eitaa logo
کانال ‌متن روضه
78.4هزار دنبال‌کننده
780 عکس
463 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آنکه در عالم ذر، روزی ما را غم داد غم و شادیِ جهان را به خدا توأم داد "هیچکس خبر نداره تو دلِ ما چی میگذره .. همه فکر میکنن ما مشکی پوشیدیم روحیه هامون هم همینجوری مشکیِ ؛ نه والا اصلا وقتی که میگی حسین دلت باز میشه .. میگی حسین همۀ غم های عالم فراموشت میشه .. شب اول شب حساسیه .. شب اول شبِ مادرِ .. آدم دوست داره برا نوکریِ پسرش خودشُ به این مادر نشون بده " اول ماه حسین است خدایا شکرت باز ارباب محلی به منِ بد هم داد *نمیدونم امروز الحمدلله گفتی یا نه .. زیر لب بگو الحمدلله که دوباره پرچم مشکی هارو تو محرم دیدم ، خدایا شکرت بهم اجازه دادی برای حسین مشکی بپوشم .. وقتی که میگی حسین مادرش میگه جانم جانم اگه حسین خودتُ میگی خدا برات نگهش داره ، حفظش کنه .. اما اگه حسین منُ میگی کربلا بین دو نهر آب تشنه کشتنش .. حسین .. ما دور هم جمع میشیم فقط بگیم حسین " آی مردم همه دعوت به محرم شده‎اید بار عامی ست که ارباب به این عالم داد *فلذا امشب همه میان میگن حسین .. حتی اونایی که تو طول سال هم نگفتن حسین امشب که میگن حسین آقا بغلشون میکنه .. مثل حر همچین که گفت حسین آقا آغوششُ براش باز کرد بیا حر بیا خوب جایی اومدی اِرفع رأسک ..* هر کسی را به طریقی سوی کشتی آورد به یکی دیگ غذا و به یکی پرچم داد مشتری ذات خدا بود، فروشنده حسین جمع ما را به خدا داد، ولی دَرهم داد ما خودیهای حسینیم نشانش این است که به ما آب فرات و به همه زمزم داد به خدا ما که ندیدیم بگوید احدی حاجتم را ز حسین خواستم اما کم داد صد برابر ز خود فاطمه پس می‌گیرد آنکه در بزم عزا آمد و یک دِرهم داد از حسن اذن گرفتم که حسینی شده‎ام از بقیع آمدم و کرب و بلا را هم داد *بی بی وارد شد دید دو بزرگوار دارن باهم کشتی میگیرن دید پیغمبر امیرالمومنین همه ایستادند دارند تماشا میکنند بی بی یه نگاه کرد دید پیغمبر هی داره صدا میزنه جانم حسن .. بی بی گلایه کرد باباجان حسن برادر بزرگتره چرا داری میگید جانم حسن؟.. گفت مگه نمیشنوی دخترم همه عالم دارن میگن جانم حسین دیدم حسنم غریبه من دارم تشویقش میکنم میگم جانم حسن ..* یا رب این مرد چه مردی‎ست نمی‎فهمم من که به دشمن ته گودالِ بلا خاتم داد شاعر: سیدپوریاهاشمی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5877568096381699965.mp3
2.84M
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آقاجان! بَهایِ وَصلِ تو گر جان بُوَد خریدارم... مارو با این و امتحان نکن! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اگه سرده اگه تاریکه دنیا نمی ترسیم آخه مهتاب داریم خدارو شکر بی صاحب نموندیم خدارو شکر که ارباب داریم درسته نوکر خوبی نبودیم ولی خوب جایی نوکر بودیم ای دل! صدامون می زده ارباب هرروز یه روزایی ولی کر بودیم ای دل!! یه ساله از سر دلتنگی و درد شبامون توی بزم روضه سر شد خدارو شکر امسالم نمردیم محرم شد چشامون باز، تر شد بهار عاشقیمونه محرم بهار اشک و فصل روضه خونی با این سینه زدن دل پاک میشه بهاره، موقع خونه تکونی دوباره پرچم مشکی خریدیم دلامون روشنه با این سیاهی با این پیراهن و این شال مشکی سیاهی لشکرت باشیم الهی رفیقا قدر امشب رو بدونید شاید فردا شبو دیگه نبینیم شاید این آخرین ساله که داریم کنار هم توی روضه میشینیم رفیقامونو حتما یادتونه رفیقایی که باهم گریه کردیم کی میدونه؟ شاید هم مثل اونا ما سال دیگه زیر خاک سردیم میون این همه غوغای دنیا قرار ما تو های و هوی روضه ست شهیدا اینو فهموندن به ما که تو عالم هرچی خیره توی روضه ست دلی که توی روضه سوخت، پاکه دلی که پاک شد جای حسینه چی میشه وقت جون دادن ببینیم سر ماهم روی پای حسینه سری که پر شد از عشق یه بی سر اگه رو پیکرش باشه عجیبه سر مسلم سر دارالاماره ست اینم دردسرِ عشق حبیبه دل مسلم پر از عشق حسینه که واسه کشتنش دعوای نیزه ست سر عاشق روی دروازه ی شهر سر معشوق هم بالای نیزه ست شاعر: ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Fadaeian_Moharam_9801_2.mp3
1.51M
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آقاجان! بَهایِ وَصلِ تو گر جان بُوَد خریدارم... مارو با این و امتحان نکن! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دل مسلم پر از عشق حسینِ که واسه کشتنش دعوای نیزه ست *همچین که ریختن دور خونه طوعه، خونه رو محاصره کردن ، یکیشون داد زد: بیرون بیا ، اگه بیرون نیای خودمون میریزیم تو خونه .. خونه رو آتیش می‌زنیم .. همچین که طوعه صداشونو شنید ، اومد که بره در رو باز کنه ، سریع مسلم دوید ، اومد؛ خانوم جان تو نمی‌خواد بری .. اینا همشون مَردن . تو بری جسارت میکنن .. یه‌وقت یه حرفی میزنن . خوب نیست شما بری درو باز کنی.. (کجا رفت دلت؟!) یادم نمیرود که همه داد میزدند طوری لگد بزن که علی بی پسر سرم رو شکستن فدا سرت اینا نقشه دارن برا سرت می ترسن که روو نیزه ها سرت ، قرآن بخونه می ترسم بازم مثل مادرت یه دستی بلند شه رو دخترت همه ترسم از اینه خواهرت ، غریب بمونه فرقی نمی کنه، توو کوفه مرد و زن دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن گودال میکَنن، بد جور میزنن حتی زناشونم، از دور میزنن یه گودال برام کندن و زدن یه عده می خندیدن و زدن غریب گیرم آوردن و زدن ، فکر تو بودم همه دور گودال نشستن و زدن دندونم رو شکستن و توی کوچه دستم رو بستنُ ، فکر تو بودم من نایبت بودم، اینجوری میزنن موندم که باخودت، میخوان چیکار کُنن سیلی که می‌زدن، از پا می افتادم یاد مدینه و، زهرا می افتادم خودم که گرفتار و بی کسم ولی من برا تو دلواپسم می دونم به دیدار نمی رسم ، خدانگهدار تو سینه‌م پر از حسرت توئه همه گریه‌م از غربت توئه همه جا فقط صحبت توئه ، تو کوچه بازار حرف از ثوابه و، پاداش و جایزه فتوا رسیده که، قتل تو جایزه با دخترات میای، اینو تا فهمیدن توو خونه ها دارن، قول کنیز میدن شاعر : داوود رحیمی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5877568096381699976.mp3
2.03M
|⇦• / و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آقاجان! بَهایِ وَصلِ تو گر جان بُوَد خریدارم... مارو با این و امتحان نکن! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ با این همه گناه زِ کویت نراندی‎ام امسال هم به ماه محرم رساندی‎ام "فرمود هر کسی هر جایی بگه حسین حرمشِ .. فلذا الان تو حرمش نشستی میگی حسین ... محرم کربلا باشه زیر قبه باشه بگه حسین ... بعضی ها یه جوری گریه میکنن انگارآخرین فرصتیه که تو عمرشون بهشون دادن گفتن بگو حسین آخه فرمود نماز میخونی فکر کن آخرین نماز عمرته .. گریه هم که میکنی فکر کن آخرین مهلتیِ که میگی حسین ... امروز قافله رسیدکربلا .. این بچه تو بغلِ ربابه .. همچین که رسیدن عرضه داشت آقا جان اینجا آب پیدا میشه یا نه .. این بچه اگه تشنه ش بشه بی تابی میکنه .. گفت آری اصلا یه جایی رو انتخاب کردن بین دو نهر آب ... عباسم برو آب بیار ..." چون طفل گم شده بغلم کردی ای حسین پیش خودت نشانده و قدری تکاندی‌ام منت سرم گذاشتی و از میان عرش با نام مادر و پدرم باز خواندی‌ام میخواهی‌ام ‌هنوز وگرنه چو دیگران با پول و شهرت از حرمت می پراندی‌ام از کودکی برای شما خیمه می‌زدم دنبال خویش کوچه به کوچه دواندی‌ام یک روز بی تو زنده نمی مانم ای حسین با آب و نان خواهر خود پروراندی‌ام *فلذا اون مرد ثروتمند نوشتند تو مدینه همچین که دید ابی عبدالله این زنگهایِ اشترها رو بست که صدا نکنه آخه شبانه میخوان بی سرو صدا برن .. از تجار مدینه ست ، داشت برمیگشت از تجارتش ؛ برخورد به کاروان ، گفت اقا کجا میری؟ حضرت فرمود دارم از شهر بیرون میزنم هیچی نگفت کجا چرا ، گفت میشه منم همراهت بشم گفت اگر میخوای میتونی بیای .. ثروتش زن و بچش همه رو رها کرد ..* میخواهی ام هنوز وگرنه چو دیگران با پول و شهرت از حرمت میپراندی ام از کودکی برای شما خیمه میزدم دنبال خویش کوچه به کوچه دواندی ام یک روز بی تو زنده نمیمانم ای حسین با آب و نان خواهر خود پروراندی ام آید به گوش ناله‎ی «هَل مِن مُعین» تو در زیر دست و پا ته گودال خواندی‎ام *دیدم همچین که داره دست و پا میزنه داره برای شیعه هاش دعا میکنه مادرش هم همینجور بود .. تو اوج درد تو اوج بستر نشینی بچه هارو صدا زد بچه ها بیاین میخوام دعا کنم .. همۀ بچه ها رفتن وضو گرفتن اماده شدن سجاده رو پهن کردن آخه همیشه میفرمود الجار ثم الدار .. اول بقیه بعد خودمون .. نشستن کنار مادر شروع کرد دعا کردن : اللهم عجل وفاتی سریعا .. دستای مادرمون بالا نمی اومد .. حسن زیر این بغل هارو گرفته بود دستها بالا بیاد .. مظلوم کربلا لک لبیک یا حسین تو میکشی مرا لک لبیک یا حسین ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5877568096381699988.mp3
2.97M
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ برای آمدن (ع) لحظه‌شماری میکردند، اما به وقت ، از اطرافش پراکنده شدند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دوباره اومدم آقا، پیش تو زانو بزنم وقتی تورو دارم دیگه، برم به کی روبزنم؟ هرچی بدم باشم ولی، تو رو نمیفروشم حسین از بچگی‌ها اسمتو، خوندن توی گوشم حسین درسته پیش چشم تو، خیلی زیاده بدیام ولی خدا سر شاهده، دیوونه‌ی کرببلام آخه تو این دنیا بگو، جز تو کیو دارم آقا زندگیم و جوونیم‌و، بهت بدهکارم آقا تو خوبی و با خوبیات، بدعادتم کردی ولی چقد بدی دیدی ازم، به روم نیاوردی ولی گریه توی عزات برام، واجب‌تر از نون شبه درمون زخمای دلم، روضه‌ی عمه زینبه تورو به جون خواهرت، تورو به جون دخترت هرکاری میکنی منو، وانکن آقا از سرت شاعر : عالیه رجبی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5877568096381699989.mp3
904.4K
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ برای آمدن (ع) لحظه‌شماری میکردند، اما به وقت ، از اطرافش پراکنده شدند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ این زمین داغ به دل می‌دهد آخر برویم در من آشوب شده ، جانِ برادر برویم خاک اینجا چقدَر بوی جدایی دارد زینت دوش نبی! جان پیمبر! برویم حنجر نازک ‌شش ماهه شبیه است به گل می‌شود سخت درآغوش تو پرپر، برویم کینه دارند به اسمش، به خدا می‌آید لشکری تشنه به خون علی اکبر، برویم کمرت می‌شکند، داغ برادر سخت است به اباالفضل نگاهی کن و دیگر برویم نیزه می‌بارد از این قوم به ظاهر مومن دست‌هاشان همه آلوده به خنجر، برویم سایه‌ی روی سرم، خیمه نزن، برگردیم دل ندارم که نباشد به تنت سر، برویم بر زمین میخوری و وای بمیرم نگذار... قتلگاهت بشود قاتل خواهر، برویم شاعر:مرضیه عاطفی *همچین که این کاروان رسید کربلا ، اباعبدالله به عباسش فرمود: عباس جان اول خیمۀ خواهرمُ بنا کن .. اول خواهرم با این زن و بچه‌ها برن تو خیمه .. فلذا اولین خیمه‌ای که زدن خیمۀ زینب بود. انقدر دل اباعبدالله نگران خواهرشِ که فرمود اول خیمه زینب رو بزن..‌. همچین که بی‌بی می‌خواست از ناقه پیاده بشه، خود ابی عبدالله اومد، عباس اومد، علی اکبر اومد. ابی عبدالله به خواهرش فرمود: خواهر جان پیاده شو. دست خواهرو گرفت، این جوونا اومدن کوچه باز کردن _چه خبره؟! _عمۀ سادات میخواد از ناقه پیاده بشه. میگم: ابی عبدالله اومد، عباس اومد، علی اکبر اومد، قاسم اومد، عبدالله اومد، عون اومد، جعفر اومد، همه اومدن، همۀ بنی هاشم؛ همۀ نامحرما رفتن عقب تر. سرشونو به یه کاری بند کردن. چرا ؟! چون خواهر حسین می‌خواد از مرکب پیاده بشه... همچین که پای زینب به خاک کربلا رسید نوشتن یه آهی کشید، صدازد: حسین جان چرا اینقد این خاک بوی جدایی میده؟! دلم بهم ریخته، نگرانم، مضطربم حسین جان... ابی عبدالله جواب دادن: خواهرم، همون سرزمینی که جدم، پدرم، مادرم، روضه‌هاشو خوندن همین جاست... نوشتن زینب رفت تو خیمه‌ش، بعد از چند لحظه دیدن غش کرده... این خواهرو به هوش آوردن اما... "شنیدن کی بُوَد مانند دیدن" اینجا بی‌بی غش کرد بی‌بی رو به ‌هوش آوردن، اما کجا بودین عصر یازدهم؛ یه نگاه کرد سمت گودال: پاشو حسین جان خواهرتو کمک کن. یه نگاه کرد سمت علقمه. صدازد: آی غیرت الله پاشو نگاه کن‌... میگن اصحابُ هم صدازد؛ یه نگاهی کرد به این بدن ها: آی اصحاب برادرم حسین! پاشید به زینب کمک کنید. نوشتن این بدن‌ها یه تکونی خورد، کنایه از این که ما حاضریم زنده بشیم دوباره برات جون بدیم. نوشتن همه رو سوار بر ناقه کرد، یه نگاهی به دور و برش کرد دید دیگه کسی نمونده، همه سوار بر شترها شدن، خودش میخواد سوار بشه، تنهایی که نمیتونه. شمر از دور دید این خواهر داره اینجوره بی‌تابی می‌کنه، شمشیرشُ غلاف کرد اومد جلوتر؛ بی بی فریاد زد برو عقب .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5834563220207044978.mp3
2.34M
|⇦• / و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ برای آمدن (ع) لحظه‌شماری میکردند، اما به وقت ، از اطرافش پراکنده شدند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
با توجه به شرایط ایجاد شده و شیوع ویروس و تلاش برای رونق بیشتر جلسات عزاداری در ماه محرم ، طرح راه اندازی شد. کلیات طرح به این صورت هست: دوستانی که تمایل به برگزاری جلسات و دارند به ما پیام میدهند و ما ، و رو براشون می فرستیم و اون عزیزان هم از جلسه روضه خانگی شون برامون های کوتاه ارسال میکنن و ماهم نشر میدیم در آخر هم به پر بازدید ترین کلیپ ارسال شده از طرف مجموعه هدیه ی نفیسی تقدیم میشه. هزینه هر بسته (قند، چایی و پرچم) به همراه ارسال و پست ۶۹ هزار تومان . ان شالله هرکسی که بانی این امر هست ولو با هزار تومان ، خونه ی دنیا و آخرتش مملو از نور اهل بیت علیهم السلام بشه. راه سهیم شدن در طرح : 🌐درگاه اینترنتی↶ https://idpay.ir/babolharam 💳 شماره کارت↶ ➠ 6362 _ 1410 _ 4400 _ 3854 ↜به نام محمد معمارزاده ____ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
دستشان را که از پیامبر کوتاه کرد،گفتند "علی" است! های کوفه اما؛ را به ولیِّ خدا تحمیل کردند @babolharam_maktab
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ هرکسی تنهاست ذکرش می‌شود تنها حسین هرکسی گم می‌شود را می‌کند پیدا حسین دستگیری می‌کند از عاشق بی دست و پا می‌نشاند نوکر آلوده را بالا حسین *کجای عالم ارباب اینجوری پیدا میشه که نوکرش این همه خطا و اشتباه بعد هم تو خونه ش راهش بده .. تازه صدر جلسه بشونتش بغلش کنه نوازشش کنه کجایِ عالم اینجوریه؟..* بر کسی دل بسته‌ام که دل نبسته بر کسی از همه دل کنده‌ام در این جهان الا حسین *بگو حسین دردت دوا میشه .. بگو حسین حاجتت روا میشه .. بگو حسین به خدا دستتُ میگیره .. بگو حسین به خدا اربعین میبردت کربلا .. بگو حسین مریضت شفا پیدا میکنه .. تو هر حالتی که هستی ، غم داری خوشحالی بگو حسین ..* کار من گریه‌ست از بَدوِ تولد تا ابد خیرِ دیگر که ندیدم من از این دنیا حسین *انقدر محرم ها بیاد بره دستات تو کفن بسته باشه .. فرقی هم نمیکنه هر کی باشه حسرت میخوره حتی حبیب هم حسرت میخوره حبیب با اون مقام فقط یه خواسته دارم برگردم دنیا بگم حسین بیام تو مجلس حسین براش گریه کنم ..* بارها گفتم نمی‌بخشد ولی بخشید و گفت بار آفت خورده‌ات را میخرد یک‌جا حسین سیزده نور خدا را دوست دارم مثل هم چون که میدانم در آنها هست استثنا حسین فکر دیدار خدا بودم که بین روضه‌ها وقت یا الله آمد بر زبانم یا حسین هم امامت هم قیامت هم شفاعت می‌کند روز محشر هم بیاید کار دارم با حسین *میدونی روز محشر چه جوری میشه یهو میبینی تو اون وانفسا تو اون صحرا صدایی میاد غَضُّوا أَبْصَارَكُمْ .. چشماتونُ ببندید .. چه خبره ناموس خدا میخواد وارد محشر بشه .. همه سرهارو پایین می اندازن بی بی دو عالم میخواد بیاد رد بشه امام حسن بعضی روایات میگه افسار این مرکبُ گرفته که حضرت زهرا سلام الله علیها روش نشسته .. میاد یه گوشه از عرش یهو از یه گوشه ای یه آقای بی سری وارد محشر میشه بی بی سوال میکنن حسن جان این آقایِ بی سری که وارد محشر شده کیه؟ امام حسن جواب میده مادر جان (میخواد برای همۀ اهل محشر روضه بخونه ..) امام حسن جواب میده : هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ ..." من فدای دختری که در خرابه بود و گفت با همان لکنت به سختی چند تا بابا حسین خورده‌ام از این و آن مشت و لگد حالا بگو من شده‌ام پیر تر یا مادرت زهرا حسین *یه وقته یه مرد زمین می افته .. یه وقت هم یه زن زمین می افته ..* دست دعو بزرگتر از صورت تو بود .... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5879819896195385601.mp3
3.26M
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در داعیه‌ی فضل داشتند! (ع) از آنها کرد، با تَشَر و تیشه جوابش را دادند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اون‌شب از روی اون ناقه توی راه بین اون صحرا بازی می‌کردم افتادم انقد غصه نخور بابا غصه نخور بابا توی راه بین اون‌صحرا یکی دستش تو تاریکی به گونم خورده چیزی نیست هیچ کس نمیدونه بپرس از عمه میدونه یکی از من یه گوشواره امانت برده چیزی نیست شاعر: امیرحسن سالاروند *همچین که این سر رو از تو طبق می‌خواست برداره ، یهو از دستش افتاد .. گفت بابا می‌بینی بازوهام طاقت نداره .. از بس با تازیانه به این بازوهام زدن .. یه وقته یه مرد زمین میفته بلند میشه، زود یاعلی میگه از جا پا میشه، اما زن با مرد فرق داره!.. زن وقتی زمین میفته خجالت میکشه .. قبل از این که بلند بشه از زیر چادر هی دورشو نگاه میکنه مردی ، نامحرمی ، کسی ندیده باشه... اما بازم طاقت داره بلند بشه از زمین. اما یه وقته یه دختر کوچیک‌ زمین میفته .. دختر وقتی زمین میفته ، از جا بلند نمیشه؛ تا بابا نیاد بغلش کنه .. تا بابا نیاد نوازشش کنه ..بوسش کنه از جا بلند نمیشه ، تازه هی میگه پاهام خیلی در میکنه بابا... همچین که از ناقه زمین افتاد، گفت بابام حالا میاد بلندم میکنه ... از دور دید یه سیاهی داره میاد گفت حتما بابامه .. تا اومد جلو دید نه باباش نیست .. خدا لعنتش کنه زجرِ ... تا دید هی داره زیر لب داره میگه یازهرا یازهرا؛ گفت حالا که میگی یازهرا بذار یه کاری باهات بکنم که مثل مادربزرگت بشی که دیگه جلو من نام زهرا رو نبری... چنان با چکمه به پهلوی این دختر زد... من که بعد از تو به کوه دردها برخورده‌ام از یتیمی خسته‌ام، از زندگی سرخورده‌ام دخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بود زهر دوری تو را با دید‌ی تر خورده‌ام دست سنگین یک طرف، انگشترش هم یک طرف از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده‌ام صحبت از مسمار اینجا نیست، اما چکمه هست با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده‌ام زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده‌ام حرفهای عمه خیلی سخت بر من میرسد گوش من سنگین شده از بس مکرر خورده‌ام هرطرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه ازینور خورده‌ام گاهی ازآنور خورده ام پشت خرابه دخترکی کج نشسته بود میخواست تا ادای مرا در بیاورد شاعر: سیدپوریا هاشمی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5879819896195385602.mp3
2.94M
|⇦• / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در داعیه‌ی فضل داشتند! (ع) از آنها کرد، با تَشَر و تیشه جوابش را دادند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دوتامون لبامون پر از خونه موهام مثل موهات پریشونه حالا مثل تو من یه دندونِ شکسته دارم .. دوتامون موهامون پر از دوده قراره جدایی مگه بوده یتیمی برا من هنوز زوده سنی ندارم .. حق داری نشناسی ، موهام سفید شده این روزا لرزشِ ، دستام شدید شده از بین دخترا ، من خسته تر شدم زودتر بیا بریم ، که دردسر شدم نمی‌پرسم انگشترت چی شد نپرسی ازم معجرت چی شد ببین قسمت دخترت چی شد توی خرابه .. تو شام صد دفعه کربلا دیدم بلا دیدی بابا بلا دیدم سرت رو تو طشت طلا دیدم حالم خرابه .. امشب بیا خودم ، مادر بشم برات خاکا رو پاک کنم ، از صورت و لبات حالا که اومدی، بیشتر پیشم بمون لبهاتو می‌بوسم ، قرآن برام بخون سرِ روی نیزه بابام میشی همون مهربون که میخوام میشی تو هم‌بازی این روزام میشی می‌بینی تنهام .. خیال کن نریخته موهای من ببین سالمه ابروهای من دیگه خسته نیست زانوهای من بشین روپاهام .. من فرض میکنم ، آغوش داری و من رو تو آغوشِ ، گرمت میذاری و تو فرض کن منم ، گوشواره دارم و اصلا نگاه نکن این ، گوشای پاره‌مو شاعر: داود رحیمی همچین که این سر رو آوردن بغل کرد؛ بابا یادته شبا میومدم رو پاهات میخوابیدم برام لالایی میخوندی .. برام قصه تعریف میکردی ؟.. حالا منم پاهامُ دراز میکنم سرتو رو پاهام ‌میذارم .. میخوام برات لالایی بخونم: لالا لالا ، گلم لالا بابای خوشگلم لالا اینقد با باباش حرف زد. راوی میگه یه مرتبه دیدم از موها شروع کرد هی نوازش می‌کرد ، همه جارو یکی یکی سوال می‌کرد: بابا موهات چرا سوخته؟! همچین که رسید به این لب‌ها گفت: بابا دیگه از این ‌نمیگذرم. موهات سوخته بود حرف نزدم، پیشونیت شکسته بود حرف نزدم... ( نوشتن صورت هجده زخم کاری داشته) از همه گذشتم، ولی از این نمیگذرم بابا. آخه همۀ این زخمایی که تو صورتت هست ، تو سرت هست من ندیدم ، نمیدونم کجا این زخما پیش اومده برات .. اما بابا دیروز یه صحنه‌ای دیدم باور نمی‌کردم ، اما حالا فهمیدم چی شده .. حالا که من اونجا بودم این صحنه رو دیدم منم خودمو مثل تو میکنم (چی؟!) دیروز می‌دیدم چوب یزید بالا میره، دستای عمه‌م بالا می‌رفت، چوب که پایین میومد قدّم نمیرسید ببینم به کجا میخوره، حالا فهمیدم اون نامرد با این لبهات چیکار کرده... حسین ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5879819896195385603.mp3
2.83M
|⇦• / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در داعیه‌ی فضل داشتند! (ع) از آنها کرد، با تَشَر و تیشه جوابش را دادند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چقدر خیر دیده‌ایم از محبت حسین به روی شانه‌های ماست دست رحمت حسین زیانزد تمام عالم است مهربانی‌اش دل مرا که برده است؟ این عطوفت حسین! روایت است این که هر سحر فرشته می‌برد سلام صبح‌گاهی مرا به خدمت حسین *بیدار میشی نماز میخونی صبح همچین که نمازت تموم میشه دست به سینه بزار بگو السلام علیک یا اباعبدلله .. با یک سلام صبح به آقای بی کفن انگار روبروی حرم ایستاده ایم* شفیع روز محشر است آجر حسینیه به این بهانه که درآن شده‌ست صحبت حسین چه بهتر است با وضو میان روضه گریه کرد عبادت است گریه‌های بر مصیبت حسین رفیق! روضه‌خانه سنگر ولایت علی‌ست هزینه داده است شیعه پای هیئت حسین رضایت حسین باطناً رضایت خداست رضایت خداست باطناً رضایت حسین به یک نظر دل خراب را درست می‌کند خدا کند شویم شامل عنایت حسین نترس! ظرفیت برای حر شدن هنوز هست رسول ترک حر شده‌ست با هدایت حسین گناهکار دوتا قطره اشک بین روضه ریخت خدا هم از گناه او گذشت بابت حسین حسین بانیِ قبولِ توبه‌های آدم است همین هزار و چند ساله نیست قدمت حسین *آدم هم که خطا کرد اشتباه کرد مونده بود حیران نگران ، گفت چیکار کنم ؟.. بعداز چندین سال که از بهشت رونده شد گفت میخوای توبه تو خدا قبول کنه ؟.. میخوای روسیاهی تو حسین قبول کنه سرتُ پایین بنداز بگو: یا قدیم الاحسان بحق الحسین علیه السلام ...* به همین نفس زدن دلم خوشه به تو و امام حسن دلم خوشه به زیارت اومدن دلم خوشه به همین برو بیا دلم خوشه به تو و امام رضا دلم خوشه به تو و به کربلا دلم خوشه به دعای فاطمه دلم خوشه به شهید علقمه دلم خوشه به علم که دستمه دلم خوشه" به گرد و خاک معجر سه ساله دخترش قسم برای دردهای ما دواست تربت حسین به حشر هم قدم که مینهد هنوز بی سر است قیامتی‌ست لحظه‌ی ورود حضرت حسین شاعر: علی محمدی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Fadaeian_Moharam_9804_01.mp3
2.53M
|⇦• / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ قبل از ، همگی بودند! که به معرکه آمد شدند... 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ به حشر هم قدم که مینهد هنوز بی‌سر است قیامتی‌ست لحظۀ ورود حضرت حسین *میدونی سر این آقا کجاست که میگه بی سر وارد محشر میشه؟! بی‌بی دوعالم لحظه‌ای که وارد محشر میشه؛ اونجا بی‌بی وسیله میاره برا شفاعت امّتش. روایت میگه: اولین وسیله‌ای که بی‌بی روو میکنه، پَرِ چادر رو کنار میزنه ، یه سر بریده رو دست میگیره .. صدا میزنه آی گریه‌کنای حسینم... اونجا سر بریده رو روو دست میگیره .. (تو ذهنت تصور کن دیگه نمیتونی آروم بشینی) "بُنَیَّ قَتَلوکَ و مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" ... دومین وسیله‌ای که بی‌بی روو میکنه ، یهو پر چادر رو کنار میزنه ، دوتا دست قلم شده عباس رو دستش میگیره .. آی گریه کنایِ عباسم حالا نوبت شماست میخوام شمارو شفاعت کنم... انقدر این روایت زیباست که میفرمایند: اول گریه کنای حسینش ر‌و راهی بهشت می‌کنه. همه رو بی‌بی راهی می‌کنه ، روایت میگه خودش راه میفته ، همچین که داره تو مسیر میره به سمت بهشت ، هی برمیگرده پشت سر رو نگاه میکنه .. عرضه میدارن: خانم جان اتفاقی افتاده؟! میفرماد: نه، میخوام ببینم یه وقت کسی عقب نمونده باشه؛ مادرِ دیگه .. مادرِ ... تو کوچه‌ها هم که زمین افتاد اول گفت: حسن جان تو که چیزیت نشده؟! مادر دل‌نگرون بچه‌شه...* بهانه گیر می‌شوم عمو که آه می‌کشد صدای آه او مرا به قتلگاه می‌کشد غربت او مرا به این وادی خون کشیده است بعد علی اصغرش نوبت من رسیده است نوشته اند از ازل کشتۀ کربلایی‌ام اذن جهاد می‌دهد غیرت مجتبایی‌ام برای زنده ماندنم عمو بهانه می‌شود برای جان سپردنم گلو بهانه می‌شود سنگ هم از غم عمو بهانه‌گیر می‌شود و کودک از مصیبتش یک شبه پیر می‌شود ببین عمه بر زمین فتاده پیکر عمو نگو بمان که شمر هم امان نمی‌دهد به او برای غارت سرش رسیده نوبت سنان دو نیزه هم سپر شود، دونیزه ‌است عمه جان نگو که کوچکم ببین که بحث غیرتم ‌شده نگو بمان، نمی‌شود، که کوچه عبرتم شده نگیر خُرده عمه جان که بی قراری‌ام به‌جاست سنان کربلای ما مغیره‌ی قدیم‌هاست *میبینی سنان با نیزه داره میره تو گودال، چرا میگه مثل مغیره است آخه تو گودال همه بی هوا میزدن ،نیزه رو برداشت به پهلوی عزیز فاطمه زد آه حسین بلند شد هی صدا میزد یا زهرا....* آمده‌ام به قتلگاه اگرچه دیر عمو حسین سپر برات می‌شوم نفس بگیر عمو حسین صدای غربت تو را گوش خیام تو شنید نفس بگیر عمو حسین لشکر کوچکت رسید تا شده نیزه‌هایشان در بدن تو آه آه وا شده پای شمر هم روی تن تو آه آه نیره به نیزه از تنت هستِ تو رفته آه آه به قصد غارت عقیق، دست تو رفته آه آه نیزه شکسته شرم کن، نفس بگیرد این بدن خنجر کند رحم کن موقع دست و پا زدن چند نفر به یک نفر، لشکر بی حیا نزن خنجر و تیر و نیزه را جای عمو بزن به من چنگ نزن به موی او، گیسوی سوخته نبر پیرهنی که میبری فاطمه دوخته، نبر نبی به سینه‌ی عمو خورده لب مطهرش شرم کنید اسب‌ها! نعل کجا و پیکرش شاعر: ناصر دودانگه ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5882071696009070319.mp3
4.01M
|⇦• / و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ قبل از ، همگی بودند! که به معرکه آمد شدند... 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ رهام کن که می‌بینم عمه جون کشیدن عمومو به خاک و خون می‌بینی که تکیه زده به اون نیزه شکسته می‌بینم عمومو که بی کَسه ولی حیف که زورم نمیرسه به این نیزه که راه نفسِ عمومو بسته هرچی صدا زدم ، بسه دیگه نزن انگار نمی‌رسید ، اصلا صدای من گودال شاهده ، که بی حیا می‌زد اون با غلاف تیغ ، این با عصا میزد داره طاقتم سر میاد عمو که قاتل با خنجر میاد عمو چه کاری ازم بر میاد عمو دستم بریده دلم میتپه توی سینه‌م‌ُ تو گودال کنارت می‌شینمُ چیزایی که دارم می‌بینمُ کسی ندیده ای وای می‌بینم ، شمر و بالا سرت نیزه به پیکرت ، خنجر رو حنجرت ای کاش که می‌شد ، دستم سپر بشه تا نگذارم از این ، نزدیکتر بشه توی گوشمه خنده‌های کی روی سینته ردّ پای کی دارم نیزه‌هارو یکی یکی بیرون میارم رسیدن و با کینۀ علی تو رو می‌زدن بی معطّلی میخواستم برات سپر شم ولی توون ندارم دیدم که پنجه توو ، موی تو می‌کشید خواستم سپر بشم ، قدم نمی‌رسید تو کوچه‌ هم بابام ، هرکاری کرد نشد دردی حریف این ، اندوه و درد نشد اگه اون روز روز پر سوز یه کمی بودم بزرگتر توی کوچه میشدم من سپر بلای مادر شاعر: داوود رحیمی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net