إجماع المذاهب في علي بن أبي طالب - سعيد رشيد زميزم.pdf
5.8M
بسم الله
#معرفی_کتاب
📚کتاب «اجماع المذاهب فی علیّ بن ابیطالب»
🔵این کتاب در چهار فصل سامان یافته:
1️⃣ فصل نخست به بررسی آیاتی اختصاص یافته که همه مذاهب قبول دارند درباره فضائل علی علیه السلام نازل شده است.
2️⃣فصل دوم به بررسی روایاتی از پیامبر درباره علی علیه السلام اختصاص یافته که همه مذاهب آن را روایت کرده اند.
3️⃣فصل سوم: به بررسی روایات پیامبر درباره آل البیت علیهم السلام اختصاص یافته است که همه مذاهب آن را نقل کرده اند.
4️⃣فصل چهارم: به بررسی سخنانی از صحابه درباره علی علیه السلام اختصاص یافته که همه مذاهب آن را نقل کرده باشند
#اجماع_المذاهب_فی_علی
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
⏺تجمعات بدون رعایت شیوهنامه
إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ حَرَاماً غَيْرَ مَجْهُولٍ وَ أَحَلَّ حَلَالًا غَيْرَ مَدْخُولٍ وَ فَضَّلَ حُرْمَةَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْحُرَمِ كُلِّهَا وَ شَدَّ بِالْإِخْلَاصِ وَ التَّوْحِيدِ حُقُوقَ الْمُسْلِمِينَ فِي مَعَاقِدِهَا فَالْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ إِلَّا بِالْحَقّ (#خطبه_167).
خداوند حرامهایی دارد که مجهول نیستند و حلالهایی دارد که که حرمتی در آنها داخل نشده است [ولی از بین این حلال و حرامها] "حرمت مسلمان" را بر همه حرمتهای دیگر برتری داد و حقوق مسلمانان را با [شهادت به] توحید و اخلاص مرتبط کرد. بنابراین مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند مگر در جایی که حق باشد.
↩️اقامه ماتم حضرت سید الشهداء علیهالسلام یکی از بزرگترین شعائر مذهبی است که باید برگزار شود اما تجمعاتی که در آنها شیوههای بهداشتی رعایت نشود موجب خطر جانی است هم برای کسانی که در تجمعات شرکت کردهاند و هم برای کسانی که در تجمعات شرکت نکردهاند. حضرت در این خطبه فرمودهاند که حرمت جان مسلمان از همه حرمتها بالاتر است.
#با_معارف_نهج، شماره 102
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
⏺حکومت علی ع فسادزا یا فسادزُدا؟
بدون تردید دفاع از جمهوری اسلامی وظیفهای ملی و تکلیفی دینی است اما در سالهای اخیر مقایسه جمهوری اسلامی با حکومت امیرالمؤمنین علیهالسلام توسط برخی بزرگوران که قصد دفاع از جمهوری اسلامی را داشتهاند، به اینجا رسیده است که بگویند اگر در جمهوری اسلامی فساد وجود دارد، در حکومت علی علیه السلام نیز فساد وجود داشت (هرچند توضیح دادهاند که آن حضرت با فساد مبارزه میکرد)!
این سخن که فساد موجود در سالهای ۳۵ تا چهل هجری (سالهای حکمرانی امیرالمؤمنین علیهالسلام) زائیده حکمرانی علی علیهالسلام بوده، حتی اگر تأکید شود که ایشان با آن فساد مبارزه میکرد، باز هم سخن قابل قبولی نیست.
☑️ واقعیت این است که علی علیهالسلام در این حکومت کوتاه مشغول اصلاح ساختارهای فسادزای باقی مانده از سیسال خلافت خلفای سهگانه بود.
🔺مقاله «حکومت علی؛ بعثت عدالت در برابر فسادهای سیستمی» برای توضیح همین واقعیت نوشته شده و دراین لینک قابل دسترسی است:👇👇👇👇👇
https://www.mehrnews.com/news/5001002/%D8%AD%DA
🌺🌷🌹🍃🍂
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵سنت روضهخوانی خانگی در سیره ائمه
امسال که برای رعایت سلامت هموطنانمان، دستمان از مراسمهای رسمی و باشکوه سالهای قبل کوتاه شده و فرصت روی آوردن به روضههای خانگی و فامیلی فراهم شده، بد نیست نگاهی به روضهخوانی خانگی در سیره اهل بیت بیندازیم.
در توصیههای امام باقر علیهالسلام به کسی که نمیتوانست در روز عاشورا به کربلا برود اما دوست داشت ثواب زیارت در روز عاشورا را از دست ندهد، آمده است: «قبل از ظهر عاشورا به بیابان یا روى بلندىِ خانهاش برود و با اشاره به امام حسین(ع) سلام کند و با جدّیت، بر قاتلش نفرین کند و پس از آن، دو رکعت نماز بگزارد. آنگاه بر حسین(ع) مرثیه بخواند و گریه کند و سفارش کند کسانى که در خانهاش هستند، بر حسین(ع) گریه کنند و با ناله کردن بر حسین(ع)، در خانهاش مراسم به پا کند و با خانوادهاش در گریه همصدا شوند. من براى آنان، از طرف خدا ضمانت میکنم که اگر این کار را انجام دهند، همه این ثوابها را به دست میآورند» (کامل الزیارات، ابن قولویه ص 176)
کمیت شاعر به خانه امام باقر علیه السلام آمده بود. گفت: یابن رسول الله اجازه میدهید برایتان شعری بخوانم؟ حضرت فرمود: ایام البیض است! کمیت گفت: شعر فقط درباره شما است و چیز دیگری در آن نیست! حضرت اجازه دادند تا شعرش را بخواند. او خواند و امام باقر علیهالسلام گریست. همراه با امام باقر، فرزندش امام صادق نیز گریست. از پشت پرده صدای گریه زنانه هم به گوش میرسید(الغدیر 2/238).
در روزگاری که حاکمان مدینه روضه برپا کردن را قدغن کرده بودند، امام صادق علیهالسلام در خانه خودش روضه خانگی برپا میکرد. زنان خانه هم پشت پردهای مینشستند و در روضه جدشان سیدالشهداء شیون میکردند. روزی به ابوهارون مکفوف فرمود: برایم شعری در رثاء حسین بخوان. ابوهارون شعر را به صورت ساده و دکلمهوار خواند.
حضرت فرمود: همانطور که در مجالستان با سوزو گداز میخوانید، بخوان! ابوهارون برای حضرت روضه خواند. حضرت گریست سپس فرمود: دوباره بخوان! شاعر این بار که روضه خواند دید از پشت پرده صدای شیون زنان نیز شینده میشود. (وسائل الشیعة 10/465)
ابیعُماره شاعر نبود، مُنشِد (مداح) بود. به خانه امام صادق میرفت و برای ایشان روضه میخواند. یک روز امام صادق به او فرمود: یکی از شعرهای #سفیان_عبدی در رثای حسین ع را برایم بخوان. اباعماره خواند و امام گریست. دوباره خواند و دوباره امام گریست. بارها خواند و بارها امام گریست. آنقدر خواند که صدای شیون از همه جای خانه بلند شد! (همان ص 466).
امام صادق علیهالسلام یک بار به جعفر بن عفاء طائی فرمود: جعفر، شنیدهام درباره حسین علیهالسلام شعرهای خوبی میگویی! جعفر گفت: آری و یکی از شعرهای خودش را خواند و امام گریست و همه اطرافیان امام گریستند. سپس به ایشان فرمود: جعفر به خدا قسم فرشتگان مقرّب خدا در اینجا حاضر شدند، تو را نگریستند و روضهات را شنیدند و با ما گریستند و در همین لحظه بهشت بر تو واجب شد!(همان ص 464)
😥یک مجلس روضه در یک خانه آسمانی
سهل بن ذُبیان یک روز اول صبح به محضر #امام_رضا علیهالسلام رسید. حضرت رضا به او فرمود: دیشب خواب دیدم نردبانی با صد پله برایم نصب شده است. از آن بالا رفتم و وقتی به بالای نردبان رسیدم داخل یک قبه سبزرنگی شدم که درونش از بیرونش پیدا بود. جدم پیامبر با چند نفر در آنجا نشسته بودند. یکی هم روبرویشان ایستاده بود و برایشان شعر میخواند. پیامبر تا مرا دید فرمود: خوش آمدی فرزندم علی بن موسی الرضا! به پدرت علی ع سلام کن. به جدم علی ع سلام کردم. سپس فرمود: به مادرت فاطمه هم سلام کن. سلام کردم. بعد فرمود: به پدرانت حسن و حسین نیز سلام کن. به آنان نیز سلام کردم. در آخر فرمود: به شاعر ما سید اسماعیل #حمیری که در دار دنیا مداح ما بود، نیز سلام کن. به او نیز سلام کردم و نشستم.
پیامبر رو کرد به سید حمیری و فرمود: دوباره به همان شعرهایی که میخواندی، بازگرد و برایمان بخوان.
سید اشعارش را ادامه داد و پیامبر گریست! بعد در بیتهای بعدی فاطمه زهرا و دیگر حضار نیز با او گریستند.
در پایان فرمود: ای علی بن موسی، این قصیده را حفظ کن و به شیعیان ما نیز دستور بده که آن را حفظ کنند و به آنها بگو هر کس آن را حفظ کند و بر قرائت آن مداومت کند، من ضامن هستم که به بهشت درآید. (بحار ج 47 ص 328)
#مناسبتی شماره ۴۴ #عاشورا #روضه
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵چرا به مداحان پول میدهیم؟
#پول_دادن_به_مداحان در عصر اهل بیت علیهم السلام
در عصر اهل بیت علیهم السلام انتشار فضائل و مناقب ایشان از طریق رسانه بسیار فراگیر و پرنفوذی به نام شعر انجام میگرفت. مداح در حقیقت همان شاعر بود که شعرش را با احساس و رقتبرانگیز میخواند. (ن ک: وسائل ج 10 ص 465) اهل بیت به این مداحان/شاعران صله میدادند.
اتفاقا این مداحان/شاعران معمولا دارای دیدگاههای اعتقادی و سیاسی و اعتراضی بودند و چون انتشار مناقب اهل بیت ع را بخشی از رسالت و وظیفه سیاسی - اجتماعی خود میدانستند، معمولا از قبول این صلهها خودداری میکردند اما باز هم اهل بیت در اعطای صله پافشاری میکردند. این نمونه ها را ببینید:
🔹#فرزدق، قصیدهی میمیهی معروف خود را فی البداهه و در موسم حج (بزرگترین و متنوّعترین گردهمایی مسلمانان) در برابر توهین کوچکی که به امام سجاد علیه السلام روا شده بود، خواند و به خاطر سرودن آن میمیه به زندان افتاد. حتّی محبوس بودن فرزدق نیز مانع از اعطای صله نشد #امام_سجاد علیه السلام دوازده هزار سکه به او صله دادند و فرمودند اگر داشتم، بیش از این میدادم! فرزدق ـ اما ـ پول را برگرداند. امام باز هم پول را برایش فرستادند و فرمودند: ما اهل بیت وقتی چیزی را دادیم دیگر پس نمیگیریم»
🔹خواهر امام سجاد (#فاطمه_بنت_الحسین) علیهم السلام سیهزار دینار همراه با یک مرکب در یک مجلس به #کمیت صله داد! کمیت با اینکه معمولا صلهها را پس میداد ولی این بار هر چه خواست آن را پس بدهد ایشان قبول نکرد. (الغدیر ج 2 ص 234)
🔸#امام_رضا علیه السلام وقتی مدیحه ابونواس را شنیدند از غلامشان پرسیدند چقدر پول نزد تو هست؟ گفت: سیصد دینار. حضرت فرمودند همه را به ابونواس بده. غلام هم پول را به #ابونواس داد سپس از مرکبشان پیاده شدند و فرمودند: ممکن است این [سیصد دینار] را کم بپندارد این مرکب را هم به او بده! (عیون اخبار الرضا ج 2 ص 143).
✍️رسم جالب دیگری که وجود داشت این بود که اهل بیت علیهم السلام وقتی میخواستند به یک مداح/شاعر صله بدهند، گاهی خودشان مستقلا میدادند گاه به همه اعضای خاندانشان دستور میدادند که در صله دادن سهیم شوند.
🔸#امام_باقر علیه السلام از همه اهل بیتشان پول جمع کردند تا مبلغ صدهزار درهم فراهم و به کمیت اعطا کنند اما کمیت فقط پیراهنی برای تبرک از حضرت قبول کرد و پول را برگرداند (الغدیر ج 2 ص 223)
🔹#عبدالله_بن_حسن با شنیدن شعری که کمیت سروده بود، سند یک مزرعه را که چهارهزار دینار میارزید به کمیت داد اما او نپذیرفت. عبدالله آنقدر اصرار کرد که ناچار شد بپذیرد ولی باز هم پس از چند روز برگشت و با لطیفة الحیل خاصی سند را پس داد. عبدالله در بین بنیهاشم گشت و از زنان و مردان پول و زیورآلات جمع کرد و به کمیت داد ولی بازهم نپذیرفت (الغدیر ج 2 ص 222)
🔹 بار دیگری هم حضرت باقر علیه السلام چهارصد هزار درهم را از خودش و خاندانش جمع کرد تا به کمیت اعطا کند اما باز هم کمیت نپذیرفت. (همان)
🔸#امام_رضا علیه السلام وقتی در طوس قصیدهی تائیه زیبا و سوزناک #دعبل را شنیدند، دههزار درهم از سکهای که به اسم خودشان ضرب شده بود به دعبل دادند سپس اهل بیتشان را نیز امر کردند که به دعبل صله بدهند. خادم، صله خانواده را نیز جمع کردو به دعبل داد. (الغدیر ج 2 ص 411)
📝ظاهراً سهیم کردن خاندان، در صله دادن به شاعران جنبه تربیتی داشته است وگرنه اهل بیت حتی اگر هم خودشان پول نداشتند باز هم برای صله دادن به مداحان راههای دیگری غیر از مراجعه به خاندان وجود داشت.
🔹با این حال ذکر این نکته نیز مهم است که مداحان و مرثیهسرایان اهل بیت رفتارهای متفاوتی داشتند برخی مانند کمیت بودند. اهل صله گرفتن نبودند. به سختی میشد به آنها صله داد. برخی دیگر هم صله را راحتتر قبول میکردند ولی همه آنها این صفات را داشتند که؛
اولا برای صله گرفتن مداحی نمیکردند.
ثانیا هیچ گاه از قبل برای مداحی نرخی را معیّن نمیکردند و به مقام معنوی و ثواب اخروی مداح اهل بیت بودن دلخوشتر بودند.
#مناسبتی، شماره ۲۷
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵حسن و حسین علیهما السلام بهترین راه تقرب الی الله
امیرالمؤمنین علیه السلام پس از بازگشت از #صفین وصیتنامهی مالی خودش (#نامه_24) را نوشت و اموال خود را به صورت مساوی بین فرزندان خود تقسیم کرد. حضرت تصریح کرد که سهم همه فرزندان مساوی است اما فرزندان فاطمه (#حسن و #حسین بن علی) را به سرپرستی این اموال منصوب کرد و در وصیتنامه تصریح کرد که به چهار دلیل #فرزندان_فاطمه را به سرپرستی اموال خود منصوب میکنند:
1️⃣برای خوشنودی خدا (إبتغاء وجه الله)
2️⃣برای تقرب به پیامبر خدا (قربةً الی رسول الله)
3️⃣بزرگداشت حرمت رسول الله (تکریماَ لِحُرمتِه)
4️⃣رعایت احترام خویشاوندی با پیامبر (تشریفاً لوُصلتِه)
↩️در اینجا باید توجه کرد که علی علیه السلام بر اساس آیه #مباهله خود پیامبر (نفس پیامبر) است و برای «نفس پیامبر» تقرّب به «پیامبر» قابل تصور نیست مگر اینکه وسیله مقرّب کننده، «حسن و حسین» باشد.
یعنی حسن و حسین چنان ظرفیتی در تقرب انسانها به رسول الله دارند که حتی «خود پیامبر» را هم میتوانند به «پیامبر» نزدیک کنند.
#با_معارف_نهج، شماره 103
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
به جناب زهیر بن قین
آیینه بود و عاقبت او به خیر شد
دل را سپرد دست حسین و زهیر شد
هرکس گره به حبل متین خورد، شد زهیر
هرکس که از امام جدا شد زبیر شد
بودند در رکاب علی عده ای ولی
شد عمرشان تباه که ختم به غیر شد
اما زهیر قصه اش از جنس دیگری است
او هم رکاب حر و حبیب و بُریر شد
جنگید و پیش چشم امامش به خون نشست
این قصه با شهادت ختم به خیر شد
سیدمحمدمهدی شفیعی
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 1
1️⃣اهمیت خطبه اول
خطبه اول نهج البلاغة، شامل يك دوره جهانبينى اسلامى است. (پیام امام، ج1، ص69) این خطبه، مشتمل بر معارف عمیقی راجع به خداشناسی و کیهان شناسی است که شاید نظیر آن را در سایر بخش های نهج البلاغة نتوان یافت و به جرأت می توان ادعا کرد که فهم معارف توحیدی این خطبه بدون آشنایی با معارف حکمی امری دست نایافتنی است لذا حکمای الاهی پارهای از عبارات این خطبه را از جذابترین و شورانگیزترین عبارات کلام امیر علیه السلام، میدانند.
2️⃣مضامین مطرح شده در خطبه اول
1. خداشناسی که در آن، به موضوعات زیر پرداخته شده است:
الف) عجز از شناخت کنه و حقیقت خداوند متعال
ب) بیانی زیبا و موجز از مسیر رسیدن از معرفت – که اول الدین است- به اخلاص در عمل.
ج) نفی صفات زائد بر ذات
د) ارائه توضیحاتی دقیق پیرامون پاره ای از اوصاف الهی
2. بیانی تفصیلی از چگونگی آفرینش عالم که فهم دقیق آن، بدون اطلاع از کیهان شناسی امکان پذیر نیست.
3. خلقت فرشتگان، اصناف و اوصاف آنان
4. کیفیت آفرینش حضرت آدم علیه السلام از خاک.
5. فرمان سجده بر آدم علیه السلام و تمرد شیطان از آن
6. فریب خوردن آدم علیه السلام از شیطان و هبوط وی
7. فلسفه بعثت انبیاء
8. بعثت نبی مکرم اسلام(ص)
9. اشاره به مشارب فکری موجود در زمان بعثت پیامبر اسلام(ص)
10. اشاره به سنت وصایت بعد از نبوت و فلسفه آن که در امم سابق نیز وجود داشت
11. تقسیم معارف قرآنی با تقسیمات مختلف
12. اشاره به برخی از اسرار حج
3️⃣مصادر خطبه اول
عیون المواعظ و الحکم واسطی/ بحار الانوار، ج77 ص300/ ربیع الابرار زمخشری، باب السماء و الکواکب/ اصول کافی ج1، ص140/ احتجاج مرحوم طبرسی، ج1، ص150/ تفسیر فخر رازی، ج2، ص164/ ارشاد شیخ مفید، ص105/ توحید شیخ صدوق، ص14/ عیون الاخبار شیخ صدوق/ امالی شیخ طوسی، ج1، ص22/ مطالب السؤول شافعی.
✍️دکتر علی رحیمی؛ شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
کسانی که کانال را به علاقمندان نهج البلاغه معرفی میکنند، در ثواب انتشار معارف امیرالمومنین علیه السلام سهیم هستند.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
May 11
بسم الله
🔵#کلمه_استقبال
با مترجمان نهج البلاغه
#حکمت_173 مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ
کلمه «استقبال» در عربی به معنای نگاه کردن به چیزی یا روی کردن به سوی چیزی است اما در زبان فارسی به معنای پیشواز از کسی است که به سوی تو میآید. بدیهی است که در معنای فارسی، استقبال کننده باید صبر کند تا کسی به سویش بیاید بعد از او استقبال بکند اما در معنای عربی این خود استقبال کننده است که باید به سوی چیزی روی بگذارد یا به چیزی نگاه بکند؛ چه آن چیز به سوی او بیاید چه نیاید یعنی استقبال در زبان عربی یک نوع کنش (فعال بودن) است اما در زبان فارسی نوعی واکنش (منفعل بودن) است.
👌برخی مترجمان به این نکته دقت کرده و در این حکمت نهج البلاغه، کلمه استقبال را به «روی کردن» برگرداندهاند مثلا ترجمه فیض الاسلام:
كسي كه به راههاى انديشهها رو آوَرَد (از خردمندان كمك فكرى بطلبد) جاهاى خطاء و اشتباه كارى را بشناسد.... (فیض الاسلام)
🔺اما برخی مترجمان به یکی از سه شکل زیر دچار فارسیزدگی شدهاند:
1️⃣شکل اول: برخی ترجمهها (مانند بهرامپور و استادولی و دشتی و آیتی و مکارم و انصاریان و ...) استقبال عربی را به همان استقبال فارسی برگرداندهاند که نادرست است.
2️⃣شکل دوم: برخی (مانند آقامیرزایی) استقبال عربی را به «پیشواز کردن» برگرداندهاند که اشتباهتر است!
3️⃣شکل سوم: برخی استقبال از اندیشه دیگران را به معنای پذیرش آن دانستهاند (محسن فارسی)!
#با_مترجمان_نهج، شماره 43
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵درسهایی از امام سجاد ع
در نماز جمعهی تاریخی شام که خطیب شامی بر فراز منبر به سب و لعن پدران امام سجاد (ع) مشغول بود ناگهان #امام_سجاد (ع) بر او خروشید که: «وای بر تو ای خطیب! آیا خوشنودی مخلوق (یزید) را با خشم و غضب خالق به دست میآوری؟! خدا جایگاهت را سرشار از آتش کند!» (وَيْلَكَ أَيُّهَا الْخَاطِبُ! اشْتَرَيْتَ مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ فَتَبَّوأْ مَقْعَدَكَ مِنَ النَّارِ!)
سپس به یزید فرمود: «ای یزید اجازه بده از این چوبها بالا بروم و سخنی بگویم که در آن هم رضای خدا وجود داشته باشد و هم اجر و ثوابی برای حاضران در مجلس.» (يَا يَزِيدُ إئْذَنْ لِي حَتَّى أَصْعَدَ هَذِهِ الْأَعْوَادَ فَأَتَكَلَّمَ بِكَلِمَاتٍ لِلَّهِ فِيهِنَّ رِضاً وَ لِهَؤُلَاءِ الْجُلَسَاءِ فِيهِنَّ أَجْرٌ وَ ثَوَاب)
↩️چند درس از دو تعبیر امام سجاد علیه السلام:
الف) درسهای تعبیر اول (هذه الاعواد)
در این جا نیز امام (ع) با اطلاق "هذه الاعواد" این درس را داده است که برخی منبرها چوب هستند نه منبر! کدام منبرها؟
1. منبری که در خدمت امویان به تحریف حقایق بپردازد!
2. منبری که به جای جلب رضای خداوند خشم خدا را جلب کند!
3. منبری که به جای رضای خداوند، در پی رضای این و آن باشد!
ب) درسی از تعبیرِ «فَأَتَكَلَّمَ بِكَلِمَاتٍ لِلَّهِ فِيهِنَّ رِضاً وَ لِهَؤُلَاءِ الْجُلَسَاءِ فِيهِنَّ أَجْرٌ وَ ثَوَاب»:
فقط خطبهای که خطیبش به دنبال رضای خالق باشد برای پامنبریها موجب اجر و ثواب است وگرنه ...!
#مناسبتی شماره 46 شهادت امام سجاد
https://eitaa.com/banahjolbalaghe