eitaa logo
بسلام آمنين
1.8هزار دنبال‌کننده
117 عکس
9 ویدیو
17 فایل
وَسَدَّ الأَبْوابَ إِلّا بابَ #عَليٍ وَقالَ: أَنا مَدينةُ العِلْمِ وُعَليٌ بابُها #تمدن_مدرن، بالهای پرواز انسان را شکست و پاهایش را زخمی کرد، آنگاه با منت به او عصا داد @Haj_ghasem_y یادداشتهای سبک زندگی اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۱ شهریور ۱۴۰۲/سال سوم چرا قرآن برایمان تکراری و کم محتواست؟ ۹ گونه حرف زدن خدا! شما را نمی دانم اما بنده بارها! هر وقت که در اثنای بحث به آیه ای از کلام الله اشاره کرده ام، مخاطب با شگفتی پرسیده که آیا واقعا این آیه در قرآن است؟ چقققدر جالب،به روز و متناسب. آنگاه مستأصل پرسیده: پس چرا ما چیزی از قرآن برداشت نمی کنیم، جز آیاتی تکراری که دائما می گوید خوب باشید و گرنه عذاب می شوید! پاسخ در اصول حاکم بر زبان شارع نهفته است. ، یک ساختار تاسیسی جدید است که در اصول ۹ گانه فقه البیان تشریح شده است. فی المثل اصل دوم فقه البیان می گوید: با توجه به اینکه هر کدام از آیات قرآن، گنجینه های علم و دانش است(الکافی ج۲ص۶۰۹) و از دیگر سوی هر چیزی در عالم کلید و مفتاحی دارد(الکافی ج۴ص۹) و کلید علم هم پرسش خوب است(بحارالانوار ج۳۶ص۳۵۸) بنابراین: اگر میخواهیم از دریای لایتنهایی علوم قرآن، صیدی نورانی رزق ما بشود، باید خود را مجهز به قلّاب «» کنیم. کسی که سوالی ندارد، جوابها را هم نخواهد دید ولو اینکه خدا با لسان عربی مبین برایش شرح دهد. وقتی قرآن شفاست(سوره اسراء آيه۸۲) باید از این طرف دردی وجود داشته باشد. بگذارید مثالی بزنم: من روستایی ام و تمام آباء و اجدادمان كشاورز. یکی از مشکلاتی که هر ساله داریم، سرما زدن محصولات است. نکته جالب اما در این است که برخلاف تصور ابتدایی ما، هرجایی که باغی در مکانی مرتفع احداث شده از سرما در امان است. با اینکه سرما در ارتفاع بیشتر است.حال چه باغ انگور باشد، چه گردو یا دیگر محصولات. حالا آیه۲۶۵ بقره را ببینید: خداوند متعال برای توضیح وضعیت متعالی انسان هایی که مالشان را انفاق میکنند، به باغی مثال می زند که در واقع شده و محصول بسیار خوبی می دهد. حال چرا این آیه در کنار دهها آیه ی دیگر که خداوند متعال درباره و و...صحبت کرده است، اساسا به چشم بعضی ها نمی آید؟ پاسخ در این است که این گروه اساسا سوال های کشاورزی شان را از خدا و امام علیه السلام نمی پرسند!(شرحش بماند) در این سوی اما اولویت های تمدنی دوازده گانه، یکی از مصادیق کاربردی پرسش حداکثری از قرآن و روایات است. نماینده یک بسته جامع سبک زندگی اسلامی (دریافت) و لبیکی به فرمایش رهبر معظم انقلاب در باب (دریافت). اصول ۹ گانه فقه البیان (دریافت) @besalamen_amenin
۲۸ شهریور ۱۴۰۲/ سال سوم من، تنها معلم مدرسه خانگی مان و دخترم تنها دانش آموز اولین سال مدرسه دخترم است و می خواهم بنابر طراحی اسلام عزیز، معلمش بشوم و خانه را حوزه علمیه کنم. همانطور که میدانید: یکی از پر رمز و راز ترین مسائل در خلقت الهی، موضوع قدر، اندازه و کاملا استثنایی هر چیز است(حجر۲۱/ أعلی۳). بنابراین، یکی از نارساترین حالت های تعلیم این است که مثلا بیست نفر با شرایط و ظرفیت کاملا متفاوت را در کلاسی جمع کنی و به همه آنها، محتوای یکسانی آموزش دهی. بدتر اینکه از همه دانش آموزان یک نتیجه بخواهی آنهم در زمان یکسان و با معلمی که مجبورند در کلاسش باشند و خودشان نقشی در انتخابش نداشته اند. مبتنی بر مسئله قدر و ظرفیت اختصاصی هر فرد، بهترین معلم، آشناترین آنها به دانش آموز است و چه کسی آشناتر از پدر؟ که در سیره بسیاری از علما میخوانیم اولین معلم پدرشان بوده. ملحق به مسئله بنیادین ظرفیت، موضوع میان استاد و شاگرد، یکی دیگر از ارکان اساسی انتقال علم به قلب دانش آموز_نه برگه امتحانی_ است. و باز هم چه کسی بهتر از پدر؟ سومین دلیل اینکه کریم نه به عنوان یک شعار، بلکه به معنای حقیقی کلمه، تنها محتوای علمی مفیدی است که انسان را به سرمنزل مقصود در دنیا و نتیجتا آخرت خواهد رساند(إسراء۹/ نساء٨٢) و حاوی تمامی علوم و معارف مورد نیاز بشریت است(أنعام۵۰/نحل۸۹/أنعام۳۸/الکافي ج١ص۲۲۲/ الكافي ج١ص٥٩). این در حالی است در نظام کنونی آموزش و پرورش، قرآن کریم و معارف امام علیه السلام، موضوعی حاشیه ای و کم اهمیت است و به عبارت دیگر: نظام محتوایی آموزش و پرورش در طی بیش از ساااااال، رسوخ دهنده حقیقی سکولاریسم و انواع محرومیت ها به قلب و عمل فرزندان ماست. با توجه به مسائل مذکور، در طراحی پیشرفته نظام آموزشی اسلام، با یک مدل غیرمتمرکز، رفق محور، ظرفیت پایه، بسیار ارزان و مبتنی بر علوم نافعه الهیه مواجهیم که پدر، اولین و مهمترین معلم فرزندان است که فرمود: از حقوق اصلی فرزند این است که پدر، قرآن را به او تعلیم دهد(نهج البلاغه حكمت٣٩٩). در یادداشت بعدی به موضوع مدرک، آینده شغلی، تکلیف خانواده هایی که چنین امکانی ندارند و دروسی که برای آموزش به دخترم انتخاب کرده ام خواهم پرداخت. @besalamen_amenin
۹ مهر ۱۴٠۲/ سال سوم آیا در اسلام خانه سالمندان داریم؟ هر چه بیشتر می اندیشم، عیان تَرَم می شود که اساسا سبک زندگی مدرن غرب، به محوریت اداره ها و ساختارهای متمرکز حکومتی، بر روی بنا شده است. خانواده در غرب نابود شد و برای جبران کارکردهای آن، نهادهای مختلفی در حیطه مدیریت روابط انسانی سربرآورد. امروز روز جهانی سالمندان است و خانه سالمندان، نمونه ای واضح از آن نهادها و ساختارها. توضیح بیشتر آنکه: از روزی که ، محور تمامی برنامه ریزی های تمدن مدرن شد و ارزش هر کس به میزان کارکرد اقتصادی او، و از زمانی که ساختارهای جامعه، خانواده را به سمت جهنم هسته ای شدن و تنهایی راندند، قشری روی دست جوامع پیشرفته!! ماند که نه ارزشی داشتند، چرا که دیگر رمقی برای کارشان نبود و نه سرپرستی، که حداکثر یکی دو فرزندشان هم دنبال کسب هویت خود (پول) بودند. نهایتا !!! تصمیم گرفتند که این قشر بی خاصیت مزاحم را در جایی متمرکز کنند که باهم بمیرند. نامش را گذاشتند همانطور که (مهدکودک) هم ساخته بودند، چرا که نصف جمعیت جامعه یعنی زنان، نباید بیکار باشند و مشغول وظایف سخیف و بی اهمیت مادری!! در این سوی اما اسلام عزیز، احترام و اهتمام به سالمندان را، از عوامل سعادت در قیامت شمرد(کافی ج۲ ص۶۵۸). بزرگداشت سالخوردگان را بزرگداشت خدا معرفی کرد(کافی ج۲ص۱۶۵). یکی از نشانه های جامعه فاسد را بی توجهی به سالمندان عنوان (نهج البلاغه خطبه۲۳۳) و پیامبرش فرمود: کسی که سالمند را گرامی ندارد از من نیست(کافی ج۲ ص۱۶۵) و تنها منافق است که حقوق سالخوردگان را نادیده می گیرد(کافی ج۲ص۶۵۸). همچنین پذیرش شکر خداوند متعال را منوط به سپاسگزاری از پدر و مادر دانست(خصال ص۱۵۶) و صادق آل محمدش(علیهم السلام) نیز، در تفسیر «وبالوالدین إحسانا» فرمودند: یعنی آنقدر نسبت به رفع نیازهای پدر و مادر اهتمام داشته باشی که اجازه ندهی مجبور شوند آنچه را نیاز دارند از تو بخواهند(کافی ج۲ص۱۵۷). اینها و دهها درّ و گوهر قرآنی روایی دیگر یعنی: از منظر اسلام عزیز، هر چقدر که والدین جایگاهی رفیع دارند و بر فرزندانشان حقوقی، این وضعیت در کهن سالی دهها برابر می شود و همه اینها به ما می گوید: اساسا ، نماد یک جامعه کثیف ضد انسانی و بی رحم است و فرسنگها از اسلام و هدایت اسلامی به دور. یادداشت مشابه: دادگاه خانواده یا خانواده دادگاه(دریافت) @besalamen_amenin
٠ ۱۴ مهر ۱۴٠۲ / سال سوم اداره اماکن و تعزیرات یا مسجد سوق؟ از آنجاییکه قرآن مبین و توضیحات آن به وسیله رسول الله الأعظم و اهل بیت علیهم السلام، برای مدیریت همه جانبه ی زندگی بشری کافی است(نحل۳۹/ سبأ ۲۸) و هیچ عرصه ای از نمانده الا اینکه خداوند متعال آنرا تبیین و هدایت گری کرده است(تفسیر العیاشی ج۱ص۶/ الکافی ج۱ص۵۹)، می توان نتیجه گرفت که آنچه از شارع مقدس به ما رسیده، تماما در پاسخ به و حیات انسانی ماست. در واقع اولین گام برای هدایت گری این است که بگوییم: سوال حاکم بر این فریضه چیست و شارع چه نیازی را به وسیله آن مرتفع کرده است، نه اینکه پیش از کشف سوال، صرفا به دنبال تبلیغ آن حکم و دستور در جامعه باشیم. بر این اساس و از باب مثال، اولین موضوع درباره نماز این نیست که چگونه نماز بخوانیم بلکه باید گفت: شارع با نماز چه مشکلی را برطرف کرده یا به چه پرسشی پاسخ داده و در شرح آن، به روایاتی مانند:«فَرَضَ اللهُ الصَلاةَ تَنْزيهًا عَنِ الكِبْر» استناد بجوییم (من لايحضره الفقيه ج٣ ص٥٦٧/ نهج البلاغه حکمت۲۵۲). حال وقتی می بینیم خداوند متعال در اسلام معین کرده(المحاسن ج۱ص۵۷/ تهذیب الاحکام ج۳ص۲۵۳) یعنی در واقع قصد مدیریت چهار نوع نیاز بنیادین را داشته است. یکی از انواع چهارگانه مساجد در اسلام است چرا که بازار، یکی از حساس ترین و سرنوشت سازترین امکنه زندگی است. حال بر اساس مبانی مذکور و باتوجه به خیل کثیری از آیات و روایات، می توان گفت که در واقع شارع با مسجد سوق، قصد پاسخ گویی به نحوه مدیریت کسب و روزی حلال مردم را دارد. در سبک زندگی مدرن اما به دلیل غفلت از جایگاه تمدنی مسجد سوق از سویی، و هجوم حداکثری مالها و پاساژهای انبوه ضد اسلامی از دیگر سوی، می خواهیم با نهادهای متمرکزی مانند اداره اماکن و تعزیر و جریمه، پاسخ مدیریت بازار را بدهیم. ناگفته پیداست که این روش بسیار پر هزینه، جبری، کم فایده، ناقص و حداقلی است. چگونگی مدیریت فوق پیشرفته کسب و روزی حلال بوسیله ی مسجد سوق را نیز در دوره بخوانید.(اینجا) @besalamen_amenin
۱۹ مهر ۱۴٠۲/ سال سوم از تانک مرکاوا تا موشک کوکاکولا و نمک قاره پیما! یکی از نُه رکن هدایت و سعادت جوامع، توجه به شاخصه های ارزیابی و به عبارتی است. مبنای تمام تصمیمات هر انسان و جامعه ای، همان معیارهای بنیادینی است که با آنها جهان را میبیند، میشناسد و ارتباط برقرار میکند. بی راه نیست اگر بگوییم که مهم ترین موفقیت شیطان در نابودی انسان، همین جایگزین کردن شاخصه های نادرست و پوچ، به جای معیارها و است که خداوند متعال پیش روی بشر گذاشته. تنگه احد این نبرد تمدنی این است که اهالی بدانند: حمله واقعی هنگامی است که پیرو ، نقاب علم بر چهره می زنند و بمب های فسفری خانمان سوزشان را در قالب کتاب و مقاله و اسناد علمی! بین المللی روانه جوامع می کنند که فرمود: هُمْ أَلَدُّ الخِصام(٢٠٤ بقره) ویسعون في الأرض فسادا (۶۴ مائده). این روزها که خون پاک خواهران و برادران مظلوممان از حلقوم نجس تانکها و توپخانه های اهالی بر زمین می چکد، خوب است که به قربانیان خاموش نظام غذایی مان هم توجه کنیم. نظام شاخص ها و استانداردهای غذایی دنیا از جمله کشور ما بر اساس نوشته شده و نویسندگانش همان صاحبان مرکاوای چند میلیون دلاری هستند. جالب اینجاست که تمامی مواد غذایی مضر، از نوشابه های دیابت ساز تا نمک های صنعتی سمی، نشان سیب سلامت دارند!!! و کیست که نفهمد چه جریانی در کار است؟ کار به جایی رسیده که بسیاری از مردم یا گرفتار دیابت اند یا رنجور از فشار خون. در این مواجهه تاریخی تمدنی ایمان و کفر، هنگامی است که هر عرصه ای که آنها با و دانش ناقص و علیلشان به فساد کشیده اند(۱۱و ۲٠۵ بقره) را، با علم ناب قرآن و حدیث به صلاح و آبادانی برگردانیم(۸۵ اعراف،۸۸هود) که فرمود: أَخْرِجُوهُم مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُم(١٩١بقره). ارائه بسته فقهی ارزیابی غذا (دریافت) در مقابل کدکس آلیمنتاریوس نمونه ای از این دست حملات است. @besalamen_amenin
۲۴مهر ۱۴٠۲/ سال سوم امام خمینی ره: شما چهل هزار قنات ما را خشک کردید! شاید تا حالا کمتر شنیده و خوانده باشید که یکی از مهم ترین فصلهای مواجهه و انتقاد حضرت امام رحمه الله از حکومت پهلوی، موضوع بسیار بنیادین کشاورزی و دامداری است. اساسا چگونه می توان آیات را خواند و نسبت به اَبَر مسئله کشاورزی و دامداری بی تفاوت بود؟ فقط کلید واژه بیش از دویست و پنجاه بار در فرمایشات حضرت امام تکرار شده است. یکی از قابل تامل ترین آن موارد مربوط می شود به مخالفت های صریح امام با مثلا ملی کردن مراتع، سد سازی ها و خشک شدن قناتها در اثر آن. سیاست های نادرستی که پس از انقلاب هم به واسطه دستگاه کارشناسی علیل حاکم بر نهادهای مربوطه ادامه یافت. «دشت مغان از دشتهايى است كه باز ملى كردند و مردمش را بيرون كردند و دامدارها از بين رفتند. اين سد دز را كه هفتصد ميليون براى ساختنش است و يك ميليارد و دويست ميليون دلار- يا تومان- هم خرج كردند براى كانالى كه آب برسانند به آنجا که باعث شد صد و پنجاه روستا از بين رفت‏(صحيفه امام ؛ ج۳ص۴۱۳).» «قريب چهل هزار قنات‏ خشك شده است در ايران، براى اينكه اين سدها را كه بستند، اين قناتها خشك شده است؛ و قهراً وقتى قناتها خشك شد زراعت نمى‏شود؛ وقتى زراعت نشد مردمش كوچ مى‏كنند و مى‏آيند به فقر و فلاكت در تهران يا در يك شهر ديگرى(صحيفه امام ؛ ج۳ص۴۱۵)». احیای کشاورزی به عنوان ترین شغل در نزد خداوند و زنده کردن کشاورزان به عنوان های_خدا در زمین(تهذیب الاحکام ج۶ ص۳۸۴)، امری فرابخشی و چند بعدی است و به همین دلیل، مدیریتش تنها و تنها از عهده ی کلام الله زندگی و علم امام بر می آید که فرمود: وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً (۸۲ نساء). مدیریت ابر مسئله ی کشاورزی و دامداری کجا و دانش و تجربه پر از و و بشری کجا؟ که در جدیدترین پژوهش های علمی!!، گاوها و گوسفندان را از عوامل گرمایش زمین دانسته و بصورت جدی پیگیر نابودی همه دامهای زمینند. آنهم که تنها مخلوق خداوندی است که به داشتن متصف شده(۲۱مؤمنون) و سوره ای بزرگ در قرآن به نامشان خورده. و این معنای کلام سراسر نور و صدق صادق آل محمد علیهم السلام است که فرمودند: را و را جز نمی تواند به صلاح و اصلاح برساند(المحاسن ج۱ ص۲۳۴). برنامه اولویت های تمدنی دوازده گانه (دریافت) یکی از مهم ترین راهبردهای جامع برآمده از زلال آیات و روایات است که یکی از دهها ثمره اش احیای همه جانبه مسئله بنیادین کشاورزی است. @besalamen_amenin
۲۹ مهر ۱۴٠۲/ سال سوم نیروی نظامی ملائکه و یک نفر به ده نفر بارها عرض کرده ایم که شاخصه های ارزیابی شبه علم های مدرن، تک بعدی و بسیار ناقص است. فی المثل همانطور که پزشکی جدید از درک تاثیر گناه در ایجاد مرگ ناگهانی عاجز است، همانطور که دانش جغرافی و هواشناسی جدید از درک ارتباط میان فراوانی نعمات با اعمال صالح انسانها ناتوان است، علوم نظامی مدرن نیز بر اساس شاخصه هایی بخشی و تک بعدی استوار شده. مثلا وقتی معیارهای رتبه بندی قدرت ارتش های جهان را بررسی می کنیم، غالب معیارها مانند تعداد نفرات و تجهیزات، متمرکز بر همین امور ظاهری و مادی است که فرمود: يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا(۷ روم). حال آنکه وقتی به قدرت نظامی در قرآن می پردازیم، با یک دستگاه دانشی کاملا جامع و متفاوت روبرو می شویم. ۱. فی المثل خداوند متعال در بعضی اوقات، کثرت نفرات را حتی بی فایده می داند(۲۵ توبه) و انسانها را متذکر به تجربه های تاریخی فراوانی می کند که ، گروه های اندکی بر افراد زیادی پیروز شدند(۲۴۹بقره_اذن الله و قدرت نظامی). ۲. مورد بسیار شگفت انگیز و قابل تامل دیگر، است که خداوند در جنگها به یاری متقین می فرستد(۱۲۴تا۱۲۶ آل عمران_ملائکه و قدرت نظامی). ۳. مورد عجیب دیگر این است که اگر اهالی صراط مستقیم، متخلق به سلاح فوق راهبردی و پیشرفته صبر و ثبات قدم باشند، می توانند به تنهایی حریف ده نفر جنگی شوند، چرا که درگاه الهی اهل نیستند!(۶۵انفال_ تفقه و قدرت نظامی). نکته جالب این است که در هر سه مورد مذکور، خداوند متعال تاکید واضحی بر مسئله ی ،استقامت و ثبات قدم دارد. سلاح صبر، راس و سر ایمان یک جامعه است(الکافی ج۲ص۸۹) و در یک نگاه کلان حکومتی حداقل ۹ پایه و زیرساخت اساسی دارد. از مهم ترین زیرساخت های صبر و استقامت، مسائلی است که در به آن می پردازیم و از موثرترین مهره های فقه التزکیه، آداب انعقاد نطفه(دریافت) و معیارهای تغذیه صحیح است (دریافت). در نظریه امنیتی سِلم به شرح تفصیلی مسئله ی امنیت خواهیم پرداخت. ان شاءالله @besalamen_amenin
۲ آبان ۱۴٠۲/ سال سوم از سنن حنیفیه تا والت دیزنی و سیندرلا یکی از چیزهایی که هنگام مشاهده تعطیلی مدارس توجهم را جلب می کند، آرم و عکس روی کیف بچه هاست. کم نیست کیف هایی که دنیایی حرف و معنا و تبلیغ همراه دارد. از سفید برفی و سیندرلا و زیبای خفته تا باب اسفنجی و... . نوع حضور اجتماعی ما (پوشش، چهره، زینتها، وسایل همراه مان و...) یکی از مؤثر ترین انواع تبلیغات است که کارکرد حکومتی آن مشخص است. ازین روست که بی توجهی و ایجاد انحراف در آن است. یکی از ابواب جالب، مغفول و پر حکمت ساختار تبلیغاتی و دعوتی در اسلام، راه اندازی روزانه لشکری از نمازخوانان بسیار نظیف و معطر به سوی مساجد است. آنچه که در کتب گرانقدر فرمایشات اهل بیت علیهم السلام تحت عنوان باب تمدنی گردآوری شده، در بردارنده همین آموزه های نورانی است(نمونه: الکافی ج۱۳/الوافی ج۶). جالب تر اینکه تنها مکانی است که خدواند متعال تاکید دارد که حتما با زینت به آنجا بروید(۳۱ اعراف). دوره که تاکنون پنج جلد آن منتشر شده، به بررسی جایگاه تمدنی مسجد در اداره یک جامعه می پردازد. در این دوره گرانقدر، چهل اقدام در رفع مشکلات مردم و مدیریت اسلامی جامعه از طریق مسجد ارائه شده است. یک دسته از آن اقدامات که دهها خاصیت مانند پیشگیری از بیماری و تبلیغات غیر بیانی به نفع جبهه حق دارد، هدایت مردم به سمت پردازش و عمل بر اساس است(١٢٥نساء). در واقع این سنتهای گرانقدر، پاداش به امامت رسیدن حضرت ابراهیم علیه السلام و پیروزی در امتحان بسیار دشوار بوده است(۱۲۴بقره). جالب اینجاست که امام صادق علیه السلام می فرمایند: حنیفیت همان طهارت است که ده بخش دارد(الخصال ج۱ص۲۷۱/الوافی ج۶ص۵۹٠). طهارت نیز اولین حد بزرگ از حدود چهار هزار گانه نماز است(الكافي ج٣ص٢٧٢).حقیقتا چقدر اسلام زیبا و عمیق است که امامت و مدیریت سیاسی را از ایجاد طهارت در مردم آغاز می کند. در واقع نماز اصلی ترین وزارتخانه حکومت صالحان(۴۱حج) است و و عینیت یافتن آن از طریق مسجد، نیاز به پردازش حداقل هفت مفهوم اصلی دارد(تهذیب ج۲ص۱۵۲). اولین آنها طهارت است که خود شامل ده بخش می شود(=سنن حنیفیه). دریافت دوره مسجد و اداره جامعه @besalamen_amenin
۸ آبان۱۴٠۲/سال سوم از نظمیه ی کنت فورت اتریشی تا امنیت مسجد محور محلات ظاهرا تاسیس اولین اداره پلیس یا «نظمیه» ایران به شکل مدرن و به تقلید از غرب، به سال۱۲۵۸ شمسی باز می گردد(حدود ۱۴۴ سال پیش). مسئول تاسیس و مدیریت هم «کنت دومونت فورت» اتریشی بوده که به درخواست ناصرالدین شاه در سفر اتریش، به ایران می آید و کار را شروع می کند( تاریخ موسسات تمدنی ایران، محبوبی اردکانی ج۲ص۱۴٠). به جد میتوان گفت که یکی از بنیادی ترین تفاوت های نوع هدایت جامعه در اسلام و مدرنیته در همین کلمه نهفته است: ، که قرین جبر، کم دقتی و پر هزینه بودن است. اما اسلام عزیز که معتقد به است(آیه۲۵حدید)، این هدف بنیادین را از طریق روشهای مدیریتی عملیاتی می کند. فی المثل می توان تامین امنیت یک شهر را به ده مرکز نیروی انتظامی سپرد، یا آنرا به صد ، به عنوان قلب یک واگذار کرد. در واقع نظام هدایتی پیشرفته اسلام، واحد ها را خُرد و کوچک می کند، آنگاه مدیریت آسانش را به می دهد. تجربه بسیار بسیار گرانقدری که در تاسیس های انقلاب اسلامی داشتیم، آنهم دقیقا یک روز بعد از پیروزی انقلاب! تامین امنیت در قالب خُرد، محله ای و به محوریت مساجد، چند خاصیت بسیار مهم دارد: ۱. به دلیل کوچکی واحد مدیریت، دقت و سرعت کار بالا می رود ۲. اعضای هر محله، مسئول تامین امنیت خودشانند، به همین دلیل تعهد بسیار بالایی به کار دارند ۳. تامین امنیت بین اعضای محل پخش می شود، به همین دلیل نیاز به استخدام نیروی دائمی ندارید ۴. مدل تامین امنیت محله ای، بستر بسیار مناسبی است برای ضرب کردن شور و نشاط جوانان محل، در تامین امنیت خود، خانه و ناموسشان و هکذا دهها فایده دیگر. در واقع تشکیل به عنوان یکی از شعبه های ، یکی از بارزترین نمونه های مواجهه تمدنی امام ره، با ساختارهای متمرکز جبری سازمانی غیر مردمی غربی بود. مدلی که به هرکجا که صادر شد نجاتش داد: از بسیج مردمی سوریه، از عراق، از در یمن و... . مدلی که رهبر انقلاب به حق در وصفش فرمودند:«هیچ نظیری در دنیا نداشت و کاملا و صد در صد متکی به اندیشه اسلامی بود». جالب تر اینکه در پاسخ به منشا بسیج می گویند:«امام این پدیده بی نظیر را، از دل کوچه پس کوچه های شهرها و از دل خانه های مردم به وجود آورد»(۹۸/۹/۶). آن معمار فقید نیز در آخرین پیامشان برای تعیین نماینده در و پس از حدود ده سال تجربه تامین امنیت به محوریت مساجد محله ها می گوید: این نهاد انقلابی، حافظ اسلام و انقلاب گردید، مسلمانان را شاد و دشمنان اسلام و کشور را ذلیل کرد(۶۶/۵/۲۲). آیا عجیب، مشکوک و غم انگیز نیست؟ مدلی که در کوران سخت ترین مصائب این کشور، انقلاب و اسلام را نجات داده بود، یک سال پس از رحلت حضرت امام منحل شد و مردم از فواید فراوانش محروم. ، یکی از ارکان نُه گانه خدمات مسجد طراز است که در دوره مسجد و اداره جامعه به آن پرداخته شده. ایضا لبیکی است به تاکید رهبر معظم انقلاب به استفاده مجدد از تجربه کمیته ها در دهه شصت(۹۸/۹/۶). @besalamen_amenin
۱۵ آبان۱۴٠۲/ سال سوم نمی از بال مگس بر کرانه اقیانوس! مبانی استنباط فقه البیان به معنای حقیقی کلمه یک شبکه در هم تنیده، منسجم و معنادار از قرآن و روایات را پیش روی ما قرار می دهد. در این منطق استنباطی برخلاف متد اصولی موجود، شارع در نهایت کار مورد بررسی قرار می گیرد نه در ابتدا، چرا که اوامر و نواهی، نتایج و ثمرات پایانی کارند و برای اینکه بنده خود را به آن مرحله برساند، مجموعه ای بسیار گرانقدر از و یک حکم را نیز بیان کرده که در منطق اجتهادی موجود به صورت حداقلی بررسی می شود. فقه البیان ۹ مقصد دارد و برای عملیاتی کردن هدایت، به دنبال کشف پرسش حاکم بر یک مسئله(نیاز) و پاسخ شارع به آن است. یک طلبه در این منظر توانایی بررسی تمامی مسائل زندگی انسانی را دارد، چرا که قرآن، و همه چیز است( ۸۹نحل/۱۱۱یوسف) و خداوند نیز درباره ، رهنمایی تبیانی تفصیلی دارد(تفسیر العیاشی ج۱ص۶/الکافی ج۱ص۵۹) نه فقط درباره محرمات و واجبات آنهم با نگاه فردی و بدون توجه به زیرساختهای عقلانی پیشینی یک حکم! از باب نمونه مقصد سوم فقه البیان، بیان مبتنی بر «مُکث»(۱٠۶ إسراء) است. در این مقصد که به دنبال ارائه پاسخ شارع به نیازهای گونه گون بشری هستیم، ابتدائا یک مسئله یا حکم را از نگاه شارع بررسی می کنیم. همینطور آن مسئله به معنای مجموعه فوایدی که باز هم خود شارع بیان کرده و نهایتا یک امر به معنای مجموعه اقداماتی که شارع گرانقدر برای عملیاتی شدن آن موضوع بیان کرده است. بر اساس این منطق و همینطور به عنوان یکی دیگر از ابواب فقه البیان، یادداشتی در مورد موضوع بنیادین آماده کرده ام که ان شاءالله به زودی منتشر خواهد شد. در واقع ابتدا به تعریف عدالت از منظر شارع پرداخته ام، سپس فواید و در نهایت مجموعه اقدامات زیرساختی برای حرکت به سمت جامعه عادلانه. حقیقتا الان که نگاه می کنم می بینم که باتوجه به زیرساخت های۹گانه هدایت(دریافت)، می شود حداقل ۹ جلد کتاب بسیار نفیس درباره عدالت نوشت، ناظر بر رفع نیازهای انسانی و تماما برگرفته از آیات و روایات و حجیت یافته. با در نظر گرفتن تمام ۹ مقصد استنباطی فقه البیان، خود را در برابر اقیانوس بیکرانه ای از عقلانیت وحیانی می یابیم که حضرت «» علیه السلام در نهج البلاغه اش فرمودند: القُرْآنُ فَهُوَ یَنابیعُ العِلْمِ وَ بُحورُه وَ بَحْرٌ لایُدْرَکُ قَعْرُه. (خطبه۱۹۸) @besalamen_amenin
۲۱ آبان ۱۴٠۲/ سال سوم العدالة حياة الأحكام! شاید این مهم ترین پرسش در مواجهه با بیش از چهارصد هزار روایت و بیشتر از شش هزار آیه قرآن باشد: چگونه و بر اساس چه اصول و قواعدی، این آیات و روایات را کنار هم بگذاریم، پازل نیازهای مختلف بشری را تکمیل و از نعمات صراط مستقیم برخوردار شویم(سوره حمد آیه ۵و۶)؟ پاسخ را در این یادداشت عرض کردیم و حالا می خواهیم بر اساس «بیان مبتنی بر مُکث» به بررسی مسئله از منظر خداوند متعال بپردازیم. قاعدتا ابتدا تعریف عدالت را بررسی می کنیم، سپس تصویر و فواید آن و نهایتا تصمیم عدالت به معنای مجموعه اقدامات عملی برای حرکت به سمت جامعه عادلانه. ۱. : عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش باشد(نهج البلاغه حکمت۴۳۷) ۲. یا فواید ده گانه عدالت: ۱.تسکین قلوب (من لایحضر ج۳ص۵۶۷) ۲. اصلاح مردم (غررالحکم ج۱ ص۲۹۸) ۳. آبادانی بلاد (غررالحکم ج۱ص۶۸۸) ۴. احیای همه احکام (مستدرک ج١١ص٣١٨) ۵. استغنا و بی نیازی مردم، ۶. نزول ارزاق آسمانی، ۷. خروج برکات زمینی( کافی ج۳ ص۵۶۸) ۸. چشم پاک شدن مردم، ۹. خوب صحبت کردن مردم با یکدیگر، ۱٠. ظلم نکردن مردم(تحف العقول ج۱ص۳۶۵) ۳. : هدایت بشر عادلانه ترین مسئله عالم است(نحل۹٠/ اسراء٩). قاعدتا رویگردانی از این مسیر هم بزرگترین ظلم به انسان که فرمود: وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها(۲۲سجده). در عصر ظهور که مهم ترین ارکان هدایت _ و _ به جایگاه حقیقی خود باز می گردند(توبه۳۳)، عدالت نیز تمام ارکان زمین و آسمان را فرا می گیرد(کمال الدین و تمام النعمه ج۱ص۲۵۷). بنابراین حرکت به سمت جامعه عادلانه، از اتکای به دستگاه کارشناسی عادلانه شروع می شود. از بازگشت به علم امام علیه السلام. بازگشت به مسیری که تنها و تنها در علم قرآن و روایات وجود دارد(سوره جن ۱و۲/ إسراء٩/ نساء٨٢). آنچه که در بسته اولویت های تمدنی دوازده گانه می بینیم، آغاز تلاشی است برای ارائه مجموعه ای از تصمیمات عدالت بنیان قرآنی روایی. @besalamen_amenin
۳٠ آبان ۱۴٠۲/سال سوم گریه آسمان از توصیفات ناسای بی سواد! آسمان و تمدن سازی! گفتند رخت سیاه بر تن کن که پدرت مرده است. گفت حتما اتفاقی افتاده که شما نمی خواهید بگویید!!!!! یعنی این را خبر بد نمی دانست. غریب اینکه اطرافمان پر است از مرگهایی که ماهم بدشان نمی دانیم. یکی از آنها آسمان و زمین است. حقیقتا ما کجا هستیم و بر اینجا چه اصول و قواعدی حاکم است؟ اهمیت موضوع به این باز می گردد که توصیف مکان زندگی بشر، بی تردید بنیادی ترین مسئله عالم انسانی است و عجیب اینکه هرچقدر قرآن بر موضوعی تاکید می کند، ما از آن دورتر و بی توجه تر می شویم. البته اگر جز این بود لبها به شکوه باز نمی شد که: يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً(۳٠فرقان). آیا نباید اندیشید که چرا کلام الله زندگی به گونه ای بی نظیر، بیش از ۴۵٠ بار درباره سخن گفته است و بیش از ۲٠٠ بار از و ؟ جالب اینجاست که به عنوان یکی از شدیدترین عذاب های وعده شده به کافران، دقیقا به خاطر توصیفات نادرستشان از آسمان و زمین است (۱۶تا۲٠انبیاء/ ۲ ابراهیم/ ۲۷ ص). حال این پرسشها را از بپرسید: ۱. آسمان چند طبقه است؟ ویژگی هر کدام چیست؟ ۲. مفهوم و اینکه هر چیزی از آنجا به طرف زمین تنزیل می شود چیست؟ ۳. اینکه در هر طبقه آسمان یک اختصاصی در جریان است یعنی چه؟ ۴. چه نسبتی است میان اختیار انسان با آنچه که از آسمان نازل می شود؟ ۵. اینکه آسمان تسبیح خداوند می کند و در مرگ انسانهای مومن می گرید به چه معناست؟ اینها و بسیاری از مسائل بنیادین دیگر، محتوای معارف نابی است که در نظریه فقهی گرد هم آمده است(دریافت). یکی از جذاب ترین بخشهای این نظریه، نسبت میان آسمان و تمدن سازی است. در پرسش هشتم این نظریه به تبیین زمان و اصول حاکم بر تنزیل ۱۰ شئ برتر مرتبط با زندگی پرداخته شده است: زمان تنزیل فرزند، زمان تنزیل رزق، زمان تنزیل بلاء، زمان تنزیل خواب و آرامش، زمان تنزیل باران، زمان تنزیل علم، زمان تنزیل برائت از نار، زمان تنزیل زیبایی و نورانیت، زمان تنزیل سعادت (رفع شقاوت) و زمان تنزیل تقدیر. @besalamen_amenin
۷ آذر ۱۴٠۲/ سال سوم از مدرسه اقتصاد لندن تا مدرسه اقتصاد قم! بیش از یک قرن از تاسیس «مدرسه اقتصاد لندن» می گذرد و این داستان غم انگیز از جمله اقتصاد است: از قضا سرکنگبین صفرا فزود روغن بادام خشکی می نمود! هرچه از لحاظ اقتصادی پیشرفته! تر می شویم، مشکلات هم بیشتر می شود. کما اینکه هرچه پزشکی و روانشناسی مدرن پیش می رود، تعداد و انواع امراض روحی جسمی هم بیشتر می شود . تاسیس در کشورهای فوق پیشرفته انگلیس و ژاپن، شاهد دیگری بر این مدعاست. از جمعیت ۵۵ میلیون نفری انگلیس، حدود نُه میلیون نفر تنهای تنها زندگی می کنند(نفس می کشند). در گزارشهای منتشره، آسیب هر دقیقه از این مدل تنهایی را برابر با کشیدن ۱۵ نخ سیگار عنوان کرده اند! از منظر شاخصه های ارزیابی الگوی پیشرفت اسلامی، اصل و اساس پیشرفت، رفاه و آرامش انسان و جامعه، بسته به وجود تراز است(۲۱ روم). تنهایی در این منظر یعنی محرومیت از خانواده و خانواده یعنی همه چیز. ما در مدرسه اقتصاد قم، حداقل هفت اختلاف بنیادین با مدرسه اقتصاد لندن و سایر دانشکده های اقتصادی محروم از علوم ناب وحیانی داریم. اولین و مهم ترین اختلاف، مربوط به نظام برتر است. در منظومه هدایتی اسلام، پنج شغل برتر داریم که مهم ترین آنها است: اَلزَّارِعُونَ كُنُوزُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ مَا فِي اَلْأَعْمَالِ شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ مِنَ اَلزِّرَاعَةِ(تهذیب الاحکام ج۶ص۳۸۴). مشاغل برتر، مجموعه شغلهایی است که موجب خودکفایی فرد فرد جامعه اسلامی در تامین اساسی ترین نیازهای زندگی می شود. بدیهی است که تامین و خودکفایی غیرمتمرکز و به محوریت وصف بنیادین طیبات مدنظر ماست. برای تحقق کامل این هدف مبارک، حداقل شش اقدام زیرساختی مورد نیاز است. فی المثل ایجاد تغییر در محتوای آموزشی مدارس یکی از مهم ترین آنهاست. این محتوا نه تنها در جهت سوق دادن دانش آموزان به مشاغل برتر نیست، بلکه عرصه هایی فوق راهبردی مانند کشاورزی و دامداری را عملا تحقیر هم می کند. مطالعه کامل بسته مشاغل برتر: اینجا @besalamen_amenin
٠ ۱۳ آذر ۱۴٠۲/سال سوم قم یا هاروارد؟ از دانشگاه های آمریکا در منطقه تا نمایشگاه الگوی پیشرفت : مهمترین پایگاه های آمریکا در منطقه، دانشگاه هایی هستند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی‌شوند! مراکزی که وظیفه تربیت نیرو برای را برعهده دارند: دانشگاه آمریکایی بغازیچی استانبول تاسیس۱۸۶۳/ دانشگاه آمریکایی بیروت لبنان ت ۱۸۸۶/ د.آ قاهره مصر ت۱۹۱۹/ د.آ ایروان ارمنستان ت۱۹۹۱/ د.آ دبی امارات ت ۱۹۹۵/  د.آ شارجه امارات ت ۱۹۹۷/ د.آ کویت ت۲۰۰۴/ د.آ کابل افغانستان ت۲۰۰۶(پنج سال پس از اشغال)/ د.آ سلیمانیه کردستان عراق ت۲۰۰۷(چهار سال پس از اشغال)/ و در نهایت دانشگاه آمریکایی بغداد عراق تاسیس ۲۰۲۱. تدریس در همه دانشگاه ها به زبان انگلیسی و اعطای مدرک معتبر بین المللی است و دانشجویانی که بیشترشان به پستهای حساس و کلیدی کشورهای جهان اسلام دست پیدا می‌کنند . البته واضح است که این ساده ترین و ماندگارترین نوع اشغال واقعی یک کشور بوسیله آمریکا است. : جمهوری اسلامی برای مواجهه با شبیخون نرم، همه جانبه، بنیادین و ماندگار این دانشگاه های ذاتا مسموم و غیر توحیدی، در وهله نخست، نیاز به یک طبقه بندی جدید از علوم بر مبنای قرآن دارد و آنگاه پاسخگویی تمامی نیازهای بشری بر اساس آن. تلاشی که اولین نسخه آن در نمایشگاه الگوی پیشرفت اسلامی تبلور یافته. در واقع این نمایشگاه، نقشه درگیری حداکثری و تفصیلی اسلام و مدرنیته است که تاکنون بالغ بر دویست جلد آن منتشر شده است. مطالعه درباره نمایشگاه الگوی پیشرفت: اینجا و اینجا @besalamen_amenin
۱۸ آذر ۱۴٠۲/سال سوم امان از امضای تضمین جان کری های سلامت! آغاز واکسیناسیون و فقه بیش از حد پویا! سلام و عرض ادب خدمت خواهران و برادران محترم این یادداشت👆 را ۹۴٠ روز پیش نوشتم (۲۳ اردیبهشت ۱۴٠٠) و بهانه بازنشر آن، گزارشی است که چند روز پیش از تلویزیون پخش شد: به گزارش خبرگزاری رویترز، میزان تاثیرگذاری در مهار کرونا کمتر از یک درصد بوده(همان تقریبا هیچ برجام). نمی دانم از این خبر بگریم یا خوشحال باشم. خبری که شاید برای خیلی ها شوک آور باشد، اما برای بنده کاملا طبیعی بود. یادداشت های متعددی که درین باره نوشته ام گواه ماجراست. این خبر مرا به ایام تلخی برد که بارها و بارها از جانب دوستان انقلابی مان، متهم و متصف به ضد ولایت فقیه و بازیگر زمین دشمن شدیم. تنها به این دلیل که می گفتیم: می توان از راه های آزموده شده بسیار ارزان تر، بی عارضه تر و سریع تری هم کرونا را درمان کرد. بگذریم که همان دوستان وقتی برخلاف ، میلیون میلیون دز واکسن انگلیسی آمریکایی وارد شد، هیچ نگفتند و دم برنیاوردند. شاید به این دلیل که رندان حیله گر و بازی بلد مافیای کرونا، مانند توصیه به ماسک رهبری، تمام مملکت را از این حرف حضرت آقا پر نکرده بودند. و باز هم بگذریم که قریب به اتفاق همان عزیزان تلخ زبان، مدتهاست که دیگر ماسک نمی زنند، با اینکه رهبری کماکان بر همان طریقه پیشینند. راستی مگر فایزر، گُل سر سبد و یکی از گرانترین واکسنهای مهار کرونا نبود که بارها و بارها بر تاثیر نود درصدی و حتی بالاتر آن سوگند خورده بودند؟ پس چه شد؟ پس کجا رفت تجربه گرانقدر علوم بشری که چون وحی تقدیس می شد و می تازید و دهان معترضان را گِل می گرفت؟ امان از «جان کری» های عرصه سلامت! راستی کسی از جناب عین اللهی خواهد پرسید که چرا می خواستند به زنان باردار مملکت فایزر بزنند؟ نکند ایشان _ناخواسته_ باید کار ناتمام دکتر مرندی را تمام می کردند. نکند همان چند شیربانو که دراین شرایط دشوار، دغدغه جمعیتی رهبری را لبیک گفته اند، قرار بود از قِبَل فایزر، عقیم شوند و نسل شیعه هرچه سریع تر خشک و نابود شود. آیا جناب عین اللهی خواهند گفت که چرا در زمان حسن روحانی به اتفاق ۲۵٠٠ نفر از پزشکان طراز اول مملکت، در نامه ای سرگشاده از خطرات و ابهامات جدی واکسیناسیون گفتند، اما وقتی مسند وزارت را تکیه زدند: کَأَنْ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکورا؟ حقیقتا چقدر می توانید به این دانش علیل و قلیل و مذبذب آقایان اعتماد کنید؟ راستی آقای !! فراموشمان نشده که بعد از حدود دو سال از کرونا و دعوت شبانه روزی به واکسن، شبه مناظره ای بین موافقان و مخالفان واکسیناسیون برگزار کردید که مخالف واکسن همان اول گفت: من مخالف واکسن نیستم!!!!!! فقط میگویم راههای دیگری هم وجود دارد. چرا گزارشی از میزان تاثیرگذاری دیگر واکسنها منتشر نمی کنید؟ سینوفارم، برکت، آسترازنکا و... به قول حضرت روح الله: بگذارم و بگذرم و کامها را بیش از این تلخ نکنم. اما بنده و دوستانمان: در آن ایام زندگی عادی مان را داشتیم،آرام و راحت. در پناه پروتکل های قدرتمند، ارزان و بی عارضه ای (دریافت) که از دل آیات کلام الله زندگی استخراج شده بود. والأمر إلیکم أحبائي... ارادتمند @besalamen_amenin
۲۲ آذر ۱۴٠۲/ سال سوم از نبض تفکر تا نبض تتلو! قلب، حاکم وجود و مدیر جسم و جان هر انسانی است(من لایحضره الفقیه ج۲ص۶۲۶) و همین دلیل تاکیدات فراوان قرآن کریم بر موضوع قلب است. فی المثل واژه ، ۱۱۲ بار در کلام الله زندگی تکرار و به انحاء مختلفي توصیف شده است. حال از آنجایی که هر چیزی در عالم حیات و مماتی دارد، چه بسا مهم ترین مسئله عالم، اصول حاکم بر مرگ و زندگی قلب انسان باشد. از بررسی روایات گرانقدر اسلام این نکته واضح می شود که حیات قلب انسان، وابسته به است(کافی ج۲ص۵۹۸) و اساسا انسانی که تفکر صحیح دارد زنده است. این است که خداوند متعال، کافران را مرده هایی محسوب می کند که نمی شنوند(۱۲روم/۲۲فاطر). این دیدگاه با مجموعه روایاتی مانند « لاَ عِبَادَةَ مِثْلُ اَلتَّفَكُّرِ» پشتیبانی معنایی هم می شود(من لایحضره الفقیه ج۴ص۳۵۲). بر اساس این مقدمه، مدیر یا مدیران واقعی یک جامعه کسانی اند که فکر مردم را درگیر و جهت دهی می کنند. فردی مانند قطعا یکی از مدیران این جامعه است، چرا که حاکم و جهت دهنده به تفکر بخشی از نوجوانان ماست. هرچند که بودجه، میز، صندلی و سازمانی ندارد و هرچند که به تعبیر امام علیه السلام: این تفکر در غیر حکمت و هوس است(غررالحکم ج۱ص۶۸). نتیجه اینکه معلم موفق، مدیر موفق، پدر، امام جماعت و جمعه موفق کسی است که هادی تفکرات افرادی باشد که با آنها مرتبط است. جالب اینجاست که حضرت امام خمینی ره، همین راهبرد محوری را برای حوزه ها معین می کنند که «حوزه‌ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند»(صحیفه امام ج۲۱ ص۲۹۲). حال پرسش مهم این است که چگونه؟ با توجه به آیات و روایات گرانقدر ائمه معصومین علیهم السلام، ایجاد و ترویج تفکر صحیح که همان احیای قلوب و هدایت انسانهاست، بر اساس زیرساخت های بیانی و غیر بیانی ممکن است. _ که اساسا در کارخانه ها امکان تولید ندارد_یکی از دهها زیرساخت غیر بیانی تفکر صحیح است. به عبارت بهتر میان نوع غذاهایی که در یک جامعه ترویج می شود، با نوع تفکرات و عملکرد صالحانه یا فاسدانه آن افراد ارتباط مستقیم وجود دارد. همینطور ، میزان دانش مردم درباره و تمامی چهل برنامه ای که در دوره مسجد و اداره جامعه ارائه شده، شکل دهنده به نوع تفکرات افراد یک جامعه است. بدون توجه به آن برنامه های زیرساختی چهل گانه، اساسا ظرفیت کار بیانی تبلیغی هم تا حد زیادی از بین می رود که اگر امام معصوم باشی و امیر بیان، در مقابل کار تبلیغی ات سوت و کف و هلهله خواهند کرد که فرمود: فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ اَلْحَرَامِ (بحار ج۴۵ص۸). دریافت دوره مسجد و اداره جامعه @besalamen_amenin
۲۵ آذر۱۴٠۲/سال سوم آتش فصل پنج سند۲٠۳٠ بر خانه مادر! خطبه فدکیه را در منابر، همراه با بخش برابری جنسیتی سند ۲٠۳٠بخوانید! نظام مقایسه، یکی از مهمترین ابواب قواعد اصولی فقه البیان است. مبتنی بر آیات و روایات(۲۵۶بقره/نهج البلاغه خ۱۴۷)، بیان، در صورتی هدایت آفرین خواهد بود که هر دو جانب و را کامل و روشن به مردم برساند. دائما انسان را متوجه بدعتهای زنده و کنونی جامعه می کند و ما را به متن نبرد همیشگی حق و باطل و نور و ظلمت می کشاند. بی توجهی به این مسئله باعث شده که بسیاری از مومنان گمان کنند، کسانی که به صراحت دنبال حذف حضرت مادر سلام الله علیها و خاموش کردن در زمین بودند(۸صف)، دیگر از بین رفته و آن مسائل جانسوز، صرفا حوادثی تاریخی بوده که تمام شده و کار ما تنها گرامیداشت آن است. و مگر برای سقیفه سازمان ملل، چیزی بهتر از این تصور خام و باطل هم وجود دارد؟ بیان مبتنی بر نظام مقایسه می گوید: در صورتی می توانید از هیئات، سخنرانی ها و مجالس فاطمیه(سلام الله علیها) برای علیه السلام(زیارت آل یاسین) نیرو بسیج کنید که بگویید در حال حاضر، دقیقا چه کسانی با چه عناوینی و از چه راههایی برای حذف مادر و مادری در تلاش شبانه روزی اند که فرمود: وَ مَن نَامَ لَم يُنَم عَنهُ(نهج البلاغه نامه۶۲). چرا که عالم حقیقی کسی است که اولا را بشناسد و ثانیا با آنها مقابله کند(علل الشرایع ج۱ص۲۳۵). وگرنه تو با خیال راحت بر مادر گریه میکنی و اصحاب سقیفه سازمان ملل هم با خیالی راحت تر از تو، مشغول پیشبرد اهداف ظلمانی خود. سازمان ملل، سقیفه امروز است و سند ضاله توسعه پایدار۲٠۳٠، بویژه فصل پنجم آن _برابری جنسیتی_ برنامه جامع حکومتی رهروان و فلانی! برابری جنسیتی به معنای حقیقی کلمه یعنی حذف مادری و در مرحله بعدی حذف جنسیت و خانواده! یعنی ایجاد تغییر حداکثری در به عنوان یکی از مهم ترین برنامه های ابلیس(۱۱۹نساء). برابری جنسیتی می گوید: هررررر نوع تفاوتی که به خاطر جنسیت، بین زن و مرد وجود دارد تبعیض است و باید رفع شود. فی المثل اینکه زن بخاطر زن بودنش باید حجاب داشته باشد، یک نوع تبعیض و ظلم در حق بانوان است و باید به آن خاتمه داد. یا اینکه زن چون زن است پس مادری هم می کند، تبعیض است و باید به آن پایان داد و... . یا در مسائل سطحی تر: اینکه زن و دختر بخاطر جنسیت شان نباید وارد ورزشگاه فوتبال مردان شوند، تبعیض و ظلم است و باید از بین برود. حال چه باید کرد؟ پاسخ همان راهی است که حضرت مادر سلام الله علیها نشان بشریت دادند: بازگشت به امام و علم لایتنهایی ایشان که: النّاس لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا(عیون اخبار الرضا ج۱ ص۳٠۷). در مدرسه فقهی هدایت، دوازده اولویت تمدنی بر اساس آیات و روایات، برای احیای گرانسنگ ترین جایگاه عالم یعنی مادری ارائه شده است. دریافت اولویتهای تمدنی دوازده گانه @besalamen_amenin
۲ دی ۱۴٠۲/سال سوم از فانتوم های شیخ بها تا گاری های اعزه! دین را چه به راه، مسکن و شهرسازی؟ چگونه شاخصه های هویت دینی را محقق کنیم؟ این اصلی ترین پرسش تمام ادوار علمای اسلام بوده و به طور کلی شامل دو دیدگاه عمده و کماکان زنده است. اول: دیدگاهی که معتقد است اعمال صالح، بهبود روابط انسانی و هدایت، هستند که باید بر ریشه ها، تنه ها و زیرساختهای متعددی بنا شوند که از خود دین اخذ شده. دین در این نگاه، یک بسته جامع است که پاسخ تمام نیازهای بشری را در بهترین شکل ممکن ارائه داده است. دوم: دیدگاهی که توجهی بسیار حداقلی به دارد و معتقد است با تمرکز بر تبلیغ دین، می توان آنرا محقق کرد. معارف دینی در این منظر، صرفا چهارچوب های کلی راه را معین کرده و باقی مسایل زیرساختی مانند اقتصاد و سلامت را به فهم بشری واگذار کرده. به عنوان مثال در نگاه اول، تمامی کارهایی که متولی آن در دنیای امروز، وزارت راه، مسکن و شهرسازی است، جزء مهم ترین بخش های زیرساختی دین است و نیازمند حضور حداکثری قرآن و روایات اما در نگاه دوم، دین را چه به راه و مسکن و شهرسازی؟! نتیجه اینکه شخصی مانند شیخ بهایی که از چهره های شاخص علمای تمدنی اسلام است، علاوه بر تبلیغ جایگاه امام، دهها کاروانسرای پیشرفته در مسیر زیارتی حضرت آقا امام رضا علیه السلام هم می سازد. اما نتیجه این نگاه که حوزه را چه به راه و شهرسازی، این شده که در طرحهای تفصیلی آینده شهر مشهد، حرم امام علیه السلام در حاشیه شهر واقع خواهد شد که آثارش از همین الان مشهود است. یعنی دقیقا برخلاف شیخ بها که با درک تفصیلی از اسلام، راهها و امکانات را به محوریت امام پیاده سازی می کرد. نمونه دیگر از تفاوتهای بروز یافته این دو نوع نگاه، طراحی و جانمایی مسجد در مرکز شهر و محلات و جانمایی بازار، حمام و مدرسه به محوریت آن است. در این باره می توان به کارهای گرانقدر مرحوم شیخ بها، حجه الاسلام شفتی و یا مجموعه علی قلی آقا در اصفهان اشاره کرد. اما در شهرسازی بی معنا، حیران و ضد دین امروز، جایگاه مسجد به عنوان در بدترین جای ممکن است. نمونه اش پاساژ بزرگی که دیروز برای نماز به آنجا رفتم. نمازخانه آن پاساژ بزرگ در شهر مشهد، دخمه مانندی در زیرزمین بود، طبقه منفی چهار! اساسا مسجدی که کارکرد خاصی ندارد، جایی بهتر از طبقه منفی چهار و گوشه پارکینگ بازار هم نخواهد یافت. موضوعات تکمیلی: زیرساختهای هدایت/ مسجد و اداره جامعه @besalamen_amenin
۷ دی ۱۴٠۲/سال سوم ده، معدل امتحانات نهایی کل کشور! نیاز به یک نهضت سوادآموزی جدید و فاصله ی کهکشانی تا خمینی! از منظر خالق انسان چه کسی بهترین گزینه برای تعلیم و تربیت اوست؟ پاسخ به این سوال در سبک زندگی مدرن، وزارت آموزش و پرورش است که حداقل شش اشکال دارد. یکی از آنها محتوای بسیار ناقص و منحرف کننده از صراط مستقیم زندگی است: قبله نظام تعلیمی ما، انیشتین ها و نیوتن ها هستند نه دروازه شهر علم، آقا امیرالمؤمنین علیه السلام. آنکه پس از ۱۲ هزار ساعت آموزش نرم و تدریجی، در قلب دانش آموز، بزرگ می شود و همه چیز زندگی ، دانشمندان تمدن کفرند نه پیامبری که شهر علم اولین و آخرین است. رعایت نکردن متفاوت هر فرد، حفظ محوری، هدف نادرست حاکم بر این ساختار و بودن از دیگر معایب نظام تعلیمی ماست. در این نظام آموزشی که فاقد بنیانهای پرورش دهندگی است، هیچ چیز به انتخاب دانش آموزان نیست. نه معلم، نه کتاب و محتوا، نه روش تدریس و نه هدف درس خواندن. همه ی این موارد باعث شده که تا یک دهه آینده شاهد فروپاشی نرم و تدریجی هرچه بیشتر عریض و طویل ترین ساختار مدرن این کشور باشیم. نمونه اش هم خبری که چندی پیش اعلام شد: معدل امتحانات نهایی کل کشور ۱٠،٠۲ صدم است. مسائل اخلاقی مدارس هم به کنار. حال که تعلیم و تربیت تفکیک شدنی نیست(۱۶۴آل عمران/۲جمعه) و باید با رعایت اختیار، ظرفیت و رفق حداکثری نسبت به دانش آموز باشد، پاسخ به سوال فوق در منطق اسلام عزیز است. اساسا اگر خانواده با طراحی های اسلام محقق شود، به تنهایی یک حکومت است و یکی از کارکردهای حکومتی اش، تکفل تعلیم و تربیت کودکان(نمونه دیگر). فواید بی بدیل نظام آموزش و پرورش خانواده محور را اینجا توضیح داده ام. از طرفی امروز سالروز صدور فرمان به وسیله فقیه تمدن، حضرت امام خمینی ره است(۷دی۵۸). چقدر پیام کوتاه ایشان قابل تامل است. اولا که برای تحقق این امر اعلام بسیج عمومی می کنند(آیه۲۵سوره حدید). ثانیا دوبار هشدار می دهند که مبادا ، اسیر و گرفتار بازی ها و ساختارهای اداری خسته کننده شود. ثالثا علاوه بر آموزش و پرورش، در راهبردی بسیار روشن و معنادار خطاب به ائمه جمعه و جماعت می گویند: «مردم را دعوت کنید تا در و تکایا، با سوادان، نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود یاد بدهند و منتظر اقدامات دولت هم نباشند!». سپس تیر نهایی را می زنند و می گویند:« در خودتان هم اعضای بی سواد را تعلیم بدهید». بدیهی است که ادعای تمدن اسلامی و زمینه سازی ظهور بدون ارائه و جدید در تعلیم و تربیت، بیشتر به طنزی تلخ می ماند. به همین دلیل پندار بنده این است که آنچه در سالهای اخیر تحت عنوان «مسجد مدرسه ها» و «مدارس خانگی» می بینیم، یک نهضت سوادآموزی جدید برای تمدن اسلامی است و تحقق مدلی که حضرت امام رحمه الله علیه از حدود پنجاه سال پیش طلب کرده بودند. @besalamen_amenin
۱۱ دی ۱۴٠۲/سال سوم یک پرسش از استاد بزرگوار، آقای اکبرنژاد (درباره بررسی فقهی سخنرانی اخیر رهبری) پس از سخنرانی اخیر رهبر انقلاب در جمع بانوان، استاد اکبرنژاد به بررسی فقهی فرمایشات ایشان پرداختند و نهایتا به این نتیجه رسیدند که در این بیانات تناقض وجود دارد. علاوه براین به صورت غیر مستقیم و البته ناخواسته، رهبری را به این که در تفسیر دین دست می برند متهم کردند. ایشان می گویند: ما باید دین را صادقانه به مردم بگوییم اما در مقام اجرا آنها را مجبور نکنیم. نه آنکه چون مردم، دین را به صورت کامل نمی پذیرند پس ما هم آنرا ناقص تبلیغ کنیم. ایشان در ابتدای سخنان خود می گویند: شارع محترم در موارد متعدد که دیدگاهی مخالف رویه و ارتکاز مردم عرب داشته، با آنها مخالفت کرده. تنها استثنا، درباره نگاه جامعه عربی صدر اسلام درباره جایگاه زن در مدیریت و حضور اجتماعی است. استاد بزرگوار آقای اکبرنژاد برای مخالفتهای خداوند متعال با نظم نادرست آن زمان، مثال می زنند که شارع ابتدا گفتند: اگر شوهر زنی فوت کرد، نباید تا یکسال ازدواج کند. اما پس از مدتی که پذیرش عمومی ایجاد شد، حکم نهایی خود را اعلام کرد که محدودیت ازدواج زن، تنها تا چهار ماه و ده روز پس از فوت شوهر است. یا می گویند خداوند متعال، را طی چهار مرحله زمانی حرام اعلام و به یکباره اینکار را نکرد، چون جامعه عربی آن روز بشدت با مسئله شرب خمر، آمیخته و مانوس بود و امکان تغییر یکباره مسئله وجود نداشت. حال پرسشی که درباره دیدگاه استاد اکبرنژاد مطرح می شود این است: اگر قرار باشد ما بدون توجه به و پذیرش اجتماعی دین را تبلیغ کنیم، آیا بهتر نبود شارع از همان اول بگوید شراب حرام است؟ آیا بهتر نبود از همان اول بگوید محدودیت ازدواج زن، تنها چهار ماه و ده روز است؟ چطور است که طبق فرمایشات خودتان، شارع محترم همیشه جانب و پذیرش اجتماعی را لحاظ کرده، اما رهبری معظم انقلاب باید از همان اول دین را کامل بگوید وگرنه در دین دست برده؟ ضمن اینکه تا جاییکه بنده می فهمم، این یک رویه کاملا معمول در سیره ی ایشان بوده که همیشه و پذیرش جامعه را مدنظر داشته و از طرفی تا جاییکه توانسته اند، طرح و نقشه خود را هم ارائه داده اند. فی المثل در موضوع برجامی، با اینکه بارها گفتند من بدبینم اما از مذاکرات منع نکردند و تا جاییکه توانستند از تیم مذاکره کننده حمایت کردند. ایشان سعی کردند با مشخص کردن خطوط قرمز، زهر مذاکرات منفعلانه را کاهش دهند. یا در موضوع مدیریت دقیقا با همان منطق حاکم بر مذاکرات، ضمن حمایتهای فراوان از تیم و نگاه پزشکی حاکم در کشور، پروتکل های سازمان بهداشت جهانی را بارها و بارها تعدیل و تغییر دادند. هرچند که به جز توصیه به ماسک، مهم ترین فرمایشات ایشان درباره کرونا حتی در میان دوستداران ایشان هم شنیده نشد. در موضوع زنان هم دقیقا همین منطق حاکم است: ایشان از طرفی از نظم و نگاه مدرن موجود و حاکم بر جایگاه زن در کشور حمایت می کنند، اما به میزانی که و پذیرش وجود دارد، دیدگاه های واقعی خود را هم ارائه می دهند. شاهد ماجرا آنجاست که در همین دیدار اخیر گفتند: مادر بودن مهم ترین نقش عالم است و تمام فعالیتهای اجتماعی زن را منوط به این کردند که مضر به مشغله ی اصلی زن، یعنی فرزند آوری و خانه داری نباشد. @besalamen_amenin
۲۲دی ۱۴٠۲/سال سوم دو پرسش از سخنان رهبری انقلاب درباره مهم ترین مشکل کشور! : اگر ما در کشورمان چهار پنج نقطه‌ضعفِ مهم داشته باشیم، در رأس همه‌ی اینها مسئله‌ی اقتصاد کشور است...شاید بشود گفت مهم‌ترین مشکل اقتصاد ما است۱/۱/۱۴٠۲ آنجایی که دشمن توانست مانع از حضور مردم در صحنه بشود پیروز شده؛ در خیلی از بخشهای اقتصادی همین‌جور است...بیشترِ این ضعفهای اقتصادی هم به خاطر عدم حضور مردم است؛ آن جاهایی که مردم حضور داشتند، این ضعفها کمتر است. ۱۹/۱٠/۱۴٠۲ فرمایشات راهبر حکیم انقلاب درباره نقش و جایگاه مردم در حل امور بسیار واضح است. از طرفی معتقدند مهم ترین مسئله کشور، وضعیت بد اقتصاد است و از دیگر سوی، مهم ترین مشکل اقتصاد را تصدی گری دولتی و عدم حضور مردم عنوان می کنند. باتوجه به این رهنمودها دو پرسش مهم مطرح می شود: ۱. چه نسبتی است میان مدل کارخانه محور و میزان مشارکت مردم؟ ۲. چه نسبتی است میان مدل و بازارهای محدود انحصاری و میزان حضور و مشارکت مردم در اقتصاد؟ توضیح بیشتر اینکه وقتی شما تولید یک کشور را(حداقل در عرصه مواد غذایی) به محوریت کارخانه ها به انجام می رسانید، خود به خود مردم را از اقتصاد و مشارکت اقتصادی می رانید، زیرا افرادی که در هر شهر و استان، توانایی افتتاح و مدیریت یک را داشته باشند بسیار کم هستند. درباره ی نحوه ی توزیع هم، چون بازارها و مراکز فروش کنونی به صورت محدود و در نتیجه گران ساخته می شوند، قاعدتا امکان مشارکت همه مردم در امر توزیع و بهره مندی از برکات فراوان آن وجود ندارد. ناگفته نماند که ، مضرات بسیار فراوان دیگری هم دارند و از اصلی ترین بنیادهای بی عدالتی ساختاری اند. راه حل باز کردن مهم ترین مشکل کشور(تصدی گری دولتی=عدم حضور مردم در اقتصاد)، در بسترسازی برای تولید و توزیع غیرمتمرکز است که عرصه را برای مشارکت حداکثری مردم در اقتصاد فراهم می کند. شرح چگونگی تولید و توزیع مردمی غیرمتمرکز @besalamen_amenin
۲۴ دی ۱۴٠۲/سال سوم قم تمدنی جدید در برابر جنگ با اسلام! این معنا را که کسی بگوید اسلام به زندگی چه کار دارد، این است، این نشناختن اسلام است. امام خمینی ره ۲۳/۷/۵۷ حکومت در نظر مجتهد واقعی، فلسفه عملی تمامی فقه در بشریت است. حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است. فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است. هدف اساسی این است که ما چگونه می خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مساله است که فقه و اجتهاد جنبه عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد. امام خمینی ره ۳/۱۲/۶۷ من قبلاً نیز گفته ام های جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسایل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم. ما نباید غفلت بکنیم، واقعاً باید به سمتی حرکت نماییم که انشاء الله تمام رگه های وابستگی کشورمان از چنین قطع شود. امام خمینی ره ۳/۱۲/۶۷ در مورد مسئله‌ی اسلام اصراری وجود داشته و دارد ــ که عمدتاً‌ هم این اصرار از سوی قدرتهای سیاسی مادّی است ــ بر اینکه اسلام را در عمل فردی و عقیده‌ی قلبی منحصر کنند...سعی هم میکنند که شکل سیاسی به این [کار] ندهند و شکل فکری بدهند...از نظر این گرایشِ باطناً سیاسی و ظاهراً فکری، عرصه‌های مهمّ زندگی و مناسبات اجتماعی از دخالت اسلام باید خارج بشود؛ اسلام از نظر اینها در مدیریّت جامعه و تمدّن‌سازی، در مورد تولید تمدّن و ساخت تمدّن بشری نقشی ندارد، وظیفه‌ای ندارد، امکانی ندارد. خب متون اسلامی صریحاً این را رد میکند و ما مسلمانها به این مسئله باید اهمّیّت بدهیم. آنچه اسلام مطرح میکند، این است که عرصه‌ی فعّالیّت این دین، تمام گستره‌ی زندگی بشر است. در قرآن، این معنا واضح است؛ یعنی اگر کسی این قضیّه را انکار کند، قطعاً به بیّنات قرآن توجّه نکرده. امام خامنه ای ۲/۸/۱۴٠٠ دیروز اولین جریان های تمدنی کشور در قم عزیز برگزار شد. این اتفاق بسیار مبارک، لبیکی به مطالبه امامین انقلاب در ادای حق جامعیت اسلام بود. این اجلاسیه با هدف مشورت و کمک فکری به دولت محترم و به محوریت بررسی و پاسخگویی به مهم ترین مسائل و معضلات کنونی جامعه بود. در جلسه دیروز، جریان های تمدنی کشور برای پاسخگویی به ۱۲ مسئله مشخص در این عرصه ها گرد هم آمده بودند: تعلیم و تربیت، محیط زیست، معماری و شهرسازی، طب و سلامت، مسائل اقتصادی، محله محوری و میراث فرهنگی. گردهمایی دیروز، اعلام تولد یک قم جدید بود، قمی تمدنی که بر مبنای قرآن و روایات به معضلات و مشکلات پاسخ می دهد. قمی که حادثه و نظم جدید هدایت محور می سازد، نه اینکه دستگاه امضایی باشد برای مستحدثه های برآمده از تمدن کافران ضلالت بنیان. تمامی راهکارهای ارائه شده در اجلاسیه دیروز، در برابر شیوع یافته سند ضاله توسعه پایدار ۲٠۳٠ ارائه شد که حضرت مدینة العلم علیه السلام فرمودند: هرگاه بدعتها در امت من ظاهر شود، پس وظیفه عالمان است که علمشان را در مقابله با آن بدعتها نشان دهند، وگرنه نور ایمان از آنان سلب می شود و مورد لعنت خدا و ملائکه و همه بشریت خواهند بود(رجال الکشی ج۱ص۴۹۳/علل الشرایع ج۱ص۲۳۵/عیون الاخبار ج۱ص۱۱۲/بحار الانوار ج۵۴ص۲۳۴/) @besalamen_amenin
۲بهمن ۱۴٠۲/ سال سوم از من بپرسید پیش از آنکه از دست بروید! از هرکه سوالهایت را می پرسی و علمت را اخذ می کنی، همو امام توست و راهبر اعمالت که حضرت مدینة العلم علیه السلام فرمودند: اَلْعِلْمُ إِمَامُ اَلْعَمَلِ وَ اَلْعَمَلُ تَابِعُهُ(الأمالی للطوسی ج۱ص۴۷۸). همین است که آقا امیرالمومنین علیه السلام پس از این کلام مبارک که «هیچ علمی نیست جز اینکه من آغاز کننده آنم»، به جناب کمیل فرمودند: ای کمیل جز از ما اخذ نکن تا از ما بشوی(تحف العقول ج۱ص۱۷۱). با این مبنا، اصل و اساس زندگی سکولار و ظالمانه کنونی دنیا، به علمی باز می گردد که از منبع حقیقی و صحیحش اخذ نشده است. یکی از مهم ترین پرسشهای بشر در سالهای اخیر، نحوه مدیریت و دست یابی به است. در قرآن کریم که روشنگر و پاسخگوی تمام الی یوم القیامه است(الکافی ج۷ص۱۷۵) پاسخ این پرسش آمده است. در قرآن و روایات حداقل سه نوع منبع آبی داریم: ۱. آب باران که از آسمان می آید(بقره۲۲) ۲. آبی که روی زمین است که دریاها هستند. طبق روایات ما، دریاها به کفاره قتل حضرت هابیل علیه السلام به وسیله برادرشان قابیل_ اولین قتلی که در زمین رخ داد_ شور شدند و غیرقابل استفاده و در روز ظهور دوباره شیرین خواهند شد و در دسترس بشریت. ۳. آبی که زیر زمین است. بر اساس آیه سی سوره نازعات که درباره است و روایاتی که از اهل بیت علیهم السلام ذیل این آیه آمده، ابتدا همه جا را آب فرا گرفته بود. آنگاه خداوند زمین را از مکان ی کنونی گسترش داد و کوهها را بر روی آب قرار داد. عین همین معنا در آیه۷۴ سوره بقره هم آمده که زیر بعضی از سنگها آب وجود دارد. همینطور حضرت آقا امیرالمومنین علیه السلام،تنها صاحب کلام همیشه زنده ، در خطبه ۹۱ نهج البلاغه شریف می فرمایند: پس از آنکه هیجان آب در زیر اطراف زمین ساکن شد و کوههای بلند سرکشیده را که بر دوش زمین قرار داشت، بر روی خود حمل نمود، خداوند آبهای چشمه‌ها را از قله کوهها به جریان انداخت، و در پهن دشت‌ها و رودخانه‌ها سرازیرساخت. همین طور در آیه ۴۴ سوره هود درباره طوفان حضرت نوح علیه السلام، خداوند متعال هم به آب اختصاصی زمین اشاره می کند و هم به آب اختصاصی آسمان(باران). همه این موارد یعنی منابع عظیم آبی که از آسمان و آب باران نیست در زیر بعضی از کوهها قرار دارد. جالب اینجاست که بنده چند منطقه خودمان را بررسی کرده ام و علیرغم کاهش بارندگی در سالهای اخیر، قناتهایی که مادرچاه آنها در دامنه کوه قرار دارد، یا دچار کاهش آب نبوده اند یا بسیار کم تحت تاثیر این مسئله قرار گرفته اند. @besalamen_amenin
٠ ۱۱بهمن۱۴٠۲/ سال سوم امام خمینی ره: روحانیت و عشایر، دو سد مهم در مقابل پیشروی اجانب هستند!!!! رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و ششمین سالگرد ارتحال امام راحل(۱۵خرداد۹۴) فرمودند: اگر را گم، فراموش یا خدای ناکرده عمداً کنار بگذاریم، ملت ایران خواهد خورد. بدیهی است وقتی با پرسشهایی از جنس تمدن سازی به بازخوانی امام نپردازیم، چیزی از راه آن بزرگ مرد تاریخ دستگیرمان نخواهد شد. توضیح بیشتر اینکه هیچ گاه امام را از منظر این پرسشها ارزیابی نکرده ایم، به همین دلیل نه ایشان را درست و جامع می شناسیم نه دشمنانشان را. این است که پس از گذشت حدود نیم قرن از انقلاب الهی او و علیرغم دستاوردهای فراوان، کماکان با مشکلات بسیاری روبرو هستیم. حتی در مواقعی با قوت نیروهای انقلاب و پول بیت المال مسلمین، ایجاد کننده آن مشکلات هم می شویم. یکی از مهم ترین پرسشهای این عرصه، مربوط به می شود. برنامه و حساسیت امام خمینی ره برای نظام مشاغل حکومتش چه بود؟ در یادداشت۱۳۲ اشاره کوتاهی به در نگاه امام داشتیم و در کوتاه مجال کنونی، نظری به تعابیر و بیانات شگفت انگیز آن فقیه دشمن شناس به مسئله !. کلمه و اصطلاحی که به دلیل امام ناشناسی مان به زودی به تاریخ خواهد پیوست و ما را گرفتار همان سیلی وعده داده شده خواهد کرد. ایشان در تاریخ ۲/۲/۵۸، عشایر ایران را یکی از ملت نام می برند و در کنار روحانیون، آنها را سدی مستحکم در مقابل نفوذ اجانب تعبیر می کنند که دائما مورد غضب حکومت آن پدر و پسر خائن بودند. ۲۴ روز پس از آن تاریخ، تضعیف و توطئه حکومت پهلوی علیه عشایر را، یکی از خیانتهای آن رژیم به عنوان می کند!. در همین سخنرانی و در تعبیر قابل تامل دیگری می گوید: ما الان مبتلا هستیم به گرفتاری های زیاد، به خرابی های زیاد که باید با دست قدرتمند تمام طبقات و به ، این گرفتاری ها رفع بشود. امام خمینی ره در دیگر سخنانشان به بیان نحوه دشمنی و تضعیف عشایر در رژیم اجنبی پهلوی پرداخته اند. ایشان یکی از مهم ترین راهبردهای آنان را و نابود کردن شغل استراتژیک می دانند. و مگر عشایر و زندگی عشیره ای بر اساسی غیر از دامداری هم استوار است؟ «دامداری را اینها به کلی از بین بردند، مراتع ما را که جای دامداری بود گرفتند، ملی کردند به اصطلاح خودشان» ۲٠/۷/۵۷. «در حکومت پهلوی دامداری ایران را به هم زدند، کشاورزیش را به هم زدند، همه زندگی را به هم زدند. دامداری را از بین بردند، حالا ملت ایران با گوشت های - عرض می کنم که - یخ زده نجس دارند زندگی می کنند که از بلاد دیگری می آورند برایشان، یخ زده، خراب، فاسد و حرام میت است. در صورتی که ایران اش وقتی که دامداری حسابی بود کافی بود برای همه ایران و مابقی اش باید صادر میشد ۴/۹/۵۷. حال پرسش اینجاست: آیا از فرصت گرانقدر انقلاب اسلامی برای تقویت عشایر و زندگی عشیره ای استفاده کردیم؟ آیا توانستیم با و زدودن انحصارهای طاغوتی از مراتعی که به حکم اسلام سهم همه مردم است، بسترساز گسترش دامداری های خُرد، خودکفا کردن خانواده ها، احیای حکم شریف زکات، محرومیت زدایی و دهها فایده دیگر شویم؟ پاسخ ناگفته پیداست و واردات سالانه بیش از ۲۵٠ هزار تن گوشت و عرضه ی ششصد هزار تومانی آن، گواه فاصله ما با فهم امام و راه اوست. @besalamen_amenin
۲۵ بهمن ۱۴٠۲/ سال سوم از کرسی خالی سید ابن طاووس تا ویزیت دوازده میلیونی شیخ رعنا! کلام الله زندگی بیش از دویست و پنجاه بار درباره الهی توضیح داده و به انواع و الفاظ مختلف، آفرینش الهی را کرده. جالب اینکه ایجاد تغییر و دگرگونی در را یکی از برنامه های اصلی ابلیس می داند(نساء۱۱۹). از مهم ترین مخلوقات الهی، فرشتگان و اجنه هستند که مرحوم علامه مجلسی در ده جلد کتاب (مجلدات۵۴تا۶۳ بحارالانوار)، آیات و روایات مرتبط با آنها را به تفصیل جمع آوری کرده است. این همه تاکید قرآن و روایات بر توصیف ملائکه و اجنه، نشان از جایگاه غیر قابل انکار این قسم از موجودات در هدایت و زندگی انسان دارد. در این فضا کسی که به دنبال خلقت شناسی و معرفت نسبت به و از طریق شبه علمهای تمدن غرب است، ره به ترکستان می برد که آنها از اساس منکر عالم و جز از دنیا فهم ندارند(۷ روم). اما از آنجا که تمام نظام آموزشی پرورشی ما مبتنی بر همین شبه علم های بریده از عالم غیب است، قریب به اتفاق مردم از نقش و تاثیری که ملائکه و اجنه در زندگی شان دارند بی اطلاعند. البته که اشکال اصلی در حوزه علمیه ای است که متمرکز بر امر و نهی های الهی است و سوگمندانه، کاری با از عالم خلقت ندارد. همین است که بسیاری از مردم به سمت کارهایی می روند که ناخواسته موجب اختلاط زندگی شان با اجنه می شود. در نتیجه گرفتار مشکلاتی می شوند که دستگاه کارشناسی مدرن(روانشناسی،علوم تربیتی،پزشکی،جامعه شناسی و...) در بسیاری از موارد، اساسا قدرت تحلیل و فهمش را ندارد چه رسد به ارائه راه حل و درمان. برادر عزیزی چند سال پیش می گفتند: در منطقه ما پیرزنی است که می نامند و مدعی باطل کردن سحر و جادو است. جالب اینجاست که در مواردی تا دوازده میلیون تومان فقط برای ویزیت اخذ می کند! البته گاهی تخفیف می دهد و با هشت میلیون هم کنار می آید! پندار بنده این است که پدیده شیخ رعناها، زاییده خالی بودن کرسی هدایتگری . عالم بسیار گرانقدری که از مهم ترین یادگارهایش کتاب شریف است. ایشان در این کتاب مجموعه ای از معتبرترین حرزها و دعاهای انبیاء و ائمه علیهم السلام را جمع آوری و به بشریت تقدیم کرده اند. در همین راستا یازدهمین جلد از کتاب مسجد و اداره جامعه به پدیده و راههای مقابله با آن می پردازد. از جمله سرفصلهای این کتاب، بررسی پانزده منشا اختلاط زندگی جن و انسان در سبک زندگی مدرن ماست که به زودی منتشر خواهد شد. ان شاءالله @besalamen_amenin