eitaa logo
با شمیم تا شفق
252 دنبال‌کننده
478 عکس
62 ویدیو
5 فایل
شکوفه سادات مرجانی بجستانی ش.میم شفق یعنی سرخی شام و بامداد یعنی بعد از تاریکی روشنی است یعنی فلق یعنی امیدواری مادر دخترهای متفاوت دچار کلمات،نوشتن،کتاب‌و فیلم رشد یعنی از دیروزت بهتر باش در بله و تلگرام هم شعبه داره @shokoofe_sadat_marjani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نوشته‌های حسین گلستانی
لطفا شبکه را عوض کنیم! باور بفرمایید قرار نیست که همه ما از صبح علی‌الطلوع کتاب بخوانیم و هنگام خروج حیوانات وحشی کتاب را ببندیم. باور بفرمایید قرار نیست که ایستاده در کتاب بمیریم و تابوتی مانند کتاب درست کنیم. باور بفرمایید قرار نیست همه کتاب‌ها را بخوانیم و بخواهیم که در مورد همۀ آن‌ها نظر بدهیم. باور بفرمایید قرار نیست همۀ ما متخصص کتاب بشویم و به نقد و بررسی بپردازیم. باور بفرمایید قرار نیست همۀ ما فرزندانی داشته باشیم که نه کوچه را بخواهند و نه بستنی را و فقط بگویند کتاب و کتاب و کتاب و کتابفروشی و کتابخانه! یک نفس عمیق بکشید/م قرار باید فهم مسائل باشد. قرار باید درک شرایط باشد. قرار باید تصمیم درست باشد. قرار باید قدرت تحلیل باشد. قرار باید ساختن جامعه‌ای سالم باشد. اگر ما فیلم را از کتاب جدا کنیم، اگر ما پویانمایی را از کتاب جدا کنیم، اگر ما موسیقی را از کتاب جدا کنیم، اگر ما پادکست را از کتاب جدا کنیم، اگر ما ارتباطات اجتماعی را از کتاب جدا کنیم، آیا چیزی از کتاب می‌ماند؟ انگار تمام صفحات آن را در خردکن ریخته‌ایم. تابحال به‌خاطر کتابی نشسته‌اید فیلمی را ببینید؟ یا به‌خاطر فیلم، کتابی را خوانده‌اید؟ اگر دوست داشتید نظرتان را بفرمایید. خوشحال می‌شوم 👇 @Hoseinegolestani https://eitaa.com/HGolestany
دوست داشتم مراکش برنده بشه که خدارو شکر برنده شد کاش ژاپن هم برنده می‌شد باز خدا رو شکر ما دو تا گل به انگلیس زدیم پرتقال ۶ بر ۱ سوئیس رو شکست داد
می‌خوام دعوتتون کنم امشب ساعت ۲۰ تلویزیون رو روشن کنید، بزنید شبکه افق و بنشینید به دیدن مستند «سورجان» داستان یک بانوی کارآفرین در استان سیستان و بلوچستان رو روایت می کنه پ ن : دختر خانمی که در عکس پوستر انتخاب شدن هم احتمالا خیلی هاتون بشناسید مستند و ببینید متوجه خواهید شد (جهت ایجاد کنجکاوی و ترغیب بیشتر برای دیدن مستند)
هیچ کس به مراکش امید نداشت هیچ کس فکرش را هم نمیکرد او از رده بندی بالاتر برود اما او در جمع ۴ تیم برتر دنیاست این درست همان چیزیست که من از تو توقع دارم خدایا هیچ کس فکرش را نکند اما تو بخواهی و بشود
هدایت شده از مجله مجازی واو
🗒هفت راهکار برای رسیدن به حال خوب ✍️شکوفه سادات مرجانی 🔻 به هر طرف که نگاه می‌کنیم همه دارند تشویق‌مان می‌کنند که بیشتر یاد بگیریم، بیشتر تجربه کنیم و بیشتر از لحظات زندگی استفاده کنیم. حسی شبیه ترسِ عقب‌افتادن در زندگی توی ذهنمان مدام می‌چرخد و پی‌در‌پی یادآوری می‌کند که وقت کم است. یک سؤال؛ آیا واقعاً لذت بردن بیشتر از زندگی در گرو داشتن چیزهای بیشتری است؟ سوِند برینکمن در کتاب «فضیلت کناره‌گرفتن» قصد دارد ما را با هنر خویشتن‌داری در عصر افراط آشنا کند. او معتقد است حال انسان امروزی خوب نیست زیرا در زندگی به‌صورت مداوم در پی کسب چیزهای بیشتر است، همچون پول بیشتر، رفاه، ثروت، شهرت و اطلاعات بیشتر. او برای این معضل یک بسته‌ی پیشنهادی راه‌حل ارائه کرده است،راهکارهایی برای زندگی بهتر که بسیار برای ما آشناست. راهکارها از این قرار است: 1️⃣ طوری زندگی کنید که خیلی درگیر انتخاب کردن نباشید و در معرض چالش‌ها قرار نگیرید. هیچ ایرادی ندارد که یک زندگی روتین و معمولی داشته باشید. 2️⃣ اگر چیزی کار شما را راه می‌اندازد پس یعنی به اندازه‌ی کافی خوب است. لازم نیست دنبال بهترین باشید برای مثال چیزی که امسال بهترین است، ممکن است سال بعد دیگر به درد نخورد و یا از مد افتاده باشد. 3️⃣ خیلی از تصمیم‌هایی که می‌گیرید باید برگشت‌ناپذیر باشند مثلا اگر کسب‌وکاری راه‌اندازی کرده‌اید خیلی به این فکر نکنید که اگر در جای دیگری هزینه می‌کردید وضعیت بهتری داشتید. 4️⃣ سعی کنید در زندگی‌ قدردان باشید. 5️⃣ انتظار گرفتاری را داشته باشید. تمام افراد بعد از اینکه یک اتفاق خوب را پشت سر می‌گذارند احساس خوشبختی و احساس رضایت به سطح اولیه‌ی خودش برمی‌گردد برای مثال برای خریدن یک موبایل جدید کلی ذوق دارید ولی بعد از این‌که مدتی از آن استفاده کردید احساس رضایت در شما به حالت اولیه برمی‌گردد و دنبال اهداف جدیدی هستید. این احساس ممکن است نوعی سرخوردگی در شما ایجاد کند که باید از آن محافظت کرد. 6️⃣ خودتان را در زندگی با هیچ‌کس مقایسه نکنید گرچه کار سختی است اما سعی کنید تمرکزتان را بر توانایی‌ها و استعدادهای خود قرار دهید تا رشد کنید. 7️⃣ سعی کنید با محدودیت‌ها زندگی کنید. 📌 فضیلت کناره گرفتن می‌خواهد به ما یادآوری کند که خوشبختی و زندگی بهتر همین چیزی است که داریم و قدرش را نمی‌دانیم. خوانش این کتاب را از دست ندهید. 🆔 @vaavmag 🔗 https://vaavmag.ir
خنده بر لب میزنم تا کس نداند درد من ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت
کتابی که خوندمش ولی نبستمش مدام به جملاتش سر میزنم و مداوم فکرم و مشغول میکنه جملات خوبش و معرفی کتاب رو سعی میکنم بذارم
کتاب ذهنیت و زاویه دید نوشته استاد علی صفایی حائری است که بر ۱۶ کتاب و داستان نقد نوشته اند در توضیح اسم کتاب گفته اند که : «ذهنیت همان فلسفه و بینش و شهود هنرمند است و زاویه ی دید، نگرش هنری و بیان هنری او.» کتاب دریچه و جهان بینی صحیح و درستی را پیش پای مخاطب می گذارد فانوسی به دست مخاطب می دهد تا خودش مسیر پیش رو را روشن کند اینگونه هر داستانی که بخوانیم با آن دریچه مطابقت میدهیم و نقد و بررسی اش می کنیم اگر زندگی خودش یک داستان محسوب شود پس کتاب فوق به شما کمک می کند تا دیگر بدون اندیشه از هیچ داستانی نگذرید بخش هایی از کتاب : من رونده هستم، ولی نه به سوی هوس های خودم و یا هوس های اربابم، نه به سوی دنیا و نعمت های آن، که من رو به حاکم و پروردگارم دارم انسان دریافته بود که برای حرکت، ساخت انسان و ساخت جهان باید همین گونه با درد و رنج آغشته باشد و باید بهارها و پاییزها در کتار هم باشند که انسان حرکت را فراموش نکتد و به بت ها دل نبندد و در بنذ ها اسیر نشود انسان در خلوت ترین لحظات خویش هم به مذهب نیاز دارد و به وحی محتاج است
برای آدمی مثل من که همه چیزش با کتاب معنا پیدا می کند منطقی است که درمان هایش هم کتابی باشد مثلا با اینکه کلی کتاب مهمتر و با الویت بیشتر در برنامه ی خواندن دارد اما چون دلش میخواهد کمی استراحت کند و در زندگی برای خودش غافلگیری ایجاد کند و درگیر رمز و راز شود طبیعی است برود و از کتابخانه اش سنگ، کاغذ، قیچی را بردارد و به کتاب های مهمترش بگوید: کمی حالم بهتر شد با روحیه ی بهتری بر خواهم گشت، البته که خیلی زود. بعد از گوشه ی خانه اش، از کنار بخاری گرم، بار و بندیلش را جمع کند و سفر کند به کلیسای قدیمی بلک واتر در اسکاتلند سرد. حس اندیشه ورزی و تفکر و اینکه «خوب حالا چی یاد گرفتی؟» اما رهایم نمیکند و باید بگویم از سنگ، کاغذ، قیچی یاد گرفتم که از یک اتفاق می شود برداشت های مختلفی کرد زوایای نگاه ما زندگی ما را می سازد. یاد گرفتم که در زندگی حتما و حتما باید در مورد برداشت هایمان از رفتارهای دیگران، در مورد علاقه و محبتی که به آن ها داریم، در مورد چیزهایی که آزارمان می دهد و یا خوشحالمان می کند و گاهی در مورد رازهایمان با یکدیگر گفتگو کنیم، صادقانه گفتگو کنیم وگرنه ممکن است اتفاقات عجیب و غریبی و گاها تلخی رخ دهد که میشد با یک گفتگو و کمی تمرین از کنار آن گذر کرد. حالا چند روزی هست که از معاشرتم با خانواده ی رایت می گذرد و از اسکاتلند برگشته ام اولین کاری که کردم این بود که روبه روی کتاب های مهم‌ترم ایستادم و گفتم دیدید! گفتم زود برمی گردم.