eitaa logo
برش‌ ها
410 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
445 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
چند روز از می گذشت و ما زیر پاتک سنگین دشمن، در داخل کانالی پناه گرفته بودیم. خمپاره ای آمد و ترکشش سهم پهلوی رحمت الله شد. با وجودی دارد داشت، اجازه نداد به عقب منتقلش کنیم. لبخندی زد و گفت: «من تازه می فهمم (س) چه می کشیده. همیشه از خدا می خواستم نشانم بده، چطور پهلوی حضرتش شکسته شد». حالا خیلی خوب چشیدمش. (س) راوی: هم رزم شهید ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار ۱۳۹۵، خاطره ۴۶٫ . ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
هفده سال #جانباز قطع نخاع بود. این اواخر می گفت: جایم را در بهشت می بینم. خواهر عزم عتبات عالیات داشت. گفت: حاجتی دارم، سر قبر #حضرت_مسلم دعا کنید، بر آورده بشود. تعجب کردم چرا سر قبر حضرت مسلم؟ وقتی شهید شد سِرّ حاجت و سر قبر مسلمش آشکار شد. در روز شهادت حضرت مسلم آسمانی شد. #شهید_حسین_دخانچی #شهدا_و_اهل_بیت ع #شهدا_و_امام_حسین ع #شهدا_و_حضرت_مسلم ع راوی: همسر شهید #کتاب_خط_عاشقی۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۷۷ . ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
سید محمد خیلی توی خودش بود. پرسیدم: چه شده؟ گفت: بالأخره نفهمیدم ارباً_ارباً یعنی چه؟ می گویند انسان مثل گوشت کوبیده می شود. بعد از عملیات یا باید بروم کتاب بخوانم و یا اینکه در همین جا به آن برسم. جواب سؤالش را از گلوله توپی که به سنگرش برخورد کرد، گرفت. کتاب_خط_عاشقی۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۳۱٫ . ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید حمید باکری: [فرزندانم!]از #راحت_طلبي و به دست آوردن روزي به طور ساده دوري نمائيد. دائم بايد فردي پرتلاش و خستگي ناپذير باشيد. #وصیت_نامه_شهدا #وصیت_نامه_موضوعی #شهید_حمید_باکری #پشت_کار #سخت_کوشی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
شهید حمید باکری (استان آذربایجان غربی، شهرستان ارومیه) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید دکتر محمدعلی رهنمون (استان یزد، شهرستان یزد) (۱۳۶۲ ه.ش) ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
یزد آن موقع کوچک‌تر بود. مردم بیش‌تر همدیگر را می‌شناختند. هرچه می‌شد همه جا می‌پیچید. محمد هم به خاطر درسش و هم برای خطش خیلی معروف شده بود. اسمش سر زبان‌ها افتاده بود. در یک روز دیدم دست‌هایش را بسته. به مسخره گفتم «محمد! این دیگر چه کاری است؟» گفت «این طوری کردم که از شرّ این دختر مدرسه‌ای‌ها راحت شوم. بگویند اُمُّل است و کاری به کارم نداشته باشند.» ؛ جلد ۱۶؛ کتاب رهنمون، نویسنده: محمد رضا پور، ناشر: روایت فتح،تاریخ چاپ: چهارم- ۱۳۸۹؛ خاطره شماره ۱۴. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
حلول ماه مبارک رجب و ولادت امام محمد باقر علیه السلام بر همه دلدادگان حضرتش تبریک و تهنیت باد. خاطرات رجبیه https://fi9.ir/af5w0m
فرازی از وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی: خداوندا! ای قادر عزیز و ای رحمان رزّاق، پیشانی شکرِ شرم بر آستانت می‌سایم که مرا در مسیر اطهر (س) و فرزندانش در مذهب تشیّع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی و مرا از بر فرزندان علی‌بن ابی‌طالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بی قراری که در درون خود، بالاترین قرارها را دارد، غمی که و معنویت داد. ع ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
هدایت شده از روی خط شهادت
کتاب گویای زندگی نامه شهید حمید باکری در قالب در کتاب گویای «نیمه پنهان ماه» شما گزیده‌ای از زندگی شهید «حمید باکری» یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را خواهید شنید. شهیدی که پیکرش هیچگاه به خاک وطن بازنگشت اما یاد و خاطرش همیشه در دل ها زنده خواهد ماند. 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت 👇 @khateshahadat
حمید همیشه سعی می کرد راه #رشد من بسته نشود. خیلی سعی این راه رشد از مسیر قرآن بگذرد. هر بار که می خواست برود جبهه بی طاقتی نشان می دادم. خیلی گریه می کردم. تا اینکه یک بار رفتم سر وقت آن دفترچه یادداشت مشترک. نوشته بود: به جای #گریه هر وقت که میر وم بنشین برای خودت #قرآن بخوان! در این صورت هم خودت آرام می گیری و هم من با دل قرص می روم. می گفت: تو کنار منی و همراه من. اما خودت هم باید مسیری داشته باشی که مال خودت باشد و در آن رشد کنی؛ پیش بروی. در یکی از نامه هایش نوشته بود: از فرصت نبودنم استفاده کن و بیشتر بخوان مخصوصا قرآن را. چون وقتی باهمیم آفتم و نمی گذارم به چیزی نزدیک شوی. #شهید_حمید_باکری #سیره_خانوادگی_شهدا #برنامه_ریزی_برای_تغییر_تدریجی راوی: فاطمه امیرانی؛ همسر شهید #کتاب_نیمه_پنهان_ماه ، جلد سوم، حمید باکری به روایت همسر شهید؛ ص 10 و 27. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
«دلهره‌های آخرین خاکریز»؛ روایتی از زندگی‌نامه شهید محمدرضا شمس آبادی محمد اصغرزاده دست به قلم گرفته و زندگی‌نامه محمدرضا شمس آبادی را از زبان دوستان و همرزمانش در «دلهره‌های آخرین خاکریز» با زبانی شیوا روایت می‌کند. #معرفی_کتاب #تازه_های_نشر #شهید_محمد_رضا_شمس_آبادی #کتاب_دلهره_های_آخرین_خاکریز https://fi9.ir/r0grrw
فرازی از وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی: خدایا #وحشت همه وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار #نفس خود نیستم، رسوایم نکن. مرا به‌حرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کرده‌ای، قبل از شکستن حریمی که حرم آنها را خدشه‌دار می‌کند، مرا به قافله‌ای که به‌سویت آمدند، متصل کن. معبود من! عشق من و معشوق من! دوستت دارم. بارها تو را دیدم و حس کردم، نمی‌توانم از تو جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر؛ اما آن‌چنان که شایسته تو باشم. #وصیت_نامه_شهدا #وصیت_نامه_موضوعی #شهید_قاسم_سلیمانی #نفس_اماره #محبت_خدا ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید حمید باکری: [فرزندانم!]آشنايي كامل با كريم كه عزت‌بخش شما در اين دنياي سر تا پا گناه خواهد بود، داشته و در آيات آن زياد بنمائيد و با صوت خواندن قرآن را فرا گيريد. به همسرشان هم وصیت کرده اند: از كوچكي آنها را با قرآن آشنا كرده و به قرائت قرآن برويد. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
#شهید_امروز #شهید_حسین_خرازی شهید حسین خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) (استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۶۵ ه.ش) #شهید_حسن_آزادی شهید حسن آزادی جانشین تیپ «۲۱ امام رضا (ع)» (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۲ ه.ش) #شهید_سید_قاسم_سادات شهید مدافع حرم سیدقاسم سادات (لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش) #شهید_سید_محمود_افتخاری 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت @khateshahadat
سال نمای زندگی شهید حسین خرازی. ۱۳۳۶؛ (اول شهریور) ولادت در محله کوی کلم اصفهان. ۱۳۵۵؛ اخد دیپلم رشته طبیعی. ۱۳۵۵؛ اعزام به خدمت سربازی در مشهد. ۱۳۵۷؛ فرار از پادگان به دستور امام خمینی (ره). ۱۳۵۷؛ عضویت در کمیته انقلاب اصفهان. ۱۳۵۸؛ اعزام به گنبد جهت مبارزه با ضد انقلاب. ۱۳۵۸؛ فرماندهی گردان ضربت در درگیری های کردستان و حضور در آنجا به مدت یک سال. ۱۳۵۹؛ اعزام به منطقه جنوب و فرماندهی جبهه دارخوین؛ اولین جبهه دفاعی مقابل ارتش بعث. ۱۳۶۰؛ (مهر) فرماندهی جبهه دارخوین در عملیات ثامن الائمه و تصرف پل حفار و مارد. ۱۳۶۰؛ (آذر ) محاصره نیروهای ارتش بعث از سمت چزابه به سمت شمال بستان. ۱۳۶۰؛ تشکیل تیپ ۱۴ امام حسین (ع). ۱۳۶۱؛ (فروردین) دور زدن ۱۵ کیلومتری عراقی ها و غافلگیری آنها در جاده عین خوش در عملیات بیت المقدس. ۱۳۶۱؛ (تیر) معاونت عملیات سپاه سوم از عملیات رمضان به مدت یک سال. ۱۳۶۲؛ (تیر) فرماندهی لشکر امام حسین (ع) در عملیات والفجر ۲ و بعد از آن. ۱۳۶۲؛ (اسفند) مبارزه نفس گیر در عملیات خیبر و در منطقه طلائیه و قطع شدن دست راست ایشان. ۱۳۶۴؛ مقابله و شکست دادن لشکر گارد ریاست جمهوری ارتش بعث و کسب موفقیت های چشمگیر در منطقه فاو و کارخانه نمک. ۱۳۶۵؛ تشرف به حج بیت الله الحرام. ۱۳۶۵؛ (دی) فرماندهی عملیات کربلای ۵٫ ۱۳۶۵؛ (۸ اسفند) شهادت در عملیات کربلای پنج، شلمچه. مزار: قطعه شهدای کربلای ۵ گلزار شهدای اصفهان. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
سال نمای زندگی شهید سید محمود افتخاری ۱۳۳۷؛ (۲۱ فروردین) ولادت در دماوند ۱۳۳۹؛ ابتلا به بیماری مننژیت و از دست دادن قدرت تکلم تا چهار سالگی ۱۳۴۳؛ ثبت نام در مدرسه ابتدایی علی رغم مشکل لکنت شدید زبان و اکراه مدرسه در پذیرش ایشان و قبولی با معدل ۲۰٫ ۱۳۵۳؛ بازگشت قدرت تکلم در اثر توسلات و ادامه تحصیل در رشته ریاضی دوره متوسطه ۱۳۵۵؛ اتمام دوره دبیرستان و ورود به دانش سرای تربیت معلم ۱۳۵۶؛ اوج دادن به فعالیت های سیاسی و مبارزه با رژیم طاغوت ۱۳۵۶؛ برگزاری دوره های تفسیر برای خانم ها در مسجد الجواد (ع) تهران ۱۳۵۷؛ اشتغال به تدریس در مدرسه امیر کبیر ۱۳۵۷؛ (۱۱ آذر) شهادت مرتضی توپچی همکار سید محمود و عمق یافتن فعالیت های سید محمود ۱۳۵۷؛ (بهمن) مسافرت تبلیغی به شهرهای مختلف و سخنرانی علیه حکومت پهلوی ۱۳۵۷؛ (۱۲ بهمن) گروه بندی مردم در گروه استقبال از امام خمینی (ره) ۱۳۵۸؛ انتخاب به عنوان مدیر مدرسه راهنمایی شهید توپچی(امیر کبیر سابق) و شروع فعالیت های اسلامی عمیق ۱۳۵۸؛ (۱۱ آذر) برگزاری یادواره شهید توبچی در مدرسه ۱۳۵۹؛ تلاش برای معرفی گروهک منافقین به مرتبطین و راه اندازی راه پیمایی ها برای مبارزه با آنان ۱۳۵۹؛ (فروردین) اعزام به کردستان برای پاک سازی مدارس آن سامان به حکم شهید رجایی ۱۳۶۰؛ چاپ و توزیع پوسترهای رنگی شهید بهشتی در سطح شهر ۱۳۶۰؛ قبول مدیریت دبیرستان شهدا ۱۳۶۰؛ آشنایی با شهید باهنر و شرکت در جلساتی برای اصلاح سیستم مدیریتی مدارس ۱۳۶۰؛ (پاییز ) ورود به مدرسه علمیه آیت الله مجتهدی برای تحصیل علوم دینی ۱۳۶۰؛ (پائیز) ازدواج با خانم موسوی که حاصل این وصلت فرزندی به نام علی رضا می باشد. ۱۳۶۰؛ شرکت در آزمون کنکور و قبولی در رشته حقوق دانشگاه تهران با رتبه ۲۰٫ ۱۳۶۱( تیر) برگزاری اردوی راهیان نور به مقصد خرمشهر برای دانش آموزان سوم راهنمایی ۱۳۶۲(آبان ) برکناری از مدیریت و تنزل حکم به تدرس به خاطر اعتراض به یکی از مدیران آموزش و پروزش تهران مبنی بر داشتن تفکر حجتیه و اجرای برنامه غیر بومی طرح کاد ۱۳۶۲؛ (۲۶ بهمن) اعزام به جبهه به عنوان تیر بارچی گردان ابوذر جهت شرکت در عملیات خیبر ۱۳۶۲؛ (بهمن) دریافت مژده شهادت از امام زمان (عج) ۱۳۶۲؛ (۸ اسفند) شهادت در منطقه جفیر و در عملیات خیبر مزار: گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران؛ قطعه ۲۷، ردیف ۱۶، شماره ۴. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
حسین شاید نمی توانست با یک خالی کمک کار بچه ها باشد؛ اما زبان تشکرش خوب می چرخید. بود. می خواستیم درست کنیم؛ اما اگر سنگر زده میشد با حرکت یک ماشین از کنار آن، جا به جا می شد و به هم ریخت. بالاخره قرار شد مانند فنداسیون ساختمان ها و به کمک الوارها سنگر درست کنیم. نیروها بسیج شدند و یک روزه تمامی سنگرهای مورد نیاز را احداث کردیم. کار بسیار طاقت فرسایی بود. حسین با فاصله ۵۰ متری از ما، تمامی زحمات بچه ها را نگاه می کرد. نزدیک غروب آمد بین بچه ها و روی تک تک شان را بوسید و به همه خدا قوت گفت. سپس گفت: «من از صبح تا حالا میخواهم بیایم و از شما تشکر کنم؛ اما اگر چشمم در چشم شما می افتاد، فقط خجالت می کشیدم. الان هر طور بود آمدم تا دست همه شما را ببوسم و بگویم همه تان هستم». با حضور حسین بچه ها نیروی تازه ای گرفتند. راوی منصور سلیمانی ؛ خاطراتی از شهید حسین خرازی؛ نویسنده: علی اکبر مزد آبادی، ناشر: یا زهرا (س)، نوبت چاپ: سوم؛ ۱۳۶۴، صفحه 37. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
وقتی در بیمارستان به دنیا آمد، تقویم را که نگاه کردیم، روز (ع) بود. اسمش را گذاشتیم محمد هادی. بعدها خودش هم عاشق امام هادی شد تا جایی که در راه دفاع از حرم آن بزرگوار در حوالی سامرا به شهادت رسید. ع ع ؛ نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی. نوبت چاپ: یازدهم-1396؛ صفحه 15. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی: خدایا! به عفو تو امید دارم ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بی‌همتا ! دستم خالی است و کوله‌پشتی سفرم خالی. من بدون برگ و توشه‌ای به‌امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. من توشه‌ای برنگرفته‌ام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟! سارُق و چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو. همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر #اشک بر حسین فاطمه (س) است؛ گوهر اشک بر اهل‌بیت است؛ گوهر اشک #دفاع_از_مظلوم ، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم. #وصیت_نامه_شهدا #وصیت_نامه_موضوعی #شهید_قاسم_سلیمانی #درخواست_عفو_الهی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید حسین خرازی: از مسئولين محترم و مردم حزب الله مي‌خواهم كه در مقابل آن افرادي كه نتوانستند از طريق عقيده مردم را از انقلاب دور و منحرف كنند و الان در كشور دست به مبارزه ديگري از طريق اشاعه فساد و فحشاء و زده اند، ايستادگي كنند و با جديّت هرچه تمام تر، جلو اين فسادها را بگيريد. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
هدایت شده از روی خط شهادت
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:«شهید خرازى به رفقایش گفته بود:«من اهمیت نمى‌دهم درباره‌ ما چه مى‌گویند؛ من مى‌خواهم دل را راضى کنم.» او مى‌دانست که آن دل آگاه و بصیر، فقط به ایران، به جماران، به تهران و به مجموعه‌ی یک ملت نمى‌اندیشد؛ به دنیاى اسلام مى‌اندیشد و در وراى دنیاى اسلام، به بشریت. عزیزان من! این بصیرت چگونه حاصل مى‌شود؟ بر اثر ؛ همین یک کلمه‌ آسان، اما در عمل، آن‌قدر مشکل که اکثر انسان‌ها در همین دو قدم این یک کلمه، درجا زده و مانده‌اند!» ۱۳۸۰/۰۸/۰۹ 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت @khateshahadat