eitaa logo
کانال ‌متن روضه
72.4هزار دنبال‌کننده
755 عکس
414 ویدیو
58 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•مسیر عشق.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج محمدرضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● مسیر عشق درس الفبای کربلاست لب تشنه، خضر در پِی صحرای کربلاست باز این چه شورش است که درخلق عالم است نیل فرات تشنۀ موسای کربلاست عیسی به عرش رفت ولی روضه خواند و گفت عریان به روی خاک، مسیحای کربلاست *روضۀ امشب روضۀ ظهرِ عاشوراست .. دیگه پیشوازِ عاشورا میری شب پنجم ..* باید علی شود زکریای کربلا وقتی که روی نی سر یحیای کربلاست مجنون کجاست تا که ببیند چه چشم ها دنبال ردّ محمل لیلای کربلاست بعد از گذشت این همه سال از شهادتش خلقت هنوز مات معمّای کربلاست ای با خبر ز سر معمای شما بگو ای روضه خوان ناحیه آقا شما بگو *تو برامون روضه بخوان آقاجان .. آقا:* نوشته اند که جدت کفن نداشت گیرم کفن نبود چرا پیرهن نداشت *از همین الان دلت هم بره مدینه هم کربلا .. فقط یه چیزی بهت توصیه کنم، عزیز دلم ساکت بشینی توی مجلس حضرت زهرا تو مجلس ابی عبدالله خودت بعداً حسرت میخوری .. آخه امام صادق فرمود میخوای مادرِ ما زهرا رو یاری کنی؟ تعجب کرد ابوبصیر! آقاجان چرا نمیخوام؟! اما من کجا و یاری کردن حضرت صدیقه سلام الله .. چیکار میتونم کنم ؟.. حضرت فرمود تو روضه هایِ جد غریبمون ناله بزن .. با ناله هات مادرِ ما زهرا رو یاری میکنی ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•مسیر عشق.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج محمدرضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● یکی از عواملِ عاقبت بخیری او نسبت به این خانواده بود.. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•از پای کوب اسب سواران .. / و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج محمدرضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● از پای کوب اسب سواران شنیده ام بردند روی نیزه سری را که تن نداشت پیچیده بود در خودش از آتشِ عطش داغی که داشت در جگر خود حسن نداشت انگشتری که با خودش آورده بود کو؟! ای کاش هیچوقت عقیق یمن نداشت چشمی به چشم قاتل و چشمی به خیمه ها همراه کاروان خود ای کاش زن نداشت حق با شماست شام و سحر گریه میکنید جای سرشک خونِ جگر گریه میکنید *أَلسَّلامُ عَلَى قَتیل الْمَظْلُومِ و عَلَى اخیه مَسموم .. امشب باید به هر دو امام سلام بدی .. صاحب روضۀ امشب و فردا شب، هم ابی عبدالله‌ست هم امام مجتبی .. * برادر تشت خون را لاله باران کرد یادم هست و بغضِ خویش را در سرفه پنهان کرد یادم هست صدا زد رفتم اما با تو در هر حال خواهم بود برادر با تو تا هنگامۀ گودال خواهم بود برادر آنکه شمشیرش خرافات جمل را کشت شکوهش جبتُ طاغوت جهان لات و هول را کشت برادر پای حرفش ماند و با من در سفر آمد برادر پا به پایم به همان خون جگر آمد سخن فرمود با لب های قاسم مرگ شیرین شد و ثار اللهی ام با خونِ عبدالله رنگین شد درون مقتل اینک لطفِ خود را بیشتر کرده برایم دستِ خود را سایۀ سر نه سپر کرده بیا خواهر ببین خونِ جگر بر خونم افزوده شکست آن شیشۀ عطری که لبریز از حسن بوده شمیم عطر او را در مشامم از ازل دارم به عبدالله آغوشم حسن را در بغل دارم عجب پیراهنی از دست خواهد رفت در بازار که از بوی حسین آکنده از عطر حسن سرشار *نانجیب حرملۀ ملعون آخرین تیرشو اینجا در کمان قرار داد .. آخرین تیری که عبدالله رو به بدن ابی عبدالله دوخت ..* یکی شد پیکرم با او، تو هم این را روایت کن شباب اهل جنت را بیا باهم زیارت کن تو هم مانند من دور از وطن هستی بیا خواهر اگر دلتنگ آغوش حسن هستی بیا خواهر *زینب جان تو امانت دار خوبی بودی .. وظیفه تُ خوب انجام دادی .. دست عبدالله تو دست زینب، هرچی تلاش میکرد دست و از دست عمه جدا کنه محکم دست و گرفته بود .. دستور ابی عبداللهِ .. فرمود حواست بهش باشه این خیلی بی قراره .. من قاسمم رفته هنوز خجالت زدۀ حسن هستم .. هی میگفت عمه دستمو رها کن .. ببین عمو دیگه جون نداره ..ببین به سختی خودشو داره رو ذوالجناح نگه میداره .. اما همچین که اون نانجیب تیر سه شعبه رو به قلب ابی عبدالله زد .. بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد .. یه وقت صدا زد والله لا أفارق عمي .. دستشو از دست عمه جدا کرد دوان دوان داره میاد سمت گودال .. غیرتیا تو دل اینهمه حرامی .. عبدالله میدوه زینب میدوه .. گاهی چادر زیر پای خانوم می پیچه .. هی روی زمین میفته .. وا محمدا .. وا علیا .. وا اماه .. وا حسینا .. تا رسید این بحر بن کعب ملعون شمشیر آخته بالاسر ابی عبدالله گرفته یه لحظه دیر میرسید سر ابی عبدالله رو نشونه گرفته بود .. فرمود وَیْلَکَ یَابْنَ خَبیثَة .. أَتَقتُلُ عَمّی؟!.. میخوای عموی منو بکشی .. مگه من مرده باشم .. شمشیر و پایین آورد دست و جلو آورد .. تاحالا عمو رو صدا میزد تا شمشیر رسید به استخوان دست یه مرتبه یاد خاطرات بابا افتاد کوچه رو براش تعریف میکرد تا شکستن استخون رسید گفت وا اماه ..* شبیه کودکی هامان بساط گریه بر پا کن بیا یک بار دیگر چادرت را خیمۀ ما کن بیا خواهر بیا این حنجر کوچک سخن دارد گلوی سرخ عبدالله آهنگ حسن دارد بیا خواهر که دارد از گلویش این دم آخر صدای روضه می آید صدای روضۀ مادر فلک دیدی چه خاکی بر سرم شد به طفلی رخت ماتم بر تنم شد الهی بشکند دست مغیره .. میان کوچه ها بی مادرم کرد .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•از پای کوب اسب سواران .. / و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج محمدرضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● یکی از عواملِ عاقبت بخیری او نسبت به این خانواده بود.. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•دیگه عمو رفته از حال .. / و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج محمدرضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● عمه، دیگه عمو رفته از حال ای وای شده تن زخمی پامال نیزه، به روی نیزه میریزن گیر اُفتاده عمو توی گودال عمه، نگاه کن نگاه چه غوغاییه تویِ قتلگاه عمه، چه بد میزنن چقدر پشت هم لگد میزنن عمه، غریبه عمو بمیرم تنش شده زیرو رو ای وای، عموجان حسین .. چشمام خیره به گودال میباره زخمات قدر یک دنیا غم داره ای وای، چی دارم اینجا میبینم نامرد پا روی سینه ش میزاره .. قلبم، ز غصه پره لبات مثل چوب بهم میخوره پر خون، شده روی تو کی نیزه زده به پهلوی تو ای وای، عموجان حسین .. *پای این روضه آدم باید جون بده .. داد زدن کوچیکترین کاریست که منو تو میتونیم انجام بدیم ..* غارت میشه تموم این گودال وقتی که تن بی سر شد پامال ای وای، به پیش چشمای زینب میشه سر لباس تو جنجال رو خاک تو دست میکشی به سختی داری نفس میکشی هر کی با هرچی داره یه زخمی روی تنت میزاره .. *این دستا رو بیار بالا همین اشکای چشمُ روی دست بگیر به حق زینب علیها سلام عجل لولیک الفرج ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•دیگه عمو رفته از حال .. / و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج محمدرضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● یکی از عواملِ عاقبت بخیری او نسبت به این خانواده بود.. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•کتاب قَتیلُ العَبَرات ✓ متن روضه های دهۀ اول ماه محرم ✓ برای اجرای مادحین اهلبیت (ع) ✓ شامل:متونِ روضۀ اجرا شده مداحانِ مشهور کشور در سال99 👇👇👇👇 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
قَتیلُ العَبَرات.pdf
3.4M
|⇦•کتاب قَتیلُ العَبَرات ✓ متن روضه های دهۀ اول ماه محرم ✓ برای اجرای مادحین اهلبیت(ع) ✓ شامل:متونِ روضۀ اجرا شده مداحان مشهور کشور در سال99 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•شکر خدا که تو را.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی حسین طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● و لک الحمد یا الله لک لبیک ثارالله شکر خدا که تو را آفرید خون تو را به بهایش خرید شکر خدا شجره نامۀ سینه زنان به غلامت رسید جَعَل الشِفا فی تُربَته، راه نجات از هیئته با یک اشاره موج بلا را مهار کن، بِالحُجَةِ فکری به حال دل زار بی قرار کن، بِالحُجَةِ ما را برای سینه زنی اختیار کن، بِالحُجَةِ در کشتی نجات دو عالم سوار کن بِالحُجَةِ شکر خدا که تو را آفرید خون تو را به بهایش خرید شکر خدا شجره نامۀ سینه زنان به غلامت رسید جَعَل الشِفا فی تُربَته، راه نجات از هیئته با یک اشاره موج بلا را مهار کن ، بِالحُجَةِ حسین حسین ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شکر خدا که تو را.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی حسین طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آقاجان! بَهایِ وَصلِ تو گر جان بُوَد خریدارم... مارو با این و امتحان نکن! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•زَیّنُوا بُیوتَکُم بِذکرِ الحسین.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● رو سردر خونه‌م، پرچم یا حسینِ روضۀ خونگى‌مون، بیعت با حسینِ مثه عمرو بن جناده با تموم خونواده پاىِ کار حسین هستم روز و شب اشکام مى‌باره روضه تعطیلى نداره عزادار حسین هستم امسال بیشتر از هر سال تو دلم داغ محرمه امسال بیشتر از هر سال دعامون مى‌کنه فاطمه «زَیّنُوا بُیوتَکُم بِذکرِ الحسین» آتیش تو دل‌ها، آتیش خیمه‌هاتِ بزم عزات آقا، سفینة النجاةِ چایى روضه با مادر پدرم مثلِ هر نوکر سیاهى می‌زنه واسه‌ت دود اسپند محرم علم و بیرق و پرچم می‌شن اسباب شفاعت امسال بیشتر از هر سال آقا روضه مى‌گیریم برات امسال بیشتر از هر سال بی‌قراریم برا کربلات «زَیّنُوا بُیوتَکُم بِذکرِ الحسین» روضه‌ها خیمه‌گاهِ اصحاب الحسینِ بدونید کُلُّ الخیر فی باب الحسینِ پا به پاى جون و عابس نوکرى‌مون می‌شه خالص می‌شیم اون که امام مى‌خواد اگه که باشیم زهیرش دل نبندیم ما به غیرش ان شالله آقامون میاد امسال بیشتر از هر سال میگم العجل یا مهدی امسال بیشتر از هر سال با آقام میبندم عهدی «زَیّنُوا بُیوتَکُم بِذکرِ الحسین» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•زَیّنُوا بُیوتَکُم بِذکرِ الحسین.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● این خبر را برسانید به عُشّاق حُسین کسی می‌آید! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•وقتی که میگم یا حسین.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● وقتی که میگم یا حسین، نیت قربت میکنم وقتی میخوام هیئت بیام، غسل زیارت میکنم روضۀ اربابم حسین، محفل آشتی با خداست این کوچۀ سینه زنی، راه رسیدن تا خداست رویای حبیب بن مظاهر گریه کردن تو جمع ما بوده آبروی جبرئیل از اینه که روضه خونِ این آقا بوده جنت الأعلای من اینجاست زیر این سقف سیاه، وسط این اشکُ آه تا میریزه اشک من، میریزه بار گناه یا ثارالله، اباعبدالله اباعبدالله .. می بینی دستام خالیه، اما از این غم میگذرم زندگیمُ میفروشم و بار غمت رو میخرم هرکسی این غم رو چشید، می دونه که قصه چیه هرچی گرفتارم باشم، تا تو باشی غصه چیه؟ وقتی غم روی قلبم میشینه به تو رو می زنم آروم میشه از قدیما گفتن رفیقِ خوب تو گرفتاری ها معلوم میشه تو رفاقت رو تموم کردی ولی من نامردم و، به شما بد کردم و با همه حرفام بازم، به تو میگم دردم و یا ثارالله، اباعبدالله اباعبدالله .. نوکری تو ارثیه، از پدرم مونده برام این غمِ شیرینُ منم، هدیه میدم به بچه هام با خونوادم مجلسِ، روضۀ اربابم میام بچه یه ساله خیره و خیره کثیر از تو میخوام بچۀ مشکی پوش هر نوکر سیاهی لشکر سلطان میشه هر کسی تو روضه تربیت شد سرباز صاحب الزمان میشه دست بچه هام و میذارم توی دست بچه هات، که بمونن پا به پات هواشونُ داشته باش، که بشن آقا فدات یا ثارالله، اباعبدالله اباعبدالله .. وقتی که میگم یا حسین، نیت قربت میکنم وقتی میخوام هیئت بیام، غسل زیارت میکنم روضۀ اربابم حسین، محفل آشتی با خداست این کوچۀ سینه زنی، راه رسیدن تا خداست رویای حبیب بن مظاهر گریه کردن تو جمع ما بوده آبروی جبرئیل از اینه که روضه خونِ این آقا بوده جنت الأعلای من اینجاست زیر این سقف سیاه، وسط این اشک و آه تا میریزه اشک من، میریزه بار گناه یا ثارالله، اباعبدالله اباعبدالله .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•وقتی که میگم یا حسین.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی" یعنی که پدر و مادر من به فدایت... ایضاً خودم،فرزندم و فرزندان‌اش! ❤️ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•این دل تنها جای.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی حسین سیب سرخی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● این دل تنها جای امام حسین تربت خاک پای امام حسین شور محرم و حسین ذکر امام رضا حسین دارالشفاست روضۀ من اسمه دوا حسین عزت یعنی اصحاب الحسین کُلُّ خیر فی باب الحسین دنیا عقبی مست امام حسین عزت عزت دست امام حسین راه بی انتها حسین ساکن کربلا حسین تو نوکرات محترمن تُعِزُّ من تشاء حسین تو اربابی من سائل حسین کُلُّ خیر فی باب الحسین قلبم روی بام امام حسینِ اسم اعظم نام امام حسینِ مقصد هر سلام حسین علت گریه هام حسین روضه منو میرسونه تا حرم امام حسین یا اباعبدالله الحسین کُلُّ خیر فی باب الحسین یا شریکة الحسین یا بنت من صلی قبلتین دختر سرلشگر خیبر و حنین بانوی با وقار، ناموس کردگار او تن به ذلت لشگر نمی دهد زینب عفیفه ای است در راه عفتش عباس می دهد معجر نمی دهد محشر در محشر زینب ذوالفقارِ حیدر زینب وقتی سقا میزنه زانو روز و شب در محضر زینب مدد یازینب یازینب یازینب .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•این دل تنها جای.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی حسین سیب سرخی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَحَيْرَهِ الضَّلاَلَهِ ... همانا خون اباعبدالله(ع) برای نجات مردم از جهل و گمراهیِ زمانه نثار شد... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کلیپ های و واتس آپ ویژه ماه محرم هم اکنون در@babolharam_story @babolharam_story 👌یه کانالِ بسیار کاربردی .. لطفاً پس از پیوستن کلمه JOin را کلیک نمایید.👆
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•کوچه به کوچه گشته ام... و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کوچه به کوچه گشته ام میخانه ای نیست این روزها یک عاقلِ دیوانه ای نیست انگار خاکِ مُرده پاشیدند اینجا این سرزمین بی روضه جز ویرانه ای نیست *روضه ها کو؟ تکیه ها کو؟ این روزها پرچم مشکی ها هم کم شده….* وقتی که دیوارِ حسینیه نباشد دیگر برای تکیه کردن شانه ای نیست * تو این کرونایی، امام حسین یه اَلَک گرفته دستش، الحمدالله ما هم ته این اَلَک موندیم، من رو نگهدار، من گفتم به کارِت میام، با دهنِ بسته هم میگم:حسین! یه روز خاک پُر میشه تو این دهن، از حالا تمرین کن، با دهنِ بسته داد بزن: حسین!…* روزیِّ یک شهر از هوارِ یک گدا بود فقر آمده چون نالۀ مستانه ای نیست *اون عالم میگه: بارها قرار بوده تهران خراب بشه، حضرت زهرا هی واسطه میشده، هی میگفته: اینها برا حسین گریه میکنن…* باید مصیبت های زینب را بیان کرد حالا که دیگر بین ما بیگانه ای نیست روزی به زلفت شانه می زد، دستِ زینب جز پنجه های شمر حالا شانه ای نیست از بس سرت افتاده از بالای نیزه دیگر برایِ صورتِ تو چانه ای نیست عباس چشمان خودش را بسته یعنی جایِ حرم در بزمِ بی شرمانه ای نیست … *بَزم میدونی یعنی چی؟ بزمِ بی حیاها، شراب داره، قمار داره، خرید و فروشِ……ناله بزن:حسین* میدَرد داغِ تو هر لحظه گریبانِ مرا کاش خاموش کُنی سینه‌ی سوزانِ مرا خنده کردند در این شهر همین که گفتم: برسانید به او حالِ پریشانِ مرا آتش از بام سرم ریخت که گیر اُفتادم شعله سوزاند میانِ همه مژگانِ مرا *یه وقت زجر یه سردارِ نظامی مثلِ مسلم رو میزنه، یه وقت زجر یه دختر بچه رو میزنه، این کجا، اون کجا…* زجر اینجا به لبم زد که نگویم برگرد ریخت در کاسه‌ی آبی دو سه دندانِ مرا آقا ابی عبدالله اومد گشت تویِ یارانش، همه رو که نگاه کرد دید از همه امین تر مُسلمِ، چون فامیلشِ، صدا زد: گفت: بیا پسر عمو، مسلم اومد، جانم آقا، گفت: میخوام بری کوفه، برام خبر بیاری از اونجا، ببینی چه خبرِ، می دونی که من میخوام با زن و بچه ام برم کوفه…مسلم گفت: اطاعت، فقط من دو تا پسرام رو می برم، بار رویِ دوش شما کمتر بشه، اما این دخترم رو هواش رو داشته باش… وقتی یه سوار اومد خبر شهادتِ مسلم رو بده، آقا ابی عبدالله رو که دید، گفت: میشه با شما تنها حرف بزنم؟ ابی عبدالله گفت: چی شده، چرا سر و صورتت خونیِ؟ گفت: آقا! مسلم رو کشتن…ابی عبدالله دستاش رو گذاشت رو سرش، گفت: بگید زینب بیاد، خانوم اومد، گفت: همه رو جمع کن من باهاشون کار دارم، همه جمع شدن، گفت: حمیده دخترِ مسلم رو بیار، حمیده اومد رو پایِ ابی عبدالله، آقا فرمود: حمیده از این به بعد من بابایِ تو هستم. یه جوری بغلش گرفت، سکینه داشت میدید، رقیه داشت می دید، گفت: از این به بعد علی اکبر برادرتِ، هی دست رو سرش می کشید، اما گذشت، ظهر عاشورا اومد با ذوالجناح بره میدان، دید اسب حرکت نمیکنه،نگاه کرد دید سکینه پاهای اسب رو گرفته، گفت: بابا! تا نیایی پایین نمیذارم بری، اومد پایین، گفت: بابا! قشنگ بشین، نشست رو خاک، بابا رو تو بغلش گرفت، گفت: بابا سفت بغلم کن، گفت: دست رو سرم بکش. ابی عبدالله گفت: چی شده بابا؟ گفت: یادت میاد خبرِ مسلم رو آوُردن نشوندیش تو بغلت، دلم خواست، الان بری بر نمیگردی، کی سکینه رو بغل کنه… مثل امروز روز اول ماه محرم، پسرِ شبیب اومد دید امام رضا زانویِ غم بغل کرده، اومد از آقا سئوال کرد: آقاجان! چی شده؟ امام رضا بغض امونش نمیداد حرف بزنه، گفت: آقا اتقاقی افتاده؟ گفت: پسرِ شبیب امروز اولِ محرمِ…* یابن شبیب یاد کن از پیکرِ حسین ضجه بزن برایِ تنِ بی سرِ حسین عالم اگر بمیرد از این غصه کم بود کف می زدند دور و برِ خواهرِ حسین از خیمه تا به تل به زمین خورد عمه ام یابن شبیب دست به سر بُرد عمه ام یابن شبیب گُل ته گودال دیده ای؟ قرآن پاره پاره و پامال دیده ای؟ هنگام دست و پا زدنش دست می زدند یابن شبیب غارتِ خلخال دیده ای؟ *حسین….* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•کوچه به کوچه گشته ام... و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● مِنَ الغَریب اِلی الحَبیب... از مُسلم‌ابن‌عقیل، به پسرعمویم حسین(ع): جماعتِ کوفه، خامِ شده‌اند! این جا کسی مُنتظرت نیست... نیا...💔 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•کوچه به کوچه گشته ام... و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج حیدرخمسه•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کوچه به کوچه گشته ام میخانه ای نیست این روزها یک عاقلِ دیوانه ای نیست انگار خاکِ مُرده پاشیدند بر اين شهر *مي بيني حال و روزِ مارو، ما هر جايي باشه روضه رو برپا مي كنيم، حتي اگه شده تويِ بيابون هم ميريم، رو ما چي فكر كردن، ما ولِ كنِ روضه ها نيستيم، ما با زن و بچه هامون اومديم اينجا روضه، اما اينم بگم اينجا خيلي ها مواظبِ اونا هستن، يه وقت خدا نكرده، يه نامحرمي از كنارشون رد نشه...* انگار خاکِ مُرده پاشیدند بر اين شهر این سرزمین بی روضه جز ویرانه ای نیست *از اولِ روزِ ماه محرم61 (هجري قمری) تا حالا، اينقدر بساط روضه ها غريب نبوده، تكيه ها كو؟ پرچم ها كو؟"وقتي ابي عبدالله، غلامش جُون رو صدا زد: كيسه ي پولي بهش داد، گفت اين حسابتِ برو...تا حالا اين غلام نگاه به نگاهِ آقا نكرده بود، يهو سر آوُرد بالا، گفت: برم؟ تو خوشي هاتون بودم، حالا برم؟..."حسين جان!ما هم نمك نشناس نيستيم، از درِ خونه ات جايي نميريم...* باید مصیبت های زینب را بیان کرد حالا که دیگر بین ما بیگانه ای نیست روزی به زلفت شانه می زد، دستِ زینب جز پنجه هایِ شمر حالا شانه ای نیست از بس سرت افتاده از بالای نیزه دیگر برايِ صورتِ تو چانه ای نیست عباس چشمان خودش را بسته یعنی جایِ حرم در بزمِ بی شرمانه ای نیست … *بَزم ميدوني يعني چي؟ بزمِ بي حياها، شراب داره، قمار داره، خريد و فروشِ......ناله بزن:حسين. امشب شبِ ورديِ كربلاست، زينب هنوز كربلا نرسيده بود هي به عباس مي گفت: عباس به حسين بگو بياد، حسين مي اومد اما بغض گلويِ زينب رو گرفته بود، نميذاشت حرف بزنه، دوباره به علي اكبر مي گفت: برو بگو بابات بياد، حسين مي اومد، چي شده خواهر، از صبح ده بار صدام زدي؟ يهو بغضش تركيد، داداش بيا برگرديم، من دلم برا قبرِ مادرم تنگ شده، دلم شور ميزنه....* با مدینه چقدر؟ فاصله دارد اینجا فکرِ آشفتگیِ قافله دارد اینجا کربلا گفتی و یکباره دلم ریخت حسین از جدائیِ تو قلبم گله دارد اینجا این بیابان چقدر خارِ مُغیلان دارد خبر از پایِ پُر از آبله دارد اینجا این سرازیریِ گودال دل نگرانم كرده همچنان سعی و صفا هروله دارد اینجا بادهایش دَمِ مغرب چه غبار آلوداست سخن از کف زدن و هلهله دارد اینجا تو بیا زیرِ زره پیرُهن تنگ مپوش عده ای قاتل بی حوصله دارد اینجا حیفِ ترکیبِ رُخَت نیست که تغییر کند؟ سر بریدن ز قفا مسئله دارد اینجا پایِ گیسویِ تو، موهام همه گشته سپید گیسوان من وتو قائله دارد اینجا از نظر بازی این قوم دلم می لرزد غارتِ چادر و معجر صله دارد اینجا غَبغَبِ ناز علی را زنظر پنهان كن وای بر حال رباب، حرمله دارد اینجا قاسم نعمتی *پرده ي كجاوه رو رباب كنار زد، ديد كه دارن ميرن و ميان، علي اكبر رو صدا زد: گفت: چه خبر شده؟ گفت: بابام گفته اينجا مي مونيم، گفت: چرا داريد همه بارها رو روي زمين ميذاريد؟ گفت: بابام گفته اينجا خيلي مي مونيم، دست و پاش لرزه افتاد، علي اصغر رو بغل گرفت، اول زني كه از محمل پياده شد رباب بود، اومدن كنار مركب زينب، گفت: خانوم قرارِ بمونيم؟ گفت: آره رباب. گفت: زينب جان! اينجا آب هم هست؟ گفت: آره رباب، ما بچه ي اين سرزمين هستيم، اون دجله است، اون فراتِ، يه لبخندي رباب زد، خير ببيني، خيالم راحت شد، اما ده روزي گذشت، ديدن چادر به كمر بسته، از اين خيمه به اون خيمه، نفس بُريده، چي شده رباب؟ كسي آب داره؟ لبايِ علي اصغرم خشكيده، چشاش وا نميشه، حسين... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•کوچه به کوچه گشته ام... و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج حیدرخمسه•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کُلُّ اَرضٍ کَربَلا... هرکجا که بمیرم، اگر با من باشد، در زمین جان سپرده‌ام... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•وقتی همه جا شُهره به.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج حیدر خمسه•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● “اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى صاحبِ الدَّعوَهِ النَّبویَّه،وَ الصَّولَهِ الحَیدریَّه، و العِصمَهِ الفاطِمیَّه، و الحِلمِ الحَسَنِیَّه،و الشّجاعَهِ الحُسَینِیَّه” وقتی همه جا شُهره به عنوانِ تو باشیم باید که فقط ریزه خورِ خوانِ تو باشیم دامن نکش از دستِ گداهای گرفتار بگذار کمی دست به دامانِ تو باشیم *ديدي گفتم يه روز به دردت ميخورم، ديديم راه كربلا رو به روي ما بستن، ما خودمون برات كربلا درست كرديم، ما تو هر جلسه اي كه ميريم به نيابت كربلا و بين الحرمين ميريم، فردا قيامت پامون خيلي كربلا نوشتن...* خیرالعمل این است که ارباب تو باشی ما هم یکی از مُزد بگیران تو باشیم فردای قیامت خبر از دربدری نیست امروز اگر بی سر و سامان تو باشیم ما یاد گرفتیم که در روضۀ گودال آشفته تر از زلف پریشان تو باشیم : مصطفی متولی آفتابِ شَرَفَم، مظهر توحیدم من با همین سن کمم مرجع تقلیدم من بخدا لحظه ای از کفر نترسیدم من لحظه های جا نزدم هرچه بلا دیدم من در ره عشق چه بی ترسم و بی واهمه ام آیت الله جلیله نوه ی فاطمه ام گریه ام حکمت محض است که گشته سپرم خم شده قامت لشگر به مَصافِ جگرم مثل عمه چه قشنگ است بلا در نظرم نکند فکر کنی بی کَسم و در به درم من کَس و کار حسینم به لبم این سخن است سرو سامان همه از سر و سامان من است هرچه را غیر حسین بن علی خط زده ام رگ هر مفسده را با رگ غیرت زده ام روی لبهای ستم چوب صلابت زده ام به رخ زجر لعین سیلیِ عفت زده ام حال که چشم تو از وصف مقامات تر است روضه ام را ز خودم بشنو که دلسوز تر است روز ها چون شب تار است خدا رحم کند جنگ من یک به هزار است خدا رحم کند قاتلم اسب سوار است خدا رحم کند کفِ پایم پُرِ خار است خدا رحم کند تازیانه به تنِ من گذر انداخته است ناقه ی لنگ مرا از کمر انداخته است فاطمه بودم و قنفذ به سراغم آمد آنقدر تند دویدم که نفس کم آمد زجر کم بود که یکدفعه سنان هم آمد به تو تا خیره شدم سیلی محکم آمد دست سنگین کسی بر رخ من رد انداخت آنکه انداخت مرا روی شتر بد انداخت سپرش تا به سرم خورد سرم درد گرفت زد به بازوی من و بال و پرم درد گرفت به پدر حرف بدی زد جگرم درد گرفت بشکند پاش الهی کمرم درد گرفت یاعلی گفتم و با کینه به من سنگ زدند پیرزن ها همه بر پیرهنم چنگ زدند حق بده خواهرم اینقدر حزین و زار است مست ها صحبتشان صحبت خدمتکار است هاشمی مويِ سوخته امُ مسخره كردن دخترايِ شاميِ تو خرابه لُكنتِ زبونمُ كه مي بيني يادگاريِ بزمِ شرابه نفسم بند اومد اوني كه مومُ تويِ خرابه مي كَند اومد تويِ بازار بَرده فروشا ما بوديم اما تو نبودي دندونايِ شيرم رو شكستن پيرمردايِ مستِ يهودي معجرا رو بردن تا النگوهاي دستِ خواهرام رو بردن *حسين.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•وقتی همه جا شُهره به.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج حیدر خمسه•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دختری که از طعم بی‌بهره نباشد، طعم لذت و را جایگزین نمیکند! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•پدرم کرده دعا... و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها و روضه اصحاب اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم یا جوان مرگ، شهیدِ سَرِ راهت بشوم مادرم خواسته از مادرتان بعدِ نماز تا نَفَس هست فقط خَرجِ عزایت بشوم *اگه مي بيني از اين روضه به اون روضه ميري برا خاطر مادرهايِ ماست،شیرِ حلالی که با اشکِ روضه به ما دادن، الان هم اگه خودشون نميتونن بيان، ميگن: روضه ميري سلامِ مارو هم برسون...* کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوزِ حسین مددی صاحبِ عزا تعزیه دارت بشوم رخصتِ خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر خيمه ات آيم و مجنونِ صدايت بشوم :یدالله شهریاری *زهيري كه هر جا ابي عبدالله مي رفت راهش رو عوض مي كرد، خيمه هاش رو عوض مي كرد، داشت نهار مي خورد، زنش گفت: زهير! يه سوار داره مياد، اومد بيرون ديد علي اكبر رو فرستاده، گفت: سلام زهير، بابام سلامِت رسونده گفته بيا...گفت: برو سلامم رو به بابات برسون، بگو راهِ ما از هم جداست، تا اومد بره، زنش اومد گفت: زهير! ردش كردي، پسرِ زهرا دنبالت فرستاده، گفت: زهير الان بچه هام رو بر مي دارم ميرم، پسرِ فاطمه دنبالِ تو فرستاده ردش كردي، ديد الانِ زنش بره، گفت: باشه الان ميرم پيش حسين ببينم حرفِ حسابش چيه، سوارِ بر مركبش شد، نزديكاي خيمه ي ابي عبدالله شد، همه روشون رو از زهير برگردوندن. خبر دادن به ابي عبدالله زهير اومده، اومد دَمِ خيمه، دستاش رو باز كرد زهير رو بغل گرفت، واردِ خيمه شدن، لحظاتي گذشت اومدن بيرون، ديدن زهير مثل مجنونا داره راه ميره، گفتن: چي شده زهير؟گفت: الان منم ميام. اومد سمت خيام خودش، به زنش گفت: زود باش وسيله هات رو جمع كن، بچه هات رو هم بردار، هر چي دارم مالِ تو، برو... زنش پرسيد: تو كه اول نمي خواستي بري، چي شد؟ گفت: آي زن! حسين يار نداره. گفت: زهير! من باعث شدم بري، حالا ميخواي بري برو، حسين با زن و بچه اش اومده، تو برا حسين، منم كنيزيِ زن و بچه ي حسين رو مي كنم...* عالم علی و نورِ جهانتاب زینب است مثلِ علی و مثلِ نبی ناب زینب است از جلوه های فاطمه سیراب زینب است تشنه حسین، تشنه حسن، آب زینب است یعنی که پنج تَن دلِ یک قاب زینب است این کیست این عقیله ی آقایِ کربلاست این کیست این که غیرتِ فردایِ کربلاست این کیست این رَاَیتُ جَمیلایِ کربلاست این کیست حضرت زهرایِ کربلاست عصمت کم است، صاحبِ القاب زینب است *كاروان از مدينه دور نشده بود، اومدن گفتن: حسين! دوتا سوار دارن ميان، با عجله كاروان رو نگه داشت، رسيدن، ديد عبدالله دو تا آقازاده هاش رو آوُرده، اومد مقابل ابي عبدالله، گفت: بچه هام رو قابل ندونستي ببري؟ هر دو مهريه هايِ خواهرت هستن. عمه ي سادات پرده ي كجاوه رو زد كنار، گفت: خير ببيني عبدالله، شيرِ مادرت حلالت، داشتم دق مي كردم، بچه هام رو آوُردي.عبدالله گفت:حسين! هر جا ديدي بچه هام به كارِت ميان، هر دوتاشون فدايِ تو... كاروان راه افتاد، تا رسيدن كربلا، روزِ عاشورا هي مي اومدن دورِ ابي عبدالله، هي شمشيراشون رو نشون مي دادن، يعني دايي جان اجازه بدي رفتيم، امام حسين هي مي گفت: نه بروید پيش مادرتون. هر دوتا بغض كردن، اومدن تويِ خيمه، ناراحت، زانو بغل گرفتن، بي بي زينب اومد گفت: چي شده؟ گفتن: برو از دايي بپرس، اصلاً مارو نمي بينه، هر کی خواست بره ميدان گذاشت بره، اما نميذاره ما بريم، زينب خوشحال شد، يعني دلتون ميخواد بروید؟ آره مادر! اگه رفتید كشته ميشيد؛ مادر! فدايِ سَرِ دايي...يه ذوقي كرد خانوم، چادرش رو به كمر بست، گفت: الان ميرم اجازه ي شما رو مي گيرم...* آورده رویِ دست خودش جانِ خویش را آماده کرده است دو قرآن خویش را رو کرده است بر همه شیرانِ خویش را دو گِرد بادِ خویش دو طوفانِ خویش را خورشیدِ این دو اخترِ نایاب زینب است ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها و روضه اصحاب اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *گفت: داداش! اگه تو پسرِ علي هستي، منم دخترِ علي هستم، مي خواي جلو نجمه سرم رو بالا نيارم؟ بچه هام رو عباس شمشير زدن يادشون داده، بيا ببين بچه هام دارن دق مي كنن...* زخمِ دل شکسته ی خود را که هَم گذاشت اذن دخول خواند به خیمه قدم گذاشت از خود گذشت و تُحفه ای از بیش و کم گذاشت سنگِ تمام پیشِ امیرِ حرم گذاشت قبله حسین باشد و محراب زینب است زینب رسید و باز امام احترام کرد مثلِ علی ، حسین به پایش قیام کرد تا او سلام کرد خدا هم سلام کرد زینب که است؟ آن که ادب را تمام کرد در کربلا معلمِ آداب زینب است دو مرد از قبیله یِ خود انتخاب کرد آئینه بود و رو به سوی آفتاب کرد با التماس دامنِ خود را پُر آب کرد بر روی نام مادرش اما حساب کرد فرمود این شکسته ی بی تاب زینب است *شروع كرد با ابي عبدالله حرف زدن...* بالی اگر نیست برادر دلی که هست آورده ام شعله کشم حاصلی که هست حل کن به دست خویش مرا مشکی که هست از من بخر دو هدیه ی ناقابلی که هست باور بکن که اولِ اصحاب زینب است * ابي عبدالله به همين راحتي اجازه نداد بچه ها برن ميدان، هر چي زينب مي گفت: آقا مي گفت: نه، من جوابِ حسن رو می تونم بدم، بچه هایِ برادرم هستن، اما من جوابِ عبدالله رو چی بدم؟ گفت: باشه نمیخوای برن نمیرن، اما حسن رو یادت هست یه بار جلوش مادرم رو زدن، همه ی موهاش سفید شد، میخوای دوتا بچه هام بمونن، میخوای کتک خوردن زینب رو ببینن؟ تا حرفِ مدینه رو زد گفت: بگو برن...حرفِ مدینه رو اینجا نزن، بدو اومد خیمه، پاشید لباسِ رزم بپوشید، مُهیّایِ رفتن شدن، لباسِ رزمشون رو که می پوشوند، هی می گفت: حواستون به حرمله باشه، حواستون به سنان باشه، اون از پشت میزنه، هی دست می کشید رو سر و صورتشون، آبروم رو بخرید،رو سفیدم کنید، مهیای رفتن شدن، دَمِ دَرِ خیمه، یه وقت دیدن زینب بیرون نمیآد، یکی از بچه ها اومد گفت: مادر! چرا بیرون نمیآی؟ گفت: آروم پاش پسرم، دوتا خواسته دارم از شما، گفت: من اگه پشتِ سرتون بیام، حسین خجالت میکشه، من از اینجا براتون دعا میکنم، اما خواسته دومم اینه: مادر! هر کی از اسب افتاد حسین رو صدا کرد، یه وقت از بالای اسب افتادید من رو صدا نکنید، حسین خجالت میکشه...* از دور دید و گفت علمدار مرحبا بر ضربه هایشان صدو ده بار مرحبا بر دو امیر بر دو جگردار مرحبا زینب شدند و حیدرِ کرار مرحبا اما میانِ خیمه ی بی آب زینب است اما رسید لحظه ی در خون صدا زدن خونین نَفَس نَفَس زدن و دست و پا زدن یک بار تیغ و بار دگر نیزه را زدن دور از نگاهِ مادرشان بی هوا زدن در بینِ خمیه شاهدِ گرداب زینب است :حسن لطفی *یه وقت یه حرومی داد زد، الان داغشون رو به دلِ مادرشون میذارم، از دور نیزه اش رو رها کرد، از بالای اسب افتادن، صدا زدن:"اَمیری حسینٌ و نِعمَ الاَمیر" حسین رسید بالا سرشون، یه نگاه به اینا می کرد یه نگاه به زینب، بی بی صدا می زد: فدا سرت بچه هام،خونشون حلالت حسین....هرجا هستی صدا ناله ات کربلا برسه:حسین!....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net