01 - Seyed Mehdi Mirdamad - Shabe 09 Moharram 1400.mp3
6.02M
|⇦• گريه كردم مُطَهّرم كردند...
#روضه حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
«قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ»؛
ارزش هر کسی به چيزي است که بلد است هنری است که دارد کار خيری است که انجام میدهد و خيری است که به جامعه میرساند..
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•امشب سپاه حق ...
#روضه وتوسل به امامحسین علیه السلام اجرا شده شب دهم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امشب سپاه حق و باطل صف کشیدند
یک عده حق، یک عده باطل برگزیدند
*بالاخره رسید شب عاشورا "گفتم که فراق را نبینم دیدم، آمد به سرم از آنچه میترسیدم" آخرین شبی است که این خواهر و برادر کنار هستند...*
در انتظار صبح فردا می خروشند
یک عده جان، یک عده ایمان می فروشند
یک دسته راه نار را در پیش دارند
یک عده عشق یار را با خویش دارند
*امشب به خودمون یه نهیب بزنیم، ما جزو کدومدسته ایم؟ تکلیفمون معلومه یا نه؟ ما جزوسپاه امام زمانموم هستیم یا نه؟ امشب شب تصمیمِ ،شب تغییره ،حر امشب شد حر، امشب تصمیمگرفت از وسط دوزخ و آتش اومد تو بغل بهشت... *
امشب حسینیون نمی گنجند در پوست
فردا بود معراجشان از دوست تا دوست
امشب بلا جویان عاشق، در نمازند
فردا به نوک نیزه سرها، سر فرازند
*این امشب و فردا جگر زینب روخون کرده، امشب فقط زینب میگه: مکن ای صبح طلوع ...*
امشب دهد آل علی را پاس، عباس
فردا ندای اهل خیمه وای، عباس
امشب عدو دارد هراس از خشمِ عباس
فردا به میدان خون رود از چشمِ عباس
امشب شود وقف ولایت هستِ عباس
فردا جدا گردد ز پیکر دستِ عباس
امشب به جای آب، سقا اشک دارد
فردا نه دست و نه عَلَم نه مشک دارد
امشب شب است و نغمۀ قرآنِ اکبر
فردا عطش آتش زند بر جانِ اکبر
امشب علی اصغر درآغوش رباب است
* لالایی بخونم ... فکر کن مادرش توخیمه است شیر نداره اما هی داره بچه رو تکون میده...*
لالالا مادرِتو بدونِ شیره
این لبه یا مثل کویره
گریه نکن صدات میگیره
لا لا لا لا...
لا لا لا قناریِ بی آب ودونه
لالایی گلِ پونه
خدا خودش روزی رسونه
*امشب رباب برا علی اصغر تو بغلش لالایی میگفت، امشب رباب بچه تو بغلش آرومش می کرد، فردا مثل این ساعت بچه اش کجاست؟ فردا این ساعت نشسته جلوخیمه ها هی دنبال بچه اش میگرده...*
امشب علی اصغر درآغوشِ رباب است
فردا در آغوش پدر در پیچ و تاب است
امشب چو گُل زینب گریبان را دریده
تا شنید داداشش داره اشعاری میخونه به استقبال مرگمیره " یَا دَهْرُ أُفُّ لَكَ مِن خَلیلی"نوشتن اینجا زینب گریه کرد .. تا شنید شب، شب آخره عمره برادره، نوشتن سیلی میزد تو صورت خودش از حال رفت، بیهوش شد ..*
امشب چو گُل زینب گریبان را دریده
فردا چه خواهدکرد با حلق دریده
امشب حسین است و شب و چشم تَرِ او
فردا روان برخاک، خونِ حنجر او
امشب سرشک از چشم پیغمبر روان است
فردا سر فرزند زهرا بر سنان است
ای کاش خورشید از افق بیرون نیاید
تا جانب گودال شمر دون نیاید
ای کاش عُمر اینجهان پایان بگیرد
تا خیمه های فاطمه آتش نگیرد
ای اسب ها حُرمت بر این مولا گذارید
فردا مبادا روی قرآن پا گذارید
ای سنگ دشمن، نشکنی آیینه اش را
*چیزی نمونده چند ساعت دیگه نا نجیب سنگی برداشت پیشانی حسین رو هدف گرفت، سَرِ حسین رو شکست، خون از چهره راه افتاد پیراهنش رو بالا زد ...*
ای سنگ دشمن، نشکنی آیینه اش را
ای نیزه! نشکافی به مقتل سینه اش را
*وقتی پیراهنش رو بالا زد، نانجیب دید سینه حسین پیدا شد... نانجیب سینه روهدف گرفت سه شعبه رو زد...
سه شعبه سینه رو سوراخ کرد، هرکاری کرد از جلو تیر بیرون نیومد، کمرش روخم کرد ... حسین تیر رو که از کمردرآورد، مرحوم شیخ مفید میگه: دیگه نتونست رو اسب بمونه، ذوالجناح یه اسب معمولی نبود، با ابی عبدالله زندگی کرده بود، فهمید حسین زخمی شده، فهمید ابی عبدالله تیر خورده، آروم دستاش رو گذاشت جلو،آرومخمشد... دید حسین داره زیر لب میگه" بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"یه مرتبه دید حسین با صورت از بالا افتاد... این اسب با بقیه اسبا فرق داشت... اسب باهوشه، اسب تعلیم دیده است، اسب معرفت داشت، جدای همه اینا حسین رو میشناخت تا دید امام افتاد، لشگر داره هجوم میاره، چیکار کنه؟ تنها چیزی که به ذهنش رسیدرفت سمت خیمه ها، گفت برم زن و بچه هاش رو بیارم، شاید به خاطر زن و بچه هاش بهش رحمکنند، رفت به طرف خیمه ها زن وبچه ریختن بیرون، دنبال ذوالجناح بچه ها اومدن بالای بلندی، دیدن دورِ بابا حلقه زدن... یکی با شمشیر میزنه، یکی باسنگ...حسین .. *
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
01 - Seyed Mehdi Mirdamad - Shabe 10 Moharram 1400.mp3
4.83M
|⇦•امشب سپاه حق ...
#روضه وتوسل به امامحسین علیه السلام اجرا شده شب دهم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بزرگی میگفت:
یا حرف عالمانه بزن،
یا حرف عالمان رو گوش بده
یا ساکت شو..
#دو_خط_منبر
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
#پیشنهاد_ویژه
#پی_دی_اف
#pdf
|⇦•کتاب قَتیلُ العَبَرات
✓ متن روضه های دهۀ اول ماه محرم
✓ برای اجرای مادحین اهلبیت (ع)
✓ شامل:متونِ روضۀ اجرا شده مداحانِ مشهور کشور
👇👇👇👇
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
قَتیلُ العَبَرات.pdf
3.41M
#پی_دی_اف
#pdf
|⇦•کتاب قَتیلُ العَبَرات
✓ متن روضه های دهۀ اول ماه محرم
✓ برای اجرای مادحین اهلبیت(ع)
✓ شامل:متونِ روضۀ اجرا شده مداحان مشهور کشور
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•امشب شبِ حساسی است...
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امشب شبِ حساسی است، غیرتی ها! نوکرا! امشب یه جور دیگه باید ناله بزنید، آخه امشب ناموسِ خدا داره میرسه کربلا، امشب رفتی خونه، همچین که خواستی استراحت کنی، رو کن سمت کربلا، بگو: حسین جان! من اومدم راحت میخوابم، اما از امروز خودت و زن و بچه هات آواره ی صحراها شدن...
ابی عبدالله دید اسبش حرکت نمیکنه، گفت: کجاست اینجا، چرا هر چی نهیب میزنم اسب نمیره؟ اومد ساربان جلو، آقا! اینجا غاضریه است، خوب دیگه؟ نینوا هم بهش میگن، طَف هم بهش میگن، یه خورده فکر کرد، آقاجان! قدیمی ها به اینجا کربلا هم میگفتن... تا گفت کربلا، یهو ابی عبدالله یه جور که بقیه نفهمن، گفت:" أعوذُبِالله مِنَ الکَربِ وَالبَلاء" اما زینب تویِ صورت داداشش که نگاه میکنه همه چیز دستش میاد، میفهمه چه خبره، داداش! چرا بهم ریختی؟ اینجا چه خبره؟ چرا حرکت نمی کنیم؟ زینبم! قرارِ اینجا بمونیم... داداش! من حسّ خوبی به اینجا ندارم، اینجا به دلم نیست، خواهرم! تحمل کن عزیزِ دلم...
عباس! خیمه هارو برپا کن، به روی چشم، خیمه ها رو زدن، عباس جانم! داداش بیا، خیمه هارو زدی؟ اول زن و بچه ها رو جا و مکان بده، پاهاشون درد گرفته، چند وقت تویِ مسیرن، اول اومدن کنارِ ناقه ی رباب، رباب بچه رو آروم داد دستِ حسین، آقا! بچه خوابِ، بچه رو ابی عبدالله تویِ بغل گرفت، عباس اومد کنار ناقه ی بچه ها، رقیه جان! بیا رویِ دوشِ عمو، آروم پایینش گذاشت، پیشونیش رو بوس کرد، ای قربونت برم، عمو برات بمیره... تا رسیدن به ناقه ی زینب، عباس همه ی جوانهای بنی هاشم رو به خط کرد، زینب میخواد پیاده بشه، علی اکبر رکاب گرفت، قاسم دستِ عمه رو گرفت، عبدالله بچه ها رو صدا زد کوچه باز کردن، ناقه رو آوُرد دَمِ خیمه، کسی قد و بالای زینب رو نبینه، ناموسِ خداست، با احترام کامل بی بی رو پیاده کردن، بی بی که روی زمین نشست، تازه دلشوره اش شروع شد...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_ورود_به_کربلا
#سید_رضا_نریمانی
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
14000519-narimani-roze.mp3
1.86M
|⇦•امشب شبِ حساسی است...
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خدایا مرا مشغول کارهایی کن
که فردای قیامت از من میپرسی!
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•از سر صبح دلم داره می لرزه...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
از سر صبح دلم داره می لرزه
چه اضطرابی داره خواهرِتو
کم بشه مویی از سرت می میرم
تو رو به من سپرده مادرِتو
این همه لشکر اومده به اینجا
خواهرتم ، دلم هزار جا میره
سر نماز فقط میگم خدایا
حسینمو کسی ازم نگیره
خاک بلاخیزی داره زمینت
از صدای طبلا دلم شکسته
خیمه زدی الهی من بمیرم
رو پلک تو گرد و غبار نشسته
از شبِ اولِ بی مادریمون
یادمه که بهت رسیده بودم
دلم یه جوری شد آخه تا حالا
مویِ تو رو خاکی ندیده بودم
* خاکی که چیزی نیست بی بی جان!، خاکستری هم می بینی...*
دیر نشده بیا بریم مدینه
دل ندارم غریبیتو ببینم
من که از اون خواهرا نیستم داداش
بیام سَرِ مزارتو بشینم
خدا نیاره روزی که ببینی
موی حسین تو مشت نیزه داره
دلت بخواد که موهاشو بشوری
به شرطی که پنجه ی شمر، بذاره
#شاعر ناصر دودانگه
بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست
کسی که با تو می آید سفر دیگر پریشان نیست
کنار تو کسی دلواپس خارِ مغیلان نیست
بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست
برادر جان تو ثارالله و ثارالله دیگر من
حسین قبل خنجر تو ، حسین بعد خنجر من
تجلی می کنم در تو ، تجلی می کنی در من
شهادت یا اسارت هر دو آغاز است ، پایان نیست
بنه پا بر زمین این خاک ها مشتاق و لبریزند
تمام دختران یک یک مژه بر پات می ریزند
نباید هم به مهمان داریت این قوم برخیزند
چرا که خلق می دانند صاحب خانه مهمان نیست
محال است از میان خیمه آه سرد برخیزد
ز کوه صبرِ من حتی نشانِ درد برخیزد
اگر زن شیرزن باشد به جنگِ مرد برخیزد
بجنگم با سنان ؟ هرگز!! سنان که جزو مردان نیست
به طفلان تو گریه بر پدر کردن نمی آید
به زینب معجر پاره به سر کردن نمی آید
برادر جان! به ما اصلاً سفر کردن نمی آید
کسی در خیمه های ما به جز شش ماهه خندان نیست
صدا زد : آی مردم این شهید ما مسلمان است
بزرگ خاندانم را نمی بینید عریان است؟!
جواب قاری قرآنِ زینب بوسه باران است
جوابِ قاری قرآن زینب سنگباران نیست
#شاعر علی اکبر لطیفیان
زینب رو صدا زدی، مادر رو صدا زدم
رو کردم سمت نجف، حیدر رو صدا زدم
رو کردم مدینه و گفتم وا محمدا
کوبیدم به سینه و گفتم وا محمدا
وا محمدا! حسینو بی رَدا ببین به کربلا
وا محمدا! تنش رو زیر پا ببین به کربلا
وا علیا! دخترِ حیدر رو سپردی به کیا
وا حسنا! دارن میان به سمت خیمۀ زنا
سیلی به هوا زدن، جدم رو صدا زدم
مارو بد صدا زدن، جدم رو صدا زدم
خیمه شعله ور شد و گفتم وامحمدا
لشکر حمله ور شد و گفتم وامحمدا
وامحمدا! حرم رو بی پناه ببین به کربلا
وامحمدا! میسوزه خیمه ها ببین به کربلا
وای حرم، بَدِ که غارت بکنن از خانِ کَرَم
وای حرم، شکسته زیرِ لگداشون کمرم
وای حرم،میگفتی از عطش میسوزه جگرم
وای حرم! آخ چه بلایی بود آوُردن به سرم
* گفتم که با چه احترامی فردا بی بی رو تویِ کربلا پیاده میکنن، اما عصر یازدهم که شد، بی بی همه رو سوارِ بر ناقه ها کرد، یه لحظه دورش رو نگاه کرد، کسی نمونده، یه نگاه کرد سمتِ گودال، صدا زد: داداش! ...*
سپردمت به غبار و به ريگهاي بيابان
سپردمت به وحوش، به آهوان پريشان
سپرديم به كه رفتي!؟به دلقكان به كنيزان؟!
به شمر و خولي و اَخنس به حرمله به سنان؟
*داداش! ببین میخوان بیان دستایِ من رو ببندن...حسین...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_ورود_به_کربلا
#سید_رضا_نریمانی
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
14000519-narimani-roze2.mp3
3.74M
|⇦•از سر صبح دلم داره می لرزه...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خدایا مرا مشغول کارهایی کن
که فردای قیامت از من میپرسی!
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•آفتابت خورد بر گلبرگ..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ"
وَ ما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طيبا لِخَلْقِنَا وَ طَهارَةً لأِنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً لَنا وَ كفّارَةً لِذُنُوبِنا
آفتابت خورد بر گلبرگ شبنم داده شد
اشک ما اینگونه از گرمای این غم دادهشد
گریۀ بر تو اصولِ کافیِ بخشایش است
این همان درسیست که روزی به آدم داده شد
اعتباری هم اگر داریم از این اشکهاست
در کنار آبروها آبرو هم داده شد
یا حسینِ ما یقینا یا الهی گفتن است
بین طور روضه بر ما اسماعظم داده شد
ای که ذکر تو دلیلِ التیام زخمهاست
هر زمان نام تو را بردیم مرهم داده شد
یک نخ از چادر سیاه فاطمه برداشتن
این چنین بر سر در هر خیمه پرچم داده شد
سینۀ ما آه را کم داشت زهرا ناله زد
*فکر کردی خودت گریه می کنی؟ نه! اول یه نفر دیگه ناله زده که تو گریه ات میگیره، ما به ناله ی اون مادر داریم گریه می کنیم، یه ناله زده، این ناله تویِ عالم پیچیده تا به گوش همه رسیده، می دونی ناله اش چیه؟ هزار و چهارصد ساله یه "بُنَیَّ" گفته همه رو پیچاره کرده، هزار و چهارصد ساله لبِ گودال گفته: "بُنَیَّ" این صدا داره تویِ گوشِ من و تو میاد من و تو گریه می کنیم..*
سینۀ ما آه را کم داشت زهرا ناله زد
از همان ساعت به هر سینهزنی دَم داده شد
عاشقانت فرصت دیوانگی میخواستن
ناگهان دیدن که ماه مُحرم داده شد
این تَه گودال رفتن مُزد شاهنشاهی است
رَملها تاجیست که بر شاه عالم داده شد
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#سید_رضا_نریمانی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
Fadaeian_Moharam1400_Shab03_01.mp3
5.27M
|⇦•آفتابت خورد بر گلبرگ..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
در طول روز باید
برای خدا و خودت و خلق
وقت جداگانه بذاری داداش جانم ..
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•چشم تو را چقدر به این در ...
#قسمت_دوم / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چشم تو را چقدر به این در گذاشتند؟
گفتی پدر، مقابل تو سر گذاشتند
دستان کوچک تو به پهلوست، پیش از این
این درد را به پهلوی مادر گذاشتند
ای دختر سه ساله! تو هم مثل مادری
این ارث را برای تو دختر گذاشتند
#شاعر عباس شاهزیدی
از درد بی حساب سرم را گرفته ام
با دستمال بال و پرم را گرفته ام
از صبح تا غروب نشسته ام یکی یکی
این خارهای موی سرم را گرفته ام
دردم زیاد بود طبیبم جواب کرد
یعنی اجازه ی سفرم را گرفته ام
مانند من ز ناقه نیفتاده هیچ کس
این جا منم فقط کمرم را گرفته ام
خوشحال بودنم ز سر اتفاق نیست
از دست این و آن پدرم را گرفته ام
خیلی تلاش کرده ام از دستِ بچه ها
این چند مویِ مختصرم را گرفته ام
آیینه نیست که ببینم جمال خویش
از چشم های تو خبرم را گرفته ام
تصمیم من گرفته شده پس مرا ببر
امروز از خودم نظرم را گرفته ام
#شاعر علی اکبر لطیفیان
*نکنه رو برومی، خودتی یا عمومی؟
نشناختمت هنوزم، خود بگو کدومی
صورتِ نصفه نیمه، حالِ سرت وَخیمه
به همه گفتم این سر، تمومه زندگیمه
من و زدن، دشمنت سرم ریخت
من و زدن، صورتم بهم ریخت
تو رو زدن، نیزه ها و خنجر
تو رو زدن، پیشِ چشمِ مادر
ای حسین....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#سید_رضا_نریمانی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
Fadaeian_Moharam1400_Shab03_02.mp3
2.22M
|⇦•چشم تو را چقدر به این در ...
#قسمت_دوم / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یادمان باشد
شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم
که دیدار صبح فردا ممکن نباشد!
پس به امید فردا
محبتهایمان را ذخیره نکنیم..
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•نعل تازه سنگ را هم ...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نعل تازه سنگ را هم نرم نرمش میکند
این چنین شرحی برای جسمی در هم داده شد
ساربانِ بی مروت دست بردارش نبود
تک تک انگشت هایش پای خاتم داده شد
وقتی مُحرم میرسه، تویِ روضه
سینهزنا رو میخره رقیه
اسمتُ وقتی میگم اشکم میاد
اسم تو، گریه آورِ رقیه
پُر از گناهِ دلِ من ولی باز
منو تو جمع نوکرات میذاری
همیشه حاجتامو میدی بهم
قدِ امام حسن کرامت داری
من که به جز تو کسی و ندارم
دلم خوشه به این که هستم گدات
نوکریت و به سلطنت نمیدم
سرم بلنده چون میوفتم به پات
با دستای کوچیکتون همیشه
به ما میدی براتِ کرب و بلا
مثل همیشه شب سوم بازم
روضه میخونم بازم از زبون شما
خرابه سرده، آخ! کف پام میسوزه
زندگی تویِ ویرونه خیلی بده
ببین چه نامرتبه وضع من
ببین که بیتو چی سرم اومده
دیگه منو ببر کنارِ خودت
زندگی واسه من عذابه بابا
این چیزایی که دورِ دست منه
النگو نیست، جای طنابه بابا!
دخترِ تو شبیه باباش داره
زخمای بیعدد روی صورتش
زجر کشیده دختر تو وقتی که
زجر، کشیده زد روی صورتش
یه دختر شامی همیشه اینجا
با طعنههاش سر به سرم میذاره
خم میکنه قدش رو آخه میخواد
ادای دخترت رو دربیاره
خبر داری که بعد رفتن تو
سه ساله قد کشیده قَدِ صدسال
یه لحظه غم از یاد من نمیره
روزی که افتاده بودی توی گودال
ــــــــــــــــــــــــ
چرا هیشکی نمیفهمه خرابه جای دختر نیست
چشای هیچکسی قَدِ چشای دخترت تر نیست
خرابه خیلی بیرحمه، میترسم از شب تارش
خلاصه آخرش تو خواب سرت میریزه دیوارش
خدا مرگم بده دورت بگردم
من از مهمون پذیرایی نکردم
خدا مرگم بده رنگم پریده
تو بابای منی سرِ بریده
خدا مرگم بده آروم ندارم
سرت رو روی دامنم میذارم
بخواب امشب رو که فردا، باید باهم بریم بازار
ببینم میخری واسم، لباسِ روشنِ گلدار؟
بخواب امشب رو که فردا خودت دنیامو میسازی
منو بازیم نداد هیشکی، بریم توو کوچهها بازی
خدا خیرت بده بابای خسته
میشه نازم کنی دلم شکسته (پهلوم شکسته)
خدا خیرت بده که خیلی مَردی
خوش اومدی ولی بوسم نکردی
خدا خیرت بده بمون کنارم
که نگن دخترات بابا ندارن
تمومه آسمونا رو به دنبال سرت بودم
با اینکه توی هر منزل کنار خواهرت بودم
میبینی کار دنیا رو، تو رو دیدم که توؤ تشتی
همه گفتن سفر رفتی، چرا اینجوری برگشتی
خدا صبرم بده سنگ صبورم
تو مجلس یزید شکست غرورم
خدا صبرم بده دردم همینه
خدا صبرش بده آه از سکینه
خدا صبرم بده دیگه بریدم
توی بزم حرام چیا شنیدم
ــــــــــــــــــــــــ
نمیگم از غصههام
نمیگم از شهر شام
دلم نمیاد که تو
دلت بگیره برام
اصلا لباسم پاره نیست
رخت تنم ابریشمه
اصلا کسی ما رو نزد
گوشوارههامم پیشمه
غصه نخور حال رقیه عالیه
جای تو هم کنارمون توی خرابه خالیه
تاج سرم، غصه نخور بخاطرم
شکسته نیست بال و پرم
یکی اومد روبه روم
یه سیلی زد باز به روم
میخواست که این لحظه رو
رو نِی ببینه عموم ببینه عموم
هر لحظه پای نیزهها
زخمی شده احساس من
خون گریه کرده روی نِی
چشم عمو عباس من
نیزهی بد، پس بده آغوش منو
خونه دل عموم که دید، پارگی گوشِ منو
خونه دلش منو میزد مقابلش
همون که بوده قاتلش
کو تَنِ تو؟!
بگو چیشد پیکرِ تو؟!
بوی تنور و بوی نون
میوزه از رو سر تو
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#سید_رضا_نریمانی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
Fadaeian_Moharam1400_Shab03_03.mp3
6.38M
|⇦•نعل تازه سنگ را هم ...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نگاه نکن که گناه تو
کوچک است یا بزرگ
نگاه کن که
معصیت چه کس را میکنی..
#دو_خط_منبر
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•در راه هجرانت، سرم گرم...
#قسمت_اول توسل به امام زمان عجل الله و #روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
در راه هجرانت، سرم گرمِ بیابان است
خاک کویر چشم من، محتاج باران است
شب تا سحر جای گلایه، اشک می ریزم
حاجت رواتر میشود هرکس که گریان است
مَردم که عاشق بودن من را نمی فهمند
در هجر، وصل است و میان وصل، هجران است
*یابن الحسن!...*
منّت سرم نگذاشتی! حق گردنم داری
چون در بساط تو غریبه مثل مهمان است
*اصلاً امام حسن مجتبی هم همینجور بود، همچین که اومد اون مرد شامی توی مدینه، تا اومد شروع کنه به امام حسن توهین کردن، آقا امام حسن اومد جلو، گفت: ببینم انگار تویِ این شهر غریبی، کسی رو نداری؟ از لهجه ات مشخصِ مال اینجا نیستی، مارو هم نمیشناسی که داری اینجور توهین میکنی، مهمونش کرد، بردش خونه، روایت میگه: غذا بهش داد، جایِ خواب بهش داد...*
یک شب قدم بگذار بر چشمِ گنهکارم
یک شب قدم بگذار بر این دل که ویران است
*گُلِ نرگس! یوسفِ فاطمه!...*
امروز حرف فاطمه روی زمین مانده
هرکس نباشد روضه خوان، فردا پشیمان است
من نذر کردم در مُحرّم سینه زن باشم
وقتی که دورم از حرم، جان دادن آسان است
کربلا را از نزدیک مهمان چشمانم کن
نوکر بدون کربلا در کُنج زندان است
در محملش محکم گره زد معجر خود را
این زینب است که بعدِ تو، حالش پریشان است
#شاعر رضا دین پرور
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#سید_رضا_نریمانی
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
14000521-narimani-monajat.mp3
1.96M
|⇦•در راه هجرانت، سرم گرم...
#قسمت_اول توسل به امام زمان عجل الله و #روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هرکسی که تو جبهه خودی اشتباه میکنه
رو انقدر راحت نندازیمش بیرون!
مگه چند نفریم رفقا؟
#واگویه
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•عمه محکم گرفته دستش را...
#قسمت_دوم #روضه و توسل ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*اصلاً هر کسی غریبیِ امام حسنِ مجتبی رو ببینه اشکش جاری میشه،امشب میخواهیم بریم دَرِ خونه ی یک کریم رو بزنیم... " اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَبْدِاللَّهِ بْنِ الحَسَن" دَمِ در خیمه ایستاده، داره صحنه هارو با چشمش میبینه، ابی عبدالله به خواهرش فرمود: خواهرم! من دارم میرم، همه ی این زن و بچه ها، حفاظتشون با توئه خواهرم، مخصوصاً سفارش عبدالله رو کرد، سن وسالی نداشت پدرش رو از دست داد، ابی عبدالله حکم پدری برا عبدالله رو داره، هر جا امام حسین میره عبدالله دنبالشه، سپرد به زینب عبدالله رو، همچین که ابی عبدالله با همه خداحافظی کرد و رفت، قربونِ وداعت برم آقا...خیلی عجیبِ میگن: طول کشید وداعِ ابی عبدالله دَمِ خیمه، همه ی این زن و بچه ها ریختن دورِ حسین، هر کسی یه جوری دامنِ حسین رو گرفته، میگن: نرو، یکی میگه: بابا! نمیخواد بری، یه میگه: داداش! نمیخواد بری... یکی از دشمن میخواست طعنه بزنه، اذیت کنه از دور صدا زد: چی شده حسین! رفتی بینِ زن و بچه ها خودت رو پنهان کردی؟ چرا نمیآیی از بین خواهرات بیرون؟...
همچین که حسین اومد تویِ گودال، اینقدر این بدنش شمشیر و نیزه خورده، همه ی این صحنه هارو از دَمِ دَرِ خیمه بچه ها دارن میبینن، مگه زینب چند نفر رو میتونست جلویِ چشماشون رو بگیره؟ عبدالله داره از دور میبینه، پسربچه با دختر بچه خیلی فرق داره، شما اگه با یه پسر بچه بیرون بری دوره ات کنن، کتکت بزنن، پسر یه جوری میاد بلاخره هر جوری شده اونم یه کاری میکنه، اما دختر فقط میایسته، داد میزنه، توی سر و صورتش میزنه، میگه: نزنیدش...بچه ها دَمِ خیمه ایستادن، دخترا هی دارن تویِ سر و صورتِ خودشون میزنن... تویِ کوچه ها هم که امام حسن دنبالِ مادرش بوده، همچین که اون نامردا اومدن جلو، یه قدم میرفت جلو، برید عقب، از این کوچه برید بیرون، نمیذارم به مادرم جسارت کنید، دَرِ خونه شون رو که آتیش زدن، اونجا هم زینب بود، اونجا هی زینب تویِ صورتش میزد، نزنید اینقدر مادرِ من رو...*
عمه محکم گرفته دستش را
داشت اما یتیم تر می شد
لحظه لحظه عمو در آن گودال
حال و روزش وخیم تر می شد
باورش هم نمی شد او باید
بنشیند فقط نگاه کند
بزند داد و بعدِ هر تیری
ای خدا کاش اشتباه کند
*آخه میدید: هر کی یه نیزه بر میداره، میره تویِ گودال و برمیگرده...*
یادش افتاد روضه هایی را
که عمویش کنار او می خواند
حرف مادر بزرگ را می زد
روضۀ شعله را عمو می خواند
مادرش پشتِ در که در افتاد
نفسی مادرانه بند آمد
شیشه ای خورد شد به روی زمین
راه کوچه به خانه بند آمد
دستهای پدر بزرگش را
بسته و می کشند اما نه
دست مادر به دامنش افتاد
گفت تا زنده است زهرا نه
چل نفر می کِشند از یک سو
اما دست یک بار دار سَد می شد
بین کوچه علی اگر می ماند
که برای مغیره بد می شد
کار قنفذ شروع شده اما
پدرِ من حسن آنجا بود
خواست تا سمت مادرش بدود
آنکه دستش گرفت بابا بود
ته گودال،کوچه را می دید
همه افتاده بر سَرِ مادر
به کمر بسته چادرش اما
به زمین خورده معجر مادر
تا ببیند چه می شود باید
به نوک پای خویش قد بکشد
شرط کردند هرکه می آید
از تنش هر که نیزه زد بکِشد
*برای اینکه بیشتر به این بدن نیزه بزنن، هرکی میرفت، نیزه اش رو درمیآوُرد، دوباره نیزه میزد...*
از همانجا به سنگ اندازان
داد می زد تو رو خدا نزنید
وای بر من مگر سر آورید
اینقدر سخت نیزه را نزنید
زره اش را که کندید از تن
اینکه پیراهن است نامردا
از روی سینه چکمه را بردار
وقت خندیدن است نامردا؟
دست خود را کشید تا گودال
یک نفس می دوید تا گودال
از میان حرامیان رد شد
بدنش را کشید تا گودال
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#سید_رضا_نریمانی
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا عطشان...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا عطشان
مقتل میگه افتادی آقا جان
از روی زین رو خاک و خون غلتان
آقایِ من!
مقتل میگه از مادر آب خواستی
آقا بردند پیرُهنت رو راستی
آقایِ من!
تنها نذار اُمُّ المَصائب رو
خیمه نفرست اسبِ بی صاحب رو
مقتل میگه پنجه تو موت کردن
بی پیرُهن هی زیر و روت کردن
خواهرت به نفس نفس افتاد
خیمه دست شمر و شَبَس افتاد
ــــــــــــــــــــــــ
باید برم عمه جون! شده تنش غرقِ خون
طاقتِ من شد تموم، بازم نگو که بمون
از این بالا ببین چطور، شد بی کس و تنها عموم
یه نفرم تو خیمه نیست، سپر بشه برا عموم
میزننش، سالم نموده بدنش
چند دقیقه که بگذره، دعواست سر پیراهنش
وای عموم، غریب نشسته روبروم
نمی گیره دلم آروم، وای عموم، وای عموم
ــــــــــــــــــــــــ
من یادگارِ حسنم، خونِ بابامِ تو تنم
با دست خالی هم باشم، لشکر رو بر هم میزنم
از دستِ عمه کشیدم دستمو تا پیشت باشم
تو غمِ غربت میسوزی، آبِ رو آتیشت باشم
رهاش کنید، نگا به بچه هاش کنید
یا لااقل دور از حرم، شهیدِ کربلاش کنید
عمه بیا، دستم شده از تن جدا
راضی شده ازم بابا، عمه بیا
*خودش رو انداخت رویِ بدنِ حسین، روایت میگه: همون لحظه اون نامرد شمشیر رو بالا برد به ابی عبدالله بزنه، عبدالله دستش رو آوُرد جلو، همچین که دست رو دراز کرد، شمشیر به دست مبارکش خورد، جلویِ چشم ابی عبدالله دست عبدالله از بدن قطع شد، یهو دوتایی با هم نالشون بلند شد، با هم گفتن: آه مادر!...
تویِ کوچه ها هم فاطمه اومد از علی دفاع کنه، دستش رو زدن...
عبدالله همچین که تویِ بغل حسین قرار گرفت، میگن: همون جا سر از بدنِ عبدالله جدا کردن...دوم شهیدی که روی سینه ابی عبدالله جان داده، یکی علی اصغر بود که روی سینه ی حسین جون داد، یکی هم عبدالله همینجور که تو بغل حسین بود دست و پا زد و جون داد...ناله بزن: حسین...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#سید_رضا_نریمانی
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
14000521-narimani-roze.mp3
5.53M
|⇦•عمه محکم گرفته دستش را...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یکی از اهل معنا میفرمود:
سودی که ما از دنیا میبریم،
آن مقداری است که
برای آخرت کار میکنیم..
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
کانال متن روضه
. #اتمام_طرح / #گزارش_خیریه . طرح اعزام «زائر اولیها» به حرم امام رضا علیه السلام از مناطق جنوبی #
📲 طرح اطعام نیابتی[مرداد ۱۴۰۱]
طبق قرار ماهانه (پنجم هر ماه شمسی) و با مشارکت شما عزیزان، توزیع غذای گرم خرداد ماه در استانهای مختلف میگردد.
باشد به امید گوشه نگاهی🤲
چند نکته:
۱_ اطعام نیابتی، هر ماه در یک شهر و استان انجام میشود و معطوف به پایتخت نیست!
۲_هزینه پایه هر پرس غذا در طرح اطعام نیابتی، ۲۰ هزار تومان می باشد.
۳_همراهانی که در طرح شرکت می نمایند، پس از واریز مبلغ مورد نظر خود (مثلا دو پرس= ۴۰ هزار تومان) در صورت تمایل نام و نام خانوادگی #متوفی و شخصی که به نیتشون این تعداد سهم رو شریک شدن را به ما اعلام و ما در هنگام ارائه گزارش نام آن عزیز از دنیا رفته را زیر پست قرار میدهیم که دوستان و اعضا کانالها (ایتا، سروش و تلگرام) به نیتشون #فاتحه ای قرائت فرمایند..
۴_به جهت متبرک شدن طرح، از خانوادههای محترم #شهدا دعوت به عمل می آید با مشارکت هرچند کم در سهم غذا، طرح را با نام شهیدشان متبرک نمایند.
شماره کارت :
➠
6273817010150831↜به نام گروه جهادی بابُ الحَرَم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
کانال متن روضه
📲 طرح اطعام نیابتی[مرداد ۱۴۰۱] طبق قرار ماهانه (پنجم هر ماه شمسی) و با مشارکت شما عزیزان، توزیع غذا
.
با سلام و ارادت
مومنین گرامی؛ مبالغ واریزی اطعام نیابتی این ماه صرف در ایام محرم در مناطق حاشیه نشین و کم برخوردار می گردد.
از خیر جانمونید..
شماره کارت :
➠
6273817010150831↜به نام گروه جهادی بابُ الحَرَم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•جوونیمو میریزم به پای تو...
#قسمت_اول #زمزمه و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیه اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
جَوُونیمو میریزم به پای تو
کاش سفید بشه موهام به پای تو
یه پیر غلام بشم آخرش برات
یا که جون بدم تو روضه های تو
یه عُمرِ که تو دام تو دلم اسیره
خدا محبت تو رو ازم نگیره
همین روزا براتمو ازت میگیرم
یا کربلا میرم یا تویِ روضه میمیرم
صاحب کَرَم، میبینی که مضطرم
من تو رو رها کنم کجا برم
خیلی بدم من به تو نارو زدم
نکنه به من بگی نیا حرم
بهم نگو که باورم نمیشه
تویی که مهربون بودی باهام همیشه
خدا نیاره رزق من تو روضه کم شه
دعا کن این غلام سیاه خرج حرم شه
حسینِ من، حسینِ من، حسین جان
صِدام گرفت، اینقده صدا زدم
بس که سینه تویِ هیئتا زدم
ببین منو، ببین اشکِ چشمم و
خودمو چقد تو روضه هات زدم
شاید تا اربعین دَوُوم نیارم
چقد همه برن حرم بروم نیارم
تو این شبا ذکرِ مادرم حسن
بی کفن حسین و بی حرم حسن
غریب حسین، دلِ بی شکیب حسین
تا همیشه سایه ی سرم حسن
واسش یه روز یه گنبد طلا میسازیم
شبیهِ گنبدِ امام رضا میسازیم
تو این شبا میبارن چشایِ من
یه چِشَم میگه حسین یکی حسن
یکی غریب توی دشتِ کربلا
یکشون غریبه اما تو وطن
حسین و سر بریدن از قفا تو صحرا
حسن رو کشته کوچه و غمای زهرا
در این مدینه همین جا سَرِ مرا ببرید
ولی غلاف به بازویِ مادرم نزنید
صدای در، دری که تویِ شعله سوخت
دری که یه میخ و تویِ سینه کوفت
صدای جیغ، توی خاکستر و دود
کی میدونه، چی تو دستِ فضه بود
بابام با اشک داره فریاد میزنه
این زنی که میزنید زنِ منه
یکی تنش زخم و پر ستاره شد
جگرِ یکی مدینه پاره شد
یکی دیگه لخته های خون و دید
کربلا بعدِ حسین آواره شد
باید همه گریه کنیم برایِ زینب
نمیشه هیچ غمی مثه غمای زینب
عمو ببین، که میریزه خونِ من
بیا که رسید به لبها جونِ من
ببین چقدر، مثه مادرت شدم
با لگد شکسته استخونِ من
ببین چه جوری قاسمِ تو سربلند شد
چه مردی شد برا خودش، قدش بلند شد
عمو برو بگو تو به مادرم
که منم شدم فداییِ حرم
بهش بگو پیشِ عمه زینبم
نکنه گریه کنی بالا سرم
عمو تو رو خدا به فکر مادرم باش
به جایِ من مواظبِ برادرم باش
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#سید_رضا_نریمانی
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
14000522-narimani-zemzemh.mp3
4.78M
⇦•جوونیمو میریزم به پای تو...
#قسمت_اول #زمزمه و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیه اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
از چیزهای کوچک
در زندگیتان لذت ببرید
چون روزی به گذشته
نگاه میکنید و متوجه میشوید
آنها چیزهای بزرگی بودهاند..
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•تا لالهگون شود کفنم...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیه اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*قاسم گوشه ی خیمه نشسته، آروم همینجوری سرش رو پایین انداخته، هر کسی از فردا سئوال کرد از ابی عبدالله، حرفِ همه که تموم شد، صدا زد: عموجان! منم فردا این لیاقت رو دارم پا رکابِ شما به شهادت برسم؟ ابی عبدالله جواب دادن: عزیزِ دلم! قاسمم! مرگ در ذائقه ی تو چه جوریه؟ سریع جواب داد: عموجان!" أحلَی مِنَ العَسَل" از عسل برام شیرین ترِ، من عشقم شهادتِ... تا این حرف رو زد ابی عبدالله جوابش رو داد: آری، تو هم شهید میشی، حالا که مثلِ عسلِ برات، تو هم مثلِ مومِ عسل میشی...
موم عسل رو دیدی چه جوریه؟ وقتی عسل رو بگیری ازش، هی کش میاد، هی بزرگتر میشه... قاسم هم میدونید چرا مثل مومِ عسل شد؟ آخه اینقدر اسبا رو بدنش رفتن و اومدن...*
تا لالهگون شود کفنم بیشتر زدند
از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند
قبل از شروع ذکرِ رجز مشکلی نبود
گفتم که زادهی حسَنم بیشتر زدند
این ضربهها تلافی بدر و حنین بود
گفتم علی و بر دهنم بیشتر زدند
از جنس شیشه بود مگر استخوانِ من
دیدند خوب میشکنم بیشتر زدند
میخواستند از نظرِ عمق زخمها
پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند
تا از گُلم گلابِ غلیظی درآورند
با نعلِ تازه بر بدنم بیشتر زدند
دیدند پا ز درد روی خاک میکشم
در حال دست و پا زدنم بیشتر زدندن
#شاعر عبّاس احمدی
می بینی این لشکرو، چه طور می بینند تو رو
این دَمِ آخر بذار، ببینمت بعد برو
به فکر آسمونی و زمین نفس گیرِ برات
سوارِ مرکب که میشی، دلِ عمو میره برات
خوشکه لبات، وایسا ببینن عمه هات
با این زره چقدر شدی، شکلِ جَوُونیِ بابات
سفر بخیر، این همه دردِ سر بخیر
میری و تو دلم میگم: یادِ علی اکبر بخیر
رو خاک و خونِ یاکریم، پراش تو چنگِ نسیم
این کسی که میزنن، بچه یتیمِ یتیم
برای بردن تنت، کیو صدا کنم عمو؟
فردا چطور تو صورتِ، بابات نگاه کنم عمو؟
حالی شده، پیشت چه جنجالی شده
یه جا سرت خالی شده
می زننت، چیزی نمونده از بدنت
گشتم و پیدا نمیشه، یه جای سالم رو تنت
بغضم دیگه وا نشد، غمت تو دل جا نشد
چه آرزوها واسه، تو داشتم اما نشد
انگاری که دنیا داره رو سرم آواره میشه
پاتو که رو خاک میکشی، بندِ دلم پاره میشه
جانِ عمو! پاشو نگرانِ عمو
سرتو مثلِ بچگیت، بذارِ رو دامانِ عمو
دیر شده بود، محشری از تیر شده بود
وسطِ یه عالمه گرگ، تن تو اسیر شده بود
*یهو صداش بلند شد: عمو بیا... اما این صدا خیلی فرق داره، این صدا از لابلایِ دست و پاهایِ اسبها داره بلند میشه، یهو همچین که صداش بلند شد، ابی عبدالله مثلِ بازِ شکاری خودش رو رسوند، همچین که اومدن همه فرار کنن، وقتی ابی عبدالله رو دیدن همه ترسیدن، یه بار دیگه همه رویِ بدنِ قاسم رفتن...اینجا اسبا رویِ بدنِ قاسم رفتن، اما دَرِ خونه همچین که رویِ زهرا افتاد...*
نامردمان از حُرمتِ کوثر گذشتن
دَرِ رویِ زهرا بود و از آن در گذشتن
*بدنِ قاسم رو جمع کرد، رویِ دست گرفت، شیخ جعفر شوشتری میگه: وقتی قاسم میخواست بره میدان زره براش پیدا نمیشد، عمامه رو ابی عبدالله از سَرِ مبارک برداشت، دو نیمه کرد، یه نمیه رو کفن کرد به روی لباس قاسم انداخت، یه نیمه دیگه رو به سر و صورتِ قاسم بست، از بس زیبا بود این پسر، گفت: قاسمم! اینجوری بری چشمت میزنن، آخرش هم چشمش زدن....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#سید_رضا_نریمانی
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net