یذَره_کتاب
#ملّا_احمد_نراقی (ره)
طبّ_روحانی
🍃فایده: کیفیت سدّ ابوابِ خواطر و رفع وسوسهها
😴
بدانکه سدّ دربهای خواطر(جمع خاطر؛مضامینِ لغو و لعب) و دفع وسوسهها، اگرچه مشکل است ولی مرتبهای است بس عُظمی و موهبتی است بس کُبری. و کلید گنج سعادت است.
🔑
زیرا دل مانند ظرفی است که خالی بودنِ آن از محالات است؛ پس بناچار بعد از آنکه از افکارِ بیفایده تهی گردید، محل ذکر خدا و نزول لشکر ملائکه خواهد شد.
و از دوام یادِ خدا، اُنسِ به او، و از اُنس، مرتبهی شوق به لقای وی و محبّتِ او که اعظمِ مراتب و والاترین موهبتها است حاصل میگردد، و...
...در این هنگام نفْس به مرتبهی اطمینان و ثبات در عقاید و معارف میرسد چنانکه خدای تعالی در سوره رعد آیه ۲۸ فرموده:
"اَلا بِذِکرِالله تَطمَئِنُّ القُلُوبُ"
یعنی: آگاه باش که به سبب یاد خدا دلها به مرتبهی اطمینان میرسند. لیکن...
... و چنین نفْسی، اشرفِ نفوس است. و صاحب آن از جمله مقرّبین و صدّیقین میباشد؛
و در مقابل آن یعنی نفْسِ مطمئنه، نفْسِ منکوسه (واژگون) است. که از صفات خبیثه که مملو به اخلاق رذیله است؛ و به این سبب راههای ملائکه از آنجا مسدود میشود. و درهای شیاطین گشاده و مفتوح میگردد. و لشکر شیطان در آنجا مسکن میسازند.
و از آنها دودی سیاه و تیره برمیخیزد و اطراف و جوانبِ دل را فرو میگیرد. و از آن نور یقین منتفی میشود و چراغ ایمان خاموش میگردد.
و هرگز خیالِ خِیری پیرامون آن نمیگردد. بلکه پیوسته محل وسوسههای شیاطین و محل آمدوشدِ آن لعین است. و اگر گاهی فکری کند که در ظاهر خِیر باشد چون به عُمق آن رسی و حقیقتش را بنگری، بغیر از شرّ محض و تَلبیس شیطان نمیباشد. و امید بازگشت به خیر از چنین دلی نیست.
علامت این دل، آنستکه موعظه و نصیحت در آن تاثیر نمیکند و چون سخن حقّی بشنود، دیدهی بصیرتش از فهم آن کور است و گوشِ هوشش از شنیدن آن کر میباشد. بلکه اکثر صاحبان این دل، پند و نصایح و موعظه را از قبیلِ سخنانِ بیمعنی، باطل و بیاساس میشمارند.
که در آیات متعددی، خدای تعالی اشاره به چنین نفْسی فرمودهاند.
از جمله سوره فرقان آیه ۴۳ خطاب به حضرت رسول صلی الله علیه و آله میفرماید:
کسی که خدای خود را در هوا و هوسِ خود قرار داد_یعنی اطاعت آن را نمود_ آیا تو میتوانی آن را به اصلاح بیاوری و دفع فساد از آن کنی؟
و از آن جمله در سوره بقره آیه هفت میفرماید:
محکم کرده است خدا پرده غفلت را بر دلها و گوشها و چشمهای ایشان؛ پس حق را نمیفهمند و نمیشنوند و نمیبینند.
و در جای دیگر در سوره فرقان آیه ۴۴ میفرماید:
نیستند ایشان، مگر مثل چهارپایان، بلکه گمراهترند!
و همچنین در جای دیگر در سوره بقره آیه شش میفرماید:
نصیحت و تهدیدِ تو به ایشان سودی نمیدهد، و مساوی است، خواه تو ایشان را بترسانی یا نه، ایمان نخواهند آورد.
و میان این دو نفْس، نفْسی است که نه در سعادت مانند اوّلی است و نه در شقاوت به مانند دومی است. بلکه متوسط میان این دو میباشد.
که این، مراتب مختلفه دارد و برای آن عرض عریضی است و اکثرِ نفوسِ عوامِ مسلمین از افرادِ این قِسْماند.
برگرفته از:
#کتاب_معراج_السّعادة
باب چهارم، اخلاق و شرافت...
نوشته: ملّا احمد نراقی
#ایام_فاطمیه
کلبه عشاق
@babarokn
#از_یارِ_آشنا_سخنِ_آشنا_شنید
🍃داستان زیبای اولین دیدار شمس تبریزی با مولانا
📔
#ملاقات_شمس_با_مولانا
...شمسی در دمشق، ندای روح بیچارهی جلالالدّینی را در #قونیه می شنود.
شمس براه میافتد برای آمدن نزد این جلالالدین و نجات روحِ بیچاره و در ماندهی او.
شمس به قونیه میرسد و تصرّفی در وجود جلالالدین میکند که جلالالدین را متحوّل میسازد.
💘
شیخالاسلام جلالالدّین مولوی در مدرسهی پنبهفروشان محضرِ فقاهت داشت و تدریسِ فِقه می کرد.
در آن روز، دَرسش تمام شده بود و در میان عدهای از طُلاب و شاگردانش از مدرسه خارج میشد که شمس تبریزی در جلو مدرسه نزدش آمد و مسئلهای از او پرسید که:
احمد(صلّی الله علیه و اله)مقامش بالاتر است یا اَبایزید؟
⁉️
مولانا بر آشفته میشود که این چه سوالی است و چه مقایسهی نابجایی است که میکنی؟😡
احمد کجا و اَبایزید کجا؟
جناب شمس میگوید: اگر براستی مقام احمد بالاتر است پس چرا می گفت:
《ما عَرَفناکَ حقَّ مَعرِفَتِک》
یعنی آنچنانکه شایسته معرفتِ توست، تو را نشناختیم❤️
در حالی که #بایزید میگفت:《سبحانی!ما اَعظَمَ شأنی!》
یعنی منزّه هستم من! چه والاست شان و مرتبه ی من!
این مطلب را که شمس گفت مولانا متحیّر ماند و انقلابی در او بر پا شد.
حالا چه شده بود که شیخالاسلامِ قونیه و فقیه و متکلّمی که عمرش را در بحث و حلّ و تفصیل، همین اشکالات و جواب بهآنها سپری کرده بود اکنون درمانده شده و دچار شکّ میشود که براستی مقام احمد بالاتر است یا ابایزید؟
🤷♂
مولوی و فقیهی که یک ساعت پیش هیچ شکّی در این مطلب نداشت، اکنون چنین در گِل مانده بود.
🙆♂
آری چنانچه قبلا نیز برایت گفتم اولیاء(مردانِ خدا)، تصرفاتی را که به منظور ایجاد #یقظه در نفْسِ مستعد میکنند، این تصرف را متوجه روحِ آنها میکنند.
چرا که اگر این سوال از عقل مولانا می شد براحتی پاسخ آنرا میگفت.
ولی روح با اینکه از ازَل در عالمِ بالا بوده،چون همنشینِ ماده(جسم) شده دچار فراموشی و غفلت شده است.
این استکه #شمس_تبریزی سوالش را متوجه روح مولوی کرد که بناگاه مولوی وحشت کرد که چه شده؟ اگر من با این شک بمیرم، حَشْرم و قیامتم چگونه میشود؟
😥
سوالِ شمس چنان نیروی عظیمی بر روح ِشیخالسلامِ قونیه(مولوی) وارد کرد که وی را به تَرک درس و بحث و مقام و مَسند کشاند.
او سه روز با شمس در خلوت رفت.
🔹ای خدا بفرست قومی روح مند/
🔹 تا ز صندوق بدنمان وا خرند/
ادامه دارد...انشاءالله👋
برگرفته از:
#کتاب_حکمت_پهلوانی
نویسنده:
#علّامه_مروجی_سبزواری (طال عمره)
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_5922430296803771750.mp3
24.19M
🐧#تفسیر_منطق_الطیر
جلسهی چهلویکم
#علامه_مروجی_سبزواری
@moravej_tohid
🔹 دقیقه ۱
سخن مرغِ ديگر،...
🦅
🔹 دقیقه ۴
خیلیها ادعای عشق را دارند، مخصوصا در مورد اهلبیت(ع)
✨بعضیها از آنعالمِاطلاق یکچیزهايی بهیادشانمیآید
🙄
#اندر_حکایات
🔹 دقیقه ۱۲
حکایتی از مرگ بایزید
#اندر_حکایات
🔹 دقیقه ۲۲
داستانی از سلطان محمود غزنوی
👑
🔹 دقیقه ۲۷
بیتو در کلبهی گدایی خویش
به مقامی رسیدهام که مپرس
🔹 دقیقه ۳۳ 👉
🌾چرا آدم گندم را خورد؟
⁉️
✨ همیشه انسان به دنبال چیز جدید می گردد
✨ آدم همه چیز در بهشت داشت، اما درد نداشت.
این بد نقصی است.
😳😵💫
🔹 دقیقه ۴۴
جوابِ هُدهُد به...
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
4_5931432054334952315.mp3
1.56M
پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله:
✨«أَلدُّنیَا مَزرَعَةُ الآخِرَةِ»
🎤در محضر
#علامه_مروجی_سبزواری (دامت برکاته)
برگرفتهاز جلسات محبت
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
کلبه عشاق
@babarokn
4_5911188387410218135.mp3
8.4M
#فاطمیه
⭕️👈 انتشار_حداکثری
أشهد أن فاطمة بنت رسول الله عصمة الله الكبري و حجة الله علي الحجج
#فاطمیه
#علامه_حسنزاده_آملی
کلبه عشاق
@babarokn
29.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
🌷🍃فاطمه مظهر مقام جبرئیلی روح پیغمبر…
💫
فاطمه رحِم عالم است یعنی چه
⁉️
#علامه_مروجی_سبزواری
یا احمد؛
لولاک لما خلقت الافلاک...
معلوم میشود فاطمه یک فضیلتی دارد که آنها ندارند، اینکه حضرت علی...
کلبه عشاق
@babarokn
🍃 یذَره_کتاب
از حافظ رجب بُرسی
✍و از کرامات حضرت فاطمه، آن بضعةالرّسول صلّیالله علیه و آله، و تقرّبش نزد خداوندِ وَدود اینستکه:
وقتی حضرت امیرالمومنین علیه السّلام ایشان را به مسجد بردند کنار قبر پدر آمد. چهارچوب درِ حجرهی پیغمبر صلّیالله علیه و آله را گرفت و فرمود:
ناقهی صالح نزد خدا از من عزیزتر و با عظمتتر نیست، سپس گوشهی مقنعهی خود را به جانب آسمان بلند نمود و اراده تضرّع به درگاه الهی نموده بود. ناگهان دیوارهای مسجد همه از جا کنده شدند و نزدیک بود عذاب نازل شود که حضرت امیر علیهالسّلام تشریف آورد و فرمودند:
ای یادگار و باقیماندهی شجرهی نبوّت! و ای آفتابِ آسمانِ رسالت و معدن عصمت و حکمت!
بدرستی که پدرِ بزرگوارت رحمت بود از برای عالم و عالمیان. پس تو از برای ایشان باعثِ قهر و عذاب مباش.
قسم میدهم تو را به آن سیّد مهربان و رحیم که دست از تظلّم بردار و با عمل بدِ بدطینتان بساز و مکافات این ستم را به روز جزا واگذار. و مانند پدرت، طریقه صبر و تحمل و شیوهی مرضیّهی حلم و عفو و بخشش را پیشدار.
پس آن معصومهی مظلومه و قرّةالعینِ رحمةُللعالمین، به فرمودهی حضرت امیرالمومنین علیهالسّلام مراجعت نمود. و به محراب عبادت خود برگشت و چشم مرحمت از عقوبت آن رو سیاه امّت پوشید.
مناقب: ۳۳۹/۳؛احتجاج:۸۶/۱
#فاطمیه
اللهم العن أعدائها و أعداء أبیها و بعلها و بنیها بعدد علمک یا علیم!
#ایام_فاطمیه
برگرفته از:
#کتاب_مَشارقُ_اَنوارُالیقین
فی حَقایقِ اَسْرار اَمیرَالمُؤمنین علیهالسّلام
▫️حافظ رَجَب بُرسی
متوفی ۸۱۳ هجری قمری
👀 کلبه عشاق
@babarokn
کلبه عُشاق
#یذَره_کتاب کلاحمدآقا #زندگینامه کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی #قسمت_دوم ...اما میدانیم که
#یذَره_کتاب
کلاحمدآقا
#زندگینامه
کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی
#قسمت_سوم
🍃سیّد یحیی سجادی
نخستیناستاد و رهبرِ کلاحمدآقا بنابر آنچه خود از آن یاد میکردند، روحانی شریف و جلیل القدری به نام سیّد یحیی سجادی بود.
بزرگی که از او کمتر یادی به میان آمده، اما کلید بسیاری از امورات کشورِ دل، در دستان وی بوده است.
کلاحمدآقا شروع حرکتِ خویش را بواسطه عنایت و نفَس ولایتی ایشان دانسته و در این خصوص میفرمودند:
پانزده ساله بودم که شبی عمویم دستم را گرفت و به مسجد سیّد عزیزالله برد. ماه رمضان بود و روحانی بسیار خوشمنظری بنام سیّدیحیی در آنجا منبر میرفت.
در همان شب اول که پای منبرِ او نشستم کار تمام شد و مُهر جنون را بر پیشانی من کوبیدند. هر کلامی که از دهان سیّدیحیی بیرون میآمد، وجود مرا به آتش میکشید. آن لحظهای که سخن میگفت مرا در پای منبرش میسوزاند.
آقا سیّدیحیی سوختن را به من آموخت و در اصل، او بود که مرا راه انداخت.
🌬❤️🔥
بارالها این چه نفَسی بوده است و نشان از کدام آتشکده داشته که با ناپخته جوانی، این چنین معاملهای کرده است؟
🔹روز اول که به استاد سپردند مرا/
🔹همگان را خِرَد آموخت، مرا مجنون کرد/
کلاحمدآقا از سیّدیحیی همیشه با جملاتی عمیق و تاثیرگذار یاد میکردند. و منطق عمیق او را سرلوحهی حرکت معنوی خویش قرار میدادند. اما متاسفانه و به دلیلی که تنها خود میدانستند مصلحت نمیدیدند تا از کلام و عبارات ایشان برای اطرافیان چیزی بگویند. و اگر هم نکتهای را باز کرده باشند روزیِ این حقیر نشده است، تا آنها را در این اوراق منعکس کنم.
اما گاهی حکایاتی نقل میکردند که بیان آن خالی از حکمت و لطف نیست.
#اندر_حکایات
پول=خدا
💵
کلاحمدآقا، پیرامون سخنانی که درباره سیّدیحیی داشتند خاطرهای را از ایشان بیان مینمودند که ظرافتی به یاد ماندنی در خود نهفته داشت. ایشان میفرمودند: روزی سیّدیحیی بر روی منبر فریاد زد:
ایهاالناس، قوم یهود بعد از موسی علیهالسّلام گفتند که عُزَیْر پسر خدا است.
مسیحیان نیز بعد از حضرت عیسی علیهالسّلام گفتند که مسیح پسر خداست.
اما این امت رسولالله صلی الله علیه و آله و مسلمانان، بعد از ۱۴۰۰ سال آنقدر پیشرفت کردهاند که میگویند پول، خودِ خداست.
💰
ادامه دارد...انشاءالله👋
برگرفته از:
#کتاب_رِندِ_عالمسوز
کربلایی احمد
میرزا حسینعلی تهرانی
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_5769281924921035327.mp3
16.81M
💦 #شرح_حدیث_معراج
جلسه چهل و هشتم
🔹دقیقه ۳
اگر کسی اعتقاد به معاد داشت،اما نه ترس از عذاب داشت و نه امید و شوق نسبت به بهشت، این ايمان نیست. این یک اعتقاد معمولی است
🙆♀
🔹دقیقه ۱۰
امام باقر(ع) فرمود:
رسول خدا در یکی از سفرهایشان یک قافلهای را دیدند، آنها به حضرت سلام کردند. حضرت فرمودند: شما کیستید؟ گفتند: ما...
🔹دقیقه ۲۴
_نگارِ من که به مکتب نرفت و خط ننوشت/
_به غمزه مسئله آموزِ صد مُدرس شد/
✨ما از رسول خدا(ص) روایت های طبّی داریم. درحالیکه حضرت طبّ نخوانده بود.
از ائمه روایتهای نجومی و ریاضی داریم، اينها را از کجا خواندند؟
🤷♂
🔹دقیقه ۲۵
...مقامات توحیدی وقتی بر قلب انسان وارد می شوند، با خودشان این علوم ظاهری را هم می آورند
🔹دقیقه ۲۶
در طول تاریخ خیلی از عرفا بودند که اينها بی سواد بودند.
✨ در قرن هفتم و هشتم عرفان علمی و تئوریزه شد.
🎓
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
#فاطمیه
کلبه عشاق
@babarokn
🍃بوی بهشت
💦
...اینکه حضرت رسول اکرم زیر گلوی حضرت فاطمه زهرا را می بوسید و میگفت که هر وقت که مشتاق بوی بهشت میشوم فاطمه را میبوسم، ما چه درکی از این داریم ! بوی بهشت واقعاً چیست ! چه دیده در زهرا !
صبح که میشد میرفت در خانه اش را میزد و دست فاطمه را میبوسید، چرا یک انسانی در آن مرتبه بالا در مقابل یک کسی که نازلتر از خودش است اینطور خضوع میکند!...
باید خود انسان برسد به این مقامات، در چنین انسانهایی این نور را ببیند، همان بوی بهشت را از آنها استشمام کند، فرض کنید که ما حضرت زهرا را ببینیم، امام زمان را ببینیم، از آنها چه استشمام میکنیم؟ در آنها چه میبینیم؟ با یک انسان عادی برای ما فرق میکنند...
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
برگرفته از جلسه ۱۱
تفسیر_مثنوی
#علامه_مروجی_سبزواری
کلبه عشاق
@babarokn
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
هوالحکیم
#زندگینامه
🍃آشنایی بیشتر با زندگی ِ #علامه_مروجی_سبزواری
☺️
قسمت سوم
استاد، خودشان، در مورد ورودشان به عرصهی عرفان سرگذشتی را تعریف میکردند بدین ترتیب:
«در درجهی نخست این شوقِ به عرفان و ورود به این عرصه در خاندان پدری من توارثی است و ذوق شعری و ادبی و گرایشات عرفانی در میان آباء و اجداد من شدید بوده است.
و نوشتهجات و اشعار فراوانی از آنها به جا مانده که تقریباً همهی آنها را جمع آوری نموده و در مجموعهای گرد آوردهام که بعنوان میراثی در خاندان خودمان باقی بماند.
لذا خود من نیز از سنین ۷ و ۸ سالگی میل شدیدی به مطالعه و شعر پیدا کردم که تا زمانی که دیپلم گرفتم در کتابخانههای سبزوار، دواوین شعرای بزرگ ایران و آثار مهم عرفانی و رمانهای معروف نویسندگان اروپا و آثار ادبی مهم دنیا را خواندم.
از سنین ۱۴ و ۱۵ سالگی بود که این کشش عرفانی در من به طور قوی ظهور کرد. در مهمانیهای خانوادگی وقتی اعضای خانواده دور هم جمع میشدند با آنکه همسن و سالان من جدا از بزرگسالان دور هم مینشستند و به صحبتها یا بازیهای رایج بین همسالان خود میپرداختند، من به اتاقی که کتابخانهی عمو یا عمهی من در آنجا بود میرفتم و با کتابها مشغول میشدم.
مثنوی را باز میکردم و تا جاییکه حضرت شیخ محمّد بلخی، اصلِ داستان را نقل نموده بود میخواندم و میفهمیدم. ولی از آنجا که وارد میشد که نتایج عرفانی و قرآنی و تبیینِ باطنی از بُطون قرآن را بیان فرماید، نمیفهمیدم.که از این مطلب به شدّت آزرده میشدم و آرزو میکردم که روزی خداوند قدرت فهم این حقایق را به من بدهد.
یا غزلیّات حافظ را میخواندم و میدانستم که حضرت شیخ شمسالدّین شیرازی، منظورش از چشم و اَبرو و خط و خال، چیزهای دیگری است ولی نمیفهمیدم و از این جهت نیز آزرده خاطر بودم. بسیار شائق و آرزومند بودم که بر فلسفهی الهی و حکمت متعالیّه و مبانی عرفان و تصوّف مسلط شوم و مسائل عرفانی و مسائلی که مربوط به بُطون قرآن و معرفةاللّه و معرفت اسماءالله و حقایق ملکوتی مربوط به عالم آفرینش میشد بطور عمیق و استدلالی و شهودی دریابم و بر آنها احاطه یابم.
۱۷ یا ۱۸ سال بیش نداشتم که دچار بحرانها و سرگشتگیهای روحی شدیدی شده بودم و خلائی عظیم را در خود میدیدم و بیشتر اوقات در تنهایی و خلوت میگذراندم:
دی خواجه را از نیم شب بیماریی پیدا شدهست
تا صبح بر دیوار ما بیخویشتن سر میزدهست
چرخ و زمین گریان شده وز نالهاش نالان شده
دمهای او سوزان شده گویی که در آتشکدهست
بیماریی دارد عجب نی درد سر نی رنج تب
چاره ندارد در زمین کز آسمانش آمدهست
چون دید جالینوس را نبضش گرفت و گفت او
دستم بهل دل را ببین رنجم برون قاعدهست
صفراش نی سوداش نی قولنج و استسقاش نی
زین واقعه در شهر ما هر گوشهای صد عربدهست
نی خواب او را نی خورش از عشق دارد پرورش
کاین عشق اکنون خواجه را هم دایه و هم والدهست
گفتم خدایا رحمتی کارام گیرد ساعتی
نی خون کس را ریختهست نی مال کس را بستدهست
آمد جواب از آسمان کو را رها کن در همان
کاندر بلای عاشقان دارو و درمان بیهدست
این خواجه را چاره مجو بندش منه پندش مگو
کان جا که افتادست او نی مفسقه نی معبدهست
تو عشق را چون دیدهای از عاشقان نشنیدهای
خاموش کن افسون مخوان نی جادوی نی شعبدهست
ای شمس تبریزی بیا ای معدن نور و ضیا
کاین روح باکار و کیا بیتابش تو جامدست
میدانستم که این خلاء وحشتناکی که در روح من ایجاد شده نه با پول و ثروت پُر میشود، نه با مقامی از مقامهای دنیوی، نه با علمی از علوم رایج در حوزهها و یا دانشگاهها، و فقط روحی بینهایت لازم است که همچون شتری عظیم الجثّه وارد خانهی کوچک و محقر این مرغ خانگی شود:
مرغِ خانه، اُشتری را بیخرد
رسمِ مهمانان به خانه میبرد
چون به خانهی مرغ، اُشتر پا نهاد
خانه ویران گشت و سقفش اوفتاد
و این غزل حضرت مولانا را بسیار دوست داشتم که:
در درون من درآ ای آن که از من، منتری
تا قمر را وانمایم کز قمر روشنتری
اندر آ در باغ تا ناموس گلشن بشکند
ز آنک از صد باغ و گلشن خوشتر و گلشنتری
تا که سرو از شرم قدت قد خود پنهان کند
تا زبان اندرکشد سوسن که تو سوسنتری
وقت لطف ای شمع جان مانند مومی نرم و رام
وقت ناز از آهن پولاد تو آهنتری
چون فلک سرکش مباش ای نازنین کز ناز او
نرم گردی چون زمین گر از فلک توسنتری
زان برون انداخت جوشن حمزه وقت کارزار
کز هزاران حصن و جوشن روح را جوشنتری
زان سبب هر خلوتی سوراخ روزن را ببست
کز برای روشنی تو خانه را روشنتری
به راستی در کجا میتوانستم به چنین روحی دست پیدا کنم، و این روح متعلق به کدام جسم بود، و این جسم در کدام خانه زندگی میکرد، و این خانه درکدام شهر بود؟»
◀️ادامه دارد ...انشاءالله 👋
#فاطمیه
👀 کلبه عشاق 🔍
@babarokn
🌿🌿🌿🌿🌿
#بانو_امین
اصفهان، تخت فولاد
👩🍼
یک صندلی و میز چوبی پُر از برگهها و کتابهای تفسیر، یک طرف، و سجادهی باز و کتاب دعا و تسبیحِ بانو، طرف دیگرِ اتاق به چشم میخورد.
🪑📚
خانهی شلوغ و بچهها و رفت و آمدها نباید بانو را از کارهای اصلیشان باز میکرد.
کتاب تفسیر و برنامهی عبادت بانو سر جای خودش بود. هر چیز به اندازه و به جای خودش.
🍃بانوی ایرانی
💐
گفتند: بانو مثل آمنه بیگم است، خواهر علامه مجلسی.
گفت: درست است که مسیرشان یکی است اما آمنه، پدری علّامه داشت. برادری علّامهتر و همسری مثل آیتالله ملّاصالح مازندرانی.
درس و بحث از کودکی توی خانهی آمنه بود. خانوادهی بانو تاجر بودند و متدیّن؛ اما عالم نه.
🎓
بانو راهش را خودش انتخاب کرده بود. و بهمین خاطر ملامت میشد. و خون دل میخورد؛
اما پای همه چیزش میایستاد. شاید بهمین خاطر او را امّالفضایل خواندهاند.
#فاطمیه
⭕️ برای دسترسی به داستانهای قبلی و خاطراتِ بانو امین، لطفاً رویهشتک👈#بانو_امین 👉 بزنید.
سپس با استفاده از فِلشهای پایینِ صفحه، به داستانهای قبلی دسترسی پیدا کنید.⭕️
برگرفته از:
#کتاب_بانو_امین
کلبه عشاق
@babarokn
4_6003513820448818667.mp3
13.99M
💦#تفسیر_مثنوی
جلسه دوازدهم
📗
#علامه_مروجی_سبزواری
@ moravej_tohid
🔻عناوین
🔖
🔹 دقیقه ۱: نی نامه
🔹 دقیقه ۱۰: نامحرم بودن انسان با حقایق ملکوتی
🤦♂
🔹 دقیقه ۱۸:
✨ما پیغمبر کور داشتهایم اما پیغمبر کر نداشتهایم
🦻
🔹دقیقه ۱۹:شباهت نینامه با سوره حمد
🔹 دقیقه ۵۱: سینۀ سوخته، مخاطب مثنوی
❤️🔥
⭕️ برای دسترسی به جلسات قبلی شرح تفسیر مثنوی معنوی، لطفاً روی هشتک👈#تفسیر_مثنوی بزنید.
سپس با استفاده از فِلشهای پایینِ صفحه، به جلساتِ قبلی دسترسی پیدا کنید.⭕️
#فاطمیه
کلبه عشاق
@babarokn
4_5987721345960511393.mp3
2.69M
✨حقیقت شفاعت فاطمی
#علامه_مروجی_سبزواری
رسول اکرم (ص):إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ ، لِأَنَّ اَللَّهَ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ اَلنَّارِ
@moravej_tohid
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
کلبه عشاق
@babarokn
🍃 یذَره_کتاب
از حافظ رجب بُرسی
...و از محمدبن سنان روایت شده که گفت: در خدمت ابی جعفر ثانی یعنی امام محمّدتقی جواد علیه السّلام بودم و سخن از اختلاف شیعه به میان آمد فرمود:
بدرستی که خداوند تعالی همواره ازلی بوده و واحد و در وحدانیتِ خود متفرّد است.
سپس خلق نمود نور محمّد و علیّ و فاطمه علیهم السّلام را.
و هزار هزار دَهر به آن خلقت الهیه بودند (_که دَهر، زمان طویل را گویند_) سپس اشیاء را خلق فرمود و به تمام اشیاء، انوار طیّبه را اظهار نمود (و ایشان را شاهد خلقت آن اشیاء قرار داد) و اطاعت از آنها را بر تمام اشیاء لازم و واجب نمود. و آنچه از فیوضات خواست در آنها قرار داد و تمام امورات اشیا را به ایشان تفویض نمود. و این، منّت و عطایی است از جانب خداوند بر آن بزرگواران.
پس ایشان هرچه بخواهند حلال مینمایند و آنچه بخواهند حرام مینمایند و کاری را انجام نمیدهند مگر آنچه را که خدا خواسته.
و این دینیاست که هرکس از آن مقدم شود بیرون رفته و غرق خواهد شد. و کسی که مؤخّر شود و عقب بماند، نابود گشته و پایمال خواهد شد. بعد فرمود:
یا محمد! "خذها فانها من مخزون العلم و مکنونه."
ای محمد! بگیر این را که این سخن، از علم محرمانه و پنهانی است.
بحار: ۲۵/۲۵ حدیث ۴۴
کافی: ۴۴۱/۱ باب مولدالنبی(ص) حدیث ۵
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
برگرفته از:
#کتاب_مَشارقُ_اَنوارُالیقین
فی حَقایقِ اَسْرار اَمیرَالمُؤمنین علیهالسّلام
▫️حافظ رَجَب بُرسی
متوفی ۸۱۳ هجری قمری
👀 کلبه عشاق
@babarokn
4_6026037028381000787.mp3
23.45M
🐧#تفسیر_منطق_الطیر
جلسه چهل و دوم
#علامه_مروجی_سبزواری
@ moravej_tohid
#ایران_همدل
🔹 دقیقه ۱
محاسبه
🧮
🔹 دقیقه ۳
مخصوصا... قلبِ سلیم، قلبی است که در آن نه کینه باشد، نه حسرت باشد.
✨ هر برگی که از درخت می افتد،روی حساب می افتد...
✨قلبی که حسرت دارد،این قلب ساخط است.
🔹 دقیقه ۶
✨ کینه،حسد و نفرت از مردم، اينها همه علامت مریضی قلب است.
🔹 دقیقه ۲۰
حضرت علی(ع): هر کس دو روزش مساوی باشد،پس او زیانکار است.
🔹 دقیقه ۲۸
باطن روزه، خیلی سنگین است.
✨ یکسان بودن عبادت خودش ضرر است.
✨دین وشریعت را در کنار زندگیتان قرار ندهید،اينها باید اصل باشند،فرعش زندگی ماست.
🔹 دقیقه ۳۴
سالک در اول کار(که وارد این راه می شود) خواب زیاد می بیند،چون قوهی خيال تحریک می شود.
😴
🔹 دقیقه ۳۷
جواب هدهد به مرغ مغرور
🦅
✨ مگر میشود انسان بدون سفر چیزی به دست آورد،سالک هم تا به سفر نرود،که به جایی نمیرسد، منتهی سفر درونی...
🔹 دقیقه ۳۹
ظلمت های متراکم درون
🤎
🔹 دقیقه ۴۳
در سلوک سرتان را پایین بیاندازید و به بغل دستی تان کار نداشته باشید.
راه سلوک راه انفرادی است.
✨ مسئلهی راز داری
کلبه عشاق
@babarokn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#ایران_همدل
💦همه حقایق در کوثر جمع است!
حضرت استاد آیتالله علی فروغی سلمهالله
فروغ توحید
#ایران_همدل
کلبه عشاق
@babarokn
#بانو_امین
اصفهان، تختفولاد
گفتند: آقایی نور اهلبیت را در مجالسِ روضه میبیند و میشناسد.
از بانو پاسخ شنیدند: "ایشان اوایل سلوکشان است."
اوایل سلوک ممکن است کسی نورِ اهلبیت را توی روضهها ببیند و یا حتی نور عزرائیل برایش معلوم شود، اگر در نزدیکیشان کسی فوت کرده باشد؛
اما هرچه جلوتر بروند و خالصتر قدم بردارند سالک به شهود نزدیکتر میشود و این یعنی ذات خداوند را میبیند.
و بانو به سی سالگی نرسیده اینگونه بود.
🌷🙏
#ایران_همدل
...کنجکاویش نمیگذاشت بغداد بماند. پرسان و سردرگم خودش را رساند. هرجور بود باید به ایران میآمد تا بانوی ایرانی را ببیند. باید از نزدیک بانو را میدید تا مطمئن شود.
توی اتاقِ مهمانِ بانو که نشست قدری آرام گرفت. هنوز هم نمیتوانست باور کند که زنی کتابی با آن عظمت نوشته باشد. استدلالهای فلسفی بانو پای هر حدیث کتاب، میخکوبش کرده بود. به قول هم ولایتیهایش، کمتر عربی چنین با بلاغت عربی خوانده و نوشته بود.
درِ اتاق که باز شد بانو را که دید بیاختیار ذهنش میان اوراق کتابهای تاریخی گشت. ساعتی بعد پاسخ سوالهایش را پیدا کرده بود. دفترش را باز کرد و گزارشش را تکمیل کرد.
چند روز بعد روزنامههای عراقی مقالهاش را چنین چاپ کرده بودند:
دیدن این بانو، یاد زنهای فاضل صدر اسلام را برایم زنده کرد. یاد "شیبهالحمد" یا "عمروالعلی" را.
زنهای مومن انگار گنجاند زیر خاکی و دست نیافتنی. هنوز هم کسی نمیشناسدشان!
⭕️لطفاً روی هشتک
#بانو_امین 👉 بزنید.
و با استفاده از فِلشهای پایینِ صفحه، به داستانهای قبلی دسترسی پیدا کنید.⭕️
برگرفته از:
#کتاب_بانو_امین
کلبه عشاق
@babarokn