#بازنشر
با هم قرار گذاشته بودیم، هر کس #شهید شد، از آن طرف خبر بیاورد.
خوابش را دیدم با التماس و قسم #حضرت_زهرا (س) نگهش داشتم.
گفتم: جعفر! مگر قرار مان یادت رفته؟
گفت: مهدی اینجا قیامتی است. خبرهایی است که شما ظرفیتش را ندارید.
گفتم: به اندازه ظرفیت پائینم بگو.
گفت: امام حسین (ع) وسط می نشیند و ما دورش حلقه زده و خاطره تعریف می کنیم.
گفتم: چه کار کنیم که حضرت ما را هم در جمع شهدا راه دهد؟
گفت: همه چیز دست امام حسین (ع) است. بروید دامن او را بچسبید. وقتی پرونده ای می آید، اگر امام حسین (ع) آن را بپسندد، امضائی سبز پای آن زده، آنگاه او شهید می شود.
#شهید_جعفر_لاله
#شهدا_و_اهل_بیت ع
#شهدا_و_امام_حسین ع
#عنایات_و_کرامات_شهدا
راوی: مهدی سلحشور
#کتاب_خط_عاشقی1، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم 1395، ص 117.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
میلاد حضرت عباس علیه السلام، مرشد و مراد جوانمردان مبارک باد.
خاطرات ارادت شهدا به حضرت عباس (ع) را با هشتگ ذیل دنبال کنید.
#شهدا_و_حضرت_ابوالفضل ع
شما اگه به جای شهید برونسی بودید تنبیه تخلیه چاه را می پذیرفتید؟
تازه دوره آموزشی را در #پادگان_صفر_پنج بیرجند تمام کرده بودند. همه را در حیاط پادگان به خط کرده بودند و خود فرمانده پادگان افتاده بود بین صف ها و همه را داشت برانداز می کرد. از بین صف ها افرادی که از لحاظ بدنی ورزیده بودند گلچین می کرد. مرا هم از صف بیرون کردند. بچه ها می گفتند خوش به حال تان. تا آخر سربازی کیف می کنید.
نمی دانستم چه برنامه ای برایم دارند. درجه دار اسمم را نوشت و گونی وسایل شخصی ام را برداشتم و از پادگان خارج شدیم.
رسیدیم به محله های اعیان نشین بیرجند. در یکی از خانه های ویلایی، استوار پیاده شد و زنگ خانه را زد. بهم گفت: تو از این به بعد در خدمت صاحب این خانه ای. هر چه گفت بی چون و چرا گوش می کنی.
پیرزن خدمت کار راهنمایی ام کرد به داخل اتاقی. چند بار یاالله گفتم. صدای زن جوانی بلند شد. یاالله سرت را بخورد! بیا تو. قدمی جلو گذاشتم. تمام تنم غرق عرق شد. زن جوانی #بی_حجاب و با #آرایش_غلیظ نشسته بود و پاهایش را هم روی هم انداخته بود.
ادامه دارد...
.
ادامه مطلب قبل:
از همانجا برگشتم و هر چه پیرزن خدمت کار اصرار کرد که "برگرد. اگر بروی می کشنت"، توجه نکردم. از خانه بیرون آمدم و پرسان پرسان آدرس پادگان را پیدا کردم و برگشتم. هر چه اصرار و تهدید کردند نتوانستند خامم کنند که برگردم و گماشته زن بی حجاب یک سرهنگ بی غیرت شوم.
پادگان هجده سرویس بهداشتی داشت که در هر نوبت چهار نفر تمیزش می کردند. چند روزی یک نفره شدم مسئول نظافت سرویس ها. روز هشتم سرگرد آمد سر وقتم: «حالا آدم شدی و سر عقل آمدی؟»
گفتم: «جناب سرگرد! اگر بگویی تا آخر سربازی همه نجاست های این سرویس ها را با سطل خالی کنم توی بشکه و ببرم توی بیابان، با افتخار انجام می دهم؛ اما به آن خانه برنمی گردم. اگر بکشیدم آنجا برنمی گردم».
بیست روز همانجا بودم. آخر کار دیدند حریفم نمی شوند منتقلم کردند گردان خدمات.
#شهید_عبدالحسین_برونسی
سیره_تهذیبی_شهدا
#فرار_از_گناه
راوی: سیدکاظم حسینی
#کتاب_خاک_های_نرم_کوشک. نوشته سعید عاکف. ناشر: انتشارات ملک اعظم. نوبت چاپ: 212ام-1396. صفحات 16-20.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
برش ها
پاسداشت #857 شهید بیست و هشتم اسفند ماه
#تقویم_اسفند
#شهید_منصور_کلبادی_نژاد
شهید منصور کلبادینژاد فرمانده گردان امام حسین (ع) (استان مازندران، شهرستان گلوگاه) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهید_حسن_قورچ_بیگی
شهید حسن قورچبیگی جانشین گردان حمزه سیدالشهدا (ع) (استان مازندران، شهرستان تنکابن) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهید_رضا_حق_شناس
شهید رضا حقشناس جانشین گروهان گردان یا رسول (استان مازندران، شهرستان محمودآباد) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهید_شهاب_الدین_اسماعیلی
شهید شهابالدین اسماعیلیسراجی؛ جانشین دسته (استان مازندران، شهرستان قائمشهر) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهید_منصور_زهدی
شهید منصور زهدی؛ مسئول تدارکات گردان (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهید_کیخسرو_وریجی
شهید کیخسرو وریجی؛ فرمانده دسته (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۱ ه.ش)
هدایت شده از یک حرف از هزاران
مقام معظم رهبری:
#ستارخان در سخنرانى و اعلاميهاش مىگفت: «من مىخواهم زير #پرچم_ابا_الفضل_العباس حركت كنم». بودند كسانى كه مىخواستند نهضت را بكشانند به سمت حركت انگليسى، اما ستارخان ايستادگى كرد. بعد هم همانها بودند كه مرحوم ستارخان و مرحوم باقرخان را كشاندند تهران و در باغ اتابك، آنها را از بين بردند؛ هركدام را به نحوى.
1385/11/28
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
📌یک حرف از هزاران
https://eitaa.com/joinchat/1348665433C2abac165d0
🔰#حاج_قاسم انس خاصی با حضرت عباس (ع) داشت.
برش اول:
هر سال #فاطمیه ده شب روضه داشت. برنامه حاجی این بود که شب اول و آخر روضه را به مداح و سخنران توصیه می کرد #روضه_حضرت_عباس بخوانند.
موقع #روضه هم که از شدت گریه بی حال می شد و بلندبلند گریه می کرد تا جایی که بچه ها از ترس جان حاجی بلند می شدند میکروفون را از دست مداح می گرفتند.
برش دوم:
مداح رسیده بود به اوج روضه. به آنجایی که «امام حسین (ع) آمده بود سر بالین #حضرت_عباس (ع) با آن فرق شکافته و دست قطع شده و بدن پر از تیر». با سوز می خواند تا اینکه گفت: «وقتی ابی عبدالله برگشت خیمه. اولین کسی که آمد جلو سکینه خاتون بود. گفت: بابا این عمی العباس؟»
اینجا که رسید ناله حاجی بلند شد: «آقا رو خدا دیگه نخون».
آخرش هم همین روضه کار داد دست حاجی. باور ندارید از دست قطع شده حاج قاسم بپرسید.
#شهید_قاسم_سلیمانی
#شهدا_و_اهل_بیت ع
#شهدا_و_حضرت_ابوالفضل ع
#کتاب_سلیمانی_عزیز ؛ گذری بر زندگی و رزم شهید حاج قاسم سلیمانی. نویسنده: عالمه طهماسبی، لیلا موسوی و مهدی قربانی. ناشر: حماسه یاران. نوبت چاپ: سوم-۱۳۹۸٫ ؛ صفحه 144.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
برش ها
#تقویم_اسفند
پاسداشت #629 شهید بیست و نهم اسفند ماه
#شهید_اسماعیل_صادقی
شهید اسماعیل صادقی؛ رئیس ستاد لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) (استان قم، روستای بیدهند) (۱۳۶۳ ه.ش)
#شهید_محمد_ابراهیم_ایوانی
شهید محمدابراهیم ایوانی؛ فرمانده گردان جهاد سازندگی (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۴ ه.ش)
#شهید_علی_رضا_نوری
شهید مدافع حرم علیرضا نوری (استان اصفهان، شهرستان تیران و کرون، روستای خیرآباد) (۱۳۹۳ ه.ش)
#شهید_احمد_رضا_بهشتی
شهید احمدرضا بهشتی؛ فرمانده گردان نصر و مسئول عملیاتی در خط مقدم (استان خراسان رضوی، شهرستان کلات) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهید_مصطفی_کرمانی_نیا
شهید مصطفی کرمانی نیا؛ معاون گردان حضرت علیاکبر (ع) از لشکر 10 سیدالشهدا (ع) (استان قم، شهرستان قم) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهید_محسن_الشریف
شهید محسن الشریف؛ مهندسی رزمی پاسگاه زید (استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۶۲ ه.ش)
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
برش ها
#وصیت_نامه_امام_خمینی (3): اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسل
#وصیت_نامه_امام_خمینی (4):
و هرچه این بنیان کج (قرآنی که حکومت از آن حذف شده بود) به جلو آمد، کجی ها و انحراف ها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را -که برای #رشد_جهانیان و #نقطه_جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری، ازمقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند و این ولیده «علم الاسماء» را از شرّ شیاطین و طاغوت ها رها سازد و جهان را به قسط و #عدل رساند و حکومت را به دست اولیاء الله، معصومین (ع) بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند ـ چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای #هدایت ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومتهای جائر و #آخوندهای_خبیثِ_بدتر_از_طاغوتیان، وسیلهای برای اقامه جور و فساد و #توجیه_ستمگران ومعاندان حق تعالی شد.
#امام_خمینی
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/