرف تکرار میکنه که خوابم نمیبره،
توروخدا بگید کسی بچه اش اینجوری بوده که بهتر شده باشه،
کلی ختم و دعا و..گرفتم ولی نتیجه ندیدم ،لطفاراهنمائیمکنید چکار کنم شب که میشه منم استرس میگیرم
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
زكریا پسر ابراهیم ، با آنكه پدر و مادر و همه فامیلش نصرانی بودند و خود او نیز بر آن دین بود، مدتی بود كه در قلب خود تمایلی نسبت به اسلام احساس می كرد. وجدان و ضمیرش او را به اسلام می خواند. آخر برخلاف میل پدر و مادر و فامیل ، دین اسلام اختیار كرد و به مقررات اسلام گردن نهاد. موسم حج پیش آمد زكریای جوان به قصد سفر حج از كوفه بیرون آمد و در مدینه به حضور امام صادق علیه السلام تشرف یافت . ماجرای اسلام خود را برای امام تعریف كرد، امام فرمود:چه چیز اسلام نظر تو را جلب كرد؟ گفت : همینقدر می توانم بگویم كه سخن خدا در قرآن كه به پیغمبر خود می گوید:ای پیغمبر! تو قبلاً نمی دانستی كتاب چیست و نمی دانستی كه ایمان چیست اما ما این قرآن را كه به تو وحی كردیم ، نوری قرار دادیم و به وسیله این نور هر كه را بخواهیم رهنمایی می كنیم، درباره من صدق می كند. امام فرمود:تصدیق می كنم ، خدا تو را هدایت كرده است . آنگاه امام سه بار فرمود:خدایا! خودت او را راهنما باش سپس فرمود: پسركم ! اكنون هر پرسشی داری بگو.
جوان گفت : پدر و مادرم و فامیلم همه نصرانی هستند، مادرم كور است ، من با آنها محشورم و قهرا با آنها هم غذا می شوم تكلیف من در این صورت چیست ؟ آیا آنها گوشت خوك مصرف می كنند؟.
نه یا ابن رسول اللّه ! دست هم به گوشت خوك نمی زنند. معاشرت تو با آنها مانعی ندارد. آنگاه فرمود:مراقب حال مادرت باش ، تا زنده است به او نیكی كن ، وقتی كه مرد جنازه او را به كسی دیگر وامگذار، خودت شخصا متصدی تجهیز جنازه او باش. در اینجا به كسی نگو كه با من ملاقات كرده ای . من هم به مكه خواهم آمد، ان شاء اللّه در منی هم دیگر را خواهیم دید. جوان در منی به سراغ امام رفت . در اطراف امام ازدحام عجیبی بود. مردم مانند كودكانی كه دور معلم خود را می گیرند و پی در پی بدون مهلت سؤال می كنند، پشت سر هم از امام سؤال می كردند و جواب می شنیدند. ایام حج به آخر رسید و جوان به كوفه مراجعت كرد. سفارش امام را به خاطر سپرده بود. كمر به خدمت مادر بست و لحظه ای از مهربانی و محبت به مادر كور خود فروگذار نكرد. با دست خود او را غذا می داد و حتی شخصا جامه ها و سر مادر را جستجو می كرد كه شپش نگذارد. این تغییر روش پسر، خصوصا پس از مراجعت از سفر مكه ، برای مادر شگفت آور بود. یك روز به پسر خود گفت : پسر جان ! تو سابقا كه در دین ما بودی و من و تو اهل یك دین و مذهب به شمار می رفتیم ، این قدر به من مهربانی نمی كردی ؟ اكنون چه شده است كه با این كه من و تو از لحاظ دین و مذهب با هم بیگانه ایم ، بیش از سابق با من مهربانی می كنی ؟. مادر جان ! مردی از فرزندان پیغمبر ما به من این طور دستور داد. خود آن مرد هم پیغمبر است ؟
نه ، او پیغمبر نیست ، او پسر پیغمبر است . پسركم ! خیال می كنم خود او پیغمبر باشد؛ زیرا این گونه توصیه ها و سفارشها جز از ناحیه پیغمبران از ناحیه كس دیگری نمی شود. نه مادر! مطمئن باش او پیغمبر نیست ، او پسر پیغمبر است . اساسا بعد از پیغمبر ما پیغمبری به جهان نخواهد آمد. پسركم ! دین تو بسیار دین خوبی است ، از همه دین های دیگر بهتر است . دین خود را بر من عرضه بدار. جوان شهادتین را بر مادر عرضه كرد. مادر مسلمان شد. سپس جوان آداب نماز را به مادر كور خود تعلیم كرد. مادر فرا گرفت ، نماز ظهر و نماز عصر را به جا آورد. شب شد توفیق نماز مغرب عشاء نیز پیدا كرد. آخر شب ناگهان حال مادر تغییر كرد، مریض شد و به بستر افتاد. پسر را طلبید و گفت : پسركم ! یك بار دیگر آن چیزهایی كه به من تعلیم كردی تعلیم كن . پسر بار دیگر شهادتین و سایر اصول اسلام یعنی ایمان به پیغمبر و فرشتگان و كتب آسمانی و روز بازپسین را به مادر تعلیم كرد. مادر همه آنها را به عنوان اقرار و اعتراف بر زبان جاری و جان به جان آفرین تسلیم كرد. صبح كه شد، مسلمانان برای غسل و تشییع جنازه آن زن حاضر شدند. كسی كه بر جنازه نماز خواند و با دست خود او را به خاك سپرد پسر جوانش زكریا بود.
داستان راستان / استاد مطهري
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌻🍃
سلام ببخشید تورابخدا حبیبه خانم خیلی گرفتار م درمانی واسه رحم نازک چون سنم داره میرود بالا ثواب داره اجرتون بابی بی حضرت زینب علیهاالسلام 🙏🙏🙏
بخدا وسایلم خونه مادروخواهرمه شوهرم شهرستانه خودم دکتر شیراز آواره ام درمانی واسه رحم نازک ثواب داره
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر خدمت مدیر کانال و همراهان کانال چند بارسوال پرسیدم از بین چند هزار نفر کسی جواب نداد❌
بنده از انتهای کمرم تا کف پام خیلی درد دارم نزدیک یکی دو ساله ام آر آی دادم دکتر گفت انتهای کمر کیست دارم نزدیک عصبه انگار به خاطر منقاری بودن دنبالچه
کسی این جوری بود چه طوری خوب میشه؟ دوتا دیسکم خفیف زده بیرون
دنبه و خرما تاثیر داره ببندم برای کمر درد می گن خوبه؟
2-دکتری می شناسید جواب ام آر آی م رو بفرستم جواب بده یا گروهی باشه
به تشخیص ش شک دارم
گردنم هم دکتر گفت دو دیسک بیرون زده خفیف داری شدیدا کتفم گردنم درد دارم نزدیک دوساله
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبہ جان سوال منواورژانسی بزارلطفادندون شیری دخترم نیوفتادہ زیریش دراومدہ چی کارکنم بہ نظرتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خوبید ببخشید من الان از اول محرم تا الان سرکار نمیرم و منو به خاطر تهمت بیرون کردن و بهشون ثابت کردم که من این کارو نکردم و کسی که باعث شده بود بهشون گفتم چطور آدمی و پشت سر من این حرف ها زده و پشت سر شما اینا رو با اینکه فهمیدن اون چطور آدمی ولی برای اونا عزیز تر شده که من میگم یا دعا کرده یا از اونا لابد آتو داره که بیرونش نمیکن حتا من شکایت کردم و به خونه ما اومدن منو راضی کردن ومن شکایت پس گرفتم قول دادن منو میارن سرکار ولی هر موقع زنگ یا پیام میدم میگه صبر کن
امروز زنگ زدم ولی جواب ندادن خیلی اعصابم خورد میشه به نظر شما من چکار کنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام پاشنه پای چپم وقتی راه میرم خیلی درد میکنه عزیزان کسی میدونه علت چیه 💗💗
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر من تازه با کانالتون آشنا شدم خیلی کانال با محتوایه ی خواهش دارم اگه کسی وکیل خوب وبا هزینه کم توی قم سراغ داره به بنده معرفی کنه خدا خیرتون بده بازم ممنون از راهنماییها تون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر لطف کنید اورژانسی بزارید پیام قبلی نذاشتید پسر برادرم هفت سال ش سه روز دل درد داشت یکم دل پیچه داشت بردند دکتر سونو انجام داد ن گفتن غده لنفاوی تو شکمش دارو بخوره یه هفته دیگه دوباره سونو انجام بده ببینم بهتر شده خواستم اگه کسی اطلاعی دراین مورد بگه ثواب داره مادرش از نگرانی در بیاد خدا خیرتون بده
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام تورخدا این پیام رو اورژانسی بزارید خیلی نگرانم ودپرس شدم هیچ شوقی ندارم من خانمی هستم که ۳۵ ساله ام بود گفتم ۴ تا بچه قد نیم قد دارم وشیمی درمانی شدم ده سانت ازروده ام را برداشتن پارسال برج ۸ ویساله عمل شدم وچندبار پیام دادم خیلیاتون خدا خیرتون بده کسانی که پیام منو دیدن وجواب دادن و امید دادن به من انشا هرچی میخان خدا دوبرابرش بهشون بده واکثریت یعنی ۹۰ درصد امید دادین وگفتین چنین بیماری دراشنا فامیل همسایه دوست خیلی خوب شدن ودارن زندگی طبیعی میکنند. ولی الان تنها چیزی که نگرانم کرده اینه من چند مدتی هست معذرت میخام هرچند وقت یبار میرم سرویس داخل مدفوع دوباره یکمی خون میبینم نمیدونم ازچیه چون قبل عملم یکی ازعلایم بیماریم این بود خون میدیدم الان دیگه جرات ازمایش سونو هم ندارم این دفعه نمیدونم ازچیه تورخدا اگر کسی چیزی میدونه بگه از استرس دربیام باخیال راحت برم ازمایش فکرای عجیبی میاد سراغم
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
من ایلماهم عروس خون بس
تو این کانال سرنوشت خودمو براتون گفتم 😭😭😭
به خاطر تموم شدن جنگ دو طایفه، عروس خان بزرگ شدم. نه برام عروسی گرفتن نه کل زدن.
منو بدون هیچ مراسمی فقط با یک چادر سفید راهی خونه بخت کردن.😔
همه با ترحم و دلسوزی نگاهم میکردن، عروس خون بسی محکوم به سیاه بختی بود.
نه عزیز دل شوهرش بود نه ارج و قربی پیش خانواده همسرش داشت. تا به حال داماد رو ندیده بودم.
منتظر اومدن داماد بودم که با ورود داماد و با دیدن چیزی که دستش بود از ترس زبونم لال شد...🔞
ادامه ماجرا این جاست اگه دلشو نداری نیا بخون😭😭😭😭👇
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
داستان های واقعی #تجربه_واقعی #درد_دل
#واقعیت
🔴دعای ترک اعتیاد ،موثر و قوی🔴
اگر همسر یا پدر و برادرتان علاقه ی شدید به قلیان ،سیگار ،شراب ، مواد مخدر و حتی گوشی موبایل دارد و هرکاری کرده اید موفق به ترک آن نشده اید
تنها یک راهکار موثر است... 👇
در یک ظرف گلاب ریخته و نام شخص معتاد را بگویید و سپس این دعا را ۱۴بار بر گلاب بخوانید و با صبحانه به شخص معتاد بخورانید ..👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
خیلیا با این دعا،مشکلشونو حل کردنا😍
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام ببخشید تورابخدا حبیبه خانم خیلی گرفتار م درمانی واسه رحم نازک چون سنم داره می
#پاسخ_اعضا 🌻🍃
سلام. خانمی که کف پاشون ترک برداشته و با هیچی خوب نشدن مشکل شما از کبد یه پاکسازی کبد انجام بدید و بعدش یه حجامت کبد و روغن زیتون شبها کف پا بمالید پلاستیک بکشید بعد جوراب بپوشید شب تا صبح بمونه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام ادمین عزیز .ممنون از کانال خوبتون واقعا تجربه های بقیه کمک کننده هست ...برای خانمی که عکس پاش گذاشته ،پای دختر منم خیلی بدشده بود پماد ادیب درم سوختگی گرفتم شبها مرتب چرب میکردم و ماساژ میدادم دوسه دقیقه ، پاش تو پلاستیک میکردم که تاصبح عرق کنه ، طول روزدمپایی روفرشی میپوشید که پاش درتماس با زمین نباشه . پماد ادیب درم سوختگی داروخانه ها دارن قیمتشم حدودی سی هزار تومنه شما همه راهی امتحان کردین اینم امتحان کنین ان شاالله جواب میگیرین ... برا سلامتی و فرج آقا امام زمان صلوات
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
اون عزیزی که کف پاشون مشگل داره روغن دنبه گوسفند بماله پاشم درون نایلون کنه تا صبح که خوب عرق کنه دوسه بار خوب خوب میشه انشالله دعا فراموش نشه برای همه شیعیان
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خسته نباشید
جواب اون عزیزی که گفتن زیر پایش خشک شده روغن گلیسیرین بخره وهرشب قبل از خواب پایش چرب کنه سرهفته خوب میشه ممنون
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام جواب عزیزکه گفتن کف پاشون خشکی زده اول ازمایش کبد بدید بعد روغن دنبه بزن و با پلاستیک روی پات ببند ان شالله خوب میشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام اون خانمی که گفتن کف پاشون خیلی خشگه
از داروخانه گیلیسیرن یه شیشه بگیره
کمی اب لیمو طیبعی بهش اضافه کنه بزه کف پاش روزی دوبار شبها با نایلون ببنده
انشاالله جواب گرفت مارو هم دعا کنه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام دوستی ک کف پاش مشکل داره همیشه با جوراب راه برید حتی توی خونه ب فرش حساسیت دارید شب هم وازلین بمال پاتو تو پلاستیک بزار بخواب
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقتتون بخیر
عزیزی که عکس پاتون روگذاشتین و فرمودین پوستش خشکه.پای پسرم همین طور بود،دکتر پمادهیدروکورتیزون استات۱درصد و پماددکسپانتنول۵درصد داد،شبها قبل خواب اول باهیدروکورتیزون بعد با اون پماد دیگه پاهاتونو چرب کنید،ان شاءالله نتیجه میگیرین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی که عکس پاشون رو گذاشتند کف پایش پوست پوست شده منم اینطور شده بودم همه کارکردم خوب نشد فقط یک هفته هرشب باروغن شترمرغ چرب می کردم پاهام رو تو پلاستیک فریزر میکردم تاصیح بعدکف پاهام حنا گذاشتم یک شب خداروشکر خوب شد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام عزیزم خوب هستین برای اون کسی که کف پاش قرمز شده و پوسته میده نمک دریا رو آسیاب کنین با عرق نعنا مخلوطش کنین و حسابی ماساژ بدین کف پاتون روزی دوبار انجام بدین بعد یه مدت کوتاه خوب میشه حتما
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقت تون بخیر ، جواب پیامی که گفتن کف پاشون خشکه
اگه روزی دوبار نافشون را با روغن بنفشه کنجدی چرب کنن در عرض یه هفته خوب میشن ولی باید ادامه بدن
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا ❤️🍃
سلام داستان مریمو میخونم واقعا خیلی خیلی ناراخت میشم ۔من حق میدم بھت مریم جان کسایی ب تو حق میدن کہ دردشون مشترک من ھم دردم با تو جون ب سرم دارہ میاد شوھر تو بعد ۶ سال پشیمون شد ولی ازون بدتر شوھر منہ کہ ببعد دہ سال روز ب روز بدتر میشہ کاراش بی مھری ھاش ازیت کردناش منم دیگہ کم۔ اوردم دنبال محبت میگردم گاھی دوست دارم بھش خیانت کنم میفھم بی محبتی شوھر جقدر زجر اور ھروز تحقیر کردناش ھرو سر کوفت زدناش از صمیم قلبم ارزویہ بھترین ھا را دارم مگہ انسان جقدر تحمل دارہ آھنم با آھن بودنش زنگ میزنہ میپوسہ اگہ بھش نرسیم۔ یہ خانم مگہ جی میخواد از شوھر یکم۔ محبت یکم احترام ھیجوق قضاوت نکنید مگر ب سر خودت اومدہ باشہ من جرا درک میکنم جون دہ سال کمبود محبت دارم منم زنم من ارامش میخوام فقط ای کاش دفترجہ یادداشت نمیگفتی خداقل بخاطر پسرت یا حداقل بخاطر خودت نمیگفی رازی بین خودت و خدایہ خودت بود خیلی اشتباہ کردی کہ راز دفترجہ بہ خواھر شوھرت گفتی اون کہ دلش برای بجہ تو نسوختہ اون بچہ گناہ دارہ روزی کہ بزرگ بشہ و بفھمہ
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام خدمت حبیبه خانم و همه ی دوستان خوب مجازی.. ممنون بابت گروه خوبتون. واقعا بعضی وقتا حرفایی هست که آدم نمیتونه ب کسی بگه ولی اینجا راحت بادوستان درمیون میزاریم... لطفا کسی میتونه کمکم کنه. شوهرم خیلی شکاکه.. من بدون اجازه ش، هیچ جایی نمیرم وقتی هم جایی برم خودش منو میرسونه اگرهم پیش، بیاد مثلا تنها برم خونه بابام یا داداشم بعدش هزااارتا سوال میپرسه با کی بودی باکی اومدی کجا رفتی و...... منم اعصابم خورد میشه ازین همه سوال وجواب...... دوهفته دیگه عروسی برادرزاده م هست... امشب منو رسوند خونه داداشم برگشتنی باخودش کلنجار میرفت ازین ب بعد عروسیه و هرشب بری وبرگردی و... من نمیتونم تحمل کنم.. گفتم تحمل نکن مگه چکار کردم... اینم اینم بگم من توفامیل حجابم تکه.. ن بخاطر شوهرم...خودم حافظ،کل قرانمو قبل ازدواج حجابی بودم و ازشانسم گیر ی آدم شکاک افتادم...خیلی تهمت میزد بهم نتونست چیزی ثابت کنه... بهش، میگم تو مریضی بیا بریم مشاوره قبول نمیکنه... خیییلی دلم گرفته دوستان راهنماییم کنید چکار کنم.... چندروزه خودشو گرفته.. منم حوصله منت کشی ندارم دیگه خسته شدم.... اینم بگم من عاشقشم. براش میمیرم.... اونم میگه من چون خیلی دوستت دارم اینقدر حساسم روت... ولی من میگمم این دوست داشتن نیست بیماریه.... توروخدا اگ راهی بلدین بهم بگین چکارکنم. بسرم میزنه برم اززندگیش بیرون که قدرمو بدونه... ولی بازم سکوت میکنم.. حالم گرفته بنظرتون چکار کنم؟؟؟ یامثلا ماهی یک یادوبار یهو میبینی بدون دلیل قهرکرده خودمم نمیدونم چشه... چیزای خوب هم داره ولی چ فایده که اخلاقاش تنده... دیگه ته خط رسیدم اعصاب نمونده برام.... ببخشید طولانی شد دلم پره... پیشاپیش ممنون از پاسخگویی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نامه_های_آسمانی 🕊
وصیت نامه شهید علی محمد اربابی
و لاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتاً بل احیاء ولکن لاتشعرون »
به کسانی که در راه خدا کشته می شوند ، مرده نگوئید ، آن ها نمرده اند، بلکه زنده اند ، ولی شما این واقعیت را درک نمی کنید .
سپاس خداوندی را که زندگانی و حیات من را در این عصر و زمان قرار داد و جمهوری اسلامی به رهبری امامی بت شکن و در دل امّتی سلحشور و بیدار انسان برای دنیا آفریده نشده است بلکه دنیا برای انسان آفریده شده است و حیف است که انسان به دام زرق و برق دنیا گرفتار شود . آمدن و رفتن به دست خودمان نیست ما آمده ایم و بایستی برویم امّا کجا ؟ خداوند به ما اختیار داد تا انتخاب کنیم زندگی کردن برای زندگی ، پوچ است .
ما نمی توانیم نرویم ، مقاومت در نرفتن بیهوده است . حال که باید برویم چه بهتر که به قرب الهی و در این راه مقدّس که حسین (ع) رفت ما هم برویم . خوب است که انسان چگونه زیستن و چگونه مردن را در معنویّت بیابد . معنویّتی که در آن شهادت یک هجرت است به سوی الله اگر کسی در عشق به رفتن بماند این عین کمال است و کسی که در حال نفرت از رفتن برود این عین سقوط است پس زندگی این دنیا را خانة اصلی خود مپندارید که زندگی در رفتن است .
- امّت شهیدپرور ! در تمام صحنه ها حاضر باشید و سنگرهای مختلف این انقلاب شکوهمند اسلامی را حفظ کنید و نگذارید دشمنان اسلام ، دوباره بر سر مسلمین مسلّط شوند . شُکر خدا که خداوند نعمت انقلاب و رهبری به ما عنایت کرد که همة ما را از تمام مفاسد نجات داد . همان گونه که در زمان شروع انقلاب ، متّحد و با روحیّه و شور و شوق و ایثار برای پیروزی انقلاب تلاش می کردید؛ تلاش کنید دلسرد نشوید که کار کردن برای خدا دلسردی و خستگی ندارد و کسی که در این انقلاب خسته و یا دلسرد شده و یا بشود ، بداند که هدفی غیر الهی دارد . همان گونه که افراد نق زن ، هدف انقلاب را اشتباه گرفته اند . ما انقلابی کرده ایم که در تاریخ بی سابقه بوده است ، لذا باید صبر و استقامت و تلاش و کوشش و جهاد و شهادتی بی سابقه هم در این انقلاب داشته باشیم .
- امّت سلحشور و انقلابی ! امروز باید بجنگیم و ملّت ها را آگاه کنیم که چرا می جنگیم ؟ حال که خداوند بر ما منّت نهاده و شمشیر علی بن ابی طالب را به دست ما داده است باید چون علی (ع) بر ویرانه های کاخ های کفّار یورش بریم و برای سربلندی و عزّت اسلام بجنگیم تا دیگر بار پیکار علی (ع) را زنده کنیم و عاشورای حسین بن علی (ع) سالار شهیدان را به نمایش بگذاریم .
- جوانان عزیز ! آستین ها را بالا بزنید و همّت کنید و بیش تر به جبهه ها اعزام شوید و هر چه سریع تر تکلیف کفّار بعث را معیّن کنید و با نثار خون خود باید حقیقت حق را اثبات کنید . کربلا رفتن خون می خواهد به سادگی نمی شود پیروز شد بلکه باید همه همدوش یکدیگر و یکپارچه و همگام با رزمندگان اسلام شویم و جنگ را سرلوحة زندگی خود قرار دهیم و در برابر مشکلات صبر بیشتری داشته باشیم تا پیروز شویم .
ننگ است برای ما که سرهای خود را به جای سجده در مقابل خدا ، در برابر امریکا کج کنیم . ننگ است با مجوز بعث کافر به کربلا رفتن . ما مَرد جهاد و شمشیریم و باید تا آخرین نفس و آخرین نفر و تا آخرین قطرة خون بجنگیم و این به تمام ما واجب است . شکست و پیروزی ظاهری مطرح نیست بلکه انجام وظیفه مطرح است .
جمعیّت و امکانات ما کم باشد ما را از مقصد اصلی باز نخواهد داشت چه احمق هستند آن ها که می گویند صلح کنید و شما چکار به صدام دارید ؟ ما چکار به دشمن خدا داریم ؟ معلوم است « اشدا علیَ الکُفّار » قرآن وظیفة ما را مشخص کرده به ابا عبدالله الحسین هم می گفتند که بیهوده می جنگنی و باید بیعت کنی . هم دوستان کم ظرفیت و هم دشمنان توطئه گر از وحشت واقعة عاشورا تبلیغات می کردند که یاران و همراهان واقعی امام را مأیوس و نا امید کنند حالا هم همین طور هست ما را از این پیکار می ترسانند آیا انسان از آن چه که بدان عشق می ورزد می ترسد ؟ آیا ماهی از آب می ترسد ؟ آیا انسان ذلّت و خواری را بر پیکار شرافتمندانه ترجیح می دهد ؟ هرگز ! تجلّی عشق ما به خدا این است که دشمنان اسلام را از پای در آوریم . ما از جنگ خسته نمی شویم بلکه آن قدر می جنگیم تا دشمنان ما خسته شوند .
- ملّت عزیز ! حقایق در جبهه نهفته است که تا انسان خود به جبهه نرود درک نخواهد کرد . جبهه مکانی است برای عروج به درجات عالی انسانیّت . کاروان خونین حسینی در حرکت است مواظب باشید از آن عقب نمانید . بروید به جبهه ها تا بفهمید چگونه ره صد ساله را یک شبه می پیمایند . حقایق را در جبهه بیابید . لذّت ها را در جبهه بیابید ، زندگی و صفا و صمیمیّت را در جبهه بیابید . عزّت را در جبهه بیابید .
#ادامه_دارد..