#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*توی قرآن قصه مادرانه زیاد داریم، یکی از قصه های مادرانه ای که اوج قصه هاست، قصه ی هاجر و اسماعیلِ،این مادر و فرزند چه کردن که خدا تو مناسک حج به احترام مادری که برا پیدا کردن آب آواره و در به درشد، از این کوه به اون کوه تو بیابون سختی کشید ،خدا به احترام این مادر یکی از مناسک حج روگذاشته سعیِ صفا و مروه ، تو این سعی صفا و مروه یه مسیر ی هست مَردا باید هَروله کنند اما زنها نباید هروله کنند، چرا زنها نباید هروله کنند ؟! شاید خدا میخواد بگه یه مادری هروله کرد بسه، یه مادری دلاروخونکرد بسه، دیگه مادری هروله نکنه، عرش خدا طاقت نداره ببینه...
نتیجه چی شد؟ ختم به خیر شد آنقدر این بچه پاش رو زد زمین، از زیر پاش چشمه ی زمزم جوشید، هاجر و اسماعیل عاقبت به خیر شدن قصه به سرانجام رسید، اما اسماعیلِ کربلا، علیِ اصغر، هی پاهاش رو زد به سینه مادرش، هی دست و پا زد، آب که نجوشید، شیر که نداشت مادرش چی کار کردن ؟! یه کاری کردن با تیر سه شعبه...
چند سال بعد اسماعیل بزرگ شد، جوان شد، رشید شد، بردن اسماعیل رو برا قربانگاه، تو قربانگاه قصه عوض شد، گوسفندی آمد، وقتی اسماعیل رو آوردن خانه ی هاجر، رفت به استقبال، نوشتن تا نگاش به اسماعیل افتاد دید زیر گلوش سرخه، جای چاقو زیر گلوش مونده، صدا زد: وقتی میرفتی زیر گلوت سالم بود چیکار کردن باهات؟! خبردار شد میخواستن گلوی بچه اش رو ببرند، نوشتن چند روز بیشتر طاقت نیاورد، هی میومد زیر گلوی بچه اش رو نگاه میکرد...
اما وای از دلِ رباب، نشست بالا سر بچه اش، دید یه طرف حسین، یه طرف زینبِ ،یه طرف هم گلوی پاره است، نمیتونه گریه کنه، سینه بزنه، ضجه بزنه، فقط نگاه کرد، هی تو گلوش جمع کرد بغضش رو، بغض تو سینه اش تلمبار شد. میدونی کی خودش رو نشون داد ؟ کی گریه کرد؟ چند روز بعدِ عاشورا .. تا اون لحظه رباب تو سایه ی زینب بود نمیخواست خودش رو نشون بده، نمیخواست بیاد وسط میدان، اما همه این غصه و داغ هارو جمع کرد، کجا ظهور کرد؟ اون ساعتی که دید سر حسینش تو تشت طلاست، چوب خیزران بالا میره، دوید، بلند شدخودش رو انداخت رو سر بریده ....ای حسین ....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_هفتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
01 - Seyed Mehdi Mirdamad - Shabe 07 Moharram 1400.mp3
4.58M
|⇦•سر ظهر است و انتهای نبرد...
#روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حضرت موسی به خدا عرضه داشت: خدایا! پاداش کسى که نمازها را اول وقت بخواند چیست؟
خداوند فرمود: در دنیا هرچه بخواهد به او می دهم و در آخرت بهشتم را بر او مباح کنم
امالی شیخ صدوق صفحه ۲۰۹
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
↜کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم
👌سبک هایِ گلچین شدهی شعرایِ محترم برای ماه محرم و صفر هم اکنون در :
#متن+صوت ↶
https://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
@babollharam
⚠️ پیشنهادِ ویژه☝️☝️
|⇦•ناگهان قلب حرم وا شد...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها می شود از دست کمان
خسته از ماندن و آماده ی رفتن شده بود
بعد یک عُمر رها از قفس تن شده بود
مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود
مست می آمد و رخساره برافروخته بود
آمد، آمد به تماشا بکشد میدان را
*اول شهید از بنی هاشم این آقاست .."السَّلامُ عَلَیکَ أوَّلَال شّهیدمِن نَسلِ إبراهیم"همه اصحاب رفتن قرار گذاشته بودن باهم تا ما هستیم ازبنی هاشم کسی به میدان نره، اول شهید ازبنی هاشم آقا علی اکبرِ...
امام صادق علیه السلام فرمود : خوشبختی برا یه پدر اینه خدا بهش پسر بده بزرگ بشه خوش قد و بالا بشه، جمالش رو ببینه، و سخترین مصیبت برا یه پدر اینه داغ اون جوان به دلش بمونه...
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: اوج سعادت و خوشبختی برا اون پدری است که بچه اش از لحاظ ظاهر و چهره به او شبیه باشه...
حالا من سؤالم اینه حالا اگه اینجوان چهره اش شبیه پیغمبر باشه؟
فرمود هر وقت مشتاق پیغمبر میشدیم علی اکبر رو نگاه میکردیم .. فرمود هر وقت دلمون برا امیرالمؤمنین تنگ میشد علی اکبر رو نگاه می کردیم .. هر وقت دلمون برا مادرمون زهرا تنگ میشد راه رفتنش مثل راه رفتن فاطمه بود ..*
آمد به تماشا بکِشد دیدن را
معنی جمله ی در پوست نگنجیدن را
بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد
رفت از میسره، از میمنه بیرون آمد
آن طرف محو تماشای علی
حضرت ماه گفت:"لاحول ولاقوة الابالله"
*همه عالم مات و مبهوت عباسند، اما عباس میرفت و میومد نگاه به قدو بالای علی اکبر
میکرد، هی زیر لب میگفت "لاحول ولاقوة الابالله"چشت نزنن عمو ،چشمت بزنن پدرت پیر میشه *
رفتی از خویش ، که از خویش به وحدت برسی
پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی
*مرحوم علامه قزوینی یه جمله ای داره، میگه: دو نفر بودن تو کربلا به تنهایی میتونستن ورق کربلارو عوض کنند، به تنهایی میتونستن مقابل سی هزار نفر بجنگند، و دوام بیارن، اما ابی عبدالله نذاشت، انگار مقدر خدا برا این بود، یکیش علی اکبر بود که زره پیغمبر رو تنش کرد، تو روایت داریم آنقدر این آقازاده شبیه جدش بود، اندام بدنشم اندازه پیغمبر بود ، براهمین برگشت گفت: بابا سنگینی زره من رو اذیتم میکنه "ثِقْلُ الْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي"دومین کسی که ابی عبدالله دستش رو بست اجازه نداد بجنگه اباالفضل بود بهش گفت فقط برو آب بیار داداش ...*
ناگهان گرد و غبار حرم آرام نشست
دیدمت خرم وخندان قدح باده به دست
#شاعر سید حمید برقعی
*وقتی میخواست وداع کنه هیچ وداعی بعد از ابی عبدالله به این شلوغی و به این عظمت نشد، کار به جایی رسید ابی عبدالله اومد دستش رو گرفت ازبین زن و بچه کشیدش بیرون فرمود: رها کنید علی اکبرم رو... بچه ها همه التماسش میکردن داداش نرو ... زن و بچه دورش میگفتن: به ما رحمکن ... اینجا نوشتن ابی عبدالله بهش گفت: بیا برو پسرم... یه نگاهی بهش کرد، این نگاه رو توی تاریخ نوشتن، نگاه ازسر شوق که داره میره میدان، یه نگاهی کرد برو پسرم ... در ظاهر ابی عبدالله بهش اجازه داد برو اما در باطن فقط داره نگاش میکنه، هی دور میشد ابی عبدالله بیشتر نگاش میکرد، چه خبره تو دلِ ابی عبدالله؟! تو نبرد اول نزدیک صد و بیست نفر رو درنبرد تن به تن به هلاکت رسوند...
یهو وسط گرما، گرم این نبرد و شلوغی میدون یه نگاهکرد به خودش دید همه دارن شمشیر میزنن، اما انگار شمشیرا به علی اصابت نمیکنه، چی شده؟ یه نگاه کرد عقب دیدباباش روی بلندی داره نگاه میکنه، فهمیدبابا هنوز دلش گیرِ علی اکبرِ، فهمید نگاهِ ابی عبدالله هنوز برداشته نشده... مقاتل نوشتن تشنگی رو بهانه کرد، میدونست آبی نیست توخیمه ها .."الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی" وقتی برگشت انگار دنیارو دادن به حسین .. یه کاری کرد ابی عبدالله.."هاتِ لِسانَكَ"ابی عبدالله زبان تو دهان علی گذاشت... نوشتن تا زبان تودهان علی گذاشت هر دو گریه کردن، میخواست بگه بابا من ازتو تشنه ترم ...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•پاشو عصای، دست بابا...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*باردوم رفت میدان گفت: بابا! دیگه بذار برم ، ابی عبدالله یه جور دیگه نگاش کرد، مقتل میگه : "فنَظَرَ إِلَیْهِ نَظَرَ آیِسٍ مِنْهُ"دیگه نا امید شد، علی رفت میدان ... نوشتن: نزدیک هشتاد نفر رو توی نبرد دوم به درک واصل کرد... دیگه خسته شد، تشنگی فشار آورد، ابی عبدالله هنوز داره نگاه میکنه علی وسط میدانِ، یه مرتبه نانجیبی با شمشیر فرق سر علی رو زد ... همین رو بدون برا روضه علی اکبر همه ی دشمن به حسین خندیدن همه هلهله کردن ..تا فرق سرش زخمی شد خودش رو انداخت روگردن اسب، وقتی سوار زخمی میشه خودش رو میندازه روگردن اسب، اسب متوجه میشه سوار زخمیِ برمیگرده عقب...
نوشتن: خون سرش روی چشمای اسب روگرفت، تو اون گرد وخاکاسب دیگه جایی رو ندید، به جای اینکه بیاد عقب، رفت وسط لشکر دشمن، ابی عبدالله داره از دور میبینه، نگاه کرد دید وسط میدون شلوغ شد، همه دور یه نفر حلقه زدن، شمشیرا بالامیره ..
وسط این شلوغیا یه مرتبه شنید یه صدایی میگه بابا .."ابتا .."حسین...
ابی عبدالله اومد، سوار اسبشِ، اومد رسید میدان بالا سر علی .. مقتل میگه: میخواد بگه از اسب پایین اومد باید بگه : “فَنَزَلَ مِنَ الفَرَس”اما هیچجا ننوشتن ... نوشتن تا رسید کنار بدن “فَسَقَطَ مِنَ الفَرَس”از اسب افتاد زمین .. .دوسه قدم اومد پاشه دید زانوهاش رمق نداره، لشکر نگاه کردن دیدن حسین رو زانوهاش داره راه میره ..حسین ..*
پاشو عصای، دست بابا
پاشو علیِ ارباً اربا
تنت چه دَرهمه واویلا
پاشو یه فکری کن برا من
رسیده عمه بین دشمن
ببین به گریه هام میخندن
خدا میدونه دارم میمیرم
بعد تو دیگه از تموم دنیا سیرم
برای بابات نمونده چاره
تن جدا جدا تو رو عبا میذاره
*رسید بالا سر علی با تحیر نگاه کرد" فقطّعوه بسیوفهم ارباً ارباً"....ابی عبدالله کنار هر شهیدی رفت باهاش دوسه جمله حرف زد اما کنار علی اکبر نوشتن هی گفت: بابا با من حرف بزن ...*
نرو آخه هنوز جَوونی
درسته غرق خاک و خونی
ولی بگو پیشم می مونی
*تارسید کنار علی اکبر نگاه کرد دید یه نیزه به پهلوش زدن ..*
چه وضعی داره زخم پهلوت
چقدر کبوده دست و بازوت
شکسته فرق سر تا ابروت
دوباره زخمِ پهلو و سینه
کنارتم ولی دلم رفته مدینه
*اینجا یه زخم پهلو دید هرکاری کرد نتونست علی رو جمع کنه، بغل کنه ،این بدن رو کنارهم قرارداد خودش رو انداخت رو این بدن ... یه بار دیگ هم این کارو کرد، کجا؟ مدینه وقتی باباش گفت یتیمای فاطمه بیان ... مدینه همخودش رو انداخت روی بدن مادر ....حسین ..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
01 - Seyed Mehdi Mirdamad - Shabe 08 Moharram 1400.mp3
6.45M
|⇦•ناگهان قلب حرم وا شد...
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تو اوجِ گریه کردنات،
موقع دعای آخرِ مجلس روضه،
یادِ کی میافتی؟!!
خدا براتون حفظش کنه هرکی هست..
«برا هم دعا کنیم»
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
هدایت شده از فروشگاه فرهنگی باب الحرم
«کتیبه عرض ۴۵ طرح محرم»
.
🔹عرض ۴۵ سانت
.
🔷 قیمت رول ۵۰ متری ⬅️ متری ۱۳ ت 💥
.
🔷قیمت رول زیر ۵۰ متر ⬅️ متری ۱۴ ت 💥
.
امکان ثبت سفارش ⬅️ «بالای ۱۰ متر»
.
💌 خرید بیش از ۵۰۰ هزارتومان ارسال رایگان
.
ثبت سفارش از طریق دایرکت
.
یا شماره واتساپ : ۰۹۰۵۲۲۲۶۶۹۷
.
●━━━━━━━━━━━●
#محرم / #کتیبه_ساتن
#کتیبه_مخمل #محصولات_محرم
#محصولات_فرهنگی / #پرچم_محرم
#فروشگاه_باب_الحرم
.
«فروشگاه فرهنگی باب الحرم را
در پیام رسان های زیر دنبال نمایید»
✓ واتسآپ ↶
https://chat.whatsapp.com/I6e0Gyreicv5WLj93lX2BX
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_shop
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam_shop
کانال متن روضه
«کتیبه عرض ۴۵ طرح محرم» . 🔹عرض ۴۵ سانت . 🔷 قیمت رول ۵۰ متری ⬅️ متری ۱۳ ت 💥 . 🔷قیمت رول زیر ۵۰ متر
سلام و ارادت
خدمت شما مومنین گرامی؛
احتراما با توجه به استقبال شما عزیزان
در ایام غدیر، محصولات و ملزومات مجالس
روضه در ماه محرم و صفر در کانال فروشگاه آماده
عرضه می باشد.
ان شاالله با حمایت، خرید و معرفی مجموعه مثل همیشه ما را در این مهم یاری نمایید.
ــــــــــــــــــ
پی نوشت:
۱_ بخشی از سود حاصل صرف فعالیت های فرهنگی و خیریه کانال متن روضه میشود.
۲_ قیمت ها با حذف واسطه و حاشیه سود بسیار پایین ارائه میگردد.
●━━━━━━━━━━━●
«فروشگاه فرهنگی باب الحرم را
در پیام رسان های زیر دنبال نمایید»
✓ واتسآپ ↶
https://chat.whatsapp.com/I6e0Gyreicv5WLj93lX2BX
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_shop
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam_shop
|⇦• گريه كردم مُطَهّرم كردند...
#قسمت_اول #روضه حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گريه كردم مُطَهّرم كردند
پاكْ مانند ساغرم كردند
اسم تو آمد و دلم پَر زد
به گمانم كبوترم كردند
با نگاهي ز چشم های شما
خاكْ بودم ولي زرم كردند
پدر و مادرم همان اول
نذرِ اولاد حيدرم كردند
*امشب ،شب اون آقایی است که روز اول مادرش اون رو فدای حسینکرد، وقتی به دنیا اومد، قنداقه اش روگرفت دور سر ابی عبدالله گردوند..
همون روز اول دید باباش علی داره دستاش رو میبوسه و گریه میکنه تا فهمید این دستا قراره جدا بشه اصلا گله نکرد، میگن بلند شد قنداقه رو بغل کرد هی دور سر ابی عبدالله چرخوند...
وقتی کاروان برگشت مدینه، ام البنین چهارتا شهید داده، اما گفت : "کُلُّهُم وَمَن تَحتَ الخَضراء بفداءُالحُسین"*
تا كه گفتم مُحبِّ عباسم
دلِ آلوده را حرم كردند
شخص بي آبرو چنان من را
پيشِ مردم چه محترم كردند
"يَابْنَ امُّ البنين "دعايم كن
باز در علقمه صدايم كن
دست بر سينه رو به كرب و بلا
"السلام عليك "يا سقا
قمر خانواده ی خورشيد
صدقه دارد اين قد و بالا
پسر چهارمِ امير حُنين
دست بر سينه ی بني الزهرا
چشم و ابروي تو سپاه حسين
كاشف الكرب سيد الشهدا
ارمني ها مُريد نام تواند
شاهدم سفره هاي تاسوعا
نامِ تو هم رديف يا" فَتّاح"
چشمهايت "مُفَرِّجُ الغَمّها"
تو كه هستي ، حسين هم آخر
شد پناهنده بر تو عاشورا
*شاعر داشت شعر مینوشت عرب زبان بود، رسید به این یه بیت دست خودش نبود قلم چرخید روکاغذ" يَوْمٌ اسْتَجارِ بِهِ الْهُدي"روز عاشورا روزی بود که ابی عبدالله به عباس پناه آورد، یهو قلم رو انداخت چی داری مینویسی؟ حسین به عباس پناه آورد؟حرفت رو پس بگیر حسین امامِ ،گریه کرد رفت زیارت و برگشت، همون شب تو عالم رؤیا ابی عبدالله اومد، گفت: قلمت رو بردار شعرت رو درست کن، گفت: آقاخودم فهمیدم اشتباه کردم، ببخش شما منو،گفت آره اشتباه کردی چی نوشتی؟ گفت: آقا نوشتم روز عاشورا شما به عباس پناه آوردی، گفت: آره اشتباه نوشتی، درستش اینه، چی بنویسم آقا شما بگید، درستش اینه روز عاشورا هم من به عباس پناه آوردم، هم زن وبچه ام، همه به عباس پناه آوردن ..*
سايبانِ مُخَدّراتِ حرم
پشتْ گرميِّ زينب كُبري
"إعطِني يا كريم ، أنا سائل"
"مستجيرٌ بِكَ ابوفاضل"
*ابی عبدالله جوری که برا عباس گریه کرد برا هیچکس گریه نکرد، بلند زیاد گریه کرده ،کنار علی اکبر بلند گریه کرد، کنار قاسمبلند گریه کرد ،اما نوشتن کنار عباس"وصَرَخَ الحُسین"از یکی از مراجع پرسیدم "وصَرَخَ الحُسین" گفت گریه ای که با داد زدن باشه میشه "صرخه" کنار عباس حسین داد میزد میگفت داداش ...*
دست گيرِ همه خدايِ ادب
دست پروردهٔ امير عرب
نسلْ در نسلْ خاك پايِ توايم
به تو داديم دلْ نَسَبْ به نسبْ
مي كند زنده ياد حيدر را
چين پيشاني ات به وقت غضب
اسدالله كربلا ، عباس
بِنِشين با وقار بر مركب
*همچینکه نشست رو اسب، ابی عبدالله اومد جلو یه نگاه به قد و بالاش کرد، امامِ، اماماهل تملق نیست، امام اهل تعارف نیست "مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ"یعنی حرفش وحیِ ،حقیقتِ ،تا نگاش به عباس افتاد صدازد: حسین فدات بشه "بنَفْسي اَنْتَ"کاش میشدمن براتو بمیرم ... *
قد كشيدي همينكه روي اسب
لشكر كوفيان كشيد عقب
مي شود روضه را تجسم كرد
با كمي فكر، رويِ اين مطلب
تا تو بودي سفر به خير گذشت
اي نگهبان محمل زينب
تا تو بودي رقيه معجر داشت
روي دوش تو خواب بود هر شب
تا تو بودي كسي اجازه نداشت
بزند چوب خيزران بر لب...
واي از لحظه اي كه غوغا شد
رفتی ودرخیام غوغا شد
سايه ات بين نخلها گم شد
پسر فاطمه چه تنها شد...
#شاعر قاسمنعمتی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦• تا رسيدي كنار نهر فرات...
#قسمت_پایانی #روضه حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*دو تا بردار با هم زدن به دل لشگر، ابی عبدالله یه طرف، عباس یه طرف، قرار شد عباس از نخلستان بره که تو نخلها خودش رو گم کنه که به آب برسه، بتونه از لای نخلها برگرده... قرارشد ابی عبدالله حواس دشمن رو پرت کنه، اولین باره این دوتا داداش از هم جداشدن، اولین باره حسین دلشوره گرفته ....*
تا رسيدي كنار نهر فرات
علقمه در مقابلت پا شد
تا قيامت خجل ز لبهايت
خنكي هاي آب دريا شد
*هی علقمه التماس کرد، گفت عباس از من یه ذره آب بخور، چند قطره لبات رو تر کن ،گفت التماسم نکن من لب به آب تو نمیزنم، دست بُرد زیر آب، آب رو آورد بالا، دیدین آدم آب زلال رو میاره بالا عکس خودش رو تو آب میبینه؟ یه شاعر آذری میگه: وقتی آب رو آورد بالا به جای اینکه تصویر خودش رو ببینه لبای علی اصغر رو دید، دید بچه داره بال بال میزنه گفت قسم به فاطمه لب به آب تو نمیزنم آب رو برداشت ...*
جانب خيمه راه افتادي
تيرها در كمان مهيّا شد
قدُّ و بالات كار دستت داد
چند صد تير در تنت جا شد
بي هوا دستِ راستت افتاد
دست چپ هم شكارِ اعدا شد
حرمله در شكارِ چشم آمد
هدفش چشم هاي سقا شد
نوكِ تير از سرِ تو بيرون زد
*تیر خاصیتش اینه سوراخ میکنه اما تیر سه شعبه فرق داره پاره میکنه، بهم میریزه ... *
نوكِ تير از سرِ تو بيرون زد
تا پرش بين ديده ات جا شد
خواستي تير را برون بكِشي
گردنت خم به سوي پاها شد
از سرِ تو كلاه خود افتاد
يك نفر با عمود پيدا شد
*یه نفر اومد جلو، عباس تویی!؟ این عباس که میگن تویی!؟ اینی که لشکر رو معطل کرده تویی!؟ این که همه ازش
میترسن تویی!؟ توکه دست نداری ،منکه دارم، دو دستی با عمودآهن..*
آنچنان ضربه زد به فرقِ سرت
تا سر چينِ ابرويت وا شد
واي بي دست بر زمين خوردي
سجده گاه تو خاكِ صحرا شد
بعدِ سي سال يا اَخا گفتي
عاقبت مادر تو زهرا شد
دورتر از تنت حسين افتاد
همه ديدند قامتش تا شد
گفت عباس خيز و كاري كن
رويِ لشکر به خواهرم وا شد
دَمِ خيمه، یکی دوساعت بعد
سرِ يك گوشواره دعوا شد
#شاعر قاسم نعمتی
*گفت نزن الان میرم به عموممیگم ... حسین ..
ابی عبدالله کنار هر بدنی اومد، نزدیک سیزده، چهارده تا شهید رو خودش اومد بالاسرشون، هر شهیدی که می اومد مینشست، حرفاش رو میزدبا خیال راحت، اون شهید رو بغل میکرد میذاشت با خیال راحت جون بده، اجازه نمیداد سرش رو جدا کنند، کنار هر شهیدی اومد بدون اضطراب نشست میدونی چرا ؟چون خیالش راحت بود عباس کنار زینب هست، اما کنار عباس که رسید اضطراب داشت هی بلند میشد عقب رو نگاه میکرد... هی بلند میشد خیمه رو نگاه میکرد ...
دید عباس داره گریه میکنه، چرا داری گریه میکنی؟! عباس! من بی برادرم شدم.. گفت: دارم برا شما گریه میکنم...چرا من؟ گفت: داداش! الان شما سرم رو بغل کردی، خیالم راحته تا زنده ام کسی سرم روجدا نمیکنه، اما شمارو تو گودال قتلگاه زنده، زنده سرت رو می بُرند ...حسین ..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
01 - Seyed Mehdi Mirdamad - Shabe 09 Moharram 1400.mp3
6.02M
|⇦• گريه كردم مُطَهّرم كردند...
#روضه حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
«قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ»؛
ارزش هر کسی به چيزي است که بلد است هنری است که دارد کار خيری است که انجام میدهد و خيری است که به جامعه میرساند..
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•امشب سپاه حق ...
#روضه وتوسل به امامحسین علیه السلام اجرا شده شب دهم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امشب سپاه حق و باطل صف کشیدند
یک عده حق، یک عده باطل برگزیدند
*بالاخره رسید شب عاشورا "گفتم که فراق را نبینم دیدم، آمد به سرم از آنچه میترسیدم" آخرین شبی است که این خواهر و برادر کنار هستند...*
در انتظار صبح فردا می خروشند
یک عده جان، یک عده ایمان می فروشند
یک دسته راه نار را در پیش دارند
یک عده عشق یار را با خویش دارند
*امشب به خودمون یه نهیب بزنیم، ما جزو کدومدسته ایم؟ تکلیفمون معلومه یا نه؟ ما جزوسپاه امام زمانموم هستیم یا نه؟ امشب شب تصمیمِ ،شب تغییره ،حر امشب شد حر، امشب تصمیمگرفت از وسط دوزخ و آتش اومد تو بغل بهشت... *
امشب حسینیون نمی گنجند در پوست
فردا بود معراجشان از دوست تا دوست
امشب بلا جویان عاشق، در نمازند
فردا به نوک نیزه سرها، سر فرازند
*این امشب و فردا جگر زینب روخون کرده، امشب فقط زینب میگه: مکن ای صبح طلوع ...*
امشب دهد آل علی را پاس، عباس
فردا ندای اهل خیمه وای، عباس
امشب عدو دارد هراس از خشمِ عباس
فردا به میدان خون رود از چشمِ عباس
امشب شود وقف ولایت هستِ عباس
فردا جدا گردد ز پیکر دستِ عباس
امشب به جای آب، سقا اشک دارد
فردا نه دست و نه عَلَم نه مشک دارد
امشب شب است و نغمۀ قرآنِ اکبر
فردا عطش آتش زند بر جانِ اکبر
امشب علی اصغر درآغوش رباب است
* لالایی بخونم ... فکر کن مادرش توخیمه است شیر نداره اما هی داره بچه رو تکون میده...*
لالالا مادرِتو بدونِ شیره
این لبه یا مثل کویره
گریه نکن صدات میگیره
لا لا لا لا...
لا لا لا قناریِ بی آب ودونه
لالایی گلِ پونه
خدا خودش روزی رسونه
*امشب رباب برا علی اصغر تو بغلش لالایی میگفت، امشب رباب بچه تو بغلش آرومش می کرد، فردا مثل این ساعت بچه اش کجاست؟ فردا این ساعت نشسته جلوخیمه ها هی دنبال بچه اش میگرده...*
امشب علی اصغر درآغوشِ رباب است
فردا در آغوش پدر در پیچ و تاب است
امشب چو گُل زینب گریبان را دریده
تا شنید داداشش داره اشعاری میخونه به استقبال مرگمیره " یَا دَهْرُ أُفُّ لَكَ مِن خَلیلی"نوشتن اینجا زینب گریه کرد .. تا شنید شب، شب آخره عمره برادره، نوشتن سیلی میزد تو صورت خودش از حال رفت، بیهوش شد ..*
امشب چو گُل زینب گریبان را دریده
فردا چه خواهدکرد با حلق دریده
امشب حسین است و شب و چشم تَرِ او
فردا روان برخاک، خونِ حنجر او
امشب سرشک از چشم پیغمبر روان است
فردا سر فرزند زهرا بر سنان است
ای کاش خورشید از افق بیرون نیاید
تا جانب گودال شمر دون نیاید
ای کاش عُمر اینجهان پایان بگیرد
تا خیمه های فاطمه آتش نگیرد
ای اسب ها حُرمت بر این مولا گذارید
فردا مبادا روی قرآن پا گذارید
ای سنگ دشمن، نشکنی آیینه اش را
*چیزی نمونده چند ساعت دیگه نا نجیب سنگی برداشت پیشانی حسین رو هدف گرفت، سَرِ حسین رو شکست، خون از چهره راه افتاد پیراهنش رو بالا زد ...*
ای سنگ دشمن، نشکنی آیینه اش را
ای نیزه! نشکافی به مقتل سینه اش را
*وقتی پیراهنش رو بالا زد، نانجیب دید سینه حسین پیدا شد... نانجیب سینه روهدف گرفت سه شعبه رو زد...
سه شعبه سینه رو سوراخ کرد، هرکاری کرد از جلو تیر بیرون نیومد، کمرش روخم کرد ... حسین تیر رو که از کمردرآورد، مرحوم شیخ مفید میگه: دیگه نتونست رو اسب بمونه، ذوالجناح یه اسب معمولی نبود، با ابی عبدالله زندگی کرده بود، فهمید حسین زخمی شده، فهمید ابی عبدالله تیر خورده، آروم دستاش رو گذاشت جلو،آرومخمشد... دید حسین داره زیر لب میگه" بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"یه مرتبه دید حسین با صورت از بالا افتاد... این اسب با بقیه اسبا فرق داشت... اسب باهوشه، اسب تعلیم دیده است، اسب معرفت داشت، جدای همه اینا حسین رو میشناخت تا دید امام افتاد، لشگر داره هجوم میاره، چیکار کنه؟ تنها چیزی که به ذهنش رسیدرفت سمت خیمه ها، گفت برم زن و بچه هاش رو بیارم، شاید به خاطر زن و بچه هاش بهش رحمکنند، رفت به طرف خیمه ها زن وبچه ریختن بیرون، دنبال ذوالجناح بچه ها اومدن بالای بلندی، دیدن دورِ بابا حلقه زدن... یکی با شمشیر میزنه، یکی باسنگ...حسین .. *
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
01 - Seyed Mehdi Mirdamad - Shabe 10 Moharram 1400.mp3
4.83M
|⇦•امشب سپاه حق ...
#روضه وتوسل به امامحسین علیه السلام اجرا شده شب دهم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بزرگی میگفت:
یا حرف عالمانه بزن،
یا حرف عالمان رو گوش بده
یا ساکت شو..
#دو_خط_منبر
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
#پیشنهاد_ویژه
#پی_دی_اف
#pdf
|⇦•کتاب قَتیلُ العَبَرات
✓ متن روضه های دهۀ اول ماه محرم
✓ برای اجرای مادحین اهلبیت (ع)
✓ شامل:متونِ روضۀ اجرا شده مداحانِ مشهور کشور
👇👇👇👇
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
قَتیلُ العَبَرات.pdf
3.41M
#پی_دی_اف
#pdf
|⇦•کتاب قَتیلُ العَبَرات
✓ متن روضه های دهۀ اول ماه محرم
✓ برای اجرای مادحین اهلبیت(ع)
✓ شامل:متونِ روضۀ اجرا شده مداحان مشهور کشور
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•امشب شبِ حساسی است...
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امشب شبِ حساسی است، غیرتی ها! نوکرا! امشب یه جور دیگه باید ناله بزنید، آخه امشب ناموسِ خدا داره میرسه کربلا، امشب رفتی خونه، همچین که خواستی استراحت کنی، رو کن سمت کربلا، بگو: حسین جان! من اومدم راحت میخوابم، اما از امروز خودت و زن و بچه هات آواره ی صحراها شدن...
ابی عبدالله دید اسبش حرکت نمیکنه، گفت: کجاست اینجا، چرا هر چی نهیب میزنم اسب نمیره؟ اومد ساربان جلو، آقا! اینجا غاضریه است، خوب دیگه؟ نینوا هم بهش میگن، طَف هم بهش میگن، یه خورده فکر کرد، آقاجان! قدیمی ها به اینجا کربلا هم میگفتن... تا گفت کربلا، یهو ابی عبدالله یه جور که بقیه نفهمن، گفت:" أعوذُبِالله مِنَ الکَربِ وَالبَلاء" اما زینب تویِ صورت داداشش که نگاه میکنه همه چیز دستش میاد، میفهمه چه خبره، داداش! چرا بهم ریختی؟ اینجا چه خبره؟ چرا حرکت نمی کنیم؟ زینبم! قرارِ اینجا بمونیم... داداش! من حسّ خوبی به اینجا ندارم، اینجا به دلم نیست، خواهرم! تحمل کن عزیزِ دلم...
عباس! خیمه هارو برپا کن، به روی چشم، خیمه ها رو زدن، عباس جانم! داداش بیا، خیمه هارو زدی؟ اول زن و بچه ها رو جا و مکان بده، پاهاشون درد گرفته، چند وقت تویِ مسیرن، اول اومدن کنارِ ناقه ی رباب، رباب بچه رو آروم داد دستِ حسین، آقا! بچه خوابِ، بچه رو ابی عبدالله تویِ بغل گرفت، عباس اومد کنار ناقه ی بچه ها، رقیه جان! بیا رویِ دوشِ عمو، آروم پایینش گذاشت، پیشونیش رو بوس کرد، ای قربونت برم، عمو برات بمیره... تا رسیدن به ناقه ی زینب، عباس همه ی جوانهای بنی هاشم رو به خط کرد، زینب میخواد پیاده بشه، علی اکبر رکاب گرفت، قاسم دستِ عمه رو گرفت، عبدالله بچه ها رو صدا زد کوچه باز کردن، ناقه رو آوُرد دَمِ خیمه، کسی قد و بالای زینب رو نبینه، ناموسِ خداست، با احترام کامل بی بی رو پیاده کردن، بی بی که روی زمین نشست، تازه دلشوره اش شروع شد...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_ورود_به_کربلا
#سید_رضا_نریمانی
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
14000519-narimani-roze.mp3
1.86M
|⇦•امشب شبِ حساسی است...
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خدایا مرا مشغول کارهایی کن
که فردای قیامت از من میپرسی!
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•از سر صبح دلم داره می لرزه...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
از سر صبح دلم داره می لرزه
چه اضطرابی داره خواهرِتو
کم بشه مویی از سرت می میرم
تو رو به من سپرده مادرِتو
این همه لشکر اومده به اینجا
خواهرتم ، دلم هزار جا میره
سر نماز فقط میگم خدایا
حسینمو کسی ازم نگیره
خاک بلاخیزی داره زمینت
از صدای طبلا دلم شکسته
خیمه زدی الهی من بمیرم
رو پلک تو گرد و غبار نشسته
از شبِ اولِ بی مادریمون
یادمه که بهت رسیده بودم
دلم یه جوری شد آخه تا حالا
مویِ تو رو خاکی ندیده بودم
* خاکی که چیزی نیست بی بی جان!، خاکستری هم می بینی...*
دیر نشده بیا بریم مدینه
دل ندارم غریبیتو ببینم
من که از اون خواهرا نیستم داداش
بیام سَرِ مزارتو بشینم
خدا نیاره روزی که ببینی
موی حسین تو مشت نیزه داره
دلت بخواد که موهاشو بشوری
به شرطی که پنجه ی شمر، بذاره
#شاعر ناصر دودانگه
بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست
کسی که با تو می آید سفر دیگر پریشان نیست
کنار تو کسی دلواپس خارِ مغیلان نیست
بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست
برادر جان تو ثارالله و ثارالله دیگر من
حسین قبل خنجر تو ، حسین بعد خنجر من
تجلی می کنم در تو ، تجلی می کنی در من
شهادت یا اسارت هر دو آغاز است ، پایان نیست
بنه پا بر زمین این خاک ها مشتاق و لبریزند
تمام دختران یک یک مژه بر پات می ریزند
نباید هم به مهمان داریت این قوم برخیزند
چرا که خلق می دانند صاحب خانه مهمان نیست
محال است از میان خیمه آه سرد برخیزد
ز کوه صبرِ من حتی نشانِ درد برخیزد
اگر زن شیرزن باشد به جنگِ مرد برخیزد
بجنگم با سنان ؟ هرگز!! سنان که جزو مردان نیست
به طفلان تو گریه بر پدر کردن نمی آید
به زینب معجر پاره به سر کردن نمی آید
برادر جان! به ما اصلاً سفر کردن نمی آید
کسی در خیمه های ما به جز شش ماهه خندان نیست
صدا زد : آی مردم این شهید ما مسلمان است
بزرگ خاندانم را نمی بینید عریان است؟!
جواب قاری قرآنِ زینب بوسه باران است
جوابِ قاری قرآن زینب سنگباران نیست
#شاعر علی اکبر لطیفیان
زینب رو صدا زدی، مادر رو صدا زدم
رو کردم سمت نجف، حیدر رو صدا زدم
رو کردم مدینه و گفتم وا محمدا
کوبیدم به سینه و گفتم وا محمدا
وا محمدا! حسینو بی رَدا ببین به کربلا
وا محمدا! تنش رو زیر پا ببین به کربلا
وا علیا! دخترِ حیدر رو سپردی به کیا
وا حسنا! دارن میان به سمت خیمۀ زنا
سیلی به هوا زدن، جدم رو صدا زدم
مارو بد صدا زدن، جدم رو صدا زدم
خیمه شعله ور شد و گفتم وامحمدا
لشکر حمله ور شد و گفتم وامحمدا
وامحمدا! حرم رو بی پناه ببین به کربلا
وامحمدا! میسوزه خیمه ها ببین به کربلا
وای حرم، بَدِ که غارت بکنن از خانِ کَرَم
وای حرم، شکسته زیرِ لگداشون کمرم
وای حرم،میگفتی از عطش میسوزه جگرم
وای حرم! آخ چه بلایی بود آوُردن به سرم
* گفتم که با چه احترامی فردا بی بی رو تویِ کربلا پیاده میکنن، اما عصر یازدهم که شد، بی بی همه رو سوارِ بر ناقه ها کرد، یه لحظه دورش رو نگاه کرد، کسی نمونده، یه نگاه کرد سمتِ گودال، صدا زد: داداش! ...*
سپردمت به غبار و به ريگهاي بيابان
سپردمت به وحوش، به آهوان پريشان
سپرديم به كه رفتي!؟به دلقكان به كنيزان؟!
به شمر و خولي و اَخنس به حرمله به سنان؟
*داداش! ببین میخوان بیان دستایِ من رو ببندن...حسین...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_ورود_به_کربلا
#سید_رضا_نریمانی
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
14000519-narimani-roze2.mp3
3.74M
|⇦•از سر صبح دلم داره می لرزه...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خدایا مرا مشغول کارهایی کن
که فردای قیامت از من میپرسی!
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•آفتابت خورد بر گلبرگ..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ"
وَ ما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طيبا لِخَلْقِنَا وَ طَهارَةً لأِنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً لَنا وَ كفّارَةً لِذُنُوبِنا
آفتابت خورد بر گلبرگ شبنم داده شد
اشک ما اینگونه از گرمای این غم دادهشد
گریۀ بر تو اصولِ کافیِ بخشایش است
این همان درسیست که روزی به آدم داده شد
اعتباری هم اگر داریم از این اشکهاست
در کنار آبروها آبرو هم داده شد
یا حسینِ ما یقینا یا الهی گفتن است
بین طور روضه بر ما اسماعظم داده شد
ای که ذکر تو دلیلِ التیام زخمهاست
هر زمان نام تو را بردیم مرهم داده شد
یک نخ از چادر سیاه فاطمه برداشتن
این چنین بر سر در هر خیمه پرچم داده شد
سینۀ ما آه را کم داشت زهرا ناله زد
*فکر کردی خودت گریه می کنی؟ نه! اول یه نفر دیگه ناله زده که تو گریه ات میگیره، ما به ناله ی اون مادر داریم گریه می کنیم، یه ناله زده، این ناله تویِ عالم پیچیده تا به گوش همه رسیده، می دونی ناله اش چیه؟ هزار و چهارصد ساله یه "بُنَیَّ" گفته همه رو پیچاره کرده، هزار و چهارصد ساله لبِ گودال گفته: "بُنَیَّ" این صدا داره تویِ گوشِ من و تو میاد من و تو گریه می کنیم..*
سینۀ ما آه را کم داشت زهرا ناله زد
از همان ساعت به هر سینهزنی دَم داده شد
عاشقانت فرصت دیوانگی میخواستن
ناگهان دیدن که ماه مُحرم داده شد
این تَه گودال رفتن مُزد شاهنشاهی است
رَملها تاجیست که بر شاه عالم داده شد
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#سید_رضا_نریمانی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
Fadaeian_Moharam1400_Shab03_01.mp3
5.27M
|⇦•آفتابت خورد بر گلبرگ..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
در طول روز باید
برای خدا و خودت و خلق
وقت جداگانه بذاری داداش جانم ..
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•چشم تو را چقدر به این در ...
#قسمت_دوم / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چشم تو را چقدر به این در گذاشتند؟
گفتی پدر، مقابل تو سر گذاشتند
دستان کوچک تو به پهلوست، پیش از این
این درد را به پهلوی مادر گذاشتند
ای دختر سه ساله! تو هم مثل مادری
این ارث را برای تو دختر گذاشتند
#شاعر عباس شاهزیدی
از درد بی حساب سرم را گرفته ام
با دستمال بال و پرم را گرفته ام
از صبح تا غروب نشسته ام یکی یکی
این خارهای موی سرم را گرفته ام
دردم زیاد بود طبیبم جواب کرد
یعنی اجازه ی سفرم را گرفته ام
مانند من ز ناقه نیفتاده هیچ کس
این جا منم فقط کمرم را گرفته ام
خوشحال بودنم ز سر اتفاق نیست
از دست این و آن پدرم را گرفته ام
خیلی تلاش کرده ام از دستِ بچه ها
این چند مویِ مختصرم را گرفته ام
آیینه نیست که ببینم جمال خویش
از چشم های تو خبرم را گرفته ام
تصمیم من گرفته شده پس مرا ببر
امروز از خودم نظرم را گرفته ام
#شاعر علی اکبر لطیفیان
*نکنه رو برومی، خودتی یا عمومی؟
نشناختمت هنوزم، خود بگو کدومی
صورتِ نصفه نیمه، حالِ سرت وَخیمه
به همه گفتم این سر، تمومه زندگیمه
من و زدن، دشمنت سرم ریخت
من و زدن، صورتم بهم ریخت
تو رو زدن، نیزه ها و خنجر
تو رو زدن، پیشِ چشمِ مادر
ای حسین....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#سید_رضا_نریمانی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
Fadaeian_Moharam1400_Shab03_02.mp3
2.22M
|⇦•چشم تو را چقدر به این در ...
#قسمت_دوم / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یادمان باشد
شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم
که دیدار صبح فردا ممکن نباشد!
پس به امید فردا
محبتهایمان را ذخیره نکنیم..
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•نعل تازه سنگ را هم ...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نعل تازه سنگ را هم نرم نرمش میکند
این چنین شرحی برای جسمی در هم داده شد
ساربانِ بی مروت دست بردارش نبود
تک تک انگشت هایش پای خاتم داده شد
وقتی مُحرم میرسه، تویِ روضه
سینهزنا رو میخره رقیه
اسمتُ وقتی میگم اشکم میاد
اسم تو، گریه آورِ رقیه
پُر از گناهِ دلِ من ولی باز
منو تو جمع نوکرات میذاری
همیشه حاجتامو میدی بهم
قدِ امام حسن کرامت داری
من که به جز تو کسی و ندارم
دلم خوشه به این که هستم گدات
نوکریت و به سلطنت نمیدم
سرم بلنده چون میوفتم به پات
با دستای کوچیکتون همیشه
به ما میدی براتِ کرب و بلا
مثل همیشه شب سوم بازم
روضه میخونم بازم از زبون شما
خرابه سرده، آخ! کف پام میسوزه
زندگی تویِ ویرونه خیلی بده
ببین چه نامرتبه وضع من
ببین که بیتو چی سرم اومده
دیگه منو ببر کنارِ خودت
زندگی واسه من عذابه بابا
این چیزایی که دورِ دست منه
النگو نیست، جای طنابه بابا!
دخترِ تو شبیه باباش داره
زخمای بیعدد روی صورتش
زجر کشیده دختر تو وقتی که
زجر، کشیده زد روی صورتش
یه دختر شامی همیشه اینجا
با طعنههاش سر به سرم میذاره
خم میکنه قدش رو آخه میخواد
ادای دخترت رو دربیاره
خبر داری که بعد رفتن تو
سه ساله قد کشیده قَدِ صدسال
یه لحظه غم از یاد من نمیره
روزی که افتاده بودی توی گودال
ــــــــــــــــــــــــ
چرا هیشکی نمیفهمه خرابه جای دختر نیست
چشای هیچکسی قَدِ چشای دخترت تر نیست
خرابه خیلی بیرحمه، میترسم از شب تارش
خلاصه آخرش تو خواب سرت میریزه دیوارش
خدا مرگم بده دورت بگردم
من از مهمون پذیرایی نکردم
خدا مرگم بده رنگم پریده
تو بابای منی سرِ بریده
خدا مرگم بده آروم ندارم
سرت رو روی دامنم میذارم
بخواب امشب رو که فردا، باید باهم بریم بازار
ببینم میخری واسم، لباسِ روشنِ گلدار؟
بخواب امشب رو که فردا خودت دنیامو میسازی
منو بازیم نداد هیشکی، بریم توو کوچهها بازی
خدا خیرت بده بابای خسته
میشه نازم کنی دلم شکسته (پهلوم شکسته)
خدا خیرت بده که خیلی مَردی
خوش اومدی ولی بوسم نکردی
خدا خیرت بده بمون کنارم
که نگن دخترات بابا ندارن
تمومه آسمونا رو به دنبال سرت بودم
با اینکه توی هر منزل کنار خواهرت بودم
میبینی کار دنیا رو، تو رو دیدم که توؤ تشتی
همه گفتن سفر رفتی، چرا اینجوری برگشتی
خدا صبرم بده سنگ صبورم
تو مجلس یزید شکست غرورم
خدا صبرم بده دردم همینه
خدا صبرش بده آه از سکینه
خدا صبرم بده دیگه بریدم
توی بزم حرام چیا شنیدم
ــــــــــــــــــــــــ
نمیگم از غصههام
نمیگم از شهر شام
دلم نمیاد که تو
دلت بگیره برام
اصلا لباسم پاره نیست
رخت تنم ابریشمه
اصلا کسی ما رو نزد
گوشوارههامم پیشمه
غصه نخور حال رقیه عالیه
جای تو هم کنارمون توی خرابه خالیه
تاج سرم، غصه نخور بخاطرم
شکسته نیست بال و پرم
یکی اومد روبه روم
یه سیلی زد باز به روم
میخواست که این لحظه رو
رو نِی ببینه عموم ببینه عموم
هر لحظه پای نیزهها
زخمی شده احساس من
خون گریه کرده روی نِی
چشم عمو عباس من
نیزهی بد، پس بده آغوش منو
خونه دل عموم که دید، پارگی گوشِ منو
خونه دلش منو میزد مقابلش
همون که بوده قاتلش
کو تَنِ تو؟!
بگو چیشد پیکرِ تو؟!
بوی تنور و بوی نون
میوزه از رو سر تو
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#سید_رضا_نریمانی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
Fadaeian_Moharam1400_Shab03_03.mp3
6.38M
|⇦•نعل تازه سنگ را هم ...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نگاه نکن که گناه تو
کوچک است یا بزرگ
نگاه کن که
معصیت چه کس را میکنی..
#دو_خط_منبر
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net