eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
168.3هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️😍 چون عاشق هم بودیم و مهربون و خانواده دوست بود. الان 11 ساله شوهرمه و میبینم چقدر تصمیمم درست بود و خوشحالم😍 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ چون روز اول دروغ نگفت، گفت حقوق من انقدره و تمام تلاشمو میکنم یه زندگی خوب برات بسازم فکراتو بکن جواب بده ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ چون فکر میکردم مهربون ترین و صادق ترین آدم دنیاست، اما الان بعد از 15 سال فهمیدم کثیف ترینه، خیانت کرد اون هم بارها ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ خیلی نجیب و آقاست، خداروشکر چه قبل و چه بعد از ازدواج همینه تغییری نکرده ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ خر شدم، بعد از عروسی زمین تا آسمون عوض شد و بلاهایی که یک نفر میتونه سر دیگری بیاره سرم آورد. خودش و خانوادش ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ فکر کردم آدم سالم و با ایمانیه، کاملا برعکس شد و جدا شدیم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ۳ سال محرمش بودم، دوتایی ازدواج ناموفق داشتیم. مهم ترین نکته مثبتش اینه که دست به گوشیم نمیزنه و منو چک نمیکنه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ میدونم که خیلی دوسم داره از بچگیمون و همیشه به خدا میگم با همه بدیم نمیدونم چه کار خوبی به درگاهت انجام دادم که همسرم انقدر خوبه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ عقل و فکرش اندازه یه پسر ۱۸ ساله اس، من مثل مامانا همه چیز و باید یادش بدم، این خیلی بده البته بازم خداروشکر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام ادمین جان یه سوال داشتم از اعضای کانال. بابام چندوقتیه خواب آلودگی داشت و و کمی کسل بود بعد با دستگاه قند سنجی که توی خونه داشتیم به اصطلاح قندشون رو گرفتیم بعد فهمیدیم رو143هستش نگران شدیم. از طرفی چند وقتیم هست که دست چپشون به شدت تیر میکشه به طوری که میگن احساس میکنم شکسته گاهی وقتا هم قلبش تیر میکشه و هرچقدم من و مادرم اصرار میکنیم دکتر نمیره خواستم بپرسم از اعضای محترم کسی قبلا این مشکل و داشته؟ و یا میدونه چه گیاهی و یا داروی محلی اثر داره لطفا دریغ نکنه جواب سوالم رو بده. ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خواهش می کنم سوال منم بزاریدتوی کانالتون.من 25سالمه توی کارخونه کارمی کنم ازیه خانمی خوشم اومده که قبلا ازدواج کرده ویه دخترهفت ساله داره می خوام اگرکسی تجربه داره من وراهنمایی کنه که بعدازازدواج مشکلی پیش نمی یادازنظراخلاق با خانم تفاهم داریم فقطمشکل من ازطرف دختراون خانم هست چون قراربامازندگی کنه ❤️❤️❤️❤️ سلام میشه لطفا لطفا پیامم بزارید فوریه بابای من ۱ سال هست که مارو ول کرده رفتع و خرجی هم به ما سه نفر ادم بالغ ۱ ملیون میده الان میگه باید طلاق بگیری مامانم میگه باید مهریه مو بدی بابام میگه بچه ها جای مهریه ایا میشه ؟؟ من ۱۴ سال برادرم ۱۳ ساله هست اگر ما بگیم خودمون موندیم پیش مامانمون چون واقعانم نمیتونیم پدرم کارای ناجور میکنه ... وکیل تو کانال هست بدونه ایا ما بجای مهریه هستیم چون ما خودمون موندیم اون میتونه همچین حرفی بزنه ؟؟؟ لطفا لطفا کمک کنید ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
هدایت شده از 💎⁦🗝️⁩هزار راه نرفته⁦🗝️⁩💎. جهت مشاهده داستان «آیدا» روی گزینه تایید کلیک کنید👇
@azsargozashteha @ranjkeshideha @hezarrahenarafte مجموعه کانالهای ما👆🏻❤️ لطفا همگی در هر سه کانال عضو باشید سوالات شما به صورت تصادفی در یکی از کانالها قرار میگیرد ادمین کانال اول 🌹: خانم حبیبه 💚 ادمین کانال دوم و سوم 🌹:خانم ستاره از همراهیتون سپاسگذاریم 🙏🏻
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۰۴🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052668.mp3
1.39M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۰۴🌹 @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام ادمین جان یه سوال داشتم از اعضای کانال. بابام چندوقتیه خواب آلودگی داشت و و کم
❤️ سلام اونی که پدرش ولشون کرده بچه به جای مهر نیست و مادرتون میتونن هم مهر رو بگیرن هم شما رو توی دادگاه ازتون میپرسن که میخواید سرپرستی تون با کی باشه و وقتی مادر رو انتخاب کنید ماهانه پولی هم که دادگاه تعین میکنه پدرتون به عنوان خرجی شما بچه ها باید بدن ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ادمين جان برای اون عزیزی که گفتن پدرشون ماهی یه میلیون خرجی میده و اونها رو رها کرده،نگران نباشین عزیزم مادر شما باید حکم رشد برای شما بگيره آنوقت قاضی اجازه میده خودتون انتخاب کنید کجا باشید وپدرتون رو وادار میکنه نفقه شمارو هم کامل و بر اساس نیازهای شما پرداخت کنه. در پناه خدا ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در پاسخ به اون دختر خانمی که پدرشون گفته شما به جای مهریه از لحاظ حقوقی نه عزیزم ربطی نداره مادرتون میتونه مهریه شو بذاره اجرا ولی بغضی زن و شوهرا اینطوری با هم توافق میکنن مثلا خانم خیلی دوست داره بچه هاش با خودش باشن مثلا از کل مهریه یا بخشی از مهریه میگذره تا حضانت بگیره در هرصورت شما بعد از ۱۸ سالگی ازادید انتخاب کنید الانم منظورتون از کارهای ناجور چیه ؟ اگر میدونید و مطمعنید پدرتون واقعا شما رو نمیخواد که باهاش زندگی کنین و مثلا سربارشین نگران نباشین و کوتاه نیاین سر مهریه نهایتا یه مدت وانمود کنید مشکلی ندارین پیش اون باشین و مادرتونم قانونی اقدام کنه واسه مهریه نسبت به حقوقش قسط بندی میکنن و علاوه بر مهریه نفقه شما دوتا هم جداس و باید بده و وظیفشه دادگاه محکومش میکنه پدرتون الان میخواد مثلا زرنگی کنه و از زیر همه چی دربره در حالی که نفقه شما هیچ ربطی به مهریه نداره یه مدت باهاش باشین نهایتا خودش خسته میشه میگه برید خونه مامانتون ولی همتون باید قوی باشین و خودتونو نبازین تا کارهای قانونیش خوب پیش بره ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام وقت بخیر ببخشید برای اون دوستمون که گفتن یه وکیل خوب برای دادگاه پسرشون میخان که دزدا تو پارک بهشون حمله کردن یه وکیل خوب هست به اسم عظیمه ارش وکیل پایه یک دادگستری کارش عالیه خاستید شماره تماس و ادرسش رو میدم ❤️❤️❤️❤️❤️ اون آقایی که از خانمی که بچه داره خوشش اومده خواهش میکنم اگه به اون بچه به چشم مشکل میخواین نگاه کنید اصلا به فکر ازدواج با اون خانم نباشین هر وقت فکر کردید میتونید مثل یه پدر واقعی دوسش داشته باشید و براش پدری کنید و اون بچه که از طلاق آسیب دیده رو با رفتار هاتون نرنجونید و هر طوری که بود سعی کنید باهاش به خوبی و مهربونی کنار بیاین اون وقت به فکر ازدواج بیفتین اینم بگم که بچه ممکنه هر چه قدر هم خوب باشید اول بد قلقی کنه اگه طاقت و صبر و مهربونی دارید انشا الله خوشبخت بشین ❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب دختر خانمی که پدرشون دستش تیر میکشه او دستش قندش رو گرفته عزیزم من تجربیات زیادی دارم معلومات پزشکیم هم از بابام یاد دارم شما وقتی قندش رو گرفتین چه زمانی بوده مهم هست که بعداز صبحونه قبل از صبحونه اگه بعداز صبحونه او نهار و شام هست که معلومه بالا نشون میده چونکه غذا خورده باید صبح ناشتا قندش رو بگیری تا 100 خوبه ولی نرمالش 90 هستش دستشون تیر میکشه شاید چربی خونش بالا باشه یا غلظت خون دارن ولی گفتین قلبش هم هست باید حتما یه چکاب بکنید برین پزشک حتی اگه طب اورژانس باشه براشون یه آزمایش کامل بنویسن از قند خون و چربی خون، کبد و کلیه گرفته تا کیسه صفرا عفونت های ادراری که همون کلیه باید چک بشه CBC انجام بدین خونش رو چک کنین از اینا گرفته نوار قلب بگیرین حتما پیگیر باشین شاید خدایی نکرده انسداد عروق دارن حتما به زور ببرینش دکتر ان شاء الله که چیزی نباشه 😊 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام دوستان و ادمین عزیز لطفا این پیام منو توی کانال بذارید دوستان عزیز برای شفای راحت و عاجل یکی از اعضای خونوادم یک( این الکرسی و یک صلوات) بفرستید خیلی بهش نیاز دارم لطفا دریغ نکنید 🌺🙏🏻😰😓😓
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_هشتم پاشد اومد طرفم دستشو برد بالا که کتکم بزنه، دستشو گرفتم و گفتم وای به حالت اگه رو من دست
یکم که گذشت گفت مصطفی پسرخالت شهرستان دعوتتون کرده عروسی، اومدم بگم دو روز قبل حرکت کنید که بریم اونجا من میخوام خونه چند تا از فامیلام برم خیلی جدی گفتم ما قرار نیست عروسی بریم برگشت گفت تو کی باشی که تصمیم بگیری؟ من میگم بیاید باید بیاید به مصطفی نگاه کردم گفتم میخوای بری؟ مصطفی مونده بود چی بگه، یکم به من نگاه کرد یکم به مادرش بعد گفت فکر نکنم شرکتمون مرخصی بده مادرش جا خورد تا اون روز هیچوقت نشده بود دستورش اطاعت نشه گفت اگه نیای که نمیشه گفتم چرا میشه چاقو که زیر گلومون نزاشتن بیایم گفت وقتی من میگم یعنی شده استعفا بدی باید بیای گفتم نه من میگم نمیایم تموم شد و رفت گفت مصطفی اگه نیومدی دیگه اسممو نیار، من برای بچم زن نگرفتم که برم تو جایگاه دوم بشینم گفتم تو یه عمر برای شوهرت ریاست کردی حالا هم میخوای برای زندگی من ریاست کنی؟ باید بدونی که من دیگه بچه نیستم که بزارم به خواستت برسی گفت پس مصطفی دیگه اسممو نیار... بعدم رفت بیرون. مصطفی شروع کرد به داد و بیداد کردن اما نیومد جلو کتکم بزنه از تعهدی که داده بود میترسید گفت باید عروسیو بریم نباید حرف مامانمو زمین بندازیم گفتم تو اگه خواستی عروسیو برو اما بعدش که برگشتی باید طلاقم بدی، منم زن بدی نیستم مادرت شورشو درآورد وگرنه حرفشو گوش میکردم از بس تو همه کارام دخالت کرد خسته شدم اینجوری شدم حالا که افتادم رو دنده لج اگه به حرفش گوش کنی طلاق میگیرم تا بفهمی دنیا دست کیه یکم ترسید و دعوا رو تموم کرد. فردای اون روز یه جعبه شیرینی خرید اومد خونه، از در آشتی وارد شد گفت بیا لجبازیو کنار بزاریم بریم عروسی گفتم مصطفی چون الان بحث حیثیتم درمیونه امکان نداره کوتاه بیام مامانت باید بفهمه دلم نمیخواد دیگه تو زندگیم دخالت کنه گفت حالا بیا ایندفعه رو بریم سری بعد بهش نشون بده گفتم نه من از روزی که کوتاه اومدم جلوتون بدبخت شدم حاضرم طلاق بگیرم اما دیگه کوتاه نیام خلاصه هرکاری کرد راضی نشدم برم عروسی. دوباره یه ماهی از مادرش خبری نشد، تو اون مدت رفتار مصطفی خیلی خوب شده بود، ازم خواست بریم به خالم سر بزنیم انقدر التماس کرد که دلم سوخت قبول کردم رفتیم. اولش باهامون قهر بود اما مصطفی و ستایش از دلش درآوردن، گفت به شرطی باهاتون آشتی میکنم که هرچی میگم گوش کنید سریع از جام بلند شدم گفتم خاله از این به بعد این دوتا فقط به حرف من گوش میدن حتی اگه چیزی میخوای انجام بشه باید به من بگی من بهشون بگم تا انجام بدن، اگه این شرایطو میتونی قبول کنی آشتی کنی، اگر نه ما میریم خونه شما هم قهر بمون، راه دومم اینه که منو طلاق بدید بیای بشی رئیس مصطفی.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام ستاره جون یه مشکلی داشتم لطف کنید پیامم رو بزارید تو کانال شاید دوستان بتونن راهنماییم کنن سلام دوستان مشکل من شوهرمه شوهرم خیلی عصبی هستش دست بزن داره خودمو بچه هامو میزنه بد اخلاقه، بد رفتاره ،بدفکره، بد دله، هیچ جایی نمیزاره بریم بچه هام همش تو خونه آرزوی یه پارک رفتن به دلشون مونده نه تبلت دارن نه یه وسیله ی سر گرمی ما تو شهرکیم شهرک ما هم هیچ کلاس آموزشی نیست که حداقل بفرستمشون یه کلاسی چیزی یاد بگیرن همش تو خونه نگران آینده ی بچه هامم فردا که بزرگ بشن برن تو اجتماع هیچی بلد نیستن عین مونگلا میمونن نگرانم تو اجتماع مسخره نشن همش یه فکرایی میاد تو ذهنم که بچه هامو بردارم و برم یه جای دور که نتونه پیدامون کنه همیشه تلاش کردم اخلاقش رو درست کنم همیشه محبت کردم بهش هر کاری که بگین انجام دادم براش کادو تولد گرفتم ،روز مرد کادو گرفتم هیچ انتظاری هم ازش نداشتم اون حتی یه شاخه گل هم برام نخرید و انتظار محبت هم ازش ندارم هر شب سر تا پا باید ماساژش بدم تا بخوابه اگه ماساژش ندم داد و هوار میکنه و فوش میده عین دختر بچه ها ناز و عشوه میاد همش میگه اینجام درد داره اونجام درد داره هر چی هم بهش رسیدگی کنم انگار نه انگار میگه وظیفه ت هستش همیشه غداهای مورد علاقه ش رو درست کردم براش آخرش یه خورشت آبکی میره میخوره خونه ی پدرش چنان تعریف میده عین نخورده ها انگار صد سال من براش غذا درست نکردم میره میوه میخره نفری یه دونه میده دستمون بقیشونو جلو چشامون یه هویی میخوره بچه هام جرات ندارن برن روبروش میوه بخورن همیشه تو فکر این بودم برم یه شهر دووووور خودم خونه بگیرم از قفسی که ساخته برامون آزاد بشیم ولی نمیدونم شایدم این فکرم اشتباهه😔😔😔😔😔😔😔 دوستان شما راهنماییم کنید ممنون میشم🌷🌷 ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
😍❤️ اخرای سال ۶۲بود هفده سالم بود که یه همسایه جدید برامون اومد دیوار به دیوار ما. از دور دیده بودم دوتا دختر داره و یه پسر بچه، بیشتر از این بهشون دقت نکرده بودم، اون دوران سرم به کار خودم گرم بود. چند ماه بعد من اومدنشون موقع امتحانات خرداد رو تخت حیاط نشسته بودم و درس میخوندم که صدای خنده یه دختری رو شنیدم، یواش از دیوار سرک کشیدم دیدم دختر همسایه با برادرش نشستن تو حیاط بازی میکنن دختر روسری هم سرش نبود موهای مشکیشو ریخته بود دورش. نمیدونم بخاطر خنده اش بود موج موهاش بود یا جوونی خودم که درجا دلم رفت، بعد از اون دفتر کتابامو میزدم زیر بغلم میرفتم رو تخت حیاط بساط میکردم که مثلا درس بخونم ولی تمام مدت گوشم به صداهای خونه همسایه بود. تو کوچه هم که میرفتم میومدم چشمم به درشون بود شاید بیاد رد شه من ببینمش. تا اینکه یه روز اتفاقی جلوی دبیرستان دخترونه محلمون دیدمش امتحانشو داده بود داشت میرفت خونه منم مثل سایه افتادم دنبالش، چیزی نمیگفتم قصدی هم نداشتم فقط میخواستم از دور ببینمش ولی اون متوجه من شد و فهمید که دنبالش میکنم، بعد اون حواسش جمع تر شده بود. از دیوار یا پشت بوم که میرفتم دید بزنم معمولا متوجه میشد ولی بجای اینکه ناراحت بشه فهمیدم که به من بی میل نیست بدش نمیاد ارتباطمون بیشتر بشه. روز آخر امتحانا تو کوچه از جلوش رد شدم یه نامه انداختم از دور دیدم دولا شد نامه رو برداشت، تو نامه هم هرچی شعر پشت کامیونی بود نوشته بودم فرداش از سر دیوار تا سرک کشیدم منو دید یواشکی یه نامه گذاشت روی دیوار، از اونجا نامه نگاری های ما شروع شد. نامه هامون چیز بدی نبود اون موقع پاک تر از این حرفا بودیم که فکرمون سمت چیزی جز دوست داشتن بره. گاهی باهم تو پارک قرار میزاشتیم فقط از کنار هم رد میشدیم کل ارتباط ما باهم همین بود. یک سالی اینجوری گذشت، من سال آخر بودم اون سال سوم، یه روز که از دیوار نگاه کردم خودش بود نامه رو گذاشتم اومدم پایین هرچی صبر کردم جوابمو نداد نگو باباش دیده بود نامه رو بی صدا برداشته بود شبش اومد دم خونمون با بابام صحبت کرد.
❤️ سلام من به یک مشکل بر خوردم می خواستم دوستان کمکم کن وایده بهم بدن.همیشه همسرم هر جا می خواست بره بهم می گفت وهمچی رو تعریف می کردچند روز پیش همراه دوستانش جایی رفته وباکسانی بوده که اصلا در شان منو خودش نیست وقتی شب برگشت فهمیدم که حال مساعدی هم نداره باهاش بحث مختصری کردم وچون حالش مساعد نبود ترسیدم وقهر کردم ولی بخاطر بچه هام در حد سلام یا جواب کوتاه جوابشو می دم همسرم هم می دونم چقدر ناراحت که باهاش حرف نمی زنم اما برای اشتی واینکه بهم توصیح کارشو بده انجام نمی ده احساس می کنم اصلا هم پشیمون نیست بهم ایده بدید چکار کنم اشتی کنیم اما از طرف اون باشه تا بهم بخاطر این کارش توصیح بده نمی خوام اشتی کنم اما قهرودلخوریم بی فایده شده باشه شما بگین چکار کنم ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خسته نباشید لطفا پیام منم در کانالتون بزارید من دختر ۱۸ ساله ایی هستم حجاب دارم قران حفظ میکنم نمیدونم چرا نمیتونم نماز بخونم😔ت رو خدا کمکم کنید ک بتونم نمازهام سر وقت بخونم یا این که نمازم قضا نشه التماس دعا دارم از همگی ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام وقتتون بخیر ببخشید، همسرم الان دوسال هست که کبدش چربه، یه وقتا پرهیز میکنه و یه وقتا هم نه، آخه طولانی که شده خسته شده از درمان، آلان گرید 3 هست 😔صورت، زیر بغل و کشاله هاش جوشهای چرکی میزنه، خیلی اذیت هست، خواهش میکنم ازتون اگر کسی تجربه ای برای از بین بردن کبد چرب داره ما رو راهنمایی کنه سلامتی امام زمان صلوات 🌹🌹 ❤️❤️❤️❤️❤️ میخواستم بپرسم کسی تجربه ختم ذکر یا سوره واعمال عبادی داره برای ازدواج خوب، که نتیجه گرفته باشه ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام لطفا مشکل منو توی کانال بزارید من یکساله که ازدواج کردم همسرم به گفته خودشون قبل ازدواج هفته ای یک فیلم بد نگاه میکردن و برای اینکه بیشتر از این مرتکب به گناه نشن علاوه بر علاقه و تایید بنده تصمیم به ازدواج گرفتن تو این یکسال اصلا با هم به مشکل نخوردیم فوق‌العاده بهم علاقه داریم و احترام ومحبتمون باعث شده که همه بگن آخرش چشم میخورین تنها مشکلی که بنده دارم اینه که ایشون از من میخوان که بشینم کنارشون هفته ای یکبار فیلمای بد ببینم اما من نمیتونم با این موضوع کنار بیام حس بدی به این کار دارم اما ایشون میگن که لجبازی میکنی و به فکر من نیستی دوستان‌ لطفا بگید خودم قانع بشم یا همسرم رو قانع کنم که این کار اشتباهه؟ به همسرم چی بگم؟ ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۰۵🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052669.mp3
1.38M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۰۵🌹 @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام من به یک مشکل بر خوردم می خواستم دوستان کمکم کن وایده بهم بدن.همیشه همسرم هر جا
❤️ سلام خانمی که شوهرشان تقاضای دیدن هفته ای یک بار فیلم دارند دوست عزیز به هیچ عنوان زیر بار نروید من ۲۵ سال است ازدواج کرده ام شوهر من نه سال اول ولی سالهای سوم چهارم درخواست کرد یکی دو بار این کار را کردیم یک دفعه به خودم آمدم که داریم چه می کنیم!!! محکم جلوش ایستادم و خدا را شکر از سرش افتاد وقتتان را با مسافرت ، پیاده روی ، بازی و... بگذرانید اما فیلم نه !! به مرور زمان چیزهای دیگر هم پیش می آید ،برکت از زندگیتان می رود ، کاهل نماز می شوید وهزار بدبختی دیگر شما می خواهید بچه دار شوید پس باید خودتان را برای بچه داری پاک و طاهر کنید نه خدای نکرده رو به ابتذال بروید پس به هیچ عنوان زیر بار نروید ولی نه با بداخلاقی و لجبازی با مهربانی و سیاست ❤️❤️❤️❤️❤️ اون خانمی که همسرشون اصرار داره با هم فیلم بد ببینند شما اولا درباره علایق همسرتون و علایق خودتون بیشتر باید با هم صحبت کنید، مسائلی که شما رو خوشحال یا ناراحت میکنه به هم بگید و بشنوید و گاهی تا حدی پیشنهادهای همدیگه رو امتحان کنید و اگر نپسندید خیلی محترمانه به هم بگید. توجه داشته باشید که شهوت حرامی که توسط فیلمها و سایتهای مستهجن تبلیغ میشه بسیاری از حدود خانوادگی و احترامهای لازم در زندگی رو زیرپا میگذاره و بیشتر حاصل تخیلات نویسنده و کارگردان هست تا واقعیات زندگی و خیلی از کارها شان انسان رو از حیوانات هم پایین تر میاره. البته اینکه همسر شما گفتند بخاطر به گناه نیفتادن ازدواج کرده اند خیلی خوبه. به ایشون بگید به نظرت نگاه کردن من به رابطه دو نفر حقیر که بخاطر یک مشت پول حاضر شده اند تا تعداد زیادی دوربین و آدم در اطرافشان از رابطه ای که باید خصوصی ترین مساله زندگی افراد باشه فیلم بگیرند و صداهاشون رو ضبط کنند دیدن داره؟ آیا بی غیرت ترین حیوانات که خوک هست هم در حضور این هم فیلمبردارو صدابردار و طراح صحنه و تهیه کننده و کارگردان با جفت خودش اینقدر طولانی رابطه برقرار میکنه و از نشون دادن جنسیتش لذت میبره؟ یعنی نگاه کردن به این فیلمها اینقدر لذت داره یا چون ایشون براثر تکرار عادت به دیدن چنین تصاویری پیدا کرده اند میخواهند شما رو هم گرفتار و معتاد کنند؟ ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ، درمورد خانمی که همسرشون میگن فیلم بد نگاه کنیم .. خب شما میتونید ، همیشه ی جایی ازخونتون که همسرتون هم خیلی اونجا بره ، هر روز ی حدیث قشنگ و تاثیر گذار بنویسید و بزارید اونجا ، مثلا به فرض اگه همسرتون تو نماز کوتاهی میکنه ، ی حدیث تاثیر گذار درباره نماز بنویسید ، بعد الان که همسرتون گناه چشم دارن تقریبا ، اول ی چندبار حدیث های مختلف بنویسید درباره موضوعات دیگه ، بعد چند روز درباره گناه چشم بنویسید ، مثل اینکه چشم دریچه قلب هست ، اگه ما هر چیزی رو با چشم هامون مشاهده کنیم ، رو نماز و.... تاثیر گذار هست اونم از نوع منفی ... ولی تاجایییی که میتونید ، با همسرتون همراهی نکنید. ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام من میخواستم بگم که برای اون خانمی که میگن نمیخوام با شوهرم فیلم بد نگاه کنم بهشون بگین تو گوگل بزنن داداش رضا داداش یه سایت داره برن تو سایت و منو رو انتخاب کنن و بعد برن تو قسمت خود ا ر ض ا ی ی و اون قسمت هایی که برای ترگ این گناه هست رو به شوهرشون معرفی کنن تا به لطف الهیی این مشکلشون حل بشه ❤️❤️❤️❤️❤️ در مورد اون خانمیکه همسرش فیلم های بد میبینه اصلا در این مورد حرف همسرتون رو گوش ندید اثرات منفی بد در زندگی میزاره اگه همسرتون از این فیلم ها دست نکشه نسبت بشما دلسرد خواهد شد و ممکنه در بیرون هم دست به نگاه بزند و موجبات اختلاف فراهم بشه.اگه خونه تون ماهواره هست با و یدیو هست خب طبیعی است که همچو فیلم هایی ممکن است ادم ببینبد لذا اول ماهواره رو از خونه کلا کنار بزارید و ویدو رو هم جمعش کنید تا زمینه فراهم نشه .از راههای اینکه انسان به این فیلم ها نگاه نکند ارتباط خوب با خداوند و اهمیت به نماز است .ارتباط با دوستان پاک هست. بعضی وقتا پیش همسرتون زیبا جلوه کنید. ❤️❤️❤️❤️❤️ در جواب اون خانمی هم که گفتن شوهرشون فیلمهای بد نگاه میکنه بهشون بگن همسر عزیزم شما با اینکار حلال خدا رو که مایه آرامش وثبات زندگی هست رو حرام میکنی و کوفت هر دو مون میشه! غیر ممکنه که همسر ایشون در مواقع خصوصی فکرشون پیش خانمشون باشه ! صد در صد تصویرهای حرام دیگه ای تو ذهنشون هست و نطفه ای که با این تصورات بسته میشه چی به سرش میاد خدا عالمه ! اون طفل معصوم چه گناهی کرده که با تصورات گناه آلود شکل میگیره🥺 از بخشش خدا مایوس نباشن انشالله میتونن این کار رو ترک کنن و لذت با هم بودنشون رو چندین برابر کنن
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_نهم یکم که گذشت گفت مصطفی پسرخالت شهرستان دعوتتون کرده عروسی، اومدم بگم دو روز قبل حرکت کنید ک
سریع از جام بلند شدم گفتم خاله از این به بعد این دوتا فقط به حرف من گوش میدن حتی اگه چیزی میخوای انجام بشه باید به من بگی من بهشون بگم تا انجام بدن، اگه این شرایطو میتونی قبول کنی آشتی کنی، اگر نه ما میریم خونه شما هم قهر بمون، راه دومم اینه که منو طلاق بدید بیای بشی رئیس مصطفی.... خالم گفت مصطفی ببین زنت چیا داره میگه! انتظار داشتم مصطفی پشت مادرشو بگیره اما گفت مامان بس کن این رفتارا رو، میگی چیکارش کنم؟ طلاقش بدم؟ اگه طلاقش بدم ستایش چی میشه؟ خب راست میگه توام کوتاه بیا من دیگه زن گرفتم تو باید اینو قبول کنی، اگه منو همینجوری که هستم میخوای آشتی کن وگرنه نه خودتو اذیت کن نه منو، لیلا زندگیمو سیاه کرده بخاطر رفتارای تو بابا من خسته شدم از دست شما دوتا، نزارید برم خودمو سر به نیست کنم باهم کنار بیاید مادرش شروع کرد غر زدن، من دست ستایشو گرفتم گفتم هروقت دوست داشتید با شرایطی که گفتم خونه ما بیاید بعدم حرکت کردم سمت خونه. مصطفی خونه مادرش موند، میدونستم پرش میکنه اما دیگه واسم مهم نبود فقط این برام مهم بود که زن زندگیم خودم باشم وقتی مصطفی اومد باهام قهر بود، یه هفته بعد آشتی کرد اما ناراحت نبودم چون میدونستم دیگه ترسیده نمیزاره مادرش دخالت کنه دو هفته بعد برادراش مادرشو آوردن آشتیمون دادن، منم باز حرفامو جلوی همشون تکرار کردم مادرشم حرفی نزد یعنی نه قبول کرد نه مخالفت کرد از اون موقع به بعد دیگه هربار میخواست دستور بده یجوری بهش حالی میکردم که نباید لحنش دستوری باشه خداروشکر مصطفی هم دیگه حرفای منو گوش میکنه ستایشم الان بزرگ شده ولی از اون موقع دیگه هر کار من بگم انجام میده. داستانمو گفتم تا مادرشوهرا بخونن بفهمن پسرشون وقتی زن میگیره زنش میشه شریک زندگیش، دیگه نباید فکر کنن میتونن همه کاره زندگی پسرشون باشن، شاید عروس چند سال تحمل کنه اما بلاخره خسته میشه جلوی این همه اقتدار مادرشوهرو میگیره، پس احترام خودتونو نگه دارید تا احترامتون حفظ بشه. 🙏🏻🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام من به یک مشکل بر خوردم می خواستم دوستان کمکم کن وایده بهم بدن.همیشه همسرم هر جا
❤️ سلام به اون خانمی که کفته بودند کبد شوهرش چربه خانم شما میتوانید با روزی یـک ليوان آب کرفس و آب هویج به شوهرت بدهی بخوره بعد ش هم از روغن های مایه وجامد استفاده نکنید به جاش ازروغن شکم گاو استفاده کنید چربی بگیروخودت آب کن ودرغذا کم استفاده کنید ازبرنج خارجی استفاده نکنید برنج محلی بگیر پیادروی هم داشته باشد از دارو کیاهی سنامهکی هم خوبه مریم گلی دم کنید بهش بدهید ازفسفتها مثل پیتزا یاسوسیس ازاین چیزها استفاده نکنید ممنون از ادمین ببخشد طولانی شد ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خانمی که گفته بودن همسرشون کبدش چربه صبح ناشتا یک قاشق غذا خوری ترنجبین با یه لیوان آب جوش خیس کنه بعد از سافی رد کنه آشغالش گرفته بشه یه قاشق غذا خوری خاکشیر بهش اضافه کنه بخوره صد در صد جواب میده پرهیز از غذاهای چرب ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خدمت خانوم عزیزی که فرمودن همسزشون کبد چرب داره اول از همه باریکلا به دغدغمندیتون ببینید کبد چرب یه ریشه ی عصبی هم داره سعی کنید که محیط خوبی تو خونه برای همسرتون فراهم کنین بعد اینکه کلا آقایون بچن😅یعنی یه مدت پرهیز کنن یه مدت دیگه ناپرهیز میشن و کمی هم لجبازن شما زیاد در این باب تذکر بهشون ندین بهتره و یه چیزیم که خیییلی مهمه حتما سراغ طب سنتی و اسلامی هم برین دیتوراتش بیشتر غذاییه و پرهیز هم خیلی کمتره چند تا دکتر میشناسم یکی آقای مدیحی که مطبشون تو قمه حتما مراجعه کنین آب یخ وآب بین غذا هم ترک بشه و ناشتا یک سیب کامل میل بشه اصلا آب سرد نخورن بیشتر تز آب جوشیده ی ولرم استفاده کنن اینا مجربه عزیز دلم انشالله خوب میشن. هر وقت تونستین برای منم دعا کنین 🌸التماس دعا🌸 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برای اون خانمی که کبدشوهرش چربه عزیزم منم کبدم چربه!!من ۱قاشق چایخوری سرکه سیب رو با کمی اب مخلوط میکنم و میخورم!شماهم تا ۳ماه ادامه بده،،نتیجشو میبینی😉 ❤️❤️❤️❤️❤️ اون خانمیکه گفت همسرش کبد چرب داره حتماحتماحتما آب و مایعات دیگه وسط غذا رو ترک کند بر خودش حتماممنوع کند خیلی ضرر داره وسط غذا آب خوردن ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام. خانم عزیزی که گفتن کبد شوهرشون چربه عزیزم حجامت زیر قوزک پا در سه مرحله انجام بده ان شالله خوب میشن. البته حتمن حتمن به دکتر طب سنتی یا اسلامی مراجعه کنید چون حجامتشون اصولی هست. ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ممنونم از کانال خوبتون واقعا خسته نباشید در جواب اون خانمی که گفتن شوهرشون کبد چرب دارن باید بگم اتفاقا شوهر منم همین مشکل رو داشتن و نزدیک به سیروز کبدی بودن. پیش دکتر طب سنتی رفتیم.ایشون گفتن اولا عرق خارشتر یا خار مریم و عرق کاسنی و عرق شاطره رو به یک میزان با هم ترکیب کنن و روزی دو الی سه لیوان بخورن. و دوما سرکه انگبین استفاده کنن.خودتون توی خونه میتونین درست کنین.یک لیوان سرکه انگور طبیعی و یک لیوان عرق نعنا رو با هم خیلی ریز بجوشونین بعد از یک ربع خاموش کنین واز داغی که افتاد، سه لیوان عسل به اون اضافه کنین و هم بزنین تا حل بشه. روزی سه لیوان از شربت سرکه انگبین استفاده کنین به این صورت که " یک سوم لیوان سرکه انگبین رو با آب مخلوط کنین و میل کنین. معجزه میکنه شوهر من سر یک ماه گرید یک شد و با مداومت کاملا خوب شد. این دستور رو به هر کس دادم واقعا نتیجه داده و کلی دعا کرده. خدا خیر بده به اون پزشکی که این رو به من یاد داد.برای سلامتی خودتون و همه عزیزانمون و مخصوصا سلامتی امام زمان صلوات
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_آشنایی 😍❤️ اخرای سال ۶۲بود هفده سالم بود که یه همسایه جدید برامون اومد دیوار به دیوار ما. ا
. اون شب جفتمون یه کتک مفصل خوردیم من از بابام اونم از باباش، بعد اون من دیگه ندیدمش چه تو حیاط چه تو راه مدرسه، شدیدا کنترلش میکردن . منم تا امتحانای نهایی رو دادم به زور فرستادنم خونه مامان بزرگم. خیلی این درو اون در زدم که یجوری باهاش ارتباط بگیرم نشد اصلا اون سال نفهمیدم چجوری دیپلم گرفتم چجوری کنکور دادم ، همه حواسم پی اون بود تا اینکه وسطای مرداد یکی از دوستام که بچه محلم بود خبر داد که داره ازدواج میکنه. باورم نمیشد برگشتم خونه گریه و زاری که من این دخترو میخوام، رفتم در خونشون فایده نداشت باز بابام گوشمو گرفت برد خونه مامان بزرگم. از اونجایی که دیوونه شده بودم شب یواشکی برگشتم خونه خودمون میخواستم از رو پشت بوم برم رو پشت بومشون که از ارتفاع سه متری افتادم جفت پاهام شکست. وقتی داشتن از وسط حیاط جمعم میکردن دیدم یه گوشه وایساده گریه میکنه. خلاصه پاهای من دوماه تو گچ بود خونه مامان بزرگم خوابیده بودم خانوادم بهم سر میزدن. تو همین گیر و دارم خبر عروسیش به گوشم رسید، دیگه چی بهم گذشت و چی شد بماند، بعد اون رسوایی باباش به زور شوهرش داده بود به پسر عمش. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام من به یک مشکل بر خوردم می خواستم دوستان کمکم کن وایده بهم بدن.همیشه همسرم هر جا
❤️ سلام درجواب خانمی که گفتن شوهرش بدله شکاکه دست بزن داره وعصبیه میخوام بگم این آقا با این خصوصیات بیشتربیمار تا بدل بنده ی خدا هنوز مشکلاتت شروع نشده، تازه ازاین به بعد شروع میشه ازکجا میدونی بچه هات الگوشون باباشون نشه این زنگ خطر اول بعداز اونم بچه هات بزرگ میشن توروی باباشون حتما می ایستن اگه دخترباشه میزنه ازخونه بیرون ومیگرده دنبال کسیکه حالشو خوب کنه براش فرقیم نداره دختروپسرش اگرم بیشتربخوای توخونه حبسش کنی یا افسرده میشه یا یه بلای سرخودش میاره اگه پسرم باشه اگه شده با باباش گلاویزم بشه ازخونه میزنه بیرون وحرمتی بینشون نمیمونه برای پسرتم فرقی نمیکنه مث دخترت چنگ میندازه به هرچی که بیرون حالشو خوب کنه اگرم جلوشو بیشتربگیری اونم افسرده میشه درکل خودت که زندگیت ببخشید میگم جهنم شده زندگی بچه هاتم فنا میشه عزیزمن نمیخوام بترسونمت ولی هشدار بهت میدم چرا فرارکنی هروقت کتکتون زد چه شما چه مخصوصا بچه هارو زنگ بزن اورژانس اجتماعی شکایت کن، فقط جوری زنگ بزن متوجه نشه اصلنم نترس حداقل امنیت روحی وجسمی بچه هاتو تامین کن ما بچه بدنیا میاریم تا مواظبشون باشیم نه اینکه اذیتشون کنیم اگه نمیتونی پشت وپناه بچه هات باشی اصلا چرا بدنیا آوردی ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام درجواب پرسیدن کسی تجربه ختم ذکر یا سوره واعمال عبادی داره برای ازدواج خوب، که نتیجه گرفته باشه هیچوقت برای خواسته تون مخصوصآ ازدواج نه عجله نه خیلی اصراروپافشاری برای برآوردن شدن حاجت داشته باشیدشایدصلاح خدانباشه ان شاالله به وقتش همه چی جورمیشه همه چیزبسپاریدبه خدا یک بار یک گروه ختم 40روزسوره طه داشتیم40نفرمجرد هرروزبرای ازدواج به نیت یکنفربود چندنفری جواب گرفتن خودم هم ختم چهل شهید برداشتم نتیجه دیدم پسرخوبیه برام دعاکنیدهمین چندروزابیادخواستگاری به ازدواج خوب ختم بشه التماس دعا🙏 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام . خانمی که دخترشون علاقه ای به حجاب ندارن شما نباید دخترتون رو به زور چادری کنید ⭕چون زور کردن هیچی رو از پیش نمیبره بلکه بدتر هم میکنه⭕ من ۱۵ سالمه با اینکه چادری هستم دوستانم همسایگان و غیره نه تنها از حجابم بلکه از خوش پوشیم تعریف میکنن حتی زمانی که میرم مدرسه خانم هایی با وضع ناجور از حجابم تعریف کردن و این برای خودم خیلی تعجب آوره 😳 یا حتی وقتی به خرید میرم آقایان فروشنده وقتی من رو با این حجاب کامل میبینن تعجب میکنن و ابراز خوشحالی میکنن و بهم یه کادو میدن و از حجابم تعریف میکنن😳😳 من واقعا اون لحظه کپ میکنم😅😁 نه تنها خودم بلکه پدر و مادرم هم همین حس و دارن الان یه جعبه از کادوهایی که بهم دادن جمع کردم که توش پر از دستبند و کش مو و گیره و کلی چیزای دیگه هست😁 شما باید از فواید چادر پوشیدن و مستور بودن زیبایی ها، رضایت خدا،سلامت فرد و آثار زیان بار بدحجابی بگین از دید اطرافیان نسبت به این پوشش(هیچ کس از بدحجابی خوشش نمیاد مگر آدمان‌مریض) از آسیب به آیندش و آخرتش از خیلی چیزای دیگه چادر هایی براش بخرین که از نظر خودش شیک و قشنگ باشه ساده باشه یا کار شده از تاثیرات اطرافیان غافل نشید با چه جور خانواده هایی رفت و آمد میکنید و دوستان دخترتون چه نوع عقاید و پوششی دارن محیط مدرسه ی دخترتون چطوریه این ها خیلی تاثیر داره دلایل حجاب داشتن رو برای خودتون فهرست کنین وقتی تونستید برای خودتون به جا بیارید به دخترتون با مثال و داستان های جالب شرح بدید هی نگین حجاب داشتن آسونه چون واقعا سخته تو این موارد پدر و برادر به این امر تشویق کنن و جایزه بدن نکته ی بعدی اینکه صبور باشین این امر خیلی مهمه و ما نمیتونیم ناگهانی و فشرده حجاب رو بهش اعمال کنیم پروسه ای طولانی که با صبر و حوصله دلیل و منطق آوردن اون رو برای دخترتون به جا بیارید ماهواره رو از خونه حذف کنید بهش کمک کنید استعدادش رو پرورش بده نذارید دخترتون با جلوه گری در میان نامحرم ها خودش رو ممتاز نشون بده بهش اون قدر شخصیت بدید که خودش رو غنی از استعداد ها توانایی ها ببینه ناچار نباشه برای هر کسی ابراز وجود و جلوه گری کنه لباسای رنگی و شاد و متفاوت براش بخرین جوری براش لباس بخرین که دخترتون بدونه حجاب چیزی رو از زیباییش کم نکرده بلکه اضافه کرده سلیقتون رو بهش تحمیل نکنید نقاط قوت و ضعفش رو تو حجاب بررسی کنید دخترتون رو با زندگی اولیاء دین آشنا کنید و خیلی ساده و قابل فهم براش توضیح بدید ارتباط دخترتون و اولیاء دینی اون رو پایبند به ارزش ها حفظ میکنه اگه اهمیت اولیاء دین و امامان براش جا بیفته بدون این که شما اصرار کنید خودش به حجاب رجوع میکنه
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#ادامه . اون شب جفتمون یه کتک مفصل خوردیم من از بابام اونم از باباش، بعد اون من دیگه ندیدمش چه ت
یکی دو ماهی سرگردان بودم نمیدونستم چکار کنم تا جواب ذخیره های دانشگاه اومد، شمال قبول شده بودم از خدا خواسته سریع وسایلمو جمع کردم رفتم شمال میخواستم دور بشم از همه چی. کینه بابام رو دلم بود که چرا کمکم نکرد هرچند بعدا به این نتیجه رسیدم که بنده خدا چکار میتونست بکنه برای یه بچه هجده ساله. چهار سال شمال موندن و دوری و بعدم دو سال سربازی درد عشق و یکم کم کرد دیگه بهش فکر نمیکردم مشغول کار و زندگی خودم بودم ولی با یه آهنگ غمگین یا زوج دست تو دست یا حتی یه نامه دلم میگرفت ولی چون شوهر داشت اصلا سعی نمیکردم که باهاش تماس بگیرم. بیست هفت هشت سالم بود خونه بابام زندگی نمیکردم همون شمال مشغول کار بودم دوباره همون دوستم زنگ زد که خبر داری فلانی چند ماهه برگشته خونه باباش دلم ریخت کسی از خانوادم به من نگفته بود خیلی حال مواظب بودن به گوشم نرسه، مادرم برای من دختر شاه پریون و میخواست یه دختر مطلقه براش ننگ و عار بود. از طریق همون دوستم یه شماره ازش پیدا کردم بهش پیام دادم سه چهار ماه فقط من پیام میدادم جوابمو نمیداد، میدونستم خط خودشه چند بار زنگ زده بودم صداشو شنیده بودم ولی تا حرف میزدم قطع میکرد. تو پیام هام باهاش دردودل میکردم از کارهای روزانه ام میگفتم اونم هیچوقت جواب نمیداد ولی مطمئن بودم میخونه تا بلاخره بعد چند ماه جوابمو داد و گفت که به درد هم نمیخوریم و یه احساس بچگانه رو جدی گرفتم و اینها. وانمود کردم پیامشو نخوندم کار خودمو انجام میدادم تا بعد شش ماه‌....
❤️ از صبح که از خواب بیدار شدم دل تو دلم نبود قرار بود خانواده هاشم بیان برای بله برون هاشم یکی از بهترین پسرهای محله مون بود و من از بچگی خیال ازدواج باهاش رو تو سرم می پروروندم خلاصه از صبح انقدر با مامان همه جا رو سابیده بودیم که کل خونه برق می زد من گلی اولین دختر یه خونواده پنج نفره و خواهر و برادرم هرکدوم با فاصله دوسال باهم پا به این دنیا گذاشته بودیم و رابطمون زیاد خوب نبود و مدام تو سر کله هم می زدیم داداشم حسین آخرین بچه خونواده و کمند هم مثل من منتظر بود و لحظه شماری می کرد تا من عروسی کنم تا راه برای خودش باز بشه عصر بود به دستور مامان داشتم حیاط رو آب پاشی می کردم که آقام با کلی خرید ، چند مدل میوه و شیرینی اومد خونه و حسین هم کنارش بود کمند طبق همیشه که خودشیرینی می کرد پرید جلو آقاجون و خسته نباشی گفت و خرید ها رو دست آقاجون گرفت و چون دست هاش پر بود جعبه شیرینی از دستش افتاد زمین مامان محکم زد توی صورتش گفت ای دست وپا چلفتی حسین هم درحالی یکی زد تو سرش خم شد تا جعبه شیرینی رو برداره اما کار از کار گذشته بود و شیرینی ها له شده بود و به درد مهمانی نمی خورد مامان حسین رو فرستاد تا از قنادی آقای اکبری که سر کوچه بود شیرینی بخره البته آقای اکبری شیرینی های خوبی نداشت اما به خاطره ضیق وقت چاره ای نبود، حسین به ده دقیقه نکشید که رفت و سریع برگشت همه کارها که تموم شد نشستیم منتظر مهمون ها. هاشم یه داداش داشت به اسم جمال و دوتا خواهر هم داشت به اسم فریبا و فرحناز، جمال هم شش ماهی بود عروسی کرده بود ولی فریبا که چند سال از جمال کوچکتر بود سالها بود شوهر کرده بود و سه تا بچه داشت و فرحناز که از همه کوچکتر بود مجرد بود و دم بخت. وقتی مهمون ها اومدن دل تو دلم نبود، صدای قلبم را به وضوح میشنیدم مادر هاشم سالها پیش فوت شده بود و پدرش تنها زندگی می کرد هاشم تازه از سربازی اومده بود یعنی دیپلمش رو که گرفته بود بلافاصله رفته بود سربازی و حالا که برگشته بود میخواستن زنش بدن آقاجون با سید ابوتراب بابای هاشم دوست های دیرینه بودن و همیشه سلام و علیک داشتن. وقتی اومدن و نشستن بزرگترها شروع کردن به خوش و بش کردن چشمم به شهناز (زن جمال) افتاد که بق کرده بود گوشه ای نشسته بود و صم بکم با کسی حرف نمیزد همیشه از شهناز بدم می اومد جوری به بقیه نگاه می کرد انگار تافته جدا بافته بود و انقدر متکبر بود که به قول معروف به پشتش هم می گفت دنبالم نیا که بو میدی کلا آدم عقده ای بود و حتی به زور جواب سلام منو می داد و عادت داشت به همه متلک بندازه و همه رو سنگ رو یخ کنه و کلا ساز مخالف میزد.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام به ادمین عزیز و همه دوستان ممنون از کانال خوبتون دوستان شوهر من دوسه سالی هست خلط و ترشحات گلو داره همچنین خس خس سینه به طور مداوم از اسپری هم استفاده میکنه دارو هم میخوره تآثیری نداره دکتر تشخیص اسم و آلرژی داده ایا کسی بوده این بیماری را داشته درمان شده ایا درمان خانگی اثر گذار است اگه تجربه راهکار درمانی بلدید ویا دکتری سراغ دارید که از شر این بیماری خلاص بشه راهنمایی کنید اجرتون با امام زمان ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ببخشید من کلیه پدرم سنگ سازه هر دو کلیه‌ش الان خیلی ساله هر وقت من یادم میاد بابام کلیه‌ش درد میکرد هر هفته ۵ الی ۷ روزش از درد کلیه‌ش میناله انواع و اقسام دارو ها هم امتحان کرده فایده نداشته چند وقت پیش سنو کرد که بفهمیم چند تا سنگ هست و چه نمونه هست برای درمان یه سنگ ۲۷ میل هم توی کلیه‌ش بود البته تقریبا یکسال میشه که انقد بوده الان باید خیلی بیشتر شده باشه این گفتن نمیشه سنگ شکن کرد و باید سوراخ کنی در بیاری هم هزینه عمل بالاست هم اگه عمل کردی تا چند ماه حتی یه فلاکسم نمیشه بلند کرد چه برسه بره سر کار(بابام کارگره) ممنون میشم اگه راهکاری بلدین راهنمایی کنین ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خسته نباشید میخواستم مشکلم رو بهتون بگم خواهش میکنم راهنمایی کنید من یه برادر ۸ ساله دارم اصلا از حق خودش دفاع نمیکنه هر کی هر چی بهش بگه وایمیسه نگاه میکنه چه کوچیک تر از خودش باشه چه بزرگتر اگه بهش زور بگن همه رو انجام میده بدون چون و چرا هر چی بهش میگم برای خودت ارزش قائل باش تو گوشش نمیره بخدا دیوونه شدم از دستش😔😭 یه دایی دارم دقیقا رفتاراش همینجوریه چیکار کنم ممنون که راهنمایی میکنید❤️ ❤️❤️❤️💚❤️❤️ سلام خسته نباشید ممنون میشم سوال منم تو گروه بزارید من موهام موخره داره رفتم حتی موهامو کوتاه کردم ولی بازم موخره داره نمیدونم دیگه چیکار کنم هرکاری میکنم نمیره موخوره هام ممنون میشم بهم کمک کنید تا دیگ موخره نگیرم ❤️❤️❤️💚💚 سلام ادمين جان دوستی گفته بودن آدرس طب سنتی برای جاانداختن رحم تو کرج دارن،بیزحمت شماره و آدرس بدن. لطفا اینبار پيامم رو بزار ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
سرزمین مادری، رویای اجدادی کجاست؟ مردم این شهر می‌پرسند آبادی کجاست؟ ما به گرد خویش می‌گردیم آه ای ساربان! آرمان‌شهری که قولش را به ما دادی کجاست؟ ای رسولِ عقل! ما را بگذران از نیلِ شک! گر تو موسی نیستی موسای این وادی کجاست؟ خنده‌های عیش ما جز خودفراموشی نبود! این هم از مستی که فرمودی! بگو شادی کجاست؟ باد در فکر رهایی روی آرامش ندید! راه بیرون رفتن از زندان آزادی کجاست؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۰۶🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052670.mp3
1.43M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۰۶🌹 @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام به ادمین عزیز و همه دوستان ممنون از کانال خوبتون دوستان شوهر من دوسه سالی هست خ
❤️ در جواب عزیزی که موخوره دارن استفاده نکردن از اتو مو سشوار و رنگ .از حموم اومدی نوک موهاتو روغن نارگیل بزن هر هفته نو ک موهاتو خودت بچین اصلا داخل حمام موهاتو شونه نکن و اومدی بیرون وقتی که یه نم خیلی کم ازش موند موهاتو شونه کن.قرص زینک و سبوس برنج مصرف کن.شامپو موخوره سریتا هم مصرف کن.نفسی از تهران ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام دوست عزیزی که موهاشون مو خوره داره پایین موهات با روغن زیتون چرب کن . ی چیزی که هم مو روصاف میکنه هم لخ هم نرم میگم امتحان کن سس مایونز ساده رو عالیه ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام به همه دوستان اون خواهر عزیزی که شوهرشو ن ترشحات گلو دارن ...همسر منم همینطور بود از داروی امام کاظم ع شبها استفاده کرد و همچنین از دود عنبر نسا استفاده کرد.خوب خوب شد.انشالله که خدا همه بیماران را شفا بده برای حاجت منم صلوات بفرستید ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام لطفا درجواب اون خانمی که شوهرشون آلرژی داره وخلط هم دارن لطفا پودرامام کاظم استفاده کنید پودر کاشم وجامع امام رضا ع توعطاری هست میتونید بخرید ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب خانمی که گفتن شوهرشون خلط گلو داره صبح ناشتا یه قاشق عسل و کمی دارچین در آب گرم حل کنن و بخورن انشاءالله که جواب بگیرن امتحان شده ست ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ و عزیزی که برادرش از خودش دفاع نمی کنه پسر منم یکم این مشکل داره باید بفرستید تو جامعه کلاس کاراته ....این جور ورزش های رزمی که دل جرعت اعتماد به نفسشو ببره بالا ببین تو چی استعداد داره نقاشی رباتیک.....ثبت نامش کنید مهارتش بره بالاازش اینقدر انتقاد نکنید بیشتر از تعریف کنید براش داستان های در مورد شجاعت و فیلم های کارتونی بزار در این مورد تو نت جستجو کن هست .جلوش الکی با تلفن حرف بزن یا با کسی مثلا فیلم بازی کن که بهت زور میگن همش اذیت میشی بعد از خودت دفاع میکنی کسی جرعت نمیکنه دیگ بهت چیزی بگه.اگرمیتونی ببریش مشاوره بازی درمانی که عالیه.فقط مهم ترین کار انتقاد نکردن سرکوفت نزدن تشویق بالا بردن مهارت فرستادن در جمع.تو رفتارای خودتونم باید ببینه که شما چطور از خودتون دفاع میکنید به نظراتش تو انتخاب لباس کارای شخصیش اهمیت بدید نظرات خودتونو تحمیل نکنید وحتی ازش در یه سری از کارها نطر بخوایید که احساس خوب بودن داشته باشه.ازش بخواه محکم توپ پرتاپ کنه یه بادکنک بترکونه یه سازه رو محکم خراب کنه این خشم درونیش رو کم میکنه بهش جرعت میده 😊نفسی از تهران ❤️❤️❤️❤️❤️ در مورد اون دختر خانمیکه میگه برادر ۸ ساله داره که از خودش نمیتونه دفاع کنه شما و خانواده ات حتما با یک مشاور و روان شناس متخصص صحبت کنید . بنظرم اعتماد به نفسش کم است بایستی در خونه پدر و مادرش و دیگران بهش اعتماد به نفس بدند و احترامش کنند مخصوصا جلوی جمع و اصلا تحقیرش نکنند مخصوصا در جمع و این هم بستگی به صبر و حوصله و نیاز به مدت داره ودر خانه هم همه به هم مخصوصا پدر و مادر به هم احترام بزارند البته برادرتون کاراهاش شبیه داییش هست نه بر عکس ولی میشود با رفتار و اخلاق و مشاوره حلش کرد نا با حرف زدن و وامر و نهی کردن
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 سلام ادمین عزیز تو رو خدا مشکل منم بزارید ببینم چه کار باید بکنم گرفتار داستان بدی شدم ،امشب دختر خالم زنگ زد و گفت تو رو خدا به دادم برس گفتم چی شده گفت محمد فقط داد میزنه یاسمن ،میگه قبل از مرگم بزارید یاسمن رو ببینم اصرار داره تو رو ببینه .شوهر دخترخالم که پسردایی منم میشه سه ماهه که تیمارستان بستریه و چند ماهه که شنیدیم افسردگی شدید داره من میخاستم اولش برم عیادتش ولی زنش نزاشت و گفت اینطرفا نیا که هر چی میکشیم از دست توعه😔 این ماجرای لعنتی برمیگرده به زمانی که من ۱۳ سالم بود،اون سال عید همه شهرستان جمع بودیم خونه ی مادربزرگم اون شب من متوجه پچ پچای داییم و زنش شدم ولی به روی خودم نیاوردم ،داییم چند دقیقه بعد یهو یه کاغذ تا شده از جیبش دراورد و گرفت سمت پدرم و با خنده گفت اینم شاهکار جدید دخترتون.....👇👇😔 https://eitaa.com/joinchat/1073086497C706b877c24 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️ #بخش_اول از صبح که از خواب بیدار شدم دل تو دلم نبود قرار بود خانواده هاشم بی
وقتی صحبت ها تموم شد مامان ازم خواست شیرینی رو پخش کنم همه خوش حال بودن و ازم تعریف می کردن به غیر از شهناز، جوری لب و لوچه اشو کج کرده بود که هرکس نمی دونست فکر می کرد یه دست کتک خورده تا راضی بشه تو مراسم شرکت کنه مراسم تموم شد و قرار شد آخر همون ماه بریم سر خونه زندگیمون از روز بعد با اجازه آقا جون هرروز برای خرید با هاشم می رفتیم بیرون و گاهی هم فریبا و مامان باهامون همراه می شدن و دنبالمون می آمدن هرروز به مراسم عروسی نزدیک می شدیم و شور وهیجان من بیشتر می شد چون مادرشوهر نداشتم هاشم اکثرا می اومد خونه ما و گاهی به اصرار فریبا جون می رفتم خونه شون و شاید اون روزها یه بار بیشتر خونه شهناز و جمال دعوت نشدم و اون روز هم تمام وقت جمال ازمون پذیرایی کرد و شهناز یه گوشه نشسته بود و حتی غذا هم از بیرون سفارش دادن گاهی دلم برای جمال می سوخت شهناز همیشه حالت تهاجمی داشت حتی اگه بهش خوب هم می گفتی با بدی جوابتو می داد روزی که خونه شهناز بودیم خیلی بهم سخت گذشت کلا احساس اضافه بودن و مهمون ناخونده رو داشتم ناهارمونو که خوردیم نشسته بودیم که خواهرش که از خودش هم نچسب تر بود اومد تا یه سر بزنه و با شهناز کار داشت که من گفتم وای عزیزم چقدر شبیه هم هستید مثل یه سیب که از وسط نصف شده باشه عین دوقلوهایید هنوز حرفم تمام نشده بود که شهناز با یه حالت تمسخر گفت خوب خواهریم دیگه پس میخوای شبیه نباشیم از اون حرف ها بود و طوری برخورد کرد که منو جلو جمع احمق جلوه بده همون لحظه خواهرشو دیدم که ریز ریز می خندید حالم بد شد واقعا نمی فهمیدم هدفشون چی بود حالم گرفته شد و تا آخر مهمونی یه گوشه بق کردم و دیگه چیزی نگفتم خلاصه هرروز یه جوری منو می چزوند و از حرص دادن من لذت می برد همیشه شنیده بودم جاری چشم ندیدن آدمو داره ولی فکر نمیکردم تا این حد باشه چون دوست داشتم با شهناز دوست باشم ولی از همون روز اول اون شمشیرشو از رو بسته بود سعی می کردم بی خیال باشم و باهاش دهن به دهن نمی شدم دو روز به جشن عروسیمون مونده بود که خریدهای عروسیمون که تموم شد یه روز با فرحناز رفتم ارایشگاه تا موهامو رنگ بزنم و صورتمو بند بندازم تا برای عروسی آماده بشم تو راه فرحناز می گفت هرچقدر اصرار کردم به شهناز نخواست با ما بیاد شونه ای بالا انداختم و گفتم شاید خودش ارایشگر مخصوص داره... شهناز کلا اهل کلاس گذاشتن بود. وقتی رسیدم مستقیم نشستم روی صندلی و نگین خانم‌ کارمو شروع کرد هنوز نیم ساعتی نگذشته بود که دیدیم زنگ زدن و شهناز اومد تو و بدون اینکه نگاهی به من بکنه با فرحناز و نگین خانم مشغول صحبت شد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#ادامه یکی دو ماهی سرگردان بودم نمیدونستم چکار کنم تا جواب ذخیره های دانشگاه اومد، شمال قبول شده ب
تا بعد شش ماه دیگه بهش پیام ندادم ناامید شده بودم که خودش بعد سه روز زنگ زد بعد اون باهم حرف میزدیم ولی عادی، تا راضی شد برم ببینمش. تو همون پارکه باهاش قرار گذاشتم تا منو دید یکم گریه کرد خیلی دلش پر بود هشت سال با پسر عمه اش زندگی کرده بود میگفت هرروز شکنجه ام میکرد میزد هربار باردار میشد بچه اش سقط میشد، خیلی روحیه اش داغون بود باباش نمیزاشت طلاق بگیره تا آخرش شوهرش خودش بخاطر بچه دار نشدن طلاقش داده بود. وقتی به خانوادم گفتم بریم خواستگاری مادرم جوری برخورد کرد که انگار میخواستم خودمو بندازم تو آتیش کلا خانوادم رضایت نداشتن ولی بابای اون خیلی منو تحویل گرفت الان دیگه از خداش بود من دامادش بشم، از این رفتارهای باباش خیلی بدم اومد نسرینم از باباش بی نهایت دلخور بود که بدبختش کرده، یه روز چمدونشو جمع کرد و باهم رفتیم شمال، بدون هیچ دوستی یا خانواده ای عقد کردیم. زندگیمونو شروع کردیم بماند که خانواده اون خم به ابروشون نیاوردن و خانواده من داشتن خودکشی میکردن ولی به هیچ کدومشون محل ندادیم و زندگی خودمونو کردیم. جالبه به یک سال نکشیده پسرمون به دنیا اومد با اینکه دکتر گفته بود احتمال خیلی زیاد دلیل سقط های مکررش نسبت خانوادگی و مشکلات ژنتیکی بوده ولی تمام مدت جفتمون استرس داشتیم که مشکلی پیش بیاد اونم دور از خانواده ها، ولی خداروشکر همه چی خوب پیش رفت، خانواده هامونم بلاخره باهم آشتی کردن و مادر منم عروسشو به رسمیت شناخت هرچند که هنوز خیلی دلش صاف نشده ولی ما به کارهاش اهمیت نمیدیم. متوجه شدیم که مهم خودمون و آرامشمون هست. پنج ساله ازدواج کردیم و منتظر بچه دومیم هنوز نمیدونیم جنسیتش چیه هربار میریم وروجک پشتشو میکنه هرچند جز سلامتیش هیچی برامون مهم نیست. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام امیدوارم حالتون خوب باشه من خیلی وقته ک عضو کانال خوب و مفیدتون شدم اما تا حالا پیام ندادم یه مشکل دارم من حدود۲۰ساله ک ازدواج کردم و۳تا فرزند دارم از اول زندگیم پا به پای شوهرم زحمت کشیدم و پول دراوردم و باهم خونه و ماشین و...رو خریدیم اما شوهرم یجورایی مسولیت پذیر نیست نه اینکه کلا بیخیال باشه نه مثلا از دکتر رفتن و دکتر بردن بدش میاد چه من چه بچه هاش و میگه پول میدم خودتون برید.یا اینکه خیلی ادعا داره کافیه حقوقش یه ماه افزایش پیدا کنه همش سرکوفتشو میزنه خانواده شوهرمم ک از خودش بدترن نه اهل رفت و امدن نه چیزی جوری که بچه ۱۰سالم یبارم خونه مادرشوهرم غذا نخورده. هفت تاخواهر شوهر دارم که هی از زبون من حرف میسازن و سعی شون اینه که ابرونو ببرن.اما من تواین۲۰سال کمتر از گل بهشون نگفتم و همش بهشون کمک میکنم.هرچی خونگی ک درست میکنم حتما به مادرشوهر و خواهر شوهرام میدم اما اونا هیچ کاری نمیکنن در ضمن خانواده شوهرمم از اول زندگیمون اصلا اصلا کمکمون نکردن حتی ۱۰۰۰تومن نه تو خرید خونه که وظیفشون بود نه ماشین همشون رو با زخمت های خودموشوهرم تهیه کردیم و به اینجا رسیدیم دیگه خسته شدم نمیدونم چجوری باهاشون رفتار کنم لطفا راهنماییم کنید🙏🏻 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام.من متاهل داری دو فرزند پسر.کوچکه 5ساله...خودمم متولد 1373میخاسم مشکلمو بگم ...من خواهر برادر ندارم....هر کار برای مادرم میکنم انگار نه انگار همیشه دخترهای دیگران رو میزنه تو سرم...میگه نگاه دختر فلانی کارهای خونه مادرشون انجام میدن....😭😭😭میگم من تا بتونم کمک میکنم..والاه من با دوتا بچه چکار میتونم بکنم...😒😒😒الان چند روز بابام کیسه صفرا عمل کرده...من همش پیششم با دوتا بچه.مادرم همش غر میزنه میگه بچه ها تو بر دار برو خونه من کمک نخاستم😳والله من خودمم ماندم.چکار کنم...بعد شوهرم خیلی بداخلاقه.همش خواهراش پرش میکنن با من بد هست.من چکار کنم.خسته ام ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
💚 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام امیدوارم حالتون خوب باشه من خیلی وقته ک عضو کانال خوب و مفیدتون شدم اما تا حالا
💚 سلام وقتتون بخیر برای اون عزیزی که پدرشون سنگ کلیه دارن و دکترا گفتن باید عمل بشن بنده یه دکتر طب سنتی میشناسم که فوق العادن چندین نفر از عمل نجات دادن شمارشونو میزارم باهاشون تماس بگیرید فقط یکم سرشون شلوغه اگه دیر جواب دادن یا جواب ندادن دوباره تماس بگیرید آقای امیدی ‏‪0937 215 7791‬‏ خدمت شما ، انشاءالله واسطه شفای پدرتون بشن اینم شماره دفتر آیت الله تبریزیان هست که ایشونم یکی از نزدیکانمونو درمان کردن مایل بودن تماس بگیرید 02533803011 💚💚💚💚💚 سلام ,دوستی که پدرشون سنگ کلیه دارن گیاه سُداب وداروی جامع امام رضا رو بخورن ( داروی جامع رواز مراکز طب اسلامی بخرین اگر تهران هستین به ادمین بگین تا من آدرس بدم) دو قاشق غذاخوری سداب با دو لیوان آب بجوشونن تا یک لیوان ازش باقی بمونه و بعد از صافی ردش کنن...و بعد با یه دونه داروی جامع امام رضا شب موقع خواب بخورن..پدر بزرگ من از درد سنگ کلیه به خودش میپیچید این آب سداب و جامع خورد خوب شد...البته بعد از خوردنش هم درد داشت چون سنگ ها دفع میشدن از ترب به جای سداب هم میتونن استفاده کنن...یه کیلو ترب سفید رو ریز کنن و با چهار تا لیوان آب بجوشونن تا یه لیوان باقی بمونه مثل سداب از صافی رد کنن ان شاالله نتیجه بگیرن 💚💚💚💚💚💚💚 سلام. در جواب خانمی که پدرشون سنگ کلیه دارند :هر ۸ساعت ۱ق م تا غ دوسین به همراه آب و عسل ،روزی ۳لیوان مخلوط عرق خار شتر خارخاسک ،آب جوش و ماءالشعیر ومایعات و آب هندوانه کامل یا آب خربزه کامل وترک گوشت تادرمان کامل شود و طناب زدن واز پله جفت پا پریدن ان شاءالله بهبودی حاصل شود . 💚💚💚💚💚💚 سلام دوست عزیزی که پدرشون سنگ کلیه دارن (طب اسلامی )برامشکل پدرتون دارو دارن که بدون درد سنگ رو آب میکنه ودفع میشه تجربه شده هم هست انشاالله براپدرشماهم موثرباشه 💚💚💚💚💚💚 در مورد خانم متولد ۱۳۷۳ دارای دو فرزند پسر اینها هم امتحان الهی برا شماست البته رفتار مادر شما خوب نیست اگه صبور باشه و سعه صدر داشته باشه و همچنین همسرت خیلی اون مسائل که ازش دلخورید پیش نمیاد .در مورد همسرت اگه واقعا ثابت شده که خانوادش پرش میکنند و زمینه اختلاف رو فراهم میکنند اولا شما با مهربانی و محبت به همسرت ثابت کن که دارند کار خطا میکنند تا همسرت متوجه شود اونها حرفاشون بی ربط و خلاف است تا دیگه به حرف اونها گوش نکند وقتی همسرت بفهمد که شما خوب هستی و خانوادش دارند اختلاف انگیزی میکنند دیگه به حرف اونها گوش نخواهد داد بلکه چه بسا از شما دفاع خواهد کرد از طرفی با همسرت کاری کنی که زیاد رفت و امد به جایی که باعث اختلاف و ناسازگاری و تنش میشود نرود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••