eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
591 ویدیو
592 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
‏لزوم تجهیز حوزه ها به ابعاد مختلف 🔻 | 29 اسفند 🔹... همان طوری که ابعاد مختلفه دارد به حَسَب ابعادی که انسان دارد اسلام برای‏ #‎‏انسان آمده است، برای انسان سازی آمده است، کتاب انسان سازی است ـ همان‏‎ ‎‏طوری که قرآن دارد حَسَب ابعادی که انسان دارد، هم باید ابعاد مختلفه‏‎ ‎‏داشته باشند در ، حَسَب ابعادی که اسلام دارد و حَسَب ابعادی که انسان دارد. 🔸البته‏‎ ‎‏یک نفر نمی تواند همۀ این ابعاد را جوابگو باشد؛ لکن یک مرکب از ده هزار نفر یا‏‎ ‎‏حوزه های از ـ مثلاً ـ سی هزار نفر، اینها می توانند دسته دسته باشند و هر دسته ای‏‎ ‎‏یک بُعدی را اداره بکند: یکی جهات عقلی را، یکی جهات سیاسی را، یکی جهات‏‎ ‎‏اینهایی که همه در اسلام است؛ همۀ این جهات در اسلام هست و باید حوزه ها آنطور‏‎ ‎‏باشند، مجهز بشوند و همان طوری که ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ اسلام ابعاد مختلفه هست، حوزه ها هم ابعاد‏‎ ‎‏مختلفه داشته باشد: اشخاص مختلف برای هدایت مردم. 🔹و اگر چنانچه از این حوزه ها‏‎ ‎‏اشخاص صحیح و اشخاص به دردبخور، از این حوزه ها بلند نشود، جای دیگر ما توقع‏‎ ‎‏باید نداشته باشیم. باید اینها همین طوری که فقه را و انحای فقه را تعلم و تعلیم می کنند،‏‎ ‎‏سایر موارد اسلام را، سایر ابعاد اسلام را هم باید تحصیل بکنند و باید تدریس بکنند، و‏‎ ‎‏اشخاص ارزنده را بار بیاورند تا مردم را ارشاد و هدایت بکنند.‏ ... (29 اسفند 57، صحیفه امام، ج 6، ص 400و401) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
پیام مهم امام خمینی خطاب به شورای مدیریت حوزه علمیه قم و طلاب انقلابی 🔻 | 17 اردیبهشت 🔹‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏‏شورای مدیریت حوزه علمیه قم ـ دامت افاضاته ‏ ‏🔸با سلام و دعا برای شما عزیزان، زحمات شما عزیزان چیزی نیست که بر کسی پوشیده‏‎ ‎‏باشد. ان شاء الله با کمک همه دست‌اندرکاران امور حوزه موفق شوید پاسخگوی‏‎ ‎‏سؤالات جهان اسلام شوید.‏ 🔹‏این مسئله نباید فراموش شود که به هیچ وجه از ارکان محکم و رایج در‏‎ ‎‏حوزه ها نباید تخطی شود. البته در عین این‌که از اجتهاد «جواهری» به صورتی محکم و‏‎ ‎‏استوار ترویج می شود، از محاسن روش‌های جدید و علوم مورد احتیاج حوزه‌های‏‎ ‎‏اسلامی استفاده گردد.‏ ‏🔸بار دیگر به فرزندان خوب و سفارش می کنم که ‎ ‎‏علمیه_قم مورد تأیید اینجانب می باشند. سعی کنند نکنند که تندروی باعث‏‎ ‎‏ خودشان می‌گردد.‏ ‏🔹باید اساتید محترم را که در خدمت و و علوم‏‎ ‎‏اسلامی می‌باشند یاری کنند تا آنان بتوانند به هدف‌های مهم تعلیم و تربیت برسند. شورای‏‎ ‎‏مدیریت و اساتید عزیز هم توجه داشته باشند که بدون به هیچ یک از‏‎ ‎‏خواسته‌های مشروع خود نخواهند رسید. طلاب انقلابی و ، پیشتازان انقلاب اصیل‏‎ ‎‏اسلامی‌مان می‌باشند. چهره گلگون و روشن ایران در جهان اسلام مرهون‏‎ ‎‏زندان‌ها و شکنجه‌های این عزیزان است.‏ 🔸این مسئله باید در نظر گرفته شود که شورای مدیریت حوزه علمیه قم از خدا‏‎ می‌خواهند کاری کنند که طلاب عزیز در فراگیری علم و دانش با مشکلات روبه رو‏‎ ‎‏نشوند. اگر در بعضی جهات بدین نتیجه نمی‌رسند، لابد در حد توان‌شان نیست. شعار‏‎ ‎‏همیشه از آن کسانی است که وارد گود اجرا نیستند. ‏ ✳️از خداوند متعال توفیق سرداران و سربازان علوم اسلامی را خواستارم. والسلام‏‎ ‎‏علیکم و رحمة الله و برکاته.‏ 17 / 2 / 68‏ روح الله الموسوی الخمینی‏ (صحیفه امام، ج 21، ص 380و381) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴کارنامه ارتجاع نجف در مقابله با درس امام خمینی ◀️لشکر ارتجاع علیه امام خمینی قدس سره الشریف/١ 🔻١٣ مهر سالروز تبعید امام به عراق 🔹 به تبع نقشه‌های استعمار و استکبار جهانی امام خمینی قدس سره الشریف را به تبعید کرد و عوامل استعمار که نقش خود را به خوبی می‌دانستند، منتظر اولین سخنرانی و موضع‌گیری امام قدس سره الشریف بودند. آن‌ها انتظار داشتند امام در نخستين سخنرانى خود در عراق با موضعگيرى تند و پرخاشجويانه عليه شاه آن هم در محيطى كه اسم سياست را بر زبان آوردن كفر شمرده مى‏شد، زمينۀ كوبيدن خود را در سطح حوزۀ نجف هموار كند و سوژه‏اى به دست آنان دهد، تا با برچسب « » او را در آن حوزه ساقط كنند، از اين موضع تاكتيكى و اصولى او در اولين نطق، سخت در شگفت ماندند و از روشنگرى ريشه‏دار و دگرگون‏كننده او كه رشته‏هاى چندين ساله آنان را پنبه مى‏كرد، نگران شدند و تمام نيروى خود را به كار گرفتند تا از هر راه ممكن فرياد اين فريادگر بزرگ قرن را خاموش كنند و او را در ميان و به انزوا بكشانند و براى پيشبرد نقشۀ خود، شمارى از ‏هاى_زبردست_حوزه را واداشتند كه در درس امام شركت كنند و با ايراد و اشكال بكوشند كه او را درمانده سازند و يا دست‏كم او را در مسائل علمى ناتوان جلوه دهند و از اين راه طبل بی‌سوادى را عليه او به صدا درآورند و او را براى هميشه از سطح مراجع و علما پايين آورند و خاطر آشفته و نگران شاه و ساواك و «C.I.A» را براى هميشه از خطر او آسوده سازند. 🔸رژيم شاه كه از روآوردن فراوان ‏هاى_مسلمان به امام و تقليد از او، سخت وحشتزده و بيمناك بود كمترين انتظارى كه از مهره‏هاى كهنه‏كار استعمار در نجف داشت پايين آوردن امام از مقام مرجعيت و از جرگه مراجع بود كه از طريق ايجاد اشكال و ترديد در اذهان توده‏هاى مسلمان نسبت به درجه علمى او، امكان‌پذير مى‏شد. 🔹از اين رو با شروع درس امام، كارآزموده‏هاى مجامع علمى و روحانى نجف كه در بحث و ايراد و اشكال و كوبيدن حريف، تخصص ويژه داشتند، به حوزۀ درس امام هجوم آوردند، تا با ‏تراشى‏ها، ‏گيرى‏ها و به كار انداختن فوت و فن ويژه خود، به اصطلاح كار امام را يكسره كنند! آنان را عقيده بر اين بود، و عمرى چنين آموخته بودند، كسى كه در تحصيل‏نكرده باشد اساساً عالم و مجتهد نيست، از اين رو مغرور بودند كه امام چون فارغ‏التحصيل حوزۀ نجف نيست نمى‏تواند در برابر محققان و كاوشگران مقاومت كند و زود از پا در مى‏آيد! 🔸امام درس رسمى خود را از مكاسب محرمه آغاز كرد و درهاى تازه‏اى از ژرفاى دانش خود را بر روى دانش‏پژوهان حوزۀ نجف گشود و مطالب ارزنده و ناشنيده‏اى به حوزۀ علميۀ نجف عرضه كرد كه بسيارى از علماى فارغ‏التحصيل و بى‏نياز از تحصيل را به شگفتى واداشت و بهت‏زده كرد تا آنجا كه بعضى از مقامات برجسته روحانى آنگاه كه در حوزۀ درس امام حضور يافتند، صريحاً اعتراف كردند: 🔹«ما پيش از آمدن ‏اللّه‏_خمينى به نجف اشرف باور نمى‏كرديم كه در دنياى علوم اسلامى حرف تازه‏اى باشد كه ما نشنيده باشيم ولى آنگاه كه ايشان به نجف اشرف منتقل شدند و درس شروع فرمودند، دريافتيم كه خيلى مطالب علمى و پرارزش است كه ما نشنيده‏ايم، نيز پيش از تشريف‏فرمايى ايشان به نجف اشرف ما خود را فارغ‏التحصيل پنداشته، گمان مى‏كرديم كه از تحصيل بى‏نيازيم؛ ليكن وقتى در محضر درس آيت‏اللّه‏ خمينى حاضر شديم فهميديم كه هنوز بايد درس بخوانيم...‏‏.» 🔸ارتجاع نجف كه از تعصبات دوران جاهليت كاملاً برخوردار بود، در برابر اين اعتراف صادقانه موضع گرفته، به آنان‌كه چنين اعترافى كرده بودند پيام داد: «آبروى خود را كه برديد، ديگر آبروى حوزه و اساتيد را نبريد». 🔹عناصر كارآزمودۀ حوزۀ نجف كه به منظور درمانده ساختن و يا دست‏كم در منگنۀ علمى قراردادن امام، در جلسه درس او حضور يافته بودند، در برابر موقعيت علمى او آنچنان بهت‏زده شدند كه نتوانستند اصولاً لب به اشكال و ايراد بگشايند، تا آنجا كه خود امام در مقام اعتراض برآمد كه «چرا در جلسه درس ساكتيد، مگر در مجلس روضه نشسته‏ايد؟» امام، « » گفت و در ميدان علم و تحقيق رقيب طلبيد، نه به منظور آنكه برترى و كمالى براى خود ثابت كند بلكه چون از آغاز طلبگى به بحث و تحقيق عادت كرده بود.(نهضت امام خمینی ج٢ ص٢۵۵-٢۵٣) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
✳️نمونه ای از در مقابله با جنایت پنهانی رژیم 🔻خاطرات استاد سید حمید روحانی از آیت‌الله ربانی شیرازی/٣ 🔴به مناسبت سال‌روز شهادت آیت‌الله ربانی شیرازی 🔹چند روزى از صدور اعلامیه مهم خطاب به هویدا در ١٢ محرم ١٣٨٧ قمری نگذسته بود. اعلامیه ای که دست بر روی جنایات رژیم و قانون شکنی های پی در پی آن می‌نهد. این اعلامیه در دوره حضور امام در نجف صادر شده بود . آقاى در ملاقاتى با نگارنده(استاد روحانی) مژده داد كه پيامى از امام به دست او رسيده است و دربارۀ چاپ آن كمك خواست. 🔸با درنظر گرفتن شرايط خفقان‏ بار آن روز مى‏ توان دريافت كه كمتر چاپخانه‏اى جرأت چاپ اعلاميه‏‌هاى مخالف رژيم را به خود مى‏داد؛ زيرا ساواك در اكثر چاپخانه‏ ها در بين كارگران و كارمندان، مأمور گذاشته بود و از بيرون نيز كاملاً چاپخانه‏ ها را زير نظر داشت و رفت و آمدها را كنترل مى‏ كرد. با وجود اين، ما توانسته بوديم با چاپخانه كوچكى در خيابان ١۵ خرداد (بوذرجمهرى سابق) معروف به چاپخانه بزرگمهر ارتباط سرّى برقرار سازيم و با به كاربستن مسائل امنيتى بيش از دو سال با آن كار كنيم و تمام اعلاميه‏ هاى سال‏هاى 46‏‏‏‏حوزۀ علميۀ قم را در آن چاپخانه به چاپ برسانيم، بدون آنكه كوچكترين ردپايى باقى بگذاريم. 🔹هنوز ماه محرم به نيمه نرسيده بود كه حدود پنجاه هزار نسخه از اعلاميۀ امام خطاب به ‏‌هاى_علميه در چاپخانه بزرگمهر به چاپ رسيد و آمادۀ پخش شد. نظر به آنكه امام به پيام داده بود كه تا اعلاميۀ خطاب به هويدا چاپ نشده است از پخش اين اعلاميه خوددارى شود و هر دو اعلاميه را در يك زمان منتشر كنيد؛ ناچار شديم كه پنجاه هزار نسخه اعلاميه را در خانه‏اى پنهان كنيم و براى به دست آوردن اعلاميۀ مربوط به هويدا به جستجو بپردازيم. تماس‏ها و گفتگوهايى كه آقاى الهى در اينجا و آنجا براى چاپ اعلاميۀ مزبور انجام داده بود، موجب شد كه تا اندازه‏اى خبر صدور اعلاميه از طرف امام در محيط بازار منعكس شود. 🔸با وجود اين طبق اسناد به دست آمده، ساواك با آن تشكيلات عظيم و گسترده تا روز كشف جريان كه به طور اتفاقى روى داد، صدور اعلاميه از طرف امام را نمى‏توانست باور كند! و گزارشاتى را كه در اين زمينه دريافت مى‏ كرد شايعه مى‏ پنداشت و دستور شناسايى «اشخاصى كه چنين شايعاتى را در بازار رواج مى‏ دهند» صادر مى‏ كرد. 🔹جالبتر آنكه مقامات به اصطلاح امنيتى سفارت ايران در بغداد پس از گذشت نزديك پنج ماه از صدور اعلاميۀ امام از طريق تهران خبر آن را با ناباورى و شگفتى دريافت كردند و در گزارشى حيرت و بهت‏ زدگى و ناباورى خود را ابراز داشتند. ( نهضت امام خمینی، ج۲، ص۳۱۴_ ۳۱۶) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
حمایت تمام‌عیار از امام خمینی و رسوایی جبهه ملی نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/30 🔹جامعه روحانيت و ‏هاى_علميه_ايران نيز در راه پشتيبانى از امام تمام نيروى خود را كه در تاريخ روحانيت شيعه بى‏سابقه بود، به‏طور چشم‌گيرى به كار انداختند. 🔸اين حمايت و پشتيبانى يكنواخت و متحدانه جامعه روحانيت از او، نمايانگر محبوبيت و نفوذ بيش از حد او در ميان عموم مردم ايران ـ اعم از روحانى و غير روحانى ـ بود كه حتى بسيارى از عناصر راحت‏طلب و مخالف با مبارزه را وامى‏داشت كه براى حفظ شئون و موقعيت خويش از امام پشتيبانى به عمل آورد؛ زيرا در آن شرايط مسلّم بود كه هركس ـ در هر مقامى ـ اگر از پشتيبانى نسبت به خوددارى ورزد، شديداً مورد تنفر و انزجار توده‏هاى روشن‏ضمير ايران قرار مى‏گيرد و در ميان اجتماع ساقط مى‏شود. 🔹رهبرى « » با تمام موقعيت ويژه‏اى كه در ميان دانشگاهيان و طبقه روشنفكر داشت، به علت بى‏تفاوتى و پيش گرفتن روش غير متعهدانه در برابر قيام ملى و اسلامى 15 خرداد و عدم پشتيبانى از امام به گونه‏اى منفور و مبغوض شد كه ديگر نتوانست در ميان اجتماع، موقعيت از دست‏رفته خود را بازيابد؛ تا آنجا كه دكتر مصدق ناگزير شد براى حفظ آبروى «جبهه ملى» رهبران آن را بركنار كند. 🔸پشتيبانى بى‏شائبه و همه‏جانبه جامعه روحانيت ايران و عراق و بسيارى از شهرها و كشورهاى اسلامى از امام و حمايت قاطع و صريح مقامات برجسته روحانى، كه خود از مراجع به شمار مى‏رفتند، از مقام او، نقش مؤثر و تعيين‏كننده‏اى در تحكيم و ادامۀ نهضت اسلامى و شكست نقشه‏هاى رژيم شاه عليه او داشت. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
اعلاميه‏اى افشاگرانه علیه شعار انحرافی «الکفر ملة واحدة» نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/51 🔹روحانى‏نماها و دستگاه جاسوسى شاه در انتظار بودند كه با اين سفسطه‏بازى‏ها و غلط‏اندازى‏ها امام خمينى را به دفاع استدلالى و بحث مدرسه‏اى و رد و ابرام بى‏ثمر وادارند! 🔸عده‏اى را به نوشتن كتاب‏هايى در اثبات اين تز و گروهى را در رد آن سرگرم كنند! ‏هاى_علميه، محافل و مجالس مذهبى را به بحث و بررسى در اطراف اين مسأله پيچيده! و در خور اهميت! مشغول كنند و خود در كنارى نشسته، به ريش مبارزه و مبارزان بخندند و با خيالى آسوده با صهيونيست‏ها به مغازله سياسى ادامه دهند. 🔹ليكن رهبر خردمند ملت ايران آگاه‌تر و ژرف‏انديش‏تر از اين بود كه به دام ساواک و دارو دسته ارتجاعى آن بيفتد و از راه و مسير انقلابى خويش باز بماند. او راه خود را به خوبى مشخص ساخته بود و شيوه فريبنده و نيرنگ‏هاى دشمن را نيز تشخيص مى‏داد و مى‏دانست كه چه نقشه و توطئه‏اى در پشت آن شايعه‏سازى و سفسطه‏بازى گنجانده شده است و راه علاج آن نيز چه مى‏باشد. 🔸در اعلاميه‏اى كه از طرف امام ... صادر شد به جريان مزبور چنين پاسخ داد: «... من از كلمۀ الكفر ملة واحدة كه از سازمان به دست و دهان‏ها افتاده، متأسفم. اين كلام برخلاف نص كلام‏اللّه‏ و براى پشتيبانى اسرائيل و عمال اسرائيل است. مقدمه شناسايى اسرائيل است. براى پشتيبانى از عمال اسرائيل و فرقه ضاله منحرفه است». 🔹امام با اين افشاگرى و پرده‏بردارى از توطئه‏ها و بازگويى اين واقعيت كه ساواک به منظور پشتيبانى از رژيم صهيونيستى و عمال آن در ايران و زمينه‏چينى براى به رسميت شناختن آن رژيم اشغالگر، اين جمله را بر سر زبان‏ها انداخته است، توانست تمام نقشه‏هاى عريض و طويل ساواک و روحانى‏نماهاى خودفروخته را يكجا نقش بر آب سازد و توطئه ارتجاعى آنان را خنثى كند. ديگر روحانى‏نماها و عمال سازمان جاسوسى شاه، جرأت نكردند اين جمله را بر زبان بياورند و در محفل يا مجلسى بازگو كنند؛ زيرا بى‏درنگ از طرف مردم به عنوان مأموران ساواك و هواداران يهود و صهيونيسم به زير سؤال مى‏رفتند و رسوا مى‏شدند.(نهضت امام خمینی، ج1، صص984-983) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مخالفت هوشمندانه امام خمینی با دارالتبلیغ آقای شریعتمداری نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/52 🔹در آن روزها؛ در سال 1343، زمينه به وجود آوردن دارالتبلیغ توسط آقای شریعتمداری به‌سرعت فراهم مى‏آمد و [یکی از اهداف اساسی این اقدام، هدر دادن نیروی انقلابی حوزه علمیه قم بود.] 🔸روشن است كه امام با تأسيس آن مخالف بود، ليكن از آنجا كه به و ملت اسلام سخت اهميت مى‏داد از اظهار مخالفت با آن به‌شدت پرهيز مى‏كرد و تا آخرين روزى كه در قم مى‏زيست على‏رغم استفتاها و پرسش‏هاى پى در پى مردم، كوچک‌ترين سخنى كه بازگوكننده عدم موافقت او با باشد بر زبان نياورد و معتقد بود كه در سايه تدبير و تفاهم مى‏تواند گردانندگان آن را به زيان‏هايى كه آن مؤسسه مى‏تواند براى و دربرداشته باشد متوجه سازد و آنان را از دست زدن به آنگونه كارها در آن شرايط حساس بازدارد، از اين رو تا آنجا كه توانست نظر خيرخواهانه و صلاح‏انديشانه خود را به‏طور سرّى و دور از جنجال تذكر داد و خطرات را گوشزد كرد، ليكن پيش از آنكه بتواند به آن مشكل پايان بخشد، تبعيد شد و «دارالتبليغ» به صورت غده سرطانى در اندام حوزه قم سردرآورد. 🔹امام در برابر سؤالى كه مطرح شده است كه «آيا مى‏توانيم در اين مورد (بنياد دارالتبليغ) كمک كنيم يا نه؟ پاسخ داده است: «حقير دخالتى ندارم»، متن پاسخ امام چنين است: بسمه‏تعالى جناب آقاى حسين ساعتپور ـ دام توفيقاته مرقومه جنابعالى واصل و از مضمون آن اطلاع حاصل گرديد. راجع به مطلبى كه مرقوم داشته‏ايد، حقير دخالتى ندارم. از خداى متعال موفقيت آن‏جناب را در انجام فرائض مذهبى مسألت دارم. والسلام عليكم و رحمة‏اللّه‏ و بركاته. به تاريخ 7 ع1 84 (26تیر1343) روح‏اللّه‏ الموسوى خمينى 🔸بعضى از عناصر وابسته به دارالتبليغ كوشيدند كه امام را مخالف نظم و اصلاحات حوزه بنمايانند و بدين‏گونه عدم موافقت او با آن مؤسسه را توجيه كنند و افكار را از حقيقت امور دورنگه‏دارند، ليكن پيش از هركس خود امام در اعلاميه تاريخى عليه احياى به اين اتهام ناروا پاسخ گفت، و اين نكته را يادآور شد: در شرايطى كه هر روز خطرهاى خانمانسوزى از جانب شاه متوجه اساس اسلام و استقلال ايران است، پرداختن به امور سرگرم‏كننده‏اى مانند تأسيس «دارالتبليغ» براى پيشوايى كه در برابر اسلام و جامعه اسلامى مسئول است كار سزاوارى نمى‏باشد.(نهضت امام خمینی، ج1، صص996-995) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
ملاقاتی دیگر با امام نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/74 🔹در تاريخ 22 خرداد ماه 1344، آقايان شيخ و به امر حاج به (استانبول) عزيمت كردند و پس از ملاقات با امام و ، در تاريخ 28 خرداد ماه 44‏‏به تهران بازگشتند... 🔸برادر شهيد حاج سيد مصطفى، براى نگارنده در روايت كرد كه ملاقات امام با آقايان صفايى و سيد مهدى گلپايگانى در استانبول صورت گرفت. امام در اين ديدار لباس محلى روحانيان تركيه را كه ساواک بر او تحميل كرده بود، بر تن داشت. آقاى شيخ محمدعلى صفايى وقتى امام را با آن وضع ملاقات كرد تا آنجا متأثر شد كه نتوانست خود را كنترل كند و به گريه افتاد و لحظاتى را بشدت و با صداى بلند مى‏گريست. 🔹چنانكه يادآورى كردم، رژيم شاه به اين اميد با ديدار نمايندگان آقاى گلپايگانى با امام در تركيه موافقت كرد كه نگرانى و اضطراب توده‏ها و ‏هاى_علميه در مورد امام را كاهش دهد، ليكن از اين ترفند نيز طرفى بر نبست و نگرانى و خشم ملت اسلام همراه با شايعه‏هايى كه مى‏توانست بنزينى بر آتش خشم مردم باشد، روز به روز فزونى مى‏يافت.(نهضت امام خمینی، ج2، صص128-127) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نخستین اعلامیه امام از تبعیدگاه نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/93 🔹بامام خمينى با وجود مشكلات و ناهموارى‏هاى بسيارى كه بر سر راه خود داشت، درصدد برآمد تا توده‏هاى مبارز و مسلمان ايران را دريابد و به ايشان روحيه‏اى تازه بخشد و مبارزه را به طور رسمى و علنى دنبال كند و را در مبارزه بر ضد و به طور رسمى و مستقيم از تبعيدگاه رهبرى نمايد و با اين كار مشعلى را كه فراراه توده‏ها نهاده است، فروزانتر و پرفروغ‏تر سازد و پايه‏هاى نهضت اسلامى ايران را هرچه بيش‌تر استوارى بخشد. 🔸 از اين رو، امام نخستين اعلاميه خود را پس از تبعيد از ايران در تاريخ 4 ارديبهشت 1346 (13 محرّم 1387) خطاب به ‏هاى_علميه صادر كرد و به دنبال آن نامه سرگشاده‏اى نيز براى كه شاغل مقام نخست‏وزيرى در آن روز بود فرستاد. 🔹بدر پيام به حوزه‏هاى علميه، ضمن فراخواندن فرزندان روحانى خود و عموم مردم ايران به پايدارى و بردبارى، سخن آخر را بيان فرمود و راه هرگونه بهانه، سهل‏انگارى، سازش‌كارى و عقب‌گرد را به‌كلى بست. به آنان هشدار داد كه جز راه مقاومت و پايدارى، ايثار و فداكارى، راهى باقى نمانده است: 🔸«نقشه آن است كه قدم به قدم پيشروى كنند، شما هر قدر عقب‏نشينى كنيد آن‌ها پيشروى مى‏كنند، آن‌ها كمر به نابودى شما بسته‏اند، گمان نكنيد با ملايمت و تسليم دست‏بردار هستند، بلكه با استقامت و ايستادگى و اظهار حق و فرياد مظلومانه عقب مى‏نشينند...‏‏» 🔹بدر آن شرايط كه چون كابوس مرگ همه‏جا بال گسترده بود و سرطان يأس و نوميدى در قلب‏هاى بسيارى ريشه دوانيده بود، مى‏بينيم كه امام آينده‏اى روشن و درخشان و پيروزمند را نويد مى‏دهد و چنان قاطع و صريح و حتمى و پيروزى ملت را بشارت مى‏دهد كه بسيارى گمان بردند در همان روزها كاخ شاهنشاهى واژگون خواهد شد: 🔸 ... من به شما آقايان محترم و به ملت ايران اطمينان مى‏دهم كه دستگاه با شكست مواجه خواهد شد، پيشينيان آن‌ها سيلى اسلام را خوردند، اين‌ها نيز خواهند خورد... اين‌ها رفتنى هستند و شما باقى هستيد، سرنيزه در مقابل عواطف يک ملت دوام ندارد. اين شمشيرهاى كند عاريتى به غلاف خواهد رفت... .(نهضت امام خمینی، ج2، ص309-308) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
آشنایی با «جریان حجاب‌زدایی» در ایران پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت مطالبات مردمی پیرامون حجاب/1 🔹شاه دیرزمانی بود که برای پیاده کردن نقشه و برنامه حجاب زدایی و اجرای تز برهنگی با مردم ایران درگیر بود و می توان گفت بخش مهمی از اندیشه او را به سوی خود کشانده بود. او بر این باور بود که یکی از شیوه های رویارویی با اسلام و ارزش های اسلامی، رواج فرهنگ برهنگی و بی بند و باری است. از این رو سالیان درازی تلاش کرد با چراغ خاموش و شیوه نرم و نادیدنی و بی سر و صدا ملت ایران را ناخودآگاه به سوی بی بند و باری، بی حجابی و برهنگی بکشاند لیکن در بیش‌تر موارد نقشه های او برملا شد... 🔸کارپردازان رژیم شاه از هر فرصت و مناسبتی برای پیاده کردن سیاست بی حجابی بهره می گرفتند، حتی در مراسم تشکیل شرکت تعاونی تلاش می کردند دختران دانش آموز را به گونه ای فریب کارانه و ناآگاهانه به برداشتن چادر وادارند و زشتی و رسوایی بی حجابی را کاهش دهند لیکن با مخالفت و سرسختی دانش آموزان رو به رو شدند و نقشه شان نقش بر آب شد. گزارش ساواک در این مورد چنین است: 🔹... ساعت 16:00 روز 51.12.14 بنا به دعوت آگهی از طرف در حدود 32 نفر از دختران دانش آموز دبیرستان پروین اعتصامی و 52 نفر از محصلین دبیرستان های این شهرستان در حالی که به وسیله یک نفر سرپرست از اداره آموزش و پرورش هدایت می گردیدند در سالن شیر و خورشید با حضور آقایان فرماندار، موحدی ریاست سازمان تعاون و ولی الله دالایی ریاست اداره تعاون و امور روستاها اجتماع نموده و... در خاتمه اضافه کرد چون عکاس می خواهد عکس بگیرد و عکس ها به مرکز فرستاده می شود از دختر خانم ها تقاضا می شود که چادر خود را بردارند که توجهی نشد. به خانم قیاثی سرپرست آنها گفته شد ایشان اظهار داشت من نمی توانم بگویم میل خودشان است. از آن گذشته پدر و مادر دخترها نمی دانند که بچه هایشان کجا است. ممکن است که ایراد بگیرند... 🔸مأموران رژیم در راه اجرای «منویات ملوکانه»!! مدارس اسلامی را زیر فشار گذاشتند که دانش آموزان دختر آن مدارس، بی چادر در سر کلاس حاضر شوند و بر آن بودند معلم مرد به آن مدارس بفرستند و بدین گونه زمینه برای حجاب زدایی گام به گام فراهم شود. لیکن واکنش تندی که از سوی مسئولان مدارس اسلامی و خانواده دانش آموزان و عموم مردم بروز کرد دست اندرکاران آموزش و پرورش و مقامات ساواک را به پریشانی و سردرگمی کشانید و گوشه ای از دشمنی آنها با را نشان داد. ساواک پیرامون این جریان چنین گزارش داده است: 🔹... به دنبال دستور آقای نبوی مدیر کل آموزش و پرورش استان تهران دایر بر بی چادر حاضر شدن دختران در مدارس اسلامی، غوغایی در بین متعصبین مذهبی به راه افتاده و یک عده به نبوی فحاشی می کنند و می گویند او چادر دختری را پاره کرده است. بعضی ها می گویند وزیر آموزش و پرورش است و این دستور از طرف بهائیان صادر شده و یک دسته مخالف شاهنشاه آریامهر نیز این دستور را از ناحیه مقامات عالیه کشور می دانند و به طور کلی مستمسک خوبی برای تبلیغ بر علیه دولت به دست مخالفین افتاده و سرپرست جامعه تعلیمات اسلامی به نام شیخ هم هر جایی که می نشیند در این زمینه داد سخن می دهد و بر میزان محبوبیت خود در حمایت از دین میان مخالفین افزوده و نسبت به مقامات دولتی اهانت می کند. 🔸نظریه شنبه: مقصر اصلی ایجاد این قبیل حوادث مقامات دولتی هستند زیرا در یک کشور، یک بام و دو هوا که نمی شود. مدارس یا باید دولتی باشد یا ملی و وجود در جوار این مدارس به معنی این است که مدارس دیگر غیراسلامی هستند و نتیجه اش این است که اغلب خرابکارها از دل این مدارس اسلامی سر بیرون آورده اند. دولت بایستی هر چه زودتر با پیش بینی های لازم جلوی این قبیل شیادان را بگیرد و آنها را به مردم معرفی کند. مدارس اسلامی چه مفهومی دارد. هر کس علاقمند به فرا گرفتن مسائل فقهی اسلامی است برود در های_علمیه تحصیل کند. به جای اینکه مسئولین بخواهند به این طریق چادر را از سر زنان بردارند بهتر است بگویند بایستی تمام زن های ایران از حجاب اسلامی استفاده کنند. حجاب اسلامی با چادر فرق دارد. چادری که سر و سینه و پاها و قسمت های دیگر بدن آشکار باشد حجاب اسلامی نیست و در هیچ یک از کشورهای اسلامی مانند [ناخوانا] چادر وجود ندارد. معنی حجاب اسلامی این است که زنان بایستی طوری لباس بپوشند که بدنشان معلوم نباشد و چنان چه دولت برای مدت معینی و در صورت امکان برای همیشه دستور بدهد که کلیه زنان بایستی جوری لباس بپوشند که بدنشان معلوم نباشد چادر هم خود به خود از بین می رود... منبع: نهضت امام خمینی، ج5، صص416-413 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید
آشنایی با «جریان حجاب‌زدایی» در ایران پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت روز دختر/1 🔹شاه دیرزمانی بود که برای پیاده کردن نقشه و برنامه حجاب زدایی و اجرای تز برهنگی با مردم ایران درگیر بود و می توان گفت بخش مهمی از اندیشه او را به سوی خود کشانده بود. او بر این باور بود که یکی از شیوه های رویارویی با اسلام و ارزش های اسلامی، رواج فرهنگ برهنگی و بی بند و باری است. از این رو سالیان درازی تلاش کرد با چراغ خاموش و شیوه نرم و نادیدنی و بی سر و صدا ملت ایران را ناخودآگاه به سوی بی بند و باری، بی حجابی و برهنگی بکشاند لیکن در بیش‌تر موارد نقشه های او برملا شد... 🔸کارپردازان رژیم شاه از هر فرصت و مناسبتی برای پیاده کردن سیاست بی حجابی بهره می گرفتند، حتی در مراسم تشکیل شرکت تعاونی تلاش می کردند دختران دانش آموز را به گونه ای فریب کارانه و ناآگاهانه به برداشتن چادر وادارند و زشتی و رسوایی بی حجابی را کاهش دهند لیکن با مخالفت و سرسختی دانش آموزان رو به رو شدند و نقشه شان نقش بر آب شد. گزارش ساواک در این مورد چنین است: 🔹... ساعت 16:00 روز 51.12.14 بنا به دعوت آگهی از طرف در حدود 32 نفر از دختران دانش آموز دبیرستان پروین اعتصامی و 52 نفر از محصلین دبیرستان های این شهرستان در حالی که به وسیله یک نفر سرپرست از اداره آموزش و پرورش هدایت می گردیدند در سالن شیر و خورشید با حضور آقایان فرماندار، موحدی ریاست سازمان تعاون و ولی الله دالایی ریاست اداره تعاون و امور روستاها اجتماع نموده و... در خاتمه اضافه کرد چون عکاس می خواهد عکس بگیرد و عکس ها به مرکز فرستاده می شود از دختر خانم ها تقاضا می شود که چادر خود را بردارند که توجهی نشد. به خانم قیاثی سرپرست آنها گفته شد ایشان اظهار داشت من نمی توانم بگویم میل خودشان است. از آن گذشته پدر و مادر دخترها نمی دانند که بچه هایشان کجا است. ممکن است که ایراد بگیرند... 🔸مأموران رژیم در راه اجرای «منویات ملوکانه»!! مدارس اسلامی را زیر فشار گذاشتند که دانش آموزان دختر آن مدارس، بی چادر در سر کلاس حاضر شوند و بر آن بودند معلم مرد به آن مدارس بفرستند و بدین گونه زمینه برای حجاب زدایی گام به گام فراهم شود. لیکن واکنش تندی که از سوی مسئولان مدارس اسلامی و خانواده دانش آموزان و عموم مردم بروز کرد دست اندرکاران آموزش و پرورش و مقامات ساواک را به پریشانی و سردرگمی کشانید و گوشه ای از دشمنی آنها با را نشان داد. ساواک پیرامون این جریان چنین گزارش داده است: 🔹... به دنبال دستور آقای نبوی مدیر کل آموزش و پرورش استان تهران دایر بر بی چادر حاضر شدن دختران در مدارس اسلامی، غوغایی در بین متعصبین مذهبی به راه افتاده و یک عده به نبوی فحاشی می کنند و می گویند او چادر دختری را پاره کرده است. بعضی ها می گویند وزیر آموزش و پرورش است و این دستور از طرف بهائیان صادر شده و یک دسته مخالف شاهنشاه آریامهر نیز این دستور را از ناحیه مقامات عالیه کشور می دانند و به طور کلی مستمسک خوبی برای تبلیغ بر علیه دولت به دست مخالفین افتاده و سرپرست جامعه تعلیمات اسلامی به نام شیخ هم هر جایی که می نشیند در این زمینه داد سخن می دهد و بر میزان محبوبیت خود در حمایت از دین میان مخالفین افزوده و نسبت به مقامات دولتی اهانت می کند. 🔸نظریه شنبه: مقصر اصلی ایجاد این قبیل حوادث مقامات دولتی هستند زیرا در یک کشور، یک بام و دو هوا که نمی شود. مدارس یا باید دولتی باشد یا ملی و وجود در جوار این مدارس به معنی این است که مدارس دیگر غیراسلامی هستند و نتیجه اش این است که اغلب خرابکارها از دل این مدارس اسلامی سر بیرون آورده اند. دولت بایستی هر چه زودتر با پیش بینی های لازم جلوی این قبیل شیادان را بگیرد و آنها را به مردم معرفی کند. مدارس اسلامی چه مفهومی دارد. هر کس علاقمند به فرا گرفتن مسائل فقهی اسلامی است برود در های_علمیه تحصیل کند. به جای اینکه مسئولین بخواهند به این طریق چادر را از سر زنان بردارند بهتر است بگویند بایستی تمام زن های ایران از حجاب اسلامی استفاده کنند. حجاب اسلامی با چادر فرق دارد. چادری که سر و سینه و پاها و قسمت های دیگر بدن آشکار باشد حجاب اسلامی نیست و در هیچ یک از کشورهای اسلامی مانند [ناخوانا] چادر وجود ندارد. معنی حجاب اسلامی این است که زنان بایستی طوری لباس بپوشند که بدنشان معلوم نباشد و چنان چه دولت برای مدت معینی و در صورت امکان برای همیشه دستور بدهد که کلیه زنان بایستی جوری لباس بپوشند که بدنشان معلوم نباشد چادر هم خود به خود از بین می رود... منبع: نهضت امام خمینی، ج5، صص416-413 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید